جایگاه امر به معروف و نهی از منکر در اجتماع از نظر اسلام
نفیسه ابراهیمی[1]
چکیده
قرآن کریم، یکی از دلایل نابودی تمدن ها را رواج منکرات و زشتی در جامعه می داند و عمل به این امر الهی را باعث محکم شدن اقتدار حکومت و پایداری جامعه ی اسلامی برمی شمارد. هدف از این پژوهش بررسی امر به معروف و نهی از منکر در اجتماع از دیدگاه اسلام و ارائه ی شرایط و مراحل آن و همچنین آثار آن در جامعه، که با روش توصیفی- تحلیلی آیات و روایات در این زمینه انجام گرفته است و یافته های این تحقیق نشان می دهد که از دیدگاه قرآن و روایات، بیش ترین و ریشه ای ترین نابسامانی های اجتماعی و حکومتی، کمرنگ شدن این موضوع است و در نهایت از بین رفتن آن، پس در مقابل باید تکلیف الهی را در بین افراد جامعه به صورت یک امر واجب بشناسیم و آن ها را از این موضوع آگاه کنیم؛ تا با شناخت این فریضه و عمل صحیح به آن بتوانیم اسلام را زنده نگه داریم که سبب نجات بشریت است. چون در فرهنگ اسلام، افراد جامعه، همانند سرنشینان یک کشتی هستند چنانچه یکی از آن ها بخواهد دیواره ی کشتی را سوراخ کند، همگی وظیفه دارند که مانع او شوند وگرنه همه ی آن ها غرق خواهند شد.
واژگان کلیدی:
امر به معروف و نهی از منکر، معروف، منکر، اجتماع، تکلیف فریضه، واجب
1. مقدمه
ضدّ کوتاهی در امر به معروف و نهی از منکر، سعی و اجتهاد در آنهاست؛ و این از اعظم شعایر دین، و اَقوای علامت شریعت و آیین است. آن، مقصد کلی است. از این جهت، مدح و ترغیب به آن در آیات و اخبار بی پایان رسیده، و امر به آن شده است.
خداوند عالم (جل جلاله) می فرماید: «وَ لْتَکنْ مِنْکمْ اُمَّه یدْعُونَ إلَی الْخَیرِ وَ یأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ ینْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکرِ وَ اُولئِک هُمُ الْمُفْلِحُونَ[2]؛یعنی باید از شما طایفه ای باشند که مردم را به خیر بخوانند و امر به معروف و نهی از منکر نمایند؛ و این طایفه رستگارانند».
و نیز می فرماید: «کنْتُمْ خَیرَ اُمَّه اُخْرِجَتْ لِلنّاسِ تَأْمُرُونَ بِالْمَعْرُوفِ وَ تَنْهَوْنَ عَنِ الْمُنْکرِ[3]؛ یعنی شما بهترین امتی هستید که برای مردم بیرون آمده اید ؛ زیرا امر به معروف و نهی از می کنید».
از حضرت امام صادق (ع) روایت شده است که: «امر به معروف و نهی از منکر، طریقه پیغمبران و شیوه نیکان است. فریضه ی عظیمی است که سایر فرایض به واسطه آن به پاداشته می شود. به آن راه ها امن می گردد و مکاسب حلال می شود، و مظلمه ها به صاحبانش ردّ می شود، زمین آباد می گردد، از دشمنان دین، انتقام کشیده می شود و امر شریعت، استقامت به هم می رساند. پس در دل های خود، معصیت و اهل آن را انکار کنید؛ و انکار ایشان را به زبان آورید و روهای ایشان را بخراشید و در راه خدا از ملامت کنندگان خوف و اندیشه منمایید وسپس اگر قول شما را قبول کردند و از معصیت با ایستادند و به حق رجوع نمودند، دیگر راهی و تسلطی برایشان نیست»[4].
معنای روشن این آیات و روایات این است که این دو فریضه ی مهم (امر به معروف و نهی از منکر) مبنا و پایه ی رسیدن انسان ها به سعادت و رستگاری است و اگر در مقابل این امر الهی نادیده گرفته شود. شقاوت را به دنبال خواهد داشت.
پس چیزی که سعادت و شقاوت یک جامعه و فرد فرد انسان، گوهر آن است، خیلی باید چشمگیر باشد و به آن عمل شود و به همین دلیل پیامدهای آن هم به تبع خودش در جامعه خیلی بارز است و همچنین پیامدهای ترک این عمل بیش تر نمود پیدا می کند.
این مسئله در طول تاریخ هم به وفور دیده شده است به طوری که می توان به مطالعه ی اجمالی تاریخ ائمه ی معصومین دریافت که دشمنان اسلام تلاش کرده اند که مردم را در جهل و غفلت فرو ببرند تا از این تکلیف مهم الهی باز دارند و نمونه ی بارز این عنصر چشم گیر که به خاطر آن قیام عظیمی رخ داد، واقعه ی عاشورا بود که با منظر عمیقی که به این واقعه داشته باشیم، می توانیم دریافت کنیم که امام حسین (ع) به خاطر (امر به معروف و نهی از منکر) قیام کردند تا اسلام زنده بماند و مردم مسیر هدایت را گم نکنند.
بر این اساس در این پژوهش سعی بر آن شده تا تکیه و تأکید بر آیات نورانی قرآن و روایات معصومین (علیه السلام) که تمام زندگی خود را در همین راه سپری کردند و برای احیاء این امر تلاش کردند و به شهادت رسیده بهره برد.
بخش اول به مفهوم شناسی امر به معروف و نهی از منکر پرداخته و معنای کامل این امر واضح تعریف شده است و به راه های شناخت معروف و منکر و پاسخ به این سؤال که شرایط و ضوابط و مراحل انجام این تکلیف و فریضه ی الهی و ضرورت اهمیت و اهتمام دین اسلام به این امر در بخش دوم و سوم این تحقیق تحلیل شده است و بیان گردیده است.
و در نهایت در بخش آخر به آثار و پیامدهای عمل به این واجب الهی و آثار ترک آن در جامعه پرداخته شده که امیدواریم که برای عموم مردم راهگشای خوبی باشد و هدف اصلی تحقیق ارائه ی پاره ای از معارف ناب و انسان ساز آیات قرآن و روایات گهربار ائمه ی اطهار برای جویندگان حقیقت است.
امر به معروف يعني برانگيختن و فرمان دادن به چيزي كه نزد عقل يا شرع و يا هر دو مطلوب و پسنديده باشد و نهي از منكر يعني منع و بازداشتن از آنچه كه نزد عقل يا شرع و يا هر دو بد و ناپسند شمرده شده باشد.
از آن جا که امر به معروف و نهی از منکر، رمز برپایی دستورات الهی و شهود و نشاط جامعه اسلامی می باشد و نگهدارنده ی دین اسلام است، با امر به معروف و نهی از منکر بی تفاوتی از میان مردم مسلمانان برداشته می شود و همه ی در برابر یکدیگر مسئول شناخته می شوند و بهترین و سعادتمندترین ملت آنانی هستند که این امر را واجب شمرده اند و بدان اهمیت داده اند و به بایدها و نبایدهای الهی عمل می کنند.
