رجعت از دیدگاه اندیشمندان اسلامی
زهره هاشمی
چکیده
«رجعت» در لغت به معنی بازگشت است و در اصطلاح به معنی بازگشت گروهی از مومنان خالص و عده ای از منافقان فاجر پیش از قیامت به این جهان است. اعتقاد به رجعت یکی از عقاید مسلم و تردید ناپذیر شیعه است که بر اساس آیات قرآن و روایات استوار می باشد. آیات بی شماری از قرآن کریم، توسط امامان معصوم (ع) به عنوان آیات رجعت مطرح شده همانند آیه ۱۵۷ سوره آل عمران «و لئن قتلتم فی سبیل الله او متم لمغفره من الله و رحمه خیر مما یجمعون» اگر در راه خدا کشته شوید و یا بمیرید، رحمت و مغفرت خدا بهتر است از آنچه گرد می آورید. تحقیق حاضر با مطالعه کتب تدوین شده و با محوریت دیدگاه قرآن و علما با رویکرد توسعه ای انجام شده که در قالب مباحثی چونمفهوم رجعت، رجعت از دیدگاه علمای شیعه و اهل تسنن، رجعت از دیدگاه آیات و روایات مورد بررسی قرار داده شده است.
کلیدواژه: رجعت، شیعه، اهل سنت، اندیشمندان، اسلامی
مقدمه
رجعت در لغت به معنی بازگشتن و برگشتن به جایی که پیش تر در آنجا بوده است، اطلاق می شود. رجعت در اصطلاح دینی به معنی بازگشت مردگان به زندگی در دنیاست.
البته رجعت، با مسئله اختیار در تکلیف منافات ندارد، همانگونه که با ظهور معجزات منافات ندارد که در سوره نمل آیه ۸۳ به صراحت بیان شده است؛ «و یوم نحشر من کل امه فوجه ممن یکذب بایاتنا». مقصود از رجعت، بازگشت دولت حق است.
به دلیل اهمیت مسئله رجعت محقق مقاله حاضر را با مطالعه کتب تدوین شده به شیوه فیش برداری با هدف توسعه و با محوریت متون معتبر اسلامی در دو فصل تدوین نموده است که عبارت است از: مفهوم شناسی واژه رجعت، رجعت از دیدگاه آیات و رجعت از دیدگاه عقل که نظریات علمای شیعه و اهل سنت در آن مطرح شده است.
۱) مفهوم شناسی واژه «رجعت»
- رجعت در لغت
رجعت، مصدر ثلاثی مجرد از باب «رجع، یرجع، رجوعا» است. این واژه به بازگشتن و برگشتن به جایی که پیش تر در آنجا بوده است اطلاق می شود. (رازی، ۱۴۲۰ق، ص ۲۱۰)
رجعت به معنای بازگشت به مبدٔ است و مبدأ می تواند محل، حالت، عمل، گفتار یا هر چیزی باشد که حرت از آن آغاز می گردد.
فیومی می نویسد: «الرجعه بالفتح بمعنی الرجوع؛ رجعت با فتح به معنای بازگشت می باشد». (فیومی، بی تا، ص ۱۵۹)
- رجعت در اصطلاح
رجعت در اصطلاح دینی به معنی بازگشت مردگان به زندگی در دنیاست. در بعضی فرق اسلامی نظیر شیعه و بعضی از دیگر مذاهب معتقد به قیامت نیز باور به رجعت وجود دارد.
برگشتن به دنیا برای دو گروه از مردگان (مومنان محض، کافران محض) به همان صورت هایی که در گذشته بوده اند، تا پس از ظهور حضرت مهدی (ع) و قبل از قیامت مومنان از برپایی حکومت عدل جهانی شاد گردند وکافران از ذلت و حقارت متألم و جزاء داده شوند.
