تعددزوجات
*حرمت مصلح رشت آبادی
**سمیه کمندی
چکیده
تعددزوجات یکی ازمسایل بحث انگیز حقوق اسلام است که درطول تاریخ سوالات بسیاری از سوی موافقان ومخالفان درموردآن مطرح شده است.ازجمله اینکه فلسفه تعددزوجات چیست؟چرااسلام که پیام آورعدل است آن راپذیرفته است؟اسلام چه تمهیداتی برای جلوگیری ازظلم اندیشیده است؟این سوال ها وسوالهای دیگری مارابراین واداشت که در این مقاله به بررسی این موضوع بپردازیم.طی تحقیقاتی که انجام شد معلوم شد که اسلام مبتکر تعددزوجات نبوده است ،بلکه درملل وادیان گذشته ،تعددزوجات به شکل بی حدوحصروجود داشته است واگراسلام تعددزوجات رانمی پذیرفت در واقع صو رت مسئله را پاک کرده بود .لذا اسلام برای ضابطهمند ساختن این پدیده ،در گام اول انرا پذیرفت و محدود به چهار زن کرد و در گام بعدی جواز آن را مقید به عدم ترس از بی عدالتی نمود.
کلید واژه :ازدواج،تعددزوجات،چندزنی،چندهمسری
**خانم حرمت مصلح رشت آبادی،کارشناسی ارشد ادبیات
*سمیه کمندی،طلبه ترم دوم ،سطح 2،حوزه علمیه الهیه،شهرستان ساوه
مقدمه
ازدواج سنت فطری وطبیعی بشر است در شریعت وقوانین هم برآن تاکید شده است زیرا مصلحت فرد واجتماع در گروپیمان زناشویی است .
اسلام برای نهاد خانواده ،شرط وجایگاهی ویژه قائل شده است علاوه براین اسلام ازدواج مرد باچندزن را نیز جایز دانسته است .که این از مسائل پرجنجال حقوق اسلام است.
((وان خفتم الا تقسطوافی الیتامی فاانکحواماطاب لکم من النساء مثنی وثلاث ورباع فان خفتم الاتعدلوا فواحده او ماملکت ایمانکم ذلک ادنی الا تعدلوا))[1]جوازتعددزوجات در این آیه داده شده است ولی شرط آن را نداشتن ترس از عدم اجرای عدالت دانسته است.
ازآنجایی که خداوندبزرگ وبلندمرتبه ،حکیم است پس تمام احکام اسلام که برگرفته ازقرآن کریم است نیزدارای حکمت ودلایل روشنی است.
این حکم نیز ازسایراحکام جدانیست وخداوند حکیم دلایل روشنی داشته اند که ما در این مقاله ابتدابه بررسی اشکال ازدواج می پردازیم وسپس دلایل این حکم رابررسی خواهیم کرد. ودر نهایت نتیجه ای ازبحث خود خواهیم آورد که بتوانیم به شک و شبهه هایی که مخالفان می آورند پاسخی منطقی و عاقلانه بدهیم.
این مقاله توضیحی –تحلیلی است وبه صور ت کتابخانه ای انجام شده است.
تعریف تعددزوجات
الف=لغوی
تعدد:مصدر لازم است به معنای زیاد شدن عدد.
زوجات:اسم جمع عربی از زوجه است.همسران (زنان)
اصطلاحی
باتوجه به معنای لغوی آورده شده ،تعدد زوجات دراحکام اسلام به طور اصطلاحی یعنی این حق برای مردوجود داردکه بیش ازیک زن داشته باشد.
شکل های مختلف ازدواج
الف-کمونیسم جنسی
((کمونیسم جنسی)) یعنی اینکه اختصاص درهیچ طرف وجودنداشته باشد،نه مردبه زن معین اختصاص داشته باشدنه زن مخصوص مردمعین باشد.این فرض همان کمونیسکم جنسی است.
