مروری بر ابعاد سبک زندگانی حضرت معصومه(ع)
فاطمه مریدی
مقدمه
مفهوم سبک زندگی از جمله مفاهیم نوظهور در حوزه علوم اجتماعی است. اگرچه پیشینه استفاده از این مفهوم را میتوان در اندیشه جامعه شناسان کلاسیک مانند وبلن، زیمل و وبر یافت، سبک زندگی به مثابه چشم اندازی برای توضیح واقعیت اجتماعی در کلیت آن، به سالهای دهه هشتاد قرن بیستم برمیگردد( فصیحی، 1394: 23). با وجود اهمیت فزاینده مفهوم سبک زندگی، همچنان این مفهوم در تحلیلهای اجتماعی از صراحت کافی برخوردار نیست و برداشتهای متنوع درباره آن وجود دارد( همان). در عین اینکه سبک زندگی در حوزههای گوناگون علوم انسانی کاربرد دارد و مطالعهای میان رشتهای محسوب میگردد.
برای اولین بار آلفرد آدلر از این اصطلاح برای اشاره به حال و هوای زندگی فرد استفاده کرد؛ سبک زندگی هدف فرد، خودپنداره، احساسهای فرد نسبت به دیگران، و نگرش فرد نسبت به دنیا را شامل می شود. گرچه آدلر در حوزه روانشناسی به سبک زندگی پرداخت اما به طور کلی سبک زندگی مجموعهای از طرز تلقیها، ارزشها، شیوههای رفتار، حالتها و سلیقهها در هر چیزی را در بر میگیرد( لاندین، 1383، 287). در بیان دیگر سبک زندگی روش نوعی زندگی فرد، گروه یا فرهنگ را نشان میدهد.[1]
دامنه و گستره سبک زندگی تا حدی است که سبک زندگی بر تمام مسائل زیستی هر فرد مثل خانواده، سبک ازدواج، نوع مسکن، مدل لباس، الگوی مصرف، نوع آشپزی و خوراک، تفریحات و نحوه گذران اوقات فراغت، کسب و کار، رفتار حرفهای در محل کار، در دانشگاه و مدرسه، رفتار در فعالیتهای سیاسی، رفتار در ورزش و رفتارهای رسانهای اطلاق میشود و بر نوع رفتار ما با دیگران از همسر و فرزند تا رئیس و مرئوس، از پلیس و کارمند دولت، رفتارهای ما در سفر و حفظ نظافت و بهداشت، سبک رفتار با دوست و دشمن، آشنا و بیگانه همه و همه سبک زندگی ما را شکل میدهد. بر این اساس در نگاه دینی از سبک زندگی میبایست تمامی ابعاد و اجزای زندگی در پرتو آموزه های دینی رنگ و بوی دیگری به خود بگیرد تا بتوان از آن تحت عنوان سبک زندگی دینی یاد نمود.
مهمترین بحث در تمایز سبک زندگی دینی و غیردینی در دو سطح اصول و شاخصهای( فصیحی، 1394: 234) آن شکل میگیرد. اصول مباحث انتزاعی و ذهنی سبک زندگی و شاخصها موارد انضمامی و عینی زندگی را شامل می شوند. از آنجایی که ظواهر و رفتارهای انسانی از یک سری عقاید و جهانبینیها و نیز نظام معنایی منسجم پیشینی ناشی میشوند، در بحث از سبک زندگی دینی اصول در درجه اول اهمیت و پس از آن شاخصها مهم و ضروریاند. کما اینکه در قرآن نیز محتوای باطنی عامل اصلی در صورتبندی حیات آدمی است. البته این بدان معنا نیست که در ارایه سبک زندگی دینی به شاخصهای آن کم توجهی گردد.
نکته قابل توجه در خصوص اصول و شاخصهای سبک زندگی دینی آن است که در هر دو مورد از اصول و شاخصها میتوان در ابعاد محتوایی و صوری به مباحثه پرداخت؛ اصول محتوایی، اصول صوری و شاخص های محتوایی، شاخصهای صوری.
عبودیت، همراهی معاش و معاد، کرامت انسانی و مراقبه در کنار اعتدال، پاکیزگی، زیبایی و نوآوری به ترتیب مواردی از مهمترین اصول محتوایی و صوری سبک زندگی دینی است. حقمحوری، کمالجویی، انسجام نظام ارزشی، الگوپذیری و احساس مسؤولیت در قبال مؤمنان در کنار مصلحتمداری، معرفت و علمآموزی، تحجّد و معنویتگرایی، خدمتمحوری، صرفهجویی و قناعت، متمایز سازی مسلمانان از غیر مسلمانان، حفظ سلامت فکری، جسمی و مالی و نیز تقویت روحیه همگرایی در جامعه به ترتیب میتواند مواردی از مهمترین شاخصهای محتوایی و صوری سبک زندگی دینی باشد.
حضرت فاطمه معصومه(ع) به خاطر دارا بودن جایگاه معنوی، علمی و رفتاری قابل توجه از جمله بانوان جوان فرهنگ اسلامی است که حضور کوتاه وی در ایران و واقع شدن مرقدش در شهر قم، او را به الگویی قابل دسترس و شایسته تبدیل کرده است. البته با عنایت به اینکه در خصوص بازشناسی شخصیت وی کارهای در خوری صورت نگرفته است، اهمیت و ضرورت بازخوانی آموزههای دینی موجود در مورد این شخصیت و تدوین الگویی عملی از سبک زندگی دینی دو چندان میگردد. ما نیز با عنایت به خدای متعال و در این مجال کوتاه در پی آن هستیم تا با نگاهی بر سیره و زندگانی این بانوی نمونه به مهمترین ابعاد سبک زندگانی ایشان اشاره نماییم و مدلی منسجم از این نوع سبک را طراحی کنیم.
چکیده
نام شریف آن حضرت، فاطمه کبری(ع) و القابش معصومه، طاهره، حمیده و برّه، رشیده، تقیّه، کریمه اهل بیت، عالمه آل طه و… می باشد. ایشان، بنابر قولی، در اول ذیقعده سال ۱۷۳(هـ.ق) در مدینه به دنیا آمد و در سن ۲۸ سالگی در دهم ماه ربیع الاول ۲۰۱ در قم وفات یافت. از میان دختران امام موسی کاظم(ع)، حضرت معصومه(ع)، و از میان پسران ایشان، امام رضا(ع)، بالاترین جایگاه ایمان، اخلاق و عرفان را به دست آوردهاند. سبک زندگانی حضرت معصومه(ع)، چیزی جدای از شیوه زندگانی سایر اولیای الهی نیست. ابعاد سبک زندگی ایشان در دو بعد اصول و شاخصها، که هر کدام دارای جنبههای صوری و محتوایی است، قابل بررسی است. اصول توحید و عبودیت، آزادی و حریت انسانی، کرامت انسانی و مراقبه در کنار میانهروی و اعتدال، زیبایی و پاکیزگی و نوآوری به ترتیب انواع محتوایی و صوری این سبک زندگی را تبیین میکند. شاخصهای حقمحوری و کمالجویی، انسجام درونی و الگوپذیری در کنار مصلحتمداری، معرفت و علمآموزی و بالأخره تحجّد و معنویتگرایی به ترتیب مدلهای محتوایی و صوری آن است. در این بررسی با روش اسنادی و کتابخانهای برخی از مهمترین شواهد تاریخی موجود، که در نوع خود بسیار محدود و اندک است، حول زندگانی حضرت فاطمه معصومه(ع) مورد ملاحظه واقع گردید؛ که در نهایت مدلی از سبک زندگی دینی، که در راستای آموزههای اصیل قرآنی است ترسیم گردید؛ سبک زندگی فاطمی.
واژگان کلیدی: سبک زندگی، دینی، اصول، شاخصها، فاطمه معصومه(ع).
فاطمه معصومه کیست؟
نام شریف آن بزرگوار فاطمه و مشهورترین لقب آن حضرت، معصومه است. پدر بزرگوارش امام هفتم شیعیان حضرت موسی بن جعفر(ع) و مادر مكرمهاش حضرت نجمه خاتون(س) است. آن بانو مادر امام هشتم نیز هست. پس حضرت معصومه(ع) با حضرت رضا(ع) از یك مادر هستند.
