حجاب
محبوبه اباذر
حجاب در معانی پوشش، پرده وستر به کار رفته است. بهترین وسیله برای حفظ امنیت دختران حجاب است. فلسفهی اصلی حجاب، جلوگیری از تحریک جنسیو کمک به بهداشت روانی زنان و مردان است. ثمرات مثبت حجاب: استحکام بنیاد خانواده و بالا رفتن انگیزهی ازدواج و در نهایت شرط تعالی معنوی می شود و پیامدهای منفی بدحجابی موجب تباهی شخصیت و از بین رفتن اعتقادات مذهبی را منجر می شود.
تمامی ادیان و آیین ها به حجاب پایبند بوده و گاهی با فراز و نشیبهای تاریخ تشدید یا تخفیف یافته است ولی از بین نرفته است. همهی بزرگان نیز حجاب را مهم تلقی کردند و آن را لازمهی پیشرفت جامعه دانستهاند. بهترین پوشش از نظر ایشان ادر و اربین رفتن آن را تبلیغات سوء دولتهای غرب دانستهاند.
کلید واژه: حجاب، عفاف، زن، خانواده.
کلیات
1- بیان مسئله
بیان مسئله این مقاله اینطور آغاز میشود: فلسفهی حجاب چیست؟ آیا حجاب در همه ادیان و مذاهب وجود داشته است؟ حجاب چه فواید و مضراتی برای فرد و جامعه در پی خواهد داشت؟ رعایت حجاب تا چه اندازه است؟
2- روش تحقیق
این مقاله یک پژوهش علمی- تحلیلی- توصیفی است که در حوزه کتابخانهای پس از بررسی و فیشبرداری از موضوع حجاب را به خود اختصاص میدهد که هر مبحث را جداگانه مورد تحلیل قرار دادهایم.
3- پیشینه تحقیق
حجاب بحثی گسترده است و کتابها و مقالات زیادی در اینباره به چاپ رسیده و آیات و تفاسیر زیادی مورد بررسی قرار گرفته و روایات و احادیث زیادی از انبیا الهی به دست ما رسیده است.
این مقاله به صورت خلاصه و جامع از موضوع حجاب مطرح شده. امید است موجب مستحکم شده پایههای خانواده و رفع معضل بد حجابی که جامعهی کنونی به شدت با آن مواجه است، قرار گیرد.
پیشگفتار
اقتضای زیبایی جلوهگری است و کسی که خود را زیبا میداند فطری درصدد جلوهگری بر میآید. این امر فطری اگر با دانایی و بصیرت تلفیق نشود، زن را که در آفرینش پیکر، بهره بیشتری از لطافت و جمال نصیبش گشته است، به سوی خودآرایی و خودنمایی در جامعه سوق میدهد و در پی آن ، خسارات و آسیبهای غیر قابل جبران، ابتدا دامن گیر خود زن و سپس گریبانگیر مردها و در نهایت جامعه خواهد شد. این همان معضلی است که جامعهی کنونی ما به شدت با آن مواجه است.
انسان درآغاز برای پوشاندن بدن خود از چیزهایی طبیعی استفاده میکرد.نخستین بار حضرت آدم و حضرت حوا(ع) برای پوشاندن برهنگیهای بدنشان از برگ درختان استفاده میکردند. شکارچیان عصر یخ در بیست و پنج هزار سال پیش، با به هم دوختن پوست جانوران خود را گرم میکردند.
بنابر گواهی متون تاریخی، در اکثر ملتها و آیینهای جهان، حجاب در بین زنان معمول بودهاست؛ هرچند در طول تاریخ فراز و نشیبهای زیادی را طی کرده و گاهی با سلیقهی کمان، تشدید یا تخفیف یافته است ولی هیچگاه حجاب به طور کامل از بین نرفته است.
معنی حجاب
در کتابهای لغت حجاب در معانی زیر به کار رفته است:
پوشش، منع کردن، پرده و ستر، حایل میان دوچیز، از ریشهی حجب یعنی ستر و ستر یعنی پوشاندن بدن.(فرهنگ معین، ذیل واژه حجاب)
حجاب در اصطلاح، یعنی زن تمام اجزای بدنش را به جز حدی که شرع مجاز میداند بپوشاند.
حجاب در اصطلاح، فاصله میان زن و مرد نامحرم است.
زن محجوبه زنی است که به وسیلهای پوشیده شده باشد.(ن ک مطهری مسألهی حجاب ص 64)
فلسفه حجاب
رعایت حجاب برای پاسداری از ارزش و منزلت زن است و زن با انتخاب آن از سرمایههای حقیقی خود محافظت میکند. سرمایهی حقیقی یک انسان شخصیت باطنی اوست.
رعایت حجاب برای پاسداری از امنیت عمومی جامعه است و زن با برگزیدن آن اجتماع انسانی را از غوطهور شدن در فساد و تباهی باز میدارد.
