شاهدان و شاکیان روز قیامت
مهدیه سلطانی
چکیده
شاهدازریشه ی شهداست ودرلغت به معنای اداء شهادت کننده وگواه است ودراصطلاح به معنای کسی است که برکارهاواعمال نظاره گربوده وبر آنهاشهادت می دهد.شاکی ازریشه ی شکو است ودر لغت به معنای آنکه شکایت کننده است ودراصطلاح به معنای کسی که شکایت می کند، می باشد. انسان باید نسبت به اعمال خود دقت بیشتری داشته باشد زیرا از شاهدان در روز قیامت، خود اعمال و کردارهای انسان است که در برابر انسان مجسم و نمودار می شوند. در روز قیامت شاهدانی هستند که نسبت به اعمال ما شهادت می دهند و همچنین شاکیانی نیز هستند که شکایت می کنند. شاهدان عبارتند از: خداوند، انبیاء، امامان معصوم (ع)، فرشتگان، زمین، وجدان، اعضای بدن و زمان وهمچنین شاکیان نیز عبارتند از: رسول خدا (ص)، قرآن، مسجد و رهبران آسمانی که اگر نسبت به نعمت هایی که خداوند به ما عطا کرده است درست استفاده نکنیم باید پاسخگو باشیم.
کلیدواژه: شاهد، شاکی، روز قیامت
مقدمه
شاهدازریشه ی شهداست ودرلغت به معنای اداء شهادت کننده وگواه است ودراصطلاح به معنای کسی است که برکارهاواعمال نظاره گربوده وبر آنهاشهادت می دهد.(سیاح، ۱۳۹۰، ص ۲۱۳)
شاکی ازریشه ی شکو است ودر لغت به معنای آنکه شکایت کننده است ودراصطلاح به معنای کسی که شکایت می کند، می باشد. (دهخدا، ۱۳۸۷، ص ۱۷۸)
یکی ازارکان مذهب اسلام اعتقادبه معادوجهان آخرت می باشد. قیامت یاروزرستاخیزو برانگیخته شدن پس ازمرگ وعده گاهی است حتمی برای انسانهاکه درآن سرنوشت اعمال مشخص میگردد.خداوندبه دلیل لطف وعنایتی که به بندگان دارد،علاوه برعلم واحاطه ذات اقدسش مراقبان وکاتبان وشهدای متعددی بر اعمال انسان گماشته واگر انسانهادر مقابل نعمت هایی که خداوندقرارداده است درست استفاده نکنندوقدر نعمت های اوراندانند،درروز قیامت شاکیانی هستند که حاضرمی شوند و نسبت به اعمالشان شکایت می کنند.
محقق دراین تحقیق دردو فصل به بررسی شاهدان وشاکیان روزقیامت می پردازد،که در فصل اول شاهدانو در فصل دوم شاکیان روز قیامت را بیان می کند.
الف) شاهدان روز قیامت
شاهد در لغت به معنای ادای شهادت کننده، گواه و از ریشه شهد است و در لغت به معنی کسی که در کارها و اعمال نظاره گر بوده و بر آنها شهادت می دهد. (سیاح، ۱۳۹۰، ص ۲۱۳)
مسئله معاد چیزی هست که برای یک مسلمان ایمان و اعتقاد به آن لازم می باشد چرا که از ضروریات دین اسلام است همانگونه که ایمان و اعتقاد به پیامبر لازم و ضروری است، ایمان و اعتقاد به معاد و جهان آخرت نیز لازم و ضروری است.
