موضوع: مبانی تربیت کودک از منظر قرآن
گردآورنده: زهرا نعمتی
چکیده: موضوع این مقاله مبانی تربیت کودک از دیدگاه قرآن وروایات می باشد،پدر ومادر درامر تربیت وظیفه سازندگی -دادن آگاهی و تحول آفرینی وساختن ابعاد انسانی کودک را بر عهده دارند ،کلمه تربیت از ریشه ربا-یربوبه معنای نشاط و رشداست وبه معنای. دیگرتربیت وپاک ساختن است که وظیفه والدین تکیه بر هردوجنبه فردی اجتماعی ومعنوی دارد،پس این براین اساس لازم وضروری است که این امر معمولا از سوی فردی بالغ که والدین می باشندبه فرد دیگر که ممکن است نابالغ باشد یعنی فرزنداعمال می گرددکه چنین فردیا افرادی عاملان تربیت نامیده می شوند،دراین کارروش تحقیق به صورت تحلیلی -توصیفی می باشدواطلاعات به صورت کتابخانه ای جمع آوری شده است،نکته ای که باید درنظر گرفت است که اغلب والدین در رفتارهای خود حسن نظردارند،ولی به علت های مختلف درامرتربیت دچار خطا واشتباه می شوندلذا کاربرد این مقاله این است که خانواده هاراباآیات وروایاتی که در زمینه تربیت کودک واردشده آشناسازند تابا روش صحیح زندگی وتربیت کودک آشنا گردند واژگان کلیدی تربیت-فرزند-والدین
مبانی تربیت کودک از منظر قرآن و روایات موضوع مقاله
تعریف و تبیین موضوع تربیت به مفهوم عام شامل جنبه های گوناگون جسمانی-روانی-عاطفی-عقلانی-اجتماعی-اخلاقی و دینی است در هر یک از این ابعاد به لحاظ روان شناختی و تربیتی در زندگی انسان اهمیت دارد. تربیت دارای دو نقش مهم آموزش و پرورش است که در یکی اهتمام به آموزش فنون مهارت ها و توانایی های لازم برای رفع نیازهای جامعه است و دیگری پرورش حی دینی و مذهبی کودک به صورت فطری در نهاد او به ودیعت گزارده شده، مورد توجه است. بررسی همه ابعاد تربیت به لحاظ نقش اساسی آن ها در زندگی انسان لازم است، ولی در یک مقاله نمی گنجد، بدین روی، این مقاله، نویسنده تنها به بررسی تربیت دینی می پردازد. به طور کلی به بررسی تألیفات و تحقیقات موجود و مصادیق و ابهاماتی که در آن ها وجود دارد می پردازد.
سوال اصلی= «مبانی تربیت کودک از منظر قرآن و روایات چیست؟» سوال فرعی= «روش های تربیتی کودک بر چه اساس و سیره ای است؟»
ضرورت و اهمیت تربیت دینی اهمیت شناختن و رعایت مسائل دینی و بایدها و نبایدهای آن، همچون ضرورت واكسینه كردن جامعه در برابر بیماری هاست. توصیه هایی که در مسائل اخلاقی و تربیتی وجود دارد همان نسخههای زندگی است. از همین رو یكی از دلایل لذّت نبردن از زندگی، عدم پایبندی به مسائل دینی و معنوی و در یك كلام، اخلاقی است. آنجا که اخلاق نباشد امکانات مادی و موقعیت های اجتماعی نیز زندگی را شیرین نخواهد کرد. هر کدام از دستورالعمل های دینی پیام خاصی دارد و برای پیشگیری و درمان بیماریهای روحی بیان شده است. در واقع آیات و احادیث فرمول های زندگی هستند.
