آسیب های خانواده و راهکارها
زهرا حصاری شراهی
چکیده
خانواده اصلی ترین رکن جامعه و زمینه ساز خوشبختی و یا بد بختی انسان است .مرد و زن هستند که پایه ی خانواده را پی ریزی می کند و با داشتن رابطه ای سالم و دوستانه محیط خانواده را گرم می کنند و همچنین با داشتن روابط ناسالم ، لجاجت و آسیب هایی که مرد و زن به هم میزنند ؛ محیطی کاملا ناامن برای هم فراهم می کنند.این تحقیق شامل سه فصل است. در فصل اول خانواده به عنوان ریشه ای ترین نهاد معرفی شده است. در فصل دوم آسیب هایی چون استعمار،سبک شمردن گناه ، بد حجابی ، نبود محبت ، فحش و کتک و خودپسندی پرداخته شده است. فصل سوم شامل دو گفتار است . گفتار اول تأمین نیازهای خانواده است که این نیازها به 4دسته تقسیم شده ، دسته ی اول نیاز مادی ، دوم نیاز عاطفی ، سوم نیاز جنسی ، چهارم نیاز معنوی.گفتار د وم چگونگی ایجاد روابط سالم است . که زن و شوهر با احترام و تکریم شخصیت یکدیگر ، چشم پوشی ا زخطاها ، عذر
مقدمه
خانواده باپیمان ازدواج پایه گذاری می شود واین زوج ستون اصلی و حیاتی ترین نهاد اجتماعی،یعنی خانواده را تشکیل می دهد.وسلامت استحکام واقتدارعاطفی ومنطقی خانواده درگرو برخورداری اعضا ازبصیرت وبینش اجتماعی ونیزآگاهی های لازم درجهت سازندگی وپیشگیری ازدرگیریها،تضادها وکجرویهاست .ازدواج برای انسان یک نیاز طبیعی است. و فواید مهمی دارد که اهم آنها عبارتند از: نجات سرگردانی وبی پناهی و تشکیل خانواده دختر و پسری که ازدواج نکرده اند،ارضای غریزه جنسی و تامین خواسته ها طرفین. زناشویی و تأسیس زندگی مشترک خانوادگی یک خواسته ی طبیعی است. که غرائزش در وجود انسانها نهاده شده است. و این خود یکی از نعمتهای بزرگ الهی است. خداوند بزرگ در قران مجید از این نعمت بزرگ یاد کرده ومیفرماید :أَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْواجاً لِتَسْكُنُوا إِلَيْها وَ جَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً إِنَّ في ذلِكَ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ .
براى شما از جنس خودتان همسرانى آفريد تا در كنارشان آرامش يابيد و در ميان شما دوستى و مهربانى قرار داد ؛ يقيناً در اين [ كار شگفتانگيز ] نشانههايى است براى مردمى كه مىانديشند [1]. لیکن افسوس و صد افسوس که از این نعمت بزرگ قدردانی نمی کنیم و به واسطه ی نادانی و خود خواهی همین کانون مهر و مودت را به صورت یک زندان تاریک بلکه جهنم سوزانی تبدیل می سازد.اگر زن و شوهر به وظیفه ی خویش آشنا باشند و عمل کنند محیط خانه مانند بهشت برین باصفا و نورانی می شود .برای ازدواج و تاسیس زندگی مشترک خانوادگی آمادگی و اطلاعات کافی لازم است . باید توجه داشت که زن گرفتن به معنای خریدن جنس یا کلفت گرفتن نیست بلکه به معنای پیمان فا و صداقت و محبت و همکاری و شرکت در زندگی مشترک خانوادگی ست . زن نیز باید به طرز تفکر شوهرش و خواسته های درونی او توجه داشته باشد و بدانند که شوهر کردن به معنای نوکر گرفتن و تأمین بدون قید و شرط، خواسته ها و آرزوهای درونی نیست. دختر را به خانه ی بخت می فرستند با اینکه شوهر داری و کدبانو گری را نیاموخته است. پسر را زن میدهند با اینکه از زن داری و سرپرستی خانواده اطلاع ندارد.در ننتیجه اختلافات و ناسازگاری ها و قهر و دعواها شروع می شود . ای کاش برای پسران و دخترانی که در صدد ازدواج بوده اند کلاسهایی به عنوان آموزش ازدواج برگزار می شد. که برای زندگی مشترک خانوادگی آماده میشدند و بعد اقدام به ازدواج میکردند.! مساله ازدواج و تشکیل خانواده از زمان حضرت آدم بوده، و نسل به نسل از پیامبران به امامان و انسان های عادی گذر کرده است. اکثرمحققان به بررسی عواملی که باعث تحکیم و تضعیف خانواده میشود پرداخته اند.با نگاهی به وضعیت نا بسامان اجتماع، در میابیم که بیشتر درد ها و مشکلات از خانواده سرچشمه می گیرد.بی تردید خانواده های لجام گسیخته ومتزلزل،جامعه متزلزل را پدید می آورند؛جامعه ای که درآن نشانی ازخانواده های سالم یافت نشود.در این دوره میانگین زمان برقراری ارتباط کلامی همسران با یکدیگر بسیارکم ناچیز و است. و همین امر سبب سردی فضای خانواده شده است. ومیزان طلاق روز به روز افزایش میابد تا به از هم پاشیدن نظام خانواده می انجامد.محقق چون بدین نیاز اجتماعی توجه داشته و ضرورت آن را احساس نموده مقاله ی حاضر را نوشته است. در این مقاله مشکلات زناشویی راطی سه فصل مورد بررسی قرار داده است. و با استفاده از قران شریف و احادیث ائمه (علیهم السلام )راهکارهایی پیشنهاد شده در فصل اول : معرفی خانواده ، فصل دوم: آسیب های خانواده ، فصل سوم : عوامل موثر در ایجاد روابط سالم . این پژوهش با طرح موضوع اسیب شناسی به طرح موضوعی نوپرداخته است و برآنیم تا برای پرسش های زیر ، پاسخ های معقولی بیابیم :
1)اهمیت و جایگاه خانواده تا چه اندازه است؟ 2) چه آسیب هایی خانواده را تهدید
می کند ؟ 3) چگونه میتوانیم بین همسران روابط سالم ایجاد کرد؟
فصل اول : خانواده
گفتار اول : خانواده در قرآن و روایات
نهاد خانواده کهن ترین و ریشه ای ترین نهاد بشریست. چرا که زندگی خانوادگی همزاد آدمیان است. و زندگی بشربا آن معنا می یابد. آدمی در خانواده چشم به هستی می گشاید،در ان رشد می کند و به کمال میرسد.نهاد خانواده همچنین ماندگارترین و ابدی ترین نهاد بشری ست.چرا که زندگی خانوادگی در سیر تکامل خویش می تواند پس از زندگانی این جهان در بهشت برین ادامه یابد.