ولادت آن حضرت در روز اول ذیقعده سال 173 هجری قمری[2] در مدینه منوره واقع شده است. دیری نپایید كه در همان سنین كودكی مواجه با مصیبت شهادت پدر گرامی خود در حبس هارون در شهر بغداد شد. لذا از آن پس تحت مراقبت و تربیت برادر بزرگوارش حضرت علی بن موسی الرضا(ع) قرار گرفت. در سال 200 هجری قمری در پی اصرار و تهدید مأمون عباسی سفر تبعیدگونه حضرت رضا(ع) به مرو انجام شد و آن حضرت بدون این كه كسی از بستگان و اهل بیت خود را همراه ببرد راهی خراسان شد.
یك سال بعد از هجرت برادر، حضرت معصومه(ع) به شوق دیدار برادر و ادای رسالت زینبی و پیام ولایت، به همراه عدهای از برادران و برادرزادگان به طرف خراسان حركت كرد به طوری که در هر شهر و محلی مورد استقبال مردم واقع میشد. این جا بود كه آن حضرت نیز همچون عمه بزرگوارش حضرت زینب(ع) پیام مظلومیت و غربت برادر گرامیش را به مردم مؤمن و مسلمان میرساند و مخالفت خود و اهلبیت را با حكومت حیلهگر بنی عباس اظهار میكرد.
بدین جهت تا كاروان حضرت به شهر ساوه رسید عدهای از مخالفان اهلبیت كه از پشتیبانی مأموران حكومت برخوردار بودند، سر راه را گرفتند و با همراهان حضرت وارد جنگ شدند، در نتیجه تقریباً همه مردان كاروان به شهادت رسیدند، حتی بنابر نقلی حضرت فاطمه معصومه(ع) را نیز مسموم كردند. به هر حال، یا بر اثر اندوه و غم زیاد از این ماتم و یا بر اثر مسمومیت از زهر جفا، حضرت(ع) بیمار شد و چون دیگر امكان ادامه راه به طرف خراسان نبود قصد شهر قم را نمود. پرسید: از این شهرساوه تا قم چند فرسنگ است؟ آن چه بود جواب دادند، فرمود: مرا به شهر قم ببرید، زیرا از پدرم شنیدم كه میفرمود: شهر قم مركز شیعیان ما است.
بزرگان شهر قم وقتی از این خبر مسرت بخش مطلع شدند به استقبال آن حضرت شتافتند؛ و در حالی كه موسی بن خزرج بزرگ خاندان اشعری زمام ناقه آن حضرت را به دوش میكشید و عده فراوانی از مردم پیاده و سواره گرداگرد كجاوه حضرت در حركت بودند،[3] در روز 23 ربیع الاول سال 201 هجری قمری حضرت وارد شهر مقدس قم شدند. سپس در محلی كه امروز میدان میر نامیده میشود شتر آن حضرت در مقابل در منزل موسی بن خزرج زانو زد و افتخار میزبانی حضرت نصیب او شد. آن بزرگوار به مدت 17 روز در این شهر زندگی كرد و در این مدت مشغول عبادت و راز و نیاز با پروردگار متعال بود. محل عبادت آن حضرت در مدرسه سِتّیه به نام بیت النورهم اكنون محل زیارت ارادتمندان آن حضرت است.
سرانجام در روز دهم ربیع الثانی و بنا بر قولی دوازدهم ربع الثانی سال 201 هجری پیش از آن كه دیدگان مباركش به دیدار برادر روشن شود، در دیار غربت و با اندوه فراوان دیده از جهان فرو بست و شیعیان را در ماتم خود به سوگ نشاند. مردم قم با تجلیل فراوان پیكر پاكش را به سوی محل فعلی كه در آن روز بیرون شهر و به نام باغ بابلان معروف بود تشییع نمودند. همین كه قبر مهیا شد در این كه چه كسی بدن مطهر آن حضرت را داخل قبر قرار دهد دچار مشكل شدند، كه ناگاه دو تن سواره كه نقاب به صورت داشتند از جانب قبله پیدا شدند و به سرعت نزدیك آمدند و پس از خواندن نماز یكی از آن دو وارد قبر شد و دیگری جسد پاك و مطهر آن حضرت را برداشت و به دست او داد تا در دل خاك نهان سازد. آن دو نفر پس از پایان مراسم بدون آن كه با كسی سخن بگویند بر اسبهای خود سوار و از محل دور شدند. بنا به گفته بعضی از علما به نظر میرسد كه آن دو بزرگوار، دو حجت پروردگار: حضرت رضا و امام جواد (ع) باشند چرا كه معمولاً مراسم دفن بزرگان دین با حضور اولیاء الهی انجام شده است( اشتهاردی، 1375: 8).
پس از دفن حضرت معصومه(ع)، موسی بن خزرج سایبانی از بوریا بر فراز قبر شریفش قرار داد تا این كه حضرت زینب فرزند امام جواد(ع) به سال 256 هجری قمری اولین گنبد را بر فراز قبر شریف عمه بزرگوارش بنا كرد و بدین سان تربت پاك آن بانوی بزرگوار اسلام قبلهگاه قلوب ارادتمندان به اهل بیت علیهم السلام و دارالشفای دلسوختگان عاشق ولایت و امامت شد.[4]
در بیان کرامت و شرافت حضرت معصومه(ع) این نکته بس است که قم از فیض وجودی ایشان، از قرن دوم هجري به بعد، مهد فضائل و كمالات بوده و اهالي قم در نزد ائمه اطهار(ع) بسيار مورد تكريم و احترام بودند. شاهد بر این مدعا آن است که اين مدينه فاضله در گرايش به دين مبين اسلام و پيروي از خاندان اهلبيت(ع) گوي سبقت را از ديگران ربوده و به دریافت مدال افتخار از ائمه(ع) بعنوان اينكه قم آشيانه آل محمد(ص)[5] (مجلسی، ج4، ص 187) است، نائل گرديده است. در عین اینکه اين شهر نخستين مركز تشيع به شمار آمده است؛ و بايد گفت تنها شهري است بعد از چهارده قرن هنوز هويت مذهبي و ديني خويش را حفظ نموده و در طول تاريخ اسلامي پناهگاه و محل امن شيعيان و محبان به خاندان عصمت و طهارت(ع) بوده و هست.[6]
در احاديث فراواني به قداست قم اشاره شده است. از جمله امام صادق(ع) قم را حرم اهل بيت(ع) معرفي و خاك آن را، پاك و پاكيزه تعبير كرده است. همچنين ايشان در ضمن حديث مشهوري كه درباره قداست قم به گروهي از اهالي ري بيان كرده، فرمود:« بانويي از فرزندان من به نام فاطمه دختر موسي، در آن جا رحلت مي كند كه با شفاعت، او همه شيعيان ما وارد بهشت مي شوند». راوی ميگويد: من اين حديث را هنگامي از امام صادق(ع) شنيدم كه حضرت موسي بن جعفر(ع) هنوز ديده به جهان نگشوده بود. اين حديث به تنهایی، از رمز شرافت و قداست قم پرده برميدارد و روشن ميسازد كه اين همه فضيلت و شرافت اين خطه كه در روايات آمده، از ريحانه پيامبر، كريمه اهل بيت(ع)، مهين بانوي اسلام، حضرت معصومه(ع) سرچشمه ميگيرد كه در اين سرزمين ديده از جهان فرو ميبندد و گرد و خاك اين سرزمين را، توتياي ديدگان حور و ملائك ميكند.[7]
سبک زندگی دینی
همانطور که تا اینجای بحث بیان شد، منشأ اصلی سبک زندگی در آثار اندیشمندان غربی به ویژه آلفرد آدلر انعکاس یافته است. در واقع این موضوع از حوزه روانشناسی و روانکاوی وارد سایر حوزههای فرهنگی، اجتماعی و سیاسی شده است. با این حال در یک جمعبندی کلی میتوان شاخصهای اصلی سبک زندگی از منظر اندیشمندان غربی را در پنج محور زیر خلاصه نمود:
سبک زندگی به مثابه خلاقیت فردی، سبک زندگی به مثابه نمایش منزلت، سبک زندگی به مثابه توازن ذهنیت و عینیت، سبک زندگی به مثابه ذوق و قریحه فرهنگی و سبک زندگی به مثابه تشخص.[8]
اما آنچه در این مقال مد نظر است، نه سبک زندگی غربی، بلکه رویکرد دینی و اسلامی به سبک زندگی و آشنایی با آراء اندیشمندان مسلمان در این زمینه است. با اینکه متفکران مسلمان به طور مستقیم و صریح به موضوع سبک زندگی نپرداختهاند اما با این حال این موضوع از منظر آموزههای دینی و اندیشمندان مسلمان دور نبوده است. در این میان متفکرانی که در مطالعات خود ابعاد اجتماعی دین را مدنظر قرار دادهاند، ظهور و برجستگی بیشتری دارند؛ مرتضی مطهری، علامه طباطبایی، محمد باقر صدر، امام موسی صدر، شهید بهشتی و امام خمینی از نمونههای ممتاز، در ارایه الگویی از سبک زندگی دینی، دوران معاصرند. تفاوت آراء و آثار متفکران مسلمان در مباحث مربوط به سبک زندگی دینی، شاخصهای متعددی را در این حوزه تعریف خواهد کرد؛ شاخصهایی که با تفاوت تعابیر ظاهری، در اصل و بنا با هم مشترکند. سبک زندگی به مثابه پیروی از یک قاعده و سبک زندگی به مثابه انتخابهای تدبیری و سبک زندگی به مثابه طریق نیل به کمال[9]( فصیحی، 1394: 182-200) مواردی از این اشتراکات است.