فرمان رجعت همانند فرمان ظهور، از طرف خداوند قادر متعال صادر می شود و جمعی از بندگان خالص خداوند که سال ها و احیانا قرن ها پیش از آن دیده از جهان فرو بسته اند، یباز می گردند و تجلی قدرت خداوند را در دولت کریمه امام مهدی (ع) می بینند. (تجری، ۱۳۹۰، ص ۹۴)
۲) اثبات رجعت از دیدگاه آیات
الف) رجعت از دیدگاه آیات
۱. آیه ای که صراحتا دلالت بر رجعت می کند: «و یوم نحشر من کل أمه فوجا ممن یکذب بایاتنا فهم یوزعون»؛ روزی خواهد آمد تا از هر گروهی دسته ای را بر می انگیزیم از کسانی که آیات ما را مورد تکذیب قرار می دهند. (سوره نمل، آیه ۸۳)
این حشر و زنده شدن، مخصوص عده ای است و غیر از حشر و زنده شدن عمومی روز قیامت می باشد. ولی گروهی از امامیه، این روایات را تاویل برده و می گویند: مقصود از رجعت، بازگشت دولت حق است به صاحبان اصلی خود که همان ظهور حضرت مهدی (ع) است.
۲. زنده شدن اصحاب کهف یکی از دلایل صحت و امکان رجعت در این امت می باشد.
«و تحسبهم أیقاظا و هم رقود ….و کذلک بعثنهم لیتساءلوا بینهم»؛ (سوره کهف، آیه ۲۴۴)
گمان می بری که آنان بیدارند، در حالی که آنان آرمیده اند …. این چنین آنان را بر انگیختیم تا میان خود گفتگو کنند.
۳. در آیه «ا لم تر الی الذین خرجوا من دیارهم و هم ألوف حذرالموت. فقال لهم الله موتوا ثم اءحیاهم»؛ (سوره کهف، آیه ۱۹-۱۸)
آیا ندیده ای گروهی را که از ترس مرگ از خانه های خود بیرون شدند و به بهانه بیماری طاعون از شرکت در جنگ و جهاد خوددداری نمودند. خداوند فرمان مرگ آنان را صادر نمود، پس بر اثر دعای پیغمبری عظیم الشأن آنان را زنده نمود.
۴. در آیه «و ان من اهل الکتاب الا یسؤمنن به قبل موته و یوم القیامه یکون علیهم شهیدا» (نساء، آیه ۱۶۰)
تمامی اهل کتاب، یهود و نصاری، پیش از نرگش به او ایمان می آورند و در روز رستاخیز به آنان گواه خواهد بود. بازگشت مسیح (ع) یکی از دلایل بر صحت و امکان بازگشت به این حهان پیش از قیامت است که پس از رفتن از این جهان به جهان دیگر، باز می گردد.
ب) آیاتی که به تأویل روایات دلالت بر رجعت می کنند:
آیه اول: «حرام علی قریه أهلکناها انهم لا یرجعون» (انبیاء، آیه ۹۵)
اهل دیاری را که هلاک گردانیم، دیگر زندگانی بر آن ها حرام است و هرگز باز نخواهند گشت.
در تفسیر برهان نیز چنین آمده است: امام صادق (ع) فرمود: «آبادی ای که خداوند با عذاب، اهلش را هلاک کرده است، به هنگام رجعت باز نمی گردند و اما در قیامت بر می گردند و کسانی که دارای ایمان خالص یا کفر خالص اند پلی با عذاب هلاک نشده اند [به هنگام رجعت] باز می گردند.
یکی از اهداف رجعت این است که کفار برگردند تا عذاب دنیایی را بچشند. (محسنی، ۱۳۹۰، ص ۸۷)
آیه دوم: «انا اننصر رسلنا و الذین آمنوا فی الحیاه و یوم یقوم الاشهاد» (غافر، آیه ۵۱)
قطعا ما فرستادگان خود و اهل ایمان را در زندگی دنیا و آن روزی که شاهدان قیام کنند یاری خواهیم کرد.