جَنَّاتُ عَدْنٍ يَدْخُلُونَها وَ مَنْ صَلَحَ مِنْ آبائِهِمْ وَ أَزْواجِهِمْ وَ ذُرِّيَّاتِهِمْ وَ الْمَلائِكَةُ يَدْخُلُونَ عَلَيْهِمْ مِنْ كُلِّ بابٍ*
سَلامٌ عَلَيْكُمْ بِما صَبَرْتُمْ فَنِعْمَ عُقْبَى الدَّارِ*
بهشتهاى جاويدى كه آنان و پدران و همسران و فرزندان شايسته و درستكارشان در آن وارد مىشوند ، و فرشتگان از هر درى بر آنان درآيند . سلام بر شما به پاس استقامتى كه قطعاً فرجام اين سرا نيكوست[2]اگر پیوند انسانها در مجموعه ی خانواده پیوندی ایمانی باشد؛محدود به این جهان نخواهد بود. و در جهان باقی و بهشت سرمدی نیز ادامه خواهد یافت . تمایل فطری آدمی به زندگی خانوادگی منحصر به این جهان نیست . بلکه آدمی تمایل دارد تا در زندگی آن جهانی خویش نیز به صورت خانوادگی زندگی کند . بدین سان خانواده زیباترین جلوه ی الهی ،پایدارترین مجموعه ی نظام هستی و کهن ترین نهاد بشریست . نهاد پاکی که تمام کمالات این جهانی و آن جهانی انسان از ان بر می خیزد . فروپاشی کانون خانواده چنان نکوهیده است که امام صادق (ع) آن را زلزله بخش عرش الهی در بالاترین مراتب نظام هستی بر می شمارد: ازدواج کنید ولی جدایی حاصل نکنید که عرش الهی از جدایی به لرزه در می آید[3]از این تعبیر استفاده می شود که بنیان خانواده از چنان جایگاه والایی در نظام هستی برخوردار است که با تزلزل آن گویا عرش الهی می لرزد . این سخن بیانگر این حقیقت است که بنیان خانواده یکی از ستون ها و ارکان نظام هستی است . با هر جدایی و طلاق خلل و نقصانی در این ستون محکم می شود و همین خلل عرش الهی به لرزه می اندازد و پرودگار هستی را نا راضی می سازد. هیچ چیز نزد خدای پر عزت و جلال منفورتر از این نیست که خانه ای در اسلام با جدایی از هم متلاشی گردد[4]. پروردگار هستی هدف ازدواج و تشکیل خانواده را سکونت و ارامش معرفی می کند. و این از بزرگترین آیات خدا و مواهب الهی است. سکون آرام گرفتن چیزی پس از حرکت آن است. از این رو به هر چیزی که موجب آرامش است سکن می گویند. هم چنین آتشی که به وسیله ی آن گرم میشوند و بدان گرمی و آرامش می یابند سکن نامیده
می شود . این آرامش و گرمی از آنجاست که زن و مرد در نظام خانواده ،مایه ی نشاط ،شکوفایی و کمال یکدیگرند. آرامش و گرمی و نشاط که در خانواده شکل می گیرد بهترین وسیله ی رشد آدمیان و موهبتی والا از جانب خدای رحمان است. وَ مِنْ آياتِهِ أَنْ خَلَقَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْواجاً لِتَسْكُنُوا إِلَيْها وَ جَعَلَ بَيْنَكُمْ مَوَدَّةً وَ رَحْمَةً إِنَّ في ذلِكَ لَآياتٍ لِقَوْمٍ يَتَفَكَّرُونَ
و از نشانههاى [ قدرت و ربوبيت ] او اين است كه براى شما از جنس خودتان همسرانى آفريد تا در كنارشان آرامش يابيد و در ميان شما دوستى و مهربانى قرار داد ؛قطعاً نشانههايى است براى مردمى كه مىانديشند [5]. تشکیل خانواده ایجاد کانونی ست گرما بخش و آرامش دهنده که در آن زن و مرد مایه ی شادمانی و تحرک مادی و معنوی یکدیگرند. و به نظر میرسد هیچ چیز نمی تواند نقشی مانند این کانون در یاری کردن انسان برای زندگی نیکوی این جهانی و آن جهانی داشته باشد . خانواده ی صالح در زندگی انسان چنان تاثیر مثبت و سازنده ای می گذارد که پایه گذار سعادتمندی زن و مرد در زندگانی دنیوی و اخروی می گردد. و هیچ چز مانند همسر صالح یار و یاور انسان در کسب سعادت این جهانی و آن جهانی نیست . و این همان چیزی ست که مقصد تشکیل خانواده است . زندکی و آرامش رو به کمال و سعادت این جهانی و آن جهانی . خدای رحمان انکیزه ی تشکیل خانواده را در نهاد آدمی قرار داده است. و این همان جاذبه ای است که در ذات دو جنس مخالف نسبت به هم فراهم کرده است. این جاذبه و گرایش طبیعی از هر جاذبه ی دیگری قوی تر است. و با ازدواج تعالی می یابد. خدای لطیف عاطفه ای شدید میان زن و مرد قرار داده است . همین عاطفه وعلاقه زن و مرد رابه هم پیوند می دهد. پیوندی که محبوب خداست. و از آن انسانهای جدا ،مجموعه ای با نشاط فراهم می آورد و نقصی را که زن و مرد مجرد در خود احساس می کنند به کمال تبدیل می سازد. أُحِلَّ لَكُمْ لَيْلَةَ الصِّيامِ الرَّفَثُ إِلى نِسائِكُمْ هُنَّ لِباسٌ لَكُمْ وَ أَنْتُمْ لِباسٌ لَهُنَّ عَلِمَ اللَّهُ أَنَّكُمْ كُنْتُمْ تَخْتانُونَ أَنْفُسَكُمْ فَتابَ عَلَيْكُمْ وَ عَفا عَنْكُمْ فَالْآنَ بَاشِرُوهُنَّ وَ ابْتَغُوا ما كَتَبَ اللَّهُ لَكُم
در شبِ روزهايى كه روزهدار هستيد ، آميزش با زنانتان براى شما حلال شد . آنان براى شما پوششو شما هم براى آنان پوشش هستيد، خدا مىدانست كه شما به خود خيانت مىكردي[6] زن و مرد با در کنار هم قرار گرفتن چون لباسی یکدیگر را می پوشانند. و همدیگر رااز نادرستی وگناه حفظ می کنند و از آسیب هوس ها حراست می نمایند آنان برای یکدیگر لباسی هستند که در سرما و گرما مایه ی نگه داری آدمی است. چنان که لباس مایه ی زینت و بیانگر شخصیت انسان است زن و مرد مایه ی زینت و کامل کردن شخصیت یکدیگرند. همان طور که لباس نزدیکترین پوشش به ادمی است زن ومرد نزدیکترین پوشش برای یکدیگرند. انان نزدیک و تنگاتنگ و همدم و همراز همند. و این گونه یکدیگر را پوشش می دهند. و نقص یکدیگر را جبران می کنند. مرد نقص خود را با زن،و زن نقص خود را با مرد، و هر دو با خانواده کامل می کنند. مرد در وجود خود به کمالی نیاز دارد که با زن تامین می شود. و زن در وجود خود به کمالی نیاز دارد که با مرد تامین می شود. . هر دو به مجموعه ای نیاز دارند که فقط با خانواده تامین می شود. در این مجموعه است که زن و مرد به نیازهای عاطفی و جسمی و روحی یکدیگرپاسخ می دهند. و بهترین رمینه را برای رشد و کمال یکدیگر و فرزندان آینده ی خویش فراهم می سازد. وَ اللَّهُ جَعَلَ لَكُمْ مِنْ أَنْفُسِكُمْ أَزْواجاً وَ جَعَلَ لَكُمْ مِنْ أَزْواجِكُمْ بَنينَ وَ حَفَدَةً وَ رَزَقَكُمْ مِنَ الطَّيِّباتِ أَ فَبِالْباطِلِ يُؤْمِنُونَ وَ بِنِعْمَتِ اللَّهِ هُمْ يَكْفُرُونَ
و خدا براى شما همسرانى از جنس خودتان قرار داد و از همسرانتان، فرزندان و نوادگانى پديد آورد ، و از نعمتهاى پاكيزه و دلپذير به شما روزى داد ، [ با اين همه لطف و رحمت ] آيا به باطل ايمان مىآورند و نعمتهاى خدا را ناسپاسى مىكنند ?[7]زن و شوهر بهترین نعمت برای یکدیگرند. و عدم توجه به این امر کفرانی بزرگ نسبت به رحمت شگفت خدا در آفرینش زن و مرد برای یکدیگر و قرار دادن جاذبه ای لطیف میان آن دو برای استکمال دو جانبه ی ایشان است .کارکرد های خانواده در نظام هستی بسیار وسیع و گسترده است:1ـ تولید و بقای نسل انسان 2ـ ارامش و سکونت جسمی و روانی 3ـتنظیم و قانونمند سازی مناسبات جنسی 3ـ ایجاد کانون لذت 4ـ تبادل و تعامل عواطف و محبت 6ـ تأمین کننده ی استراحت ،خواب و خوراک سالم ،ارزان و مطمئن برای والدین و فرزندان 7ـ استمرار شبکه های سالم و نظام مند اجتماعی و خویشاوندی 8ـ کانون تربیتی و آموزشی برای زوجین و فرزندان 9ـ تأمین و احراز نیمی از دیانت و معنویت گرایی