زن مظهر جمال و زیبایی است و میل درونی او را به خود نمایی و خودآرایی میخواند، از سویی دیگر طبیعت مرد، به گونهای است که در مقابل محرکهای بصری، بسیار تأثیر پذیر و حساس است. از این روست که اسلام نخست؛ به مرد هشدار میدهد که مراقب نگاهش باشد و به زن توصیه میکند که مراعات حجاب را بنماید.
نیک گفتهاند:«نگاه آلوده، تیری از تیرهای مسموم و آلوده شیطان است و چه بسا نگاهی که موجب عقده و حسرت طولانی گردد.»(ن ک صلاحی اصفهانی،87، 30- 32)
فلسفه اصلی حجاب، جلوگیری ار تحریک جنسی و کمک به بهداشت روانی زنان و مردان است؛ زیرا اگر حریمی بین مرد و زن وجود داشته باشد و زنان، زیبایی خود را در منظر مردان قرار دهند، این کار از سویی آرامش روانی مردان را درهم میریزد و از سویی دیگر مردان، برای ارضای غریزهی جنسی تحریک شده خود، دست به هرکاری خواهند زد و آرامش و امنیت را از زنان، سلب خواهند نمود.(ن ک: تقوی، 94، ص186)
حد حجاب
حجاب یک حداقل دارد و یک حد کمال. حداقل حجاب برای زن پوشیدهبودن همه پیکر زن است جز قرص صورت و دستها از مچ به بعد آن هم به شرط اینکه زینت داده نشده باشد.خانمی که جادر خود را طوری میگیرد که بخشی از قرص صورتش را هم میپوشاند در واقع از حداقل به سمت حد کمال حرکت میکند.
حجاب برای مخفی شدن زیباییهاست حجاب زیبا و قشنگ برای این است که زیباییها را بپوشاند تا زیباییهایی روح، اندیشه و افکار زن دیده شود.(طیّب،87،ص62)
دختران و حجاب
از مسایلی که هر دختری در دوران زندگیاش باید بداند مسئلهی حجاب است. حجاب مظهر حیا، عفاف، ایمان، تقوا، شرف، پاکی، فضیلت و شایستگی است.
حجاب موجب فلج کردن نیمی از افراد اجتماع است و افرادی که خود را آراسته میکنند، سزاوار ملامتاند که عمر وجود خود را تقدیم گرگهای سر چهار راه میکنند که آمادهی دریدناند.
«غنچه تا غنچه است در حجاب است و هیچ کس هوس چیدنش را نمیکند، اما همین که حجاب را کنار زد و باز شد آنرا خواهند چید. وقتی چیدند چند روزی در جای خوب قرارش میدهند، بعد از مدتی که پژمرده و پرپرشد در ظرف زباله میاندازند. خواهران هم تا در حجابند همچون غنچهاند، هیچ کس دست طمع و تصرف به سمت آنها دراز نمیکند. اما همین که حجاب را کنار گزاردند، مورد طمع دیگران واقع خواهندشد.»(آیت الله حائری شیرازی، تمثیلات، ج2، ص120- 121 )
مرواریدی شفاف و گرانبها میان صدفی در عمق آبها از انبوه خطرات، پنهان و محفوظ میماند، اگر باور کنی که دختران چون مرواریدند و عفافشان، گوهر وجودشان است، باید بپذیری که نیاز به صدف و محافظی دارند که آن را در امان نگه دارد و انصافاً کدام صدف زیباتر از صدف حجاب، کدام حفاظ، مطمئنتر از صدف نجابت و حیا و کدام مأمن با امنیتتر از مأمن پاکی و طهارت.
بهترین وسیله برای حفظ امنیت دختران و بهترین پوشش برای جلوگیری از مزاحمتهای خیابانی حجاب است.(ن ک: زوّاریان،89، ص24)
چند تذکر مهم در مبحث حجاب
وقار و متانت، سنگینی و حجب و حیا صفات ارزشمندیاند که جنسیت نمیشناسند و برای زن و مرد به یکسان، لازم است. چنانچه جلف بودن و سبکی و بیحیایی و هرزگی برای هردو مذموم است پس مرد هم باید متانت، وقار و حیا داشته باشد.
مردها هم در اخلاق مجاز نیستند به گونهای خودآرایی کنند و لباس بپوشند و رفتار نمایند که توجه زنان را به بدن و جنسیت خود جلب میکند. حد پوشیدگی مرد با زن، متفاوت است. در جامعهی اسلامی، مرد و زن باید با شخصیتشان در جامعه ظاهر شوند نه جنسیتیشان. در آفرینش مرد مظهر صلابت و قدرت و زن مظهر عطوفت و لطافت است.
1- حکمت و فواید حجاب
2- در تمامی جوامع بشری از عهد باستان تا آغاز عصر مدرنسیم، حتی در جوامع غیر دینی، زن همواره حجاب و پوشش کاملی داشت و حیا و عفاف که عامل پوشیدگی و حجاب است، ریشه در فطرت زن دارد.
