آداب تربیتی نسل منتظردر هفت سال نخست
زهرا فدائی
چکیده
انتظار یعنی به چشم راه بودن، چشم به راه آینده بودن که شعله ای است در وجود انسان که هر چه فروزان تر باشد پویایی او بشترخواهد بود که یکی از عوامل آن می تواند تربیت نسل منتظر باشد.که این وظیفه مهم توفیق مادران است که یکی از عوامل مهم دینداری و پرورش نسل دین دار، توجه به آموزه های دینی و آدابی است که در شرع مقدس برای پرورش یک نسل دین دار آمده است.تربیت دینی که در واقع قبل از تولد کودک و در مرحله انتخاب همسر شروع می شود و مراقبت های دوران بارداری آن را رنگ و صفا می بخشد و پس از تولد، والدین مستقیما به جهت دادن او می پردازند. کودک را از همان دوران خردسالی باید به آداب دینی آشنا کرد و در او شوق و رقبت لازم برای اجرای برنامه های دینی پدیدآورد.از این رو نگارنده در این زمینه به بیان نقش تربیت دینی صحیح و ایجاد معرفت ومحبت نسبت به امام زمان(عج) در فرزندان، بر توفیق تربیت فرزندان منتظر می پردازد و به گام هایی اشاره می کند که خانواده به ویژه مادران باید بردارند تا محصول تربیت آنان نسلی منتظر باشد. این نوشتار بر این مهم تأکید می کند که توجه بیشتر به روش تربیتی دین مبین اسلامی، آداب و دستورات دینی وارد شده در این زمینه موجب موفقیت کامل خانواده ها در تربیت نسل منتظر در عصر حاضر خواهد شد.
کلید واژه: آداب، ظهور، انتظار، منتظر، خانواده، تربیت
مقدمه
انتظار چشم داشتن، چشم داشت یک رویداد خوب، یا چشم به راه یک عزیز سفر کرده.به این معنا انتظار مفهومی از که با نهاد همه انسان ها عجین شده است و می توان گفت همه انسان ها به نوعی منتظراند و با توجه به روایات بحث تربیت نسل منتظر و ولایی به خانواده بر می گردد که اگر پایه اصلی تربیت و رشد صحیح فرد برای اجتماع را در خانواده جستو جو کنیم زن به عنوان مربی خانواده و عامل اصلی انتقال ارزش ها، جایگاه ویژه ای خواهد یافت، لذا نقش انسان سازی زن در طول هستی از اصیل ترین نقش های وی بوده است.
از این رو عمده ترین نقش آفرینی های زن منتظر، منتظر پروری و تربیت نسل منتظر و ولایی می باشد. و مادران منتظر باید بدانند یکی از مسؤلیت هایی که از طرف شارع مقدس بر عهده آنان گذاشته شده تلاش برای تربیت یک نسل ولایی است که با توجه به روایات عامله دوران تربیت فرزند به سه دوره کودکی، نوجوانی، و جوانی تقسیم شده است که دراین نوشتار به دوره اول، یعنی کودکی پرداختهدشده است که این دوران آغاز گر تربیت نسل ولایی است.هر چند که یک پدر و مادر منتظر باید قبل از ازدواج به فکر تربیت صحیح باشند تا بتوانند نسلی صحیح و ولایی را به وجد بیاورند. واینان باید طبق وظیفه ای که دارند زمینه های مناسب و آداب تربیتی نسل منتظر را فراهم کنند از این رو به بخشی از این آداب تربیتی اشاره می کنیم که در چهار مرحله به انجام می رسد.
1. جایگاه و نقش مادر منتظر در خانواده
2. آداب تربیتی نسل ممنتظر در بدو تولد
3. ویژگی های دورانکودکی
4. راه کار های عملی در نهادینه سازی محبت مهدوی
می باشد. که به شیوه توصیفی و کتابخانه ای جمع آوری شده است.