مرحوم طبرسی ذیل این آیه می نویسد: آنان را با انواع راهها و صورت های مختلف کمک می کنیم. گاهی به وسیله برهان، آن ها را یاری می کنیمو رمانی نیز نصرت (الهی) در میدان جنگ، به واسطه غلبه (بر دشمن) است که همه این نصرت ها به مقتضای حکت و مصلحتی است که خداوند سبحان به آن عالم است و گاهی هم با نابود کردن دشمن، صورت می گیرد. (طبرسی، ۱۴۰۲ق، ج۵، ص ۵۲۵)
آیه سوم: «قالوا ربنا أمتنا اثنتین فاعترفنا بذنوبنا فهل الی خروج من سبیل» (غافر، ۱۱)
در آن مال کافران گویند: پروردگارا! تو ما را دوبار میراندی و زنده کردی. اکنون ما به گناه خود معترفیم. آیا اینک ما را راهی هست که از این عذاب بیرون آییم؟
این آیه بهترین دلیل بر رجعت است، احیای اول هنگام رجعت است که خداوند عده ای را زنده می کند و میراندن دوم نیز در همین دنیا و پس از رجعت است و زنده کردن دوم در قیامت، هنگام زنده شدن همه انسان هاست.
شیخ حر عاملی و علامه مجلسی همین وجه را پذیرفته اند. مرحوم شبر نیز مرگ و زندگی دوم در این آیه را مرگ و زندگی در رجعت، تفسیر کرده اند. (محسنی دایکندی، ۱۳۹۰، ص ۹۰)
۳) رجعت از دیدگاه نقل
رجعت به عالم مادی، مثل حیات مجدد در قیامت است؛ با این تفاوت که رجعت محدودتر بوده و قبل از قیامت به وقوع می پیوندد. اما در قیامت همه انسان ها برانگیخته شده و زندگی ابدی خود را آغاز می کنند. عقل در زنده شدن گروهی از مردگان در این دنیا مخالف نیست و رجعت از نظر عقل، هیچ گونه منعی ندارد، قدرت و اراده خداوند به چیز ممکن تعلق می گیرد.
الف) رجعت از دیدگاه علمای شیعه
رجعت در اینجا عبارت است از باور به اینکه گروهی از نیکان، قبل از قیامت کبری زنده شده و به دنیا باز می گردند، این عقیده شیعه را از دیگر فرق متمایز می سازد.
از جمله علمی شیعه عبارتند از: مرحوم شیخ مفید که می فرمایند: «اتفقت الامامیه علی وجوب رجعه کثیره من الاموات الی الدنیا قبل یوم القیامه» شیعه امامیه بر وجوب بازگشت عده زیادی از مردگان به سوی دنیا قبل از روز قیامت اتفاق دارند.
سیر مرتضی می فرماید: «شیعه امامبه اجماع دارد که خداوند به هنگامظهور قائم صاحب الزمان (ع) عده ای از دوستان خود را برای یاری دادن او شادمانی از دولتش و عده ای از دشمنانش را هم برای عذابی که مستحق آن هستند به دنیا باز می گرداند.» (همان، ص ۷۳)
مرحوم طبرسی در ذیل آیه ۸۳ سوره نمل در مجمع البیان می نویسد:
«… و لان الرجعه لم تثبت بظواهر الاخبار المنقوله فیتطرق التاویل علیها و انما الموول فی ذلک علی اجماع الشیعه الامامیه و ان کانت الاخبار تنصره و تؤیده» (همان)
…. و بدان اینکه رجعت، تنها به ظواهر اخبار منقوله اثبات نشده؛ با تاویل در آن راه پیدا کند، زیرا در اثبات رجعت، تکیه بر اجماع شیعیان امامیه است. گر چه اخبار و روایات این باب نیز آن را تایید و یاری می کند.