گفتار دوم : خانواده از منظر نبوی
هیچ بنیادی در هستی با محبوبیت و ارجمندی بنیان خانواده در نزد پروردگار برابری نمی کند . پیامبر اعظم می فرماید:هیچ بنایی در اسلام پایه گذاری نشده است که در پیشگاه خدای پر عزت و جلال محبوبتر از تشکیل خانواده باشد.[8]درهای آسمان در چهار موضع از سر رحمت گشوده می شود : هنگام نزول باران ، هنگام نگاه کردن فرزند به چهره ی پدر و مادر ، هنگام گشوده شدن در کعبه ،هنگام ازدواج ـ بر این اساس ازدواج و تشکیل خانواده ، پذیرا شدن محبوبیت ها، رحمت ها و کرامت های ویژه ی الهی در عمل به نیکوترین سنت پیامبر و زیباترین سیره ی عملی آن حضرت در زندگانی است. تأکید پیامبر اکرم بر تشکیل خانواده چنان است که آن حضرت می فرماید: ازدواج و تشکیل خانواده سنت من است پس هر کس به سنت من پشت کند از من نیست. و بدترین امت من مجردان آنند و بیشترین اهل آتش مجردانند.[9]
فصل دوم : آسیب های در خانواده
گفتار اول : استعمار
استعمار برای رسیدن به مقاصد شوم خود با عناوین مختلف از قبیل: دفاع از حقوق زن، آزادی زن و تساوی حقوق زن و مرد و بالاخره نجات زن از بدبختیها و فلاکتها و احیاء شخصیت لگد کوب شده زن ، اساس خانواده و نظام زندگی خانوادگی را دست خوش تحول قرار داده است . در غرب و کشورهای اروپایی زن را به خدمت سرمایه داری در آوردند و از او عروسکی برای تبلیغات و فروش کالاهای خود و مصرف آن همه وسایل آرایشی و زینتی ساختند، کانون گرم خانواده را از هم پاشیدند و زنان را در فروشگاهها وسیله ی جلب مشتری و دریافت پول بیشتر، و ابزار دست سرمایه داران قرار دادند و صها هزار کودک ئ زن را به فحشاء ، دزدی و اعتیاد کشاندند. و یا انرا وسیله ای برای شهوت رانی، شب نشینی و فساد و تهیه ی مجلات و فیلم های سکسی بکار گرفته اند. و به بیماریهای روانی و مقاربتی و اعتیاد و خود ارضایی مبتلا ساختن آنان زنان را از خانه بیرون کشیدند و با صطلاح آزادشان کردند و به مقام گارسونی و ظرفشویی و جارو کشی و زمین شویی در رستورانها و فروشندگی در فروشگاهها ئ ماشین نویسی در ادارات و پاسبانی در خیابانها رساندند. در نتیجه طلاق و از هم پاشیدگی زندگی خانوادگی را انچنان در غرب رواج دادند که هر ساله ملیونها نفر زن و شوهر از هم جدا می شوند اینجاست که امام خمینی (قدس سره) دریکی از بیاناتش در تاریخ 25/1/61 میفرماید: ابر جنایت کاران که ادامه ی حیات خود را در اسارت ملتها به ویژه ملتهای اسلام میبینند . برای پیروزی هر سریعتر نقشه هایتان چه راههایی را کهبرای انحراف و مصرفی نمودن و به فساد کشاندن بانوان مظلوم در پیش گرفتند . و با ظاهر فریبنده ای به اسم زن مترقی، نسبتبه زن ـ این قشر انسان پرور و آموزگار ـ چه ظلمها و خیانتهایی نمودند . در کشورهای کمونیسمی کوشیدند تا با نام آزادی زن از بردگی مرد ، کانون گرم و پر مهر خانواده را از زن بگیرند و او را به محرومیتها و جدایی ها بکشانندو به بردگی دولت و کارخانه درآورند . برای همین منظور قانونی را تصویب کردند که طلاق آسانتر از ازدواج باشد. کمونیست ها معتقدند : که زن برای تأمین مسایل اقتصادی به مرد و تشکیل خانواده رو آورده است. چرا که زن در گذشته ضعیف بود و نمیتوانست به صید و شکارو نبرد با طبیعت بپردازد و مایحتاج خود را به دست آ ورد اما در عصر حاضر ه زن میتواند نیازمندی های خود را تأمین کند دیگر نیازی به ازدواج و تشکیل خانواده ندارد و مرد و زن میتوانند دور از قیود خانوادگی مانند سایر حیوانات به ارضاء غرایز جنسی خود بپردازند . مارکس و انگلیس که رهبران این نهضتند می گویند :انهدام خانواده هر چند که مورد انزجار حتی شدیدترین رادیکال هاست ولی باید ببینیم که خانواده برچه اساسی بنیان شده است ؟ خانواده بر اساس سرمایه دای و منافع فردیست و با متلاشی شدن سرما یه داری اساس خانواده ازهم پاشیده می شود. مامقدسی ترین پیوند و ارتباط را درهم میرزیم و تربیت خانوادگی را به تربیت اجتماعی تبدیل می سازیم. اینان تحت عنوان آزادی و نجات زن از از بردگی مرد ، چگونه اساس خانواه و کانون گرم و پر مهر زن و مرد را از هم پاشیده اند . استعمار گران برای تسریع در موفقیت خود و رسیدن به نیات پلید خود تحت عنوان آزادی ن و اینکه زن باید در تمام زمینه ها از جمله : خوراک ، پوشاک، مسکن ، زندگی بااین مرد یا آن مرد درحالی که همسر مردی دیگر است، انتخاب رفیق مرد حتی با داشتن شوهر و یا رها کردن شوهر و فرزند خود و برهم زدن زندگی ، آزاد باشد به دومسأله بیش از مسائل دیگر توجه داشته اند و پیرامون آن تبلیغات نموده اند و قانون ها وضع کرده اند . آن دو مسأله، بی حجابی و طلاق است زیرا با این دو عامل هر چه سریعتر از هم پاشیده می شود . لذا حکومتهای شیطانی و استعماری از یک سو ، زن را به مثابه ی ابزار برای استثمار و به فساد کشاندن اجتماع و مصرف آن همه وسائل آرایشی و تزئینی بکار گرفته اند و او را همچو جواهرات بدلی ، بدون پوشش در خیابانها ، به گردش در آوردند. و آن چنان دختر و پسر را مختلط کردند که عطش ازدواج و عشق و مودت عمیق را از بین بردند . و آنها را به گونه ای آزادی حیوانی و شهوانی معتاد ساختند که دیگر عشق به ازدواج و تشکیل خانواده از نهادشان رخت بربسته است . لذا زن اداره ای خانه را رها کرده و به ادرات ومشاغل آزاد رو آورده است و حتی آنان هم که ازدواج کرداند مجبورند علی رغم میل طبیعی خود از بچه دار شدن جلوگیری نماند و خواسته های روانی و عاطفی خود را با نگهداری ومحبت به سگ ها و گربه ها و سایر حیوانات برآورده سازند و از سوی دیگر با تدوین قوانین حمایت خانواده و دفاع از حقوق زن طلاق را تاحد زیادی از مرد سلب کرده اند و در اختیار زن قرار داده اند و دادگاه ها را مجاز به اجبار شوهر به طلاق دادن نمودند . و معلوم است با آن آزدای بی قید و شرط در روابط جنسی و با این حمایت از زن و طلاق ، چه بر سر خانواده می آید . به هر حال به اسم دفاع از حقوق زن ، به زن ستمها شده و او را از اوج عزت به ذلت کشانده اند . امام خمینی در یکی از سخنانشان میفرمایند:زن در دو مرحله مظلوم بوده است ؛ یکی در زمان جاهلیت که مثل حیوانات بلکه پائین تر از آن مظلوم بوده، و اسلا زن را از آن لجنزار بیرون کشید و دیگر در زمان ما ، به اسم اینکه میخواهند زن را آزاد کنند ه زن ظلمها کردند و وی را از آن مقام شرافت ، معنویت و عزتی که داشت پائین کشیدند.[10]
گفتار دوم : آسیب های اخلاقی
امروزه اگر چه تشکیل خانواده مسولیت سنگینی شده است؛ اماسنگین تر از آن تداوم خانواده ی تازه شکل گرفته است . و برای استحکام خانواده لازم است عوامل و پیامدهای تزلزل خانواده شناخته شود در این بخش انواع مشکلات اخلاقی در خانواده و عوامل بروز آنها مورد بررسی قرار میگیرد و به موضوع مهم طلاق به عنوان آفت رو به رشد جامعه پرداخته خواهد شد.