دربعضی نقاط ازدواج به صورت دسته جمعی صورت می پذیرفته است به این معنی که گروهی ازمردان یک طایفه گروهی اززنان یک طایفه را به زنی می گرفتند.مثلادرتبت عادت بوده که چندبرادر چندخواهر رابه تعدادخودبه همسری انتخاب می کردندبه طوری که هیچ معلوم نبودکدام خواهرزن کدام برادزر است ویک نوع کمونیسم درزناشویی وجودداشته وهرمردباهر زن که دمی خواسته هم خواب می شده است .[2]
ب-چندشوهری
شکل دیگرازدواج چندشوهری است،یعنی اینکه یک زن درآن واحدبیش ازیک شوهرداشته باشد.ویل دورانت می گوید)):این کیفیت درقبیله توداوتبت قابل مشاهده است.))
پ-چندزنی
نام دیگرچندزنی تعددزوجات است.چندزنی برخلاف چندشوهری وکمونیسم جنسی ،رواج وموفقیت بیش تری داشته است ،نه تنهادرمیان قبایل وحشی بلکه بسیاری ازملل متمدن نیزآن راپذیرفته اند.گذشته ازعرب جاهلیت،درمیان قوم یهودوملت ایران درزمان ساسانیان وبعضی ملل دیگر این رسم وقانون رواج داشته است.
شکل های مختلف ازدواج دربین اعراب
درجاهلیت عرب چهارنوع زناشویی وجود داشته است .
الف-یک نوع همان است که امرومعمول ورایج است که مردی به وسیله پدر دخترازدخترخواستگاری می کندوپس ازتعیین مهربااو ازدواج می کندوفرزندی که از آن دختر به دنیا می یایدازلحاظ تعیین پدر تکلیفش روشن است.
ب-نوع دیگر این بوده که مرددر خلال ایام زناشویی ،خودوسیله زناشویی همسرش راباکس دیگر فراهم می کرده است تا ازاوبرای خودنسل بهتری به وجود آورد.به این ترتیب که آن مرداززن خود کناره گیری می گرد وزن خود را توصیه می کردکه خود رادر اختیارفلان مردبگذارد وتا زمانی که ازآن مرد آبستن نمی شد به کناره گیری خود ادامهع می داد.وبعداز آبستن شدن بلافاصله بااوهمبستر می شده است.این کارراد رمورد کسانی می کردنم که آنها رابرای تولید فرزندنسبت به خود شایسته تر می دانسته اند.درحقیقت این کار را برای بهبود نسل می کردند .این نوع زناشویی را((نکاح استبضاع))می نامیدند.
پ=نوع دیگر این بود که گروهی که عده شان کمتر ازده بایک زن معین رابطه داشتند.آن زن آبستن می شد وفرززندی به دنیا می آورد.در این وقت آن زن همه آن گروه رانزدخود دعوت می کردوطبق رسم ان زمان مردان همه بایدمی آمدند.دراین هنگام زن به دلخواه خودپدر بچه راانتخاب می کرد.ومرد حق نداشت ازاین کارامتناع کند وپدررسمی وقانونی پدربچه محسوب می شد.
ت-نوع چهارم این بود که زنی رسماعنوان ((روسپی گری))داشت.هرمردی می توانست بااورابطه داشته باشد.این گونه زنان معمولا پرچمی بالای خانه خود می زدند وبا ان علامت شناخته می شدند.این چنین زنان وقتی فرزندی به دنیامی آوردندتمام مردانی راکه باآنهارابطه داشتنددعوت می کردندآنگاه کاهن وقیلفه شناس می آوردنداوازروی مشخصات قیافه رای می دادکه پدربچه چه کسی است.وآن مردمجبوربودبپذیرد.تازمانی که پیامبرآمدندوسه روش راحذف کرده وفقط روش معمول کنونی باقی ماند.[3]تمام سه موردآخرچندشوهری محسوب می شود.