شیخ حر عاملی در این باره فرموده است: حقانیت رجعت، به تصریح آیات فراوان و احادیث متواتر، بلکه متجاوز از حد تواتر و اجماعی امامیه ثابت است. (عاملی، بی تا، ص ۴۰۶)
مرحوم مجلسی (ره) می نویسد: «اجتمعت الشیعه علی الرجعه فی جمیع الاعصار؛ شیعه اجماع بر رجعت در جمیع زمان های گذشته دارد.» (مجلسی، ۱۴۰۳ق، ص ۱۲۲)
مرحوم شهید مطهری می فرماید: «البته شاید در علمای شیعه یک نفر، دو نفر پیدا نمی شود که رجعت را انکار کنند.» (مطهری، ۱۳۸۹، ص ۶۶۰)
ب) رجعت از دیدگاه علمای اهل سنت
در عصر امام باقر (ع) برخی از اصحاب آن حضرت تنها به جدم اعتقاد به رجعت آن چنان در جامعه منفور شده بودند که با داشتن علم و دانش وافر از آن ها حدیث نقل نمی شد. البته ریشه اصلی اینگونه مخالفت ها با چنین عقیده ای، ناشی از عدم ظرفیت فکری مردم بوده است که نمی توانستند باور کنند که چطور انسان هایی که سالیان دراز از دنیا رفته اند مجددا به دنیا باز می گردند و شاهد اعتلای حکومت جهانی اسلام خواهند بود. نظیر این مسئله مخالفت هایی است ه با عقیده به معاد و سایر امور غیبی می شود.
بعضی از اهل سنت، با پیش فرض های مذهبی و ذهنیت های قبیله ای، بدون مراجعه به منابع عقاید دیگران، قضاوت نموده و کسانی که عقیده ای غیر از عقیده آنان داشته باشند مستحق انواع عذاب های دنیایی و آخرتی می دانند.
شافعی از سفیان بن عینیه حکایت می کند: از جابر کلامی را شنیدم که سبب شد به سرعت از خانه ی او بیرون آیم چون ترسیدم که سقف خانه بر سرم فرود آید و خرب شود زیرا او ایمان به رجعت داشت. (طاهری ورسی، ۱۳۸۴، ص ۸۸)
صاحبان صحاح و مسانبر اهل سنت از جمله مسلم صاحب کتاب صحیح، هزاران حدیث جابر جعفی را که از امام باقر (ع) و او از پیامبر اکرم (ص) نقل کرده بود، ترک نمودند و یک حدیث از جابر در کتاب هایشان ذکر نکردند که او به خاطر اعتقاد به رجعت، فاسق، کذاب و غیر ثقه است.
ابوعبدالله قرطبی معتقد است که پیامبران پس از مرگشان، هر از چندی دوباره بر کسانی که دارای قلب سلیم اند ظاهر و حاضر می شوند.
قاضی ابوبکر بن عربی، یکی از امامان ماکی و شارح صحیح ترمذی، معتقد است که دیدن پیامبران و فرشتگان و شنیدن صدایشان برای برخی از مردم هر زمانی، از روی کرامت در بیداری ممکن است.
- علل انکار اهل سنت درباره رجعت
حصول شبهه: اکثر اهل سنت در اثر عدم درک صحیح مفهوم «رجعت» و عدم تفکیک بین عقیده ی غلات و شیعه در مورد رجعت، آن را انکار نموده اند، زیرا تصور کرده اند رجعت همان تناسخ و یا برگشتن کامل به ناقص و … است و یا رجعت باعث ترغیب به گناه و غرور مسلمانان می شود و یا با ظواهر آیات و یا پاداش و عذاب قیامت و یا با طبیعت دنیا منافات دارد.
متاسفانه اهل سنت هیچگاه در صدد فهم صحیح بر نیامدند بلکه بطلان آن را یک امر قطعی دانسته و انکار نموده اند.
تقلید از گذشتگان: اهل سنت متاسفانه با این اعتقاد، خودشان را به زنجیر افکار گذشتگان کشیده و بدون تامل و اندیشه، فقط در صدد دفاع ار افکار و اقوال آنان هستند.
