? حضرت آیتالله خامنهای در سیامین سالروز رحلت امام خمینی فرمودند: «بخشی از منطق مقاومت امام بزرگوار بخش قرآنیِ وعدهی الهی است. در آیات مکرر این وعده را داده است که طرفداران حق، پیروز نهاییاند.» ۱۳۹۸/۰۳/۱۴
?️ بخش فقه و معارف پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR آیات مورد اشاره در این بیانات را در اطلاعنگاشت «آیات مقاومت» منتشر میکند.
✅ امروز میبینید که در گوشه و کنار مملکت ما، کشور ما، مفسدین دست به کارند و میخواهند بین شما اختلاف بیندازند. آن وقت که شما در راه بودید و گرم مبارزه، کسی نمیتوانست رخنه کند. امروز که مبارزه به آخر رسیده است و وقت این است که ما ایران را بسازیم، دستهای مرموزی از آستین بیرون آمده است و بین اقشار ملت تفرقه میاندازد
?از محبوب ترين اعمال در پيشگاه خداوند تبارك و تعالى خوشحال كردن مؤمن است؛ ▫️به اين كه يا او را از گرسنگى سيرش كند؛ ▫️يا او را از گرفتارى نجات دهد؛ ▫️يا قرض و دينش را اداء نمايد.
? حضرت آیتالله خامنهای: «اینکه ما در همان ساختمانی که آن طاغوت حکمرانی میکرد حکمرانی کنیم، مثل او هم عمل بکنیم که نشد، در این صورت ما با او فرقی نداریم. روشمان بایستی با روش بندگان شیطان و اَتباع شیطان متفاوت باشد.» ۱۳۹۸/۰۲/۲۴
?️ پایگاه اطلاعرسانی KHAMENEI.IR براساس این بخش از بیانات رهبر انقلاب، لوح «حکمرانی طاغوتی؟» را منتشر میکند.
مدرسه علمیه خواهران هاجر خمین در تعامل با نهاد کتابخانه های عمومی شهرستان در نهمین جشنواره کتابخوانی رضوی تا کنون با حضور بیش از 20 اثر در بخشهای مختلف جشنواره به منظور ترویج و توسعه فرهنگ کتابخوانی، مشارکت نموده است. قابل ذکر است که این جشنواره امسال در سه بخش کودک، نوجوان و بزرگسال با 12 عنوان کتاب برگزار می شود. شرکت کنندگان می توانند با ارسال فیلم موبایلی معرفی کتاب، ترسیم نقاشی یا آزمون چهارگزینه ای و معرفی کتاب مکتوب در این جشنواره ارزنده شرکت نموده اند
رهبر انقلاب: اسلام در داخل خانواده، دو جنس زن و مرد را مانند دو لنگهی یک در و دو سنگرنشین در جبههی نبرد زندگی قرار داده است. این دو جنس، اگر با موازینی که اسلام معین کرده در کنار هم زندگی کنند، خانوادهای ماندگار و مهربان و بابرکت خواهند داشت. ۱۳۷۵/۰۶/۲۸ -
همه #نماز جماعتش را دوست داشتند زياد طولش نمى داد… ♦️اگر مىديد يا مىشنيد امام جماعتى نمازش طولانى است، تذکر مىداد. ♦️بعد از هر نمازش سه بار طلب #شهادت مىکرد. عوضش نمازهاى فُرادايش را آهسته مى خواند، با سجدههاى طولانى و گريههاى زياد
به هر کاری که موجب هدر رفتن نعمت های الهی گردد و به هر نوع تجاوز از حد اسراف گویند خواه تجاوز در مصرف باشد و خواه تجاوز در برخورد و اخلاق. صرفه جویی امروز، خود کفایی فردا و اسراف امروز، نیازمند شدن فردا را بدنبال دارد. مساله اسراف و عدم صرفه جویی تنها یک مساله اقتصادی نیست بلکه از بعد اجتماعی و فرهنگی نیز آینده جامعه را دچار آسیب می کند. برای پرهیز از اسراف باید برنامه ریزی صورت گرفته و الگوی مصرف از خود فرد شروع شود، یعنی هر کس در محل سکونت خود می تواند در مصرف انرژی صرفه جویی کند و با مصرف مناسب علاوه بر کاهش صورتحساب انرژی و فراهم کردن زندگی بهتر به سلامت محیط زیست نیز یاری رساند. اگر پرهیز از اسراف که نوعی ارزش و قناعت در مصرف است با اسراف که ضد ارزش و حرص در مصرف است مخلوط نشود آنگاه در مسائل اقتصادی مشکل نخواهیم داشت.
انتخاب همسر مرحله ای مهم وسرنوشت ساز در تحقق ازدواج موفق محسوب میشود.روند روبه افزایش طلاق در سال های نخست زندگی مشترک ،بیانگرنقصان بینش داوطلبانه ازدواج در مسائل گوناگون از جمله امور مربوط به انتخاب همسر است.اسلام این مکتب حیات بخش که سعادت انسان را تضمین میکند در خصوص موضوع انتخاب همسر معیارهای متعددی راارائه کرده است که درنظرداشتن آنها زمینه ساز تاسیس خانواده مطلوب به شمار میرود.دراین مقاله معیارهای انتخاب همسر از دیدگاه اسلام در قالب شش دسته کلی تحت عناوین دین داری وایمان، ارزش های اخلاقی،خصوصیات جسمی،صلاحیت خانوادگی وعفت وپاکدامنی مورد بررسی قرار گرفته است. در اسلام بر اصل همسان همسری به عنوان معیار همسر گزینی وضامن انسجام خانواده در ذیل عنوان کفویت تاکید شده است .
کلید واژه
ازدواج،انتخاب همسر،معیار های انتخاب همسر،کفویت
*استاد راهنما :زهره کیومرثی ، طلبه سطح 3،مرکز مدیریت مدرسه قم **حمیده خادملو،طلبه سطح 2حوزه الهیه
مقدمه
انسان در سراسر زندگی با انتخاب هایی روبه رو می شود و بایسته است که ملاک ها و معیارهایی برای گزینش هر موضوع در دست داشته باشد؛ مانند انتخاب شغل، رشته تحصیلی، مسکن و … فرد براساس منافع و شرایط و امکانات موجود، معیارهایی را تعریف و آنگاه گزینش می کند، یکی از موضوعات و مسائل مهم زندگی ازدواج است که نیازمند دقت و توجه بیشتری است؛ زیرا به تمام زندگی دنیوی و اخروی او ارتباط دارد و نسل آینده نیز از آن متأثر می باشد. با توجه به اهمیت موضوع و پیامدهای آن ضروری است تا ملاک ها و معیارهای درست و منطقی را برسی کنیم.این ملاک ها هم باید در مورد مردان باشد و هم درباره زنان، چنین نیست که تنها زنان باید این صفات و ویژگی ها و ملاک ها را دارا باشند و مردان از آن مستثنا شوند.
معیارها و ملاک هایی که در انتخاب همسر باید در نظر گرفته شود دو نوع است:
ا– آنهایی که رکن و اساس اند و برای یک زندگی سعادتمندانه حتماً لازم اند.