اشکال چندشوهری
اشکال عمده واساسی که به وجود می آوردوباعث پذیرفته نشدنش شده است،اشتباه انساب است.دراین نوع زناشویی رابطه پدربافرزندعملانامشخص است،همانطوری که کمونیسم جنسی نتوانست برای خود جاباز کند،چندشوهری نیز نتوانست موردپذیرش یک اجتماع واقعی بوده باشد،زندگی خانوادگی وتاسیس آشیانه برای نسل آیندهوارتباط قطعی بانسل گذشته وآیندهخواسته طبیعت بشر است.اینکه احیانا میان بعضی ازطوایف بشری چندشوهری وجود پیداکرده است،دلیل نمی شودکه تشکیل همسراختصاصی خواسته مردنباشد،همانطوری که تجردوپرهیزاززندگی زناشویی خواسته برخی زنان ومردان است دلیل نمی شودکه طبعابشرخواهان زندگی زناشویی نمی باشد.
چندشوهری نه تنهاباطبیعت انحصارطلبی فرزنددوستی مردناموافق است،باطبیعت زن نیز مخالفت دارد.تحقیقات روانشناسی ثابت کرده که زن بیش ازمردخواهان تک شوهری است.[4]
تعددزوجات درایران
اصل تعدد زوجات اساس تشکیل خانواده (در ایران زمان ساسانیان )به شمار می رفت.در عمل تعدادزنانی که مرد می توانست داشته باشد به نسبت استطاعت او بود.ظاهرا مردمان کم بضاعت به طور کلی بیش از یک زن نداشتند.رئیس خانواده از حق ریاست دودمان بهره مند بود.یکی از زنان سوگلی و صاحب حقوق کامله محسوب شده و او را زن پادشاییها( پادشاه زن) یا زن ممتاز می خواندند. از او پست تر زنی بود که عنوان خدمتکاری داشت واو را زن خدمتکار (زن چگاریها )می گفتند.حقوق قانونی این دو نوع زوجه مختلف بود.ظاهرا کنیزان زر خرید وزنان اسیر جزو طبقه چاکر زن بودند. معلوم نیست که عده زنان ممتاز یک مرد محدود بوده است یا خیر. اما در بسی از مباحثات حقوقی از مردی که دو زن ممتاز داردسخن به میان امده است.هر زنی از این طبقه عنوان بانوی خانه داشته است و گویا هر یک از انها دارای خانه جداگانه بوده اند .شوهر مکلف بود که مادام العمر زن ممتاز خود را نان دهد ونگهداری کند.هر پسری تا سن بلوغ وهر دختری تا سن ازدواج دارای همین حقوق بوده اند.اما زوجه هاییکه عنوان چاکر زن داشته اند فقط اولاد ذکور انان در خانواده پدری پذیرفته می شده است.[5]
درزمان ژوستی نین چندنفرازفلاسفه رومی که مورد آزارواذیت مسیحیان قرارگرفته بودند ونمی خواستند مذهب مسیحی راقبول کنند،روم را ترک گفته وبه دربار پادشاه ایران (خسرو پرویز)پناه آوردندودر آنجاچیزی که بیش تر موجب حیرت آنها شد این بود که نه تنها تعدد زوجات در آنجا مرسوم بود بلکه مرد ها بازن های دیگر آمیزش می کردند.[6]
بنابراین این دو مطلب کافی است که چنین نتیجه گیری کنیم که از دیرباز در ایران نیز همین رسم مرسوم بوده است ولی اسلام آنرا فقط محدود کرده است.