1ـ سبک شمردن و توجیح گناه : از مواردی که موجب می شود عنایت خدا از شخص و از خانه برداشته شد گناه در خانه است. گناه اقسامی دارد به یک اعتبار به گناه کبیره و صغیره وبه اعتبار دیگر به گناه مدام و غیرمدام تقسیم می شود . گاهی یک گناه ازانسان سر می زند نظر اینکه دروغی می گوید این کار بدی ست باید توبه کند. باید جبران کند ولی گاهی گناه مدام است یعنی هرروزدروغ می گوید غیببت می کند. شایعه پراکنی می کند ظلم می کند این گناه مداوم خیلی خطر دارد خطرش به اندازه ای ستکه قران می فرماید: ثُمَّ كانَ عاقِبَةَ الَّذينَ أَساؤُا السُّواى أَنْ كَذَّبُوا بِآياتِ اللَّهِ وَكانُوابِها يَسْتَهْزِؤُنَ * آن گاه بدترين سرانجام ، سرانجام كسانى بود كه مرتكب زشتى شدند به سبب اينكه آيات خدا را تكذيب كردند و همواره آنها را به مسخره مىگرفتند [11]افرادی که گناه مداوم دارند متوجه باشند که دست از همه چیز بر می دارندو کارشان به آنجا میرسد که دیگر منبر و محراب و روحانیت را خرافه حساب می کنند تکذیب می کنند امام صادق(ع) میفرماید: اگر کسی گناه کرد یک نقطه ی سیاه زیاد می شود و سیاهی گناه مداوم کم کم همه دلش را می گیرد و دیگر رستگار نمی شود [12]
2ـ بد حجابی. توضیح اینه گاهی یک زن به خاطرجهل و غفلت در عروسی بد حجابی داشت اما خود میداند که این بد حجابی کار بدی ست . لذا توبه می کند ، گریه می کند و تلاطم درونی پیدا می کند . اما یک وقت این بد حجابی کم کم برایش عادت می شود و کارش میرسد به اینجا که با فرضی که عفت دارد . بی عفت نیست. با فرضی که از فظ زنا ناراحت می شود بدش می آید اگربشنود کسی چنین کرده ؛ او را سرزنش می کند ، ناراحت می شودکه این کار زشت را کرده است. اما همین خانم کاری بدتر از زنا می کند . یعنی با زینت کردن و حرکات و سکناتش و با پیراهن آستین کوتاه و جوراب بدن نما می آید در مغازه و با صاحب مغازه می گوید و می خندد . این کار از زنا بدتر است بدتر بودنش هم از نظر قران برای این است که اشاعه ی فحشا کرده که گناهش بزرگ است . به تعبیر قران إِنَّ الَّذينَ يُحِبُّونَ أَنْ تَشيعَ الْفاحِشَةُ فِي الَّذينَ آمَنُوا لَهُمْ عَذابٌ أَليمٌ فِي الدُّنْيا وَ الْآخِرَةِ وَ اللَّهُ يَعْلَمُ وَ أَنْتُمْ لا تَعْلَمُونَ * همانا كسانى كه دوست دارند زشتيها در ميان مردم باايمان شيوع يابد عذاب دردناكى براى آنها در دنيا و آخرت است و خداوند مىداند و شما نمىدانيد.[13]کسانی که اشاعه ی فحشا می کنند دوست دارند اشاعه ی فحشا بشود مثل اینکه جوانی دوست دارد ن نامحرم نگاه بکند . کاسب با زن نامحرم شوخی کند یا به روی یکدیگر بخندند . قران می گوید این دوستی فساد آلود اشاعه ی فحشاست و دو عذاب دارد یکی در دنیاست که به مکافاتش می رسد و یکی هم در آخرت کهه باید عذاب جهنم را بچشد . این اشاعه ی فحشا از آن گناه هم بالاتر است . لذا بعضی اوقات می بینیم خانم ابهت گناه از دلش رفته . یعنی رو نگرفتن برایش یک امر عادی شده است در مقابل نامحرم آمدن برایش عادی شده است . پیش برادر شوهر نشستن و گفتن و خندیدن و رو باز بودن زینت ها برایش یک امر عادی شده است خطر اینجاست.
3ـ نبود محبت و رحمت: رسول اکرم می فرماید: دستگیره ای از ایمان است که از همه محکمتر است و آن دستگیره الحب فی الله و البغض فی الله ـ دوستی در راه خدا و دشمنی در راه خداست[14]آنچه خیلی نجات دهنده است این است که انسان برای خدا برادر مسلمان خود را دوست داشته باشد و دشمنان اسلام را دشمن بداند . یعنی زنش را به خاطر خدا دوست داشته باشد . برای اینکه مسلمان است نه برای اینکه شهوت او را ارضاء میکند . اینکه مردانگی نیست . این مربوط به حیوان هاست . ارضای شهوت یکی از فواید کوچک تشکیل خانواده است . مرد باید به زنش محبت داشته باشد بالعکس چون هردو مسلمان هستند. نبود محبت و رحمت بین زن و شوهر مهمترین عامل و زمینه ی بروز مشکلات اخلاقی در خانواده است. بنابراین لازم است بدانیم چه آفاتی این محبت خدادادی را از بین می برد.
الف ـ تندخویی: اولین چیزی که محبت رااز خانه می برد تندخوی ست. اگر زن در مقابل شوهر زبان دراز شد چرخاشگر شد همان جمله ی اولاولش یک ضربه، به احساس مرد می زند و اکر مرد تند خو شد همان فریاد اوـ تندی او ـ در مرتبه ی اول یک ضربه به محبت می زند و بالاتر از آن اینکه محبت به نفرت مبدل می شود . مخصوصأ اگر در تندی و پرخاشگری زخم زبان هم باشد و کسی را به رخ او بکشد . یعنی مثلأ زن مردی را به رخ شوهرش بکشد ، بگوید ببین چه زندگی خوبی دارد . چه مرد خوبی ست . یا مرد زنی را به رخ زنش بکشد بگوید ببین زن همسایه چه زن خوبی ست . این جمله به اندازه ای کوبندگی دارد که نه فقط محبت را از بین می برد بلکه نفرت می آورد باید مواظب باشیم اینگونه امور در زندگی نباشد
ب ـ فحش و کتک . اگر زبان مردی و یا زنی آلوده به فحش باشد این مرد و زن شخصیت ندارند اگر کسی به فرزند و خانمش فحش دهد و او تقصیر داشته باشد و یا خانمی به شوهرش فحش دهد و او تقصیر داشته باشد خدا و ائمه ی طاهرین از او قهر میکنند . از طریق این فحش مجسم می شود و رفیق او در عالم برزخ و قیامت است و در قیامت رسواست. قران می فرماید: يَوْمَ تَجِدُ كُلُّ نَفْسٍما عَمِلَتْ مِنْ خَيْرٍ مُحْضَراً وَ ما عَمِلَتْ مِنْ سُوءٍ تَوَدُّ لَوْ أَنَّ بَيْنَها وَ بَيْنَهُ أَمَداً بَعيداً وَ يُحَذِّرُكُمُ اللَّهُ نَفْسَه[15]روزى كه هر كس آنچه را از كار نيك انجام داده و آنچه را از كار زشت مرتكب شده حاضرمىيابد ، و آرزو مىكند كه اى كاش ميان او و كارهاى زشتش فاصله بود . خدا شما را از [ عذاب ] خود برحذر مىداردیکی از سفارشهایی که امامصادق بارها به شیعه دارد این است که ای شیعه مؤدب باش و سایه ی زینت اولیای الهی باش . یک خانم باشخصیت زشت است که در زبان او فخش باشد. همچنین است کتک. که به اندازه ای گناه دارد که رسول اکرم می فرماید: اگر مردی کشیده ای به صورت زنش بزند، در روز قیامت پس از رسوایی به جهنم میرود. و به ملک جهنم خطاب می شود که فتاد کشیده از آتش جهنم به صورت او بزنید[16]. کتک زدن کار یک مسلمان حقیقی نیست. کار یک انسان با شخصیت نیست. انسان با شخصیت دست دراز نیست. حالا اگر خامی پیدا شود که شوهرش رابزند دیگر این زن نیست .لاابالی و احمق است . اینها نه محبت را که انسانیت را از بین میبرند.