برپایی این فریضه ی الهی باعث می شود که در بین مردم همه ی ارزش ها جان تازه ای پیدا کنند، ولی اگر این امر واجب در یک ملتی فراموش شود، آن اجتماع به سیاهی و تباهی کشیده می شود.
از این رو در پژوهش حاضر درصدد ارائه ی این جایگاه عظیم و برجسته در اجتماع از دیدگاه قرآن هستیم تا شاید بتوانیم با بررسی ظرافت ها و شرایط های این موضوع و پیامدهایی که به دنبال خواهد داشت، گاهی در جهت ارتقای آن در جامعه برداشته باشیم.
از آن جا که برای حغظ و رشد در تعالی یک جامعه ی اسلامی، نیاز مبرم به شناختن این فریضه ی الهی (امر به معروف و نهی از منکر) و عمل به آن هستیم، و با اهتمام ورزیدن به این موضوع این امر محقق می شود و بی تردید اگر به این امر اهمیت و توجه داده نشود، باعث سقوط و تباهی آن جامعه می شود و صد در صد سرلوحه های برنامه ی شیطان رجیم است.
و متأسفانه در جامعه ی کنونی این امر، کمرنگ شده است و کم کم به دست فراموشی می رود و بسیاری از جوانان و نسل جدید ما با این فریضه ی الهی آشنایی کامل ندارند و ضوابط نمی دانند. به همین دلیل بر آن شدیم تا پژوهش حاضر را با استفاده از آیات گوهر بار و روایات ائمه ی اطهار که همیشه چراغ راهمان در شب های تاریک زندگی فردی و اجتماعی و کشتی نجاتمان در امواج خروشان حیله های شیطانی بوده است، مدد بگیریم.
مهم ترین هدفی که در پژوهش حاضر، دنبال می شود امر به معروف و نهی از منکر در جامعه ی اسلامی چقدر جایگاه اساسی دارد و اهمیت این جایگاه از کلام قرآن و ائمه چطور و چگونه است.
و اینکه وجوب و اهمیت این تکلیف الهی چقدر است در کلام قرآن و اهل بیت این امر، وجود دارد یا استجبات و چرایی اهمیت و وجوب این تکلیف الهی.
برای عمل به این امر الهی چه مراحلی و چه شرایط و ضوابطی باید داشت. برای عمل صحیح بدان، باید مراحل و شرایط و ضوابط این فریضه را دانست. و در آخر هدف اساسی این پژوهش، اینست که بعد از بیان مفهوم شناسی و شناخت ابعاد این موضوع، آثار و برکات این فریضه ی الهی در جامعه بیان شود و این که اگر این موضوع در جامعه پیاده شود چه اثراتی دربرخواهد داشت و اگر عملی نشود چه اثر مخربی را در اجتماع می گذارد.
سؤال اصلی این است که جایگاه امر به معروف و نهی از منکر در اجتماع از دیدگاه آیات و روایات چیست؟ سؤالات فرعی عبارت است از:
1- مفهوم شناسی امر به معروف و نهی از منکر چیست؟
2- اهمیت و وجوب امر به معروف و نهی از منکر در اجتماع چیست؟
3- مراحل و شرایط امر به معروف و نهی از منکر چیست؟
4- آثار و پیامدهای امر به معروف و نهی از منکر چیست؟
و سؤالات فرعی تر عبارت است از:
1- راه های شناخت معروف و منکر چیست؟
2- مراتب امر به معروف و نهی از منکر چیست؟
3- شرایط امر و نهی از منکر چیست؟
4- پیامدهای ترک این فریضه چیست؟
1-6-روش جمع آوری اطلاعات و داده ها
اطلاعات مورد استفاده در این پژوهش به طریق کتابخانه ای و رایانه ای جمع آوری گردیده است.
این پژوهش، پژوهشی نظری است که به صورت توصیفی- تحلیلی می باشد.
پژوهش حاضر با موضوع جایگاه امر به معروف و نهی از منکر در اجتماع از دیدگاه آیات و روایات می باشد که دارای چهار بخش است:
در بخش اول به کلیات طرح پرداخته شده است. در بخش دوم به اهمیت وجوب امر به معروف و نهی از منکر در جامعه پرداخته شده و در بخش سوم به شرایط و ضوابط و مراحل این امر بررسی شده و عنوان شده و در بخش چهارم اثرات و پیامدهای این فریضه ی واجب در جامعه را بررسی کردیم و بیان شده است.
در انجام این پژوهش، محدودیت های بسیاری وجود داشت، اما با این وجود تلاش صورت گرفته سعی بر آن شد تا پژوهشی درخور توجه در ارتباط با موضوع ارائه شود.
منابع دست اولی در خصوص این موضوع وجود دارد و سعی شد که اکثر آن ها استفاده شود ولی امکان دسترسی به تمام آن ها به جهت کمبود امکانات پژوهشی در سطح شهر دشوار و حتی گاهی ناممکن بوده است.
1-2-پیشینه پژوهش
از همان آغاز خلقت و بعثت اولین پیامبر الهی بحث امر به معروف و نهی از منکر بوده است و با توجه به اهمیت این موضوع، تحقیقات عمیق و گسترده ای انجام شده است و کتاب هایی که در این باره نگاشته شده است، موضوع را از جنبه های فقهی، حدیثی، تفسیری، آیات الاحکام، اخلاقی و کلامی بررسی نموده اند.
در منابع دست اول و کتب تفسیری اشاراتی به صورت پراکنده به این موضوع شده است از جمله: (تفسیر نمونه، تفسیر المیزان از علامه طباطبائی و مجمع البیان از شیخ طبرسی و تفاسیر دیگر …) و همچنین در کتب حدیثی و روایی (معراج السعاده از ملا احمد نراقی، وسایل شیعه نوشته ی شیخ حر عاملی، و بحارالانوار از شیخ صدوق و تحریرلوسیله امام خمینی (ره) ) و کتاب های آیات الاحکام به مانند (فقه القرآن نوشته ی قطب راوندی) رمزه البیان فی بیان الاحکام از علامه مقدس اردبیلی و غیره ….) و کتب زیادی در عصر حاضر در این خصوص به تألیف رسیده است، مثل: (کتاب امر به معروف و نهی از منکر شهید مطهری، آموزش ملی امر به معروف و نهی از منکر نوشته ی محمد اسحاق یعقوبی و ….) و مقالات بسیاری از جمله: (امر به معروف و نهی از منکر شاید از دیدگاه های مختلفی بررسی شده است ولی جایگاه آن در اجتماع از دیدگاه قرآن مورد تألیف قرار نگرفته است، لذا خلأ وجود پژوهشی با این محدودیت، احساس و باعث ایجاد انگیزه برای تدوین این پژوهش حاضر گردید.