با مطالعه و بررسی نظریات موجود در موضوع سبک زندگی میتوان به تعریف روشنی از سبک زندگی دست یافت؛ سبک زندگی مجموعهای از انتخابها و ترجیحات الگومندی است که افراد، آنها را نه تنها برای برآوردن نیازهایشان، بلکه همچنین به منظور بیان تمایز و وابستگی خود به کار میگیرند( همان: 213). از آنچه ذکر شد چنین برمیآید که انتخاب، الگومندی و دلالتمندی یا نمادین بودن عناصر اصلی سبک زندگی است.
این تعریف کلی و جامع از سبک زندگی میتواند سبک زندگی دینی و غیر دینی را همزمان در خود جای دهد، به طوری که اگر بر پایه آموزههای دینی استوار گردد و در راستای اوامر الهی هدایت شود، سبک زندگی دینی را از سبک زندگی غیر دینی متمایز میگرداند. لازم به ذکر است در اینجا آنچه از سبک زندگی دینی مد نظر است مقصود و مقصد سبک زندگی اسلامی است. سبک زندگی در تلقی دینی، بسترسازی الگویی برای سلوک انسان در طی منازل کمال تا سر منزل مقصود است؛ انسان باایمان با عنصر انتخاب، که عنصر مرکزی سبک زندگی است، جهانبینی و مکتب خاصی را برای خود برمیگزیند، سپس با اطاعت و پیروی از آموزههای آن مکتب، الگو و نظامی منسجم از ترجیحات و عملکردهای خود را رقم میزند، به طوری که زندگانی وی با نوعی صورتبندی اجتماعی که در آن وحدت و کثرت، و تشابه و تمایز همزمان پیوند خوردهاند، منعکس میگردد. و در نهایت سبک و شیوه زندگی انسان باایمان، خود نماد و نشانهای است از بازنمایی امر دیگری که در پس باورها و اعتقادات وی وجود دارد.
سبک زندگی دینی همانند سبک زندگی غربی اصول و معیارهای خاصی را میطلبد؛ اصول حاکم بر سبک زندگی اسلامی با توجه به دو بعد ذهنی و عینی سبک زندگی به اصول محتوایی و صوری تقسیم میشود. مقصود از اصول محتوایی معیارهای عام معرفتی و گرایشیاند که اهداف اصلی انسان را از زندگانی شکل میدهد؛ در واقع اصول محتوایی درونمایهها و مقاصد اصلی زندگی را معین میکنند. اصل توحید و عبودیت، همراهی معاش با معاد، کرامت انسانی و مراقبه از مهمترین اصول محتوایی است که در این مقال مورد توجه است. اصول صوری به قواعد و معیارهایی اشاره دارند که به نحوه تحقق صحیح و بایسته اصول محتوایی در حیات آدمی مینگرند؛ میانهروی و پرهیز از هرگونه افراط و تفریط، پاکیزگی و زیبایی، و نیز نوآوری مواردی از اصول صوری سبک زندگی دینی است.
همانند اصول حاکم بر سبک زندگی دینی، شاخصهایی نیز وجود دارد که در دو قسم شاخصهای محتوایی و صوری قابل طرح است؛ در واقع اصول شاخصهای کلان و عامی است که چارچوب کلی سبک زندگی را مشخص میکند؛ در حالی که شاخصها از دامنه و وسعت کمتری برخوردارند و در حوزه رفتاری عینیت مییابند. شاید بتوان گفت اصول همانا هستهای برخاسته از عقل نظری و شاخصها بایدهای برآمده از عقل عملی است. در یک جامعه دینی انتظار میرود تا رفتارهای دینی به وضوح و وفور مشاهده شود، این انتظار وقتی محقق میشود که خاستگاه رفتارهای دینی یعنی اخلاق دینی در میان افراد جامعه وجود داشته باشد. اخلاق دینی نیز زمانی به وجود میآید که معارف دینی در جامعه به نحو مطلوب و شایستهای ترویج و تبلیغ گردد. حقمحوری، کمالجویی، انسجام نظام ارزشی، ولایتمحوری، اهتمام به آموزشهای دینی و تقدم ترجیحات عقلانی بر ترجیحات احساسی و مادی، از جمله شاخصهای محتوایی مورد نظر ما در این مقال است که به نسبت شاخصهای صوری زیربنایی است. مصلحتمداری، متمایزسازی مسلمانان از غیر مسلمانان، متمایزسازی مردان از زنان، حفظ سلامتی فکری، جسمی و مالی، قناعت و تقویت روحیه همگرایی تنها برخی از مهمترین شاخصهای صوری است که بخش عینی رفتارهای دینی را شکل میدهد.
لازم به ذکر است با توجه به گوناگونیهای فراوان در عرصه مباحث سبک زندگی دینی، و مجمل و محدود بودن اطلاعات ما از سیره و زندگانی حضرت فاطمه معصومه(ع)، بازیابی اسناد تاریخی زندگانی ایشان و تطبیق آنها با اصول و شاخصهای برشمرده کاری بس دشوار و مشکلآفرین است. لذا در اینجای بحث بیان برخی احادیث و سخنان اولیای دین حول شخصیت فاطمه معصومه(ع)، ضرورت و اهمیت دوچندان مییابد.
فاطمه معصومه(ع) در کلام اولیای دین
حضرت معصومه(ع) همانند سایر اولیای الهی از زمان قبل از تولد تا پس از رحلت خود صاحب کرامت و فضیلت بوده است. از اینکه برخی از ائمه هدی سالها قبل ولادت ایشان را بشارت دادهاند، تا اینکه خود در دوران کودکی و طفولیت صاحب کرامت بوده است؛ شواهد تاریخی گواه آن است. به عنوان نمونه ایشان تا سن شش سالگی در مدینه در محضر پدر بزرگوارش امام هفتم بوده، که البته یکی از کرامات و فضایل حضرت معصومه(ع) در همین سنین از ایشان نقل شده است. زمانی که پدر بزرگوارش در سفر بود، جمعی از شیعیان برای دریافت پرسشهای خود به مدینه وارد شدند تا به محضرامام موسی بن جعفر(ع) برسند و پاسخ سؤالات خود را از حضرتش دریافت کنند. اما با خبر شدند که آن بزرگوار در مسافرت هستند لذا پرسشها را به خانواده امام کاظم(ع) سپردند تا در سفر بعد پاسخ بگیرند. حضرت معصومه(ع) که حدود شش سال داشت، پاسخ سؤالات آنها را نوشت و به ایشان داد. امام موسی کاظم(ع) پس از بازگشت از سفر و باخبر شدن از این قضیه به نشان تمجید از دخترش حضرت معصومه(ع) و تصدیق او سه بار فرمود: فداها ابوها؛ پدرش به فدایش( مجلسی،1403، ج 102: 267).