ج ـ زخم زبان: زخم زبان شیشه ی محبت را میشکند.و گناهش به اندازه ای بزرگ است که امام صادق می فرماید:پروردگار عالم فرموده است : مَن اهان لی وَلیأ فقد ارصد لِمحاربتی[17] هر کس به یکی از دوستان من اهانت کند به تحقیق به جنگ با من کمین کرده است رسول اکرم فرموده است: من در خانه خیری از تو ندیدم؛ تمام اعمال خیرش هبط می شود. اگر مردی به زنش بگوید من از تو خیری ندیده ام.تو هم زن نشدی، تمام اعماالش هبط می شود یعنی در نامه ی عملش دیگر کار خیری نخواهد بود. ما باید دست از توهین برداریم مخصوصأ نباید پیش دیگران همسرمان را تحقیر بکنیم . گاهی یک زخم زبان نطیر شمشیر است. و زخمش عمیق این عقربی می شود ، و تا روز قیامت اوو را اذیت می کند. و در جهنم هم او را می گزد و گزیدن او از آتش جهنم هم بدتر است. با آب توبه می شود همه چیز را شست و از بین برد هر بی برکتی در خانه را می شود از بین برد . اما بدا به حال کسی که توهین کند و بگوید دلم حال آمد. یا بگوید تا یکی دو حرف سنگین به زنم نگویم نمی توانم آرام بنشینم.
د ـ خود پسندی: دیگر از چیزهایی که محبت را از بین می برد منیّت و خود پسندی است اگ زنی خود پسند بشود؛ مردی متکبر و ود پسند باشد گفتار و کردار خود را بپسندد، وضع خطرنااکی به همراه دارد باید بدانیم افراد خود پسند وضع شان به اندازه ای خطرناک است که فریاد پیامبران نیز از انسانهای خود پسند بوده است اینان مانع کار انبیابودند. خودشان که زیر بار نمی رفتند؛ هیچ، مانع کار انبیا هم میشدند . تکبر و خود پسندی به اندازه ای خطرناک است که قران می فرماید:وضع آدمهای خود پسند،و خود محور در روز قیامت این است که وقتی آنها را به صف محشر می آورند خودشان را خوب می دانند ولی حقیقتأ جهنمی هست. اینها در مقابل خدا قدرت علم می کنند و می گویند خدایا تو اشتباه می کنی ما آدمهای خوبی هستیم. بعد قسم هم می خورند، می گویند: خدایا به حق خودت ما بهشتی هستیم تو اشتباه می کنی تو خود می خواهی ما را به جهنم ببری.
يَوْمَ يَبْعَثُهُمُ اللَّهُ جَميعاً فَيَحْلِفُونَ لَهُ كَما يَحْلِفُونَ لَكُمْ وَ يَحْسَبُونَ أَنَّهُمْ عَلى شَيْءٍ أَلا إِنَّهُمْ هُمُ الْكاذِبُون
روزى كه خدا همه آنان را برمىانگيزد ، پس همان گونه كه براى شما سوگند مىخوردند ، براى خدا هم سوگند مىخورند ، و گمان مىكنند كه با سوگند مىتوانند در عرصه محشر ، سودى را براى خود جلب كنند و زيانى را از خويش بگردانند ، آگاه باش كه آنان همان دروغگويانند. خانم در مقابل شوهر خود پسند ناشد تعریف خودش ، برادرش، پدر و مادرش نکند مواظب باشد به جمالش و کمالش نازد. اگر خانمی مدرک علمی دارد مواظب باشد غرور علمی در مقابل شوهرش پیدا نکند که اگر غرور علمی منیّت و خود محوری در مقابل شوهرپیدا کرد اول به خودش ضربه زده ـ آقا مواظب باشد خدای ناکرده به مالش ننازد . به طایفه اش ننازد. همیشه شوهرت را دلداری بده و او را بر برادرت ، پدر و مادرت مقدم بدارد یعنی در حالی که مردها وزن ها باید احترام پدرومادرهایشان را نگاه بدارند باید با برادرشان، مهربان باشند . اما این را بدانند که باید همه چیز را فدای شوهر کنند . چنان که مردباید همه چیز را فدای زن کند.د رحالی که دیگران باید محترم باشند . شوهرباید مقدم بر همه باشد.زن باید مقدم برهمه باشد. [18]
وـ توقعات بیجا
امکانات مالی و در آمد همه ی افراد یکسان نیست همه نمی توانند در یک سطح زندگی کنند هر خانواده باید حساب دخل و خرج خودشان را بکنند و بر طبق در آمدشان خرج کنند . انسان همه طور می تواند زندگی کند عاقلانه نیست که برای تهیه ی امور غیر ضروری دست به قرض و نسیه بزند.یک زن موفق زنی ست که عاقبت اندیش باشد و طوری خرج کند که آبروی شوهرش را حفظ کند و همیشه پولدار باشد . اگر فلان مد لباس را تن خانمی دید و وضع اقتصادی اش اقتضای خرید ان را نداشت شوهرش را به خرید آن وادار نمی کند اگر چیز لوکس و قشنگی را در منزل همسایه مشاهده نمود به شوهرش اصرار نمی کند که باید آن را تهیه کنی اگر فلان دوست یا قوم و خویش شما خانه اش را با فرشهای زیبا و گران قیمت و اسباب لوکس زینت کرده لازم نیست خودتان را به سختی بیاندازید تا از او تقلید کنید . تو که می دانی وضع اقتصادی و در آمد شما ایجاب نمی کند چرا شوهرت را به وام گرفتن و نسیه گرفتن و قسطی خریدن و کارهای غیر مشروع وادار می کنی؟ آیا عقلانی ست که برای رقابت با دیگران از بانک وام بگیرید و فلان جنس غیر ضروری و لوکس را بخرید و در خانه بگذارید؟ آیا صلاح است که زندگی خودتان را برای وام گرفتن و نسیه کردن و قسطی خریدن وپایه گذاری کند ؟ آیا بهتر نیست قدری صبر کنید تا اوضاع مالی شما بهتر شود؟ هر ماه قدری از در آمدتان را پس انداز کنید وقتی وضع اقتصادی شما خوب شد جنس مورد نظرتان را خریداری کنید بیشتر این رقابتها و ولخرجی ها از خانمها سرچشمه می گیرد به قدری پافشاری می کنند که شوهر ناچار می شود وام بگیرد و خودش را همیشه قرضدار کند . هی ناچار می شود زندگی زناشویی را بر هم بزند و زن خودخواهش راطلاق بدهد تا از شر تقاضاهای بی جا و سزنش های او خلاص شود [19]
فصل سوم : عوامل موثر در ایجاد روابط سالم
روابط سالم و سازنده میان همسران بر اصول تربیتی خاصی بنا نهاده شده که رعایت این ضوابط ، می تواند کانون خانواده را گرمتر و بنیان ان را محکمتر کند . مهمترین اصول ارتباطی میان همسران عبارت اند از :
الف - احترام و تکریم یکدیگر
در زندگی مشترک ؛ شاید رعایت کامل آداب امکان پذیر نباشد، ولی وجود احترام متقابل، اصلی اساسی است . درگیری ها و اختلافهای آشکار ، هنگامی پدید می آیند که پرده ی حرمت میان ان دو دریده شود و طرفین برای یکدیگر ارزش و احترامی قائل نباشند. مهمترین شیوه برای جلوگیری از پیدایش درگیری ها میان زن و شوهر ، تحکیم روابط آنان است. تکریم همدیگر ، طرفین را به یکدیگر علاقه مند می کند. حرمت گذاردند به هم، یک حسن است و هر زن و مرد باید نکات مثبت زندگی همسر خود را بیا بد و او را برای آن نکات مثبت تکریم کند. اگر نیاز طبیعی تکریم شخصیت هر فرد در خانواده تأمین شود، احساس آرامش و اعتماد به نفس می کند. چنان چه کرامت انسانی حفظ نشود ، سوء ظن ها و بدبینی ها سراسر وجود او را فرا می گیرد . امام صادق (ع) می فرماید: ما مِن رَجلٍ تکَبُّر الّا لذِلَةٌ وَجَدها فی نَفسة هیچ کس تکبر و طغیان نمی کند، مگر در اثر ذلتی که در نفس خویش احساس می کند.