تعددزوجات درغرب
الف-اانگلستان
درحال حاضردر انگلستان تعددزوجات ممنوع است اما هم جنس یازی رواست .ازنظراین مردم اگریک مرد برای زن خود (هوویی)ازجنس زن بیاورد جایز نیست ویک عمل غیر انسانی کرده است ،اما اگر هوویی از جنس مرد بیاورد عمل شرافتمندانه وانسانی ومتناسب با مقتضیات قرن بیستم انجام داده است به عبارت دیگر به فتوای اهل حل وعقدانگلستان اگر هووی زن ریش وسبیل داشته باشد چند همسرس اشکال ندارد اینکه می گویند دنیای غرب مسائل جنسی وخانوادگی را حل کرده وما بایداز راه حل های آنها استفاده کنیم ،به این نحوحل کرده که بیان شد.[7]
ب-لندن
پس ازجنگ جهانی دوم زنان آلمانی که شوهرانشان در جنگ تلف شده بودند از دولت لندن خواستند که مسئله تعددزوجات را تصئیب کند ولی کلیسا ها این امر نپذیرفته و در واقع شیوع فحشاء رابرپذیرش این موضوع ترجیح دادند.
نکته مهم اینکه نپذیرفتن تعدد زوجات در غرب به صورت مشروع مربوط به مذهب مسیح نیست.چون در تورات که موردتایی حضرت عیسی است تعددزوجات به رسمیت شناخته شده است.پس می توان دریافت در صورتی که به صورت مشروع این راه وجود نداشته باشد جامعه می شود جامعه بی بندوبار غرب که دیگر برای این کار هیچ حدی قائل نیستند وآزادانه باهرکس که بخواهند رابطه دارند.
تعددزوجات واسلام
اسلام نه چندهمسری رااختراع کرد(زیراقرنها پیش ازاسلام درجهان وجودداشت)ونه آن رانسخ کرد(زیراازنظراسلام برای اجتماع مشکلاتی پیش می آید که راه چاره آنها منحصربه تعدد زوجات است.)ولی اسلام رسم تعددزوجات رااصلاح کرد.
اسلام چندزنی رابرخلاف چند شوهری به کلی نسخ نکردبلکه آن راتحدیدوتقییدکرد،یعنی ازطرفی نامحدودی را ازبین برد وبرای آن محدودیت قائل شد که چهار تاست،وازطرف دیگر برای آتن قیودی قراردادواجازه ندادهر کسی همسران متعدد انتخاب کند.
شرایط تعددزوجات دراسلام
الف-محدودیت
اول اصلاحی که به عمل آورداین بودکه آن را محدود کرد.قبل ازاسلام تعددزوجات نامحدود بودضیک نفر به تنهایی می توانست صدها زن داشته باشدوازآنهاحرمسرایی به وجود آورد.ولی اسلام حداکثربرای آن معین نکرد،به یک نفراجازه ندادبیشازیک زن داشته باشد.درحکایت وروایت می بینیم که افرادی بودند که در صدر اسلام بیش ازچهارهمسر داشتند ولیس اسلان آنهاراوادار کرد که تعدا اضافی رارهاکنند.
ب-عدالت
اصلاح دیگری که اسلام انجام داداین بود که عدالت شرط کرد واجازه ندادکه تبعیضی بین همسران یا فرزندان آنهاصورت گیرد.قرآن کریم درکمال صراحت فرمود)):فان خفتم الاتعدلوفواحده))اگربیم دارید که عدالت نکنید(یعنی اگربه خود اطمینان نداریدکه باعدالت رفتارکنید)پس به یکی اکتفاکنید.[8]دردنیای پیش ازاسلام عدالت به هیچ وجه رعایت نمی شد،نه میان خودزنان ونه میان فرزندان آنها.
ازکریستین سن نقل شده است که در ایران ساسانی رسم تعدد زوجات شایع بوده است ومیان زنان وهمچنین میان فرزندان آنهاتبعیض قائل می شدند.یکی یا چندزن زنان ممتاز (پادشاه زن)خوانده می شدند وازحقوق کامل برخورداربودند.سایرزنان به عنوان(چاکرزن)وغیره خوانده می شدندو مزایای کمتری داشتند.فرزندان چاکرزن اگرذکور بودنددرخانه پدربه فرزندی پذیرفته می شدندواگردختربودندبه فرزندی قبول نمی شدند.