1- جایگاه ونقش مادر منتظر در خانواده
الف) مفهوم انتظار
برای انتظار معانی گوناگونی گفته اند ولی بادقت وتأمل در این کلمه می توان به حقیقت معنی آن پی برد . انتظار ، چشم به راه بودن است واین چشم به راهی به تناسب بستر وزمینه آن ارزش پیدا می کند وآثار وپیامدهایی دارد . انتظار تنها یک حالت روحی ودرونی نیست بلکه از درون به بیرون سرایت می کند وحرکت اقدام را می آفریند . به همین دلیل است که در روایات ، انتظار به عنوان یک عمل وبلکه بهترین اعمال ، معرفی شده است . انتظار به منتظر شکل می دهد و به کارها و تلاش های او جهت خاصی می بخشد . بنابراین انتظار بانشستن ودست روی دست گذاشتن ، نمی سازد . انتظار باچشم به در دوختن وحسرت خوردن ، تمام نمی شود ؛ بلکه درحقیقت انتظار ، حرکت ونشاط شور آفرینی نهفته است.[1]
به بیان دیگر انتظار یا امید به آینده همزاد انسان است واگر امید به آینده را از او بگیرند ، سرنوشتی جز سکون ، رکود ، مرگ وتباهی نخواهد داشت . ناگفته نماند که این امید به آینده وانتظار تحقق فردای بهتر ، خود ریشه در یک ویژگی فطری دارد و آن کمال جویی انسان است . در هر حال ، انتظار و چشم به راه آینده بودن شعله ای است در وجود انسان که هر چه فروزان تر وپر فروغ تر باشد تحرک وپویایی او نیز بیشتر خواهد بود وبر عکس هر چه این شعله به سردی وخاموشی بگراید ؛ تلاش وفعالیت انسان نیز کاستی می پذیرد تا آنجا که او تبدیل به موجودی سرد ، بی روح ، بی نشاط ، وبی تحرک میشود . [2]
ب)نقش مادر منتظر در خانواده
اگر ولایتمداری ومحبت به ولی خدا رایکی از مهمترین ارزش های یک فرد شیعه بدانیم که خانواده متولی انتقال آن است ؛ در راستای همان رسالتی که در جهان هستی ، خالق انسانها برای آنان قرار داده است .
به هر حال حرکت در صراط مستقیم وتقرب زن به سوی پروردگار جز از طریق اصالت دادن به ایفای نقش کلیدی ومؤثر مادری وتربیت فرزندان مقدور نمی باشد . به همین جهت مربی بزرگ قرن حاضر امام خمینی (رحمه الله) شغل اصلی زن ومهمترین کار وی را مادری وهمسری دانسته است[3] .
در طول تاریخ تشیع ، یکی از نقش های بی بدیل زنان ، دفاع از ولایت وتلاش برای حغظ این ارزش الهی بوده است . بالاخص در عصر غیبت که نقش مردان برای دفاع از ولایت به جهت اختناق شدید کمرنگ بوده است ، زنان فعالانه برای حفظ فرهنگ مهدویت در جامعه نقش آفرینی نموده ودر بین تمامی نقش های خود ، در حفظ فرهنگ مهدویت ، وتربیت نسل ولایی وانتقال این ارزش به آینده و حفظ اندیشه مهدوی ، از طریق پویا سازی خانواده نقشی بسیار مؤثر وغیر قابل انکاری داشته اند .
زنان شیعه با بهره گیری از آموزه های دینی، در طول تاریخ تشیع ، با پرداختن به اساسی ترین نقش وکارکرد زنان که همان مادری است ، بلندترین گامها را برای حفظ ولایت برداشته اند . آنان بانقش آفرینی خود ، ارزش ولایت وحب به ولی خدا رابه فرزندان خود منتقل کردند وبالاخص در عصر غیبت ، این مادران بودند که با فضاسازی مناسب در خانه وبا پایبندی به امام زمان خود وبا ابراز علاقه ای که به ایشان نشان می دادند ورابطه قلبی ومعرفتی که حضرت داشتند ، این علاقه وعاطفه رابه فرزندان نیز منتقل کردند واز این طریق در حفظ واحیای این مهم کوشیدند.
واما در عصر حاضر ، تربیت انسان دیندار پویا ، کارآمد وعاشق ولایت از اهمیت وجایگاه بالایی برخوردار است . چراکه شاهد هجوم جریان شوم ” ناتوی فرهنگی” هستیم که بنا دارد از نسل جوان ما یک نسل بی هویت وبی ریشه بسازد . همان طور که مقام معظم رهبری مطرح فرمودند : ((باندهای بین الملی زر وزور که برای تسلط برمنافع ملت ها ، سازمان های نظامی ناتو را تشکیل داده بودند ، اکنون در پی تشکیل ناتوی فرهنگی هستند وبااستفاده از امکانات زنجیره ای متنوع وبسیار گسترده رسانه ای در پی تخریب هویت ملی جوامع بشری هستند وبنا دارند که با استحاله فرهنگی وانقطاع تاریخی بین گذشته و آینده ، از جامعه ما ملتی بی هویت بسازند )) .