حکمتهای حجاب به تنهایی میتواند هر انسانفرهیخته و منطقی را قانع کند که حجاب ضروری و مفید و بیحجابی مضر و خطرناک است.( طیّب، 87 ،ص13)
1-1 حجاب، برای دیده شدن زن
انسان موجودی مرکب از روح و جسم است و حقیقت انسانی او روح است نه بدن.
ای زن! بدن تو، حجاب و مانع دیدهشدن شخصیت توست. پس آن را بپوشان تا خودت دیدهشوی و توجهها به شخصیت انسانیات متمرکز شود. حجاب مانع دیدهشدن تو نیست بلکه برای این است که خود حقیقیات دیدهشود. بدنت را بپوشان تا خودت دیدهشوی تا هنگامی که به تو نگاه میکنند به دانش، اندیشه، اخلاق، شخصیت، حقیقت وجودی و جنبهی انسانیت توجه کنند.(همان، ص )
1-2 حجاب، عامل استحکام خانواده
حجاب باعث تحکیم پیوند خانوادگی و استحکام خانوادههاست. زنان باید پوشیده وموّقر در جامعه ظاهر شوند این به سود خود زن هم هست.
اگر بخواهیم بنیاد خانواده محکم و محیط خانه گرم و صمیمی باشد و دلبستگی مرد به زنش کم نشود و توجه بیشتری به همسرش داشته باشد باید زنها وقتی به جامعه میآیند، پوشش و وقار کافی داشته باشند. پس از این جهت هم میتوان حجاب را یک امر ضروری و منطقی تلّقی کرد.(طیّب،87 ، ص15)
1-3 حجاب، باعث بقای انگیزهی ازدواج
حجاب باعث حفظ انگیزهی ازدواج و تن دادن مرد به مسئولیتها و دشواریهای تشکیل و اداره خانواده است. اگر بخواهیم انگیزه ازدواج باقی بماند، زن به هنگام حضور در جامعه باید پوشیدگی، وقار ، متانت و سنگینی خود را حفظ کنند تا تنها راه تأمین این نیاز حیاتی برای مرد تشکیل خانواده باشد.(طیّب، 87 ، ص16)
1-4 حجاب، رمز پیشرفت و کمال جامعه
جامعهای که زن در آن با آرایش و خودآرایی، خودنمایی ظاهر میشود جامعهای با صلابت، جدی و پویایی نخواهد بود. بنابراین یکی دیگر از دلایل ضرورت حجاب این است که میخواهیم محیط جامعه و محیط کار، تلاش، علمآموزی و دانش باشد و لازمهی آن این است که جامعه محیطی کاملاً جدی و با صلابت باشد که این امر منوط به پوشش،سادگی و وقار زن است.(طیّب 87 ، ص17)
1-5 حجاب، مایهی تقویت علاقه مرد به همسرش
زنی که در جامعه حجاب اختیار میکند و زیباییها و جذابیتهای جسمیاش را منحصر و مختص شوهر خود قرار میدهد نهایت وفاداری و علاقهمندی به شوهرش را نشان میدهد که این رویه به طور طبیعی متقابل محبت شوهر را به سمت او جلب میکند.
هر چیزی که دسترسی به آن کمتر و دشوارتر باشد گرانبهاتر است. زن هر چه دست نایافتنیتر باشد، خواستنیتر است و هرچه راحت تر بتوان به او دسترسی پیدا کرد، پیش پا افتادهتر و بیارزشتر است.(طیّب، 87 ، ص19 )
1-6 حجاب، شرط تعالی معنوی
حجاب باعث پاکی و طهارت روح زن و مرد میشود و در نتیجه آن زمینهی تعالی معنوی و عروج روحانی به قلههای بلند عرفانی برای هر دوی آنها فراهم میآید. در جامعهای که زن و مرد دائم به هوسرانی و شهوت پرستی آلودهاند، نه روح زن و نه روح مرد، استعداد و لیاقت و شایستگی تجربههای معنوی و عرفانی را نخواهد داشت. زن با پوشاندن سر و پیکر خود در حجاب، دل و جان خویش را از حجابهای باطنی رها میسازد. از نظر تمام ادیان تعالی معنوی زن، مستلزم حجاب و پوشیدگی اوست.(همان، ص23)
1-7 حجاب، مایه مقبولیت زن نزد خداوند
هر محّب برای راه یافتن به دل محبوب خود را طبق سلیقه او میآراید. زنی که محّب خداست و میخواهد محبت و نظر خدا را به خود جلب کند و به بیان عامیانه میخواهد به دل خدا راه پیدا کند باید باب سلیقه خدا عمل کند. خدا زن را پوشیده دوست دارد. راه جلب نظر الهی برای زن، اختیار کردن حجاب، سادگی، وقار و متانت است؛ بنابراین اگر زن بخواهد نظر لطف و مهر خدا را به جانب خود جلب کند، راهش رعایت پوشیدگی و حجاب است.