1-1داشتن ایمان، تقوا
ایمان و تقوا ملاک اصلی انتخاب همسر است. در سایه ایمان و تقواست که روابط عمیق عاطفی بین زوجین ایجاد می شود. نزد چنین همسرانی، زمینه تا حدود زیادی برای پرورش صحیح فرزندان فراهم است و زن و شوهر می توانند بر همه مشکلات زندگی، اعم از اقتصادی و روانی، فایق آیند و فرزندان خود را مطابق موازین و برنامه های دینی تربیت کنند. در این زمینه، رسول اکرم صلی الله علیه و آله می فرمایند: «زن را برای زیبایی اش به همسری مگیر; چون ممکن است جمال زن باعث پستی و سقوط اخلاقی اش بشود. هم چنین به انگیزه مالش، با او پیوند زناشویی برقرار مکن; زیرا مال می تواند موجب طغیان او گردد، بلکه به سرمایه دینی اش متوجه باش و با زن با ایمان ازدواج کن.»(1)
مردی به امام حسن علیه السلام عرض کرد: دختری دارم، او را به ازدواج چگونه فردی درآورم؟ حضرت فرمودند: «او را به ازدواج مردی با تقوا درآور; که اگر دوستش داشته باشد، او را گرامی می دارد و اگر هم دوستش نداشته باشد، به او ستم نمی کند.»(2)
دین و ایمان از ملاک های اصلی برای شایستگی زن و شوهر است و این اصل چه در دوران جنینی و شیر خوارگی، و چه در سایر مراحل زندگی کودک و تربیت او نقش بسزایی دارد
-1ملامحسن فیض کاشانی، محجة البیضاء، ج 3، ص 85 2- جمال الدین محمدالابشیهی،المستطرف،ج 2،ص 218
1-2حسن خلق
توصیه بعدی اسلام درباره ملاک های ازدواج، حسن خلق است. اخلاق از مهمترین ملاک هایی است که باید هنگام انتخاب همسر مورد توجه قرار گیرند و اگر این خصوصیت در کسی وجود نداشت، در ازدواج با او باید تردید کرد. حسن خلق به دارا بودن اخلاق های خوب مثل صداقت، عفت کلام، نگاه پاک، امانتداری، فروتنی، بخشندگی و در کنار آن دوری از اخلاق های بد نظیر تندخویی، بی وفایی، کینه و حسادت و… را شامل می شود.. پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله می فرمایند: «بهترین زنان شما زنی است که وقتی همسرش به او می نگرد، شاد و مسرورش گرداند.»(1)
مردی در این زمینه با حضرت ابوالحسن علیه السلام مشورت نمود و عرض کرد: یکی از بستگانم از دخترم خواستگاری کرده، ولی او اخلاق بدی دارد. حضرت فرمود: «اگر بد خلق است، دخترت را به ازدواج او درنیاور.»(2)
1-3خوب و شایسته بودن جابربن عبدالله انصاری می گوید، در محضر رسول خدا صلی الله علیه و آله بودم. آن حضرت درباره همسر شایسته چنین فرمودند:« بهترین همسران شما کسانی هستند که دارای ده خصلت باشند:
1-برای آمدن فرزندان متعدد آمادگی داشته باشند. (زایا باشند)
2-مهربان باشند.
1-جمال الدین محمدالابشیهی،المستطرف،ج 2،ص 218 2-حسن بن فضل طبرسی، مکارم الاخلاق، ص 103
3-عفت و پاک دامنی خود را رعایت کنند.
4-در میان بستگان خود عزیز و سربلند باشند.
5-نزد شوهر فروتن باشند.
6- خود را برای شوهر بیارایند و خود را به او بنمایانند.
7-نسبت به نامحرمان خود نگه دار باشند و پوشش خود را حفظ کنند.
8-از شوهر حرف شنوی و اطاعت داشته باشند.
9-در مسائل جنسی، میل شوهر را جلب کنند.
10-در عشق و علاقه به شوهر، افراط نکنند و حد اعتدال را حفظ نمایند.»(1)
در جایی دیگر، رسول اکرم صلی الله علیه و آله می فرمایند: «من سعادة المرء الزوجة الصالحة نتآۀِّ؛ از سعادت مرد این است که دارای همسری شایسته و خوب باشد. »(2)
1-4اصالت خانوادگی اسلام تاکید دارد که درباره سابقه خانوادگی همسر، تحقیق لازم صورت گیرد و به خصوص، مراتب ایمانی و اخلاقی او در نظر گرفته شود و نیز تا حد امکان، همسر از خانواده ای پاک و عفیف انتخاب گردد.
1-محمدبن یعقوب کلینی، فروع کافی، ج 5، ص 324 / محمدبن حسن حر عاملی، وسائل الشیعه، ج 14، ص 14 2-محمدبن یعقوب کلینی، اصول کافی، ج 5، ص 327
این اصالت خانوادگی در نحوه زندگی جدید و در نسل بعد تاثیر دارد. اگر نطفه،که متاثر از خصایص وراثتی والدین است، ناسالم باشد، دیگر امیدی به اصلاح فرزند نیست. به همین دلیل امام صادق علیه السلام می فرمایند: «تزوجوا فی الحجر الصالح، فان العرق دساس ؛با خانواده شایسته ازدواج کنید; زیرا ژن ها خصایص والدین و اجداد را به نسل بعدی سرایت می دهند. »(1)
پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله در این مورد به مردم آگاهی می دهند و می فرمایند: «ایها الناس ایاکم و خضراء الدمن ; ای مردم بپرهیزید از گیاهان سبز و خرمی که در مزبله دان ها پرورش یافته است. وقتی توضیح خواستند، مقصودشان را زنان زیبا و خوب رویی دانستند که در محیط فاسد و خانواده بد پرورش یافته اند. »(2)
1-5توجه به کفویت
ازدواج با افراد هم کفو و هم شان باعث توافق بیش تر در زندگی می شود; زیرا درصد بالایی از اختلافات بین زن و شوهرها در نتیجه نبودن طرفین در یک شان و طبقه است. کفویت در جنبه های ایمانی، فکری، اقتصادی و… مطرح است، اما تکیه اساسی اسلام در کفویت، بیش تر بر مساله ایمان و اعتقاد است. علت این که پیامبر صلی الله علیه و آله، حضرت علی علیه السلام را برای همسری دختر خود انتخاب نمودند، همین مساله بوده است. بعضی روایات، کفویت، را شامل دو چیز دانسته اند: یکی عفت ناشی از ایمان و اعتقاد و دیگری تامین امکانات زندگی.(3)
1- حسن بن فضل طبرسی، مکارم الاخلاق،ص103
2-محمدبن یعقوب کلینی، پیشین، ج 5، ص 332
3- محمدبن حسن حر عاملی، ج 14
امام صادق علیه السلام می فرمایند: «الکفو ان یکون عفیفا و عنده یسار; کفو (هم ردیف در ازدواج) کسی است که عفیف باشد و مالی هم داشته باشد. »(1)
مصداق این فرموده پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله را که هر زن مسلمانی، کفو هر مرد مسلمان است ، در ماجرای ازدواج جویبر می یابیم; جویبر مردی از اهل یمامه، تازه مسلمان شده و به مدینه آمده بود. او مؤمن و مخلص، ولی سیاه پوست و مستمند بود و در مسجد زندگی می کرد. روزی پیامبر صلی الله علیه و آله به او فرمودند: «چرا ازدواج نمی کنی؟ جواب داد: چه کسی به من بینوا زن می دهد؟ پیامبر صلی الله علیه و آله فرمودند: اسلام هر خوار و ذلیلی را عزیز کرده است. برو نزد زیادبن ولید - از اشراف انصار - و دختر او را خواستگاری کن. جویبر فرمایش پیامبر صلی الله علیه و آله را به زیاد گفت. زیاد پاسخ داد: ما دخترانمان را به هم ردیفان خود - از انصار - می دهیم. پیامبر صلی الله علیه و آله، که ماجرا را متوجه شدند، فرمودند: «ای زیاد، جویبر مؤمن است، هر مؤمنی کفو زن مؤمنه و هر مرد مسلمانی کفو زن مسلمان است .زیاد پس از این فرمایش پیامبر صلی الله علیه و آله، اطاعت کرد و دخترش را با تشریفاتی، به ازدواج جویبر درآورد. »(2)
1-6عفت و پاكدامنى
از جمله ملاكهاى بسیار مهم و ضرورى در انتخاب همسر، عفت و پاكدامنى است. اگر به قرآن كریم و روایات معصومان مراجعه كنیم بخوبى مىفهمیم كه آنان به عفت و پاكدامنى تأكید فراوان مىكردند.