حضرت معصومه(ع) بعد از پدر، در سال ۱۷۹ تحت کفالت برادرش حضرت امام رضا(ع) قرار گرفت و تا سال ۲۰۰، یعنی ۲۱ سال، در کنار برادر بزرگوارش به مقامات عالی و کمالات علمی و عرفانی و اخلاقی دست یافت( محلاتی، 1369، ج 5 : 30).
قال الصادق علیه السلام: انّ للّه حرماً و هو مكة ألا انَّ لرسول اللّه حرماً و هو المدینة ألا و ان لامیرالمؤمنین علیه السلام حرماً و هو الكوفه الا و انَّ قم الكوفة الصغیرة ألا ان للجنة ثمانیه ابواب ثلاثه منها الی قم تقبض فیها امرأة من ولدی اسمها فاطمه بنت موسی(ع) و تدخل بشفاعتها شیعتی الجنة باجمعهم؛ خداوند حرمی دارد كه مكه است پیامبر حرمی دارد و آن مدینه است و حضرت علی(ع) حرمی دارد و آن كوفه است و قم كوفه كوچك است كه از هشت در بهشت، سه در آن به قم باز میشود ـ زنی از فرزندان من در قم از دنیا میرود كه اسمش فاطمه دختر موسی(ع) است و به شفاعت او همه شیعیان من وارد بهشت میشوند( سپهر، 1380، ج 3 : 68).
عن سعد عن الرضا(ع) قال: یا سعد من زارها فله الجنة.[10]
امام رضا(ع) فرمود: كسی كه حضرت فاطمه معصومه را زیارت كند پاداش او بهشت است(ابن قولویه، 1377 : 536).
عن ابن الرضا(ع) قال: من زار قبر عمتی بقم فله الجنة( همان).[11]
امام جواد(ع): كسی كه عمه ام را در قم زیارت كند پاداش او بهشت است.
امام صادق(ع): من زارها عارفاً بحقّها فله الجنة.
امام صادق علیه السلام: كسی كه آن حضرت را زیارت كند در حالی كه آگاه و متوجه شأن و منزلت او باشد بهشت پاداش اوست( مجلسی، 1403 ، ج 47: 317).
امام صادق علیه السلام: الا انَّ حرمی و حرم ولدی بعدی قم؛ آگاه باشید كه حرم و حرم فرزندان بعد از من قم است( مجلسی، 1403 ، ج 60 : 216).
یکی دیگر از فرازهایی که بیانگر اوج عظمت و مقام حضرت فاطمه معصومه(ع) است، زیارت نامهای است که حضرت رضا(ع) در مورد آن حضرت بیان فرمودهاست. در فرازی از آن چنین آمده است:
یا فاطمة اشفعی لی فی الجنه فانِّ لک عندالله شأناً من الشأن؛ ای فاطمه مرا در مورد ورود به بهشت شفاعت کن؛ چرا که در پیشگاه خداوند دارای مقامات و درجات بسیار ارجمندی هستی( مفاتیح الجنان).
ابعاد سبک زندگی حضرت فاطمه معصومه(ع)
تا اینجای بحث بیان کردیم که در بررسی ابعاد سبک زندگی دینی، اصول و شاخصهایی مطرح میشود، که هر کدام از آنها در دو قسم محتوایی و صوری، یا ذهنی و عینی، قابل قسمتاند.
الف) اصول سبک زندگی دینی
1-اصول محتوایی
توحید و عبودیت: اساسیترین و اصیلترین اصل محتوایی در سبک زندگی اسلامی، اصل توحید و رعایت عبودیت است. توحید پایه دین و عبودیت، یعنی بندگی خداوند، فلسفه زندگی دینی است؛ به طوری که ماهیت و خمیرمایه دین بر آن مبتنی است و بدون آن سازمان وجودی دین درهم میریزد. فرآیند صعود و استکمال فطری انسان یا همان قرب تدریجی به مبدأ کمال بیمنتها( فصیحی، 1394: 249)، از طریق رعایت عبودیت محقق میگردد.
اصل توحید و رعایت عبودیت اول گام مسلمانی است که اثبات آن در مورد برگزیدگان الهی، و شخصیتی چونان حضرت معصومه(ع)، بدون دلیل محقق میشود.
آزادی و حریت انسانی: در سایهسار اصل توحید و رعایت عبودیت، آزادی و انتخابگری انسان شکل میگیرد. آزادی و انتخاب زیربنای خلقت انسان و فلسفه نزول انبیاء و کتب الهی است؛ که سخن گفتن از سبک زندگی دینی در همین راستا معنا و مفهوم مییابد. آزادی و انتخابگری در سایه رعایت عبودیت و بندگی، در واقع رهایی از تمام قید و بندهای فردی و اجتماعی است که، تزکیه نفس و تقوا خوانده میشود. تقوا و تزکیه نفس آزادیهای اجتماعی را در کنار آزادیهای معنوی به ارمغان میآورد؛ در حالی که تمامی مکاتب بشری نهایت تلاش خود را در تأمین آزادیهای بیرونی و اجتماعی به کار بستهاند.
رسیدن به مقام برگزیدگی و رضای الهی، جز از طریق تقوا و تزکیه نفس صورت نمیگیرد؛ و این نکته در مورد بانوی باکرامت اهل بیت واضح و مبرهن است. توصیف حضرت به القابی چون تقیه، رضیه و مرضیه شاهدی بر این مدعاست.
کرامت انسانی: دارا بودن انسان از نفخه الهی و جانشینی او به عنوان خلیفه خداوند در زمین، انسان را از کرامت و تقدس ذاتی برخوردار کرده است. انسان بار امانتی را به دوش میکشد که آسمانها و زمین از تحمل مسؤولیت آن شانه خالی کردند[12]؛ به نحوی که وی نه تنها در زیر بار این مسؤولیت ثقیل کمر خم نکرد، بلکه مسجود ملائکه نیز واقع گردید. توجه به این نکته انسان را در رعایت جایگاه والای خود و سایر بندگان خداوند آگاه و کوشا میسازد؛ به طوری که هر آنچه را که در راستای خلافت و امانت الهی سزاوار است، برای خود و دیگران انتظار و تمنا دارند.
در کنار توصیف دختر موسی بن جعفر(ع)، به معصومه، کرامت و شرافت وی در واژه کریمه اهل بیت مجسم میگردد. کرامت و شرافتی که در ترسیم الگویی برجسته از سبک زندگی دینی نقشی مثال زدنی دارد.
مراقبه: چهارمین اصل بنیادی سبک زندگی دینی، نظارت و مراقبت خداوند است که برای محافظت از انسان در زندگی تدبیر شده است. اصل مراقبت ربانی در کلیترین دلالت خود، ضرورت دخالت عقل قدسی را در سمت و سو دادن به انتخابها و صورتبندی سبک زندگی در کنار خردورزی انسان مطرح میسازد( همان: 266).[13]
تجربه هبوط انسان، دلیل قاطعی است بر اینکه انسان با دارا بودن مقام خلافت الهی، به مراقبتهای ربانی نیز نیازمند است. این موضوع، که از الطاف الهی سرچشمه میگیرد، انسان را در نیل به کمال و پیشرفت کمک مضاعف خواهد کرد. اگرچه مراقبت ربانی خداوند در مورد همه بندگان خداوند وجود داشته و دارد، اما این موضوع به جایگاه معنوی فرد و ظرفیتهای روحی و روانی فرد بستگی فراوانی دارد. در این راستا بندگان برگزیده خداوند از بالاترین استعداد و ظرفیت لازم در برخورداری از حداکثر مراقبت ربانی بهرهمندند.
تولد و پرورش حضرت معصومه(ع) در دامان پدری چون امام هفتم و بانویی شایسته چون نجمه خاتون، و پس از آن حضرت امام رضا(ع)، این امکان را بیش از پیش از بهر بانوی باکرامت فراهم آورد.