1-8 حجاب، مایهی تقویت روح حیا و عفاف
ظاهر و باطن انسان در تعامل با هماند. رفتارهای ما در روحیات ما اثر میگذارد و روحیات ما، فشار رفتارهای ما میشوند. بی حجابی و خودآرایی، روح حیا و عفاف را در درون انسان نابود میکند. چنانچه، پوشیدگی و وقار ظاهری روح حیا و عفاف را تقویت میکند.
حیا و عفاف هم سبب میشود، زن طالب پوشیده بودن باشد. زن اگر بخواهد نه تنها روح حیا و عفاف در باطنش نابود نشود بلکه قویتر شود، باید حجاب ، وقار و متانت ظاهری را برگزیند.(طیّب، 87 ،ص30)
1-9 حجاب، زمینه ساز برخورداری یکسان زن از آرامش و شادی
یکی از ویژگیهای روانی زن، نیاز او به مورد توجه و تمجید قرار گرفتن است. اگر در جامعه نگاه به زن از منظر جسمانی باشد، زنهایی که از زیبایی ظاهری بهرهی کمتری بردهاند، مورد بیتوجهی قرار میگیرند؛ زیرا چه در جمع مردان و چه در اجتماعات خانمها، خانمهایی که زیباتر جلوه مینمایند توجه بیشتری را به سمت خود جلب میکنند.
حجاب راه توجه به زن را از منظر زیبایی جسمانی سر میکند و به نحوی همهی زنان را برای کسب کمالات معنوی و انسانی هم چون علم و اخلاق در شرایط برابری قرار میدهد تا از رهگذر این کمالات مورد توجه و تمجید قرار گیرند.(طیب، 87 ، 32)
1-10 حجاب عامل سهولت زندگی زن
زن هربار که میخواهد در جامعه حضور پیدا کند باید زحمت زیادی برای خودآرایی متقبل شود و وقت زیادی را که میتوان صرف کارهای مفید کرد باید صرف آرایش خود کند تا بتواند وارد جامعه شود. حجاب راحتی را برای زن فراهم میکند بر این اساس به خوبی میتوان فهمید که استفاده از حجاب یک کار عاقلانه و منطقی و به سود خود زن است. ( همان، ص 34)
2- فرجام بدحجابی و بی حجابی
2-1 ناشناخته ماندن منطق حجاب
اولین عاملی که سبب شدن حجاب و ضعیف بودن مراعات آن در جامعهی ماست تبین منطق حجاب بازبان مناسب برای جامعهی زنان در مقاطع مختلف سنی و تحصیلی است.(طیب، 87 ، 69)
2-2 تأخیر در ازدواج و تخریب حجاب
عامل دیگری که آسیب بدحجابی را در جامعه ایجادکرده است به تأخیر افتادن سن ازدواج، در اثر مشکلات اقتصادی از یک طرف و راحتطلبی و مسئولیتگریزی مردان از طرف دیگر است.
2-3 ضایع کردن حق شوهر
خداوند سبحان بدن و اعضای آن را به عنوان امانت به ماداده است و صاحب اصلی خداوند بزرگ است. زینت و زیبایی زن که از نعمت و امانت حق تعالی محسوب میشود نیز پس از ازدواج، مربوط به شوهرش است نه اینکه آن را در معرض دید عموم قرار دهد.(ن ک: محمدی نیا، 83 ، ص17 )
2-4 محروم از محبت
زن هر چه عفتش بیشتر باشد در قلب فرد بیشتر جای دارد و زن بیبند و بار چون ترس از خداوند در دلش نیست و عفت ندارد نمیتواند محبت شوهرش را به دست آورد.( همان، ص18)
2-5 آفت تحصیل علم
هر چقدر زن عفت بیشتری داشته باشد در تحصیل علم موفقتر است. زیرا تحصیل علم، نیازمند تمرکز فکر است و دختر یا زنی که به دنبال خودنمایی است و هر لحظه برای جلب مردان هرزه خود را به شکلی درمیآورد دیگر تمرکز حواس ندارد و در تحصیل علم موفق نخواهد بود.( ن ک: محمدی نیا ،83 ، ص18 )
2-6 تباهی شخصیت
گویند مرد، شمشیر زن و زن شمشیر ساز است. پیوسته در طول تاریخ مرد در صحنه مبارزه، علیه طاغوت از مدد زن بهرهبرده است. کمبود محبت، شخصیت و تربیت را نمیتوان با عشوه و ناز وکرشمه با نگاهکردن مردم به دست آورد؛ جز آنکه آدمی روز به روز از نظر روحی افسرده و ناامیدتر و از لحاظ جسمی، زشتتر و از نظر اجتماعی مورد تنفر انسانهای مؤمن قرار خواهد گرفت.
