اخلاق اجتماعي از منظر فراز دهم دعاي مكارم الاخلاق صحيفه سجاديه( مهين صالحي نظام آبادي)
خلق انسان، همان هیأت ثابت نفسانی است که به آسانی و بدون تفکر باعث صدور افعالانسان می شود که اگر این افعال شرعاً و عقلاً پسندیده باشد، این هیأت را خلق نیکوبه معنای نیرو و سرشت باطنی است که تنها با دیده ی » خُلق « گویند. اخلاق، جمع بصیرت قابل درک است. فایده ی علم اخلاق پاک ساختن نفس از صفات رذیله وتعبیر می شود و علمای » تهذیب اخلاق « آراستن آن به ملکات جمیله است که از آن بهاخلاق، علم اخلاق را به دو قسم نظری و عملی تفکیک نموده اند. اخلاق نظری صرفشناخت است و اخلاق عملی ، صرف رفتار. بر این اساس موضوع علم اخلاق نظری بهمنزله ی جنسی است که در خارج ، تنها با وجود افرادش، وجود پیدا می کند و موضوع علم اخلاق عملی ، همان مصادیقی است که آشکار و محسوس است. مانند: بخشندگی.صورت باطنی انسان، چهار رکن داردکه عبارتند از: قوای علم، غضب، شهوت و قوه یتحصیل نماید، باید دارای علم و غضب و » خلق نیکو « عادله. بنابر این کسی که بخواهدشهوت باشد ولی میان آنها پرچم عدالتی به حرکت درآورد و طبق دستور شرع و عقل ازاین قوا بهره ببرد. از جمله آثار و فواید اخلاق می توان به این موارد اشاره کرد ؛ عامل امنیت اجتماعی، تحکیم روابط، موازنه ی اجتماعی، تکمیل جنبه های انسانی و نیز عامل انجام وظیفه، قوّت قانون و مایه ی حفظ عرض و جان است .
واژگان كليدي:اجتماع ،خُلق، اخلاق، مکارم الاخلاق.
فرم در حال بارگذاری ...
آخرین نظرات