بیش از ثلث آیات قرآن در رابطه با جهان آخرت می باشد در یک دسته از آیات بر لزوم ایمان و آخرت تاکید شده و در دسته دیگر پیامدهای انکار آن گوشزد شده و در دسته سوم نعمت های ابدی و در دسته چهارم عذاب های جاودانی بیان شده است. همچنین در آیات فراوانی رابطه بین اعمال نیک و بد با نتایج اخرویآن ذکر گردیده است. و نیز با شیوه های گوناگونی امکان و ضرورت رستاخیز مورد تاکید قرار گرفته و به شبهات منکران پاسخ داده که منشا تبهکاری ها و کجروی ها فراموش کردن یا انکار قیامت و روزحساب معرفی شده است.از دقت در آیات قرآنی به دست می آید که بخش عمده ای از سخنان پیامبران و بحثها و جدالهای ایشان با مردم اختصاص به موضوع معاد داشته است و حتی می توان گفت که تلاش آنها برای اثبات این اصل بیش از تلاشی بوده که برای اثبات توحید کرده اند زیرا اکثر مردم سرسختی بیشتری نشان می دادند. علت این سرسختی به دو عامل خلاصه شده است؛یکی عامل مشترک در انکار هر امر غیبی و نامحسوس و دیگری عامل مختص به موضوع معاد، یعنی میل به بی بند و باری و عدم مسئولیت. زیرا اعتقاد به قیامت و حساب پشتوانه ای نیرومند برای احساس مسئولیت و پذیرفتن مسئولیت های رفتاری و خودداری از ظلم و تجاوز و فساد و گناه است و با انکار آن راه برای هوسرانی و شهوت پرستی ها و خودکامگی ها باز می شود. (زکی زاده زمانی، ۱۳۸۶، ص ۱۰-۹)
قرآن کریم می فرماید:« َيَحْسَبُ الْإِنْسانُ أَلَّنْنَجْمَعَ عِظامَهُ (3)بَلى قادِرينَ عَلى أَنْنُسَوِّيَ بَنانَهُ (4)
(سوره قیامه ۳و۴)
آیا انسان می پندارد که هرگز استخوانهای او را جمع نخواهیم کرد؟!آری قادریم که حتی خطوط سرانگشتان او را موزون و مرتب کنیم.
در نتیجه برای انکه انسان بتواند راهی در زندگی برگزیند که به سعادت حقیقی و کمال نهایتش بینجامد باید بیندیشد که آیات حیات انسانی با مرگ پایان می یابد یا پس از آن حیات دیگری خواهد داشت. و آیا انتقال از این جهان به جهان دیگر همانند مسافرت است. این جهان مقدمه، زمینه ساز خوشی ها و ناخوشی های آن جهان است و کار راباید اینجا انجام داد و نتایج نهایی اش را در آنجا یافت. (همان، ص ۱۱-۱۰)
در روز قیامت شاهدانی هستند که بر اعمال ما شهادت می دهند. شهادت بر شیء عبارت است از تلقی و دریافت ان از راه حضور و رویت. شهادت همه به مرحله تحمل و دریافت آن اطلاق می شود وهم به مرحله حکایت و اداء. واضح است که شهادت بر اعمال در روز قیامت تنها گواهی بر صورت ظاهری اعمال نیست بلکه بر باطن اعمال و وضعیت آنها از نظر اطاغعت و معصیت و یا سعادت و شقاوت نیز هست. چرا که مقتضای حکم و قضاوت بر اساس گواهی شهدا آن هم از سوی احکم الحاکمین همین است که شادت بر حقیقت و باطن اعمال می باشد.
درک و تلقی اوصاف حقیقی اعمال غیر ممکن است مگر برای شاهدانی که از ریشه و منشا آنها مطلع باشند و بر ضمائر و نیات واقف باشند. از اینرو شهادت درزوز قیامت در عین اینکه نوعی تکریم و ارج نهادن به مقام شاهد به شمار می رود. «لا تکلم نفس الا باذنه» در عین حال تنها به کسانی اختصاص دارد که در دنیا چنین مقامی آگاهی از ضمائر به آنها ارزانی شده باشد.
خداوند متعال در سوره نبا آیه ۳۸می فرماید:«سخن نمی گوید مگر کسی که از ناحیه خدای سبحان ماذون باشد و سخن حق بگوید.» و همچنین در آیه ۶۸ سوره زخرف می فرماید: «و صواب ضد خطاست جز کسانی که بدانند بر حق گواهی می دهند.» بنابراین شهادت در آن روز تنها برای کسانی ممکن خواهد بود که اعمال عاملین را به طور دقیق و بدون هیچ گونه خطا و اشتباه حفظ و ضبط نمایند.