اهداف و فواید تحقیق در اسلام هدف های تربیتی، مطابق با شأن انسان و هدف از خلقت آدمی است. هدف های تربیت اسلام را در تقویت اراده، عبادت و نیایش، محبت، تقویت حس حقیقت جوئی، جهاد و کار می داند، پس می توان گفت که مشابه هدف های ذکر شده، یکی از اهداف تعلیم و تربیت اسلامی، شناخت خود و پیرامون خود است. فرزندانمان را باید به گونه ای تربیت کنیم که مشتاقانه در پی کشف خود و محیط خود برآیند. که خوشبختانه ازابتدای تولد این ودیعه درونی یعنی جستجو و کشف محیط، به طور ذاتی در وجود ما نهفته است. مقدمه مبالغه نیست اگر بگوییم عمده ترین و اصلی ترین مسئله ی جامعه، تربیت است. تربیت یا به تعبیر قرآن کریم، تزکیه همان است که هدف بعثت پیامبر گرامی اسلام صلی الله علیه و آله و سلم است و حتی قرآن کریم در دو مورد آن را بر تعلیم مقدم داشته و تنها در دعای ابراهیم خلیل، تعلیم را بر تزکیه مقدم داشته است. علامه طباطبائی (ره) فرموده است که بین تعبیرات قرآنی، در مورد تقدم تزکیه بر تعلیم یا برعکس آن منافاتی نیست، زیرا آیه هایی که تزکیه را بر تعلیم مقدم داشته، ناظر بر برنامه های اجرایی تزکیه و تعلیم است. بدیهی است که در مقام اجرای برنامه های تزکیه و تعلیم، باید تزکیه را بر تعلیم مقدم داشت تا شخصی که تحت تعلیم قرار می گیرد، ابتدا روح و قلب و عواطفش تزکیه شود و در سایه تزکیه اخلاقی و روحی، مسائل و مطالب علمی را فرا گیرد. اما به طور کلی، در مقام تحقق، تعلیم بر تزکیه مقدم است و در مقام اجرا تزکیه بر تعلیم. بنابراین آنجا که می گوییم در مقام تحقق، علم و تعلیم مقدم است منظور این است که جهان بینی جنبه زیر بنایی، و اخلاق عملی جنبه رونمایی و بر زیربنای اخلاق و معنویت، باید اشخاص را تعلیم داد و اصولاً سلاح علم نباید به دست نااهل سپرده شود. به هر حال تربیت از وظایف مهمی است که در درجه اول متوجه والدین، و در درجه بعد متوجه همة کسانی است که به نحوی در سرنوشت انسان های دیگر به لحاظ اخلاقی و معنوی مؤثرند. اگر والدین در زناشویی، حُسن انتخاب داشته باشند قطعاً در تربیت فرزندان هم موفقترند و الا مشکل است بتوانند در تعلیم و تربیت و حل مشکلات تربیتی نوباوگان خود موفق باشند. تعلیم و تربیت همراه با تزکیه در جهان امروز که هر لحظه به سوی مدرنیته شدن روز افزون در حرکت است و فن آوری و پیشرفت علمی و حضور همه افراد از جمله فرزندان در دهکده جهانی و دنیای مجازی، از جمله تشویق های ذهنی والدین خصوصاً والدین مذهبی می باشد و مدیریت تربیت دینی و قرآنی فرزند و پیاده سازی آموزه های دینی و قرآنی، در کنار استفاده از امکانات پیشرفته و فن آوری های روز دنیا، بسیار حائز اهمیت است. امید است از این رهگذار برای هدایت افراد به سوی زندگی سالم و ایفای وظایف پدر و مادری، گامی هر چند کوچک برداشته شود. فصل اول- مسئولیت تربیت فرزند : الا کلّکم راع و کلکم مسئول عن رعیته رسول خدا صلی الله علیه و آله و سلم فرمودند: آگاه باشید که همه شما تا حدودی فرمانروا و نگهبانید و در مورد فرمانبرداران خود مسئولید. زمامداران کشور فرمانروایان جامعه هستند و در برابر آن مسئول، مرد که رئیس خانواده است فرمانروای زن و فرزندان خویش است و در برابر آنان مسئول است، زن بر کودکان خود فرمانروا و حاکم و نگهبان است و در برابر آنان مسئولیت دارد. امام سجاد (ع) در ضمن حقوق فرزند فرموده است: پدر در حکومتی که بر فرزند دارد مسئول است که طفل را مؤدّب و با اخلاق پسندیده پرورش دهد و او را به خداوند بزرگ راهنمایی کند. 1- تکریم و احترام به کودک احترام و تکریم شخصیت انسان یکی از شیوههای تربیتی آیین حیات بخش اسلام است و آموزههای قرآنی برپایه و اصول احترام به انسان و کرامت انسانی بنا نهاده شده است. خداوند متعال در قرآن کریم، انسان را مورد تکریم و ستایش خود قرارداده، میفرماید: ما فرزندان آدمی را گرامی داشتیم و آنها را در خشکی و دریا بر مرکبهای راهوار سوار کردیم و از انواع غذاهای پاکیزه به آنان روزی دادیم و بر بسیاری از مخلوقات برتری بخشیدیم.» از نظر اسلام کودکان و نوجوانان هم شایسته کرامت و احترام هستند و باید به احساسات آنان احترام گذاشت. والدین در این خصوص وظیفه مهم و خطیری برعهده دارند آنان باید شخصیت کودک را مورد توجه قرار داده، براساس اصل کرامت و حرمت انسان با او رفتار کنند. امیرالمؤمنین علی(ع) میفرمایند: «با بچه هایتان به گونهای برخورد کنید که آنها خودشان را کریم و با شخصیت بدانند.» تکریم کودک باعث به وجود آمدن احساس شخصیت و عزت نفس، پذیرش سخنان و آموزشهای والدین؛ جلوگیری از سقوط در ورطه بزهکاری و گناه، جلوگیری از احساس خودکم بینی