اهمیت و آداب مسجد از دیدگاه آیات و روایات
چکیده
بررسی صحیح ابعاد آثار هر پدیده به درک درست از مفهوم علمی و اجتماعی آن است. به ویژه اگر موضع گیری های دین و آموزه هایش زمینه ساز عمل به آموزه های دینی باشد. از جمله آموزه های دینی؛ اسلامی دانستن جایگاه مسجد و اهمیت آن است. لذا محققین تحقیق حاضر را با محوریت قرآن و رهنمودهای اهل بیت (ع) به شیوه فیش برداری کتابخانه ای و با هدف بنیادی کاربردی مفهوم مسجد را در ابعاد دنیوی ضروری ریشه یابی کرده و اهمیت و جایگاه ویژه آن را مورد بررسی قرار داده اند. حال اینکه محققین با تاثیرپذیری از بخش آداب و اخلاق درباره موضوع مورد نظر سعی دارد غالب مباحثی چون اهمیت مسجد در آیات و روایات، آثار پیرامون آن در دنیا و آخرت را مورد بررسی قرار دهد تا در نهایت انسان را به حیات طیبه ای که مناسب اوست برساند.
کلیدواژه: مسجد، اهمیت، آیات، روایات، آداب
مقدمه
تاریخ بشری نشان می دهد که انسان از رپزگاراتی قدیم همواره در این فکر بوده است که روزنه هایی نظاره گر جهان باشد و به پیوندی روحانی و ارتباطی قلبی با معبود خود دست یابد. از اینرو هرگاه فرصت مناسبی می یافته است در گوشه ی خلوتی به دور از غوغای جهان مادی سرود نیایش سر می داده و به راز و نیاز با معبود خویش در جایگاهی مقس که معبد، کلیسا،مسجد و … نام داشته و از جایگاه ویژه ای برخوردار بوده می پرداخته است.
در آیین اسلام به طور قطع می توان اذعان داشت بعد از کعبه که خانه خداست عین مکان (مسجد) بوده و اهمیت و قداست این مکان عبادی که سرآغاز مرکز اجتماع پرورش افکار نو، بدیع در محیطی امن، با طراوت به کمال رساندن انسان و فراهم ساختن فضایی جهت خدایی شدن بوده است.
آنچه که امروز از رفتارها و سنت های دینی از پیامبر اکرم (ص) و ائمه اطهار به ما رسیده است، این است که مکان انتقال این پیام های الهی مساجد بوده است که از طریق اقامه نماز، خطابه ها و تبلیغ به گوش ما رسیده است.
با توجه به مطالب فوق در راستای فهم بیشتر این مهم، پژوهش حاضر با عنوان اهمیت و آداب مسجد در آیات و روایات است که محققان با محوریت قرآن کلام اهلبیت (ع) تحقیق را به شیوه فیش برداری و با اهداف بنیادی در چند بخش از جمله اهمیت مسجد در آیات و روایات، اهمیت مسجد در سیره معصومان، آداب حضور در مسجد و …. جمع آوری نموده اند.
گفتار اول: مسجد در آیات قرآن
کلمه مسجد به صورت مفرد و جمع ۲۸ مرتبه در قرآن کریم آمده است. از این تعداد ۱۵ بار به لفظ «الحرام» اضافه شده است یعنی درباره مسجد الحرام که با فضیلت ترین مساجد است سخن به میان آمده است. زیاد بودن این تعداد نسبت به کل آیات مسجد هم طبیعی است زیرا مسجد الحرام بهترین مسجد و مکان مقدسی است که بخشی از ارکان مهم حج و عمره در آن انجام می شود. کلمه مسجد ۳ بار نیز به صورت جمع و با کلمه جلاله «الله» ترکیب شده (مساجدالله)، این کلمه یک بار نیز به «الاقصی» اضافه شده که در آیه اول سوره مبارکه اسراء است.[1]
یکی از این ۲۸ آیه هم راجع به مسجد پر فضیلت «قبا» است؛ « لَمَسْجِدٌ أُسِّسَ عَلَى التَّقْوى مِنْ أَوَّلِ يَوْمٍ أَحَقُّ أَنْ تَقُومَ فيهِ فيهِ رِجالٌ يُحِبُّونَ أَنْ يَتَطَهَّرُوا وَ اللَّهُ يُحِبُّ الْمُطَّهِّرينَ»[2]: آن مسجدی که از روز نخست بر پایه تقوا بنا شده شایسته تر است که در آن (به عبادت) بایستی در آن مردانی هستند که دوست دارند پاک باشند و خداوند پاکان را دوست دارد.
اما آیاتی که مربوط به مسجد خاصی مثل مسجدالحرام، مسجدالاقصی و مانند آن نیست بلکه مربوط به همه مساجد است، حدود یک سوم آیات ۲۸ گانه مسجد می شود که مفاد آن ها مطالب زیر را تشکیل می دهد.
۱. آبادانی و تعمیر مساجد
۲. زینت ظاهری و باطنی برای ورود به مساجد
۳. احکام مربوط به اعتکاف در مساجد
۴. توجه به توحید و دوری از هر گونه شرک در مساجد در هنگام عبادت
۵. توبیخ افراد و گروههایی که از یاد خدا در مساجد جلوگیری می کردند.
۶. حفظ مساجد به عنوان یکی از علت های جهاد در راه خدا
۷. توجه به قبله هنگام عبادت در مسجد
۸. مسجد و محل عبادت ساختن قبور انبیاء و انسان های والامقام به عنوان احترام آنها
البته در آیات مربوط به مسجدالحرام نیز (که ۱۵ آیه) می باشد از اهمیت و ارزش مسجد و احکام و معارفی راجع به آن یاد شده است، کما اینکه در آیات مربوط به مسجدالاقصی مهمترین مسئله ای که به آن پرداخته شده معراج رسول خدا (ص) است. در برخی از آیات قرآن کریم بدون آوردن کلمه مسجد هم سخن از آن به میان آمده است. چنانچه در دو آیه زیر از آن به «بیتی» یعنی خانه من تعبیر شده است.[3]
« وَ عَهِدْنا إِلى إِبْراهيمَ وَ إِسْماعيلَ أَنْ طَهِّرا بَيْتِيَ لِلطَّائِفينَ وَ الْعاكِفينَ وَ الرُّكَّعِ السُّجُودِ»[4]: و ما به ابراهیم و اسماعیل امر کردیم که خانه مرا برای طواف کنندگان و مجاوران و رکوع و سجود کنندگان پاک و پاکیزه کنید.
و آیه: « طَهِّرْ بَيْتِيَ لِلطَّائِفينَ وَ الْقائِمينَ وَ الرُّكَّعِ السُّجُودِ»:[5] و خانه ام را برای طواف کنندگان قیام و رکوع و سجده کنندگان پاک کن.
علاوه بر آن آیه ۳۶ سوره مبارکه نور نیز در تفاسیر به مسجد تفسیر شده و یا از مصادیق آن قلمداد شده است: « في بُيُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَنْ تُرْفَعَ وَ يُذْكَرَ فيهَا اسْمُهُ يُسَبِّحُ لَهُ فيها بِالْغُدُوِّ وَ الْآصالِ»؛ (آن نور) در خانه هایی است که خداوند اذن فرموده بالا برده و بزرگ داشته شوند در آنها نام او یاد شود و او را در آنجا بامدادان و شامگاهان به پاکی ستایند.
چهار مرتبه هم لفظ «محراب» به کار رفته که آیات آن عبارتند از: آیات ۳۷ و ۳۹ سوره مبارکه آل عمران، آیه ۱۱ سوره مبارکه مریم و آیه ۲۱ سوره مبارکه ص. البته کلمه محراب به معنی محل جنگ است، مناسب این معنی با مسجد این است که در حقیقت در محراب عبادت انسان عابد در جنگ با شیطان است. در گذشته نیز در معابد محلی جداگانه وجود داشته که با بلندی و ارتفاعی که نسبت به سایر قسمت های معابد داشته از آنها ممتاز بوده است. همچنانکه اکنون محراب مساجد از سطح مسجد ممتاز است گرچه معمولا از سطح مسجد که پایین تر ساخته می شود ولی به هر حالاز بقیه مسجد ممتاز است.[6]
فهرست کامل آیات قرآن درباره مسجد که تفسیر آنها به تدریج در ضمن مباحث گوناگون خواهد آمد:
الف) لفظ مسجد به صورت مفرد
۱. سوره بقره ۶ مرتبه آیات ۱۹۶-۱۹۱-۱۵۰-۱۴۹-۱۴۴-۲۱۷
۲. سوره مائده یک مرتبه آیه ۲
۳. سوره اعراف ۲ مرتبه آیات ۲۹ و ۳۱
۴. سوره انفال یک مرتبه آیه ۳۴
۵. سوره توبه ۴ مرتبه آیات ۷-۱۹-۲۸-۱۰۸
۶. سوره اسراء ۲ مرتبه آیات ۱و۷
۷. سوره فتح ۲ مرتبه آیات ۲۵و۲۷
ب) لفظ مسجد به صورت جمع «مساجد»
۱. سوره بفره ۲ مرتبه آیات ۱۱۴ و ۱۸۷
۲. سوره توبه ۲ مرتبه آیات ۱۷ و ۱۸
۳. سوره حج یک مرتبه آیه ۴۰
۴. سوره جن یک مرتبه آیه ۱۸
ج) لفظ مسجد به صورت منصوب «مسجدا»
۱. سوره توبه یک مرتبه آیه ۱۰۷
۲. سوره کهف یک مرتبه آیه ۲۱.