اینجاست که نقش مادران در دفاع از هویت ملی و دینی وانتقال ارزش ها ، بسیار پررنگ می گردد . چرا که تمامی ارزش های دینی ، اخلاقی ، ملی و ……در درون خانواده است که شکل می گیرد ، نهادینه می گردد وبه جامعه منتقل می شود . بالاخص ارزش های ولایتمداری ، که از جمله ارزش هایی است که دشمن نوک تیز پیکان حمله خود را متوجه آن نموده است ، از طریق خانواده است که از نسلی به نسل دیگر منتقل می گردد.زنان منتظر باید بدانند یکی از مسؤلیت هایی که بر عهده آنان است تلاش برای تربیت یک نسل ولایی ومنتظر است . امید است همان طور که زنان در طول تاریخ تشیع افتخار آفرینی های زیادی درحفظ مکتب تشیع داشته اند ، در این عصر هم بتوانند با تربیت نسل منتظر و مهدی باور ، دین خود را به جامعه دینی ادا نمایند . [4]
در نتیجه تربیت نسل منتظر و مهدوی از جمله دغدغه های والدین ولایتمدار از جمله زن منتظربه عنوان متولی اصلی تربیت است . که در این نوشتار سعی براین است که به پاره ای از آداب تربیتی نسل منتظر در عصر حاضر اشاره گردیده است
2- آداب تربیتی نسل منتظر در بدو تولد
الف- نام نیک : بی شک انتخاب نام نیکو ومورد رضایت خداوند ، تاثیر روانی مثبت در ضمیر ناخود آگاه کودک خواهد گذاشت وپس از رسیدن او به مرحله تمییز ، علاقه ای معنوی وعاطفی را نسبت به حقیقت وصاحب آن نام در ضمیر نا خود آگاه او بر خواهد انگیخت . از سوی دیگر انتخاب نام ناپسند می تواند امنیت روحی – روانی کودک را در آینده به خطر اندازد و اورا با مشکلات معنوی وعاطفی فراوان مواجه سازد .
از آن جا که نام فرزند ، نماد منش ونگرش او خواهد گشت وخواه ناخواه در عزت نفس وپردازش شخصیت فردی واجتماعی او تأثیر مثبت یا منفی خواهد گذاشت ، والدین می بایست نهایت دقت رااز گزینش بهترین و زیباترین نام ها به عمل آورند وملاک ومعیار این نام گذاری را رضایت خداوند رحمان وعنایت امام زمان (عجل الله) قرار دهند . این از آن روست که برخی از نامها به طور قطع ویقین مورد رضایت خداوند وجانشین اوست وبرخی دیگر از نام ها ناپسند ومبغوض ایشان است . [5]
در فرآیند تربیت کریمانه مهدوی ،پرهیز از نامهای ناپسند نزد امام زمان (علیه السلام) وانتخاب نامی مورد رضایت وپسند آن حضرت که در واقع پدر حقیقی ومعنوی ما وفرزندانمان می باشند، از امور مهم وضروری به شمار می آید .
بیایید حق نام گذاری فرزندانمان را نیز از آن مولای خویش بدانیم ودر این امر نیز از سرور وآقای خویش سبقت نگیریم . پیش از ولادت فرزندمان با توسل به ساحت پاک ونورانی امام زمانمان ، از حضرتشان تمنا کنیم تا بهترین نام را برای غلام وسرباز فدایی خویش انتخاب نمایند وهمان را بر قلب و اندیشة ما الهام فرمایند ؛ چرا که نخستین هدیة مهدوی ما به فرزندانمان ، نامی است که مورد رضایت وعنایت ولی امر وپدر حقیقی شان باشد .[6]
چنانچه پیامبر اعظم (صلی الله علیه وآله وسلم ) می فرمایند : خانه وخانواده ای نیست که اسمی از پیامبران الهی در آن باشد ، مگر این که خداوند در هر صبح گاه وشام گاه فرشتگانی رابه سوی آن ها فرستد تا آن ها را تقدیس کنند وثنا ودعا گویند .[7]
اهمیت نامگذاری تا آن جاست که رسول گرامی اسلام ، نام های ناشایست مردان وشهرها را تغییر داد . کودک ما خیلی زود نام خود را تشخیص می دهد وبانام خود ، هویت وشخیصتی مستقل احساس می کند . نام فرزند ما درشکل گیری شخصیت او تاثیر فراوان دارد . از همین روست که در آموزه های دینی بر نامگذاری مناسب فرزند ، تاکید فراوان شده است . اگر نام پیشوایان دینی را بر فرزندان خود می گذاریم ، شایسته است با آنان به احترام رفتار کنیم تا پیوسته حرمت آن بزرگان را احساس کنند وبه یاد آنان باشند ودر زندگی خود از خوی ومنش آن پاکان سر مشق بگیرند . به طوری که امام رضا ( علیه السلام می فرمایند ) هر گاه فرزندی را به نام محمد نامگذاری کردید اورا گرامی بدارید وبا چهره درهم با او برخورد نکنید . [8]
ب- کام برداری نوزاد : یکی از سنتهای تأکید شده در مذهب شیعه ، تحنیک یا کام برداری نوزاد با تربت سید الشهدا (علیه السلام) وآب فرات (یا آب باران ) است ؛ تحنیک یا کام برداری یعنی اندکی از آمیزة این دو رابه کام نوزاد مالیدن یادر دهان اوچکاندن . بدین سان یکی از راهکارهای عملی ایجاد محبت تاب مهدوی در نهاد پاک کودک اجرای این سنت مؤکد مذهبی ، یعنی مراسم تربت چشانی به نوزاد است . واین بدان جهت است که وقتی چنان آب پاک وزلالی با چنین خاک پاکی با گوشت وخون وگوشت کودک درهم می آمیزد ، ولایت اهل بیت (علیه السلام ) رابه اعماق وجود طفل می رساند وزمینة محبت ومعرفت این خاندان ، از نبی (صلی الله علیه وآله وسلم )تا مهدی (علیه السلام) را در قلب او ایجاد می نماید .[9]
ج- تلاوت اذان واقامه در گوش نوزاد : از دیگردستورات دینی مربوط به دوران بدو تولد ، گفتن اذان در گوش راست واقامه در گوش چپ نوزاد است . رسول اکرم (صلی الله علیه وآله وسلم) در همین زمینه می فرمایند : هرکس صاحب فرزندی شد ، درگوش راستش اذان بگوید ودر گوش چپش اقامه بخواند ، به درستی که این عمل باعث دوری شیطان خواهد شد .[10]
مراسم اذان گویی در گوش نوزاد، در واقع نجوای توحید، نبوت و امامت است در نهاد پاک و بکر کودک؛ تلقین اصول دین است از همان آغاز در گوش جان نوزاد، سر دادن شعار بندگی و اعلان سرسپردگی است به خدا، پیامبر و امامان معصوم(علیه السلام) قراردادن نوزاد است درسایه سار وحدانیت، رسالت و ولایت؛ گذاشتن دست کودک است در دست ولی عصر و زمان؛ سپردن زمام امور اوست به دست جانشین خدا در روی زمین؛ و این همه بیمه کننده روح و جان کودک است در مقابل وسوسه های شیطانی.