ب - چشم پوشی از خطاها
بیشترین سفارش اسلام در مورد مسایل خانوادگی، گذشت و چشم پوشی زن و شوهر از لغزشها ، کج خلقی ها و اشتباه های یکدیگر است . حتی اگر زن و شوهری با روحیه ی مشترک پیدا شوند ، باز هم هیچ یک از اشتباه و خطا و عصبانیت در امان نیستند. وجود گذشت، بی گمان کانون خانواده را با حرارت نگه می دارد. گذشت، نشانه ی حسن نیت و خوش بینی به زندگی است . چه بسیار تیرگی ها که در پرتو این صفت از میان برخاسته و جای خود را به صفا و صمیمیت سپرده است . خداوند در قران کریم سفارش می کند که از خطاهای دیگران چشم پوشیکنید.
وَ لْيَعْفُوا وَ لْيَصْفَحُوا أَ لا تُحِبُّونَ أَنْ يَغْفِرَ اللَّهُ لَكُمْ وَ اللَّهُ غَفُورٌ رَحيمٌ* عفو كنند و از مجازات درگذرند ؛ آيا دوست نمىداريد خدا شما را بيامرزد ؟{ ديگران راعفو و گذشت کنید}و خدا بسيار آمرزنده و مهربان است [20]
ج - عذر خواهی هنگام اشتباه .
انسان غیر معصوم در برخی موارد دچار لغزش و خطا میشود حتی پاکترین و آگاه ترین آن ها ، در برخی موارد دچار لغزش و خطا می شوند . البته درجه ی آن درافراد، متفاوت خواهد بود. در زندگی خانوادگی، گاهی اشتباه و لغزش ها همانند لکه هایی سیاه، چهره حیات زناشویی را زشت و نفرت انگیر و حتی در مواردی ارکان آن را متزلزل می کنند. ما گاه بر اثر ندانم کاری ها، تربیت نادرست، بی حوصلگی ها و عقده ها همسرمان را می رنجانیم . برای نمونه با نیش زبان او را می آزاریم یا با به رخ کشیدن فقر و ناداری اش ، با اخم ها و افاده فروشی ها ، دلش را به درد می آوریم و تعادل روانی او را بر هم می زنیم . این رفتار ، زندگی را بی معنا می کند و گاه دشواری هایی پدید می آورد و کار را به درگیری می کشاند . آنچه می توند کدورت ها را از میان بردارد و صفا و صمیمیت را در روابط خانوادگی برقرار کند عذرخواهی هنگام خطا و اشتباه است. با گفتن جمله ی ـ معذرت می خواهم ـ همه ی اینها از میان میرود و حتی باعث سربلندی و سرافرازی شخص عذر خواه در نگاه همسرش می شود و عذر خواهی کردن به هنگام خطا و اشتباه را به او هم می آموزد.
آثار عذرخواهی
اعتراف به اشتباه و عذرخواهی از همسر، می تواند آثار پرشماری در زندگی مشترک داشته باشد:
یک ـ این کار، رشته ی پیوند همسران را محکم تر می کند و جلوی درگیری ها و عقده سازی ها را می گیرد و خانه را به صورت پناهگاهی مطمئن و امن ، محفوظ می دارد .
دو ـ اعتراف به لغزش، فرد را از عذاب روحی که بدان دچار شده است، رهایی می بخشد.
سه ـ عذرخواهی از اشتباه ها ، سبب شناخت از خود و جبران کاستی ها می شود . این مسأله که انسان، ضعف ها و قصور خود را با واقع بینی بپذیرد و افزون بر اعتراف به آنها، بکوشد تا آنها را جبران کند، کاری پسندیده است . که از این بهتر که در این راه ، با خشنودکردن همسر، محبت و کمک او را نسبت به خود جلب کند و دریچه ای از زندگی سالم را به روی خود بگشاید.
پرهیزاز اعتراف بی جا
در مواردی، همسرانی را می بینیم که برای خاتمه دادن به دعوا و درگیری ، به گناه ناکرده و خطای انجام نشده اعتراف می کنند و لب به عذرخواهی می گشایند. اینان می خواهند به هر وسیله ، خودخواهی و خود پسندی همسرشان را اقناع کنند وآرامش نسبی در خانه فراهم آوردند . این رفتار در موارد حاد، شاید مفید و موثر باشد ولی در دراز مدت، آثار بدی به همراه دارد.
معذرت خواهی زن
این هشدار برای مرد مطرح است که اگر به خطا و لغزش همسر خود پی برد، دیگر در پی آن نباشد که او را به اقرار وادارد یا با شدت و غلظت بایستد و پافشاری کند که باید از رفتاارش معذرت بخواهد . این امر ، غرور زن را می شکند و عاطفه یاو را جریحه دار می کند. ویژگی اساسی زن، عاطفه و ویژگی اساسی مرد، تسلط بر خود و مال اندیشی است. اگر عاطفه اش جریحه دار شود ، دیگر نمی تواند همسری مهربان برای شما و مادری ارزش مند برای فرزندتان باشد . شما در تمام مسیر حیات ، باید روح، عواطف و احساسات او را به خاطر آورید و جنبه ی انسانی او را هم در نظر بگیرید و بدانید که احساس سرشکستگی وی ، حتی بری شما هم گران تمام خواهد شد.
برخورد منطقی
یکی از ویژگی های روابط سالم و سازنده ی همسران، برخورد انسانی و منطقی با هم، با وجود انتقادها و اعتراض ها به عملکرد یکدیگر است. هر چند در مواردی، امکان به کرسی نشاندن سخن خویش وجود دارد، ولی منطق و رفتار منصفانه، مانع چنین رفتاری می شود. همچنین ممکن است توقع حقی را از همسر خود داشته باشد، ولی وقتی با دیدی منطقی به آن می نگرد، در میابد که دستیابی به آن امکان پذیر نیست و از توانایی او خارج است . تعادل در زندگی مشترک هنگامی به وجود می آید. که روابط متقابل بر پایه های عقلانی استوار باشد در چنین شرایطی ، همسرانی که اخلاق ملایم و تربیت صحیحی دارند ، می توانند به جای به کار بردن سلیقه ی شخصی و حاکمیت زور و قدت در عرصه ی زندگی، روشهای استوار و مطلوبی برای حل اختلاف سلیقه های خود بیابند و منطق را در زندگی شان حاکم کنند. همسران، به ویژه مرد ها باید این واقعیت را بپذیرند که هرگز اعمال قدرت، قدرت نمی آفریند، بلکه از زور و قدرت زمانی استفاده می شود که فرد از راههای دیگر مأیوس شود
رعایت عفاف و حدود الهی در روابط خانوادگی