به تدریج که ثروت نزد،یک مردبه مقدار زیاد جمع می شد وارآن نگرانی پیدامی کرد که چون ثروتش منقسم شود سهم هریک ازفرزندان کم خواهد شد،بین زن اصلی وسوگولی همخوابه های خود فرق می گذاشت تامیراث تنها نصیب فرزندان زن اصلی شود.[9]
رسول اکرم دراین باره می فرمایند:((هرکس دوزن داشته باشدودر میان آنها بعه عدالت رفتارنکند(به یکی ازآنهابیش ترازدیگری تمایل داشته باشد)،درروزقیامت محشورخواهد شددرحالی که یک طرف بدن خودرابه زمین می کشدتاسرانجام داخل آتش شود.))
پ-شرایط وامکانات دیگر
گذشته از شرط عدالت،شرایط وتکالیف دیگری نیز متوجه مرد است.چون زن مطلقا یک سلسله حقوق مالی واستمناعی به عهده مرددارد.مردی حق دارد آهنگ چند همسری کندکه امکانات مالی اوبه اواین اجازه را بدهد.شرط امکان مالی درتک همسری نیز هست.
امکانات جسمی وغریزی نیز ازشرایط دیگر است.امام صادق (ع)می فرمایند((:هرکس گروهی اززنان نزد خود گرد آوردکه نتواندانهاراازلحاظ جنسی اشباع نماید وآنگاه آنهابه زنا وفحشاءبیفتند،گناه این فحشاء به گردن اوست.))[10]
علل پذیرش تعدد زوجات
دراینجا به برخی ازعلل که باعث به وجود آمدن تعددزوجات شده است می پردازیم.
الف-محدود بودن دوره فرزند زایی همسر
به عقیده بعضی محدود بودن سن زن از نظر تولید فرزند برخلاف مرد،ورسیدن اوبه سن یائسگی یکی از علل پیدایش تعددزوجات بوده است.احیانا زنی به این سن می رسیده است در صورتی که برای مرد به قدر کافی فرزند زایی نکرده است یل فرزندان قبلی تلف شده بودند.میل مرد به داشتن فرزند به علاوه عدم میلش نسبت به طلاق همسر اولش سبب شده که مرددنبال زن دوم یا سوم برود،همچنانکه نازا بودن زن اول عامل دیگر ی برای رو آوردن به ازدواج بعدی بوده است.
ب-عوامل اقتصادی
یکی ازعواملی که می توانیم در نظربگیریم این بوده است که زنان درگذشته برای همسران خود چون برده ای کار می کردندهمچنین هر چه قدر تعداغدفرزندان زیاد می شد نیروی کار آنها ذنیز افزایش می یافت وای ناز لحاظ اقتصادی به نفع مردان بود وچون مردان از راه معشوقه گیری و نامشروع نمی توانستند این خواسته ها را تامین کنند پس به چند همسری روی می آوردند. البته این در مورد همه ملل صدق نمی کند چون در بعضی کشورها اثرا افراد طبقه پولدار جامعه دارای چند همسر بوده اند.
پ-عددو عشیره
علاقه به کثرت فرزند وتوسعه نفوس فامیل نیز به نوبه خود عامل دیگری بوده برای تعدد زوجات .یکی ازجهاتی که زن ومرد را در وضع متفاوتی قرارمی دهد این است که عددفرزندانی که یک زن می تواند تولید کند بسیار محدود ومعدود است،خواه یک ازدواج داشته باشد یا چند ازدواج.اما عدد فرزندانی که مردمی تواند تولید کندبستگی دارد به تعدادزنانی که در اختیار دارد.ممکن است یک مرد هزار فرزند از صدها همسر خود تولید کند.در دنیای قدیم عامل عدد وعشیره عامل اجتماعی مهمی به شمار می رفته است .قبایل وطوایف از هر وسیله ای برای تکثیر عدد وجلوگیری ازکاهش آن استفاده می کرده اند.یکی
ازافتخارات قبیلگی آنها کثرت عدد افراد قبیله بوده است.بدیهی است که تعدد زوجات تنها وسیله تکثیر عدد بوده است.