1-وافی، ج 3، ص 18
2-محمدبن یعقوب کلینی، پیشین، ج 5، ص 34
امام صادق(ع) مىفرماید: «كفو بودن در این است كه عفیف باشد و از امكانات اقتصادى نیز برخوردار باشد.»(1)
امام صادق(ع) درباره پاكى درونى و منش زنان در سرنوشت و تربیت بهتر و برتر كودكان فرموده است: «طوبى لمن كانت امه عفیفه؛ خوشا به حال كسى كه مادرش پاكدامن باشد.»(2)
1-7سلامت جسم و روان عدم سلامت، مانع از ازدواج نیست، ولی در تداوم زندگی مشترک اثر منفی دارد. بر همین اساس، علمای اخلاق با استفاده از روایات اسلامی، گفته اند: با شش گروه از زنان ازدواج نکنید; یک گروه از این ها زنان انانه هستند; یعنی بسیار ناله می کنند، مریض احوالند و خود را به بیماری می زنند. (3)
پیامبر اسلام صلی الله علیه و آله به مغیرة بن شعبه، که دختری را برای همسری خود نامزد کرده بود، فرمود: «پیش از ازدواج، درباره مزایای جسمی دختر مورد نظرت تحقیق کن; زیرا این بررسی در ایجاد الفت و محبت و توافق های بیش تر بین تو و همسرت پس از ازدواج، تاثیر زیادی دارد»(4)به همین دلیل به مرد اجازه داده شده در انتخاب همسر، برای به دست آوردن اطلاعات بدنی، یک بار به زن نظر بیفکند.
سلامت فکر و اندیشه نیز بر سلامت رفتار و اعتدال در برخوردها، اثر بسزایی دارد; زیرا روابط انسانی زوجین، تابع
1-وسایل الشیعه ، ج14،ص54 2-همان،ج14،ص55
3- ،فروع کافی، ج 5،ص325
4-محمدبن حسن حر عاملی، باب 35
شرایط نفسانی و روانی آن هاست و با عدم وجود سلامت روان، نمی توانند روابط مستحکم خانوادگی را بنیان گذارند.
امام صادق علیه السلام از رسول اکرم صلی الله علیه و آله نقل کرده اند که آن حضرت فرمودند: «از ازدواج با احمق بپرهیزید که هم نشینی با او مایه اندوه و بلاست.»(1)
ب – آنهایی که شرط کمال هستند و برای بهتر و کاملتر شدن زندگی لازم اند و بیشتر به سلیقه افراد و موقعیت آنها بستگی دارند.
- خانواده هر دو نفراز نظر فرهنگی و سنت های رایج نزدیک به هم باشند .
- تا سر حد امکان، تمکن مالی دو خانواده متناسب با یکدیگر باشد(البته نقض این مورد در سیره پیامبر اکرم وجود داشته است خصوصا در ازدواج ایشان با حضرت خدیجه)
- اگر هر دو نفر اهل یک شهر نیستند حداقل در سایر زمینه ها و آداب و رسوم نزدیک به هم باشند. در مورد ازدواج هایی که در دو دین متفاوت یا در دو فرهنگ از دو جامعه متفاوت صورت می گیرد باید دقت کافی داشت زیرا پارامترهای بسیاری در این ازدواج ها مطرح می شود. - دیدگاه های دو خانواده از نظر مذهبی - سیاسی - اجتماعی و معاشرت نزدیک به هم باشند. - در خانواده دو طرف پدرسالاری یا مادرسالاری به صورت مطلق وجود نداشته باشد . این دو سیستم خانوادگی درحقیقت نوعی تکبرورزی و سلطه گرایی در خانواده است که به هیچ وجه صورت مناسبی در زندگی آینده فرزندان پیدا نمی کند .
1- مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، ج5، ص285 - تناسب جسمی، شکل، قیافه، قد ، سن و اندام هر دو نفر به هم نزدیک باشد تا حدی که تفاوت های موجود خیلی چشمگیر نباشد و به اصطلاع عامه به هم بیایند. - از نظر میزان تحصیلات، اختلاف فاحش نداشته باشند. یا حتی الامکان تحصیلات زن از مرد خیلی بالاتر نباشد. البته این موضوع در پرتو اخلاق در خانواده قابل حل است. - سکونت یا محل کار اختلاف سلیقه نداشته باشند. - از نظر طرز تفکر و اندیشه در انتخاب محل اجتماعی به هم نزدیک باشند. به عبارت دیگر در مورد برخی مسائل همچون ادامه تحصیلات و اشتغال زن در بیرون از خانه به توافق دست یابند. - تفاوت های شخصیتی و خصوصیت های رفتاری فاحشی نداشته باشند. بطور مثال تا آنجا که مقدور است بهره هوشی آنها نزدیک به هم باشد. - دارای دیدگاه های سیاسی گرایش های اعتقادی و افق های فکری نزدیک به هم باشند. - هر دو نفر استقلال رأی داشته باشند؛ یعنی شخصاً در امور زندگی تصمیم بگیرند نه با دهن بینی و تقلید از دیگران. داشتن اختلافاتی در موارد اشاره شده گرچه زندگی را سخت می کند و امکان تفاهم را به حداقل می رساند ولی به شرطی که طرفین اهل تغییر، رشد، تکامل و پیشرفت باشند، همزیستی را غیر ممکن نمی سازد.
نتیجه گیری
باید برای گزینش همسر ملاک ها و معیارهای منطقی و درستی در دست داشته باشیم بهترین ملاک ها در آیات و قرآن کریم در روایات معصومان(ع) بیان شده است توجه به آنها زمینه ساز ازدواجی سالم و هدفمند است این ملاک از سوی خالق هستی و رسولی الهی و اولیاء الهی بیان شده است. آنان با اسرار هستی آشنایند و بهترین راهنمایان زندگی هستند باید دانست که برخورداری از هر کدام از این ملاک ها نسبی است و وجود تمام ملاک ها در یک فرد تقریبا محال به نظر می رسد اما باید زن مرد یاد بگیرند با این تفاوت ها هم زندگی کنندوثمره این زندگی یک ازدواج شاد ورضایت بخش است.هر اندازه دختر و پسر اطلاعات بیشتری درجهت شناخت خود وهمسر آینده شان داشته باشند وملاک های ضروری تر را برای انتخاب همسر درنظر بگیرند در زندگی زناشویی خود با ناسازگاری ها ومشکلات کمتری مواجه خواهند بود.
فهرست منابع
1- پاینده، ابوالقاسم. نهج الفصاحه مجموعه کلمات قصار حضرت رسول ص. تهران، دنیای دانش، 1382ش، چاپ چهارم.
2-حر عاملی ، محمد بن حسن ، وسایل الشیعه
3-طبرسی، حسن بن فضل، مکارم الاخلاق، تهران، سال 1376.
4- فیض کاشانی ، ملا محسن ، محجه البیضا
5-فلاح زاده ،محمد حسین ، درسنامه فقه 2 ،چاپ اول،قم ،مرکز نشر هاجر ، 1393پاییز
6-کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، چاپ چهارم، محل نشر ترجمه آیت اللّه کمره ای، انتشارات اسوه، سال 1379.
7-محمد الابشیهی ، جمال الدین ، المستطرف
8- مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، بیروت، مؤسسه الوفاء، سال 1409
9- مطهری، مرتضی. نظام حقوق زن در اسلام. تهران، صدرا، چاپ چهاردهم، پاییز 1369.
