منزلت معنوی حضرت خدیجه (سلام الله علیها)
طاهره مهدیان
چکیده
مطالعه زندگی حضرت خدیجه نشان می دهد که او ، هم در دوران جاهلیت وهم بعد از بعثت خاتم الانبیاء (صلی اله علیه و آله وسلم ) دارای فضائل اخلاقی وکمالات معنوی بوده است . او در جا معه خود به عنوان یک الگوی زن برتر تاثیر بسزایی در گسترش صفات نیک انسانی داشته است. سخاوت، کرامت ،ایثاروفداکاری ، عفت و پاکدامنی ، دوراندیشی و درایت وتوجه به مستمندان ، عطوفت و مهربانی وصبرو استقامت از جمله فضیلت ها ی پسندید ه ایست که صفحات تاریخ شاهد برآن است .او از اولین لحظات بعثت ، به رسول خدا (صلی اله علیه و آله وسلم ) ایمان آورد وتا آخرین لحظات بر ایمان خود پای فشرد و لحظه ای شک وتردید به دل راه نداد. به همین جهت برتری آن بانوی یگانه در میان زنان رسول خدا (صلی اله علیه و آله وسلم ) ثابت وآشکار است . سخن از منزلت معنوی حضرت خدیجه(سلام الله علیها)اسخن از یک دنیا عظمت وپایداری و استقامت درهدف است.
کلید واژه : حضرت خدیجه (سلام الله علیها) ، فضائل اخلاقی ، منزلت معنوی
مقدمه
حضرت خدیجه ( س) همسرگرامی رسول اکرم (صلی الله علیه و آله وسلم) 68 سال پیش از هجرت نبوی در شهر مکه به دنیا آمد پدر وی خویلد بن اسد و مادرش فاطمه دختر زائده بن اصم می باشد. او در چهل سالگی با حضرت محمد (صلی اله علیه و آله وسلم ) که 25 سال از عمر شریفش را سپری کرده بود ازدواج نمود. ثروت خدیجه در میان اهل مکه بی نظیر بود و اهالی مکه با اموال وی به صورت مضاربه ای تجارت می کردند . خدیجه پس از ازدواج با پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم ) همه آن ثروت را در اختیار پیامبر (صلی اله علیه و آله وسلم ) نهاد ، بدین ترتیب از جنبه اقتصادی دین اسلام را تقویت نموده ودرگسترش آن نهایت تلاش خود را به جای آورد. مقام معنوی ایشان درنزد پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم ) به حدی بود که در مدت 25سال زندگی مشترک با این بانوی با عظمت آن حضرت به خاطر تکریم وی با هیچ زنی ازدواج نکرد و بهترین دوران جوانی خویش را به وی بخشید . در این تحقیق نویسنده برآن شد که با روش مطالعه ای کتابخانه ای وفیش برداری شخصیت معنوی حضرت خدیجه را درقالب بهترین حامی همسر ، خدیجه مشاور صادق اسلام ، خدیجه از نگاه دانشوران ،اولین نمازگزار ، اولین مسلمان ،… مورد بررسی قرار دهد . هدف از پرداختن به این موضوع آشنایی با سیره والگوی بزرگانی همچون حضرت خدیجه است که می تواند راهگشای مسائل ، در رسیدن به تجارب زندگی باشد . این بانوی بزرگوار نقش مهمی در هدایت وحمایت اسلا م واهداف مقدس پیامبر اکرم (صلی اله علیه و آله وسلم ) داشته است . امروزه در عصر علم وصنعت واطلاعات ،استعمار گرا ن با الگو تراشی از زنان نامتعادل ، میدان را برای گسترش فرهنگ استعماری آماده نموده اند وبا این روش بر ملت ها وتمدن ها ضربه های مهلکی زده اند و فرهنگ مبتذل خود را جایگزین فرهنگ اصیل ملت ها نموده اند.اینان زنانی را به عنوان الگو معرفی کرده اند که همه هنرشان خود نمایی وتحریک غرایز نفسانی است . اسلام به عنوان تنها آیین سازنده وهشدار دهنده ، در جهان کنونی به این موضوع توجه عمیق داشته است وبا معرفی الگوهای راستین در کنار نمونه های دروغین هرگونه همسویی را با الگوهای کاذب بر حذر داشته است .