مراسم اذان گویی، اگر به وسیله علمای وارسته و صلحای صاحب نفس صورت پذیرد، از نفوذ و تأثیر بیش تری در روح و روان کودک برخوردار خواهد بود. البته اذان واقامه گویی در گوش کودک بهتر است چندین مرتبه و آن هم از لسانافراد مختلف، به ویژه از لسان پاک رادمردانی که رنگ وبوی مهدوی بیش تری گرفته اند، صورت پذیرد تا در ضمیر ناخودآگاه کودک تأثیر توحیدی- ولایی بهتری بگذارد.[11]
د- عقیقه و ولیمه: یکی از آداب اسلامی که پیشوایان دین فراوان بر آن سفارش و تأکید کرده اند، عقیقه کردن برای نوزاد است؛ بدین معنا که والدین پس از ولایت نوزاد خود، برای تضمین سلامتی او وقرار دادنش در پناه حفظ و بیمه الهی، گوسفندی را خریداری و قربانی کنند و گوشت آن را به دیگران، به ویژه مستمندان و نیازمندان، هدیه نمایند. البته بهتر است والدین در صورت امکان مراسم مهمانی ترتیب دهند و با غذایی که از گوشت عقیقه تهیه کرده اند، مسلمانان را اطعام و پذیرایی نمایند.
عقیقه کردن برای نوزاد، او را در مقابل جمیع بلاها و بیماری ها بیمه می کند. پوست و گوشت قربانی، بیمه کننده گوشت و پوست نوزاد، خون قربانی، بیمه کننده خون نوزاد و استخوان قربانی، بیمه کننده استخوان نوزاد است و شاید از همین روست که خوردن گوشت عقیقه برای والدین نوزاد کراهت دارد. شایسته است مراسم مهمانی(ولیمه عقیقه) با مراسم ختم صلوات برای سلامتی امام زمان(عج) و تعجیل در فرج آن حضرت تلفیق گردد تا در پرتو سلامتی مولایمان، سلامتی فرزندانمان بیمه و تضمین گردد.[12]
بدانکه عقیقه فرزند سنت مؤکد است بر کسی که قادر برآن باشد و بعضی از علماء واجب می دانند و بهتر آن است که در روز هفتم واقع شود واگر تأخیر کند تا بلوغ طفل بر پدر سنت است و بعد از بلوغ تا آخر عمر بر خودش سنت است. در احادیث معتبره بسیار وارد شده است که عقیقه واجب است بر کسی که از او فرزندی به هم رساند. در احادیث بسیارمنقول است که فرزند در گرو عقیقه است، یعنی اگر نکنند او در معرض مردن و انواع بلا ها است.[13]
ه- تراشیدن سر نوزاد: یکی دیگر از سنت هایی که در بدو تولد باید مورد عنایت پدر و مادر باشد، تراشیدن موی سر نوزاد است که مستحب است در روز هفتم انجام شود.