خانواده اصلی ترین رکن جامعه و زمینه ساز خوشبختی و یا بد بختی انسان است .مرد و زن هستند که پایه ی خانواده را پی ریزی می کند و با داشتن رابطه ای سالم و دوستانه محیط خانواده را گرم می کنند و همچنین با داشتن روابط ناسالم ، لجاجت و آسیب هایی که مرد و زن به هم میزنند ؛ محیطی کاملا ناامن برای هم فراهم می کنند.این تحقیق شامل سه فصل است. در فصل اول خانواده به عنوان ریشه ای ترین نهاد معرفی شده است. در فصل دوم آسیب هایی چون استعمار،سبک شمردن گناه ، بد حجابی ، نبود محبت ، فحش و کتک و خودپسندی پرداخته شده است. فصل سوم شامل دو گفتار است . گفتار اول تأمین نیازهای خانواده است که این نیازها به 4دسته تقسیم شده ، دسته ی اول نیاز مادی ، دوم نیاز عاطفی ، سوم نیاز جنسی ، چهارم نیاز معنوی.گفتار د وم چگونگی ایجاد روابط سالم است . که زن و شوهر با احترام و تکریم شخصیت یکدیگر ، چشم پوشی ا زخطاها ، عذر
«رجعت» در لغت به معنی بازگشت است و در اصطلاح به معنی بازگشت گروهی از مومنان خالص و عده ای از منافقان فاجر پیش از قیامت به این جهان است. اعتقاد به رجعت یکی از عقاید مسلم و تردید ناپذیر شیعه است که بر اساس آیات قرآن و روایات استوار می باشد. آیات بی شماری از قرآن کریم، توسط امامان معصوم (ع) به عنوان آیات رجعت مطرح شده همانند آیه ۱۵۷ سوره آل عمران «و لئن قتلتم فی سبیل الله او متم لمغفره من الله و رحمه خیر مما یجمعون» اگر در راه خدا کشته شوید و یا بمیرید، رحمت و مغفرت خدا بهتر است از آنچه گرد می آورید. تحقیق حاضر با مطالعه کتب تدوین شده و با محوریت دیدگاه قرآن و علما با رویکرد توسعه ای انجام شده که در قالب مباحثی چونمفهوم رجعت، رجعت از دیدگاه علمای شیعه و اهل تسنن، رجعت از دیدگاه آیات و روایات مورد بررسی قرار داده شده است.
انسان برای دستیابی به مدارج بالاتر اخلاقی و تربیتی در زندگی نیازمند الگو و سرمشقی مطمئن است، چرا که موفقیت در زندگی بستگی به میزان بهره مندی از الگوی مناسب دارد و تلاش بدون سرمشق درست، پیامد درستی ندارد. مطابق آیات قرآن کریم و روایات پیشوایان دینی و ائمه معصومین (ع) نیکوترین و مناسب ترین الگو «رسول گرامی اسلام (ص)»است. و به یقین تبعیت از آن حضرت می تواند انسان را برای دستیابی به حیات طیبه در رفتارهای اجتماعی و به خصوص فردی، دنیوی و سعادت اخروی رهنمون سازد. بر این اساس برای رسیدن به جایگاهی امن و مطمئن در دنیا و آخرت بررسی آداب و سیره اخلاقی فردی پیامبر (ص) و الگوگیری از آن حضرت لازم و ضروری است.
واژه «سیر» در اصطلاح به معنای راه و روش است. اهل لغت در معنای آن گفته اند: «سیره» طریقه، هیئت و حالت است.[1]
بدون تردید هر انسانی به طور فطری و طبیعی طالب کمال و در جستجوی راه کمال است و از این طریق هم افرادی را به عنوان الگو برای خود انتخاب می کند تا به کمال مطلوب خود برسد و در زندگی موفق باشد.
از آنجایی که در آموزه های قرآن کریم هم اشخاص متعددی از جمله ابراهیم خلیل (ع) به عنوان اسوه و الگو معرفی شده اند، خداوند متعال این الگوهای معرفی شده را مصادیق واقعی و حقیقی برای رسیدن به کمال و هدایت می داند و در رأس این اسوه ها و الگوها انسان کامل و جامع یعنی رسول خدا (ص) است که قرآن کریم شخصیت جاوید و ممتاز آن حضرت را در سوره احزاب به عنوان اسوه حسنه معرفی می کند؛ «لقد کان لکم فی رسول الله اسوه حسنه»
از آنجایی که افراد جامعه روابط درستی با یکدیگر (گفتار، رفتار، کردار) ندارند و مشکلات جدی جامعه را تهدید می کند و می توان از ابعاد گوناگونی به این موضوع پرداخت ولی محقق در صدد است که به بعد اخلاق فردی پیامبر (ص) به عنوان الگو بپردازد.
با توجه به مباحث بیان شده این سؤال پیش می آید که رسول خدا (ص) چه آدابی را رعایت می کردند؟ و اینکه مردم چگونه می توانند از اخلاق ایشان به عنوان اسوه حسنه الگوبرداری کنند؟
الف) فضائل پیامبر (ص)
۱. صوت خوش و آداب پیامبر (ص) در تلاوت قرآن
علی بن محمد نوفلی می گوید: در محضر امام رضا (ع) از صدا بحثی به میان آمد، ایشان فرمود امام سجاد (ع) قرآن را تلاوت می فرمود و بعضی وقت ها مردم از صدای خوش ایشان بیهوش می شدند و اگر امام مقداری از صدای زیبایش را ظاهر کند مردم تحمل شنیدن آن صدا را ندارند، گفتم: مگر نه اینکه پیامبر (ص) با مردم نماز می خواند و هنگام تلاوت صدای خود را بلند می نمود؟ ایشان فرمود: پیامبر (ص) به اندازه ی تحمل مردم صدایش را آشکار می نمود.[2]
شیخ ابوالفتح رازی گفت: پیامبر (ص) نمی خوابید، مگر اینکه مستحبات را قرائت کند و می فرمود آیه ای در این سوره ها است که از هزار آیه برتر است، گفتند مستحبات چه سوره هایی هستند؟ فرمود: سوره های حدید، حشر، صف، جمعه و تغابن.
همچنین امیرالمؤمنین فرمود:سوره اعلی را دوست می داشت و اولین کسی که گفت «سبحان ربی الاعلی» میکائیل بود.
ابن عباس گفت: هر گاه پیامبر (ص) آیه ی «ونفس و ما سواها فالهمها فجورها و تقویها» را تلاوت می فرمود: کمی وقف می کرد و سپس می فرمود: بارالها! به من پرهیزگاری بده و مرا پاک گردان چرا که تو بهترین پاکیزه کنندگانی. تو سرپرست و مولای اویی؛ در حالی که ایشان در نماز بود این را می فرمود و امام باقر (ع) فرمود: پیامبر (ص) در میان مردم بهترین صوت را در قرآن داشت.[3]
۲. فصاحت پیامبر (ص)
غزالی در کتاب احیاء العلوم می گوید: گفتارش از همه فصیح تر و شیرین تر بود و خود می فرمود: من فصیح ترین عرب هستم و اهل بهشت با لغت محمد (ص) تکلم می کنند. سخنانش همه کوتاه، جامع و خالی از زیاده و وافی به تمام مقصود بود و عبارات با یکدیگر پیوستگی داشت. کلماتش را به طوری شمرده بیان می فرمود که شنونده آن را به خوبی به حافظه می سپرد، جوهر صدایش بلند و آهنگ صدایش نیز از همه مردم زیباتر بود.[4]
۳. علم و قدرت پیامبر (ص)
در روی زمین احدی داناتر از رسول خدا (ص) نبود و هیچ کس هم قدرترسول خدا (ص) را نداشت.[5]
همچنین «ابن شعبه حرّانی» در مورد علم از رسول خدا (ص) آورده است که هر که شیفته دنیا گردد آرزویس در آن دراز شود و خداوند به اندازه ی شیفتگی او به دنیا دلش رل کور سازد و هر که زهد در دنیا پیشه کند و آرزویش را در آن کوتاه سازد، خداوند علم بی تعلم و هدایت بی واسطه عطایش کند و کوردلی او را ببرد و او را بینا سازد.[6]
۴. شجاعت پیامبر (ص)
انس بن مالک گفت: پیامبر (ص) شجاع ترین، بهترین و بخشنده ترین مردم بود.
شب هنگامی در مدینه صدای وحشتناکی به گوش می رسید و مردم به سرعت به سمت آن صدا حرکت می کردند و دیدند که پیامبر (ص) در جلوی مردم حرکت می کند در حالی که سوار بر اسب ابی طلحه و بر گردنش شمشیری انداخته بود و به مردم می فرمود: نترسید، سرابی بیش نبود.[7]
۵. رفق و مدارای پیامبر (ص)
مدارا از اصولی است که مایه ثبات و دوام جامعه است و پیامبر (ص) جامعه است و پیامبر (ص) می فرمود: خدا مرا به مدارا فرمان داده است، آنگونه که به نماز دستور داده است «واخفض جناجک لئن اتبعک من المؤمنین»(شعراء،۲۱۵) و بال و پر خود را برای مؤمنانی که از تو پیروی می کنند بگستران.