القاب حضرت خدیجه (سلام الله علیها)
القاب آن بزرگوار ، طاهره ، مبارکه و سید ه نساء قریش یعنی بانوی بانوان قریش آمده است .
خدیجه کبری ، مشهور به ام المومنین ، اولین زن پیغمبر اسلام (صلی الله علیه و آله وسلم) دختر خویلد بن سد بن عبدالعزی بن قصی از اشراف قریش بود . در زمان جاهلیت اورا طاهره می گفتند وحضرت رسالت (صلی اله علیه و آله وسلم ) لقب « کبری » به وی داد .[1]
از آن بانوی کمال با عنوان « غراء » به مفهوم - بلند جایگاه وپر فراز – یاد شده وبه این عنوان مفتخر گردیده است ؛ ( این ابن النبی المصطفی ….. وابن خدیجه الغراء و… ).[2]
خدیجه (سلام الله علیها) در زمره بهترین زنان بهشت
خط رسول الله (صلی الله علیه و آله وسلم) فی الارض اربعه خطوط…فقال رسول الله(صلی الله علیه و آله وسلم) ا فضل نساء اهل الجنه ….
رسول خدا (صل اله علیه و آله وسلم ) چهار خط بزرگ بروی زمین کشید وفرمود : آیا می دانید این خطوط چیست ؟ گفتند : خدا ورسولش بهتر می دانند . فرمود بهترین زنان بهشت (چهار تن ) ، خدیجه بنت خویلد ، فاطمه بنت محمد ،مریم بنت عمران ، واسیه بنت مزاحم(همسر فرعون) هستند شیعه وسنی نظیر این حدیث را با عبارت های مشابه به طرق مختلف روایت کرده اند[3].
خدیجه (سلام الله علیها) بهترین حامی همسر
خدیجه (س ) مادر فاطمه است ومادر بزرگ همه ائمه . در پایه گذاری اسلام به مال وجاه خود ، سهمی سترگ دارد ودر این راه ، هرگونه رنج وآزار را به جان خریده ، ودعوت دین وتعالیم آیین را با دلی باز وایمانی استوار به پیروی از پیغمبر(صلی الله علیه و آله وسلم) پذیرفته است ، ودر نخستین لحظات نزول وحی که پیغمبر بیم زده از دیدنی های غریب غیب به خانه می آمده ، کوشیده است تا آرامش وآسایش شویش را به او برگرداند . وبرای این کار همه محبت زنانه وصمیمیت های صادقانه خود را نثار همسر کرده واورا به آغوش خویش گرفته تا رسول از طپش قلب ، نغمه دلنواز پناهی جانباز که به پاسداری از شر دشمن دنیایی بپا خواسته بشنود .
این سخن از بنت الشاطی است که : آیا دیگری غیر از خدیجه را می شناسد که با عشقی آتشین ، ومهر و ایمان ، بی آنکه اندک تردیدی به دل راه دهد یا ذر ه ای از با ورش به بزرگ داشت همیشگی خدا وپیغمبر (صلی الله علیه و آله وسلم بکاهد ، دعوت دین را از غار حراء پذیرا شود ؟
وآیا در توش وتوان بانویی دیگر ، جز خدیجه ثروتمند و ناز پرور و پرنعمت هست که از همه ثروت وناز پروردگی و نعمت داری خویش ، با خشنودی خاطر بگذرد و در هنگامه های محنت زا ، در کنار همسر بایستد وشریک دشوار ترین رنج وآزار ها باشد ؟ آری تنها خدیجه بود .[4]
پس از خدیجه ( س) صد ها زن به حریم اسلام راه یافتند ، اما او همچنان جدا از دیگر زنان ، نخستین زن صدر اسلام به جا ماند و خداوند وی را به خاطر تاثیر شگرفی که در بنیان گذاری اسلام داشت برگزید ، تا رمزی از وفا ومحبت وگذشت در راه همسری باشد . همه آسودگی ودارای خویش را نثار همسر کرده ودر راه حسن همه چیز را به جان خریده است .