2- اصول صوری
میانهروی و اعتدال: اهمیت اصل میانهروی در اسلام تا جایی است که شاید بتوان گفت همه قواعد و آموزههای اسلامی بر آن مبتنی است. از منظر علامه طباطبایی مفهوم عدل در قرآن بر اصل میانهروی و اعتدال اشاره دارد؛
مقصود از عدل در آیه 76 سوره نحل، اجتناب از افراط و تفریط و التزام به حد وسط و از آن منحرف نشدن است( طباطبایی، 1391، ج 12: 437).
قرآن در کنار اشاره به عدل و اعتدال، از واژه وسط نیز در این وادی سخن میگوید؛ وسط در لغت به معنای حد متوسط و نیز در معنای زیبا و عالی به کاررفته است. دقت در دو معنای مذکور از وسط نشان میدهد که امور عالی و زیبا از افراط و تفریط بهدورند و در حد میانه قرار دارند. خداوند در آیه 143 سوره بقره میفرماید:
« و ما شما را امت معتدل قرار دادیم تا شما گواه بر مردم باشید و پیغمبر گواه بر شما امت بوده باشد»
خداوند در این آیه به صراحت شیوه زندگانی امت اسلام را در وسط بودن و میانهروی توصیف میکند؛ به عبارت دیگر از میان امتهای گوناگون، که هر یک در وجهی راه افراط و تفریط را میپیمایند، تنها امت اسلام و آموزههای اصیل اسلامی است که با توجه به تمامی جنبههای زندگی انسان، ارضای مطلوب هر قوه و غریزه را در راستای سلامت و سعادت دنیوی و اخروی دستور داده است. غفلت و دوری از رعایت اصل اعتدال در سبک زندگی، ضرر و آسیبهای متعددی را در حیطه حق الله، حق الناس و حق النفس به بار میآورد؛ و بر عکس سبک زندگی معتدل و میانهرو تقوا و تزکیه صحیح انسانی را به ارمغان میآورد.
توصیف حضرت فاطمه معصومه(ع) از سوی برادر بزرگوارش به معصومه میتواند بهترین شاهد ما بر سبک زندگی معتدلانه حضرت باشد. عصمت و خالی بودن از هر گونه خطا و لغزش، که از ویژگیهای حیاتی بندگان برگزیده خداست، نشان از انجام صحیح تکالیف و وظایف، رعایت حقوق الهی، و به عبارتی پرهیز از هر گونه افراط و تفریط است.
زیبایی و پاکیزگی: قرآن کریم شیوه مطلوب زندگانی را حیات طیبه، حیاتی که زیبا و پاکیزه است، میخواند. «هر کس از مرد وزن، عمل شایسته کند و مؤمن باشد، او را زندگی پاکیزه دهیم و پاداششان را بهتر از آنچه عمل میکردهاند، میدهیم»( نحل: 97)
در بیان معنای طیب آمده است که طیب همان چیزی است که نفس و جان آدمی از آن لذت میبرد( مصطفوی، 1360). اگرچه زیبایی و پاکیزگی از تعلقات جان و حواس آدمی است، اما این دو ویژگی در موارد مختلف مصادیق متفاوت مییابد. اما با این حال واضح است که در تمامی این موارد مطلوبیت و عاری بودن از ناپاکیهای ظاهری و باطنی ملحوظ میشود. مرتضی مطهری درباره اصل زیبایی در حیات انسان چنین معتقد است:
یک بعد دیگر از ابعاد معنوی انسان، علاقه به جمال و زیبایی است. قسمت مهمی از زندگی انسان را جمال و زیبایی تشکیل میدهد( مطهری، 1387، ج 2 : 278). بر این اساس و با وجود ضرورت رعایت اصل پاکیزگی و زیبایی است که خداوند متعال ضمن اشاره به زیباییهای عالم تکوین، به مطلوبیت و ارزشمندی این دو اصل در سبک زندگانی انسانی نیز پرداخته است. آیات 31 و 32 سوره اعراف، 4 سوره تین و … نمونههایی از این نکته است. نکته قابل ذکر دیگر در رعایت دو اصل پاکیزگی و زیبایی آن است که همه مصادیق این دو اصل تنها در موارد محسوس و مادی خلاصه نمیشوند، بلکه مصادیق نوع عقلانی آن دو نیز در حوزه قوای عقلانی قابل درک است. طهارت، اخلاص، راستی، امانت، عفاف، گذشت و کرم نمونههایی از مصادیق عقلانی دو اصل پاکیزگی و زیبایی است.
در میان برخی زیارتنامههای غیر مشهور[14] حضرت معصومه(ع)، القابی برای ایشان نقل شده است که طاهره و صدیقه دو مورد از این القاب است. طاهره که به معنای پاکیزه بودن، و صدیقه به مفهوم راستکردار بودن است، زندگانی بانوی باکرامت را تحت لوای دو اصل پاکیزگی و زیبایی مجسم میکند.
نوآوری: گرایش به تحول و نوآوری از گرایشهای متعالی انسان است که ریشه در فطرت الهی آدمی دارد. خلاقیت و نوآوری از لوازم ضروری در موضوع سبک زندگی است؛ به طوری که انتخابهای خلاق و بدیع آدمی شیوه زندگی او را تعیین میکند. این ویژگی که در فقه اسلامی هم به نحو مطلوبی تحت عنوان مقتضیات زمان تجسم یافته است، به ایجاد سازگاری و هماهنگی سبک زندگی مؤمنان در شرایط گوناگون مکانی و زمانی اشاره دارد. در مباحثهای که میان امام صادق(ع) و سفیان ثوری اتفاق افتاده است، و سفیان به نحوه پوشش امام اعتراض میکند، امام صادق(ع) میفرماید:
« اگر پیغمبر در زمان من بود مثل من لباس میپوشید؛ اگر من هم در زمان پیغمبر بودم مثل او لباس میپوشیدم… آنچه در اسلام اصالت دارد مواسات است؛ یعنی مسلمانان باید احساس همدردی[15] کنند… اما این که انسان نوع لباسش را چگونه باید انتخاب کند، این دیگر مسأله زمان است…»( مطهری، 1387 ، ج3 : 191)
بر این اساس آموزههای اسلامی با تأیید لزوم تحول و نوآوری در زندگی مسلمانان، و ضمن این که آنان را از جمود و جهالت باز میدارد، بر نوعی از تحول و نوآوری انگشت تأکید مینهد که با رعایت اصل اعتدال و توازن در جهت کمال و سعادت انسانی صورت پذیرد. سفر و مهاجرت در طول تاریخ زندگانی بشر، به طور عام، و زندگانی بندگان برگزیده خداوند، به طور خاص، یکی از برجستهترین مصادیق تحول و نوآوری بوده و هست. تحولی که ضمن بهبود شرایط برای فرد مهاجر، زمینه رشد و توسعه اوضاع نابسامان سایر بندگان خداوند را نیز فراهم میآورد.
حرکت حضرت معصوم(ع) از مدینه به سمت مرو، برای تجدید دیدار با برادر، یکی از مصادیق مهاجرت الی الله است؛ که در پی این حرکت و توقف و وفات ایشان در شهر قم، این منطقه به امالقرای جهان تشیع تبدیل گردید و مزار مطهر بانوی کرامت نیز به عنوان مأمن معنوی هزاران عارف و سالک قرب الهی درخشان شد.
ب) شاخصهای سبک زندگی دینی
1- شاخصهای محتوایی
حقمحوری و کمالجویی: حقمحوری، که معیار اساسی در ارزشمندی و بیارزشی امور در سبک زندگی دینی است، بدین معناست که میان بودن جهان، چنان که هست، و زندگی انسان، چنان که باید باشد، ارتباط علّی برقرار است و جهان در برابر الگوهای زیستی که انسان برمیگزیند، ساکت و بیاقتضا نیست( فصیحی، 1394 : 296). بر این اساس اگر کسی توحید را به عنوان یکی از حقایق عالم پذیرا باشد، این باور تنها در اندیشه نظریاش باقی نمیماند، بلکه بر تمامی هنجارها و کنشهای زندگانیاش پرتو خواهد افکند. اگر در آموزههای دینی، اسلام را تسلیم بودن تعریف کردهاند، این تسلیم پذیرش حق و حقمحوری است. شهید مطهری در این باره معتقد است:
« تسلیم در مقابل حق، یعنی وقتی مواجه با حق شد، حالت طغیان و عصیان نداشته باشد»( مطهری، 1387 ، ج 26 : 222). حقمحوری عنوان عامی است که میتواند جنبههای گوناگون داشته باشد؛ کمالگرایی یکی از این موارد است. کمالگرایی یعنی این که خلقت انسان به نحوی است که ذخایر وجودی و سرمایههای فطری و طبیعیاش، چنان توانایی به او میدهد و او را در رسیدن به بیشترین و بالاترین مراحل رشد و پیشرفت علاقمند و مایل میسازد. در واقع انسان به فعلیت بخشیدن به استعدادها و تواناییهای بالقوه خویش گرایش ذاتی دارد. اگرچه انسان به خاطر دارا بودن ابعاد مادی در کنار تمایلات معنوی، خواستار دستیافتن به بالاترین داراییهای مادی نیز هست، اما حقمحوری انسان او را بر ترجیح کمالات معنوی بر لذات مادی بیشتر ترغیب میکند.