گفتار دوم: اهمیت مسجد
بدون شک مسجد در آیین اسلام از ارزش و اهمیت فوق العاده ای برخوردار است و این حقیقت هم در آیات قرآن متجلی است و هم در روایاتی که از پیشوایان رین رسیده نمودار است. علاوه بر اینها تاریخ اسلام و سیره پیامبر اکرم (ص) و ائمه اطهار (علیهم السلام) بیانگر عظمت و جایگاه ویژه مسجد است.
- اهمیت مسجد در آیات قرآن
۱. نسبت دادن مسجد به خدا: در برخی از آیات قرآن مساجد به لفظ «الله» اضافه شده و این بدان معناست که این مکان مقدس و از آن خداست و به حق تعالی تعلق دارد. چنانچه در آیات ذیل به آن تصریح شده است:
« إِنَّما يَعْمُرُ مَساجِدَ اللَّهِ مَنْ آمَنَ بِاللَّهِ وَ الْيَوْمِ الْآخِرِ وَ أَقامَ الصَّلاةَ….»[7]: مساجد خدا را تنها کسی آباد می کند که ایمان به خدا و روز قیامت آورده باشد و نماز را بر پا دارد…
« ما كانَ لِلْمُشْرِكينَ أَنْ يَعْمُرُوا مَساجِدَ اللَّهِ شاهِدينَ عَلى أَنْفُسِهِمْ بِالْكُفْرِ …»[8]: مشرکان حق ندارند مساجد خدا را آباد کنند در حالی که به کفر خویش گواهی می دهند ….
« وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ مَنَعَ مَساجِدَ اللَّهِ أَنْ يُذْكَرَ فيهَا اسْمُهُ وَ سَعى في خَرابِها…»[9]: و کیست ستمکارتر از آن کس که از بردن نام خدا در مساجد او جلوگیری کرد و در ویرانی آنها تلاش کرد…
اینکه خانه ای مقدس که محل عبادت است و در کلام وحی به خداوند منسوب شده و از آن او می بلشد، ارزشفوق العاده آن را می رساند چنانچه در دو آیه دیگر خداوند از مسجد به عنوان «خانه من» یاد کرده است:
« وَ عَهِدْنا إِلى إِبْراهيمَ وَ إِسْماعيلَ أَنْ طَهِّرا بَيْتِيَ لِلطَّائِفينَ وَ الْعاكِفينَ وَ الرُّكَّعِ السُّجُودِ:[10] و ما به ابراهیم و اسماعیل امر کردیم که خانه مرا برای طواف کنندگان و مجاوران و رکوع و سجود کنندگان پاک و پاکیزه کنید.
« طَهِّرْ بَيْتِيَ لِلطَّائِفينَ وَ الْقائِمينَ وَ الرُّكَّعِ السُّجُودِ»:[11] و خانه ام را برای طواف کنندگان قیام و رکوع و سجده کنندگان پاک ساز.
این نهایت لطف پروردگار و عنایت او به این مرکز عبادی است کما اینکه وقتی سخن از دعا به میان آمده می فرماید:
« وَ إِذا سَأَلَكَ عِبادي عَنِّي فَإِنِّي قَريبٌ أُجيبُ دَعْوَةَ الدَّاعِ إِذا دَعانِ فَلْيَسْتَجيبُوا لي وَ لْيُؤْمِنُوا بي لَعَلَّهُمْ يَرْشُدُونَ»[12]:
و هنگامی که بندگان من، از تو درباره من سوال کنند(بگو) من نزدیکم! دعای دعا کننده را به هنگتمی که مرا می خواند پاسخ می دهم پس باید دعوت مرا بپذیرند و به من ایمان بیاورند تا راه یابند (به مقصد برسند)
مفسران در اینجا گفته اند این منتهای توجه و لطف خدا به انسان است که می فرماید: «وقتی (بندگان من) از تو درباره من سوال می کنند من به آنها نزدیکم، دعای کسی که مرا می خواند اجابت می کنم آنگاه که مرا بخواند. پر واضح است که خدای سبحان جسم نیست تا نیازمند خانه باشد بلکه کلمه بیتی در آیات قرآن همانند کلمات «عبادی» و «شهر الله» است که به منظور کرامت و بزرگداشت بندگان و ماه رمضان و کعبه است.[13] و در سوره مبارکه جن نیز با صراحت مساجد را متعلق به خداوند دانسته و از شرک ورزیدن به آن نهی فرموده است: « وَ أَنَّ الْمَساجِدَ لِلَّهِ فَلا تَدْعُوا مَعَ اللَّهِ أَحَداً: و این مساجد برای خداست، پس هیچ کس را با خدا نخوانید![14]
۲. خانه های رفیع و بلند مرتبه
از جمله آیاتی که دلالت بر اهمیت مسجد در اسلام دارد آیه ۳۶سوره مبارکه نور است که می فرماید: « في بُيُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ أَنْ تُرْفَعَ وَ يُذْكَرَ فيهَا اسْمُهُ يُسَبِّحُ لَهُ فيها بِالْغُدُوِّ وَ الْآصالِ» قبل از این آیه سخن از نور خداست که کنایه از هدایت الهی است که می فرماید: « اللَّهُ نُورُ السَّماواتِ وَ الْأَرْضِ مَثَلُ نُورِهِ كَمِشْكاةٍ فيها مِصْباحٌ الْمِصْباحُ في زُجاجَةٍ الزُّجاجَةُ …»: خداوند نور آسمان و زمین است مثل نور خداوند همچون چراغدانی است که در آن چراغی (پرفروغ) باشد، آن چراغ در حبابی قرار گیرد، حبابی شفاف و …» حال می فرماید این نور الهی و هدایت در کجا وجود دارد؟! في بُيُوتٍ أَذِنَ اللَّهُ …« در خانه هایی که خداوند اذن داده که بنا شوند و تعظیم و توقیر شوند خانه هایی که در آنها هر بامداد و شامگاه نام خدا برده می شود.»
اینکه مراد از این خانه ها که در آیه اینگونه از آن ها با عظمت یاد شده چیست؟مفسران نظرات مختلفی دارند، برخی گفته اند مراد مساجد هستند چنانچه تفسیر کبیر رازی می گوید: اکثر مفسرین این نظر را دارند.[15] مرحوم علامه طباطبایی نیز قدر متین از آن را مساجد می داند.[16] تفسیر نمونه نیز مساجد را از مصادیق این خانه های نورانی دانسته است.[17] برخی هم اعتقاد دارند که منظور همه مساجد نیستند بلکه چهار مسجد با ارزش است که توسط پیامبران الهی (ص) بنا شده اند؛ یعنی مسجد الحرام که توسط حضرت ابراهیم و اسماعیل (ع) بنا شد،مسجد الاقصی که توسط حضرت داوود و سلیمان ساخته شد و مسحجد النبی و مسجد قبا که پیامبر اسلام آنها را بنا نهاده است. این نظر را مولف تفسیر کبیر به برخی از مفسرین نسبت داده است. او قول دیگری هم دارد که مراد از «بیوت» را مسجد الاقصی می داند چرا که در آن مسجد ده هزار قندیل وجود دارد که به سطح مسجد نورافشانی می کنند.[18]
تفسیر دیگری که بر اساس آیات و روایات وجود دارد این است که منظر از بیوت خانه های انبیاءالهی است، در تفسیر مجمع البیان آمده است؛ هنگامی که پیامبر اسلام این آیه را تلاوت فرمودند از آن حضرت سوال شد که مراد از این خانه ها چه خانه هابی است؟ حضرت فرمودند: «خانه های پیامبران» ابابکر پرسید: این خانه (با اشاره به خانه علی بن اب طالب و فاطمه زهرا (س)) هم از جمله همان خانه هست که در آيه آمده؟ فرمودند:نعم من افاضلها: بله از برترین این خانه هاست.[19]
به هر حال آنچه مسلم است از مصادیق بارز و قطعی این خانه ها مساجد هستند زیرا مساجد هستند که باید مورد تعظیم قرار گیرند و از ناپاکی ها و گناهان دور باشند. منظور از «رفعت» هم بلندی ساختمان آنها نیست بلکه تکریم و احترام آنها هم مورد توجه است. در مساجد است که بیش از هر جای دیگری نام و یاد خدا برده می سود و نماز و تلاوت قرآن در آن ها محقق می شود. در مساجد است که هر صبح و شام با اقامه نماز و جماعت نام خدا برده می شود.
روایتی نیز موید این مطلب است؛ پیامبر اکرم (ص) فرمودند: «المساجد بیوت الله فی الارض و هی تضیء لاهل السماء کما تضیء النجوم لاهل الارض[20]…: مساجد خانه های خدا در زمین است و آنها برای اهل آسمان (فرشتگان) می درخشند آنچنان که ستارگان برای اهل زمین درخشش دارند.»