و جلوگیری از نفاق و دورویی در وی میشود. سلام کردن به کودکان از سنن پیامبر اکرم (ص) و یکی از مصادیق تکریم فرزندان است که سبب به وجود آمدن شخصیت و ایجاد استقلال در آنان میشود. کودکی که بزرگسالان به او سلام کنند و بدین وسیله به او احترام گذارند، لیاقت و شایستگی خود را باور میکند. امام رضا(ع) از پیامبر خدا (ص) نقل فرمودند: «پنج چیز است که تا لحظه مرگ آنها را ترک نمیکنم، یکی از آنها سلام گفتن به کودکان است و در انجام این عمل مراقبت میکنم.» کودکانی که از همان کودکی با تربیتی اسلامی و با ایمان به خدا تربیت میشوند، دارای ایمانی قوی و روحیه و ارادهای نیرومند خواهند شد. آگاهی جوان از دین در تربیت او نقشی مهم دارد. امام علی(ع) به فرزندش امام حسن (ع) فرمود: قلب کودک نورس مانند زمین خالی و آماده کشت است. هر تخمی که در آن کاشته شود، قبول کرده و پرورش میدهد. فرزند عزیزم! من از دوران کودکی تو استفاده کردم و قبل از آنکه دل تربیت پذیر تو، سخت شود و عقلت را مسائل دیگری به خود مشغول کند به تربیت و تعلیم تو اقدام کردم.» طبق این فرمایش، بهترین دوران تربیت و عالیترین فرصت برای فراگرفتن راه صحیح زندگی همان ایام طفولیت می باشد؛ زیرا قدرت تقلید و مقایسه و حس قبول آموزش زندگی در کودکان و نوجوانان خیلی بیشتر از بزرگ ترهاست. والدین باید در این زمینه به گونهای عمل کنند که فرزندانشان احساس آزادی کنند. شهید مطهری می فرماید: بعضی مردم در خودشان احساس ناراحتی می کنند… این گونه اشخاص باید بدانند که قطعاً احتیاجات معنوی دارند که برآورده نشده است. بالاخره باید اعتراف کنند به این حقیقت که ایمان هم یکی از حوائج فطری و تکوینی ماست و بلکه بالاترین حاجت ماست. و هر وقت به سرچشمه ایمان رسیدیم و نور خدا را مشاهده کردیم معنای سعادت و لذت و بهجت را درک می کنیم. 2- تربیت کامل کودک تربیت کامل یعنی تربیت با برنامه، انجام این کار بر: کنش نه واکنش، دانش نه شانس، فکر کردن نه عصبانیت، عقل سلیم نه بی منطقی، استوار است. درست همانطور که ازدواج کامل به این معنا نیست که همسران انسان هایی کامل هستند، منظور از تربیت کامل نیز این نیست که پدر یا مادر می توانند حتی با تلاش زیاد، کامل باشند. تربیت کامل «روندی» است که طی آن والدین با تمام نقاط قوت و ضعف خود به عنوان یک انسان، نهایت تلاش خود را در تربیت فرزندانی توانا، مسئول و شاد به کار می گیرند. پرورش فرزند، کار پیچیده ای است. در برخی موارد پدر یا مادر می تواند از کمک یا ایده ای جدید استفاده کند. اولین گام برای مسئول بودن این است که والدین به خودشان اجازه بدهند که مراقب باشند و کم کم از فرزندان توقع داشته باشند تا از آنها اطاعت کنند. با این اساس محکم، ارتباطی توأم با عشق و اعتماد به بچه ها برقرار می شود و حتی مهمتر از این، می توان فرزندان را در آینده به بزرگسالانی که دارای ارزشها، درایت و مهارتهای زندگی است تبدیل کرد. وظایف تربیتی والدین انتخاب نام شایسته انتخاب نام خوب برای کودک امری بسیارمهم و حساس است كه تأثير زيادي بر شخصيت و روح و روان او دارد، نام زيبا و شايسته، نماد هويت و شخصيت آينده هر فرد و مايه افتخار و مباهات وي خواهدبود. رسول خدا(ص) انتخاب نام نيك را از حقوق فرزند بر گردن پدر مي دانست و مي فرمايد: «فرزندانتان را به نام انبيا اسم گذاري كنيد.» مهر و محبت محبت اساس موفقيت خانواده و از مؤثرترين روش هاي تربيتي است كه درفرهنگ اسلامي به آن توجه خاصي شده است، اسلام دستور داده كه پدر و مادر بايد براساس محبت فرزندان را تربيت كنند. چنانكه پيامبرگرامي اسلام(ص) نيزمي فرمايد: «كودكان را دوست بداريد و نسبت به آنها مهربان باشيد.» كودك بيش ازهركس تشنه محبت والدين خود مي باشد. كودكي كه در كانون مهر و محبت والدين خود پرورش يافته است داراي آرامش رواني، امنيت خاطر، اعتماد به نفس،اعتماد به والدين، الگوگيري در مهرورزي به ديگران وپيشگيري از انحرافات است و بهتر مي تواند با مشكلات و حوادث سهمگين دوران بلوغ و تغييرات جسمي و رواني رو به رو گردد و با آرامش واطمينان قدم به عرصه اجتماع گذارد. ارتباط عاطفي با فرزند موجب مي شود كه وي با والدين خويش صميمي باشد، به آنان اعتماد كند و آنان را پناهگاه خويش در بحران هاي زندگي بداند. خداوند در قرآن كريم، خطاب به پيامبرش مي فرمايد: «به خاطر رحمت خدا بود كه تو با آنان ارتباط صميمي و مهرآميزي پيدا كردي، اگرخشن بودي،هيچ كس دور تو جمع نمي شد.» در اين ميان والدين بسياري هستندكه به فرزندان خود محبت فراوان دارند اما آن را ابراز نمي كنند. محبت وقتي سازنده وتأثيرگذارخواهد بودكه فرد مورد محبت از