2-7 پاشیدگی زندگی
وقتی ارزش و ملاک در زندگی بعضیها ظواهر و تملات و مدپرستس باشد چون این گونه امور زود کهنه میشوند در نتیجه چنین افرادی مطلوب و مرادشان را هم زود ا زدست میدهند و سرانجام کار به جدایی میکشد. اصولاً در چنین خانوادههایی، چون عقل در انتخاب همسر نقشی ندارد؛ اساس خانواده زود متزلزل میشود و سرنوشت آنها جز طلاق و سرگردانی زن و بچهها و گاهی انحراف آنها چیز دیگر نیست.
از سویی زن بیحجاب و بیتقوا در اثر ناز و کرشمه و حرکات شیطانی خود باعث توجه مردان ضیعف الایمان به خود میشود. آن مردان به زنان خود بیاعتنا میشوند و سرانجام این زن بیتقوا، سبب سردی و از هم پاشیدگی زندگی یک یا چند خانواده میشود و عواقب شوم و گناه بزرگ این عمل زشت به گردن اوست. بعدها زنی هم از او زیباتر، اساس زندگی وی و خانوادهاش را از بین میبرد.(ن ک: محمدی نیا، 83 ، ص23)
2-8 تلف کردن وقت
این زنان، بسیاری از وقت خود را صرف آرایش موی سر، لباس، خودنمایی، ناز و عشوهگری در معابر و کوچه و خیابان میکنند در حالی که عمر گرانبهایی خود را میتوانند در راه تربیت فرزند و خانهداری که بالاترین ارزشهاست و یا در راه تفریحهای سالم و مطالعه و تحصیل علم بگذرانند.(ن ک: محمد نیا، 83 ،ص63)
2-9 از دست دادن اعتقادات مذهبی
اشخاصی که از فرهنگ فاسد و شیطانی غرب و کفار تقلید میکنند؛ در حقیقت گویا به فرهنگ بیگانه علاقهمند هستند. همین موضوع باعث میشود که انسان به تدریج جذب فرهنگ آنان شود . زیرا انسان وقتی طرز لباس پوشیدن و آداب و رسوم ملتی را پذیرفت رفته رفته اعتقادات باطل آنان را نیز قبول خواهد نمود و تا آنجا پیش خواهد رفت که نام فرزندان خود را نیز از نامهای کفار انتخاب میکنند و این را چه بسا که برای خود نوعی ارزش میدانند.( ن ک: محمدی نیا، 83 ، ص66)
3- پوشش و عفاف در ایران پیش از اسلام
ایرانیان نخستین کسانی بودند که کت آستیندار و نوعی شلوار ابتدایی برای سوارکاری طراحی کردند. زنان ایرانی پیش ا زاسلام، حجاب داشتند ولی حدود حجاب اسلامی، پس از اسلام رایج شد. زنان مسلمان عرب از پوششی به نام جلباب استفاده میکردند که شبیه روسری بلندی بود که تا کمر را میپوشاند؛ اما ایرانیان چادر را ترجیح دادند که سنت دیرین آنان بود.
زنان در ایران باستان، خارج از منزل، لباس گشاد بر تن میکردند یا چادر بر سر میکردند. از دورههای پیش از اسلام داشتن پوشش رویسر، به صورتهای عمامه، دستار، کلاه و تاج در بین مردان و روسری، چارقد، مقنعه و لچک دربین زنان متداول بود. البته در هر دوره، شکل و نوع این پوشش تغییر کرد. (ن ک: اسلاملو، 89 ، ص )
3-1 هخامنشیان و فرهنگ اصیل حجاب
در زمان هخامنشینان ملکههای پارسی از نگاهها به دور بودند. حجاب محدود به زنها نمیشد؛ بلکه پادشاهان ایرانی نیز حجاب داشتند. پارسها چادری مستطیل شکل به روی لباس خود میافکندند و در زیر آن، یک پیراهن بلند تا به مچ پا میکشیدند.
3-2 اشکانیان و پیشرفت حجاب
زنان اشکانی در پوشش سر و استفاده از چادر، پیشرفتهتر از زنان هخامنشی بودن و کلاهِ عمامه دار آنان تقریباً بیشتر موهای آنان را میپوشاند. بانوان پارچهای را یا به صورت شنل یا به صورت چادر یا هم چون قاسم آبادیها به دور کمر خود میبستند.
3-3 ساسانیان و عنصر مهم پوشش
ساسانبان هم مانند اشکانیان بودند؛ حتی بلندی دامن پیراهنها به قدری بود که مانع دیدن کفش میشد.
3-4 سامانیان تا ایلخانیان
در این دوران همراه چادرها از رو بندهای ابریشمی هم استفاده میشد.
3-5 صفویان و بقای فرهنگ حجاب
زنان سر خود را با پارچهای شبیه مقنعه که تا روی سینه میرسید میپوشاندند و خود با چادر سفید سر تا پا را میگرفتند و در زیر نقابشان فقط مردمک چشمانشان دیده میشد.
3-6 افشاریان- زندیان جامه پوشیده زنان
جامه زنان در خیابان به این قرار بود: پارچهای سفید که سر تا پا را میپوشاند و نقابی از موی اسب برچهره. همه زنان شلوار میپوشیدند و روی آن با پیراهنی بلند و گشاد همراه بود.