بدین ترتیب حقگرایی و کمالطلبی، به عنوان وجوهی از گرایشهای الهی و فطری انسان، به راحتی میتواند سبک زندگی دینی را از نوع غیردینی آن معرفی کند؛ خصوصاً در مواردی که کمالطلبی انسان بر اصالت گرایشهای معنوی نسبت به لذایذ مادی جهتگیری شود. این ویژگیها، که در اقوال و افعال بندگان بزرگ خداوند همواره یافت میشود، رمز برگزیدگی آنان در پیشگاه الهی است. حضرت فاطمه معصومه(ع) بر اساس انوار پرفروغ وجودش دارای القاب و صفاتی است که هر کدام بر وجهی از وجود بابرکتش اذعان دارد؛ در این میان صفاتی چون رشیده و مقدامه، که به معانی رشد یافته و پیشتاز میباشد، میتواند بر وجوهی از حقمداری و کمالگرایی بانوی باکرامت اهل بیت اشارههایی داشته باشد.
انسجام درونی: انسجام درونی خود میتواند یکی از اصول صوری در سبک زندگی دینی، و در عین حال وجهی از وجوه حقمحوری باشد. در واقع سبک زندگی مبتنی بر آموزههای اصیل دینی، دارای انسجام درونی از ارزشها و هنجارهایی است که در ارتباط با حقمحوری، مظهر نوعی نگرش پرتنوع و در عین حال یکپارچه و هماهنگ نسبت به زندگی میباشد. فلذا نظام فکری برخاسته از این نوع سبک زندگی، برخلاف سایر مکاتب و تجربیات بشری، که بنمایه سبکهای زندگی سکولار است، فاقد هر گونه دوگانگی و تعارض در میان ارزشها، هنجارها و مؤلفههای اصلی آن است. خداوند متعال در آیه 153 سوره انعام میفرماید:
« این است راه راست من، از آن پیروی کنید و از راههایی که سبب تفرقه شما از راه خدا میشود، متابعت نکنید. این است سفارش خدا به شما، شاید پرهیزکار شوید». محمد حسین فضلالله در تفسیر خود از این آیه معتقد است که چون حق در ورای خواستها، نیازها و عواطف و امیال انسانها قرار دارد و متبوع انسان است و نه تابع آن، از این رو گوناگونی، اختلاف و تشتت را در آن راهی نیست( فضلالله، 1419 ، ج9 : 377).
اتصاف حضرت معصومه(ع) به لقبی چون حمیده، در کنار توصیف جایگاه ایشان به مقام محمود، که در بیان امام معصوم ایراد شده است، حاصل تأیید و تکریم کردارها و رفتارهای ایشان است؛ این ویژگیها بر وجود سبکی از زندگی دینی منسجم و یکپارچه دلالت دارد که عاری از هر گونه ناسازگاری و درهمریختگی است.
الگوپذیری: الگوپذیری از جمله شاخصهای سبک زندگی دینی است که میتواند احساسات و عواطف مؤمنان را در راستای رضای الهی جهتدهی کند. قرآن کریم نیز با اشاره به این نکته از واژه اسوه حسنه در توصیف مرجعشناسی یاد میکند:« همانا برای شما، پیامبر اکرم الگوی نیکویی است»( احزاب: 21)
الگوپذیری و به عبارت دیگر ولایتمداری، از ویژگیهای تمام انبیاء و اولیای الهی بوده است؛ پیامبر گرامی اسلام، که در عزت و شرافت بالاترین مخلوق عالم است، پس از خدای متعال اول مقتدای همه ابناء بشر است. پس از ایشان سایر اولیای الهی الگو و ولی احسن بندگان مؤمن خدایند. جریان الگوپذیری و ولایتمداری از چنان اهمیتی برخوردار است که در درجه اول، خود انبیاء و اولیای الهی بر آن تأکید و اصرار داشتهاند. تمسک علی بن ابیطالب بر پیامبر اکرم(ع)، جانفشانی حضرت فاطمه زهرا(س) در دفاع از امامت علی(ع)، و نیز همراهی زینب کبری با کاروان عاشورا نمونههایی از این جریان است. حضرت فاطمه معصومه(ع) در جنبههای گوناگون حیات پربرکت خود، اعم از فردی و اجتماعی و نیز مادی و معنوی، آینه تمام نمای فضایل و ویژگیهای برادر بود؛ به نحوی که در پاسخ فردی نصرانی که از او میپرسد شما کیستید؟ خود را خواهر علی بن موسی الرضا(ع) و منسوب به امام هشتم معرفی میکند.[16]
نکته دیگر در اصل الگوپذیری فاطمه معصومه(ع) از اولیای دین، فاطمه بودن نام ایشان در تأسی از مادر بزرگوارشان، حضرت فاطمه زهرا(ع)، است؛ در میان فرزندان و دختران متعدد امام موسی کاظم(ع)، تنها امام رضا(ع) و فاطمه معصومه(ع)، به جایگاه برجستهای از ایمان، اخلاق و عرفان دست یافتهاند. ابن صباغ ملكي[17] در اين باره ميگويد:« بدون ترديد بعد از حضرت رضا(ع) در ميان فرزندان امام كاظم(ع)، حضرت معصومه(ع) از نظر علمي و اخلاقي، والامقامترين آنان است»(قمی، 1412: 430). از این رو، و بر اساس چنین حقیقتی، فاطمه معصومه همانند مادر گرانقدرش، حضرت فاطمه زهرا(ع)، به سیدۀ نساء العالمین منسوب شده است؛ در عین این که پس از فاطمه زهرا(ع)، تنها بانویی که دارای زیارتنامه مأثوره است، فاطمه معصومه میباشد.[18]
نزدیکی و شباهت میان فاطمه معصومه(ع) و مادر بافضیلتش، حضرت فاطمه زهرا(ع)، به درجهای رسید که بر اساس رؤياي صادقه مرحوم آيت الله مرعشي نجفي، لقب کریمه اهل بیت از طرف امام صادق(ع) بر حضرت معصومه(ع) اطلاق شده است. در اين رؤيا، امام صادق(ع) به آيت الله نجفي كه با دعا و راز و نياز، تلاش وافری را براي يافتن قبر مطهر حضرت زهرا(ع) آغاز كرده بود، خطاب فرمود:« برتو باد به كريمه اهل بيت»( اشتهاردی، 1375: 138).
این بانوی باکرامت در مسیر ولایتمداری خود اراده کرده بود، زينب وار با سفرش به ایران سند گويايى بر حقانيت امامت رهبران راستين و افشاگر چهره نفاق و تزوير مأمون باشد و با تأسی به قهرمان كربلا، پيام آور خون سرخ برادرى باشد كه اين بار مزدورانه به دربار بنىعباس تبعید شد؛ اما تقدير الهى بر اين قرار گرفت كه قبل از دیدار برادر، مزارش حامى خط ولايت و امامت قرار گيرد و براى هميشه فريادگر مبارزه با ظلم و بىعدالتى ستمپيشگان دوران و الهام بخش پيروان راستين تشيع علوى در طول قرون و اعصار باشد.