ث-فزونی عدد زنان برمردان
آخر ن عامل تعدد زوجات که ضمنا مهمترین عامل نیز به شمار می رودهمین عامل است.موالید دختران ازموالید پسران نبوده ونیست .واگرهم درسرزمینی موالیددختربیش ترباشد در سرزمین دیگر موالید پسر بیش تر است.چیزی که همواره سبب می شود که همواره تعدادزنان آماده به ازدواج اززنان آماده به ازدواج بیش تر باشداین است که تلفات مرد همیشه ازتلفات زن بیش تر است .کثرت تلفات مرد سبب شده ومی شود که در صورت تک همسری ،گروهی اززنان ازداشتن شوهر قانئنی وخانه وزندگی و فرزند مشروع محروم باشند.[11]
علت فزونی زنان آماده به ازدواج نسبت به مردان
علت این امر واضح است چون تلفات جنس مرد اززن بیش تر است عواملی که باعث تلفات می شود جنگها،بلایای طبیعی،تتصادف ها،غرق شدن هاوعوامل ربسیار زیادی که در بیش تر این موارد جنسی که بیش تر آسیب می بیند همان جنس مرد است.
عامل دیگر تلفات (مقاومت بیش تر زن در بر ابربیماری هاست).این موضوع از لحاظ علمی ثابت شده است.
اداره آمار فرانسه اطلاع می دهد که با اینکه در فرانسه عدد مولود پسرازدختر بیش تر است وبه ازای هر صد دختر صد وپنج پسر متولد می شود ،عددزنان یک ملیون وهفتصد وشصت وپنج نفر از مردان بیش تر استوآنها علت آن را مقاومت بیش تر جنس زن از مرد می دانند.[12]
طبیت زن از نظر علمی برطبیعت مرد تفوق دارد.کروموزوم Xمربوط به جنس ماده از کروموزوم Yمربوط به جنس نر قویتر است .بنابراین عمر زن از مردبیش تر است،اغلب زودتر معالجه می شود.در برابر یک زن الکن پنج مردالکن یافت می شود ،دربرابریک زن کوررنگ شانزده مرد کوررنگ دیده می شود.به طور کلی تقریبا در هعنهی کشور ها تعداد انتحاردر مردها سه برابر زن است.[13]
پیامد های نپذیرفتن تعدد زوجات در جامعه
همانطور که گفتیم مهمترین عاملی که مارامجبور به پذیرفتن تعدد زوجات می کند عامل فزونی تعدادزنان از مردان است حال اگر این قانون رانپذیریم چه مشکلاتی دامان گیر افرادجامعه می شود ؟آیا فقط زنانی که بی شوهر هستند در نتیجه نداشتن شوهر آسیب خواهند دید؟خیر این طور نیست این زنان با نداشتن خانه وزندگی وشوهر عقده ای خواهند شد ومشکل روحی پیدا خواهند کرد و عده زیادی از آنها نمی توانند بنشینند وبه زندگی زیبای دیگر نگاه کنند ولذت ببرند لذادر فکر به دست آوردن آن لذتهاخواهندبود واز آنجایی هم که از لحاظ شرعی ممکن نیست پس به راه غیر شر عی روی می آورند واز طرفی چون مردان اصولا فریفته زنان خواهند شد پس مردان بیش تری دست به خیانت خواهند زد.از سوی دیگر زنانی که شوهرانشان دست به چنین کاری زده اندبرای تلافی آنها نیز دست به خیانت وخیانت کاری می زنند و در این صورت جامعه می شود جامعه بی بند وباری که هیچ کس ازر آن لذت نخواهند برد واگر لذتی هم باشد زود گزرا ورفتنی است.حال اگر آن سوی گوی رابررسی کنیم اگر تعدد زوجات پذیرفته شود فقط تعداد اندکی ازمردان به سمت چند زنی کشیده می شود وبنیان خانواده ها حفظ خواهد شد.
