امام علی(ع) در آثار شرق شناسان
هدف از نوشتن این مقاله، صرفاً جمع آوري جملاتی از شرق شناسان درباره امیرمومنان علی بن ابی طالب (ع) نيست. بلکه ویژگی آن در این است که این حرکت می تواند به عنوان نخستین قدم ـ هر چند قدمی کوچک ـ در یکی از رشته های تحصیلی علم شرق شناسی یعنی «اسلام شناسی» برداشته شود و نشان دهد که این رشته تحصیلی و رویکرد جهانی نیاز به تحقیق و پژوهش بسیار دارد و همت بالایی را نیز ميطلبد. منابع در این علم به دلایل گوناگونی چون: عدم چاپ مجدد (بیشتر مربوط به سال های 1320 تا 1360)، ترجمه نشدن کتاب هایی که در غرب به چاپ می رسند[1] و راه نیافتن آنها به ایران[2]؛ بسیار محدود می باشد.
توماس كارلايل
از جمله دانشمندان و نويسندگان مشهور اروپا شرحی از سيره مباركه پيامبر اكرم (ص) به رشته تحرير در آورده و در اروپا آغاز به معرفی مقام رفيع مؤسس آئين اسلام نمود، فيلسوف انگليسی “توماس كارلايل"[3] (1881ـ 1795م.) مي باشد. اگرچه نام وی در زمره شرق شناسان نیست، ولی بزرگ ترين خدمت را در دوران تنهایی مسلمانان در غرب انجام داده و به دفاع از اسلام و پيامبر اسلام برخواسته و اين نشان از تسلط علمی وی به شرق و شرق شناسی است.
“توماس كارلايل” در چهارم دسامبر 1795 م. چشم به جهان گشود. پدرش از طبقه كارگران بود. دورهي دبستان را در زادگاهش گذراند و سپس وارد دانشگاه ادينبورگ شد و اكثر عمر 86 ساله خود را به تدریس و تأليف كتاب صرف نمود. مشهورترين تأليف او به خصوص در جهان اسلام كه يكی از شاهكارهاي اين فيلسوف است، الاَبطال (قهرمانان) است كه سيره رجال بزرگ و كسانی كه در جامعه بشری كارهای خير و خدمات شايانی از آن ها ظاهر گرديده جمع آوري نموده و در رديف اول این کتاب، نام نامي حضرت محمّد (ص) پيامبر اسلام را ذكر نموده است. اين كتاب در ايران با نام «زندگانی محمد(ص)» به صورت مستقل به چاپ رسيده است. وی در این کتاب در ذکر فضائل و مناقب امام علی (ع) چنان تمجیدی می نماید که از یک مسلمان و شیعه توقع چنین گفتاری می رود:
«و اما علو روحيات و فضائل نفسيه [حضرت] علي (ع) ايجاب مي كرد كه او يگانه محبوب عالميان گشته.كِبَر نفسش آشكار شود. وجدان [حضرت] علي (ع) بر عفت و رحمت و عدالت فَيَضان داشت و قلب پاكش به شجاعت و حماسه فَوَران. [حضرت] علي (ع) كه شجاعت و شهامت مشهورش با رقت و موهبت ممزوج بود، در كوفه به واسطه شدت عدلش كه همه نفوس طاقت تحمل قوانين آن را در خودشان نمي ديدند، به دست يكي از خوارج كشته شد. و نزديك رحلت خود از دارفاني چنین وصيت كرد:
«اگر من مُردم، در قصاص از قوانين اسلام و عدل تجاوز نكنید و اگر عفو كنيد، به تقوي نزديك است و اگر زنده ماندم در امر خود مختارم.»[4]
کنت هنری دوکاستری
وی اندیشمندی فرانسوی و ازجمله کسانی است که درباره امام علی(ع) قلم فرسایی نموده است.[5] اگرچه او خود را شرق شناس نمی دانست، ولی به این دلیل که در بلاد اسلامی می زیسته این حق را برای خود قائل بود که درباره مسلمانان همچون شرق شناسان بنویسد. “دوکاستری” اشخاصی را که تحقیق در دین اسلام می کنند را دو دسته می داند:
1ـ مستشرقين: كه خدمت بیشتری به علم کرده اند؛
2ـ مستعربین (مانند خود او): که در الجزایر (به عنوان مثال) زندگی می کنند ولی اهل غرب هستند.[6] شیفتگی به شرق و آداب و رسوم آن در آثارش موج می زند. او بر خلاف بسیاری از شرق شناسان، یکی از علل انتشار اسلام را جمله ای حکیمانه از امیرمومنان(ع) می داند و ضمن تمجید از آن حضرت، پادشاهان غربی را ظالم خطاب کرده و می گوید:
«انتشار اسلام و تمکين امم در مقابل سلطنت آن، در دو قاره آسيا و آفريقا سبب ديگري نيز داشته … [حضرت] علي (ع) فرموده است: «جزيه مقرر نشده است مگر براي اين که خون و مال ذمي با خون و مال مسلم برابر گردد.» و اين مسالمت و خوش رفتاري موجب پيشرفت اسلام و سهولت استعلاي فاتحين گرديد، چه اسلام مسبوق بود به ظلم سلاطين مملکت شرقي مسيحي که مردم با آن دشمن بودند و از حيات خود به تنگ آمده بودند.»[7]
سِر پِرسی مُولز وُرث سايکس
او نیز از شرق شناسان غربی است که در رثای امام علی (ع) جملاتی بیان داشته، “سِر پِرسی مُولز وُرث سايکس"[8] (1945ـ1867م.) از مشاهير خاورشناسان انگليسی است. وی در سال1867م. در لندن ديده به جهان گشود. تحصيلات خود را در آموزشگاه رگبی و سپس در دانشکده افسری «ساندهرست» به پايان رسانيده است. در سال 1892م. در سِمَت افسر هنگ دوم نيزه دار (از هنگ های مشهور انگليسی) مسافرت های خود را در آسيای مرکزی، ايران، بلوچستان آغاز کرد. در 1849م. کنسولگری انگليس را در کرمان و در 1899م. در سيستان تأسيس نمود. پس از پايان مأموريت خود در ايران و ديگر کشورها، منشی افتخاری انجمن آسيای مرکزی گرديد. از آثار مهم او می توان به «افتخار عالم شيعه» اشاره نمود. با این که او بیشتر عمر خود را در ارتش گذراند، ولی درباره امام علی(ع) چنین متواضعانه اظهار نظر می کند:
«او از ميان خلفا به شرافت و بزرگواري نفس، مشهور و به غايت مراقب حال زير دستان خود بود. القائات رسل و نماينده ها در او تأثيري نداشت و به هداياي آنها ترتيب اثر نمي داد. فوق العاده دقيق و سخت گير بود. حالت توقف و ترديدي که در نهاد وي بود، بعضي مواقع او را به استبداد رأي معرفي مي نمود. دقت و مراقبت هاي خيلي سخت او در امانت و ديانت باعث شده بود که اعراب حريص که تمام امپراطوري را غارت کرده بودند، از وي ناراضي باشند؛ ليکن صداقت و دقت عمل و رياضت و عبادت از روي صدق و خلوص، يا تجرد و وارستگي و آداب و خصائل محموده قابل توجهي که در او وجود داشت، حقيقتاً صورت قابل ستايشي به وي داده بود. اين که اهالي ايران در او مقام ولايت قائل شده و او را به اصطلاح سرپرست حقيقي و مربي الهي مي دانند، واقعاً اين عقيده قابل تحسين و شايان بسي تمجيد است. اگر چه مقام و مرتبه او خيلي بالاتر از اين هاست. از کلمات قصارش يکي اين که مي فرمايد: «حسن ادب بهتر است از ذهب» و ديگر « علم و دانش که با آن عقل سليم نيست، بي سود است.»[9]
آرزینا لالانی