این تعبیر قرآن و کنایه زیبایی از تواضع و رفق همراه با مهر و ملاطفت است. رفق و مدارا از ویژگی های الهی است و از همین رو پیامبر (ص) بالاترین حد مدارا را داشت.
خدای عزوجل ملائم است و ملایمت را دوست دارد و آنچه به خاطر ملایمت می بخشد نسبت به سخت گیری نمی بخشد.[8]
۶. تواضع رسول خدا (ص) از زبان حضرت علی (ع)
امیرمؤمنان علی (ع) هنگام توصیف رسول خدا می فرمود: رسول خدا (ص) دست و دلبازترین، با جرئت ترین، باوفاترین و نرم خوترین مردم دنیا بود و از نظر قوم و عشیره کریم ترین و برترین بود.
هر کس او را زیارت می کرد و در اولین برخورد هیبتی بزرگ از او احساس می کرد و چون با وی معاشرت می نمود و اخلاقش را می شناخت از علاقمندان و محبان آن حضرت می شد و هرگز پیش از او و بعد از او کسی را همانند او ندیده ام.[9]
۷. عطر خوش پیامبر (ص)
انس بن مالک گفت: رنگ صورت پیامبر (ص) درخشنده و مانند لؤلؤ سفید بود و هنگام راه رفتن آهسته قدم بر می داشت.
مشک و عنبری خوشبوتر از بوی عطر ایشان نبوئیدم و دیبا و حریری را لمس نکردم که از دست ایشان نرمتر باشد و کعب مالک گفت: هر گاه مسئله ای پیامبر (ص) را مسرور می کرد صورت ایشان همانند قرص ماه می درخشید.[10]
در کتاب قصص الانبیاء آمده است که: پیامبر (ص) از راهی عبور نمی کرد مگر کسانی که به آن راه می رسیدند به واسطه ی بوی عطر عرق ایشان می فهمیدند که آن حضرت از اینجا عبور کرده و به هر سنگ و درختی که می رسید به آن حضرت سجده می کردند.[11]
ب) ویژگی های اخلاق فردی پیامبر (ص)
۱. ساده زیستی پیامبر (ص)
زهد و ساده زیستی از اصول زندگی پیامبر (ص) بود. او ساده غذا می خورد، ساده لباس می پوشید و ساده حرکت می کرد، زیراندازش غالبا حصیر بود، بر روی زمین می نشست و عبایی داشت که هر جا می رفت آن را پهن می کرد و زیر خود می انداخت با دست خود از بز شیر می دوشید و بر مرکب بی زین و پالان سوار می شد و از اینکه کسی در رکابش حرکت کند به شدت جلوگیری می کرد و غذای متعارف آن حضرت نان بود و خرما بود و کفش و لباس هایش را با دست خویش وصله می کردن و در عین سادگی طرفدار فقر نبود و مال و ثروت را به سود جامعه و برای صرف نمودن در راههای مشروع و مناسب لازم می شمرد.[12]
پرده ای بر در خانهآویخته بود که نقش و نگار داشت، یکی از زنان خویش را گفت: «این پرده را ار نظرم پنهان کن که هر گاه بدان می نگرم، دنیا و زیورهای آن را به یاد می آورم.»[13]
حضرت علی (ع) می فرماید: «در زندگانی رسول خدا (ص) برای تو نشانه هایی است که تو را به زشتی ها و عیب های دنیا راهنماست، زیرا او با نزدیکان خویش گرسنه به سر می برد و با منزلتی بزرگ که داشت زینت های دنیا از او دور بود و آنها را به کار نمی برد.[14]
۲. خشم و خشنودی پیامبر (ص)
عبدالله بن عمر می گوید: خشنودی و خشمگینی ایشان از چهره اش مشخص می شد و هنگامی که خشنود می شد چهره اش همچون آینه می درخشید گویی که همچون آینه دیوار در چهره اش دیده می شد و هنگامی که خشمگین می شد رنگ چهره اش تیره می گشت.[15]
۳. ادب ورزی پیامبر (ص)
وقتی در خانه کسی می رفت، چون خانه ها گاهی پرده نداشتند برابر آستانه نمی ایستاد، طرف راست یا چپ آن می ایستاد و می فرمود: سلام بر شما، سلام بر شما.
چنان شرم داشت که به چهره ی کسی خیره نمی شد. شرم آن حضرت چنان بود که اگر ناگزیر به انتقاد از کسی بود، به صراحت نمی گفت و مقصود خویش را با کنایه بیان می داشت. سکوتش به دارازا می کشید و بدون ضرورت لب به سخن نمی گشود.[16]
۴. خوش خلقی پیامبر (ص)
مولا علی (ع) درباره ی خوش خلقی پیامبر اعظم (ص) و مهربانی او با مردم می فرماید: رسول خدا (ص) بخشنده ترین مردم و خوش معاشرت ترین آنان بود به گونه ای که هر کس او را می شناخت دوستش می داشت.[17]
انس می گوید: ده سال خدمتش را کردم؛ نه هرگز دشنامم داد و کتکم زد، نه مرا از خود راد و نه رویم اخم کرد. وقتی در کاری که دستور داده بود سستی می کردم، سرزنش نمی کرد جز برای آفریدگار خشمگین نمی شد و چیزی توان ایستادگی در برابر خشم او را نداشت. او می فرمود: بدانید که بهترین مردمان کسی است که دیر به خشم آید و دیر خشنود شود.
همه مردم را به خوش خلقی توصیه می کرد و می فرمود: نزدیک ترین همنشین من در روز رستاخیز، خوش اخلاق ترین شماست و در ترازوی عمل کسی در روز قیامت، چیزی بهتر از خوش خلقی گذاشته نمی شود وی همچنین از همه خنده روتر بود، یارنش می گفتند: هیچ کس را ندیدم که بیش از رسول خدا (ص) بر لبانش تبسم باشد. تا وقتی قرآن نازل نمی شد یا در موقعیت موعظه نبود اهل مزاح و شوخی بود.[18]
۵. حیای پیامبر (ص)
ابی سعید خدری گفت: پیامبر (ص) از دختران پشت پرده نیز باحیاتر بود و اگر چیزی را دوست نمی داشت از چهره اش این مطلب را در می یافتیم.