از سوی دیگر وقتی شناخت قوا و حواس ظاهری انسان را مورد تامل و دقت قرار می دهیم می بینیم که چنین شهادتی شهادت بر باطن اعمال و دریافتی حتی نسبت به اعمال حاضرین و با فرض حضور شاهد ممتنع است چه رسد به غائبین و با فرض غیبت شاهد. از اینجا به روشنی به این نتیجه میرسیم که اطلاع و آگاهی از باطن اعمال از راهی دیگر و با نیرویی ماوراء نیرو و حواس ظاهری انسان حاصل می شود، نیروییی که باطن و ضمیر انسان را چون ظاهرش لمس می کند و از غاپب مانند حاضر آگاه است این نیرو در حقیقت نوری است غیر جسمانی که به آنچه امور جسمانی در تاثیراتشان به آن نیاز دارند مانند زمان و مکان و حال نیازمند نیست بلکه نوری است که بوسیله آن باطن و نهان افراد را می توان دید و طیب و خبیث و پاک و ناپاک را از هم باز شناخت. (طباطبایی، ۱۳۸۷، ص ۱۴۳-۱۴۱)
اگر در قیامت همه چیز مشهود انسان و خداست چه نیازی به گواهان متعدد است؟ به این مسئله دو پاسخ می توان داد:
۱. پاسخی ذوقی و استحسان و اقناعی که در خور فهم دانش آموزان باشد۲. دقیق و فلسفی بر برهانی که به سبب عمق مطلب درک آن نسبتا دشوار است و بیشتر برای دبیران محترم کاربرد دارد.
پاسخ اقناعی: خداوند به دلیل لطف و عنایتی که بر بندگانش دارد علاوه بر علم و احاطه اقدسش مراقبان و کاتبان و شهدای متعددی بر انسان گماشته است تا هم عظمت، موقعیت و عملش را به انسان نشان دهدو هم با توجه دادن وی به کثرت افراد مشهود و مراقبان عمل، حالت تقوا و تحفیظ کامل و کنترل شدید در او بوجود آورد و انگیزه پرهز از گناه را در دلش قویتر سازد چرا که انسان طبعا چنین است که توجه به تعدد و کثرت بینندگان کارش تحفیظ و تعفف بیشتری در او می شود و وی را به حفظ هر چه بیشتر حریم عفت و تقوا وامی دارد.
پیامبر اکرم (ص) در این باره می فرماید: توجه داشته باشید که همانطور که خداوند درباره مال و جان و دینتان به شما دستور احتیاط داده و امر کرده که در کارهایتان شهود بگیرید نسبت به طاعت و عدم طاعت خویش نیز استشهاد شهود نموده تا راه را برای هرگونه توجیه عمل ببندد و لذا بر هر بنده ای از جمیع خلقش شاهدان و نگهبانانی گماشته است.
پاسخ برهانی: برای این پاسخ ابتدا باید اندکی درباره حقیقت شهادت دادن توضیح داد، علامه طباطبایی (ره) در این زمینه توضیحاتی داده است که عبارت است از: هر رابطه و نسبتی که بین اعمال و اشیاء تحقق یابد عین آن رابطه و نسبت بین آن شیء و ذات عمل کننده نیز به وجود خواهد آمد زیرا که اعمال از تنزلات ذواتند. وجودشان قائم به ذوات است بنابراین با بقای ذات صادره های ذات نیز بر حسب نوع تحققی که دارند باقی می مانند و با بقای صادره ها نسبتی که بین آنها و اشیاء تحقق یافته بقا و دوام می یابد و باز به علت بقای نسبت ها اشیاء نیز باقی می مانند؛ چون وجود نسبت ها، وجود رابط است و بدونطرفین تحقق نمی یابدو با حیات ذات، اعمال و نسب و اشیاء نیز حیات خواهند داشت و با حضور آن ذوات در پیشگاه حق تعالی به تمام ذات و شهادتشان نسبت به آنچه که در نزدشان است، توابع ذات نیز چنین خواهند کرد. «در نزد حق تعالی حاضر شده، شهادت می دهند.» (سوزنچی، ۱۳۸۹، ص ۴۵-۴۲)
ذات اقدس خداوند بههمه ی اندیشه و کردار آشکار و پنهان بشر آگاه است. بنابراین روزی خداوند این راز پنهان را آشکار می سازد، آشکارسازی راز، گاهی در دنیا و بوسیله آزمون است نظیر آنچه بنی اسرائیل در جریان قتل انسانی آن را کتمان کردند و خداوند در آزمونی آن را آشکار ساخت «و اذ قتلتم نفسا فادّاراتم فیها و الله مخرج ما کنتم تکتمون» و در جای دیگر می فرماید: «و لو نشاء اارینکم فلعرفتهم بسمیهم و لتعرفنهم فی لحن القول و الله یعلم اعملکم»آیا آنان که در دل بیماری نفاق و مانند آن از امراض قلبی را پنهان دارند می پندارند که خداوند کینه ی درونی آنان را بر اهل ایمان آشکار نمی سازد؟ ای رسول ما اگر می خواستیم حقیقت را به وسیله ی وحی بر تو آشکار می ساختیم تا به باطن ٔآنان از وسمه و نشان ایشان پی برده و در طی سخن، کاملا آنان را بشناسی. خدا به همه کارهای شما آگاه است.