در سیره ابن اسحاق آمده است که : پبغمبر (صلی الله علیه و آله وسلم) هیچ امر ناخوشایند ونگرانی آوری رانمی شنید ، مگر آنکه خداوند وی را به برکت وجود خدیجه ( س) ، گشایش می بخشید . واین بانو تا از دنیا می رفت ، محمد (صلی الله علیه و آله وسلم) را دلداری می داد و از غمش می کا ست وکردار مردم را بر او آسان می نمود .[5]
مهرورزی حضرت محمد (صلی الله علیه و آله وسلم) به حضرت خدیجه (سلام الله علیها)
تا وقتی که خدیجه زنده بود واسلام جهان را مسخر کرد پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله وسلم) با زن دیگری همبالین نشد ورغبتی به ازدواج نشان نداد وهمه می دانند که در ازدواج جوانی چنان ، با خدیجه 40 ساله ، نقطه ای از لذت طلبی و هوا پرستی موجود نبوده است . علاوه بر آنکه در بهار جوانی خدیجه را گرفت ودر طول زندگی با او به سر برد ، محمد (صلی الله علیه و آله وسلم) آن وفادارترین مرد روزگار ، پس از مرگ خدیجه نیز مهر ووفایش نسبت به آن زن نازنین ادامه یافت ، ودر دل محبت آن زن سالخورده ، در گذشته ، از مهر عایشه زن جوان افزون بود با اینکه عایشه محبوب ترین زن او به شمار می رفت ، مهر و وفای حضرت محمد (صلی الله علیه و آله وسلم) به خدیجه بدان گونه بود که عایشه ، به آن زن خفته در گور رشک می ورزید و محمد (صلی الله علیه و آله وسلم) شدت علاقه خود را به خدیجه وبرتری های او را به عایشه ، پنهان نمی کرد وهمیشه باز می گفت .
روزی عایشه به اوگفت : « آیا خدیجه پیر زالی نبود که خداوند جای اورا به زن جوان داد ؟. » محمد (صلی الله علیه و آله وسلم) بر آشفت وخشمگین گفت : « به خدا سوگند که جای اورا بهتر از او نگرفت ، او زمانی به من ایمان آورد که همه کافر بودند وقتی مرا تصدیق کرد که همه مرا تکذیب کردند ، هنگامی اموال خود را در پای من ریخت که همه اموال خود را بر من حرام
می دانستند وخداوند از او فرزندی به من بخشید و هیچیک از زنان دیگر مرا فرزندی نیاورد .
این حال ، وفای قلب و انسانیت محض است نه لذات حسی ، خدیجه جوان وزیبا نبود تا وتفکرش برای زیبایی اوباشد.[6]
نوشته اند بعد از وفات خدیجه هرگاه پیغمبر (صلی الله علیه و آله وسلم) گوسفندی قربانی می کرد دستور می داد نخستین ران گوسفند را برای بانویی از بانوان مکه ببرند که دوست خدیجه بود ! روزی خواهر خدیجه پس از وفات وی به خانه پیغمبر (صلی الله علیه و آله وسلم) آمد وسلام کرد ، پیغمبر (صلی الله علیه و آله وسلم) سلام کرد و اشک در دیدگانش گردید ، سپس خدا حافظی کرد و رفت باز پیغمبر (صلی الله علیه و آله وسلم) منقلب شد ، چون سبب را پرسیدند . فرمود : صدایش طنین آهنگ خدیجه را داشت وچون نگریستم دیدم مانند خدیجه راه می رود .پیغمبر(صلی الله علیه و آله وسلم) تا یکسال بعد از وفات خدیجه زن نگرفت . در حقیقت تا سن 51 سالگی فقط با یک زن آن هم خدیجه که 15 سال از وی بزرگ تر بود ،گذرانید. با اینکه در آن زمان ها تعدد زوجات در میان عرب رایج بود وبعضی ها تا 15 زن داشتند .[7]
خدا وخدیجه (سلام الله علیها)
در سوره ضحی اشاره کنایه آمیز قرآن به خدیجه آمده است.
خدای سبحان می فرماید :
ووجدک عائلا فاغنی [8]
وتورا تهی دست یافت و توانگر ساخت .
بسیاری از مفسران برانند که تونگری پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) به مال خدیجه بوده است . وخداوند متعال در این آیه به کنایه از خدیجه و احسان او یاد فرموده است .
ا نس گوید : روزی جبرئیل نزد پیامبر(صلی الله علیه و آله وسلم) شرفیاب شد ودر حالی که خدیجه نیز حضور داشت ، عرض کرد :
ان الله یقری خدیجه السلام .
خدای خدیجه را سلام می رساند .