3-7 قاجاریان
پوشش اصلی زنان اول و دوم قاجار در خارج از خانه چادری به شکل کلوش یا مربع بود و صورت خود را با روبندها میوشاندد.(ن ک: اسلاملو، 89 ، ص )
4- حضور در ادیان
4-1 حضور در آیین زرتشت
تاریخچه آیین زرتشت، نشان میدهد که زرتشتیان در گذشته و حال به لزوم وجود نوعی محدودیت در پوشش و رعایت عفاف در رفتارهای اجتماعی، تأکید فراوان دارند و به ویژه در برپایی مراسم مذهبی، به دلیل تقدس آن، برای این حریم، اهمیت خاصی قائلند. زنان طبقههای بالای اجتماع در تخت روان سرپوشیده از منزل بیرون میآمدند و حتی زنان شوهردار حق نداشتند پدر و برادر خود را ببینند. برابر با روش کهن همه جوانان دختر و پسر باید آیین سدره پوشی را انجام دهند تا زرتشتی شناخته شوند.گاهی این آیین در سن بلوغ بود و گاهی قبل از رسیدن به بلوغ و امروز در ایران بین سن هفت و یازده سالگی سدرهپوش میشوند.(ن ک: اسلاملو، 89 ص )
4-2 به آیین یهود
یهودیان هم به لزوم حفظ حیا، عفاف و حجاب در حریم اجتماع، تاکید فراوان دارند؛ حتی در برخی موارد محدودیتهای پوشش در این دین برای زنان، بسیار پرنگ از سایر ادیان شناخته شدهاست.
اگر زنی در موارد زیر دیده شود ازدواجشان باطل و مهریه بر آنان تعلق نمیگیرد:
- بدون پوشش سرخود به میان مردان رود و با سبکسری به گفتگو بپردازد.
- در حضور شوهر به والدین دشنام دهد.
در خانه شوهر بلند صحبت کند و همسایگان بشنوند.
4-3 به آیین مسیحیت
زنان باید به طور کامل در حجاب و پوشیده باشند الا آنکه در خانه خود باشند زیرا فقط لباسی که او را میپوشاند از خیره شدن چشمها به سوی او مانع میگردد. زن نباید صورت خود را عریان ارایه دهد تا دیگری را با نگاه کردن به صورتش به گناه وادارد.
4-4 به آیین اسلام
در میان تمام ادیان آسمانی، تنها اسلام است که دارای کامل ترین مضامین کلام الهی است؛ چرا که تنها، مضامین معتبر سایر ادیان را دربردارد، بلکه دربردارنده پیامهای تکمیلی خداوند است. به علاوه خداوند به واسطه پیامبر خاتم و ائمه معصومین (علیهم السلام) هم حجت را بربندگان خویش تمام کرده و هم تفسیر وحی و سیره عملی را هم به بشر آموخته است.(ن ک: اسلاملو،89 ، ص )
5- دیدگاه رهبر معظم و امام خمینی (ره)
5-1 نظر رهبر فرزانه انقلاب درباره چادر
«من میگویم چادر هم بهترین نوع حجاب است و هم نشانه ملی ماست لباس رسمی زن میتواند چادر باشد. البته میتوان محجّبه بود ولی چادر نداشت. عدهای از چادر فرار میکنند؛ به خاطر اینکه هجوم تبلیغاتی غرب دامنگیرشان نشود.
تصور نکنید اگر ما به فرض این که چادر را کنار گذاشتیم یا آن مقنعه کذایی را درست کردیم دست از سر ما برمیدارند، آنها به این چیزها قانع نیستند، بلکه میخواهد همان فرهنگ منحوس را دراین جا مثل زمان شاه که زن اصلاً حجاب و پوشش نداشت عمل کنند.»
5-2 دیدگاه رهبر معظم انقلاب درباره بدحجابی
«آیا جنایتی از این بزرگتر نسبت به زن هست که زن را با آرایش و مد و جلوهگری زیورآلات سرگرم کنند و از او به عنوان یک ابزار و وسیله استفاده کنند. امروز سرو سینه را از زیورآلات پرکردن و آرایش و مد و لباس خود قراردادن برای زن انقلابی مسلمان ایران، ننگ است. آن زنی که در پی اینگونه چیزهاست از ارزش پایین برخورداراست.طلا برای زن ارزش آفرین نیست، بیاعتنایی به طلا ارزش آفرین است. مد برای زن ارزش آفرین نیست، بیاعتنایی نسبت به مدهای دامگونه ساخته و پرداخته دشمنان برای زن، ارزش است.» ( محمدی نیا، 83 ، ص77)
5-3 نظر امام خمینی(ره) در مورد بدحجابی
«ازجنایتهای بزرگی که به ملت ما شد…. بانوان ما را ملعبه کردند. بانوان ما را مثل عروسکها کردند. اینها میخواستند زن را مثل شی، مثل یک چیز، مثل یک متاع، به این دست و آن دست بسپارند.