۳. ستمکارترین افراد منع کنندگان از یاد خدا و خراب کنندگان آن هستند: در آیه ای از قرآن چنین آمده است: « وَ مَنْ أَظْلَمُ مِمَّنْ مَنَعَ مَساجِدَ اللَّهِ أَنْ يُذْكَرَ فيهَا اسْمُهُ وَ سَعى في خَرابِها…»[21]: و کیست ستمکارتر از آن کس که از بردن نام خدا در مساجد او جلوگیری کرد و در ویرانی آنها تلاش کرد…
آنچه از شان نزول های مطرح شده درباره آیه بر می آید این است که این آیه درباره کسانی نازل شده که در صدد تخریب مساجد برآمده بودند؛ مثل تخریب بیت المقدس و آتش زدن آن توسط مسیحیان به رهبری فطلوس و نیز جلوگیری از ورود پیامبر اسلام به مسجد الحرام در شهر مکه و همچنین تخریب مساجد مسلمانان در مکه توسط مشرکان پس از هجرت آنها به مدینه منوره.[22]
چنانچه در عصر خود نیز شاهد تخریب مساجد مهم و تاریخی مسلمانان در گوشه و کنار جهان هستیم نمونه بارز آن خراب کردن مسجد بابری در هندوستان است که توسط بت پرستان هندو و در سال های اخیر اتفاق افتاد. برخورد مشرکان و کفار در طول تاریخ با مساجد از یک طرف و قرار گرفتن آنها در قرآن بعنوان ستمکار ترین افراد به دلیل جلوگیری از یاد خدا در مساجد و تخریب آنها همگی حکایت از عظمت مسجد دارد. به همین دلیل مسرکان و دشمنان خدا چشم دیدن این مراکز عبادی را ندارند و اینگونه بناها را سد راه اهداف پلید خود می دانند هر چند تخریب مساجد توسط ٔآنها تنها خراب کردن بنای آنها نیست بلکه از بین بردن یا کمرنگ کردن برنامه های معنوی و فرهنگی آن هم هست ولی این هم بخشی از برنامه های دشمنان اسلام است، چرا که آنان از وجود بناهای دینی هم ترس و وحشت دارند، تعبیر «و من اظلم: چه کسی ستمکارتر است« فقط ۱۵ بار در قرآن آمده است آن هم در موارد بسیار مهم و حساس مثلا درباره تکذیب کنندگان آیات الهیِ، کسانی که به خدا دروغ و افترا می زنند در مورد کتمان شهادت، روی گرداندن از آیات الهی و نیز درباره موضوع مورد بحث یعنی ممانعت از یاد خدا در مساجد و تلاش در جهت تخریب آنها. بدون تردید آمدن این تعبیر و ستمکار خواندن تخریب کنندگان مسجد ارزش و بزرگی آن را می رساند. به ویژه آنکه این مسئله در کنار تکذیب کردن آیات خدا و دروغ و افترا بستن بر او و مسائلی از این قبیل آمده ه هر یک از آنها از بزرگترین گناهان هستند.
در پایان آیه مورد بحث درباره آنها که از یاد خدا در مساجد جلوگیری می کنند و سعی در خرابی آنها دارند فرموده است: «برای آنها در دنیا خواری و رسوایی و در آخرت عذاب بزرگ است». بنابراین مساجد سنگر مبارزه با کفر و خار چشم دشمنان دین خداست لذا آنها سعی در تخریب اینگونه مکان ها دارند به علاوه روح مسجد و حیات معنوی آن به این است که در آن یاد خدا بشود و این آن چیزی است که دشمنان خدا از آن می ترسند و آن ها را به عکس العمل های سخت وادار می کند. همچنین باید توجه داشت که تخریب مساجد هم با خرابی ظاهر آن محقق می شود و هم با خراب کردن روح معنوی و برنامه های فرهنگی و مذهبی آن.
۴. از فلسفه های جهاد در راه خدا حفظ مساجد است؛ در آیه ۴۰ سوره مبارکه حج به این نکته اشاره شده که بیانگر عظمت مساجد است: « وَ لَوْ لا دَفْعُ اللَّهِ النَّاسَ بَعْضَهُمْ بِبَعْضٍ لَهُدِّمَتْ صَوامِعُ وَ بِيَعٌ وَ صَلَواتٌ وَ مَساجِدُ يُذْكَرُ فيهَا اسْمُ اللَّهِ كَثيراً وَ لَيَنْصُرَنَّ اللَّهُ مَنْ يَنْصُرُهُ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِيٌّ عَزيزٌ»: و اگر خداوند (ظلم و تجاوز) بعضی از مردم را بوسیله بعضی دیگر دفع نمی کرد هر آینه دیرها و صومعه ها و معابد یهود و نصاری و مساجدی که نام خدا در آن بسیار برده می شود ویران می گشت و خداوند کسانی را که یاری او کنند و (از آیینش) دفاع نمایند یاری می کند، خداوند قوی و شکست ناپذیر است.
وقتی برنامه دشمنان دین و مستکبران خراب کردن مساجد و از بین بردن نام و یاد خدا و ارزش ها و احکام الهی است و معابد و مساجد نام خدا را زنده نگاه می دارند، طبعا آنها به نابودی این مراکز همت می کنند چرا که آنها این گونه مراک دینی را بزرگترین مانع رسیدن به اهداف شوم و پلید خود می دانند و ار فرصتی پیدا کنند همه مساجد خدا را ویران می کنند. لذا خداوند جهاد را تشریع کرد تا یکی از فلسفه های آن که حفظ مساجد و معابد و مراکز دینی است تحقق یابد.[23]
جهاد در راه خدا و دفاع از مراکز دینی آنقدر ارزش دارد که در پایان آیه فوق خداوند وعده یاری اش را تکرار و بر آن تاکید می کند: « وَ لَيَنْصُرَنَّ اللَّهُ مَنْ يَنْصُرُهُ إِنَّ اللَّهَ لَقَوِيٌّ عَزيزٌ» یعنی به طور مسلم خداوند کسانی را که او را یاری کرده و ز دین خدا و مراکز عبادت و یادش دفاع نمایند یاری می کند. بدون شک این وعده الهی تحقق یافتنی است چرا که او قوی و شکست ناپذیر است. ینابراین مساجد به قدری اهمیت دارند که گاه برای حفظ و نگهداری آنها باید جنگید و بلکه جان داد. مخصوصا با توجه به اینکه مهمترین برنامه دشمن نابودی مراکز دینی بیدار کننده است و معابد نشانه حضور دین در جامعه است.[24]
- اهمیت مسجد در روایات
صدها روایت از رسول خدا (ص) و ائمه اطهار (ع) درباره مسجد و اهمیت آن وارد شده است که بیان برخی از آنها برای اثبات این مدعا کافی است.
۱. مساجد خانه های خدا؛ برخی از روایات هماهنگ با قرآن مسجد را خانه خدا دانسته و آنها را به حق تعالی نسبت می دهد؛ امام صادق (ع) می فرمایند: «انما امر بتعظیم لانها بیوت االه فی الارض: به درستی که امر شده به بزرگداشت مساجد زیرا آنها خانه های خداوند در روی زمین هستند »[25]
۲. محبوب ترین سرزمین نزد خدا: در روایتی محبوبترین مکان ها را مساجد معرفی می کند؛ قال رسول الله (ص): «احب ابلاد الی لله مساجدها: محبوبترین سرزمین ها مساجد هستند»[26]
۳. مساجد بازار آخرت: در حدیث دیگری مساجد را بازار آخرت نامیده اند؛ قال رسول الله (ص): «المساجد سوق من اسواق الاخره: مساجد بازاری از بازارهای آخرت هستند»[27]
۴. خانه های نورانی آسمان؛ در حدیث قدسی از این مکان مقدس اینگونه یاد می شود: قال الله تبارک و تعالی: «ان بیوتی فی الارض المساجد، تضیء لاهل السماء کما تضی النجوم لاهب الارض: بدرستی که خانه های من در زمین مساجد هستند که برای اهل آسمان می درخسند آنچنان که ستارگان آسمان برای اهل زمین درخشش دارند.»[28]
۵. باغ های بهشتی؛ در حدیثی زیبا که درباره ارزش مسجد است، مساجد را باغ های بهشت می داند: قال رسول الله (ص): «ریاض الجنه المساجد» [29]
۶. خانه پرهیزکاران: قال رسول الله (ص): «المسجد بیت کل تقی: مسجد خانه هر فرد پرهیزکاری است»[30]
۷. محل نشستن پیامبران الهی؛ قال رسول الله (ص): «المساجد مجالس الانبیاء»[31]
۸. خانه هر مومن؛ قال رسول الله (ص): «المسجد بیت کل مومن»[32]
نمونه روایات این قسمت را با حدیث زیبایی ختم می نماییم؛ قال علی (ع): «من وقر مسجدا لقی الله یوم یلقاه ضاحکا مستبشرا و اعطاه کتابه بیمینه: هر کس مسجدی را احترام کند در روزی که خدا را ملاقات می کند در حالی دیدار کند که خندان بوده و به او بشارت دهند و نامه عملش به دست راستش باشد.»[33]
- اهمیت مسجد در سیره پیامبر (ص) و معصومین (ع)
نگاهی ولو گذرا به تاریخ اسلام، هجرت رسول خدا (ص) و نیز ده سال زندگی ایشان در مدینه منوره و برخوردی که با مسئله مسجد داشتند اهمیت فوق العاده آن را در نظر ایشان نشان می دهد. اینکه از آغاز بعثت آن حضرت مامور به اقامه نماز شد و آن را در مسجدالحرام و به جماعت و تنها با حضور امیرمومنان علی (ع) و خدیجه کبری (س) به انجام رسانید، یا اینکه در توقف چند روزه در محله قبا نخستین کاری که کرد ساختن مسجد لود و یا ااینکه در بدو ورود به مدینه نیز اولین حرکت آن رهبر عظیم الشان ساختن مسجد النبی بود، همه اینها از ارزش و جایگاه مسجد نزد ایشان حکایت دارد.[34]
علاوه بر این اصرار پیامبر اسلام بر حضور مسلمانان در مسجد برای اقامه فرائض و توبیخ کسانی که به دلیل دوری راه یا گرما یا چیدن میوه از جماعت در مسجد سر باز می زدند بیانگر توجه ویژه آن حضرت به مسجد است. روایتی که هم در صحیح بخاری و هم در وسائل الشیعه نقل شده (یعنی شیعه و اهل سنت هر دو آورده اند) گویای این مطلب است؛ امام صادق (ع) می فرماید: «در زمان زسول خدا برخی از مردم نسبت به رفتن به مسجد و نماز کوتاهی می کردند آن حضرت فرمودند: نزدیک است که دستور دهیم خانه های کسانی را که نماز را در مسجد ترک می کنند آتش زنیم.»[35]
معلوم می شود که گاهی مسلمانان با بی توجهی به مسجد و نماز وسیله شادمانی را فراهم می کردند و گاه این کار یک توطئه فرهنگی تلقی می شود که با آن در صفوف مسلمین رخنه ایجاد شده و بین آنها و رهبرشان فاصله می افتد، علاوه بر این به محبوب ترین و مقدس ترین مکان عبادت بی حرمتی و بی توجهی می شود. اینجاست که رهبران الهی با قاطعیت تمام در مقابل اینگونه توطئها ها می ایستند و دستورات لازم را برای حفظ احترام مساجد و جماعت صادر و آن را عملی می سازند.