آن آگاهي يابد؛ اين نياز، را مي توان به شكل هاي گوناگون از جمله بوسيدن كودك، در آغوش گرفتن، گفتن جملات زيبا و محبت آميز، خريدن هديه و اسباب بازي و… برآورده كرد. 3- نقش خانواده: همه می دانیم که مهم ترین پایگاه تربیت فرزند، خانواده است و بیشترین ابراز در اختیار این نهاد است پایبندی والدین به اخلاقیات –البته در عمل و نه فقط در گفتار- مهم ترین کانال انتقال اینگونه مفاهیم ارزشمند به نسل آینده است. مهم ترین عامل تداوم و ماندگاری روحیه دینداری نوجوانان و جوانان، خود والدین هستند چنانچه كودك، انجام امور دینی را به طور مرتب و مستمر در خانه شاهد باشد، در سنین بالاتر برای اجرای آنها مشکل كمتری خواهد داشت. لذا داشتن وحدت رویه در رفتارهای والدین، بسیار ضروری است و والدین نباید گفته ها و رفتارهای یکدیگر را در برابر کودک نفی کنند. از رسول خدا نقل است كه فرمود : «خداوند رحمت كند كسی را كه در نیكی و نیكوكاری به فرزند خویش كمك كند. راوی پرسید چگونه؟ حضرت فرمود : آن چه را كه كودك در قوه و قدرت داشته و انجام داده است از او قبول كند، او را به گناه و طغیان وادار نكند، به او دروغ نگوید و در برابر او مرتكب اعمال احمقانه نشود.» 4- اهمیت تربیت خانواده در قرآن و حدیث خداوند متعال در سوره فرقان یکی از ویژگی های بندگان راستین را توجه خاص به تربیت فرزند و و خانواده خویش می داند تا آن جا که آنها برای خود در برابر آنها احساس مسئولیت فوق العاده ای می کنند چنان که می فرماید: «آنها پیوسته از درگاه خدا می خواهند و می گویند پروردگارا از همسران و فرزندان ما کسانی قرار ده که مایه روشنی چشم ما گردد» مسلما چنین افرادی آنچه در توان دارند در تربیت فرزندان و همسران و آشنایی آنها به اصول و فروع اسلام و راه های حق و عدالت، فروگذار نمی کنند و در آنجا که دستشان نمی رسد دست به دامن لطف پروردگار می زنند و دعا می کنند. همچنین در آیه شش سوره التحریم خیرخواهی برای اعضای خانواده و تربیت دینی آنان را تکلیفی بایسته برعهده مومنان دانسته، روی سخن را به همه مومنان کرده و دستوراتی درباره تعلیم و تربیت همسر و فرزندان و خانواده به آنها می دهد و می فرماید: «ای کسانی که ایمان آورده اید! خود و خانواده خویش را از آتشی که هیزم آن انسان ها و سنگ ها هستند نگاهدارید.» نگهداری خویشتن به ترک معاصی و عدم تسلیم در برابر شهوات سرکش است، و نگهداری خانواده به تعلیم و تربیت و امر به معروف و نهی از منکر و فراهم ساختن محیطی پاک و خالی از هرگونه آلودگی، در فضای خانه و خانواده است. این برنامه ای است که باید از نخستین سنگ بنای خانواده، یعنی از مقدمات ازدواج، و سپس نخستین لحظه تولد فرزند آغاز گردد، و در تمام مراحل با برنامه ریزی صحیح و با نهایت دقت تعقیب شود. به تعبیر دیگر حق زن و فرزند تنها با تأمین هزینه زندگی و مسکن و تغذیه آنهاحاصل نمی شود، مهم تر از آن تغذیه روح و جان آنها و به کار گرفتن اصول تعلیم و تربیت صحیح است. از آیه فوق، و روایاتی که درباره حقوق فرزند و مانند آن در منابع اسلامی وارد شده، به خوبی استفاده می شود که انسان در مقابل همسر و فرزند خویش مسئولیت سنگین تری نسبت به دیگران دارد، و موظف است تا آنجا که می تواند در تعلیم و تربیت آنها بکوشد، آنها را از گناه بازدارد و به نیکی ها دعوت کند، نه اینکه تنها به تغذیه جسم آنها قناعت کند. فصل دوم- موارد تربیت دینی: محتوی آموزش دینی بعد از دو سالگی که تکلم کودک کامل می شود، عبارت است از: آموزش صلوات و ذکر «لا اله الاالله»، ایجاد محبت به پیامبر (ص) و اهل بیت علیهم السلام، بیان خوبیها و بدیها، مشاهده نماز و مناجات والدین با پروردگار که در مورد شیوه های انتقال این مفاهیم توضیح مختصری خواهیم داد. پیامبر اکرم (ص) میفرمایند: «وقتی فرزندانتان شش ساله شدند، امر کنید نماز بخوانند. وقتی هفت ساله شدند، در اینباره بیشتر تأکید کنید. امام صادق علیه السلام نیز میفرمایند: « وقتی بچه هفت ساله شد، به او بگوئید دست و صورتش را بشوید و نماز بخواند ولی هنگامی که نه ساله شد، وضوی کامل را به او یاد بدهید و دستور اکید بدهید که نماز بخواند .» مکانهای مذهبی نیز در تریت دینی، اهمیت ویژه دارند. عزیمت کودکان و نوجوانان با والدینشان به اماکنی همچون زیارتگاه ها، مساجد، مقبره بزرگان دینی و… در شکل گیری روحیه مذهبی و پذیرفتن تربیت دینی نقش بسزایی دارد. نباید نگران بود که با این برنامه ها و سفرها، فرزندان ما «خشک مقدس» بار می آیند. تجربه جوانانی که به این اماکن مشرف شده اند، نشان می دهد، که به تحولات عمیق و روحی دست یافته و به مأمن الهی دسترسی پیدا کرده اند .