زن هم باید از فساد اجتناب کند. زنها نباید ملعبه جوانهای هرزه بشوند. زنها نباید مقام خودشان را منحط کنند و خدای ناخواسته بزک کرده بیرون بروند و در انظار مردم فاسد قرار گیرند. زنها باید انسان باشند. زنها باید تقوا داشته باشند. زنها اختیار دارند؛ همانطوری که مردها اختیار دارند. آنهایی که قصد دارند زنان را ملعبه مردان و ملعبه جوانان فاسد قرار بدهند جنایتکار هستند.
زنها نباید فریب بخورند. زنها گمان نکنند این مقام زن است که بزک کرده با سرباز و لخت بیرون برود، این مقام زن نیست، این عروسک بازی است نه زن! زن باید شجاع باشد. زن باید در مقررات اساسی مملکت دخالت کند. زن آدم ساز است. زن مربی انسان است.
اینجانب به زنان توصیه میکنم که رفتار زمان طاغوت را فراموش کنند و ایران عزیز را متعلق به خودشان و فرزندانشان است به طور شایسته بسازند.» (محمد نیا، 83 ، ص 75)
5-4 قسمتی از نامه چارلی چاپلین به دخترش
«دخترم! هیچ کس و هیچ چیز دیگر را در این جهان نمیتوان یافت که شایسته آن باشد که دختری ناخن پای خود را به خاطر آن عریان کند …. برهنگی بیماری عصر ماست. به گمان من تن عریان تو باید از آن کسی باشد که روح عریانش از آن توست.» (اسلاملو،89)
5-5 سخن گاندی درباره زن
«مادام که در اجتماع، وجود زن تنها وقف لذت بخشیدن بر مرد است، ماهمه باید به نام مرد، سر از شرم به زیر افکنیم. من ترجیح میدهم که نسل انسان نابود شود تا اینکه بماند و با تبدیل زن یا ظریفترین مخلوق الهی به یک وسیله عیاشی و شهوترانی برای مرد، از هر حیوانی پستتر گردد.»
6- استشهاد
6-1 تکیه بر وحی
عاقبت آنان که عفاف نمیورزند: تازیانه برای زناکار:
«هریک از مرد وزن زناکار را صدر تازیانه بزنید؛ و نباید رأفت( و محبت کاذب) نسبت به آن دو شما را از اجرای حکم الهی مانع شود….»( سوره نور/ آیه 2)
عدم جواز ازدواج با افراد زناکار
«مردزناکار با زن زناکار یا مشرک ازدواج نمیکند؛ وزن زناکار را، جز مرد زناکاریا مشرک، به ازدواج خود در نمیآورد….» (سوره نور/ آیه 3)
عاقبت اتهام زدن به پاکدامنان
«…وکسانی که آنان(پاکدامن)را متهم میکنند سپس چهار شاهد (برمدعای خود) نمیآورند، آنها را هشتاد ضربه تازیانه بزنید و شهادتشان را هرگز نپذیرند و آنها همان فاسق آنند…. » ( سوره نور/ آیه 4)
مردان عفیف
دستور قرآنی برای مردان، شامل: عفت نگاه(پایین انداختن چشم و حفظ فرج(پاکدامنی):
« قُل لِّلْمُؤْمِنِينَ يَغُضُّوا مِنْ أَبْصَارِهِمْ وَيَحْفَظُوا فُرُوجَهُمْ ذَلِكَ أَزْكَى لَهُمْ إِنَّ اللَّهَ خَبِيرٌ بِمَا يَصْنَعُونَ» (سوره نور/ آیه 30) «به مردان با ایمان بگو: دیده فرو هند و پاکدامنی ورزند، که این برای آنان پاکیزهتر است، زیرا خدا به آنچه میکنند آگاه است.»
زنان عفیف:
دستور قرآنی برای زنان، شامل: عفت نگاه و حفظ فرج و آشکار نکردن زینت و انداختن روسری به گردن و سینه و سر:
« وَقُل لِّلْمُؤْمِنَاتِ يَغْضُضْنَ مِنْ أَبْصَارِهِنَّ وَيَحْفَظْنَ فُرُوجَهُنَّ وَلَا يُبْدِينَ زِينَتَهُنَّ إِلَّا مَا ظَهَرَ مِنْهَا وَلْيَضْرِبْنَ بِخُمُرِهِنَّ عَلَى جُيُوبِهِنَّ ….» (سوره نور / آیه 31)
«… و به زنان با یمان بگو: دیدگان خود را (از هر نامحرمی) فرو بندند و پاکدامنی ورزند و زیورهای خود را آشکار نگردانند مگر آنچه که[طبعاً] از آن پیداست و باید روسری خود را بر گردن خویش (فرو) اندازند،…. » (قرآن کریم)
6-2 گواهی اولیا خدا (علیهم السلام)
اولیا خدا تنها چشمه جوشان متصل به وحیاند و خداوند کلید سعادت و چراغ راه آدمی را دردستان معصومین (ع) به ودیعه گذاشتهاست آنها آمدند تا انسان را از سر درگمی در بیراههها نجات دهند.