گاهی نیز اسرار مکتوم را در روز واپسین آشکارمی کند؛ روزی که همه پرده ها کنار می رود. در این روز افزون به این که اعمال انسان روشن و نیزچهره و اعضای او همه گواهی می دهند پیامبران شاهدند و پیامبر اسلام (ص) نیز گواه و شاهد بر همه است. قرآن در این باره چنین می فرماید: «فکیف اذ جئنا من کل امه بشهید و جئنا بک علی هولاء شهیدا* یومئذ یود الذین کفروا و عصوا الرسول لو تسوی بهم الارض و لا یکتمون الله حدیثا» نساء/ آیه ۴۱-۴۲
حال آنان چگونه است؟ آن روز که برای هر امتی گواهی بر اعمالشان می طلبیم و تو را (ای رسول خدا) گواه آنان قرار خواهیم داد. در آن روز آنان که کافر شدند و با پیامبر (ص) به مخالفت برخواستند آرزو می کنند که ای کاش خاک بودند و خاک آنان با زمین های اطرف یکسان می شد. در آن روز با آن همه گواه، سخنی را نمی توانند از خدا پنهان دارند. از اینرو مطلبیرا مکتوم نگه نمی دارند.
بنابراین هر امتی شاهدی دارد و پیامبر اسلام (ص) شاهد بر امت خود و به امت های گذشته است بلکه می توان گفت آن حضرت شهید شاهدان و مشهود علیم است زیرا تمام شئون همه ی افراد بشر مشهود او، و همه کردارشان نزد او حاضر است و او بر همه ی مخلوق ها به عنایت الهی احاطه علمی دارد. (جوادی آملی، ۱۳۸۵، ص ۴۱۲-۴۱۱)
برخی مفسران در معنای آیه یاد شده چنین معتقدند که در روز قیامت خداوند مردم را گرد می آورد و گواهانی را که همان پیامبرانشان باشند آورده آنگاه عقاید ، اخلاق و کردار مردم را با عقاید، اخلاق و اعمال پیامبران می سنجد و عمل هرامتی به پیامبرشعرضه می شود.
بنابراین منظور از شهادت این نیست که پیامبر (ص) عده ای را تصدیق و گوهی را تکذیب کند، بلکه مقصود آن است که عقاید، اخلاق و اعمال هر امت را به عمل پیامبر آن امت می سنجند، افزون بر اینکه هر پیامبری گواه خویش است، پیامبر اسلام شاهد بر سایر امت ها نیز هست. (همان، ۴۱۳)
ملائک نیز بر اعمال انسان شاهد هستند چون آنها وسایط فیض هستند و علم و احاطه ای بر انسان های عادی دارند و این شهادتشان در آخرت که باطن دنیاست متجلی می شود.