ازجمله دین پژوهان غربی معاصر که در قید حیات نیز هستند. خانم دکتر “آرزینا لالانی"[10] است. او در قرون نخستین اسلامِ شیعی تحقیق می کند. در دانشگاه کمبریج درآثار مربوط به حدیث اشتغال به تدریس دارد و اکنون در مؤسسه مطالعات اسماعیلی لندن به تحقیق مشغول است. کتاب او نخستین توصیف نظام مند از زندگی، کارها و تعلیمات کوکب درخشان تاریخ اولیه اسلام یعنی امام محمد باقر (ع) است. و برای علاقه مندان به حقوق، تاریخ، الهیات اسلامی و نیز شیعیان بسیار سودمند است. متن انگلیسی کتاب او، برنده جایزه کتاب سال ولایت شناخته شد. خانم لالانی درجه دکترایش را از دانشگاه ادینبورگ دریافت کرده است. وی درباره جانشین پیامبر می گوید:
«در قرآن وارثان پيامبران از جهت ملک، حکم، حکمت، کتاب و امامت اعقاب و اقرباي آنها هستند. مادلانگ استدلال مي کند که حضرت محمد (ص) نمي توانسته است جانشيني خود را جز در پرتو جانشيني پيامبران پيشين به شرحي که در قرآن آمده است، ببيند.»[11]
«هنگامي که ]حضرت[ علي(ع) همراه ]حضرت[ فاطمه(س) نزد ابوبکر رفتند تا ميراث وي را طلب کنند، ابوبکر پاسخ داد که پيامبر گفته است: «ما گروه پيامبران ميراث نمي دهيم، آن چه بر جاي مي گذاريم، صدقه است.» حضرت فاطمه(س) پاسخ داد: «يعني مي گويي تو از پدرت ارث مي بري، ولي من از پدرم ميراث نمي برم.» پيامبر خدا فرمود: «المرء يحفظ في ولده» مشاجره بر سر مسئله ميراث؛ مشاجره مربوط به جانشيني را منعکس مي سازد. زيرا اگر پيامبر مي توانست ملکي به ميراث بگذارد، در اين صورت مي شد استدلال کرد که جانشيني نيز موروثي است و اين چيزي است که ابوبکر ]با انکار ميراث بري از پيامبر[ ميخواهد انکار کند.»[12]
خانم لالانی همچون مادلانگ و دیگران دراینکه جانشین پیامبر باید منصوص باشد می گوید:
«قدرت مکتب امام محمد باقر(ع) اعتقاد به این امر بود که پیامبر(ص) علناً و آشکارا علی(ع) را با نص به جانشینی خود برگزیده است. معنای این سخن آن بود که اقتدار و حجیت امام متکی به این نیست که عده ای از مردم او را برگزینند یا با او بیعت کنند.»[13]
——————————————————————————–
[1] . رجوع کنید به کارنامه منابع اسلامی ایران سلسله كتاب های «مرجع» سال های 87 ـ 78.
[2] . جهت آگاهی رجوع کنید به درآمدی بر اسلام، آنه ماری شیمل، ص251.
[3] . Thomas karlyle
[4] . توماس کارلایل، زندگانی محمد(ص)، ابوعبدالله زنجانی، تبریز، کتاب فروشی سروش، سال 1318، ص43.
[5] . Henri ducastries
[6] . کنت هنری دوکاستری، اسلام و افکار و اندیشه ها، ترجمه از عربی به فارسی سیّد محمد قمی فاطمی ـ تهران، چاپخانه خاور، 1309 ش، ص 14.
[7] . همان، صص 53ـ52.
[8] . Sir percy moles worth sykes
[9] . سرپرسی سایکس، تاريخ ايران، سیّد محمد تقی فخر داعی گیلانی، تهران، چاپخانه علمی، 1368ش، ج1، صص 745ـ744.
[10] . Arzina r.lalani
[11] . ارزینا آر.لالانی، نخستين انديشه های شيعی، فریدون بدره ای، تهران، نشر و پژوهش فروزان روز، 1381 ش، صص 30ـ29.
[12] . همان: ص 32 .
[13] . همان: ص1.
علیرضا شمس گیلانی
فرم در حال بارگذاری ...
آخرین نظرات