امام صادق (ع) در خطبه ای که احوال و صفات پیامبر و ائمه را بیان کرده است درباره ی رسول خدا (ص) می فرماید: «شیمته الحیاء» حیا، صفت و راه و رسم پیامبر (ص) بود. ابی سعید خدری همچنین درباره ی حیای پیامبر (ص) گفته است «کان رسول الله (ص) اشد حیاء من العذراء فی خدرها» رسول خدا (ص) از دوشیزگان پس پرده با حیاتر بود.[19]
۶. عفو و بخشش پیامبر (ص)
غزالی گفت: پیامبر (ص) بخشنده ترین مردم و نزد ایشان دیناری نمی ماند و اگر چیزی پیش می ماند تا شب کسی را نمی یافت که به او ببخشد به منزل نمی رفت تا محتاجی را پیدا کند و از آنچه که خداوند عزوجل روزی ایشان میکرد فقط به اندازه قوت یکسال بر می داشت که آن هن از خرما و جو بود و بقیه را در راه خدا می بخشید و حتی گاهی اوقات قبل از آنکه سال تمام شود، آذوقه تمام می شد و خود ایشان محتاج آذوقه می گشت. حق را یاری می نمود، هر چند که برای خود یا اصحابش باعث ضرر می شد.[20]
گفته اند که: در مکه و روزگار اوج غربت و محرومیتش روزی به عیادت کسی رفت که مدتی بود دیگر بر سر پیامبر (ص) خاشاک و خاکستر نمی ریخت و محمد (ص) گفته بود نگران حالش شده ام و او را از شرم در بستر چنان فرو رفت که گویی مرده است.[21]
۷. مزاح و خنده رویی پیامبر (ص)
امام صادق (ع) به یونس شیبانی می گوید: چگونه با یکدیگر شوخی می کنید؟ عرض کردم کم مزاح می کنیم؟ فرمود: چرا با هم مزاح نمی کنید این عمل از حسن خلق است و با آن می توانید برادر مؤمن را مسرور سازید. پیامبر (ص) با دیگران مزاح می کرد تا دیگران را شاد کند.[22]
رسول رحمت (ص) با مردم مزاح می کرد هدف ایشان از این مزاح ها شادکردن دل مردم بود، چرا که مزاح های بجا و مناسب در تقویت روابط افراد نقش دارد و می توان با آن برادران مؤمن را شاد کرد.[23]
در اشاره به مزاح پیامبر (ص) مورخان نوشته اند که: پیرزنی از انصار خدمت رسول خدا (ص) آمد و عرض کرد: یا رسول الله! دعا کن که من به بهشت بروم، آن حضرت به مزاح فرمود: بهشت جای پیرزنان نیست، آن پیرزن گریه کرد، رسول خدا (ص) خندید و فرمود: مگر فرمایش خدا را نشنیده ای که «ان انشأناهن انشاء فجعلناهن ابکارا» (واقعه/۳۵-۳۶) ما »آنان را آفرینش نوینی بخشیدیم و همه آنان را دوشیزه قرار دادیم، زنانی بلندبالا و همیشه باکره![24]
۸.بی ارزش شمردن دنیا از دیدپیامبر(ص)
امام صادق (ع)فرمود:روزی حضرت رسول باجمعی ازصحابه در راهی می رفت که بزغاله ای دیدندکه درمیان آشغالها افتاده؛دو گوشش نیزبریده شده بود.
حضرت فرمود:کدامیک از شما می خواهید که این را به یک درهم بگیرید؟همه گفتند:مااین رابه هیچ نمی گیریم؛چه رسدبه یک درهم،آن رسول فرمود:والله که دنیانزد من؛بی ارزش ترازاین بزغاله نزد شماست.[25]
۹. صبر و استقامت پیامبر (ص)
رسول خدا (ص) بهترین سرمشق در صبر و استقامت است چنانکه در مورد آن حضرت گفته اند رسول خدا (ص) از همه مردم بر گناهان خلق شکیباتر و صبورتر بود و هیچ کس مانند پیامبر (ص) در راه خدا اذیت و آزار نشد و هیچ کس چون او در راه حق شکیبا و بردبار نبود صبری که از آن اسوه ی استقامت باید آموخت صبر مجاهدان است نه صبر قاعدان.
قاضی عیاض می نویسد: بردباری، تحمل و گذشت با وجود قدرت بر انتقام، صبر بر مصیبت ها همان چیزی است که خداوند پیامبرش را بر آن تربیت کرد و به او فرمان داد.
رسول خدا (ص) در برابر آن همه آزار و اذیت از خود جز صبر و استقامت نشان نداد و در برابر زیاده روی های جاهلان جز بردباری روا نداشت و وقتی در جنگ احد دندان های حضرت را شکستند و چهره وی خون آلود شد و پیشانی اش شکافت، این صحنه بر بسیاری از اصحاب حضرت سخت گران آمد و برخی عرض کردند «ای رسول خدا نفرینشان کن تا به لعنت الهی گرفتار شوند.» اما پیامبر (ص) در پاسخ فرمود: من بر انگیخته نشدم تا انسان ها را نفرین کنم بلکه من برای دعوت (بحق) و رحمت برانگیخته شدم، خدایا قوم مرا هدایت کن زیرا که آنها نمی فهمند.
صبر و استقامت پیامبر (ص) در برابر مشکلات رسالت و هدایت مردم سبب شگفتی است خود در این باره فرموده است که هیچ کس آنچنان که من در راه خدا آزار دیدم، آزار ندید.[26]
۱۰. صبر و تواضع پیامبر (ص)
ایشن در برابر غربت و تنهایی، بردبار و صبور بود و در برابر صحبت های تند و بی رویه مردم صبر و تحمل می نمود.[27]
رسول خدا (ص) لباس خویش را وصله می زد و کفش خو را می دوخت و گوسفندان خویش را می دوشید و با غلامان غذا می خورد، بر روی زمین می نشست و سوار بر دراز گوش می شد و دیگری را هم پشت سرش سوار می نمود بدون اینکه خجالت بکشد نیازهای زندگی اش را از بازار تهیه و به سوی خانه می برد،با ثروتمندان و فقیران یکسان مصافحه می نمود، وقتی با کسی دست می داد پیش از او دست خویش را باز نمی کشید تا اینکه آن طرف دست خود را بکشد، ابتدا سلام می کرد، از فقیر و غنی و کوچک و بزرگ اگر پیامبر (ص) را برای خوردن چیزی دعوت می کردند آن را بی اهمیت و کم ارزش نمی پنداشت، هر چند که آن چیز خرمایی مانده بود.[28]
۱۱. سکوت پیامبر (ص)
امام حسین (ع) فرمود: از پدرم پرسیدم حالت پیامبر (ص) در سکوت چگونه بود؟ پدرم فرمود: در این حالت به یکی از چهار صورت رفتار می نمود؛بردباری، دوری کردن، تقدیر و تفکر. اما تقدیر و مقدار از توجه و نگاه ایشان به تمام مجلسیان به یک اندازه بود و همچنین گوش دادن به سخنان آنها نیز اینطور بود و اما فکر کردن ایشان در مورد آنچه باقی می ماند و آنچه فانی می شود فکر می نمود بردباری و صبر را یکجا داشت و چیزی باعث خشم و تنفر ایشان نمی شد.[29]
۱۲. تقسیم وقت در خانه پیامبر (ص)
امام حسین (ع) فرمود: پیرامون داخل شدن پیامبر (ص) به خانه، از پدرم سؤال کردم که ایشان فرمود: داخل شدن حضرت (ص) به خانه با اجازه خودش بود و هنگامی که داخل می شد اوقات ایشان بر سه قسمت بود: قسمتی برای خانواده اش و قسمتی دیگر برای خودش (کارهای شخصی اش) بود و قسمت مربوط به خودش را به دو جزء تقسیم کرده بود: برای خود و برای مردم که این وقت را صرف مردم عادی و خواص می کرد و بری آنها چیزی را کم نمی گذاشت.[30]
۱۳. ذکر گفتن رسول خدا (ص) در همه حال
در روایتی از ام سلمه آمده است که رسول خدا هنگام بلند شدن، نشستن ، رفتن و آمدن می فرمود: «سبحان الله و بحمده، استغفر الله و اتوب الیه» وقتی که از آن حضرت علت را سؤال نمودیم فرمود: من ازطرف خداوند متعال دستور دارم که اینگونه عمل نمایم، سپس سوره نصر را تلاوت نمود.[31]
۱۴. آداب وضو گرفتن پیامبر (ص)
ابونصیر گوید: از امام صادق (ع) در مورد آب وضو سؤال کردم؛ آن حضرت فرمود: رسول خدا (ص) با یک مد آب (نزدیک به ۱۰ سیر) وضو می گرفت و با یک صاع (نزدیک به ۳ کیلوگرم) غسل می نمود.
هنگام وضو گرفتن برای نماز انگشترش را سه مرتبه در دستش تکان می داد. رسول خدا (ص) فرمودند: دو چیز نیک است که دوست ندام با من در آنها مشارکت کند: یکی در هنگام وضو گرفتن؛ زیرا که از اجزای نماز من است و دومی صدقه ادن که می خواهم با دست خودم به دست سائل گذارم زیرا صدقه به دست خداوند بخشنده می رسد.[32]
۱۵. آداب مسواک کردن پیامبر (ص)
رسول خدا (ص) هر شب سه مرتبه مسواک می زد: قبل از خوابیدن، بعد از بیدار شدن برای دعا و نماز شب و قبل از خارج شدن برای نماز صبح.[33]
در مکارم الاخلاق آمده است که ایشان دندان ها را از عرض مسواک می کرد و نیز آمده است که ایشان با چوب اراک مسواک می زد چرا که جبرئیل چنین امر فرموده بود.