این تصور که با توجه به حضور و شهادت خدا، چه نیازی به شهادت گواهان دیگر است، تصور نادرستی است؛ زیرا گمان شده این گناهان مستقل و در عرض خدا می باشند. در حالی که شهادت و حضور آنان، عین شهادت و حضور خداست. خدای تعالی علم خود به همه ی موجودات را با ثبت همه حقایق در لوح محفوظ یکی دانسته و از این دو امر بعنوان یه واقعیت واحد سخن می گوید که نشان می دهد علم و سایر کمالات این وسایط عین علم و کمالات ذات حق تعالی است. (سوزنچی، ۱۳۸۹، ص ۴۹-۴۷)
انواع شاهدان روز قیامت
۱. خداوند متعال
در قرآن کریم می خوانیم: «ان الذین آمنوا و الذین هادو والصابئین و النصاری و المجوس و الذین اشرکوا ان الله یفصل بینهم یوم القیامه ان الله علی کل شیء شهید»
همانا خداوند بر همه چیز گواه است. برای خداوند اوصاف دیگری نیز وارد شده است کههمگی دلالت بر احاطه و حضور وعلم و گواهی خداوند دارد.
در دعای کمیل حضرت امیر (ع) نیز می خوانیم: «و کنت انت الرقیب علی من ورائهم و الشاهد لمل خفی عنهم؛ خودت نیز مراقب من بودی و گواه اعمالی بودی که از ایشان پنهان می ماند.»
۲. انبیاء
یکی از گواهان در قیامت پیامبران می باشند. قرآن کریم می فرماید: «و جِئنا بِکَ عَلی هؤلاء شهیداً»؛ ما تو را در قیامت در حالی که شاهد و گواه مردم هستی حاضر می کنیم.
ممکن است سؤال شود گواهی پیامبران نسبت به اعمال امت خود چگونه خواهد بود؟اگر کلمه «هؤلاء» اشاره به مسلمانان بوده باشد همانطور که در تفسیر مجمع البیان آمده است، پاسخ این سؤال روشن خواهد بود زیرا هر پیامبری مادامی که در میان امت خویش می باشد شاهد و ناظر اعمال آنها است و بعد از آنها اوصیاء و جانشینان معصومشان شاهد و ناظر اعمال امت خواهند بود و لذا درباره حضرت عیسی (ع) چنین می خوانیم که در روز قیامت، مسیح (ع) در پاسخ سؤال پروردگار عرض می کند: «پروردگارا من به آنها جز آنچه دستور دادی نگفتم، به آنها گفتم خداوند را که پروردگار من و شماست عبادت کنید و تا آن زمان که در میان آنها بودم شاهد و گواه اعمال آنها بودم ولی هنگامی که مرا از میان آنها بازگرفتی خودت مراقب آنان بودی و تو بر هر چیز گواهی.»
ولی جمعی از مفسرین احتما داده اند که کلمه «هؤلاء» اشاره به گواهان امت های پیشین است، یعنی ای پیامبر اسلام تو را گواه همه گواهان و انبیای گذشته قرار خواهینم داد و در پاره ای از روایات نیز به همان تفسیر اشاره شده است. (زکی زاده، ۱۳۸۶، ص ۱۰۸-۱۰۶)
۳. ملائکه
گروه دیگر از شهدا عبارتند از ملائکه (ثبت کننده اعمال) که خداوند متعال در این باره می فرماید: «و ما تکون فی شان و ماتتلوا منه من قرآن و لا تعلمون من عمل الا کنا علیکم شهودا اذ تقیضون فیه» (یونس، آیه۶۱)
ای رسول ما (بدان که تو) در هیچ حال نباشی و هیچ آیه از قرآن تلاوت نکنی و در هیچ عملی با امت وارد نشوید جز آنکه همان لحظه آن را مشاهده می کنیم.
قرآن کریم می فرماید: «و جاءت کل نفس معها سائق و شهید»
برخی از مفسران می نویسند، هر کسی را فرشته ای برای حساب به محشر می کشاند و فرشته ای بر نیک و بدش گواهی می دهد؛ چنان که از برخی از روایت نیز استفاده می شود امیر المؤمنین (ع) می فرماید: «هیچ روزی بر آدمی نمی گذرد جز آنکه آن روز به انسان گوید: من روز تازه ای هستم، من بر تو گواهم، در من کار نیک کن. من برای تو در روز قیامت گواهی می دهم بدان که بعد از امروز، دیگر مرا نخواهی دید.»