مرحوم شیخ حر عاملی صاحب وسائل الشیعه در جلد پانزدهم حدود سی روایت در این زمینه نقل کرده است که بی تردید از مجموع آنها استحاب مؤکد این سنت به دست می آید.علاوه بر این، در برخی از این روایات کلمه سنت آمده است و شاید دلیلی بر این باشد که روش و سیره معصومین(علیه السلام) نیز همین بوده است.[14]
3- ویژگی های دوران کودکی
الف)دوران سیادت و فرمانروایی: دوران کودکی، از دیدگاه تربیتی اسلام و همچنین از نظر علمی،دوران سیادت و آزادی کودک و دوران همه چیز خواستن و تحرک و جنب و جوش داشتن، دوران بازی و تفریح، دوران فعالیت های آزاد و بالاخره دوران آزادی وشگفتی کودک است.در این دوران نباید طفل را از بازی و فعالیت طبیعی باز داشت و در مقابل خواسته ها و تمایلاتش سد و مانع ایجاد کرد، بلکه کودک باید این دوران را به طور طبیعی و آزاد سپری کند،لذت ببر، به باز یبپردازد، کنجکاوی و تجربه کند؛ این ها همه خود از اهداف تربیتی این دوران است. این دوران، دوران سیادت، فرمانروایی و آقایی کودک و دوران امر و نهی او به والدین است.اگر کودک، دوره سادت و آقایی را به معنای واقعی کلمه و با آزادی و بهره وری از خواسته هایش سپری کند، به سادگی به دوره اطاعت خواهد رسید وهمواره مطیع و فرمانبردار مربیان و والدین خواهد شد و نیز اگر دوران اطاعت(هفت سال دوم) را عاقلانه طی کند به وزارت و معاونت پدر و مادر در محیط خانواده دست خواهد یافت.[19]
ب) دوران لطافت و معصومیت: روحیه کودک در هفت سال نخست بسیار ظریف و لطیف و حساس است و به هیچ وجه نباید آزرده شود.چهره و چشمان زیبای کودکمان را بوسه باران کنیم؛چرا که چشمان معصومشان به جمال در ارای امام زمانشان روشن و منور گشته است.آنان را از این پس بیش تر دریابیم، ببوسیم، ببوییم و در آغوش بگیریم؛ چرا که آنان هم نشین و هم صحبت امام زمان(علیه السلام) گشته اند.[20]
مفضل بن عمرو از امام جعفر صادق(علیه السلام) درباره گریه و خنده کودکان پرسید که چرا بدون دلیل می خندند و بدون درد گریه می کنند؟ آن حضرت در پاسخ فرمود:
هیچ طفلی نیست مگرآن که امام(زمانش(عج)) را زیارت می کند و با او مناجات و راز ونیاز می نماید.پس گریه او برای جدایی از امام است و خنده اش هنگامی است که امام سوی او روی می آورد.این سعادت تا زمانی است که کودک به زبان بیاید.از آن زمان به بعد این در رحمت به رویش بسته و بر دل و جانش مهر فراموشی زده می شود.[21]
ج) دوران جست و خیز و بازی: حرکت و جنبش، اساس هر عمل غریزی و پایه وظایف حیاتی است که زندگی شاداب وسالم را تضمین می کند.بر این اساس، شکی نیست که کودک در سال های اولیه عمر خود نیازمند بازی، آزادی و تفریح است؛ زیرا بازی چنانچه اندیشیده و برنامه ریزی شده ونیز در چهار چوب صحیح عقلانی انجام گیرد، یکی از عناصر مهم تربیت و رشد اجتماعی کودک به شمار می آید.بازی به کودک آزادی فکری می دهد، سبب تقویت اراده و وسعت دید و جهان بینی او می گردد، آزادی بیان و عمل را برای طفل به ارمغان می آورد،محدوده امکانی عملکردش را مشخص می سازد و او را برای رفع موضع گیری مدبرانه در زندگی حال و آینده آمادگی می بخشد.بازی برای کودکان کار نیست بلکه گذری است از مرحله بی سازمان به سوی سازمان یافتن. کودک در سایه آن، مفاهیم کار، تعهد و مسئلیت پذیری، آزادی و شرایط زندگی با جمع را می فهمد و تجربه می کند.
در اسلام به خوبی به این نیاز هاة اهداف و آثار توجه شده و به والدین توصیه گردیده تا کودکان خود را در امر بازی تشویق کنند.هر چند به طور کلی موضوع لهو ولعب یعنی بیهودگی و بازی کردن به معنای سرگرمی و وقت گذارنی در اسلام ممنوع می باشد؛ زیرا از نظر قرآن و روایات فرد مسلمان نباید اوقات خود را در امور بیهوده و حرام صرف کند. با این همه در خصوص کودکان اعتقاد بر این است که با شرایط خاص لازم و ضروری است و نباید کودک را از آن محروم کرد.[22]
امام صادق(علیه السلام) فرمود:
بگذار فرزندت تا هفت سال بازی کند پس از آن در تربیت او کوشش کن.