الگوهایی اسلامی ازچند همسری
حضرت محمد(ص)
حضرت محمد (ص)در اثنای جنگهای مسلمانان که گروهی ازآنان کشته شدندوطبعازنانشان بیوه ماندند،بدین طریق عمل کرد .واقعا آیا می شود گفت که درز جنگها وامراض ها وشورش هاکه هزار ها ومیلیون ها اشخاص تلف می شوند وعده زیادی اززنان بی شوهر میشوند،اکتفابه یک زن بهتر از چند زن است ؟که به طئر استثناءو به قید عدالت رواشمرده شده است.آیامردم مغرب زمین می توانندادعاکنند که بعدازجنگ جهانگیرقانون اکتفا به یک زن همانطور که اسما وجود دارد عملا هم اجرا شود؟[14]
حضرت علی (ع)
حضرت علی (ع) هم پس از حضرت فاطمه چند همسر داشتند اماباید علاوه براینکه ازدواج ایشان را الگو قرارمی دهیم رفتارشان باهمسرانشان رانیز الگو قراردهیم برای مثال آن حضرت اگر می خواستند وضو بگیرند در خانه زنی که نوبتش نبوده این کاررا نمی کرده اند پس بایدتوجه داشت که به اجرای عدالت تا چه اندازه اهمیت می دادند.
نتیجه گیری
نتیجه این است که تک همسری که همان شکل معمولی ازدواج است، بهتر است امادر شرایط ناچاری پذیرش تعدد زوجات بهتر ازپذیرش بی بند وباری وجامعه فحشاء است نکته بعدی اینکه در یافتیم تعدد زوجات ا زابتدا وجود داشته است به خصوص در ایران که بدون حد وحصر بوده است واسلام فقط برای آن شرایطی قرارداده است. که این شرایط محدودیت در ازدواج (چهارتا)،عدالت ،وفراهم کردن تمام شرایط زندگی است.پس اسلام مبدع این قانون نبوده است بلکه فقط آن را پذیرفته است .
نکته بعدی، در کشور های غربی که تعدد زوجات را نپذیرفته اند برخلاف مذهبشان (مسیحیت)است چون تورات این موضوع را به طور قطع پذیرفته است .وهمچنین در یافتیم که علل وعوامل متعددی در به وجود آمدن تعدد زوجات دخالت داشته است که در نمودار نشان می دهیم.که این عوامل عبارتند از:عوامل اقتصادی ،عددوعشیره،محدود بودن فرزند آوری زن،فزونی تعدادزنان آماده به ازدواج نسبت به مردان . که مهمترین عامل آن همین عامل آخراست.
که دلیل به وجود آمدن این اختلاف عدد،تلفات بیش تر مردان نسبت به زنان است درصورتی که تعدادموالی پسر ودختر باهم اختلاف چندانی ندارند.
عواملی که باعث ایجادتلفات می شوندعبارتند از:مقاومت بیش تر زن در مقابل بیماری ها،حوادث طبیعی.
ونکته آخر که لازم می دانم بیان کنم این است که در صورت نپذیرفتن این قانون جامعه گریبان گیر مشکلاتی خواهد شد که حل کردن آن ها ممکن نخواهد بود .از جمله این که زنانی که در اثر کمبود مرد های آماده به ازدواج دارای خانه و زندگی نیستند دچار عقده می شوند وبرای پاسخ گویی به نیاز های جنسی خود وارد راه های نا مشروع می شوند در این صورت مردان زیادی به این راه کشیده خواهند شد ودر جامعه خیانت غوغا خواهد کرد از یک طرف خیانت مردان به زنانشان از طرفی خیانت زنان خانه دار برای تلافی خیانت شوهر.