1-3-تعاریف اصطلاحات
1-3-1-تعریف لغوی
امر در لغت دو معنی دارد، یکی که کار جمع امورات[5] و دیگری دستور و طبیب که جمع آن اوامر است.[6]
نقیص امر الهی[7] به معنای زجر و منع است.[8]
معروف از ماده ی «عرف» به معنای شناخته شده است.[9]
منکر از ماده ی «نکر» به معنی ناشناخته است.[10]
1-3-2-تعریف اصطلاحی
اسمی است که برای هر کاری که عقل و شریعت نیکو شناخته شد[11]. منکر ضدمعروف و هر کاری است که عقل و خردها، زشتی آن حکم می کند یا این که عقل ها از زشتی و خوبی آن ار سکوت می کنند سپس دین و شریعت بدی و زشتی آن را بیان می کند[12] سپس امر به معروف یعنی فرمان دادن به نیکی و نهی از منکر بازداشتن از بدی و ناپسندی است[13].
1-4-مفهوم شناسی (معنای لغوی و اصطلاحی برگرفته از قرآن)
الف) واژه ی «مر» دارای دو معنی است به معنای کار و چیز، در این معنی به صورت «امور» جمع بسته می شود و فعل و صفت از آن مشتق نمی گردد و در آیاتی از قرآن به همین استعمال شده است.
همانند: وشاوِرِهُم فی الامر (در کارها با آنان مشورت کن)[14]
الی الله تُرجَع الامُور (همه ی کارها به خدا بازمی گردد)[15]
معنای دوم به دستور و فرمان برانگیختن به چیزی، اگر به این معنا باشد، جمع آن اوامر است و فعل (مانند اَمُر- یأمُر- ….) و صفت (مانند آمرومأمور) و … از آن مشتق می گردد. و در آیاتی از قرآن در این معنی استعمال شده است:
مانند: قُل اَمَرَ ربی بالقسط (بگو پروردگارم به قسط و عدل فرمان داده است)[16]
اَمَرَ اَلا تعبدوا الا ایاهُ (خداوند فرمان داده است که جز او نپرستید)[17]
اِن الله یأمرکم یؤودالامانات الی اهلها (همانا به شما فرمان می دهید که امانت ها را به اهل آن بازگردانید و مقصود از کلمه ی امر به معروف ، همین معنای دوم است)[18]
ب) واژه ی «نهی» به معنی بازداشتن وضع کردن از چیزی می باشد. «وَ اَمّا مَن خافَ مقامَ رَبّه و نهی النفس عن الهوی فَأنَّ الجنه هی المأوی[19]» (آن کس که از مقام پرورودگارش بترسد و نفس خود را از هوی و هوس بازدارد، بهشت جایگاه اوست)
«ان الصلاه تعفی من الفحشاء و المنکر»[20] (همانا نماز انسان نمازگزار را از زشتی ها و منکرات باز می دارد)
تناهی: از باب تفاعل، به معنای نهی کردن یکدیگر است(کانو لایتناهون عن المنکر فَعَلُوه)[21]
آن ها از اعمال زشتی که انجام می دادند، یکدیگر را نهی نمی کردند.
1-5-معنای امر به معروف و نهی از منکر
الف: معروف: به معنای «شناخته شده» آمده و ریشه ی آن معرفت و عرفان است.
معرفت و عرفان، شناختن چیزی است از روی تفکر و تدبر به واسطه ی آن و درباره ی معروف می گوید: المعروف اسم لکلّ فعل یُعرف بالعقل والشرع حسنه ، والمنکر ما ینکر بهما»[22]
هر کاری که خوبی آن به واسطه ی عقل یا دین شناخته شود، معروف نام دارد و منکر عبارتست از آن چه که به واسطه ی عقل یا شرع مورد انکار و تقبیح قرار گیرد.
ب: منکر: دانشمند و ادیب بزرگ میر شریف جرجانی در بیان معنای واژه ی منکر می نویسد:
«المنکر، لیس فیه رضا الله قول او فعل و المعروف ضد»[23]
منکر عبارت از سخن ریاکاری که مورد رضایت پروردگار نباشد و معروف نقطه ی مقابل آن است.
بنابراین معروف، آن است که خوبی آن، به واسطه ی عقل یا شرع شناخته شده باشد و در دین، شامل واجبات و مستحبات می گردد و منکر آن است که به خوبی شناخته شده و به زشتی و بدی معرفی شده باشد، چه به واسطه ی عقل باشد یا شرع یا هر دو.
پس امر به معروف یعنی برانگیختن و فرمان دادن به چیزی است که نزد عقل یا شرع یا هر دو خوب و مطلوب دانسته شده است و نهی از منکر یعنی بازداشتن و منع کردن از آن چه که نزد عقل و شرع، بد و ناپسند شمرده شده است.
1-6-راه های شناخت «معروف» و «منکر»
از سه طریق می توان «معروف» و «منکر» را شناخت:1- فطرت 2- عقل 3- دین.
1-6-1-فطرت
سرشت و خلقت انسان ها به گونه ای است که ذاتاً طالب معنویات، جویای کمالات و زیبائی ها هستند و از پستی ها و زشتی ها متنفر می باشد، بنابراین آن چه که در سلیم انسانی، خوب، کمال و زیبایی می داند از نظر فطرت «معروف» و آن چه را از آن نفرت دارد و گریزان است، می توان «فکر فطری» نام نهاد.
و اصولاً پیامبران الهی برای بیدار کردن همین فطرت الهی و پاکسازی آن از گرد و غبار تأثیر محیط و سنت های نادرست، مبعوث گشته اند و ادیان الهی نیز بر اساس همین فطرت، مطابق و همگون و هماهنگ با آن، پی ریزی شده است، زیرا یکی از ابعاد نهفته در فطرت انسانی، خداجویی، و خداخواهی است.«دین خواهی» و نیاز به دین نیز یک امر فطری می باشد.
1-6-2-عقل
یکی از بالاترین نعمت هایی که خداوند متعال بر انسان ها ارزانی داشته است، به ودیعه نهادن این گوهر گران بها، چراغ زندگی، وسیله ي سعادت و خوشبختی، ابزار معرفت و شناخت خداوند و حقایق هستی، و سبب نجات و رستگاری جاودانی در انسان می باشد.
شخصی از امام صادق (علیه السّلام) می پرسد:
»ما العقل؟ قال (علیه السّلام): ما عُبِده بعد به الرَّحمانُ وَ الکتُسِبَ بِهِ الجَنان….»[24]
(عقل جیست؟ فرمود: چیزی است که به واسطه ي آن خداوند پرستش می شود و بهشت بدست می آید).
عقل حجت خداوند بر بندگان است، عقل پیامبر درون است:
1-6-3-دین
سومین راه شناخت و معیار تشخصی «معروف» و «منکر» و کامل ترین و جامعترین معیارها، در دین می باشد. از آنجا که هدف از خلقت انسان، وصول به کمال نهایی است، و از آنجا که عقل به تمام زوایای ابتدا تا انتهای این راه، برای وصول به آن هدف، نمی توان شناختی داشته باشد و اگر هم داشته باشد، ناقص و نارسا خواهد بود، لذا پیامبران مبعوث گشتند و راهنمایی از سوی خداوند و کمال مطلق، فرستاده شدند، تا هم «راه» را نشان دهند، و هم موانع موجود بر سر راه رشد و کمال انسانی را به گونه ای کامل، تبیین سازند و هم چگونگی مبارزه با این موانع، را نشان دهند.