رسول خدا (ص) فرمودند: برای زن سزاوار نیست که هنگام بیرون رفتن از خانه لباسش را جمع و فشرده کند.
از امیرالمؤمنین (ع) پرسیدند: چشم را چه چیز میشود از مناظر شهوت انگیز پوشاند؟ فرمودند با تسلیم شدن و تحت نفوذ و محبت در آوردن برای خدایی که پنهان و آشکار را میداند.
حضرت داود به فرزند خود فرمود: ای فرزند من! در دنبال شیر حرکت کن ولی در پشت زن راه مرو که شیطان لعین گفته است: نگاه کردن کمان قوی من است و تیری است که هرگز راه خطا نمیپوید.
رسول خدا (ص) فرمودند:«عامه اهل النار النساء» بیشتر جهنمیان از زنان بی تقوا باشند.( نهج الفصاحه، ص409) هم چنین فرمودند:«انَّ اَقلَّ ساکنی الجنهِ النساء» کمترین ساکنان بهشت، زنان بیتقوا هستند.(کنز العمال، ج 16، ص 284) و باز فرمودند: «دو گروه اهل جهنم هستند؛ از جمله زنان بد حجابی که در ضمن اینکه پوشیدهاند برهنه و عریانند. آنان برای فتنه و فریب دادن مردان خود را آرایش و زینت میکنند و مانند کوهان شتر سبکسر، موهای خود را بیرون می گذارند. این زنان نه داخل بهشت خواهند شد و نه بوی بهشت به مشامشان خواهد رسید.»
و نیز فرمودند: «… فالعَنُونَهُنَّ فإنهُنَّ معلوناتٌ.» این زنان را (درصورتی که هدایت نمیشوند و به فساد ادامه میدهند) لعنتشان کنید، زیرا مورد لعنت خداوند بزرگ قرار گرفتهاند.
حضرت علی (ع) فرمود:« برشما لازم است لباس ضخیم (دربرابر نامحرم و بیرون از منزل) بپوشید. هرکسی که لباسش نازک است، دین او هم مثل لباسش ضعیف و نازک است» (وسائل شیعه، ج 3 ، ص 357 )
رسول خدا (ص) فرمودند: سه گروه هرگز داخل بهشت نمیشوند:
1- کسی که نسبت به ناموس و عفت خود بیتفاوت است.
2- زنی که خود را درلباس و حرکات و امور دیگر شبیه مرد سازد.
3- شرابخور
نتیجه گیری
از مبحثی که ارایه شد چنین دریافت میشود که :
لباس نمایانگر حالات روحی، ایمانی و شخصیت افراد است. زنی که با لباس و جوراب نازک بیرون میآید عملش از درون خالی و اعتقاد ضعیف وی به خداوند و روز قیامت خبر میدهد و بالعکس زن پوشیده و با عفت درونی پاک و اعتقاد قوی دارد که خویشتن را نیازمند جلب توجه دیگران نمیبیند.
نمودار 1- معانی حجاب
نمودار 2 - آثر و فواید حجاب
نمودار 3- فرجام بدحجابی و بی حجابی
کتابنامه
- اسلاملو، نعیمه (ودیگران) (1389) بهترین حضور، تهران:تلاوت آرامش، چاپ چهارم.
- پاینده، ابوالقاسم(1362) نهج الفصاحه، قم:عصر ظهور
- تقوی، سید حسین، (1394)، آیین زندگی، قم:مجیر، چاپ دوم.
- زواریان، زهرا، (1389)، رایحه نجابت، تهران: مدرسه، چاپ هفدهم.
- حائری شیرازی محمد صادق (1373) تمثیلات،قم:شفق
- حر عاملی محمدبن حسن(1365)وسایل شیعه،تهران: مکتب اسلامیه
- شجاعی، محمد، (1390)، درّ وصدف، قم: محیی، چاپ یازدهم.
- صلاحی اصفهانی، سهیلا، ( 1387)، راز هدیه خدا در نامههای دخترانه، تهران :مرکز امور زنان و خانواده نهاد ریاست جمهوری ، چاپ اول.
- طیب، مهدی،(1387)، حجاب و حقوق زن در ترازوی اندیشه و ایمان، تهران: سفینه، چاپ اول.
- محمدی نیا، اسدالله، (1383)، برهنگی زنان، قم: سبط اکبر(علیه اسلام)، چاپ اول.
- متقی: علی بن حسام الدین(1372)کنز العمال،بیروت:موسسه الرسانه
- معین، محمد(1381)فرهنگ معین ،تهران:دبیر
- مطهری ،مرتضی، مسئله حجاب، قم: صدرا.
- نیریزی، احمد،(1390)، قرآن کریم، قم: دانش، چاپ اول.
فرم در حال بارگذاری ...
آخرین نظرات