پیامبر (ص) فرمود: خوب است که مسواک از درخت زیتون باشد که دهان را خوشبو و از خونریزی لثه جلوگیری می کند و این مسواک انبیاء قبل از من بوده است.
ج) ویژگی های بهداشتی و عبادی پیامبر (ص)
۱. عطر آگینی پیامبر (ص)
امام صادق (ع) فرمودند: رسول خدا (ص) ظرف مخصوص عطر داشتند پس از هر وضو بلافاصله آن را به دست گرفته و خود را معطر و خوشبو می ساختند در نتیجه چون از خانه بیرون می آمدند بوی عطر در محل عبور آن بزرگوار منتشر می شد.
اگر عطری برای آن حضرت هدیه می آورند خود را با آن عطر معطر می ساختند و می فرمودند: بویش پاکیزه و حمل کردنش آسان است حضرت بیش از آن مقداری که برای خوراک خرج می کرد برای عطر هزینه می کرد.[34]
امام صادق (ع) فرمود: از اخلاق انبیاء واحترام به کرام الکاتبین، عطر زدن به سبیل است و بر هر فرد به تکلیف رسیده لازم است که در روز جمعه ناخن و سبیل خود را کوتاه کند و مقداری عطر هم استفاده کند.
در فقه آمده است مه محبوب ترین عطرها نزد پیامبر مشک بود و هرگاه جمعه می شد و پیامبر عطری پیدا نمی کرد، لباسی که با زعفران رنگ شده بود را می خواست و بر آن آب می پاشید و آنگاه آن را بر سر و صورت خود می کشید.[35]
۲. آراستگی پیامبر (ص)
مردی به خانه رسول خدا (ص) آمد و درخواست ملاقات کرد، هنگامی که پیامبر (ص) خواست با آن مرد دیدار نماید، ظرف آبی مقابل خود قرار داد و سر و صورت خویش را مرتب کرد و بعد به دیدن آن مرد رفت، عایشه از دیدن این کار تعجب کرد، پس از بازگشت حضرت از ایشان پرسید: یا رسول الله! چرا هنگام رفتن در برابر ظرف آب ایستادید و سر و صورت خود را متب کردید؟ حضرت فرمودند: خداوند دوست دارد هنگامی که مسلمانی برای دیدن برادرش می رود خود را برای او بیاراید و زینت دهد.[36]
مؤلف کتاب شرف النبی (ص) می نویسد: پیامبر اعظم (ص) هر گاه می خواست از خانه خارج شود سر و محاسن خویش را شانه می زد و به جای آیینه در آب می نگریست و این پایبندی پیامبر (ص) به آراستگی آنچنان جدی بود که هنگام مسافرت از آن غفلت نمی کرد و مسواک و سرمه دان و شیشه روغن خود را همراه می برد.
در مکارم الاخلاق آمده است که ایشان بیشتر روغن بنفشه را به خود می مالید و می فرمود: این بهترین روغن هاست.[37]
۳. آداب نماز پیامبر (ص)
ابراهیم خلیل هنگامی که به نماز می ایستاد از شدت ترس خدا، صدایی همچون صدای دیگ جوشان از او شنیده می شد، از سینه مبارک رسول خاتم نیز چنین صدایی شنیده می شد و رسول خدا برای رکوع تا اندازه ای خم می شدند که اگر آب پشت آن بزرگوار می ریختند ثابت می ماند و امام باقر (ع) فرمودند: رسول خدا (ص) به محل سجده اش آب می پاشید.[38]
امام علی (ع) فرمودند: رسول خدا (ص) هنگام سجده دستهایش را قبل از زانوها به طرف زمین می برد.
۴. عبادت پیامبر (ص)
نشست وبرخاستن همراه با ذکر بود، با آنکه معصوم بود ولی آنقدر از خشیت خدا می گریست که سجده گاهش خیس می شد، «بنده ی خدا» بود و هنگام نیایش همچون مسکینان نیازمند دست ها را بالا می گرفت.
نماز را نور چشم خو می دانست و «وقت نماز» را انتظار می کشید و هنگام نماز که می شد می گفت: ای بلال! خوشحالمان کن. پاره ای از شب را به عبادت می پرداخت با این که تمام روز، خصوصا در اوقات توقف در مدینه در تلاش بود از وقت عبادتش نمی کاست و آرامش کامل خویش را در عبادت و راز و نیاز با حق می یافت.
عبادت پیامبر (ص) به منظور طمع بهشت و یا ترس از جهنم نبود، بلکه عاشقانه و سپاسگزارانه بود.
روزی یکی از همسرانش گفت: تو چرا اینقدر عبادت می کنی تو که آمرزیده هستی! جواب داد: آیا بنده سپاسگزار نباشم؟
در حال تنهایی عبادت را طول می داد و گاهی ساعت ها تهجد بود، اما در حال جماعت به اختصار می کوشید و رعایت حال ضعیف ترین افراد را لازم می شمرد و به آن توصیه می کرد و بسیار روزه می گرفت؛ یه علاوه بر ماه رمضان و قسمتی از شعبان یک روز در میان می گرفت.
در دهه آخر ماه رمضان بسترش را به کلی جمع می کرد و در مسجد معتکف می شد و یکسره به عبادت می پرداخت ولی به دیگران می گفت: کافی است در هر ماه سه روز روزه بگیرید.[39]
نتیجه گیری
محقق در این تحقیق که با موضوع سیره اخلاق فردی پیامبر (ص) نوشته شده است به الگو بودن پیامبر اعظم (ص) به عنوان عالی ترین سرمشق اخلاقی برای دنیای بشریت در سه بحث پرداخته است.
در مبحث اول که به فضائل رسول اکرم (ص) اشاره دارد که صورت ایشان در هنگام تلاوت قرآن چگونه بوده است؟ فصاحت و بلاغت ایشان و اینکه ایشان فصیح ترین عرب بودند و تواضع و مدارای ایشان و اینکه توصیف حرت علی (ع) در مورد ایشان چه بوده است.
در مبحث دوم هم ویژگی های اخلاقی و فردی را بر می شمرد و ایشان را به عنوان اسوه حسنه و مناسب ترین الگو در رفتارهای کوچک و بزرگ اخلاقی از نحوه ی لباس پوشیدن، غذا خوردن برخورد و معاشرت با دیگران، عفو و بخشش و … که الگو بودن پیامبر (ص) از سوی خداوند هم مورد تأیید قرار گرفته است.
در مبحث سوم نیز به ویژگی های بهداشتی و عبادی پیامبر پرداخته شده است که پیامبر (ص) به آراسته بودن بسیار اهمیت قائل بودند و در عبادتشان در جماعت را هم مراعات حال دیگران را داشتند و در تنهایی در پیشگاه خداوند عبادت های طولانی و خالصانه داشتند.
فهرست منابع
· قرآن
1. احمدخواه، علی، خلق عظیم پیامبر اعظم (ص)، قم، مسجد جمکران، چاپ اول، زمستان ۱۳۸۹.
2. افشار، اسدالله، ۶۳ سال با پیامبر (اخلاق فردی و اجتماعی)، جلد ۱۰، تهران، عابد، چاپ اول، ۱۳۸۵.
3. پورامینی، محمدباقر و جمعی از محققان، سیره و تاریخ پیامبر اعظم (ص)، دفتر نشر معارف، چاپ سوم، زمستان ۱۳۸۶.