شاهد بر کردار انسان باید کسی باشد که عمل وی را دیده و شخص او را بشناسد؛ زیرا ادای شهادت مسبوق به تحمل عادلانه و عاقلانه می باشد. بنابراین گواهان روز قیامت کاملا با اشخاص انسان ها و کردار آنها آشنا بوده و هستند. در این صورت کسی نمی تواند بر علیه خدا احتجاج کند و نمی توانند بگویند چرا برای ما پیامبری نفرستادی تا از آیات تو پیروی کنیم، پیش از آنکه ذلیل و رسوا شویم. بنابراین شاهدان عرصه محشر را گروهی تشکیل خواهد داد که از هرجهتی شایستگی شهادت و ادای آن را داشته باشند. (همان)
۴. امامان معصوم (علیهم السلام)
گروه دیگر از شهدا امامان معصوم (ع) هستند. در روایتی از امام باقر (ع) در تفسیر آیه «ونزعنا من کل امه شهیدا»چنین می خوانیم «و من هذه الامه امامها» یعنی از این امت نیز امامش را بر می گزینیم.
این سخن اشاره به آن است که در هر عصر و زمانی شاهد و گواه معصومی برای امت لازم است و حدیث فوق از قبیل بیان مصداق این معناست. (زکی زاده، ۱۳۸۶، ص ۱۱۰)
معصومین (ع) به دلیل مرتبه وجودی خود بر همه ی ما و امثال ما احاطه دارند و این احاطه، مشاهده باطنی است نه احاطه حسی و ظاهری. (سوزنچی، ۱۳۸۹، ص ۴۹)
در مناقب نیز از حضرت باقر (ع) ضمن حدیثی نقل شده است که: «هیچ گروهی نمی توانند شهدای بر مردم باشند مگر اپمه و پیامبران (ع) و امام خود امت نمی توانند از سوی خدای تعالی شاهد قرار گیرند؛ زیرا در میان امت کسانی هستند که شهادت آنها در دنیا حتی بر [امور بی ارزش] چون دسته سبزی پذیرفته نیست».
در کافی و تفسیر عیاشی نیز امام (ع) فرموده اند که: «ما امت وسط هستیم و ما شهداء (گواهان) خدا بر بندگان و حجت های او در زمین و آسمانیم.» (طباطبایی، ۱۳۸۷، ص ۱۴۸-۱۴۷)
۵. زمین
قرآن کریم می فرماید:«و یومئذ تحدث اخبارها» (زلزال، آیه ۴ )؛ زمین در قیامت خبرهایش را بازگو می کند. آنچه از خوبی ها و بدی ها و اعمال خیر و شر بر صفحه ی زمین واقع شده است، همه را بر ملا می سازد و یکی از مهم ترین شهود اعمال انسان در آن روز همین زمینی است که ما اعمال خود را بر ا» انجام می دهیم و شاهد و ناظر ماست و اما اینکه منظور از خبر دادن زمین چیست؟می توان با توجه به روایات معصومین (ع) به این سؤال پاسخ داد:
در حدیثی از رسول خدا (ص) می خوانیم که فرمود: «أتَدرونَ ما أخبارَها؟ آیا می دانید منظور از اخبار زمین در اینجا چیست؟ قالوا: الله و رَسولُهُ أعلَم؛ خدا و پیغمبرش آگاهتر است.»
فرمود: منظور از خبر دادن زمین اسن است که اعمال هر مرد و زنی را که بر روی زمین انجام داده اند خبر می دهد می گوید فلان شخص در فلان روز فلان کار را انجام داد، این است خبر دادن زمین.
آیا راستی زمین به فرمان خدا زبان می گشاید و تکلم می کند یا اینکه منظور از ظاهر شدن آثار اعمال انسان بر صفحه زمین است؟ زیرا می دانیم هر عملی انسان انجام می دهد، خواه ناخواه در اطراف او آثاری به جا می گذارد هر چند امروز برای ما محسوس نباشد، درست همانند آثاری که از خطوط انگشتان یک دوست یا دشمن بر روی دستگیره در می ماند و در آن روز همه ی این آثار ظاهر می شود و سخن گفتن زمین چیزی جز این ظهور بزرگ نیست، همانگونه که گاه به یک شخص خواب آلود می گوئیم چشمان تو می گوید که دیشب نخوابیده ای یعنی آثار بی خوابی در آن نمایان است. (زکی زاده، ۱۳۸۶، ص ۱۱۳-۱۱۱)
۶. اعضای بدن
اعضاء و جوارح انسان به عنوان شاهد مباشر به حساب می آیند و در صحنه ی قیامت به ادای شهادت می پردازند.