1- تربیت اسلامی مفهوم تربیت اسلامی، تفسیر پذیر است. تربیت اسلامی مفهومی مرکب از تربیت و اسلام که هر دو از حیث معنایی بسیار انعطافپذیرند. تفسیر مفاهیم تربیت و اسلام، متنوعتر از آن است که بتوان به توافقی زبانشناختی در جهت تحصیل یک معنای پایه برای تربیت اسلامی رسید. تربیت اسلامی طیف وسیع و البته گشودهای از معانی را به فراخور تنوع معنایی تربیت و گوناگونیِ معنایی اسلام در قرائت های هفتاد و دو ملت، به خود اختصاص میدهد. از آن جا که در نهایت، این مفهوم بنابر تنوع معنایی خود، دلالت های مختلف و حتی متقابلی برای عمل تربیتی و نظام آموزشی در بر خواهد داشت. ارائه تعریف روشن و قابل دفاعی از تربیت اسلامی که متلاطم با مبانی و اصول پایة دین اسلام باشد، ضرورتی انکارناپذیر است (احمدی، 1364). در این میان، پرمعناترین تعبیر از تربیت اسلامی، همان تعبیر به تزکیه است. در آيه دوم سوره جمعه، هدف از بعثت رسولان و پيامبران آگاه ساختن انسانها از نشانه هاي الهي، تزکيه و علم آموزي به آنها عنوان شده است. اين سه هدف بزرگ الهي جز برترين اهداف تربيت اسلامي است و در اسلام اهمیت خاصی به تربیت فرزند داده شده است؛ چرا که یکی از حقوق اساسی فرزند نسبت به والدین، تربیت درست اوست. در اهمیت تربیت در اسلام همین بس که در قرآن مجید از یکی از اهداف عالیه بعثت پیامبران به عنوان تزکیه (تربيت) نام برده شده است. تربيت در اسلام با معاني و تعابير مختلفي بکار رفته است. در يک تعبير، تربيت به معناي رسيدن به رشد است. آيه 1 سوره جن ناظر بر اين تعبير است. در اين آيه هدف قرآن هدايت به حق و کمال عقلي است. و يا در نهج الفصاحه، پيامبر اکرم (ص) مي فرمايد: «من براي به کمال رساندن خوبي هاي اخلاق مبعوث شدم». بنابراين تزکيه نفس باعث رستگاري مي شود وتربيت باعث به کمال رسيدن ابعاد معنوي و شخصيتي انسانها است. همه اينها نشان مي دهد که تربيت اسلامي تربيتي کامل و همه جانبه است. از ويژگيهاي ديگر تربيت اسلامي تأکید آن بر تربیت شناختی است. آن قدر که در تربیت اسلامی بر پرورش تفکر و علم آموزی تأکید شده است در هیچ یک از مدل های تربیت چنین سفارش نشده است. در جوامع ديگر مانند روم باستان هدف از تربيت قبل از هر چيز پرورش شهروند خوب بوده است؛ یعنی فردي که آماده فداکاري براي سرزمين خود باشد و در عصر جديد و طبعاً علمي، تربيت شديداً بر اهداف علمي استوار است. اين امر به ویژه بعد از انقلاب صنعتي شدت گرفت و پايه هاي تربيت نوين بر روان شناسي علمي و زيست شناسي گذارده شد. از ديدگاه ماير هدف هاي تربيت عصر جديد عبارتند از : تفکر، تامل، شناخت فرهنگ وهنر، پرورش خلاقيت، درک و کاربرد دانش، تماس با انديشه هاي مهم، روي آوري به ارزش هاي معنوي و اخلاقيات، کسب مهارتهاي اساسي مانند خواندن، نوشتن و زيبايي شناسي، کارآمدي شغلي ، پرورش حس احترام به همنوع و خانواده، شهروند موثر، سلامت بدني، رشد شخصيت، رشد و گسترش علائق و صلح جويي است. در اسلام هدفهاي تربيتي مطابق با شأن انسان و هدف از خلقت آدمي است. هدفهاي تربيت اسلامي را درتقويت اراده، عبادت و نيايش، محبت، تقويت حس حقيقت جوئي، مراقبه و محاسبه، تفکر، محبت اوليا، ازدواج ، جهاد و کار مي داند. پس می توان گفت که مشابه هدف های ذکر شده، یکی از اهداف تعلیم و تربیت اسلامی، شناخت خود و پيرامون خود است. فرزندانمان را بايد بگونه اي تربيت کنيم که مشتاقانه در پي کشف خود و محيط خود برآيند. خوشبختانه، از ابتداي تولد اين وديعه دروني يعني جستجو و کشف محيط به طور ذاتي در وجود ما نهفته است. ما مي توانيم به روش بسيار دقيق و هوشمندانه آن را هدايت کنیم و مسلما اگر اين نهاده دروني نتواند به درستي رشد يابد ما در اهداف تربيتي خود دچار شکست شده ايم. برای تربیت و رشد این نهاده باید سعی کنیم از ابتدا کودک را مشتاق به بررسی و پویش اطراف خود نماییم .