بسیاری از اختلافات و در گیری ها بدان دلیل است که طرفین به اصول و ارزشهای دینی و اخلاقی خود و همسرشان پایبند نیستند و هر گونه رفتار خلاف و ناشایستگی را مرتکب می شوند، بدون اینکه از آن بیمناک باشند. حفظ عفت و تقوا برای ادامه ی زندگی سالم ،ضروری است و زن و شوهر در این باره باید مراقب باشند و ارزشهای دینی را رعایت کنند. حفظ تقوا وعفاف ، نه تنها از دید مذهب که حتی ازدید انسانی هم برای تداوم حیات زناشویی ضروری است.حیات خانوادگی در سایه ی پاکدامنی به دست می آید، زن و مرد با رعایت تقوا و حفظ عفاف می تواند همسر خویش را از اسیب پذیری حفظ کنند و نقایص یکدیگر را بپوشانند. چنان که خداوند در قران می فرماید: هُنَّ لِباسٌ لَكُمْ وَ أَنْتُمْ لِباسٌ لَهُنآنان براى شما پوششو شما هم براى آنان پوشش هستيد[21]، همسران عفیف لباس و پوشش همدیگر هستند و این زیباترین و کاملترن تعبیری است که خداوند در باره ی حفط عفت و چگونگیروابط همران بیان فرمده است. زن و شوهرر پس ا ازدواج، در حصن و حصاری که خداوند برایشان معین فرموده است، جای می گیرند. خنده و معاشرتشان حتی با محارم مقید می شود تا سبب بد گمانی ها و تحریک هاو بد دلی ها نشود.[22]
فصل چهارم : تأمین نیاز های خانواده
همسرداری اثر مستقیم وبسیارمثبتی برجامعه ونسلهای آینده دارد. بدین سبب خانه داری برای زن ازنظراسلام جهاد فی سبیل الله است،چنانکه رسول گرامی اسلام فرمودند: جهاد الامرأة حسن التبعّل[23]؛ جهادزن نیکوشوهرداری کردن است. همچنین همسرداری برای مرد ثواب فراوانی دارد چنانکه امام معصوم فرموده: الکاد ُلِعیاله کالمجاهِد ِفی سبیلِ الله[24] مردی که برای آسایش زن وفرزندانش کارمیکند همچون جهادکننده درراه خداست. به طورکلی نیازهای خانواده را می توان به چهاربخش تقسیم نمود :
1 ـنیازمادی 2ـنیازجنسی 3ـنیازعاطفی 4ـنیازمعنوی . نیازهاییکهبایدزنومردازیکدیگربرطرفکنند
گفتار اول : تأمین نیاز مادی
اولیننیازیکهزنومردبایددرخانهمراعاتکنندنیازمادیست . مرداگرمیتواندبایدخانهیخودرادررفاهقراردهدونیازهایضروریرابرایخانوادهاشتأمینکندواگربخلکندعلاوهبراینکهحقخانهراادانکردهاستمصداقآیاتوروایاتیستکهدرمذمتبخلگفتهشدهاست
وَلايَحْسَبَنَّالَّذينَيَبْخَلُونَبِماآتاهُمُاللَّهُمِنْفَضْلِهِهُوَخَيْراًلَهُمْبَلْهُوَشَرٌّلَهُمْسَيُطَوَّقُونَمابَخِلُوابِهِيَوْمَ
الْقِيامَة* كسانىكهخدابهآنچهازفضلشبهآناندادهبخلمىورزند،گماننكنندكهآنبخلبهسودآناناست،بلكهآنبخلبهزيانشانخواهدبود . بهزودىآنچهبهآنبخلورزيدنددرروزقيامتگردنبندگردنشانمىشود[25]مردبایدحداقلیکزندگیضرورییعنیخوراک،پوشاک،مسکنوازدواجرابرایخانوادهاشفراهمکند. وظیفهیمرداستدخترراشوهربدهدوجهازیهیمتعارفبهاوبدهد،بچهاشاباسوادکند،پسرشرازنبدهد. اگرمردبخلبورزدونیازمادیخانهبرآوردهنشودبچههاعقدهایمیشوندزندزدازکاردرمیآید؛اولدزدجیبشوهروکمکمدزدمغازهها . چنینمردیدیگرتوقعمحبتنداشتهباشدبلکهتوقعاینراداشتهباشدکهزنشدلمردهوبینشاطباشد. خانمهمبایدنیازمادیمردرابرطرفکند؛یعنیشوهرخودرامواظبتکندواورابربچههاوخودشمقدمبدارد . بعضیاوقاتدرخانهمیوهوغذاهستامابهشوهرشرسیدگینمیکند . اینخانمبخیلنیستبلکهازنظراسلاملئیماست. بخلایناستکهانسانمالخودشراانفاقنکندامالئیمپستترازبخیلاستونمیتواندببیندکسیمالدیگریرابخورد. چنینزنینبایدتوقعمحبت،زنداریودلگرمیازشوهرداشتهباشد. اگرمردباهمهیسعیوتلاشیکهمیکند،نمیتواندمایحتاجزندگیرابخردزنبایدمراقبتکندبهرویاونیاورد. وبیشازتواناوتوقعنداشتهباشد . بلکهبهشوهردلداریدهد
گفتار دوم: تأمین نیازجنسی
نیازدومنیازجنسیستکههماننددیگرغرائزانسانبایدتأمینشود. ارضایاینغریزهحقطبیعیمردنسبتبهزنوبهعکساست. بیتوجهیبهاینامرازنظرروایاتدارایگناهبسیاریاست. پیغمبراکرمفرمودند: اگریکمردیخوابیدوزنشدستبهدستکرد،اینطرفوآنطرفکردتاشوهرشخوابید؛تاصبحاینزنموردلعنملائکهواقعمیشود[26]. اینیکحقطبیعیستبرایمردهاوزنها . اگریکخانمدرفراهمساختنمقدماتغریزهیجنسیتسامحکردوخدایناکردهشوهرچشمچرانشدوبهگناهافتاد. دراینصورتگناهمرددرنامهیعملزنهمنوشتهمیشود. یعنیدرروزقیامتاینخانممیبینددرنامهیعملشنوشتهشده: چشمچرانی،شهوترانیمیگویدخدایامنچشمچرانینکردهامخطابمیشودشوهرتکرداماتقصیرتوستزیراتوبایدنیازجنسیاورابرآوردهمیکردی . وامااگرمردهمکوتاهیکندچنیناست.
گفتار سوم: تأمین نیازعاطفی
نیازسومنیازعاطفیست. یعنیانسانیکحیوان،یکدرخت،یکستوننیست. البتهحیوانهمنیازعاطفیدارد،امابنابهحکمطبیعتوفطرتانسانهادرایننیازاولیومقدمترند. محبتبرایانسانغذایروحاست. واینازغذایجسمبالاتراست. یکمردویایکزننبایدکمبودمحبتداشتهباشد. برایهمیندراسلاماهمیتایننیازموردتوجهقرارگرفته،تاجاییکهتأمینآنبرایبچهیتیمتوصیهشدهاست. بهبیانقرآنآنجامعهایکهبهبچهیتیمهانرسند،مسلمانانشحقیقینست. أَرَأَيْتَالَّذييُكَذِّبُبِالدِّينِ * فَذلِكَالَّذييَدُعُّالْيَتيمَ* همانكهيتيمرابهخشونتوجفاازخودمیراندو [ كسىرا ] بهطعامدادنبهمستمندتشويقنمىكند[27]. همچنینروایتداریمکهاگرکسیدستنوازشیبرسربچهیتیمبکشدبهازایهرموییکهاززیردستاومیگذردخداوندیکحسنهبرایاومینوسید . اینثوابهاوسفارشهابرایایناستکهیتیمپدرنداردکهنیازعاطقیاورارفعکند. کمبودمحبتپیدامیکندوگرفتاعقدهمیشودکهبسیارخطرناکاست.
زیکهدلمردهوبینشاطباشد،نمیتواندخانهداری،بچهداریوشوهرداریکند. مردیکهبینشاطودلمردهباشدنمیتوانداجتماعیباشد؛ازاجتماعپرتمیشود. زنومردوقتیعقدهپیدامیکنندکهدرخانهکمبودمحبتداشتهباشند. بالاترینضربهوتازیانهبهپیکرخانوادهبیمحبتیاست. بهخصوصدرحقخانمها! یعنیمردیکوقتنانجیباستواهلکتککاری. اینگناهشخیلیبزرگاست. امایکوقتاینطورنیست،بلکهآدممقدسیاستنهفحشمیدهدنهکتکمیزند،اماقهرمیکنداخممیکند. همچنینگاهیزنزباندرازنیستوقدرتکتکزدنراهمنداردامسرشرازیرمیاندازدوباشئهرشحرفنمیزندقهرمیکندبینشاطاستاینازصدتازیانهبالاتراست. گاهیبایکجملهنامناسبمرد،خانمازدستمیرود . مردنبایدخیالکنداگرخانمشنجیباستهمیشهنجیباست. گرکمبودمحبتدریکخانمنجیبایجادشدویدرخطراست. بالاترازهرچیزینیازعاطفیستوبایددرخانهبرآوردهشود . مخصوصأبرایخانماگریکخانمبیعاطفهوبیمحبتباشدوبهشوهروبچههایشمحبتنکنداینجاستونعاطفیخانوادهلغزیدهواینخانمبایددرخودوصفاتاخلاقیخودتجدیدنظرکند . برزنومردواجباستکههردومحیطخانهراگرمنگاهدارندونیازعاطفیخودوفرزندانراپاسخگویند.