همچنین فرمود:
کودک باید هفت سال بازی کند، هفت سال سواد بیاموزد و هفت سال به آموزش حلال و حرام بپردازد.[23]
کودک عاشق بازی است و شاید شدیدترین محرومیت برای او آن باشد که از بازی محرومش کنند.همه جا برای او صحنه بازی است.از اطاق، روی میز، حیاط و… این جنبه در سنین اولیه دارای اهمیت بیشتری است فعالیت و علاقه مندی طفل به بازی نشانه سلامت اوست وحتی اگر طفلی بازی نکند باید به جستجوی علل پرداخت وبه پزشک مراجعه کرد. بازی در عین اینکه باعث شادی کودک است داراد جنبه ی آموزندگی وسازندگی نیز هست وشاید در برخی موارد ارزش اشتغال کودک به آن بیش از ارزش کتاب خواندن باشد. بازی اگر خوب واندیشیده باشد به کودک فرصت می دهد تا بهتر کار کند، بیشتر یاد بگیرد، فهم اجتماعی او بالا رود واخلاقش ساخته شود. اگر والدین بازی کودکان را مخفیانه زیر نظر داشته باشند، می توانند بسیاری از رفتارهای کودکان را که غیر منطقی ودور از اصول اخلاقی است با رفتاری درست وشایسته اصلاح کنند وبه اندازه ی کافی به کودکان فرصت دهند تا در رفتار خود تجدید نظر کنند. به همین دلیل مربیان اندیشمند هرگز کودکان رااز بازی منع نمی کنند. بلکه سعی دارند آن را جهت دهند واز آن به نفع وصول به هدف تربیتی خود سود برند.[24]
د) دوران پایه ریزی شخصیت : شخصیت ، سرمایه ی عظیمی است که هر شخصی نمی تواند وقادر نیست در جامعه ای که در آن زندگی می کند، حتی در خانواده ی شخصی خود آن را به دست آورد، مگر زمینه اش در انسان از دوران کودکی مهیا شده باشد وبرای حفظ آن سختی وکوشش وتلاش کرده باشد.[25]
اگر چه در نظام تربیتی اسلام هر گونه آموزش رسمی وسخت گیرانه در دوران کودکی مردود است واصل بر آزاد ورها گذاردن کودک است، ولی این نکته مورد تأکید دین قرار گرفته است که دوران کودکی، دوران شکل گیری شخصیت دینی، عاطفی، عقلی و… است.روح احادیث در این زمینه دلالت دارند که در دوران کودکی(هفت سال اول) عنایت خاصی بر مؤانست کودک با مقوله های مذهبی و اخلاقی شده است.
نظر به محدودیت قدرت درک و فهم کودک از ارزش های اخلاقی وبه لحاظ رشد نا یافتگی او را از لحاظ اجتماعی، بیشترین تلاش مربیان در این مرحله باید متوقف بر ایجاد رغبت، علاقه وانس در کودک نسبت به ارزش ها و مفهیم اخلاقی از جمله مساله ارتباط با ولی خدا باشد. از این رو کلیه رفتار پدر و مادر بلأخص مادر، نقش ویژهای در شکل گیری شخصیت کودک دارد.اهمیت نقش مادر از آن جهت است که در این دوره، بیشترین ارتباط را بافرزند دارد و در شکل گیری شاکله شخصیتی فرزند موثر است و به تعبیر متخصصان تعلیم و تربیت، کودک بسان یک دوربین فیلمبرداری بسار دقیق، مشغول فیلم برداری هوشمندانه از رفتار مادر است و مادر بدون اینکه درصدد آموزش مفاهیم به فرزند خود باشد، با رفتار وکردار خود، در حال آموزش غیر رسمی به فرزند خود می باشد.کودک، اکثر مهارت ها و دانستنی ها را در این دوران، بدون واسطه از خانواده خود دریافت می کند.
از این روست که مادر منتظر باید فرصت های طلایی شکل گیری شخصیت فرزند را غنیمت شمرده و پایه ها و بنیان های اعتقادی فرزندش را با اریه رفتارهای برگرفته از مبانی دینی و اخلاقی؛ تقویت نماید.[26]
4- راهکار های عملی در نهادینه سازی محبت مهدوی
الف) ایجاد فضای مهدوی در خانه: مهم ترین راهکار عملی در نهادینه سازی محبت امام زمان(عج) در هفت سال نخست، فضاسازی مهدوی در داخل خانه است.اگر فرزند دلبندتان شما را در حال شنیدن دعای جان فزای ندبه ببیند و اشک را بر گوشه چشمان شما نظاره گر شود، خود عمیق ترین تاثیرات و پیوند های مهدوی را در روح و جان او بر جای خواهد گذاشت.
جلوه هایی از فضاسازی مهدوی به گونه ای که صدای این ادعیه و زیارات فضای خانه را در بر بگیرد؛ تهیه و استفاده از پوسترها و تابلوهای مهدوی؛ تهیه نوارها و CD های سخنرانی و مدیحه سرایی و مناجات های مهدوی و بخش آن در فضای خانه، و…..