همه این موارد دست به دست هم داده وبنیان خانواده هارااز هم می پاشند وجامعه دچار فحشاءمی شودکه نمونه بارز این گونه جامعه ،اجتماع بی بند وبار غرب است که بانپذیرفتن این اصل راه را برای خود آزاد گذاشته اند که هرگونه رابطه های نامشروع داشته باشند.
امیدوارم که با بالا بردن سطح علم وآگاهی خود واعتماد به حکیم بودن خدا تمام احکام قرآن را با جان ودل بپذریم.
نمودارها
1.
2.
3.
4.
منابع ومآخذ
1.قرآن کریم،حسین انصاریان
2.ابراهیم،محمد بن اسماعیل،صحیح بخاری،محمدداوودراز،تهران:صدرا،194-256
3.آریل دورانت،ویل دورانت،تاریخ تمدن،احمدآرام،تهران:اقبال،1378
4. .کریستین سن،آرتور،ایران درزمان ساسانیان،رشیدیاسمی،بی جا:صدای معاصر،1385
5. ،کلینی، محمد بن یعقوب، اصول کافی، علی اکبر غفاری، تهران، دارالکتب الاسلامیه، ۱۳۶۵
6 مطهری،مرتضی،نظام حقوق زن در اسلام،چاپ سی وچهارم،تهران:صدرا،1376
7. منستکیو،روح القوانین،علی اکبرمهتدی،فرانسه:امیرکبیر،1689-1755
8.هیکل،محمدحسین،حیات محمد،قاهره مصر:دارالکهب،1930
9.خانلری،زهرا،"زن در سیاست واجتماع"،مجله سخن،شماره 11،سال 1360
1.بقره (4)،آیه 3..واگر می ترسید که نتوانیددرمورد دختران یتیم عدالت ورزیدبنابراین ازدیگرزنانی که شماراخوش آید دودو وسه سه وچهارچهاربه همسری بگیرید پس اگر می ترسید که با آنان به عدالت رفتار نکنید به یک زن یا به کنیزانی که مالک شده اید اکتفا کنیدواین (اکتفا به یک همسر عقدی ) به این که ستم نورزید نزدیک تر است.
[2] -ویل دورانت،آریل دورانت،تاریخ تمدن،احمد آرام،چاپ ششم،تهران:اقبال،1378،ص 60
[3].محمدبن اسماعیل ابراهیم،صحیح بخاری ،محمد داوود راز،چاپ ششم،تهران:صدرا،194-256،ص 65
[4] .مرتضی مطهری،نظام حقوق زن دراسلام،چاپ سی وچهارم ،تهران:صدرا،1376،ص 288-289
[5] .،آرتور کریستین سن،ایران درزمان ساسانیان،رشید یاسمی،بی جا:صدای معاصر1385،ص 346،
[6] .منستکیو،روح القوانین،علی اکبر مهتدی،چاپ هشتم،فرانسه:امیر کبیر،1755-1689
[7].مرتضی-مطهری،حقوق زن در اسلام،ص 325
[8] -نساء(4)،3
[9] -ویل دورانت،تاریخ تمدن ،ص398
-[10]lمحمد بن یعقوب کلینی،اصول کافی،علی اکبر غفاری، تهران: داراکتب الاسلامیه، ۱۳۶۵.
[11] .مرتضی،مطهری ،حقوق زن در اسلام،ص 310
[12] .روزنامه اطلاعات،دی ماه 1335
[13] .زهرا خانلری،"زن در سیاست واجتماع"،مجله سخن،شماره 11،سال1360
[14] ،دکتر محمد حسین هیکل،.زندگانی محمد قاهره:دارالمکتب،1930،ص 1342
فرم در حال بارگذاری ...
آخرین نظرات