1-7- مفهوم سیاسی امر به معروف و نهی از منکر
فلسفه حکومت اسلامی، تأمین حقوق همگان، حفظ نظام اجتماعی و فردی و مکانیزم نظارتی در حکومت و جامعه، رویکرد اجرایی به این فریضیه (امر به معروف و نهی از منکر) و در خر اجرای احکام الهی است.
با همین رویکرد، امام علی (ع) که قرآن ناطق هستند به مسئله قدرت و حکمرانی مینگرد. از نظر ایشان، قدرت فینفسه مطلوب و مرغوب نیست. قدرت آنجا سودمند است که در جهت ایجاد معروف و زدودن منکر بهکار گرفته شود. بدین روی چه پیش از کسب قدرت و چه هنگام اقتدار و چه در اواخر حاکمیت خود بر این مسئله تأکید میکنند و هدف خود را از پذیرفتن خلافت، نه بهرهگیری از نعیم دنیوی که امر به معروف و نهی از منکر میدانند.
پس از قتل عثمان، مردم به سوی حضرت شتافتند و مصرانه خواستار بیعت با او شدند. لیکن از آنجا که فاصله زمانی بسیاری بین حکومت رسول خدا (ص) و درگذشتن عثمان وجود داشت و در این مدت سنتهایی فراموش و سنتهای دیگری به جای آن ها پدیدار شده بود، حضرت از قبول خلافت تن زدند و اشاره کردند که کمتر کسی ممکن است حکومت عادلانه ایشان را برتابد.
ایشان در سخن خود بر دو عنصر تأکید داشتند: یکی این که شاهراه حقیقت، ناشناخته شده است و دیگر آن که در صورت به قدرت رسیدن، کسانی حکومت او را برنخواهند تافت. پس بهتر که از همان آغاز، خلافت را نپذیرد.
بدینترتیب، امر به معروف و نهی از منکر که بستر تحقق معروفها بهشمار میرود، از نظر امام علی(ع) نه تنها غایت دین است، بلکه فلسفه حکومت نیز بهشمار میرود و براساس آن میتوان حکومتها و مشروعیت آن ها را سنجید و قیامهایی را که برای سرنگونی حکومتی یا برپایی حکومتی صورت میگیرد، محک زد. اگر حکومتی پاسدار این فرضیه باشد، مشروعیت دارد.
پس معیار حقانیت حاکمیتها و جنبشهای ضد حاکمیت، پایبندی آن ها به این فریضه است. در نتیجه، از این منظر، امر به معروف و نهی از منکر، از حالت فریضهای فردی و اتفاقی بیرون میآید و به فریضهای بنیادی، اجتماعی، معیارین و سازمانیافته و جهتدار، تبدیل میشود.
2-1-اهمیت امر به معروف و نهی از منکر در قرآن و روایات
امر به معروف و نهی از منکر از اصلی ترین ارزش های دینی است به نقل از قرآن کریم حضرت ختمی نبوّت صلّی الله علیه و آله و سلّم در کتاب های تورات و انجیل به امر کننده به معروف و نهی کننده از منکر معرفی می شد.
« الَّذِينَ يَتَّبِعُونَ الرَّسُولَ النَّبِيَّ الْأُمِّيَّ الَّذِي يَجِدُونَهُ مَكْتُوبًا عِنْدَهُمْ فِي التَّوْرَاةِ وَالْإِنْجِيلِ يَأْمُرُهُمْ بِالْمَعْرُوفِ وَيَنْهَاهُمْ عَنِ الْمُنْكَرِ وَيُحِلُّ لَهُمُ الطَّيِّبَاتِ وَيُحَرِّمُ عَلَيْهِمُ الْخَبَائِثَ وَيَضَعُ عَنْهُمْ إِصْرَهُمْ وَالْأَغْلَالَ الَّتِي كَانَتْ عَلَيْهِمْ …»[25]
(آنان که پیروی کنند از فرستاده شده ای که پیامبر امی است آن پیغمبری که او را در تورات و انجیلی که در دست آن هاست نگاشته می یابند (که آن رسول) آن ها را به امر نیکویی نهی از زشتی خواهد کرد و بر آنان هر طعام پاکیزه و مطبوع را حلال و هر پلید منفور را حرام می گرداند و احکام پر رنج و مشقتی که از جهل و هوا چون زنجیر به گردن خود نهاده اند همه را برمی دارد، سپس آنان که به او گرویدند و از او حرمت و عزت نگاهداشتند و یاری او کردند و نوری مرا که به او نازل شد پیروی نمودند، آن گروه به حقیقت رستگاران عالمند»
و نیز لقمان به پسرش فرمود: «ای پسرک من! نماز را به پادار و به کار شایسته که دین و فرد آن را به نیکی می شناسد فرمان ده و از کار ناشایست نهی نکن و بر مصیبت و رنجی که به تو رسیده شکیبا باشد و بدان که صبر و شکیبایی برخاسته از اراده ی جدی و تصمیم قاطع در کارهاست»[26]
«شما بهترین امتی هستید که به سود مردم درآمدید، امر به معروف و نهی از منکر می کنید و به خدا ایمان دارید«.[27]
امام خمینی (ره) در وجوب اهمیت فریضه ی امر به معروف و نهی از منکر می فرمایند: «امر به معروف و نهی از منکر بر همه ی مسلمین واجب است، جلوگیری از منکرات واجب است. شما و ما موظفیم که همه، در تمام اموری که مربوط به دستگاه های اجرایی است، امر به معروف کنیم و اگر اشخاصی پیدا شوند که خلاف می کنند، معرفی کنیم به مقاماتی که برای جلوگیری مهیا هستند و مشکلات را هم تحمل کنیم، جلوگیری از انحراف و منکرات وظیفه ی همه ی مردم است».[28]
امر به معروف و نهی از منکر در اماکن: رسول خدا (صلوات علیه) فرمودند: «حق مجالس (حضور در اماکن عمومی) را به جا آورید؛ عرض شد: حق مجالس چیست؟ فرمود: چشم هایتان را از نامحرمان بپوشانید، پاسخ سلام را بدهید، و نابینایان را هدایت و امر به معروف و نهی از منکر کنید».[29]
این دو از وظایف مهم مؤمنان و بارزترین ویژگی جامعه اسلامی است: زیرا خدای متعال می فرماید: «و باید از میان شما گروهی باشند که مردم را به نیکی فراخوانند و آنان را به کار پسندیده وادارند و از کار زشت و نکوهیده نهی کنند».[30]
از حضرت امام صادق (ع) روایت شده است: «امر به معروف و نهی از منکر طریقه ی پیامبران و شیوه ی نیکان است، فریضه ی عظیمی است که سایر فرایض به واسطه ی آن به پاداشته می شود و به آن راه ها امن می گردد و مکاسب حلال می شود، و مظلمه ها به صاحبانش ردّ می شود، زمین آباد می گردد، از دشمنان دین، انتقام کشیده می شود و امر شریعت، استقامت به هم می رساند. پس در دل های خود، معصیت و اهل آن را انکار کنید؛ و انکار ایشان را به زبان آورید و روهای ایشان را بخراشید و در راه خدا از ملامت کنندگان خوف و اندیشه منمایید وسپس اگر قول شما را قبول کردند و از معصیت با ایستادند و به حق رجوع نمودند، دیگر راهی و تسلطی برایشان نیست. تسلط بر کسانی است که به مردمان ظلم می کنند و در زمین به ناحق سرکشی می کنند و ایشان هستند که عذابی دردناک برایشان آماده است با آنان با بدن های خود جهاد کنید و ایشان را به دل های خود دشمن دارید».[31]
2-2-وجوب امر به معروف و نهی از منکر
مخفی نماند که آن چه از آیات و روایات و اخبار مذکوره و سایر آیات عدیده و اخبار متواتره استفاده می شود اینست که امر به معروف و نهی از منکر به هر فردی از مکلفین واجب است. این مطلب به مورد اتفاق جمیع علمای شیعه و سنی است . به این معنی که امر کردن به واجبات و نهی کردن از افعال حرام وجوب دارد، اما امر به مستحبات و نهی از امور مکروه واجب نیست، بلکه سنّت است. وجوب اکر به واجب و نهی از منکر حرام، چهار شرط دارد:
اول آنکه: علم داشته باشد به اینکه: این فعل بر آن شخص واجب است یا حرام.