یکی از اولیای خدا درباره ضرورت فضا سازی مهدوی می فرماید: وظیفه ما این است که به هر طریق ممکن نام حضرت را زنده کنیم. در زمان خانه نشینی حضرت امیر(ع)، شیعیان خاص برای احیای نام آن حضرت، موقع بلند شدن یا علی می گفتند.دوران ما، زمان خانه نشینی حضرت مهدی(عج) است. ما باید در همه حال و از هر طریق ممکن برای احیای نام حضرت تلاش کنیم. در همه حال بگوییم: یا ولی عصر! هر گاه بر می خیزیم، بگوییم : یا ولی عصر!هرگاه.
آری، در همه حال باید فضای تربیتی خانه را مهدوی کنیم.یرمی خیزیم بگوییم :یا مهدی! می نشینیم بگوییم:یا مهدی! در فضای باز با فرزندانمان مرتب بگوییم : یا مهدی! واز ایشان بخواهیم که بگویند: یا مهدی![27]
ب)آموزش های دینی: تربیت دینی فرزندان مستلزم اموری است که رعایت آن ها می تواند نقش بسیارمهمی در اثر بخشی تلاش های پدر ومادر داشته باشد، و از جمله آن امور، پالایش نمودن محیط خانه از مسائل ضد ارزشی است که اگر چنین نشود، تربیت دینی اثرش را از دست خواهد داد.دیگر آن که در اربیت دینی تنها به پاره ای از اعمال خشک و بی روح اکتفا نشود،بلکه به همه ابعاد تربیت دینی توجه شود، زیرا حقیقت دین، مجموعه ای است که بدون هماهنگی میان اجزای آن نمی توان با مراعات اصولی مختصر، نتیجه مطلوبی به دست آورد؛ به عنوان مثال،اگر به نماز، روزه و حجاب تاکید می گردد، به همان میزان باید به ادب، نرم خویی، مهربانی ونظافت توجه شود. نکته مهم ودقیق دیگر ،شیوه فراخوانی فرزند به تربیت دینی است. شیوه اجباری وخشونت ،عاقبتی خوش در امر تربیت ندارد. بسیاری از افراد که در سنین بلوغ در برابر پدر ومادر خود سرکشی می کنند وبه مقدسات دینی پشت وپا می زنند، همان هایی هستند که در سنین خردسالی ونوجوانی با اجبار وخشونت به انجام امور عبادی وامثال آن فرا خوانده شدند ، در حالی که در قرآن آمده است : لا یُکَلَّفُ اللهُ نَفْساً إلاوُسْعَها ؛ خدا هیچ کس را جز به اندازه وسعش تکلیف نمی کند.[28]بنابراین، توجه به روحیات فرزند وظرفیت واستعدادهای آنان برای عملی ساختن هر گونه روش تربیتی، امری اجتناب ناپذیر است . در تربیت دینی، شیوة صریح گویی جایگاه خود را از دست داده وپند واندرز آمرانه یا نصیحت گونه چندان کار ساز نیست و چه بسا، طرف را به مقابله وا می دارد ودر حقیقت، انسان سازی نوعی به کارگیری هنور است که بدون آن هیچ تلاشی به ثمر نمی رسد.[29]
ج)همبازی شدن با کودک: باید به کودک آزادی داد تا بر طبق دلخواه بازی کند، نباید در کار او به طور مستقیم دخالت نمود،بلکه باید به او فرصت داد تا فکر و هوش خود را به کار گیرد واز اسباب بازی ها استفاده نماید و اگر مشکلی برایش به وجود آمد خودش در حل آن جدیت کند. مثلا اگر کودک با قطار یا ماشین بازی می کند، می تواند از او بپرسد که از قطار و ماشین چه استفاده ای می شود؟ کودک پس از تأمل جواب می دهد: مسافر و بار حمل می کند واین فکر خود کودک می باشد اگر کودک با عروسک بازی می کند می تواند سوال کند : عروسک تو چه چیزی لازم دارد؟ کودک در جواب می گوید لباس می خواهد. آنگاه مقداری پارچه و یک قیچی در اختیارش قرار می دهد تا برایش لباس بدوزد، بر تنش می پوشاند، لباس هایش را تعویض می کند، می شوید، به او غذا می دهد، می خواباند، به مهمانی می برد، با او حرف می زند به طور کلی آنچه را از مادر یا دیگران یاد گرفته انجام می دهد.و اگر یکی از اسباب بازی ها معیوب شد، مادر باید کودک را راهنمایی کند تا اسباب بازی را تعمیر نماید با چنین برخوردی کودک به نفس خود اعتماد پیدا می کند و روح سازندگی و خلاقیت در او پرورش می یابد.
فهرست منابع
قرآن کریم
1. آقا تهرانی، مرتضی، خانوداه و تربیت مهدوی، تهران، کتاب یوسف، 1392، چاپ چهارم.
2. امینی، ابراهیم، اسلام و تعلیم وتربیت، قمع بوستان کتاب، 1391،چاپ چهارم.
3. بالا دستیان، محمد امین، نگین آفرینش، قم، بنیاد فرهنگی حصرت مهدی موعود.1392.چاپ دوم.
4. بزدی ثانی،هادی، یک سبد بوی بهشت، مشهد، آهنگ قلم، 1387، چاپ دوم.
