بيست و پنج سال سكوت امام علي عليه السلام(سارا ملكي)
آخرین روزهای زندگی پیامبر از فصول بسیار حساس و دقیق تاریخ اسلام است.پیامبر در روزهای آخر زندگی سعی کرد با اصرار فراوان عده ای از صحابه را ازجمله ابوبکر و عمر را از مدینه دور کند. بدین منظور آنان را مجبور ساخت که زیر پرچم فرماندهی اسامه باشند و در چنان موقعیت حساسی علی )ع( را بر بالین خود نگاه داشت. ولی ابوبکر وعمر و ابوعبیده از شرکت در سپاه اسامه سر باز زدند. پیامبر برای خنثی کردن نقشه های از پیش طراحی شده انان دستور به آماده نمودن قلم و دوات کرد که عمر با گفتن جمله ناروایی مانع از وصیت نمودن پیامبر شد و هم او بود که بعد از رحلت رسول الله، وفات پیامبر را انکار کرد تا ابوبکر که در آن زمان در مدینه نبود رسید و زمانی که سقیفه بنی ساعده بر پا شد به همراه دو یارش به ان مکان رفتند و درآنجا باز هم عمر به عنوان اهرمی قاطع و کارآمد برای هموار کردن مسیر خلافت ابوبکر وارد عمل شد و بسیار تلاش کرد. تلاش او محدود به سقیفه نشد، بلکه برای بیعت گرفتن از مخالفان ابوبکر به خانه حضرت زهرا )س( حمله نمود تا متحصنان در آنجا را وادار به بیعت کند. ولی حضرت علی )ع( تا زمانیکه حضرت زهرا)س( زنده بود با ابوبکر بیعت نکرد و در این مدت همه تلاش خود را برای بازگرداندن حق به جایگاه اصلی خود نمود ولی اثری نداشت. نهایتاً امام پس از تنویر افکار عمومی برای حفظ وحدت کلمه از در مخلفت وارد نشد و از طریق جمع آوری قرآنو تعلیم و تفسیر مفاهیم عالی آن و قضاوت صحیح و احتجاج و استدلال با دانشمندان اهل کتاب به خدمات فردی و اجتماعی خود ادامه داد.
واژگان كليدي: سکوت، امام علی علیه السلام.
فرم در حال بارگذاری ...
آخرین نظرات