پس در امور متشابه، امر به معروف و نهی از منکر وجوب ندارد. بنابراین، هر که به وجوب یا حرمت هر امری علم رسانید، به نحوی که احتمال اختلاف مجتهدین را در آن ندهد، مثل اینکه: ضروری دین یا مذمت یا اجماعی همه علماء باشد بر او لازم است که امر و نهی در آن کند. و کسی که علم قطعی نداشته باشد به حکم چیزی، و اجماعی نباشد، بلکه اختلافی باشد یا احتمال اختلاف فقها را در آن امر بدهد خودمجتهد باشد و در حکم آن رأیی داشته باشد، یا رأی یکی از مجتهدین را در آن بداند نمی تواند کسی را به عنوان وجوب به آن امر و نهی نماید، و در آن امر به معروف و نهی از منکر به عمل آورد. مگر در حق کسی که بداند لازم بر آن کس همان حکمی است که او نیز می داند.
خلاصه کلام آنکه: در مسائل «قطعیه اجماعیة» بر هر کسی امر به معروف ونهی از منکر در حق هر کسی لازم است. و اما در غیر آنچه اجماعی است، و اختلاف آرای مجتهدین در آن ممکن است، مجتهدی یا مقلدی امر و نهی در آن نمی تواندکرد، مگر بر کسی که بداند اعتقاد او هم موافق اعتقاد اوست، یا باید موافق باشد.[32]
دوم آنکه: احتمال فایده و اثری بر امر و نهی خود بدهد. پس چنانچه یقین داند ظن غالب او این باشد که اثری مترتب نمی شود امر به معروف و نهی از منکر واجب نخواهد بود.
سوم آنکه: متضمن مفسده و ضرری نباشد. پس اگر در امر به معروفی یا نهی از منکری مظنه ضرری به خود یا به یکی از مسلمانان باشد، وجوب آن قطع خواهدشد.
همچنان که در بعضی از روایات رسیده که: هر که متعرض صاحب تسلط جابری بشود و بلیه به او برسد اجر و ثوابی از برای او نخواهد بود و آنچه مذکور شد که: گرامی ترین شهیدان کسی است که سخن حقی در نزد ظالمی بگوید و او را بکشد در صورتی است که ابتداء مظنه مفسده نداشته باشد و چنین داندکه: ضرری به او نخواهد رسید.
چهارم آنکه: از شخصی که معروف ترک شده یا منکر صادر گردیده آثار پشیمانی و توبه به ظهور نرسد، که اگر آن شخص نادم شود دیگر احتیاج به امر به معروف ونهی از منکر نیست.
از جمله اموری که در امر به معروف و نهی از منکر لازم است آن است که: علم به صدور آن هم رسیده باشد، به این نحو که آدمی خود آن را ببیند یا علم به آن به داشته باشد بدون اینکه تفحص یا تجسس نماید.
پس اگر کسی گمان برد که شخصی در خانه مشغول معصیتی است، اما یقین نداشته باشد نمی تواند داخل آنجا شود و نباید ببیند که معصیت است یا نه؟ یا بوئیدن دهان، به جهت آنکه معلوم کنی شراب خورده است یا نه؟ یا تحقیق اینکه آیا در خانه شراب دارد؟ یا آنچه در ظرف اوست شراب است یا نه؟
اگر کسی تفحص کند و بر آن معصیتی معلوم شد، آن گاه نهی از آن لازم است، اگر چه ابتدا خوب عمل نکرده است که تجسس کرده اما دیگر لازم می شود بعد از این کار که امر به معروف و نهی از منکر را انجام دهد.
لازم نیست که آن که امر به معروف و نهی از منکر می کند عادل باشد و خود هیچ معصیتی، یا همان معصیت را انجام نداده باشد، بلکه بر هر که بر ترک معروف و یا فعل منکری مطلع شد بر او امر و نهی لازم است. خواه خود آن شخص خوب باشد یا بد. اگر خود، آن معصیت را مرتب شود به آن جهت عاصی و گناهکار خواهد بود. و اگر با وجود این، از دیگری مطلع شود امر و نهی نکند دو گناه مرتکب شده است.
خلاصه اینکه: امر به معروف و نهی از منکر، به دو وجه می شود:
اول به محتر و تسلط، مثل شکستن ساز و ریختن شراب و بازداشتن از زنا و لواط و امثال این ها و شرط این وجه، به علامت و عدم صدور آن معصیت از امر و نهی کننده نیست.
دوم به وعظ و نصیحت و ترساندن از خدا و عذاب ظاهر آن است که چون با وجود فسق آن شخص و ارتکاب آن معصیت توسط خودش اثری بر نصیحت او مترتب نشود شرط باشد که مردم او را مرتکب آن معصیت ندانند.
3-1-مراتب امر به معروف و نهی از منکر
این فریضه کراحل گوناگونی دارد که به تناسب مخاطب و مقتضای زمان و مکان تغییر می یابد و در احادیث معصومان (ع) به این مراحل عملی، زبانی، قلبی اشاره شده است.
رسول خدا (ص) فرمود: (هرکسی از شما منکری دید پس باید با دستش جلوی آن را بگیرد، پس اگر نمی تواند با زبانش و اگر آن را هم نمی تواند با قلبش از آن بیزار باشد).[33]
امیرالمومنین(ع) می فرمایند: (کمترین حد نهی از منکر آن است که با مردم گناهکار با چهره ای در هم کشیده و ترشرویی بخورد کنید و نیز گفتند: پیامبر (ص) به ما فرمان داده که با اهل گناه با ترشرویی برخورد کنیم).[34]
در جایی دیگر به سخن امام علی (ع): (گروهی منکر را با دست و زبان و قلب انکار می کنند، آنان تمامی خصلت های نیکو را در خورد گرد آورده اند، گروهی دیگر، فکر را با زبان و قلب انکار کرده، اما دست به کاری نمی برد.