گفتار چهارم : تأمین نیاز معنوی
همانگونهکهانسانازنظرجسمیبایدارضاشودازنظرروحیهمبایدتأمینشودفرقبینانسانوحیوانهمینجاست؛حیوانیکبعدیست،یعنیفقطغرایزداردنیازهایمادیداردواگرخیلیبالارودنیازهایعاطفیدارد . اماانساناینگونهنیست. انساندوبعدیاست. بعدمادیوبعدمعنویکهازروحملکوتیاوسرچشمهگرفتهاست. وبهاندازهایازنظرمعنویبالامرتبهاستکهپروردگاراورابهخودنسبتدادهوفرموده<روحمن>فَإِذاسَوَّيْتُهُوَنَفَخْتُفيهِمِنْرُوحيفَقَعُوالَهُساجِدينَ * پسچوناورامعتدلوآراستهگردانموازروحخوددراوبدمم،براىاوسجدهكنانبيفتيد . اینبعدراحیواناتندارند،اماانساندارد .آنبعدمادییعنیتمایلاتوغرایزدرحیواناخیلیقویتروارضایآنبرایآنهاخیلیآسانتراست. لذابایدبگوییمامتیازانسانبهروحاست. انساتیکهغذابهروحشنرسیدهوروحشمردهاستاینانسانپسترازهرجنبندهایاستکهروحشمرده. اوعقلدارد،ولیتعقلندارد؛فکردارد،اماتفکرندارد؛یعنیروحاومردهاستاگرانسانازنظرروحیمرد،خیلیوضعخطرناکیپیدامیکند؛چونیکبعدیمیشودکهبرایمردمخیلیخطردارد. آدمیکهروحشبمیرد،نهفقطبرایخودش،کهبرایجامعههمخطردارد. لذاچیزیکهبایدبهآنتوجهداشتهباشیمنیازمعنویدرخانهاست. بایدشوهرمواظبخانمشازنظرمعنویتباشد. خانممواظبباشدزمینهرابرایمعنویتشوهرشفراهمکند. اماغذایروحچیست؟نماز،روزه،قرائتقران،رازونیازباخدا،بیداریدردلشب،رابطهباخدا . اگرخانمینمازنخواندوازعبادتبااودورباشد،وایبهانخانه،وایبهاینخانمووایبهاهلاینخانه؛چراکهقرانشریفمیفرماید: ياأَيُّهَاالَّذينَآمَنُواقُواأَنْفُسَكُمْوَأَهْليكُمْناراًوَقُودُهَاالنَّاسُوَالْحِجارَة
اىمؤمنان ! خودوخانوادهخودراازآتشىكههيزمآنانسانهاوسنگهااستحفظكنيد .[28]
خدانکنددرخانهاینمازومعنویتنباشدکهاینخانهپرازمیکروباست،پرازدرندهاست. گرچهازنظرصورتزیباباشند،ازنظرشأنومنزلتعالیباشد،اینهادرندهاند . آنکسانیکهنمازمیخوانندامابدمیخوانند،آنکسانیکهازهواوهوسوشهواتمتابعتمیکنند،حتماگمراهاندکسیکهازراهمستقیممنحرفشود،ازجهنمسردرمیآوردوجایاویکیازچاههایجهنمبهنامغیاست. خوشابهحالدلیکهدررابطهباخداروشنشدهاست. خوشابهحالآندلیکهنمازوروزهآنرانورانیکردهاست. وایبهآندلیکهسیاهاستوگناهآنراسنگوسختکردهاستدرمحیطخانههمهبایدیکدیگررادعوتبهخیرودوریازصفاترذیلهکنند. خانهبایدمحلامربهمعروفونهیازمنکربهمعنایدرستشباشد.مواظبنیازمعنویخانهباشید. بعضیآقایانازنظرمادیهرطورباشدزنوبچهاشرادررفاهمیگذارد،امامواظبمعنویتآنهانیستوچونمعنویتدرخانهاشنیست،خانهاشتاریکاست.[29]
و اما در پایان همسران موفق و صمیمی ، زندگی خود را قربانی هوس های زود گذر نمی کنند و در پی تحقیر همسر خود برنمی آید.
نتیجه گیری
محقق در فصل اول که شامل دو بخش است به معرفی خانواده از دیدگاه های مختلف پرداخته است. که طبق قران و روایات خانواده اصیل ترین رکن جامعه است.
فصل دوم نیز دو بخش است در بخش اول به آسیب هایی که خانواده را تهدید می کند اعم از : استعمار و فرهنگ غرب که برای دفاع از حقوق بشر ، زن را به اوج ذلت رساند, اشاره شده است بخش دوم آسیب های اخلاقی که هر یک از طرفین می تواند به همسرش وارد کند از جمله: فحش و کتک ، خودپسندی و….
فصل سوم عوامل موثر بر ایجاد روابط سالم است. که در بخش اول به تأمین نیازهای خانواده : نیاز مادی ، نیاز جنسی ، نیاز عاطفی ، نیاز معنوی به عنوان اساسی ترین نیازها اشاره شده است
بخش دوم چگونگی برقراری روابط سالم بین زن و شوهر می باشد با رعایت نکاتی چون : تکریم شخصیت ، برخورد منطقی ،و…رابطه ها ساخته می شود.
فهرست منابع و مأخذ
1ـ مظاهری آیت ال…،بانکی پور امیر حسین ،اخلاق در خانواده ،قم دفتر نشر معارف1391
2ـ طاهری حبیب ال..، سیری در مسایل خانواده ،تهران، موسسه ی انتشارات امیر کبیر ، شرکت چاپ و نشر بین الملل 1381
3ـ حسینی داود ، روابط سالم در خانواده ، ناشر موسسه ی بوستان کتاب ،چاپ و نشر تبلیغات اسلامی چاپ هفتم 1389
4ـ آقا تهرانی مرتضی ، حیدری کاشانی محمد باقر، خانواده و تربیت مهدویت ، ناشر کتاب یوسف، چاپ شمسه خوش نگار ، چاپ هفتم 1392
5ـ امینی ابراهیم ، آئین همسرداری، چاپ طلوع آزادی، انتشارات اسلامی ،چاپ پانزدهم
[1]سوره ی روم ،آیه ی 21
[2]سوره ی رعد،آیه23_24
[3]خانواده و تربیت مهدویت،طبرسی،مکارم الاخلاق،ص197
[4]همان،پیامبر اعظم،کلینی،الکافی،ج5،ص328
[5]سوره ی روم ،ایه ی 21
[6]سوره ی بقره،ایه ی187
[7]سوره ی نحل ،آیه ی72
[8]همان، بحارالانوار ،ج 100،ص 40222
[9]خانواده و تربیت مهدوی ، مرتضی آقا تهرانی ،محمد باقر حیدری،ص 21تا32
[10]سیری در مسایل خانواده، حبیب ال..طاهری،ص39ـ 43
[11] سوره ی روم، آیه ی 10
[12]اخلاق در خانواده، کلینی ، اصول کافی ج1،ص166
[13]سوره ی نور، آیه ی 19
19.همان، ج3،ص194
[15]سوره ی آل عمران، آیه ی30
[16]همان، نوری، مستدرک الوسایل ، ج 14 ،ح 1661، ص 250
[17]همان ،کلینی، اصول کافی،ج 4، ص 41
[18]اخلاق در خانواده ، آیت ال.. حسین مظاهری،به کوشش دکتر امیر حسین بانکی پور فردص 188ـ198
[19]آیین هسرداری، ابراهیم امینی، ص47
[20]نور ، آیه ی22
[21]بقره ،آیه ی187
[22]روابط سالم در خانواده، داود حسینی، ص38ـ45
[23]اخلاق در خانواده ، حر عاملی، وسایلل الشیعه ،ج11، ص15
[24]همان ،مجلسی، بحارالانوار، ج103، ص13
[25]آل عمران ، آیه ی 180
[26]همان ، کلینی، اصول الکافی، ج5، ص509
[27]ماعون ، آیه ی1ـ2
[28]تحریم ،آیه ی6
[29]اخلاق در خانواده ،ایت ال..مظاهری، به کوشش دکتر امیر حسین بانکی پور
فرم در حال بارگذاری ...
آخرین نظرات