خدیجه بی درنگ پاسخ داد :
ان الله هو السلام ، وعلی جبرئیل السلام . علیک سلام ورحمه الله
براستی خدای خود سلام است و بر جبرئیل سلام و بر تو سلام[9]
از رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلم) روایت است که فرمود : به من دستور داده شد به خدیجه مژده دهم که اورا در بهشت ، خانه ای از مروارید خواهد بود که در آن نه اندوه است نه نگرانی .[10]
خدیجه (سلام الله علیها) مشاور صادق اسلام
حضرت خدیجه 15 سال قبل از بعث و نه سال وهشت ماه بعد از آن با پیامبر زندگی کرد ؛ بدون هیچ اختلافی . او برا پیامبر وزیری راستین بود .
ابن سحیق نوشته است : «کانت خدیجه وزیره صدیق علی الاسلام . کان رسول الله یسکن الیها »
خدیجه وزیری درستکار برای اسلام بود و رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلم) در کنار او آرامش می یافت.
شیخ محلاتی می نو سید : خدیجه از جهات عدیده ، بر مریم وآسیه فضیلت دارد ؛ چه آنکه ملاک فضل ، بذل مال وعلم وعبادت ومعرفت وصبر وشکیبایی وحضانت اولاد وتدبیر منزل ونیکو شوهر داری کردن است . آنچه برای خدیجه فراهم بود ، برای آن دو ( مریم وآسیه ) فراهم نبود .
خدیجه کبری اولین زنی است که تصدیق پیامبر (صلی الله علیه و آله وسلم) کرد و اولین زنی است که در مکه با رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلم) نماز جماعت خواند و اولین زنی است که دشمن را از رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلم) دفع می داد و اولین زنی است که تمام اموالش را به رسول خدا بخشید و اولین زنی است که در اسلام به درجه کمال رسید .
مامقامی می گوید : «بذلت اموالها فی رواج اسلام وتحملت فی سبیل الله ماتحملت وهی فوق مرتبه التقوی والوثاقه » .
خدیجه اموالش را در راه رواج وپیشبرد اسلام بخشید ودر راه خدا وند همه سختی ها را تحمل کرد واز نظر تقوی و وثاقت در مرتبه بالاتر از تقوی و وثاقت (اصطلاح رجالی ) بوده است .
آیت الله خویی گفته است : «وضوح جلالتها وعظم شانها وبذل اموالها فی سبیل الاسلام وخدمتها للنبی اکرم صلوات علیه اغنانا عن الاطا له فی المقال ».
جلالت وعظمت وشان ومقام حضرت خدیجه و بخشش اموالش در راه اسلام وخدمت به پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله وسلم) چنان آشکار است که نیاز به گفتار درباره آن نیست ودر کتاب رجال صحیح بخاری ،حضرت خدیجه در زمره نساء حدیث ذکر شده است.[11]
فرزند دار شدن حضرت محمد ( صلی الله علیه و آله وسلم ) فقط از خدیجه (سلام الله علیها)
امام صادق (ع) فرموده اند : برای پیامبر ( صلی الله علیه و آله وسلم ) از خدیجه شش فرزند شد دوپسر به نام ، قاسم وطاهر که نامش عبدالله بود و چهار دختر ؛ ام کلثوم ، رقیه ، زینب ، فاطمه .