ولایتمداری در عصر حاضر با الگوبرداری از زندگانی حضرت زهرا(س)
طیبه السادات میرطاهری
چکیده
از مهمترین اصول اسلام ولایت است. ولایت به معنای پذیرفتن رهبری پیشوای الهی و نیز اعتقاد به این که امامان معصوم بعد از پیامبر از سوی خداوند بر مردم ولایت دارند. نظام سیاسی اسلام و شیوه حکومتی دین بر پایه ولایت است و ملاک مسلمانی پس از اطاعت از رسول خدا(ص) ولایت پذیری است. بشر برای پیمودن راه سعادت چاره ای جز تبعیت و پیروی از فرامین راهنمایان الهی ندارد. اهمیت ولایت تا اندازه ای است که شرط پذیرش اعمال ولایتپذیری است. این مقاله به روش فیش برداری و کتابخانه ای تهیه شده است و در آن تلاش شده با توجه به اهمیت ولایت و شبهاتی که پیرامون آن مطرح شده است، ولایت در دین اسلام مورد بررسی قرار گرفته و سپس اقدامات و مبارزات حضرت زهرا(س) در دفاع از حضرت علی(ع) به عنوان اولین امام و ولی مسلمانان بیان شده است تا الگویی باشد برای همه ما در دفاع از ولایت.
تبرّج خودنمایی و جلوه گری کردن است، در آیات و روایات جایگاه ویژه ای دارد. در سیره ی علمی و عملی حضرت امیرالمؤمنین امام علی (ع) هرج و مرج وجود نداشته و از نظر رفتاری کاملاً اصولی و قانون مند بوده است. سخنان امام و برخورد ایشان بر گرفته از نگرش علمی و فلسفی حضرت به مسایل گوناگون؛ نمایانگر این است که زنان در تفکر و اندیشه ی آن حضرت جایگاه والایی داشته اند.
انسان موجودی اجتماعی می باشد و زندگی اجتماعی او ایجاب می کند که نسبت به وظایفی که خدا برای او معین کرده، پایبند باشد و در غیر این صورت تمام نظام اجتماعی از هم خواهد گسست.با اینکه در قرآن کریم خودنمایی نهی شده است؛در جامعه کنونی ما شاهد جلوه گری و عشوه گری زنان و دختران هستیم؛ لذا در این مقاله با رویکرد توصیفی _ تحلیلی به بررسی آسیب های فردی و اجتماعی و جلوه گری و خودآراستگی از دیدگاه امامِ عارفین امام علی (ع) می پردازد.خودنمایی و جلوه گری دارای آسیب های فردی و اجتماعی فراوانی است که از جمله آسیب های فردی می توان به آسیب های روحی _ روانی،دور شدن از رحمت باری تعالی،بلوغ زودرس و… اشاره کرد و از جمله آسیب های اجتماعی آن می توان به اشاعه ی فحشا،چشم چرانی، تزلزل بنیان خانواده، تعرض و آزار زنان، عدم امنیت در جامعه، مُد گرایی و… اشاره کرد.
منتظر در لغت به معنای چشم براه و چشمداشت و در اصطلاح به کسی که در حال صبر کردن برای آمدن کسی یا انجام یافتن کاری است، می گویند. از آنجا که امام زمان (ع) در غیبت به سر می برد همه انسان ها در برابر ایشان مسئول هستند و برای زمینه سازی ظهور آن حضرت وظایفی را بر عهده دارند و از آنجا که امت اسلام و به عنوان جانشینان پیامبران در خانواده یاد شده اند که وظیفه حساس تربیت نسل های با ایمان و پاک را به به دوش دارند، نقش آنان در زمینه سازی ظهور امام زمان (ع) نیز نقش حیاتی و بی بدیل است که جز از عهده زنان پاکدامن ساخته نیست. حدود پنجاه تن از فرماندهان حکومت جهانی مهدی (عج) زن هستند و این محکم ترین دلیل بر اهمیت جایگاه زنان در حرکت بزرگ آخرالزمان است. زنان برای پیشبرد این اهداف وظایفی یا بر عهده دارند که این وظایف در سه بخش فردی، خانوادگی، اجتماعی بیان شده که از جمله وظایف فردی او؛ شناخت ارکان دین، محبت به امام عصر (ع)، پاک سازی درون از صفات پلید که همان حفظ عفت است یعنی نگهداشتن نفس از تمایلات نفسانی. از جمله وظایف خانوادگی او: تربیت نسل ولایی، حفظ اصالت خانواده است که خانواده یک کانون گرم برای حضور افراد می باشد و از جمله وظایف اجتماعی او؛ مسئولیت پذیری، امر به معروف و نهی از منکر و حفظ حجاب که می تواند یک الگو برای دختران جوان باشد. در نهایت اینکه زن عامل اصلی ارزش ها را بر عهده دار.
با توجه به اینکه دعا برای فرج امام زمان (ع) یک واجب تکلیفی است لذا برای تحقق آن فرد باید دو امر را یکی برطرف کردن موانع قبلی و دیگری نورانیت و صفای باطن را در خود ایجاد کند و برای مستجاب شدن باید آداب و شرایط دعا را مراعات کند چون یکی از مهم ترین عبادات و بالاترین مقامات بندگی دعا است. دعا نوعی ارتباط عاطفی است که بین انسان و خدا برقرار می شود و این دعا هم ضرورت عقلی دارد و هم ضرورت نقلی که از نظر عقلی راندن زیان از خویش در صورت توان واجب است و از نظر روایی همه روایات این مطلب را بیان می کنند که همه به دعد نیاز دارند خواه به بلا مبتلا شده باشند و خواه نشده باشند. نتیجه توجه به حضرت بقیه الله الاعظم (ارواحنا فداه) توجه به خداوند کریم است، پس زیارت و توسل به ائمه اطهار (علیهم السلام) مایه توجه به خداوند کریم است. برخی عوامل موجب جلب بیشتر مودت و محبت امام و در نتیجه افزایش دعای آنان می شود از قبیل؛ توسل، دعا و احسان کردن در حق حضرت و .. یک سری افراد هم آنگونه در مسائل دنیوی غرق شده اند و آن چنان به اسباب دوخته اند که مسبب الاسباب را فراموش کرده اند. به جهت اهمیت دعا و عظمت مخاطب دعا دارای آداب و شرایطی می باشد که مراعات کردن آنها در استجابت آن تاثیر بسزایی دارد. در حال حاضر نیز که در غیبت امام عصر به سر می بریم، لازم ترین و واجب ترین دعا برای ظهور مولامان می باشد. همانطور که می بینیم دعا برای حضرت سیره و سنت ائمه اطهار بوده است و امامان معصوم (علیهم السلام) بارها و بارها به در گاه حق تعالی برای آخرین حجت دعا کرده اند و این دعا برای فرج هم تأثیر در ظهور امام زمان (ع) دارد و هم فوایدی برای دعا کننده دارد.
این پژوهش که با عنوان “راهبرد انتظار فرج در مقابله با ناتوی فرهنگی” عنوان شده است. در ابتداکلیات و مفاهیم مربوط به موضوع مطرح شده است و مفاهیمی شامل مفهوم فرهنگ، ناتوی فرهنگی و انتظار فرج عنوان شده است. فصل بعدی به ناتوی فرهنگی پرداخته شده است و به تبیین اهمیت شناخت فرهنگ، تاریخچه ناتوی فرهنگی و این که ناتوی فرهنگی مخرب تر است یا نظامی و انگیزه ناتوی فرهنگی چیست، هدف های راهبردی آن کدام است و در پایان این قسمت ویژگی های ناتوی فرهنگی بیان شده است. در واقع بخش پایانی این تحقیق انتظار فرج و ناتوی فرهنگی است و شامل هفت گفتار میشود. در ادامه تلاش شده است از طریق یارآوری وظایف هر منتظر در آخرالزمان راه هایی برای مقابله با ناتوی فرهنگی پیدا شود؛ گفتار اول شیعه و انتظار و در گفتارهای بعدی به ترتیب انتظار فرج، وظایف منتظر در زمان غیبت و وظایف منتظران آخرالزمان، انتظار فرج و انقلاب فرهنگی، راهبردها و نتیجه گیری می آید.
آخرین نظرات