حضور در مسجد در اسلام موضوعیت دارد و الا ممکن است مسلمانی نمازش هرگز ترک نشود ولی اگر اهل مسجد و حضور در آن و شرکت در جماعت مسلمین نباشد مذمت می گردد، چنانچه این نکته در تفسیر آیه ۲۳۸ سوره بقره آمده است: « حافِظُوا عَلَى الصَّلَواتِ وَ الصَّلاةِ الْوُسْطى وَ قُومُوا لِلَّهِ قانِتينَ: همواره در مراقبت از نمازها (به خصوص نماز وسطی (نماز ظهر) کوشا باشید و از روی خضوع و اطاعت برای خدا بپاخیزید.»
کلمه حفاظت در مواردی به کار می رود که آن چیز ارزشمند بوده و نگهبانی نکردن از آن ضرر و زیان به بار می آورد که نماز جماعت و مسجد اینگونه اند، مفسران نوشته اند: شان نزول این آیه این است که گروهی از مسلمانان دوری مسجد الحرام و گرمی هوا را بهانه کرده و برای نماز نمی آمدند، خداوند با نزول آیه فوق نسبت به این مطلب هشدار داد.[36] این گروه اهل فرائض و نماز بودند اما عدم حضورشان در اوقات نماز (بویژه نماز ظهر) در مسجد و مودداری از شرکت در جماعت مسلمین در خانه خدا بوده که باعث نزول آیه و تذکر الهی شده است.
علاوه بر آنچه ذکر شد، سیره پیامبر (ص) و ائمه اطهار (ع) نیز بیانگر ارتباط دائمی و عاشقانه آن برگزیدگان خدا با مسجد و عبادت است. ایشان هر صبح و شام در تمام طول عمر خویش با مسجد مانوس بودن و عملا به مسلمانان اهمیت و ارزش آن را گوشزد می کردند، چنانچه در روایات فراوانی از ثواب و فضیلت رفتن به مسجد، زود رفتن به آن و دیرتر خارج شدن از آن سخن به میان آمده است.
در تاریخ زندگی پیامبر اسلام آمده است که آن حضرت همه ساله دهه آخر ماه مبارک رمضان را به مسجد النبی می رفت و تمامی شب و روز آن را در مسجد به سر برده و به عبادت و اعتکاف در آن اشتغال داشت، حتی در سال دوم هجری که جنگ بدر پیش آمد و آن حضرت مشغول این جهاد مقدس بود و نتوانست این ده شبانه روز را در مسجد عبادت کند در سال بعد جبران کردند و به جای ده روز بیست روز به اعتکاف و عبادت پرداختند.[37] محل اعتکاف و عبادت آن حضرت را در نزدیکی «اسطوانه السریر» که هنوز هم وجود دارد ذکر کرده اند که در کنار این ستون پس از عبادت برای ایشان تختی به جهت استراحت قرار می دادند.
گفتار دوم: آداب و سنت های مسجد
مسجد جایگاه مقدسی است. خانه خدا و بهترین مکان جهت انجام نماز و عبادت است، طبیعی است که ورود به چنین مکان ارزشمندی مانند ورود به سایر مکان ها نباشد.. آنکه به ملاقات بزرگی می رود ادب ورود به محضر او را به جای می آورد بنابراین کسی که به زیارت خداوند در مسجد می شتابد قهرا باید ادب ورود و حضور در آنبلکه ادب خروج از آن را هم مراعات کند. مگر نه اینکه اهل مسجد را در روایات «زائران خدا دانسته اند؟! امام حسن مجتبی (ع) فرمودند: «اهل المسجد زوار الله: اهل مسجد زیارت کنندگان خدا هستند»[38]. به علاوه جایی که «خانه پرهیزکاران»[39] و «محل نشستن انبیاء» و «خانه هر مومن» و از «باغ های بهشتی» است وارد شدن به آن باید با آمادگی معنوی و آداب و سنن خاصی باشد که با این اوصاف هماهنگی داشته باشد.
مردم با هر حالتی به خانه انبیاء الهی و ائمه (ع) داخل نمی شوند، حتی پس از رحلت یا شهادت آنها نیز نمی توانند با هر وضعیت و حالتی که بودند به مکان های مقدسی که منتسب به آنهاست وارد شوند. ورود به مسجد هم آداب خاصی دارد؛ برخی افراد به آن حرام و ورود برخی دیگر مکروه است، برای کسانی هم ورودشان حرمت یا کراهت ندارد آداب خاصی بیان شده که به برخی از آنها می پردازیم:
الف) آداب ورود به مسجد
۱. حرمت ورود به مسجد در حال جنایت: از جمله کسانی که ورودشان به مسجد ممنوع است کسانی اند که در حال جنابت می باشند. در تفسیر آیه ۴۳ سوده مائده «و لا جنبا الا عابری سبیل حتی تغتسلوا» روایاتی وارد شده که آن را به «عدم جواز ورودبه مسجد در حال جنابت مگر به قصد عبور از آنجا» تفسیر کرده اند. محمد بن مسلم و زراره که دو تن از بزرگترین راویان احادیث اهل بیت (ع) بوده اند، از امام باقر (ع) سوال کردند: که آیا جنب یا حائض حق ورود به مسجد را دارند یا نه؟ امام فرمودند: «حائض و جنب حق ورود به مسجد را ندارند الا اینکه بخواهند از آنجا عبور کنند (یعنی از یک درب وارد و از درب دیگر خارج شوند) و برای سخن خویش به آیه فوق استشهاد کردند.[40] البته مسجد الحرلم و مسجدالنبی از این حکم مستثنی هستند به این معنی که حائض جنب حتی اجازه عبور از آنها را هم ندارد.
۲. کراهت ورود کسانی که چیز بدبویی خورده اند: بعضی از شبزیجات و گیاهان به گونه ای هستند که با خوردن آنها دهان بدبو می شود و این بوی بد از دو جهت با شئونات مسجد سازگار نیست؛ اول اینکه مسجد خانه خدا و محل عبادت است و انسان باید آنجا را خوشبو و معطر نگه دارد تا حرمت آن حفظ شود. دوم اینکه چون مسجد محل اجتماع مسلمانان برای نماز و عبادت است، بوی بد دهان موجب آزار و اذیت آنان می شود، لذا ورود کسی که سبزیجاتی مثل سیر و پیاز خورده به مسجد کراهت دارد. در روایات راجع به کسی که سیر خورده بیشتر تاکید و تصریح شده چون بوی تند آن بیش از سایر سبزیجات آزار دهنده است. در عین حال این مسئله اختصاص به سیر ندارد، چنانچه در روایانی که می آوریم به این مطلب تصریح شده است؛ امام صادق (ع) از اجداد گرامیشان از علی (ع) نقل کرده اند که آن حضرت فرمودند« هر کس چیزی از خوردنی هایی که بوی آنها مردم را آزار می دهد بخورد نباید به مسجد نزدیک شود.»[41] و در حدیث دیگر از پیامبر (ص) آمده است: «هر کس پیاز یا سیر یا نوعی تره (بوی بد دارد) خورد نه نزدیک ما بیاید و نه به مسجد ما نزدیک شود»[42] و این روایت اهمیت این حکم شرعی را می رساند که حرمت مسجد باید مانند حرمت پیامر (ص) حفظ شود.