2-شاخصهای صوری
مصلحتمداری: مصلحت مفهومی است که گستره وسیعی را در بر میگیرد؛ اما آنچه در مصلحت اهمیت محوری دارد، رعایت دو رکن اساسی جلب منفعت و دفع ضرر است( رمضان البوطی، 1406: 27). بر این اساس سبک زندگی دینی با شاخصه مصلحتمداری خویش به دنبال جلب منافع و دفع ضررهاست؛ و بدیهی است که در این مسیر منافع معنوی بر منافع مادی، و نیز منافع اخروی بر منافع دنیوی، و همین طور در مورد ضرر، ترجیح و تقدم دارد. طرح موضوع مصلحتمداری در حوزه سبک زندگی دینی، علاوه بر اهتمام بیش از پیش به آموزههای عبادی و معنوی دین، حوزه عمومی و روزمره زندگی را نیز برجسته و قابل تأمل میکند؛ که انتخاب نوع و کیفیت پوشش، خوراک، مسکن، همسر و سایر موارد مربوط به نیازهای مادی انسان نمونههایی از آنهاست. تأکید بسیاری از آموزههای دین بر استفاده در حد کفاف از نعمتهای مادی، به خوبی میتواند یکی از مصادیق مصلحتمحوری را بازگو نماید؛ علی(ع) در این باره میفرماید:
« دنیا خانهای است ناپایدار، با ساکنانی که به ناچار باید از آن هجرت کنند. ظاهر دنیا شیرین و باطراوت است، و شتابان به سوی دنیاخواهان میآید، و علاقه و محبت خود را در دل آنها میافکند. پس، از این خانه ناپایدار، با بهترین توشه کوچ کنید، و از آن بیشتر از نیاز خود مطالبه نکنید، و بیش از آنچه در اختیارتان گذاشته شده نخواهید»( نهج البلاغه، خطبه 45). در این راستا زهد و ساده زیستی بندگان برگزیده خداوند، خصوصاً خاندان پاک پیامبر اکرم(ص)، برای همگان مثالزدنی است.
تشخیص این که در هر مرحلهای از زندگی، مصلحت چیست، و چگونه میبایستی به آن عمل کرد؛ یکی از مهمترین جنبههای مصلحتمداری در سبک زندگی دینی است. هجرت، حرکت برای جهاد مسلحانه، روشنگری، پذیرش صلح، سکوت و کنار آمدن با شرایط، اسارت، شهادت و حتی قبول ولایتعهدی دشمنان دین خدا، هر یک بر وجهی از وجوه اصل مصلحتمداری در سبک زندگی دینی انبیاء و اولیای الهی اشاره دارد، که به خوبی توانمندی آنان در تشخیص مصلحت و عمل به وظیفه را نشان میدهد. سفر حضرت فاطمه معصومه(ع) به قم، درست یک سال بعد از انتقال امام رضا(ع) به مرو، و در راستای درخواست ایشان، طرح و نقشهای الهی بود که با مصلحتسنجیهای درست و به موقع این خواهر و برادر بزرگکردار، در جهت اثبات حقانیت و مظلومیت ائمه هدی(ع) و تبلیغ و ترویج معارف والای دینی محقق گردید.
معرفت و علمآموزی: از دیگر شاخصهای صوری سبک زندگی دینی، جایگاه برتر معرفت و علمآموزی، به ویژه در حوزه معرفت دینی، است. بر این اساس پیامبر اکرم(ص) هنگام اعزام معاذبنجبل به یمن، بیش از هر چیز دیگر بر ضرورت آموزش قرآن و اخلاق دینی به منزله ویژگیهای اصلی سبک زندگی دینی یاد میکند؛
« کتاب خدا را به مردم یمن تعلیم ده، و آنان را با اخلاق شایسته ادب آموز»( بحار الانوار، ج 74 : 128).
اساساً توجه به علم و دانش یکی از دستورات مؤکّد آیات الهی و روایات معصومین است؛ این اهمیت و ضرورت تا حدی است که ارزش افراد و اعمال آنها با میزان علم و معرفت آنها سنجیده میشود و همواره علماء و دانشمندان از جایگاه والایی برخودار بودهاند. در عین این که اگر عمل اندک با معرفت همراه گردد، بسی ارزشمندتر از عمل بسیاری است که عاری از دانش و معرفت باشد. گرچه علم و دانش، فی نفسه، مطلوب است، اما در این میان علمی که منجر به معرفت پروردگار گردد و یا منفعتی را برای جوامع بشری به ارمغان آورد، ارزشمند و گرانقدر است. فلذا سبک زندگی اسلامی تنها زمانی محقق میشود که قرآن کریم و معارف وحیانی آن، سرلوحه آموزشهای نظری و عملی خانواده و جامعه قرار گیرد( فصیحی، 1394: 321).
بانوی باکرامت، در ایام محبوس بودن پدر، حضرت موسی بن جعفر(ع) و در روزگار مسافرت برادر، حضرت رضا(ع)، در دفاع از حریم ولایت و پاسداری از خط امامت، آن چنان نقش مؤثری ایفا کرد که در علم و حدیث شهرت یافت( مهدیپور، 1417: 11). تاریخ گواه آن است که حضرت فاطمه معصومه(ع)، به مانند سایر اولیای دین، آگاه از حوادث روز و محدّثهاى سخنور و معلّمهاى توانا بوده است؛ به طوری که شاگردان قابل توجهی زير نظر ايشان به تعليم اصول اسلامى مشغول بودهاند.[19] لقب محدّثه در کنار رشیده، از جمله القابی است که جایگاه علمی و عرفانی فاطمه معصومه(ع) را تا حدی آشکار میسازد.
تحجّد و معنویتگرایی: برداشت متعارف از عبادت، سرسپاری عملی در برابر نیرویی است که برتر و مقدس دانسته میشود و افراد با انجام اعمال و مناسک خاصی تسلیم بودن خود را در مقابل آن نیروی برتر به نمایش میگذارند. آنچه تحت عنوان اصل عبودیت در ابتدای بحث مطرح شد، اشاره به نوعی زیستن مبتنی بر تلقی عمیق از هندسه هستی و اضلاع وجودی انسان است؛ شیوهای از بودن و شدن تدریجی در مسیر تعالی و استکمال معنوی، که قرآن هدف و مقصد اصلی از آفرینش را در آن قرار داده است( فصیحی، 1394: 254). در حالی که منظور از تحجّد و معنویتگرایی در اینجا توجه به یک سری اعمال و رفتارهای قلبی و جوارحی است که آدمی را در قرار گرفتن در مسیر اصل عبودیت یاری و راهنمایی میکند. خوشبختانه دین مبین اسلام و خصوصاً شیعه با اقتدا کردن در راه و روش زندگانی اولیای الهی، حیاتی مملو از مناجات و راز و نیاز با معبود بیهمتا را به دست آورده است. ذکر و یاد پروردگار متعال از آغازین لحظات بیداری آغاز میشود و تا پایان شب ادامه مییابد. هر ساعت از شبانهروز و هر روز از هفته ادعیه خاص خود را دارد و برای تمامی ایام و ماههای سال اعمال و عبادات مخصوص سفارش شده است. اگرچه در این میان تمامی این آداب و مناسک لازم و اجباری نیست، و تنها به قدر استطاعت اکتفا شده است، اما هر کدام از این اعمال و هر لفظی از این الفاظ دارای تأثیر و فایده منحصر بفردی است که جز با رعایت دستورات آن محقق نمیگردد.
از آنجاییکه تمامی این مناسک و آداب در قول و سیره اولیای الهی ظهور و بروز یافته است، بندگان برگزیده خدا و اولیای الهی همگی سردمداران اصلی این شاخصه از سبک زندگی دینی بودهاند؛ در این میان جایگاه حضرت فاطمه معصومه(ع)، بر اساس آنچه که تاریخ از زندگانی ایشان نقل میکند، جایگاه درخور و والایی است. اقامت هفده روزه بانوی باکرامت در منزل موسی بن خزرج، در منطقه قم، همواره با عبادت، راز و نیاز و مناجات همراه بوده است؛ به طوری که بعدها بر اثر شرافتی که این مکان پیدا کرد، مسجد باشکوهی بر فراز آن بنا گردید.