پس چنین کسی دو خصلت از خصلت های نیکو را گرفته و دیگری را تباه کرده است، بعضی منکر را تنها با قلب انکار کرده و با دست و زبان خویش اقدامی ندارند، پس دو خصلت از سه خصلت را که شریف تر است تباه ساخته و تنها یک خصلت را به دست آورده اند و بعضی دیگر منکر را با زبان و قلب و دست رها ساخته اند، که چنین کسی از آنان مرده ای میان زندگان است و تمام کارهای نیکو و جهاد در راه خدا، برابر امر به معروف و نهی از منکر، چونان قطره ای بر دریای مواج و پهناور است، و همانا امر به معروف و نهی از منکر نه اجلی را نزدیک می کند و نه از مقدار روزی می کاهند، و از همه ی این ها برتر، سخن حق در پیش روی حاکم ستمکار است).[35]
3-2-مراحل و شرایط امر به معروف و نهی از منکر
چند مرتبه برای آن ذکر شده :
اول: انکار قلبی، به این نحو که در دل، منکر فاعل معصیت باشی و از این جهت وی را دشمن داشته باشی و از این حجت وی را دشمن داشته باشید. این مرتبه مشروط به چهار شرطی است که گذشت نیست، بلکه همین دو شرط از آن ها کافی است. 1-یکی این که عالم باشد به این که آن چه را که مرتکب شده، معصیت دارد و 2- آن که مشخص شود که مرتکب منکر شده نادم و پشیمان نباشد.
دوم: ارشاد و هدایت و شناساندن این که آن چه را مرتکب شده معصیت است، زیرا بسیاری از مردم از راه جهل و نادانی مرتکب بعضی معاصی می گردند.
سوم: اظهار تنفر و اکراه شخص عاصی و کناره جویی و دوری کردن از او و ترک دوستی و مجالست با وی.
چهارم: به زبان منع کردن و افار بر او نمودن ابتدا به پند و نصیحت و چنانچه مفید واقع نشد به تهدید و ترسانیدن و اگر آن نیر اثر نکرد، به درشتی و سخنان ….. و گفتن دشنام دادن و به این نوع که، ای نادان، ای جاهل، ای احمق، ای فاسق و امثال این ها.
پنجم: به باز داشتن او از معصیت، به قهر و تسلط چون: شکستن آلات قمار، لهو لعب، ریختن شراب، گرفتن ما مغضوب به صاحب آن، و امثال این ها.
ششم: با زدن دست و پا، بدون این که منتهی به قتل و جراحت شود.
هفتم: شمشیر کشیدن و سلاح داشتن و مجروح کردن و در آخر کشتن[36]، این مرتبه نزد علمای موقوف به اذن امام معصوم (ع) است و برای رعیت بدون اذن امام جایز نمی دانند ولی سیدمرتضی و جماعتی برای کسی که مرتکب باشد و موجب فسادی نباشد، تجویز کرده اند، اگرچه اذن امام در آن خصوص نباشد.
3-3-شرایط امر و نهی شنونده
مخفی نماند که آن چه ذکر شد، شرایط و آداب کسی بود که امر به معروف و نهی از منکر می کرد. ولی این جا کسی را که امر و نهی کرد، شرط او در غالب آن است که عاقل و بالغ باشد. آری در بعضی از منکرات، این شرط نیست، چون اگر کسی طفل یا دیوانه ای را می بیند که شراب می خورد بر او واجب است که شراب را بریزد، او را منع کند و همچنین اگر دیوانه ای ببیند که با دیوانه ای لواط یا زنا می کند، یا با حیوانی جمع شده، باید او را منع کند.[37]
4-1-مقدمه
تا این جا از آثار عمل امر به معروف و نهی از منکر اشاره کردیم و اهمیت این مطلب روشن شد و در پی آن با توجه به آیات و روایات متعددی که در این زمینه در منابع آمده، به بررسی آثار و پیامدهای ترک این واجب الهی می پردازیم که چند مورد را در این جا به اختصار بیان می کنیم.
4-2-آثار و پیامدهای امر به معروف و نهی از منکر
وقتی که این عمل و تکلیف الهی محقق شود، چه از نظر فردی و چه از نظر اجتماعی، به تبع آن آثار و پیامدهایی را به دنبال خواهد داشت و این آثار هم دنیایی هستند و هم اخروی و در این جا به ده مورد آن از نظر آیات و روایات اشاره می کنیم:
4-2-1-از زمره ی صالحان و مؤمنان بودن
با توجه به احادیثی که ذکر شده از اهمیت این مسأله، حقیقتاً از نشانه های بارز یک مؤمن این است که این فریضه را به طور صحیح انجام می دهد و به تبع آن از زمره ی نیکان و مؤمنان به شمار می رود و خداوند در قرآن عمل به این امر را از نشانه های مؤمن برمی شمارد.
به خدا و روز واپسین ایمان دارند و به کار پسندیده فرمان می دهند و از کار ناپسند باز می دارند و در انجام کارهای نیک شتاب می کنند و آنان از شایستگان اند.
«به راستی خدا از مؤمنان، جان و مالشان را در برابر این که بهشت برای آنان باشد خریده است. مؤمنان، مردم را به کار پسندیده فرمی خوانند و از کار ناپسند بازمی دارند و در هر حال پاسدار مقررات الهی اند ایشان را ای پیامبر به سعادتی بزرگ و مثبت نوید ده».[38]
4-2-2-برخورداری از یاری خدا
وقتی کسانی که ایمان آورده اند خدا را در احکام و اوامرش یاری کنند، مسلماً خداوند پاداش آن ها را می دهد، یا این که در تمام مراحل زندگی شان یاری شان می دهد.
«قطعاً خدا کسانی را که او را یاری می دهند، یاری خواهد کرد همانا که اگر در زمین به ایشان قدرت دهیم، تا بتواند روش زندگی اجتماعی خود را برگزینند و به آن چه شایسته است فرمان می دهند».[39]
4-2-3-برخورداری از رحمت الهی
کسانی که توفیق عمل به احکام الهی را دارند، این خود یک رحمت است از جانب پروردگارشان و این که خداوند آن ها را مورد لطف و عنایت خاصه قرار داده است که بتوانند در راه احیا احکام الهی قدم بردارند.
«مردان و زنان با ایمان بر یکدیگر ولایت دارند و از این رو یکدیگر را به کار شایسته فرمان می دهند و از کار ناپسند نهی می کنند و نماز را برپا می دارند و زکات می دهند و از خدا و پیامبرش اطاعت می کنند. اینان به زودی خدا رحمت خود را شامل حالشان می کند و هیچ کس نمی تواند مانع آن شود، چرا که خدا مقتدری شکست ناپذیر و کارهایش همه از رگ حکمت است».[40]
4-2-4-رستگاری
با توجه به اهمیت این تکلیف و عمل بدان، متوجه می شویم که از بارزترین آثار این فریضه اینست که مؤمنان در زمره ی رستگاران قرار می گیرند و این امر باعث می شود که راه صعود و کمال را طی کنند و خداوند بارها وعده داده است که اینان جزء سعادتمندان عالمند.