۳. با طهارت وارد مسجد شدن: در زوایات آمده که بدون وضو و طهارت وارد مسجد نشوید بلکه سعی کنید برای ورود آن طهارت داشته باشید نمونه ای از این روایات را می آوریم: امام صادق (ع]) فرمودند: «علبکم باتیان المساجد فانها بیوت الله فی الارض و ن اتاها متظهرا طهره الله من ذنوبه و کتب من زواره: بر شما باد به آمدن به مساجد، زیرا آنها خانه های خدایند در زمین و هر که با طهارت در آنها آید خدا از گناهان پاکش کند و او را از زیارت کنندگان خود می نویسد.»[43]
۴. پیش از دیگران وارد مسجد شدن: از آنجا که حضور در مسجد برای عبادت از بهترین کارهست و قرآن دستور می دهد ه در کارهای نیک و خیر از یکدیگر سبقت بگیرید:«فاستبقوا الخیرات» مستحب است انسان در رفتن به مسجد از دیگران سبقت گرفته و قبل از آنها وارد مسجد شود. رسول خدا (ص) فرمودند: «بهترین مردم کسی است که پیش از دیگران وارد مسجد شده و پس از همه از آن خارج شود.»[44] در روایت دیگری نیز وارد شده که فرمود: «پیشرو کسی است که قبل از اذان وارد مسجد شود و میانه رو کسی است که بعد از اذان وارد مسجد شود و ستمکار کسی است که بعد از اقامه یا بعد ار برپایی نماز وارد مسجد شود».[45]
۵. با پای راست وارد مسجد شدن: آنچه از آداب و سنن دینی ما در بخش های مختلف به دست می آید این است که بهتر است قسمت راست بدن و اعضایی که در سمت راست بدن قرار دارند برای کارهای شریف به کار گرفته شوند و کارهایی که در نظر عرف مردم پست تر تلقی می شود با اعضای چپ بدن انجام گیرد. مثلا مستحب است با پای راست وارد مسجد شویم، ولی هنگام رفتن به دستشویی برای قضای حاجت بهتر است با پای چپ وارد شویم، یا اینکه مستحب است با دست راست غذا بخوریم ولی تطهیر پس از قضای حاجت بهتر است با دست چپ انجام گیرد. لذا چون مسجد مکان شریفی است بهتر است هنگام ورود به آن ادب را رعایت کرده و با پایراست واد شویم. در روایتی از امام باقر و امام صادق (ع) وارد شده که فرمودند: «بهتر آن است که هنگام ورود به مسجد با پای راست وارد شوی و با پای چپ خارج شوی.»[46]
۶. با لباس و بوی خوش وارد شدن: یکی دیگر از آداب مسجد این است که وقتی انسان قصد ورود به آن را دارد لباس زیبا بپوشد و خود را خوشبو کند، چنانچه سیره رسول خدا و ائمه اطهار اینگونه بوده است. البته استعمال بوی خوش وقت خروج ار منزل استحباب دارد ولی برای ورود به مسجد روایات ویژه ای وارد شده است. در حدیثی آمده که امام سجاد (ع) را دیدند که لباس و عمامه ای که از پوست خز بود پوشیده و خود را با عطرهای گرانبها خوشبو کرده و با این کیفیت در هوای سرد و در دل تاریک شب از منزل خارج شدند از آن حضرت سوال شد در این ساعت از شب و هوای سرد با این هیئت خاص کجا می روید؟ فرمودند: «الی المسجد جدی رسول الله اخطب الحور العین الی الله عزوجل: به سوی مسجد جدم رسول خدا می روم تا در آنجا (با عبادت کردن) از خداوند حورالعین را خواستگاری کنم».[47]
امام حسن مجتبی (ع) معمولا بهترین لباس های خود را می پوشید و برای نماز آماده می شد وقتی دلیل آن را از ایشان پرسیدند فرمودند: «ان الله جمیل یحب الجمال و انا اتجمل لربی: به درستی که خداوند زیباست و زیبایی را دوست دارد و من خود را برای پرودگارم زیبا می سازم.» مرحوم شیخ حر عاملی مولف کتاب گرانقدر وسایل الشیعه بابی را تحت عنوان «استحباب پوشیدن لباس های فاخر و ارزشمند و خوشبو شدن هنگام دعا و رفتن به مسجد» آورده است که در آن روایات مربوط به کیفیت رفتن امام سجاد (ع) به مسجد را نقل کرده که در سطور فوق ذکرشد.[48] البته خوشبو شدن برای رفتن به مسجد مخصوص مردان است نه زنان، چنانچه پیامبر (ص) در روایتی فرمودند: «هر گاه یکی از شما (زنها) در مسجد حاضر می شود نباید بوی خوش استعمال کند.[49]
۷. با وقار و آرامش وارد مسجد شدن: از جمله آداب مهم ورود به مسجد، با وقار وارد شدن و پرهیز از کارها و حرکات زشت و سبک می باشد. امیرمومنان علی (ع) در این باره می فرماید: «و هر کس بخواهد وارد مسجد شود باید با آراش و متانت داخل شود، زیرا مساجد خانه های خداون در زمینند و محبوب ترین مکانها نزد او هستند.»[50] داد و فریاد کردن و حرکت های زشت و زننده مثل خنده با صدای بلند و شوخی و کارهایی از این قبیل با متانت مورد انتظار ورود به اماکن مقدسی مانند مسجد منافات دارد و باید از آنها پرهیز کرد تا هم حرمت و کرامت خانه ی خدا و هم حرمت و عظمت خدای خانه حفظ شود.
۸. سلام نکردن بر نمازگزاران: سلام کردن از بهترین آداب دینی است و نسبت به آن سفارش شده به صورتی که در روایات آمده است: «وقتی با یکدیگر برخورد کردید با سلام کردن و مصافحه همدیگر را ملاقات کنید و هنگامی که از یکدیگر جدا می شوید برای یکدیگر استغفار کنید.»[51]
و پیامبر رحمت (ص) در حدیثی زیبا بهترین اخلاق اهل دنیا را آشکارا سلام کردن بر مردم دانسته اند.[52] لکن سلام کردن بر نمازگزار وقتی مشغول نماز است چه در مسجد و چه در جای دیگر مکروه است. امام باقر (ع) در حدیثی فرمودند: «هر گاه وارد مسجد شدی در حالی که مسجدیان مشغول نماز بودند پس بر آنان سلام نکن بلکه بر پیامبر سلام کن و سپس به نماز مشغول شو …».[53]
پر واضح است که سلام کردن بر نمازگزاران در حال نماز باعث می شود که به فکر پاسخ دادن بیفتد چرا که جواب سلام واجب است و این مسئله در اثنای نماز موجب از بین رفتن حضور قلب انسان می شود.
۹. با نیت پاک و حالت خشوع وارد مسجد شدن: انسانی که می خواهد وارد خانه خدا شود، خوب است علاوه بر آداب ظاهری که برخی ز آنها ذکر شد آداب باطنی را هم رعایت کند و با قلب پاک و نیت خالص وارد مسجد شود و در حال ورود به مسجد خضوع و خشوع داشته باشد؛ زیرا مقام عبادت و ارتباط با معبود در خانه اش حالتی اینگونه را می طلبد. در روایتی از امیر مومنان علی (ع) نقل شده که فرمودند:«خداوند متعال به عیسی بن مریم (ع) وحی کرد که به بنی اسرائیل بگوید به خانه های من جز با دل پاک وارد نگردند، باید هنگام ورود دیدگان آنها خاشع بوده و دست ها از هر آلودگی پاک شوند و پاک و واکیزه در آنجا قدم گذارند.» [54]
۱۰. خواندن بعضی از دعاها و اذکار: آخرین سنت و ادبی که برای ورود به مسجد در این نوشتار می آوریم این است که انسان هنگام ورود به خانه ی خدا بعضی از دعاها و ذکرهایی که از طرف پیشوایان معصوم (ع) وارد شده را بر زبان بیاورد تا ورود او به مسجد بیش تز پیش رنگ الهی به خود گیرد. از رسول اکرم (ص) نقل شده که فرمودند: «هر گاه یکی از شما داخل مسجد شود با پای راست خود وارد شده و بگوید «بسم الله اعوذ بالله من الشیطان الرجیم» سپس فرمود: یاعلی! هر که داخل مسجد شود و بگوید آنچه را که من گفتم خدا نماز او را قبول کند و برای او در مقابل هر رکعتی که نماز گذارده است فضیلت صد رکعت بنویسد پس چون بیرون آید و بگوید مثل آنچه را من گفتم خداون گناهان او را بیامرزد و به هر قدمی درجه ای او را بالا برده، برای هر قدمی صد حسنه برای او بنویسد.» از امیر المومنین (ع) نقل شده که فرمودند: «هر گاه پیامبر (ص) وارد مسجد می شدند این دعا را بر زبان جاری می ساختند: «اللهم افتح لی ابواب رحمتک: بارالها درهای رحمتت را به روی من بگشا» حضرت فاطمه (س) فرموده اند: وقتی پیامبر وارد مسجد می شدند این دعا را می خواندند: «اللهم اغفر لی ذنوبی و افتح لی ابواب رحمتک: خدایا گناهان مرا ببخش و درهای رحمتت را به روی من باز کن.»