2- چگونگی انتقال مفاهیم دینی : در انتقال مفاهیم دینی باید توجه داشت که ممکن است برخی مفاهیم دینی برای کودکان خام و ثقیل باشد لذا باید آن را مانند شکر در آب حل کنیم و چون شربت به فرزندمان بچشانیم؛ یعنی برای آشنا ساختن آنان با ائمه اطهار علیهم السلام، از داستانهای معجزه و کرامات آنها شروع کنیم تا برای نونهالان ماشیرین و جذاب باشد، زیرا آنان در سنی نیستند که از ما استدلال بخواهند. با همین روش آنها را با فضایل و ارزشهایی مانند ایثار، جهاد، کمک به هم نوع و نیز دیگر مفاهیم دینی همچون فروعات دینی، حجاب، احترام به والدین و معلم، نظم و انضباط، پاکیزگی و آراستگی، امانت داری، صداقت و …آشنا کرد. نکته مهم برای ایجاد ارتباط با نوجوانان و جوانان این است که مانند پیامبر اکرم (ص) طبیب دوّار ؛ پزشک سیّار باشیم و خود به سراغ بیمار برویم. نباید انتظار داشت که جوان به سراغ ما بیاید. در همین خصوص نقل می کنند که پیامبر (ص) حسن علیه السلام و حسین علیه السلام را به پشت خود سوار می کرد و می فرمود: «نیکو شتری است شتر شما.
فصل سوم- رابطه علم و دین : محور اصلی در تحصیل کمال معنوی توجه به خداوند و درک حضور او و تلاش در قرب و نزديكي معنوي و روحي به او است و اين ميل به كمال در نهاد هر انساني قرار داده شده و فطري هر انساني است. غفلت از خدا به هر دليلی باعث شكوفا نشدن و بروز خواست هاي فطري انسان مي شود و مانعي در راه تكامل و سعادت انسان است. اگر انسان از فرآورده هاي علم و پيشرفت و فن آوري در راستاي آشنايي بيشتر با فطرت خدا خوي خود و آشتي و آشنايي عميق تر با خدا و صفات كمال و جمال و جلال او استفاده کند و پيشرفت در علم همراه با پيشرفت شناخت خداوند و انس و ارتباط با او باشد ارزشمند است. اگر گشوده شدن افق هاي تازه علم و تكنيك و صنعت انسان را متوجه بي مقدار بودن علم او نسبت به علم حاكم بر دستگاه آفرينش و هستي نمايد و توفيق خود در علم و فن آوري را از نعمت هاي بزرگ الهي بداند آن گاه اين علم چراغ روشني بخش مي گردد كه در راه شكوفايي فطرت و حس خداجويي و خداطلبي به ياري او مي شتابد. ولي اگر علم و دانش و پيشرفت و فن آوری، زمينه رشد هوا و هوس و ابزاري براي تأمين خواسته هاي ناروا شد، در اين صورت طفل فطرت پاك را در نطفه خفه مي كند و اين آغاز همه تباهي ها و ضلالت ها است. 1- دنیای مدرن : آنچه از دنیای مدرن باید متذکر شد دو نکته است: 1- نخست اینکه بر فرض پیشرفت موزون دنیای جدید با محوریت علوم طبیعی، نمیتوان از علوم طبیعی انتظار برآورده شدن نیازهای غیرطبیعی و ماورای طبیعی داشت. علامه طباطبایی در این باره نوشته است: «پیشرفت انسان در یک قسمت از معلومات، کافی برای قسمت دیگر نیست و مجهولات دیگر انسان را حل نمینماید. درست که علوم طبیعی چراغی است روشن که بخشی از مجهولات را از تاریکی در آورده و برای انسان معلوم میسازد ولی برای رفع هر تاریکی سودی نمیبخشد. از فن روانشناسی حل مسائل فلکی را نمی توان توقع داشت و بالاخره علومی که از طبیعت بحث مینماید اصلا از مسائل ماوراءالطبیعت و مطالب معنوی و روحی بیگانه بوده و توانایی بررسی اینگونه مقاصد فطری انسان را ندارد. 2- کاستی های دنیای مدرن خیلی جدی شده و بسیاری از متفکران غربی را نیز نگران ساخته است. با توجه به این واقعیت در مورد دنیای مدرن آیا ساده لوحانه نخواهد بود که پایگاه ثابت و اطمینان بخش دین را به آسانی از دست داده خود را در دام فرهنگی قرار دهیم که بحران اضطراب در درون آن نهفته است و به موجب رسوخ فرهنگی نسبیت در زندگی، هیچ نوع آرامشی و افق روشنی در ورای آن به چشم نمی آید؟ آیا شایسته نیست کاستی های زندگی خود را در معرفت کامل به دین و التزام رفتاری به آن جست وجو نماییم؟ در بعد اجتماعی نیز می توان مهم ترین کارکرد دین را غیر از بستر سازی برای رشد و پرورش و تعلیم فرد انسانی در همه ابعاد وجودی اش و برچیده شدن اختلافات اجتماعی دانست. نکته مهم دیگر این که همواره باید از یک سونگری به دین به شدت دوری جست و ابعاد فقهی آن را در کنار ابعاد اخلاقی و عرفانی و تربیتی و ابعاد جامعه شناختی آن مد نظر قرار داد تا در ارزیابی دین از قضاوت های نادرست مصون ماند. 2- مدیریت بازی های رایانه ای و ویدئویی توسط والدین : مهم ترین وظیفه والدین به عنوان پدر و مادر، خوشحال کردن فرزندان نیست بلکه پرورش انسانی مسئول، توانا و با فکر است. بنابراین، بدون شک تمام تصمیمات پدر و مادر مورد علاقه فرزندشان نخواهد بود. برای مدیریت فعالیت ها و بازی هایی که با فن آوری های جدید وارد زندگی بچه ها شده است راه حل هایی ارائه شده است. راه حل اول: والدین باید ابتدا تصمیم بگیرند که به نظر آنها مدت فعالیت برای این نوع بازیها چقدر است، مثلاً یک ساعت در روز یا بیشتر. برای بقیه اوقات بیکاری فرزندان، فهرستی از فعالیت های جایگزین را تهیه کنند و به کودکشان بگویند که قانون جدید شما یک ساعت بازی در روز است و فهرست فعالیت های پیشنهادی را به او بدهند. مثبت برخورد کنند و منتظر ناراحتی شدید فرزندشان باشد اما استوار و مهربان باقی بمانند. راه حل دوم: اگر فرزندان در ساعات خاصی به بازی های رایانه ای می پردازند مثلاً بعد از شام، فعالیت هایی را برای آن زمان برنامه ریزی نمایند. راه حل سوم: از روش وقتی/ بعد استفاده شود: هر وقت تکالیفت را تمام کردی، می توانی رایانه را روشن کنی. از این برنامه منظم باید به عنوان طراحی استاندارد توسط والدین استفاده شود. راه حل چهارم: والدین از علاقه فرزندان استفاده کرده و بازی رایانه ای را به عنوان ابزاری آموزشی بکار برند و برنامه های خلاقانه، جالب و آموزنده را جایگزین بازی های بدون فکر یا خشن ویدئویی کنند. امروزه برنامه های بسیاری در دسترس است که با استفاده از بازی ها و تصاویزی جالب، تاریخ، ریاضی و خواندن و مهارت های فکر کردن را به بچه ها می آموزند. اینها برنامه هایی هستند که اگر والدین ببینند که فرزندشان مدتهای طولانی مشغول آنها هستند، بسیار خوشحال خواهند شد. استفاده از موقعیتها برای انتقال مفاهیم دینی : قرآن شریف می فرماید: «عن اقرب الیه من حبل الورید»؛ ما از رگ گردن به او نزدیک تریم بنابراین بیاییم از موقعیتهای به دست آمده، برای آموزش دینی و تحکیم باورهای اعتقادی فرزندان استفاده کنیم؛ به عنوان مثال این مسئله می تواند در طراحی بازی های رایانه ی و … مد نظر قرار گیرد و یا در سبک زندگی روزمره جای داده شود مثلاً هنگام تصادف و حوادث دیگر که به خیر می گذرد، به کودک بگوییم: دیدی فرزندم، این خدا بود که ما را نجات داد. ولی اغلب از این کار غفلت کرده و کمتر از این شیوه استفاده می کنیم. پیروان آئین مسیح هنگام غذا خوردن، اول دعا می کنند و بعد غذا می خورند و یا موقع خواب، با مریم مقدس علیها السلام سخن می گویند و مشکلات خود را با او بیان می کنند و این مسائل را در فیلم ها و کارتونهای خود نیز نمایش می دهند و در واقع آنان فرهنگ سازی و انتقال مفاهیم ارزشی را از همان سنین کودکی شروع می کنند، ولی ما از موقعیت استفاده نمی کنیم و بلکه در برخی موارد بدون توجه به آثار سوء آن، اشتباهات بزرگی مرتکب می شویم. با این روش نمی توان توقع داشت که کودک ما در آینده دیندار باشد و از شبهات فکری مصون بماند. نتیجه چنین رفتاری، بی توجهی جوان