«و باید از میان شما گروهی باشند، که مردم را به نیکی فراخوانند و آنان را به کار پسندیده وادارند و از کار زشت و نکوهیده نهی می کنند، اینان اند که نیک بخت خواهند بود».[41]
4-2-5-داشتن دنیا و آخرت
امیرالمؤمنین (ع) فرمود: «هرکس در او سه ویژگی باشد و دنیا و آخرتش سامان است. کسی که امر به معروف کند خود نیز به آن معروف عمل کند، نهی از منکر کند و خود نیز از آن مورد نهی دوری جوید از حدود الهی نگهبانی کند».[42]
4-2-6-آرامش و امنیت اجتماعی
حضرت باقر (ع) می فرماید: «به راستی که امر به معروف و نهی از منکر، راه ها امنیت می یابد، کسب ها حلال می شود، حقوق غصب شده به صاحبانشان برمی گردد و زمین آباد می گردد و از دشمنان دادخواهی می شود و امور سامان می یابد».[43]
4-2-7-عزتمندی
امام صادق (ع) می فرماید: «امر به معروف و نهی از منکر دو آفریده ی خدا هستند، پس هر کس به آن ها کمک و عمل کند، خدای سبحان او را عزیز می کند و هرکس آن ها را خوارند، خدا خوارش می سازد».[44]
4-2-8-شکوفایی امروز
امیرالمؤمنان (ع) در وصیتی به فرزندش محمد حنیفه فرمودند: «فرزندم! امر کن به معروف تا از اهل معروف باشی و با صالحان محشور شوی، زیرا تمامیت امورس نزد خدای متعالی به امر به معروف و نهی از منکر است».[45]
4-2-9-ورود به بهشت
بادیه نشینی نزد رسول خدا (ص) آمد و عرض کرد به کاری راهنمایی ام کن که با آن داخل بهشت شوم، حضرت رسول خدا (ص) فرمودند: «گرسنه ای را غذا بده، تشنه ای را سیراب کن و اکر به معروف و نهی از منکر انجام بده».[46]
4-2-10-حفظ نظام اجتماعی
نظام اجتماعی هنگامی سالم است که مجاری اطلاعرسانی در آن کاملاً نیرومند باشد. اگر جامعه را به ارگانیزمی زنده تشبیه کنیم، جریان اطلاعات در آن، همچون سلسله اعصاب آن است. مهمترین نقش سلسله اعصاب انتقال اخبار، چه خوشایند و چه ناخوشایند، به سیستم مرکزی و کسب تکلیف است، هنگامی که آتشی در کنار دست ما شعلهور میشود و ما بیخبر از آن هستیم، تنها از طریق عکسالعمل ناگهانی اعصاب دست ما است که هوشیار میشویم و عکسالعمل مناسب را از خود نشان میدهیم. حال اگر به فرض کسی در خواب باشد و سیستم عصبی او نیز یکسره از کار افتاده باشد، میتوان حدس زد که در صورت آتشسوزی، چه اتفاقی خواهد افتاد.
امر به معروف و نهی از منکر، برای بقا و سلامت جامعه همین نقش را دارد و به مسئولان و تصمیمگیران میگوید که در کجا چه نقصی و کمبودی مشاهده میشود، تا تصمیمات لازم اتخاذ شود.
حال اگر این کارکرد را از امر به معروف بگیریم، عملاً مسئولان جامعه را از شناخت وضعیت واقعی اجتماع محروم ساخته و درهای اطلاعات درست را برروی آنان بستهایم.
نتیجه این وضعیت آن است که در درازمدت نواقص موجود در جامعه و کاستیها شدت مییابد و ناهنجاریها جای هنجارهای سالم را میگیرد و تنها هنگامی حکمرانان متوجه وضعیت حقیقی جامعه میشوند که دیگر نمیتوان کاری کرد. یکی از علل سقوط حکومتهای استبدادی، همین بیخبری از اوضاع جامعه است.
امر به معروف و نهی از منکر باید به عنوان مهم ترین ابزار نظارتی به کار گرفته شود، از نظر امام این تکلیف اختصاص به قشر یا اقشار خاصی ندارد و همگان مسئول این حکم می شوند.
4-3-آثار و پیامدهای ترک این دو فریضه
تا این جا به آثار عمل به امر به معروف و نهی از منکر در جامعه اشاره کردیم و اهمیت این مطلب روشن شده و در پی آن با توجه به آیات و روایات متعددی که در این زمینه در منابع آمده، به بررسی آثار و پیامدهای ترک این واجب الهی می پردازیم که چند مورد را در این جا به اختصار بیان می کنیم:
4-3-1-زوال خیر و برکت
حضرت رسول اکرم (ص) فرمودند: «مردم تا هنگامی که امر به معروف و نهی از منکر می کنند و همدیگر را در احسان و نیکوکاری و تقوا یاری می کنند، پیوسته و در خیر و خوبی اند، پس هرگاه چنین نباشد، خیر و برکت از آن ها برداشته می شود».[47]
4-3-2-سلطه ی نا اهلان و نداشتن دادرس
رسول خدا در بخش دیگری در این حدیث فرمودند: «اگر مردم معروف و نهی از منکر را ترک کنند، بعضی از آن ها نااهلان ستمگر بر بعضی دیگر سلطه ی می یابند و یاوری در زمین و در آسمان ندارند».[48]
4-3-3-عدم قبولی دعا
امام کاظم (ع) فرمودند: «امر به معروف کنید یا خدای متعالی بدانتان را بر شما مسلط می کند، آن گاه صالحانتان دعا می کنند و مستجاب نمی شود، به همین مضمون از امام باقر (ع) نیز نقل شده است»[49]
4-3-4-مرده در میان زندگان
امیرالمؤمنین علی (ع) می فرمایند: «هرکس با قلب، زبان و دست خود نهی از منکر را ترک کند، مرده ای در میان زنده هاست».[50] از این فرمایش امام علی برمی آید، کسی که امر به معروف و نهی از منکر انجام ندهد.
4-3-5-دشمنی با خدا
امام صادق (ع) می فرمایند: «اگر کسی کارناپسندی را ببیند و با داشتن توانایی از آن مانع نشود، دوست داشته که خدا نافرمانی شود و هرکس دوست داشته باشد که از فرمان خدا سرپیچی شود به یقین دشمنی با خدا را آشکار ساخته است».[51]
4-3-6-روا شمردن گناه
رسول خدا (ص) می فرماید: «هرگاه امر به معروف اندک شد، به حریم ها تجاوز می شود».[52] براساس این حدیث روشن می شود که گناه در میان مردم رواج پیدا می کند و قبح آن کنار می رود.