البته این دعاها و اندک اختلاف آنها با یکدیگر منافاتی با هم ندارند زیرا ممکن است گاهی آن حضرت دعایی را می خوانده و زمانی دعای دیگر را. چون شیطان در هر جایی در کمین انسان است تا او را از اعمال نیک و کارهای خداپسند باز دارد.
گفتار سوم: آداب حضور در مسجد
سنت ها و آداب حضور در مسجد بیش از آداب و سنن ورود به مسجد و خروج از آن است و مادر این نوشتار فقط به برخی از مهم ترین آنها می پردازیم، این سنت ها به دو بخش تقسیم می شوند؛ ۱. سنتی که جنبه اثباتی دارند یعنی انجام آنها مستحب است۲) سنتی که جنبه منفی دارند یعنی دوری و پرهیز از آنها مطلوب است و انجام آنها در خانه مکروه است.
الف) کارهایی که انجام آنها در مسجد مستحب است؛
۱. دو رکعت نماز تحیت: مستحب است که انسان در بدو ورود به هر مسجدی دو رکعت نماز به قصد تحیت مسجد بخواند که این عمل از بهترین سنت های حضور در مسجد است و تفاوتی ندارد که این نماز واجب باشد یا مستحب، حتی اگر وقت نماز واجب رسیده می تواند همان فریضه را به محض ورود به مسجد بخواند که آن نماز علاوه بر فریضه نماز تحیت مسجد نیز محسوب می ود و فضیلت آن را هم دارد. آنقدر در روایات به این نمارز اهمیت داده شده که وارد شونده بدون آن، حق ورود به مسجد را ادا نکرده است. رسول خدا (ص) فرمودند: «آنگاه که وارد مسجد شدی قبل از آنکه بنشینی دو رکعت نماز به جای آور»[55] و در حدیث دیگری ار آن حضرت روایت شده که فرمودند: «از حق مسجد آن است که وقتی وارد شدی دو رکعت نماز در آن به جای آوری». [56]
۲. روبه قبله نشستن: انسان پس از ورود به مسجد مستحب است که رو به قبله بنشیند حتیاگر صفوف نماز هم تشکیل نشده و نماز جماعت برپا نگردیده است. امیر المومنین (ع) می فرماید: «یکی از اموری که سنت و مستحب است رو به قبله نشستن در مسجد است.»[57]
۳. حمد و ثنای پرودگار و صلوات بر پیامبر اسلام: چه چیزی پس از ورود به مسجد مناسب تر از نماز و حمد پ ثنای خدا و درود بر حضرت ختمی مرتبت محمد مصطفی (ص) است؟ اینها بهترین عبادت ها و ذکرهایی است که با مسجد تناسب دارد لذا امام صادق (ع) در روایتی می فرماید: «هنگامی که وارد مسجد شدی حمد و ثنای خدا را به جای آر و بر پیامبر اکرم درود فرست.»[58] در برخی روایات صلوات و درود بر خاندان پیامبر نیز به درود بر آن حضرت ضمیمه شده و جزء آداب حضور در مسجد ذکر شده است.
۴. تمیز کردن مسجد: « نظافت و پاکیزگی از آثار ایمان و نشانه های آن است و در روایت است که امام رضا (ع) فرمودند: «من اخلاق الانبیاء التنظف: از جمله اخلاق پیامبران پاکیزگی است»[59]. این مسئله آنقدر مورد توجه است که شامل بدن، لباس، محیط زندگی و محل کار و حتی آغل گوسفندان می شود. مرحوم علامه طباطبایی (ره) در تفسیر گرانسنگ المیزان در بحث مربوط به تبیح موجودات روایاتی را نقل کرده که یکی از آنها این است که پیامبر (ص) به عایشه فرمودند: «لباس مرا بشوی آیا نمی دانی که لباس خدا را تسبیح می کند و وقتی کثیف شد دیگر تسبیح نمی کند؟»[60] سیره و رفتار رسول خدا و ائمه اطهار نیز شاهد این مدعاست. قهرا مسجد که محل عبادت خداست و از طرفی باید به گونه ای پاکیزه و مرتب باشد که فرد نمازگزار هنگام عبادت و حضور در آن احساس خوبی داشته باشد و از طرف دیگر حق مسجد نیز از این جهت رعایت شود چرا که کثیف و نامرتب نگاه داشتن مسجد با تکریم و احترام به آن سازگاری ندارد. در روایت آمده است کسی که مسجد را احترام نکند از رحمت خدا به دور است؛ امام صادق (ع) می فرماید: «ملعون ملعون من لم یوقر المسجد: از رحمت خدا به دور است از رحمت خدا به دور است کسی که مسجد را احترام نکند.»[61] و همچنین رسول خدا فرمود: «هر کس چیزی از مسجد خارج کند که موجب آزار و اذیت مردم است خداوند در بهشت برای او خانه ای می سازد».[62]
این همه تشویق وترغیب پاداش های ارزشمند بهشتی برای تمیز کننده مسجد بیانگر توجه خاص پیشوایان دین به این سنت و آثار نیک آن است. طبیعی است مساجدی که تمیزتر و زیباتر باشند جاذبه بیشتری برای مردم دارند و نماز و جماعات ٔآنها نیز باشکه تر و پررونق تر از مساجد دیگر است. در بعضی از احادیث بر تمیزکردن مسجد در روز پنجشنبه و شب جمعه تاکید شده است که شاید به خاطر آماده کردن برای نماز جمعه باشد مانند این روایت که رسول خدا فرمودند: «هر کس در روز پنجشنبه، شب جمعه مسجد را بروید و به اندازه گردی که به چشم کشیده می شود غبار از آن بیرون برد خداوند او را می آمرزد.[63]
۵. روشن کردن مسجد: رسیدگی به روشنایی و نور مسجد نیز از جمله آداب مربوط به مسجد است. کسی که به مسجد می رود همانطور که مستحب است اگر خار و خاشاکی در مسجد دید آن را بردارد، همچنین مستحب است که مسجد را با روشن کردن وسایل روشنایی بخش روشن کند. این عمل هم تعظیم و احترام به مسجد محسوب می شود و هم باعث می شود که مردم نمازگزار پس از ورود به مسجد بواسطه تاریکی دچار مشکل نشوند. رهبران دینی ثواب های فوق العاده ای را برای این کار وعده داده اند که بعضی از آنها را بیان می کنیم؛ رسوا اکرم (ص) فرمودند: «هر کس در مسجدی تز مساجد خداون متعال چراغی بیفروزد تا وقتی که روشنایی در آن مسجد باقی است فرشتگان و حاملان عرش الهی پیوسته برای او طلب آمرزش می کنند.»[64] در حدیث دیگری نیز از آن حضرت نقل شده که فرمودند: «من احب ان لا یظلم لحده فلینوده المساجد: هر کس دوست دارد که لحدش در قبر تاریک نباشد مساجد را نورانی کند.[65]
۶. نشستن در مسجد به انتظار نماز: از جمله آداب و سنن مسجد آن است که اگر انسان وارد مسجد شد و هنوز یا وقت نماز نرسیده و یا آنکه وقت نمز رسیده ولی نماز جماعت برپا نشده در مسجد به انتظار بنشیند و مسجد را ترک نکند، این نشستن در مسجد و انتظار کشیدن مستحب و مطلوب است و لحظه لحظه آن «عبادت» محسوب می شود. رسول اکرم فرمودند: «نشستن در مسجد به انتظار نماز عبادت است تا زمانی که حدثی از انسان سر نزده است، عرض شد: یا رسول الله منظور از حدث چیست؟ فرمودند: غیبت کردن.»[66]
۷. خوشبو کردن مسجد: از جمله آداب مسجد خوشبو کردن آن است. این مسئله آنفدر اهمیت دارد که در روایات مقدار و زمان آن را هم بیان کرده اند. امام علی (ع) فرمودند: «هر هفته مساجد را خوشبو کنید»[67] در برخی از احادیث روز جمعه را برای این کار مناسب دانسته اند «جمروها یوم الجمعه: در روز جمعه مساجد را خوشبو کنید»[68]. در زمان رسول خدا (ص) کعبه و مسجد النبی را با ماده خوشبویی به نام «خلوق» معطر می کردند و این کار در جای خاصی از مسجد صورت می گرفت، بعدها در محل آن ستونی ساخته شد که اکنون به نام «ستون مخلقه» معروف است که تقریبا در قسمت جلوی مسجد پیامبر قرار دارد. بنابراین علاوه بر آنکه خوشبو وارد شدن به مسجد مستحب است خوشبو کردن خود مسجد هم سنت است.