امام صادق (ع ) فرموده اند : پیامبر ( صلی الله علیه و آله وسلم ) وارد سرا شد شنید ، عایشه به روی فاطه بانگ می زند ومی گوید : ای دخت خدیجه ، مادرت از ما بهتر نبوده او نیز چون ما یکی از زنان پیامبر ( صلی الله علیه و آله وسلم ) بود . فاطمه چون پیامبر را دید بگریست . پرسید چرا می گریی ؟ گفت : عایشه به مادر من ارزش نمی نهد ، پیامبر(صلی الله علیه و آله وسلم ) خشمناک شد به عایشه گفت : ای حمیرا ، خاموش باش خدای زن زایا ومهربان را خجسته ساخته ، و خدیجه که خدایش بیامرزد ، ازمن دو پسر آورد یکی طاهر که عبدالله نام داشت ودیگری قاسم ، وچهار دختر برایم آورد ، لیک تو از آن زنان هستی که خدای تورا نازا ساخته و تا کنون فرزندی نیاوردی.[12]
خدیجه علیرغم جدی بودن بسیار مهربان وشاد بود .خدیجه شش فرزند برای محمد (صلی الله علیه و آله وسلم ) بدنیا آورد دو پسر قاسم وعبدالله ، هردو در نوزادی مردند اما چهار دختر او زینب ، رقیه ، ام کلثوم وفاطمه باقی ماندند وخدیجه ام القاسم نام گرفت .[13]
خدیجه (سلام الله علیها) اولین مسلمان
یعقوبی می نویسد ، اولین کسی که از زنها اسلام آورد خدیجه واز مردان علی بن ابیطالب (ع ) بود سپس زید بن حارثه وبعد ابوذر و گفته شد که ابوبکر پیش از عمر وبن عبسه وبعد خالد بن سعید بود .[14]
گوا ه دیگر در پیش قدم بودن خدیجه در ایمان بر تمام زنان جهان ، همان سرگذشت آغاز وحی ونزول قرآن است . زیرا هنگامی که رسول خدا ( صلی الله علیه و آله وسلم ) از «غارحراء» پایین آمد وسرگذشت خود را با همسر خود در میان گذارد ؛ بلا فاصله تصریحا وتلویحا ایمان همسر خود را شنید وبه او ایمان آورد [15].
خدیجه (سلام الله علیها) اولین نماز گزار
سال های آخر زندگی خدیجه با بعثت رسول الله ( صلی الله علیه و آله وسلم ) بود ؛ و آنگونه که تاریخ براستی نشان می دهد اونختیسن زنی بود که به حضرت رسول ( صلی الله علیه و آله وسلم ) ایمان آورد ونبوت آن حضرت را تصدیق نمود .
امیر المومنین حضرت علی (ع) می فرماید :
لم یجمع بیت واحد یومئذ فی الاسلام غیر رسول (صلی الله علیه و آله وسلم ) وخدیجه و انا ثالثها
در آن روزگار تنها یک خانه در اسلام بود ؛ که رسول خدا (صلی الله علیه و آله وسلم ) وخدیجه را در خود جای داده بود ومن سومین آنها بودم .
عفیف کندی می گوید :
به روزگار جاهلیت به مکه آمدم ونزد عباس بن عبدالمطلب منزل گرفتم ، چون آفتاب بر آمد ودر میان آسمان قرار یافت – من کعبه را می نگریستم – جوانی بیامد وبه آسمان نظری انداخت . آنگاه سوی کعبه رفت و رو به آن ایستاد . چیزی نگذشت که پسری آمد و سمت راست وی ایستاد. پس از مدتی اندک ، زنی آمد وپشت سر آن دو ایستاد . پس آن جوان رکوع کرد ؛ پسر وزن هم رکوع رفتند . پس آن جوان سر بر داشت ؛ آن پسر وزن هم سر برداشتند . آنگاه آن جوان سجده کرد ؛ آن دو نیز سجده کردند . گفتم : ای عباس ! این کاری بزرگ باشد ! گفت : آری ، کاری بزرگ است . دانی که این کیست ؟ گفتم : نه ، گفت : این محمد بن عبدالله بن عبدالمطلب (صلی الله علیه و آله وسلم ) برادر زاده من است . می دانی این پسر که با اوست کیست ؟ گفتم : نه ، گفت این علی بن ابی طالب بن عبدالمطلب برادر زاده من است . می دانی این زن که پشت سر آنها ایستاد کیست ؟گفتم : نه ، گفت : خدیجه بنت خویلد همسر برادر زاده ام محمد ( صلی الله علیه و آله وسلم ) است .[16]
بیعت خدیجه (سلام الله علیها) با حضرت علی (ع )
ای خدیجه شروطی را که خداوند برای پذیرش اسلام مقرر داشته شنیدی ؟ گفت : آری ، وایمان آوردم و همه را گواهی می دهم وخشنود وتسلیم هستم . علی (ع) گفت : من نیز بر این عقیده ام ! پیغمبر ( صلی الله علیه و آله وسلم ) فرمود : یا علی ! بر اساس این شرایط بامن بیعت میکنی ؟ گفت : آری . پیغمبر ( صلی الله علیه و آله وسلم ) دست های خود را گشود ودست علی را گرفت و فرمود : یاعلی ! با این شرط ها که کردم بیعت کن وآنچه برای خود نمی خواهی برای من نیز مخواه .