نتیجه گیری
با توجه به آیات و روایاتی که ذکر شد در اهمیت عمل به این تکلیف و آثار و برات این دو فریضه و همچنین عواقبی که در اثر ترک این امر به وجود می آید. باید به این نتیجه رسید که ما اگر حد راستای عمل به این فریضه تلاش کنیم علاوه بر آثار و برکات اخروی، مهم ترین اثری که در این دنیا برایمان دربردارد، مصون ماندن اجتماع، از سقوط و تباهی و داشتن جامعه ای پاک و فاضله و ما اگر همچنین جامعه ای را داشته باشیم افراد آن جامعه هم به تبع پاک و فاضل خواهد بود.
پس برای به وجود آمدن جامعه ی در حال انتظار و مهدوی و زمینه سازی ظهور باید این فریضه از واجب واجبات شمرده شود تا بتوان یک جامعه ی آرمانی- انقلابی و اسلامی داشت و اگر این تکلیف نادیده گرفته شد نه تنها به زوال کشیده می شود بلکه مهم ترین مانع و یکی از موانع برای ظهور حضرت حجه صاحب الزمان (عج) خواهد بود.
پس باید این وظیفه ی تک تک افراد جامعه شمرده شود تا به یک اجتماع مهدوی دست پیدا کنیم و لحاظ کردن این مطلب هم خیلی مهم است که اگر کسی برای عمل به این کار از روی ناآگاهی و عدم شناخت به مراحل رشد و شرایط این امر اقدام کند، مسلماًنه تنها نتیجه نمی بیند بلکه باعث گمراهی اون شخص و جامعه می شود، به همین دلیل نیاز اساسی یک جامعه به شناخت این امر الهی و شرایط و ضوابط آن و عمل صحیح بدان به شدت به چشم می خورد و تأکید می شود به امید روزی که با عمل به تمام احکام الهی و تکالیف اسلام در اجتماع بتوانیم زمینه سازی ظهور را انجام دهیم تا ان شاءالله به مدینه ی فاضله دست پیدا کنیم.
همان طور که امام حسین (ع): در ضمن وصیت خود به برادرش محمد حنیفه فرمودند: «من برای راحت طلبی و خوش گذرانی خرج نکردم و نه از روی ستم و نه به منظور فساد، بلکه مقصود من اصلاح و نجات دادن از انحراف است، من می خواهم امر به معروف و نهی از منکر کنم».
فهرست منابع
1- قرآن کریم.
2- نهج البلاغه، ترجمه ی دشتی، قم، انتشارات نشتا.
3- صحیفه ی سجادیه.
4- تفسیر مجمع البیان، شیخ حسن بن فضل طبرسی.
5- تفسیر نمونه، جمعی از نویسدگان، آیت الله مکارم شیرازی.
6- غررالحکم و دررالکلم، عبدالواحدبن محمد، ناشر دارالکتاب الاسلامی، چاپ 1410 ق، قم، بی تا.
7- تهذیب الاحکام، محمدبن حسن طوسی، تهران، چاپ صدوق.
8- مستدرک الوسایل، شیخ طبرسی، قم، انتشارات التعلیم الاسلام.
9- اصول کافی، محمدبن بعقوب کلینی.
10- وسایل الشیعه، شیخ صدوق.
11- تحریرالوسیله، امام خمینی (ره)، بیروت، انتشارات دارالتعاریف.
12- معراج السعاده، حاج ملا احمدنراقی، انتشارات بهار دل ها.
13- المفردات، راغب اصفهانی، قم، ذوی القربی، 1386.
14- امر به معروف و نهی از منکر، شهید مرتضی مطهری.
15- امر به معروف و نهی از منکر، حسین نوری همدانی، انتشارات لاهور.
16- امر به معروف و نهی از منکر، محمد اسحاق مسعودی، انتشارات امیرکبیر.
17- قاموس قرآن، ج1، ص 110.
18- مصباح المنیر فی غریب الشرح الکبیر، فیومی، احمد بن محمد، ص 22.
19- العین، ج8، ص 298.
20- قاموس، ج7، ص 117.
21- فرهنگ امجدی فارسی عربی، ص 874.
[1] طلبه سطح 2 مدرسه علمیه خواهران هاجر خمین
[2]-سوره آل عمران، آیه 104.
[3]- سوره آل عمران، آیه 110.
1- معراج السعاده، ص 506.
[5]-قاموس قرآن، ج1، ص 110.
[6]-مصباح المنیز فی غریب الشرح الکبیر الرافعی، ص 22.
[7]- العین، ج8، ص 298.
[8]- قاموس، ج7، ص 117.
[9]-فرهنگ ابجدی (عربی- فارسی)، ص 874.
[10]- فرهنگ ابجدی (عربی- فارسی)، ص 96.
[11]-مفردات راغب، ج2، ص 587.
[12]-ترجمه مفردات، ج2، ص 397.
[13]-امر به معروف و نهی از منکر، ص 14.
[14]-سوره ی آل عمران، آیه ی 159.
[15]-سوره ی بقره، آیه ی 215.
[16]- سوره ی اعراف، آیه ی 29
[17]- سوره ی یوسف، آیه ی 40
[18]- سوره ی نساء، آیه ی 58
[19]- سوره ی نازعات، آیه ی 41-40
[20]- سوره ی عنکبوت، آیه ی 45
[21]- سوره ی مائده، آیه ی 79
[22]- مفردات فی غریب القرآن، راغب اصفهانی.
[23]- همان منبع.
[24]- اصول کافی، جلد1 و کتاب عقل و جهل، امام خمینی (ره)
[25]- سوره ی اعراف، آیه ی 157.
[26]- سوره ی لقمان، آیه ی 170.
[27]- سوره ی آل عمران، آیه ی 110
[28]- مفاتیح الحیاه، ص 510
[29]- مکارم الاخلاق، ص 26
[30]-سوره ی عمران، آیه ی 104
[31]- معراج السعاد، ص 506
[32]- معراج السعاده، ص 508 تا 512
[33]- تهذیب الاحکام، ح6، ص 176، وسایل الشیعه، ج 16
[34]- مستدرک الوسایل، ج 12، ص 192.
[35]-نهج البلاغه، حکمت 373
[36]- معراج السعاده، ص 512
[37]- همان منبع
[38]- سوره ی توبه، آیات 112 - 111
[39]-سوره ی حج، آیات 41-40
[40]-سوره ی توبه، آیه ی 71
[41]- سوره ی آل عمران، آیه ی 104
[42]-مستدرک الوسایل، ج12، ص 206
[43]-اصول کافی، ج5، ص 55.
[44]-تهذیب الحکام، ح6، ص 177
[45]-لایحضیرالفقیه، ج4، ص 387
[46]-تنبیه الخواطر و نزهه الزاظر، ج1، ص 105
[47]-تهذیب الاحکام، ج6، ص 181
[48]-همان منبع
[49]-اصول کافی، ج2
[50]-همان منبع
[51]-اصو کافی، ج5، ص 108
[52]-ارشادالقلوب، ص 39
فرم در حال بارگذاری ...
آخرین نظرات