به خدا و آموزه های دینی است و علاوه بر این، خبری از ارزشهایی چون صبر، توکل، دعا و … در زندگی او نیست، و لذا در مواجهه با مشکلات و بحرانهای روحی شکست می خورد. به عنوان نمونه وقتی در حضور فرزند خود، به محض ظاهر شدن یک روحانی در صفحه تلوزیون، آن را با بی احترامی خاموش می کنیم و یا در بازی رایانه ای به این ارزشها حمله می شود و ما نیز بی تفاوت هستیم و در انتخاب آن برای فرزندانمان دقت لازم را نداریم، در واقع به نوجوان می آموزیم که این مفاهیم، از نظر ما نیز مذموم هستند. در چنین مواردی که ما بسته را برای بدبینی فرزند خود راجع به ارزشهای دینی فراهم می کنیم، نباید انتظار داشته باشیم که او در مقابل ناهنجاری های اجتماعی مقاومت کند؛ چرا که او دیگر در احکام و عقاید از روحانیت –که وظیفه اش تبیین و تبلیغ معارف دینی است- حرف شنوی ندارد. بنابراین اگر در تبیین و ترویج مسائل و احکام دینی کوتاهی شود، و از سوی دیگر، دشمن نیز ضد ارزشها را ارزش معرفی کند، فرزندان ما انگیزه انجام دستورات دینی را به مرور از دست می دهند. به همین خاطر است که می بایست نکات کلیدی انتقال مفاهیم دینی توسط نهاد خانواده، مدرسه و اجتماع مدنظر قرار گیرد، نکاتی چون: استفاده مناسب از واژه ها، زمان مناسب برای پاسخ به سؤالات، صداقت در پاسخ، استفاده از دانسته ها در پاسخ به سؤالات، استدلالهای قلبی و ایمانی و تقویت روحیه توکل و شکرگذاری، شناساندن قدرت و علم خداوند و یادآوری لحظه های نجات، مرور شادی های ناشی از رحمت خداوندی و تغییر دیدگاه در مورد سختی ها و ایجاد روحیه امیدواری، استفاده از شعر و داستان و الگودهی معاشرت با خانواده های شریف، توجه به مراحل تقویت ایمان و در نهایت ایجاد محبت نسبت به اهل بیت علیهم السلام که هر یک از این نکات نیازمند بحث و بررسی بیشتری است که در این مجال نمی گنجد و فقط اشاره کوتاهی در ادامه مباحث به موارد تربیت دینی خواهیم داشت. نتیجه گیری پایانی در آموزه های دین اسلام اصول ثابت وجود دارد که با گذشت زمان تغییر ناپذیر است ولی در مدرنیته یک شکل وجودی مطرح است و آن شکل وجودی جامعه است و تغییر جامعه است که در پرتو تحول خودش اندیشه و باورها را شکل می دهد و این اندیشه خود مختار نسبت به شیوه زندگی وجود جهان و نسبت به تمام پدیده های اساسی زندگی تعریف خاصی ارایه می دهد و ترویج کننده افکار و شیوه زندگی رسانه ها و دولت هاست.
منابع و پی نوشتها
1- قرآن کریم، سوره جمعه آیه 2 . 2- قرآن کریم، سوره بقره، آیه 147 و 124- آیه 213. 3
- قرآن کریم- سوره ق- آیه 6
4- ترجمه جعفری- نرم افزار گنجینه روایات نور- ج2- ص348.
5- میرزایی و شاهرخی و قطبی، سید داوود و علی و هادی- آداب و آفات تربیت کودک و نوجوانان- ؟- احمدیه1384- ص39.
6- مطهری- شهید مرتضی- حکمتها و اندرزها- ص33 و 34.
7- پنتلی- الیزابت- راهنمای کامل تربیت کودک- ترجمه قیطانی- اکرم- تهران 1383، ص 18.
8- کلینی– شیخ محمد- اصول کافی- ج 6- ص50.
9- نرم افزار جامع الاحادیث- مرکز تحقیقات کامپیوتری نور.
10- معاونت آموزش و تبلیغ نهاد نمایندگی مقام معظم رهبری- نرم افزار پرسمان.
11- طباطبائی- محمد حسین- تنظیم سید مهدی آیت اللهی- نرم افزار پرسمان ص8.
12- طباطبائی- محمد حسین- المیزان- ر.ک- ج 22- ص122 به بعد.
13- وسایل الشیعه- ج4- ص 20.
14- مجلسی- محمد باقر- بحارالانوار- ج34- ص239.
15- روزبهایی- عباس- فرهنگ- عمومی و تربیت دینی.
16- العلوانی- طه جابر- اصلاح تفکر اسلامی- ترجمه محمود شمس- تهران قطره1377.
17- احمدی، ا، اصول و پرورش تربیت در اسلام، جهاد دانشگاهی.
فرم در حال بارگذاری ...
آخرین نظرات