ای خدیجه ! خداوند تورا به حق وحقیقت رهنمون گردد . دست خود را بگذار روی دست علی وبا علی بیعت کن . بدین گونه خدیجه نیز مانند علی بن ابیطالب بیعت کرد .( در آن موقع حضرت علی (ع) پسر بچه ای 9 یا 10 ساله بوده است . در آغاز ظهور اسلام هنوز احکام بعدی اسلام مانند حرمت شراب ، وجوب حجاب وپرداخت زکات وغیره نیامده بود و اینهم یکی از آنهاست .) سپس فرمود : ای خدیجه ! این علی سر پرست توست وسر پرست سایر مومنان وپیشوای آنها پس از من است . خدیجه گفت : یا رسوال الله ( صلی الله علیه و آله وسلم ) ! تصدیق دارم و بر اساس آنچه گفتی با علی هم بیعت کردم و در پیشگاه خداوند وحضور توگواهی می دهم .[17]
مباهات امام حسن (ع ) به مادر بزرگ خود
. . . پس معاویه برخاست وخطبه خواند و ناسزا به حضرت امیرالمومنین(علیه السلام )گفت . حضرت امام حسین( علیه السلام ) برخاست که معترض جواب او گردد . حضرت امام حسن (ع) دست اورا گرفت واورا نشاند وخود برخاست وفرمود : ای آن کس که علی را یاد می کنی وبه من ناسزا می گویی منم حسن ، پدرم علی بن ابیطالب علیه السلام است تویی معاویه ، پدرت صخر است ، مادر من فاطمه است ومادر تو هند است ، جد من رسول خداست وجد تو حرب است . جده من خدیجه کبری است وجده تو فتیله ، پس خدا لعنت کند هر که ازمن وتو گمنام تر باشد و حسبش پست تر وکفرش قدیمی تر ونفاقش بیشتر باشد[18].
تجلیل حضرت آدم از خدیجه (سلام الله علیها)
عبد الرحمن زید انصاری گوید : که آدم گفت : که من در روز قیامت سرور مجموع فرزندانم باشم الا یک نفر پیغمبر که نام او احمد باشد وی بر من به دو چیز پیش است ، یکی آنکه همسرش خدیجه در دفع شیطان با او یار با شد بخلاف همسرمن حوا ، که مدد شیطان کرد دیگر آنکه خداوند یاری او را داده تا شیطان بر دست وی مسلمان شده و شیطان من بر کفر وعصیان بماند.[19]
خدیجه (سلام الله علیها) از نگاه دانشوران
سهیلی گوید :
خدیجه صاحب خانه اسلام بود . و آنگاه که اوایمان آورد ، خانه اسلام به روی زمین جز خانه او نبود .
ابن حجر گوید :
سر منشا اهل بیت خدیجه است نه جز او ، زیرا حسنین از فاطمه اند وفاطمه دختر اوست . علی هم در خانه خدیجه بزرگ شد وسپس با دختر او ازدواج کرد .
همو گوید : خدیجه بر این حریص بود که رضایت پیامبر ( صلی الله علیه و آله وسلم ) را به هر شکل ممکن جلب نماید . هرگز از او چیزی دیده نشد که موجب خشم وغضب آن حضرت شود . چنان که از دیگران دیده شد .
حافظ عبدالعزیز حنابذی در کتاب معالم العتره می گوید :
خدیجه که خدا از او راضی باشد زنی هوشیار شریف وعاقل بود . وی در زمان خود به لحاظ نسب، ریشه دار ترین وبه لحاظ شرفف بزرگ ترین وبه لحاظ مال، دارا ترین ، قریش بود .[20]
آوردن کفن از سوی خدا وند برای حضرت خدیجه (سلام الله علیها)
در کتاب الخصال الفاطمیه نقل شده : طبق روایت مشهور هنگامی که حضرت خدیجه رحلت کرد ، فرشتگان رحمت از جانب خداوند کفن مخصوصی نزد رسول خدا ( صلی الله علیه و آله وسلم ) آوردند . واین علاوه بر اینکه برکت برای خدیجه بود مایه تسلی خاطر رسوا خدا گردید . و به این عنوان تقدیر وتجلیل جالبی از طرف خداوند به حضرت خدیجه به عمل آمد .