۸. نماز گزاردن در مکان های مختلف مسجد: از آنجا که زمین از جمله گواهان روز محشر و بر کارهای خوب و بد انسان شهادت خواهد داد، چنانچه آیه «یومئذ تحدث اخبارها»[69] بر آن دلالت دارد، لذا مستحب است که انسان در مساجد مختلف نماز بخواند علاوه بر آن در هر مسجدی که نماز می خواند در قسمت های گوناگون آن نماز را به جای آورد. گاهی در جلو مسجد بایستد، گاهی در عقب و زمانی در سمت راست و سمت چپ آن تا همه اسن نقاط مسجد روز قیامت به نفع او شهادت دهند. امام صادق (ع) فرمودند: «در جاهای مختلف مساجد نماز به جای آورید پس به تحقیق که هر جا برای نمازگزار خود روز قیامت به نفع او گواهی می دهد.[70]
۹. آموختن و آموزش معارف قرآن: مسجد محل یاد خداست و یاد خدا مصادیق مختلفی دارد. نماز،نماز جماعت، قرائت قرآن، یادگیری یاد دادن مسائل دینی و معارف قرآن و تفسیر آن. این امور سنت و مستحب می باشند و بر تحقق آن وعده ثواب های وافری داده شده است. وقتی درروایات آمده است که:«انما نصبت المساجد للقرآن: بدرستی که مساجد برای قرآن ساخته شده است.»[71] و رسول خدا نیز فرمودند: «کل جلوس فی المسجد لغو الا ثلاثه قراءه مصل او ذکر الله او سائل عن علم؛ هر نشستی در مسجد بیهوده است مگر سه تا، خواندن قرآن، یادآوری و ذکر خدا، پرسش از علم و دانش»[72]
اموری که در مسجد مکروه است:
همچنانکه برخی کارها در مسجد سنت و مستحبی است، قداست و حرمت مسجد ایجاب می کند که انسان از بعضی کارها در مسجد خودداری ورزد. در روایات یک سلسه کارها را در مسجد مکروه دانسته اند که به مهمترین آنها می پردازیم:
۱. خندیدن: خانه خدا محل انس با او و نیروی معنوی گرفتن است، مسجد رفتن باعث تجدید قوای روحی می شود، چون انسان به یاد خدا می افتد و یاد خدا یعنی یاد قدرت او، یاد لطف و رحمت بی پایان او، یاد نعمت های و نیز عذاب های او، یاد حضور همیشگی او در عالم هستی و نظارت بر حال مردم، آیا خندیدن و خنداندن مردم در مسجد تناسبی با این یاد و آثار آن دارد؟ بدین جهت است که خندیدن در مسجد امری ناپسند و مکروه می باشد. حضرت رسول (ص) در حدیثی فرمودند: «الضحک فی المسجد ظلمه فی القبر: خندیدن در مسجد موجب تاریکی قبر می شود»[73]
۲. خوابیدن: مسجد جای عبادت است نه استراحتگاه، به ویژه آنکه خوابیدن گاهی تبعات و آثاری دارد که با شئونات مسجد سازگاری ندارد؛ بد خوابیدن و اینکه ممکن است انسان بر اثر خاب دچار احتلام و جنابت شود، با تکریم و احترام مسجد نمی شازد لذا در روایت آن را مکروه دانسته و آثار بدی نیز بر آن مترتب کرده اند.
در حدیثی از پیامبر اکرم (ص) نقل شده که فرمودند: «من نام فی المسجد بغیر عذر ابتلاء الله بداء لا زوال له؛ هر کس بدون عذر در مسجد بخوابد خداوند او را به دردی که درمان ندارد مبتلا می سازد.» و در حدیثی دیگر فرمودند: «هر گاه یکی از شما در مسجد خوابش آمد (چرت زد) او را از جایی که نشسته به جای دیگر هدایت کنید.»[74]
۳. داد و فریاد زدن: بلند کردن صدا در مسجد به حدی که داد و فریاد تلقی شود مکروه است. و در روایات متعددی از آن نهی شده است. در روایتی اباذر از رسول خدا سوال کرد: ای رسول خدا چگونه خانه های خدا آبادمی شوند؟ فرمودند: «لا ترفع فیها الاصوات: مساجد اینگونه آباد می شود که کارهایی در آن صورت نکگیرد از جمله صدا را در آن بلند نکنند.»[75]
چنانچه در روایت دیگری فرمودند: «وقتی امت من پانزده کار را بکنند و در میان آنها این امور رواج یابد بر آنان بلا نازل می شود از ایشان سوال کردند پانزده کار چیست؟ آن حضرت اولین کار را بلند کردن صدا در مساجد ذکر کرده اند؛ اذا ارتفعت الاصوات فی المساجد»[76] بنابراین بایستی مراقب بود که در خانه خدا یعنی اذکار و اشعار و سخنان هم به صورت داد و فریاد نباشد.
۴. اعلام گمشده: جار زدن و اعلام گم شده و مانند آن در مسجد مکروه است. حتی در روستاهای کوچک هم اتفاق بیفتد که برای این کار جایی غیر از مسجد را ندارند، نباید انجام شود زیرا مناسب مقام و شان مسجد نیست و به صراحت از آن نهی شده است. مرحوم شیخ صدوق حدیثی نقل کرده اند که در آن آمده است که؛ رسول خدا شنیدند مردی در مسجد اعلام می کند که چیزی را گم کرده است تا اگر فردی آن را پیدا کرده به او باز گرداند آن حضرت فرمودند: «قولوا له لا رد الله علیک صالتک فانها لغیر هذا بنیت: به او بگویید خداوند گمشده ات را به تو رساند چراکه مسجد را برای غیر این کارها ساخته اند.»[77]
۵. خرید و فروش: از جمله اموری که باید از انجام آن در مسجد خودداری کرد خرید و فروش است. مسجد بازار نیست بلکه نقطه مقابل بازار است. بازار انسان را به یاد دنیا می اندازد و کار در آن برای رسیدن به مال دنیاست اما مسجد انسان را به یاد خدا می اندازد و عبادت در آن برای قرب و نزدیکی به خداست. امیرالمومنین فرمودند: «ما یتقرب متقرب بمثل عباده الله: چیزی مانند عبادت و بندگی خدا انسان را به خدا نزدیک نمی سازد.»[78] گر چه کار و تلاش برای گذران زندگی ارزش محسوب می شود و مثل جهاد در راه خداست اما معمولا بازار کالاها و متاع دنیا زمینه مناسبی برای نفوذ شیطان و هوای نفس است. این مطلب در سخن رسول خدا آمده است: «شر بقاع الارض الاسواق الی ان قال و خیر البقاع المساجد: بدترین مکان ها بازارها هستند و بهترین مکان ها مساجدند.»[79]
۶. قصه گویی و شعر خوانی : داستان سرایی و نیز خواندن اشعاری که به لحاظ محتوا با روح مسجد سازگاری ندارد نیز از جمله مکروهات مسجد است. بزرگان و پیشوابان دین با این مسئله برخورد می کردند و نمی گذاشتند که مسجد، محل نقل چیزهایی بشود که نه ارزش علمی دارد و نه ارزش اخلاقی.
مرحوم شیخ حر عاملی (ره) در حدیثی نقل کرده که امیرمومنان علی (ع) قصه گویی را در مسجد دیدند که برای مردم داستان سرایی می کند حضرت او را زدند و از مسجد بیرون کردند: «ان امیرالمومنین رای قاصا فی المسجد فضربه بالدره و طرده»[80] پیامبر اکرم نیز فرمودند: «به کسی که در مسجد شعر می خواند بگویید خدا دهانت را بکشد مساجد را برای قرآن برپا کرده اند.»[81]
البته اگر شعر از محتوای مناسب با یاد خدا و حرمت مسجد برخوردار باشد و در حقیقت «حکمت» و اندرز باشد و یا مشتمل بر مضامین سازنده اخلاقی و یا ذکر فضایل و مناقب اهل بیت (ع) باشد چنین شعری آن کراهت و بدی که در روایات آمده ندارد. چنانچه در روایات آمده است که: «ان من الشعر لحکمه: به درستی که بعضی از اقسام شعر حکمت است»
آداب خروج از مسجد
چنانچه ورود به مسجد و حضور در آن آداب و سنت هایی دارد که برخی از آنها ذکر شد، خروج از آن هم دارای آدابی است که در این قسمت به آنها می پردازیم.