«یوم تشهد علیهم السنتهم و ایدیهم و ارجلهم بما کانوا یعلمون»؛روزی که زبان ها، دست ها و پاهایشان بر رفتارشان گواهی دهند.
امام باقر (ع) می فرماید:«جوارح انسان مؤمن علیه او شهادت نخواهند داد. همانا جوارح کسی علیه او شهادت می دهند که عذاب الهی درباره او حتمی باشد زیرا مؤمن نامه کردارش به دست راستش داده می شود و کسانی که نامه ی اعمال آنان به دست راست آنها داده می شود اهل نجاتند».
همچنین امام علی (ع) می فرماید: «مهر بر دهان ها گذاشته می شود پس سخن نمی گویند و دست ها به سخن آیند، پاها شهادت دهند، پوست بدن ها به سخن آیند و درباره کردار آنان گواهی دهند و هیچ سخنی از خدا پوشیده نخواهد ماند» (جوادی آملی، ۱۳۸۵، ص ۴۲۰-۴۱۹).
ب) شاکیان روز قیامت
روز قیامت و در دادگاه عدل الهی، علاوه برسؤالاتی که از انسان می شود و شاهدان و گواهان متعدد شهادت می دهند، شاکیانی هم هستند که از انسان شکایت دارند.
شاکی ازریشه ی شکو است ودرلغت به معنای آنکه شکایت کننده است ودراصطلاح به معنای کسی که شکایت می کند.
انواع شاکیان
۱. رسول خدا (ص)
در قرآن کریم سوره فرقان آیه ۳۰ می خوانیم که پیامبر (ص) در روز قیامت نزد خدا شکایت کرده و می فرماید:
«و قال الرسول یا رب ان قومی التخذوا هذا القرآن مهجورا» (فرقان، آیه۳۰)؛ پروردگارا! امت من قرآن را کنار گذاشته و مهجور کردند.
خدایا آنان قرآن را نخواندند یا تدبر نکردند و یا عمل نکردند و یا به دیگران نرساندند. به جای اینکه برای زنده ها بخوانند تنها بر مرده ها خواندند، به جای اینکه کتاب زندگی و قانون قرار دهند کتاب تشریفات و سوگند قرار دادند. به جای آنکه آیات آن را به دل بنشانند، بر کاغذ نوشته و بر سنگ تراشیدند، به جای آنکه او را حفظ کنند فراموش نمودند.
در روایتی از امام رضا (ع) چنین آمده است که: «دلیل آنکه در نماز، قرآن می خوانیم آن است که قرآن از مهجوریت خارج شود.
باید تلاشی همه جانبه داشته باید تا قرآن را از مهجوریت در آوریم و در ابعاد زندگی خود قرار دهیم.
۲. قرآن کریم
یکی از شکایت کنندگان در روز قیامت، قرآن کریم است. پیامبر اکرم (ص) فرمودند:
«روز قیامت سه چیز برای شکایت از مردم به صحنه می آیند؛ یکی قرآن، یکی مسجد و دیگری اهلبیت (ع). قرآن عرض حالش این است که پروردگارا مرا بسوزاندند و پاره پاره کردند.»
همچنین از امام صادق (ع) نیز روایت شده است که فرمودند: «سه چیز است که به درگاه خدای عزوجل شکایت می کنند؛ مسجد ویرانی که اهلش در آن نماز نخواندند، دانشمند و عالمی که میان نادان ها و جهال باشد و قرآنی که گرد بدان نشسته و کسی آن را نخواند.»
ممکن است قرآن کریم در روز قیامت از دو دسته هوادار و مخالف شاکی باشد و در دادگاه عدل خداوند جلو آنها را بگیرد.