پیامبر اکرم (صلی الله علیه و آله وسلم ) پیکر مطهر حضرت خدیجه را با آن کفن پوشانید ، سپس جنازه اورا با همراهان به سوی قبرستانن معلی بردند تا در کنار مادرش حضرت آمنه به خاک بسپارند ودر آنجا قبری برای حضرت خدیجه آماده کردند ، رسول خدا ( صلی الله علیه و آله وسلم ) در میان قبر رفت وخوابید ، سپس بیرون آمد وآن گوهر پاک را در آنجا به خاک سپرد .[21]
نتیجه
حضرت خدیجه سلام لله علیها با بذل احساسات وعواطف وکمک مادی خود اسلام را یاری کرد . خدیجه با این صفات فاضله در جامعه ی زنان ، ستاره درخشانی شد وچشم همه زنان به وجود او روشن بود ه و هست . یک رکن مهم پیشرفت اسلام بر دوش حضرت خدیجه (سلام الله علیها) بود وبه طفیل همت وخدمت او ، پیغمبر توفیق حاصل کرد و به همین جهت لقب ام المومنین را گرفت که اول من آمن بود . خدیجه در تربیت وفضیلت خانوادگی به قدری نیکو سیرت شد که در جاهلیت اورا طاهره گفتند . خدیجه بانویی زیرک ، سعادتمند ، با کیاست ، عاقله ، عالمه بود . به قدری خدیجه ابهت مقام وعظمت رتبه داشت که او را سیده نساء اهل الجنه گفتند . خدیجه کبری ملکه عرب بود ودر نجا بت وجلالت قدر، شان بسزا داشت . در تمام عربستان زنی به این فضیلت ومقام نیامد . در جود وبخشش ، گذشت وکرم ، افضل بانوان عرب است . خدیجه بهترین مونس وانیس پیغمبر ( صلی الله علیه و آله وسلم ) وقوی ترین مدد کار روز سختی بود . اودر سختی ها ودشواری های اسلام موجب تسلی خاطر پیغمبر ( صلی الله علیه و آله وسلم ) گردید واز بذل مال خود دریغ نمی داشت و با آن قدرت مالی وشهرت ومقامی که داشت با زجر و تهدید وشکنجه وتبعید شوهرش سازش داشت . لذا رسول خدا( صلی الله علیه و آله وسلم ) چه در هنگام حیات وچه بعد از مرگ بسیار اورا دوست می داشت وبه ایشان احترام می گذاشت .
فهرست منابع
* قرآن
1- آقا بابایی ، مهدی ، نخستین حامی پیامبر، برگرفته از سایت اینترنتی بازار کتاب
2- آرمسترانگ ، کارن ، زندگینامه پیامبر اسلام محمد ( ص ) ، کیانوش ، حشمتی ، چاپ اول ، تهران : حکمت ،1383
3- ابن بابوبه، محمد بن علی، الخصال ، فارسی ، مدرس گیلانی ، تهران : سازمان چاپ وانتشارات جاویدان ،1352 ش
4- تحقیقی ، عطیه ، سیمای خدیجه (س ) ، سایت تخصصی حضرت خدیجه (س)
5- حسنی ، هشا م معروف ، امیرا ن ایمان یا زندگینامه خدیجه کبری و فاطمه زهرا (علیهما السلام )، مترجم علی شیخ الاسلامی ، چاپ دوم ، انتشارات تهران ، 1360
6- کمپانی ، فضل الله ، رحمت عالمیان (حضرت محمد المصطفی ) ، چاپ اول ، تهران : دارالکتب الاسلامیه ، بی تا
7- قمی ، عباس ، منتهی الامال ، ج 1 ،چاپ اول ،موسسه انتشارات هجرت ،1365
8- قمی ، عباس ، مفاتیح الجنان ، دعای ندبه
9- دوانی ، علی ، تاریخ اسلام از آغاز تا هجرت ، چاپ هشتم ، قم : انتشارات جامعه مدرسین حوزه علمیه قم ، دفتر انتشارات اسلامی ، 1373
10- سبحانی تبریزی ، جعفر ، فروغ ابدیت : تجزیه وتحلیل کامل از زندگانی پیامبر اکرم(ص) ج 1 ، چاپ 8 ، قم : حوزه علمیه قم : دفتر تبلیغات اسلامی ، مرکز انتشارات ، 1372