۱. عجله و شتاب نداشتن در خروج از مسجد: از جمله آداب خروج از مسجد آن است که وقتی انسان در آن حضور دارد برای خارج شدن عجله و شتاب نکند. گر چه برای ورود به مسجد سرعت گرفتن مستحب است اما ترک کردن عجولانه آن ممکن است بیانگر بی علاقگی فرد باشد لذا از آن نهی شده است. حتی در برخی از روایات آمده است که این کار موجب فقر و تنگدستی می شود. قال النبی: «عشرون خصله تورث الفقر الی ان قال و تعجیل الخروج من المسجد: بیست ویژگی و خصلت موجب فقر می شود (آنها را برشمردند تا رسیدند به این خصلت) و شتاب کردن در بیرون رفتن از مسجد.»[82]
۲. آخرین نفر بودن در خروج: نه تنها شتاب و عجله در خروج از مسجد مکروه است و فرموده اند از آن پرهیز کنید بلکه در احادیث از ما خواسته اند که سعی کنید در وقت ورود اولین نفر و وقت خروج آخرین نفری باشید که خانه خدا را ترک می کنید. قال رسول الله: «خیر بقاع المساجد و احبهم الی الله اولهم دخولا و آخرهم خروجا منها: بهترین مکان ها مساجدند و محبوب ترین افراد نزد خدا کسی است که اول وارد مسجد شود و آخر از همه از آن خارج شود.»[83]
۳. کراهت ترک مسجد به هنگام اذان: از جمله آداب مسجد که عظمت و قداست آن و نیز اهمین نماز در آن نشان می دهد این است که خارج شدن از آن به هنگام شنیدن اذان مکروه است. حتی کسانی که مسجد را در وقت نماز بدون عذر و علت ترک می کنند منافق قلمداد کرده اند. قال رسول الله (ص): «من سمع النداء فی المسجد فخرج من غیر عله فهو منافق الا ان یرید الرجوع الی؛ کسی که در مسجد باشد و صدای اذان را بشنود و از آن خارج شود منافق است مگر اینکه قصد بازگشت به مسجد را داشته باشد.»[84]
نتیجه گیری
واژه مسجد در لغت یعنی جایگاه سجود و در اصطلاح یعنی جایگاهی که هر انسانی در آن به عبادت خدا می پردازد و بهترین حالت عبادت سجود است را مسجد گدیند. آیات و روایات بسیاری در این باره آمده است که جایگاه مسجد را مورد ستایش قرار داده است. در سیره معصومان و حتی بزرگان هم در این باره سخنانی را گفته اند که اهمیت آن را مورد وجه قرار داده اند. مسجد مانند سایر مکان ها نیست که در آن هر طور بتوان عمل کرد نسبت به آن بی اهمیت بود. برای مسجد جایگاهی قائل شده اند که حتی برای ورود به آن و حضور در آن و حتی خروج از آن آدابی قرار داده اند که باید به آن توجه کرد.
حال محققین با گزیده های مربوط به هر فصل از اینگونه برداشت کرده اند که از ابتدای خلقت انسان جایگاهی برای عبادت و نیایش او بوده است و هر کس به طریقی با استفاده از جایگاهی به عبادت پرداخته است که شخص باید آن را محترم شمارد. به خصوص اینکه در آداب اسلامی آمده است که اهمیت مسجد آنقدر زیاد است که حتی موقع نجس شدن آن باید نماز را رها کرد و به تطهیر مسجد پرداخت. پس باید توجه کرد که اهمیت مسجد همین بوده است چون خانه خداست و خانه هم مورد احترام بسیار است.
فهرست منابع
· قرآن کریم
· نهج البلاغه
1. آمدی، عبدالواحد، غررالحکم و دررالکلم
2. ری شهری، محمد، میزان الحکمه
3. صدوق، ابوجعفر محمد بن علی بن بابویه قمی، من لا یحضره الفقیه
4. طباطبایی، محمدحسین، تفسیر المیزان
5. طبرسی، ابوعلی الفضل بن الحسن، افسیر مجمع البیان، ترجمه علی کرمی
6. عاملی، شیخ حر، وسایل الشیعه
7. قرائتی، محسن، تفسیر نور
8. کلینی، محمدبن یعقوب، اصول کافی
9. مکارم شیرازی، ناصر، تفسیر نمونه
10. نوری، میرزا حسین، مستدرک الوسایل، نشر آل البیت، بیروت
[1] . محمد فؤاد، عبدالباقی، المعجم المفهرس الالفاظ القرآن الکریم.
[2] . سوره توبه، آیه ۱۰۸.
[3]. محمد فؤاد، عبدالباقی، المعجم المفهرس الالفاظ القرآن الکریم.
[4] . سوره بقره، آیه ۱۲۵.
[5] . سوره حج، آیه ۲۶
[6] . ناصر، مکارم شیرازی، تفسیر نمونه، ج ۱۳، ص ۲۲
[7] . سوره توبه، آیه ۱۸
[8] . سوره توبه، آیه ۱۷
[9] . سوره بقره، آیه ۱۱۴
[10] . سوره بقره، آیه ۱۲۵
[11] . سوره حج، آیه ۲۶.
[12] . سوره بقره، آیه ۱۸۶.
[13] . تفسیر نور، ج ۱، ص ۲۵۶
[14] . سوره جن، آیه ۱۸.
[15] . تفسیر الکبیر، ج۲۴، ص ۳.
[16][16] . المیزان، ج۱۵، ص ۱۲۶.
[17] . تفسیر نمونه، ج۱۴، ص ۴۸۲.
[18] . تفسیر الکبیر، ج۲۴، ص ۳.
[19] . تفسیر مجمع البیان ذیل آیه مورد بحث
[20] . همان.
[21] . سوره بقره، آيه ۱۱۴
[22] . نمونه بینات در شان نزول آیات ص ۳۰، تفسیر نمونه ذیل آیه.
[23] . تفسیر نمونه، ج۱۴، ص ۱۱۶.
[24]. همان، ج۸، ص ۵۰.
[25][25] . بحارالانوار، ج۸۴، ص ۴
[26] . نهج الفصاحه، حدیث ۷۱.
[27] . بحارالانوار، ج۸۴، ص ۴.
[28] . مستدرک الوسایل، ج۱، ص ۲۲۶.
[29] . کنز العمال، ج۷، ص ۶۴۸
[30] . شهاب الاخبار، ص ۲۳.
[31] . مستدرک الوسایل،ج۳، ص ۳۶۳
[32][32] . کنزالعمال، ج۷، ص ۶۵.
[33] .بحارالانوار، ج۸۴، ص ۱۶.
[34] . فروغ ابدیت
[35] . صحیح بخاری، ج۱، ص ۴۲۲؛ وسایل الشیعه، ج۳، ص ۴۷۸.
[36] . تفسیر نمونه، ذیل آیه ۲۳۸ سوره بقره.
[37] . کافی، ج۴، ص ۷۵.
[38] . کلمه الامام الحسن ص ۱۴ و الحکم الزهرا ص ۱۵۰.
[39] . اشاره به روایت نبوی «المسجد بیت کل تقی»
[40] . تفسیر برهان، ج۳، ص۱۰۷ و وسایل الشیعه ج۲ ص ۲۰۷
[41] . جامع احادیث شیعه، ج۴، ص ۴۸۲.
[42] . همان
[43] . وسایل الشیعه ج۱، ص ۳۸۰
[44] . مستدرک الوسایل، ج۳، ص ۳۶۲
[45] . همان، ص ۴۳۴.
[46] . وسایل الشیعه، ج۳، ص ۵۰۳
[47] . همان، ص ۵۰۳.
[48] . تفسیر برهان، ج۴، ص ۱۱۴
[49] . وسایل الشیعه، ج۳، ص ۵۰۳.
[50] . من لا یحضره الفقیه، ج۱، ص ۱۷۰
[51] . وسایل الشیعه ج۱۲، ص ۲۲۲.
[52] . بحارالانوار، ج۷۶، ص ۵
[53] . همان، ص ۸.
[54] . همان، ج۸۱، ص ۹
[55] . کنزالعمال، ج۷، ص ۶۷۵.
[56] . مستدرک الوسائل، ج۳، ص ۴۳۳.
[57] . بحارالانوار، ج۸۰، ص ۳۸۰.
[58] سفینه البحار، ج۱، ص ۶۰۰.
[59] . وسایل الشیعه، ج۳، ص ۵۱۶.
[60]. المیزان، ج۱۳، ص ۱۲۲
[61] . سفینه البحار، ج۱، ص ۶۰۰.
[62] . کنزالعمال، ج۷، ص ۶۲۹.
[63] . وسایل الشیعه، ج۳، ص ۵۱۱.
[64] . من لا یحضره الفقیه، ج۱، ص ۵۱۱.
[65] . مستدرک الوسایل، ج۳، ص ۳۶۶.
[66]. اصول کافی، ج۲، ص ۳۵۷.
[67] . بحارالانوار، ج۱۸، ص ۱۰۷.
[68] . کنزالعمال، ج۷، ص ۶۷۰.
[69] . سوره زلزال، آیه ۴.
[70] . وسایل الشیعه، ج۳، ص ۴۹۳.
[71] . وسایل الشیعه، ج۳، ص ۴۹۳.
[72] . میزان الحکمه، ج۴،ص ۳۹۳.
[73] . کنزالعمال، ج۷، ص ۶۶۸.
[74] . مستدرک الوسایل، ج۳، ص ۳۷۳.
[75] . بحارالانوار، ج۸۰، ص ۳۸۰.
[76] . تحف العقول، ص ۵۲.
[77] . من لا یحضره الفقیه، ج۱، ص ۲۳۷.
[78] . غررالحکم و دررالکلم
[79] . وسایل الشیعه، ج۳، ص ۵۵۳.
[80] . همان، ص ۵۱۵.
[81] . الکافی، ج۳، ص ۳۶۹.
[82] . مستدرک الوسایل، ج۳، ص ۴۴۶.
[83] . وسایل الشیعه، ج۳، ص ۵۱۳.
[84] . وسایل الشیعه، ج۳، ص ۵۱۳.
فرم در حال بارگذاری ...
آخرین نظرات