5. جواهری، اشرف، راز و رمز زندگی بهتر را تجربه کنیم، اراک، نجبا، 1381،چاپ اول.
6. حر عاملی، محمدحسن، وسائل الشیعه، قم، موسسه آل البیت،چاپ دوم.
7. رضایی، علی اکبر، روانشناسی کودک، یزد، کوثر هدایت، 1389.،چاپ دوم.
8. شفیعی سروستانی، ابراهیم، معرفت امام عصر و تکالیف منتظران،تهران، موعد عصر،1387،چاپ سوم.
9. عیسی زاده، عیسی، خانواده قرآنی، قم، بوستان کتاب، 1390،چاپ دوم.
10. علوی علاء، مرتضی، تربیت در خانواده، قم، کشف القطاء،1390،چاپ اول.
11. معین الاسلام، مریم، زن منتظر و منتظر پروری، قم، مولف،1388، چاپ اول.
12. مروجی طبسی، محمد جواد، حقوق فرزندان در مکتب اهل بیت، قم، بوستان کتاب،1391،چاپ هیجدهم.
13. مجلسی، محمدباقر، حلیه المتقین، تهران، ولیعصر،1389،چاپ چهارم.
14. ————، بحار الانوار، تهران، اسلامی،جلد25.
[1] - محمدامین، بلادستیان، نگین آفرینش، ج51، قم، بنیاد فرهنگی حضرت مهدی موعود(عج)،س92، ص129.
[2] - ابراهیم، شفیعی سروستانی، معرفت امام زمان(ع) و تکلیف منتظران، تهران، موعود عصر(عج)،س87، چ3،ص115.
[3] -مریم، معین الاسلام، زن منتظر و منتظر پروری، قم، مریم معین الاسلام، س88، چ1، ص121.
[4] - مریم، معین الاسلام، زن منتاظر و منتظر پروری، س124-122.
[5] - مرتضی، آقا تهرانی،محمد باقر، حیدری کاشانی،خانواده و تربیت مهدوی، تهران، کتاب یوسف، ص89، چ2، س312.
[6] - همان،ص315.
[7] -محمد حسن، شیخ حر عاملی،وسائل الشیعه، قم، موسسه آل البیت ، چ1،ج7، ص125.
[8] - هادی، بزدی ثانی، احمد،میرزاده، یک سبد بوی بهشت، مشهد، آهنگ قلم، س88،چ7،ص 72.
[9] - مرتضی، آقا تهرانی،محد باقر، حیدری کاشانی، خانواده و تربیت مهدوی،ص327.
[10] - مریم معین الاسلام، زن منتظر و منتظر پروری،ص131.
[11] - مرتضی،آقا تهرانی، محمدباقر، حیدری کاشانی، خانواده و تربیت مهدوی، ص331-330.
[12] - همان،ص 332.
[13] - محمد باقر، مجلسی، حلیه المتقین، تهران، ولی عصر(عج)، س89، چ4،ص 118.
[14] - محمد جواد، طبسی، حقوق فرزندان در مکتب اهل بیت(علیه السلام)، قم، موسسه بوتان کتاب، س91، ج18، ص30.
[15] - محمد حسن، شیخ حر عاملی،وسائل الشیعه، اسلامیه تهران، ج15، ص159.
[16] - هادی، بزدی ثانی، احمد، میرزاده، یک سبد بوی بهشت، ص74.
[17] - محمد باقر، مجلسی، حلیه المتقین، ص123.
[18] - آیت الله ابراهیم، امینی، اسلام و تعلیم و تربیت،قم، موسسه بوستان کتاب،س91، چ4،ص212.
[19] - مرتضی، آقا تهرانی، محمد باقر، حیدری کاشانی، خانواده و تربیت مهدوی،ص 342.
[20] - همان، 349.
1- محمدباقر، مجلسی، بحار الانوار، تهران، اسلامی، ج25،ص382.
[22]- علی اکبر،رضایی،روانشناس کودک، یزد، کوثر هدایت،س89، ج1، ص119.
[23]- محمد حسن، حرعاملی، وسائل الشیعه، ج21،ص437.
[24] -اشرف، جواهری، راز و رمز زندگی بهتر را تجربه کنیم، اراک، نجبا،س81، چ1،ص166.
[25] -سید مرتضی، علوی اعلاء، تربیت در خانواده، قم، کشف الغطاء،س90،چ1،س113.
[26] - مریم، معین الاسلام، زن منتظر ومنتظر پروری، ص 133.
[27] -مرتضی، آقا تهرانی، محمد باقر،حیدری کاشانی ، خانواده وتربیت مهدوی، ص358.
1- قرآن کریم، سوره بقره،آیه 286.
[29]- عیسی، عیسی زاده، خانواده قرآنی، قم، بوستان کتاب،س91،چ3،ص 118.
فرم در حال بارگذاری ...
آخرین نظرات