11- عقاد ، محمود عباس ، راه م محمد (ص ) ، اسد الله مبشری ، چا پ پنجم ، تهران : امیرکبیر، 1361
12- غروی نائینی ، نهلا ، محدثان شیعه ، تهران :دانشگاه تربیت مدرس ،1375
13- ماری شیمل ، آنه ، محمد رسول خدا ،حسن لاهوتی ،چاپ دوم ، تهران : شرکت انتشارا ت علمی فرهنگی ، 1384
14- موسوی ، احمد ، خدیجه کبری السلام علیها ، چاپ دوم ، تهران : انتشارات نیک معارف ،1373
15- میرخواند ، محمد بن خاوند شاه ، تاریخ روضه الصفا ، جلد 2 ، تهران : مرکزی ، خیام ، پیروز، بی تا
16- نوبری ، احمد بن عبدالوهاب ، [ نهایه الارب فی فنون الادب ، فارسی ] نهایه الادب فی فنون الادب ،محمود مهدوی دامغانی ، تهران : امیر کبیر ، 1364
[1] - آنه ، ماری شیمل ، محمد رسول خدا ،حسن لاهوتی ،چاپ دوم ، تهران : شرکت انتشارا ت علمی فرهنگی ، 1384
[2] - شیخ عباس ، قمی ، مفاتیح الجنان ، دعای ندبه ، ص 886
[3] - نهلا ، غروی نائینی ، محدثان شیعه ، تهران : دانشگاه تربیت مدرس ،1375 ، ص 161
[4] - هشام معروف ، حسنی ، امیرا ن ایمان یا زندگینامه خدیجه کبری و فاطمه زهرا (علیهما السلام )، مترجم علی شیخ الاسلامی ، چاپ دوم ، انتشارات تهران ، 1360 ، ص 67
[5] - همان ص 85
[6] - محمود عباس ، عقاد ، راه م محمد (ص ) ، اسد الله مبشری ، چا پ پنجم ، تهران : امیرکبیر ،1361
[7] - علی ، دوانی ، تاریخ اسلام از آغاز تا هجرت ، چاپ هشتم ، قم : انتشارات جامعه مدرسین حوزه علمیه قم ، دفتر انتشارات اسلامی ، 1373 ، ص 248
[8] - قرآن ، ضحی ، 8
[9] - احمد ، موسوی ، خدیجه کبری السلام علیها ،چاپ دوم ، تهران : انتشارات نیک معارف ،1373 ش
[10] - احمد بن عبدالوهاب ، نوبری ، [ نهایه الارب فی فنون الادب ، فارسی ] نهایه الادب فی فنون الادب ،محمود مهدوی دامغانی ، تهران : امیر کبیر ، 1364
[11] - نهلا ، غروی نائینی ، همان ، ص 163
[12] - محمد بن علی ،ابن بابوبه، الخصال ، فارسی ، مدرس گیلانی ، تهران : سازمن چاپ وانتشارات جاویدان ،1352 ش ، ص 344
[13] - کارن ، آ رمسترانگ ، زندگینامه پیامبر اسلام محمد ( ص ) ، کیا نوش ، حشمتی ، چاپ اول ، تهران : حکمت ،1383 ، ص 103
[14] - فضل الله ، کمپانی ، رحمت عالمیان (حضرت محمد المصطفی ) ، چاپ اول ، تهران : دارالکتب الاسلامیه ، بی تا ، ص 203
[15] - جعفر ، سبحانی تبریزی ، فروغ ابدیت : تجزیه وتحلیل کامل از زندگانی پیامبر اکرم (ص ) ، ج 1 ، چاپ 8 ، قم :حوزه علمیه قم : دفتر تبلیغات اسلامی ،مرکز انتشارات ، 1372، ص 240
[16] - احمد ، موسوی ، همان ، ص 14 و15
[17] - علی ، دوانی ، همان ، ص 116 و115
[18] - عباس ، قمی ، منتهی الامال ، ج 1 ،چاپ اول ،موسسه انتشارات هجرت ،1365 ، ص 431
[19] - محمد بن خاوند شاه ، میرخواند ، تاریخ روضه الصفا ، جلد 2 ، تهران : مرکزی ، خیام ، پیروز ، بی تا ، ص 44
[20] - مهدی ، آقا بابایی ، نخستین حامی پیامبر
[21] - عطیه ، تحقیقی ، سیمای خدیجه (س ) ، سایت تخصصی حضرت خدیجه (س)
نظر از:
خداقوت
فرم در حال بارگذاری ...
آخرین نظرات