۳. مسجد
یکی از شاکیان روز قیامت مسجد است. در حدیثی می خوانیم که رسول خدا (ص) فرمودند: «روز قیامت مسجد به درگاه خداوند از مسلمانان شکایت می کند و می گوید: (یا رب عطَّلونی و ضیِّقونی) خدایا مرا تعطیل و حقم را ضایع کردند با آنکه رسول خدا (ص) در مورد عظمت جایگاه مسجد فرمود: بر در ششم بهشت دیدم که چنین نوشته است: هر کس می خواهد قبرش وسیع و جادار باشد مسجد بسازد، هر کس می خواهد حیوانات زیر زمین او را نخورند پس در مساجد سکنی گزیند و مرتب به مساجد برود، هر کس می خواهد که بدنش در قبر تازه باشد و پوسیده و فاسد نشود مساجد را بپوشاند، هر کس می خواهد که جایگاه خودش را در بهشت ببیند، سعی در توسعه مسجد نماید تا نماز در آن هر چه با شکوهتر برگزار شود.»
۴. رهبران آسمانی
از جمله شاکیان روز قیامت، رهبران آسمانی می باشند. در حدیث می خوانیم که روز قیامت اهلبیت پیامبر (علیهم السلام) به عنوان شکایت می گویند: «یا رَبِّ قَتَلونا وَ طَرَدونا وَ شَرَّدونا؛ خدایا ما را کشتند و تبعید و آواره ساختند.» خدایا به جای پذیرفتن رهبری بر حق ما، به سراغ مسرفان و مفسدان و طاغوت ها رفتند. سال ها به جای دوستی و مودت ما که مزد رسالت بود، بر سر منبرها و نمازها به ما لعنت می کردند. بارالها! ما را در روز قیامت از افرادی که مورد شکایت این شاکیان هستند قرار مده. (زکی زاده، ۱۳۸۶، ص ۱۲۷-۱۲۰)
نتیجه گیری
از آیات قرآن و روایات معصومین (ع) استفاده می شود که در دادگاه عدل الهی، حضور شاهدان قطعی و حتمی است. شهادت بر اعمال در روز قیامت تنها گواهی بر صورت ظاهری اعمال نیست بلکه شهادت بر باطن اعمال و وضعیت آنها از نظر اطاعت و معصیت و سعادت و شقاوت نیز هست.
از شاهدان در روز قیامت، خود اعمال و کردارهای انسان است که در برابر انسان مجسم و نمودار می شوند همین که عمل در آن نظام خود را نشان داد، دیگر هیچ راهی برای انکار آن وجود ندارد.
انواع شاهدان عبارتند از خداوند، انبیاء، امامان معصوم(ع)، فرشتگان، زمین، اعضای بدن و اعمالی که در روز قیامت حاضر می شوند و شهادت می دهند.
روز قیامت و در دادگاه عدل الهی، علاوه بر سؤالاتی که از انسان می شود و شاهدان و گواهان متعدد شهادت می دهند، شاکیانی هم هستند که از انسان شکایت دارند. از آنجایی که خدا بر انسان منت نهاده و نعمت های بسیار زیادی در اختیار او قرار داده اگر او از این نعمت ها درست استفاده نکند شاکیان حاضر می شوند و از آنها شکایت می کنند.انواع شاکیان عبارتند از رسول خدا(ص)، قرآن، مسجد، رهبران آسمانی.و در پایان اینکه جهان به این دنیا ختم نمی شود جهان دیگری در انتظار ماست و ما باید در مقابل اعمالی که انجام می دهیم پاسخگو باشیم.
فهرست منابع
· قرآن
1. جوادی آملی،عبدالله، معاد در قرآن، قم، مرکز نشر اسراء، چاپ چهارم، ۱۳۸۰.
2. سیاح، احمد، فرهنگ بزرگ جامع نوین، تهران، انتشارات اسلام، چاپ نهم، ۱۳۹۰.
3. زکی زاده زمانی، علیرضا، قیامت روز حسرت عظیم،قم، دیوان، ۱۳۸۶.
4. سوزنچی، حسین، قیامت (پرسش ها و پاسخ های دینی)، تهران، انتشارات کمک آموزشی، چاپ سوم، ۱۳۸۹.
5. طباطبایی، محمدحسین، انسان از آغاز تا انجام، قم، دفتر تبلیغات اسلامی حوزه علمیه قم، چاپ چهارم، ۱۳۹۱.
فرم در حال بارگذاری ...
آخرین نظرات