دفاع متعصبانه:
ایشان در اثر اعتقاد به عدالت کل صحابه هر گونه تحقیق و تفحص درباره ی حوادث و وقایع تلخ و ناگوار عصر صحابه را ممنوع می دانند وکسی حق ندارد در مقابل آن حوادث موضع منفی گرفته و به تحلیل و نقد آن بپزدازد و از به وجود آورندگان آن ها انتقاد کنند! زیرا تمام مسلمانان صدر اسلام که پیامبر گرامی (ص) را دیده و به او ایمان آورده باشند، صحابه عادل و اهل بهشت هستند وگرنه نقد و انتثاد از عملکرد آنان، بدعت و کفر به حساب می آید. (همان، ص ۸۸)
۴) ارائه تفکر صحیح اندیشمندان
صاحب معالم، مرحوم شهید ثانی می نوسد: «اجماع در لغت به دو معنای عزم و اتفاق استعمال می شود. اما در اصطلاح به اتفاق خاص می گویند؛ که در هرر دوره ای فقهای آن زمان بر یکی از مسائل دینی اتفاق نظر داشته باشند که اتفاق آن ها کاشف از رأی معصوم باشد. (ضمیری، ص ۳۷)
در مورد مسئله رجعت با دلالت ظاهر آیات قرآن و احادیث که از طرق معصومان وارد شده، دیگر نیازی به اقامه اجماع نیست. چون گفتیم اجماع در صورتی دلیل می شود که کاشف از قول معصوم باشد و در مورد رجعت متن قول معصوم را در اختیار داریم.
رجعت در اینجا، عبارت است از باور به اینکه گروهی از نیکان خالص و ناپاکان، قبل از قیامت کبری زنده شده و به دنیا باز می گردند، این عقیده شیعه را از دیگر فرق متمایز می سازد.
بزرگانی چون؛ سید مرتضی، شیخ طبرسی، شیخ مفید، شیخ صدوق بر صحت آن اتفاق داشته اند. بسیاری از محدثان شیعه در این خصوص کتاب های مستقلی نوشته اند و روایات رجعت را در نوشته های خود آورده اند.
مرحوم مجلسی در بحارالانوار به نقل از سید مرتضی میفرماید: وقتی جواز رجعت ثابت شپ که محال نیستَ، پس راه اثبات وقوع آن ها، اجماع امامیه است زیرا آن ها در وقوع رجعت اختلاف ندارند و اجماع امامیه به سبب متضمن بودن گفتار امام معصوم (ع) حجت است. (مجلسی، ۱۴۰۳، ص ۱۳۸)
جلال الدین سیوطی در کتاب «امکان رؤیت پیامبر و ملائکه» مدعی است که پیامبر را بیش از ۷۰ بار در بیداری دیده است. البته تفاوت نظر او با دیدگاه شیعه این است که رجعت پیامبر به زمان در آینده محدود نمی شود.
فهرست منابع
· قرآن کریم
1. تجری، حامد، برترین نعمت خداوند، انتشارات مهر امیرالمومنین (ع)، چاپ اول، زمستان ۱۳۹۰.
2. رازی،ابوالحسین، معجم مقاییس اللغه، انتشارات دارالکتی العلمی، بیروت، ۱۴۲۰ق.
3. ضمیری، محمدرضا رجعت، قم ، بی تا.
4. طبرسی، فضل بن حسن، مجمع البیان، ج۵، بیروت، انتشارات دارالمعرفه،چاپ اول، ۱۴۰۲ق.
5. طاهری ورسی، احمدعلی، رجعت یا حیات دوباره، قم،مسجد مقدس جمکران، ۱۳۸۴.
6. عاملی، شیخ حر، الایقاظ من الهجعه بالبرهان علی الرجعه، قم، انتشارات دارالکتب العلمی، بی تا.
7. فیومی، احمد بن محمد، مصباح المنیر، بی جا، بی تا.
8. مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، ج۴، قم، انتشارات صدرا، ۱۳۸۹.
9. مجلسی، محمدباقر، بحارالانوار، بیروت، انتشارات موسسه الوفاء، ج۵۳، ۱۴۰۳ ق.
10. محسنی دایکندی، محمدعظیم، رجعت در عصر ظهور، قم، انتشارات بنیاد فرهنگی، ۱۳۹۰.
فرم در حال بارگذاری ...
آخرین نظرات