شیخ عباس قمي آنگاه كه از دختران موسيبنجعفر(ع) سخن ميگويد، درباره فاطمه معصومه(ع) چنین مينویسد:« بر حسب آنچه به ما رسيده، افضل آنها، سيده جليله معظّمه، فاطمه بنت امام موسي(ع) معروف به حضرت معصومه است»( قمی، 1412، ج2 :430).
توصیف حضرت به القاب شایستهای چون برّه، حمیده و نیز عابده در انعکاس این بعد از زندگانی ایشان قابل تأمل است. این جایگاه والای معنوی است که فاطمه معصومه(ع) را همانند مادر بزرگوارش، حضرت فاطمه زهرا(ع)، شفیعه روز جزا و واسطهای در آمرزش بندگان مؤمن خداوند به حساب آورده است؛
محدث قمى درباره رؤياى صادقانه خود مبنی بر جايگاه بلند شفاعت حضرت معصومه میگوید:
شبى ميرزاى قمى را در عالم رؤيا ديدم از او پرسيدم: آيا شفاعت اهل قم به دست حضرت معصومه(ع)است؟ او قيافهاش را درهم كشيد و فرمود: شفاعت اهل قم با من است. شفاعت عالم با حضرت معصومه(ع) است.[20]
« یا فاطمۀ اشفعی لی فی الجنۀ، فانّ لک عندالله شأناً من الشأن»[21]
« ای فاطمه مرا در بهشت شفاعت نما، چرا که برای تو در پیشگاه خداوند شأن و جایگاه والایی است».
جمعبندی و نتیجهگیری
آنچه در این مقاله حول ابعاد سبک زندگی حضرت فاطمه معصومه(ع)، مطرح شد، به طور خلاصه و کلی عبارت است از:
1. به طور کلی منشأ اصلی سبک زندگی در آثار اندیشمندان غربی به ویژه آلفرد آدلر انعکاس یافته، که در واقع این موضوع از حوزه روانشناسی و روانکاوی وارد سایر حوزههای فرهنگی، اجتماعی و سیاسی شده است.
2. حضرت فاطمه معصومه(ع)، در کنار برادرش، امام رضا(ع)، از مادری ارجمند و پدری چون امام کاظم(ع)، و در مقایسه با سایر فرزندان موسی کاظم، به مقامات بالای ایمانی، اخلاقی و عرفانی نایل گردید.
3. سبک زندگی مجموعهای از انتخابها و ترجیحات الگومندی است که افراد، آنها را نه تنها برای برآوردن نیازهایشان، بلکه همچنین به منظور بیان تمایز و وابستگی خود به کار میگیرند. فلذا انتخاب، الگومندی و دلالتمندی یا نمادین بودن عناصر اصلی سبک زندگی است. به طوری که اگر بر پایه آموزههای دینی استوار گردد و در راستای اوامر الهی هدایت شود، سبک زندگی دینی را از سبک زندگی غیر دینی متمایز میگرداند.
4. ابعاد سبک زندگی در دو محور اصول و شاخصها، که هر کدام دارای انواع محتوایی و صوری است، قابل مطالعه و بررسی است.
5. به ترتیب مهمترین اصول و شاخصهای محتوایی و صوری سبک زندگانی حضرت معصومه(ع) بدین قرار است:
توحید و عبودیت، آزادی و حریت انسانی، کرامت انسانی و مراقبه در کنار میانهروی و اعتدال، زیبایی و پاکیزگی و نوآوری به ترتیب انواع محتوایی و صوری این سبک زندگی را تبیین میکند. شاخصهای حق-محوری و کمالجویی، انسجام درونی و الگوپذیری در کنار مصلحتمداری، معرفت و علمآموزی و بالأخره تحجّد و معنویتگرایی مدلهای محتوایی و صوری آن است.
6. باید گفت که سبک زندگانی حضرت معصومه(ع)، چیزی جدای از شیوه زندگانی سایر اولیای الهی نیست؛ و ایشان با اقتداکردن به سایر اولیای دین در همان مسیر سیره فاطمی حرکت نموده است.
7. سبک زندگی فاطمی عبارت از عبودیت و بندگی خداست. اگر بندگی خدا در فاطمه زهرا(ع) نبود، او صدیقه کبری نبود. صدّیق یعنی چه؟ صدّیق کسی است که آنچه را میاندیشد و میگوید، صادقانه در عمل آن را نشان دهد. هرچه این صدق بیشتر باشد، ارزش انسان بیشتر است؛ … «اولئک مع الذین انعم الله علیهم من النبیین و الصدیقین». «صدّیقین» پشت سر «نبیین» اند. این بزرگوار صدیقه کبری است؛ یعنی برترین زن صدیق. این صدیق بودن به بندگی خداست. اگر بندگی خدا نمیکرد، صدّیقه کبری نمیشد. اساس، بندگی خداست( سخنرانی آیت الله خامنهای در 5/5/84).
كتاب شناسي حضرت فاطمه معصومه(ع)
در یک نگاه اجمالی مهمترین آثاری که حول شخصیت و زندگانی حضرت فاطمه معصومه(ع) به نگارش و انتشار در آمده است، بدین قرار است:
1. احوالات حضرت فاطمه معصومه عليهاالسلام، شيخ محمد حسين مفلس ـ مخطوط.
2. البدر المشعشع في احوال ذرية موسي المبرقع، ميرزا حسين نوري، (م. 1320 هـ . ق)، 1308، سنگي بمبئي، در 31 صفحه. (اين كتاب شامل شرح زندگاني فرزندان موسي مبرقع مدفون در قم است).
3. التحفة الفاطمية الموسوية، محمد علي كچويي قمي، 1320. اين كتاب از مآخذ وسيلة المعصوميه است.
4. انجم فروزان، عباس فيض، جلد 1، 227 صفحه، 1322، قم.
5. انوار المشعشعين، محمد علي بن حسن كاتوزيان تهراني، تهران، چاپ سنگي، 1327، 243 صفحه، وزيري.
اين كتاب در سه جلد تأليف شده، ولي فقط جلد اول آن به چاپ رسيده است.
6. بارگاه حضرت معصومه عليهاالسلام، بيژن سعادت، فلورانس، ايتاليا، 1977 م.
اين كتاب در سه مجلد تهيه شده، جلد اول تاريخچه حرم مطهر و بناهاي وابسته است، جلد دوم ترجمه همان مطالب به زبان انگليسي و جلد سوم شامل عكس هاي رنگي از حرم و آستانه حضرت است.
7. بارگاه حضرت معصومه عليهاالسلام، نشريه شهرداري قم، قم، 73 صفحه، وزيري، شامل تاريخچه حرم مطهر و زيارت گاه هاي قم با عكس و تفصيلات.
8. بدر فروزان، عباس فيض، 1364 ه . ق، 452 صفحه، رقعي، (امام زادگان قم و ري و شرح حال علماي قم).
9. بشارة المؤمنين در تاريخ قم و قميين، حاج شيخ قوام وشنوه اي، 1394، قم، 275 صفحه، وزيري، شامل فضايل قم، تراجم رجال قم و كرامات حضرت معصومه عليهاالسلام.
10. تحفة الفاطميين، شيخ حسين بن محمد حسن قمي، (ت: 1305 ـ م: 1367)، متخلص به «مفلس» و مشهور به «ارده شيره». اين كتاب شامل احوالات حضرت معصومه عليهاالسلام، امام زادگان، حكما و شعراي قم در دو مجلد درسال هاي 1350 ـ 1351 هـ . ق تأليف شده است. (الذريعه، ج 3، ص 461).
11. تذكرة مشايخ قم، نورالدين علي بن علي منعل قمي، قرن دهم.
12. تربت پاكان، سيد حسين مدرسي طباطبايي، 1355، قم، دو مجلد، 1228صفحه، وزيري. شامل تاريخ آستانه مقدسه، بناهاي تابعه، اسناد، مدارك، وقف نامه ها، فرمان ها، مساجد، مقابر، مزارات، مدارس و… .
13. تعزيه حضرت معصومه عليهاالسلام، صادق همايوني، مجله كاوه، شماره 41 و 42، 1352، مونيخ؛ (تربت پاكان، ج 1، ص 41).
14. چكامه، عباس خان افشار، متخلص به «پريشان» كه شرح حال حضرت معصومه عليهاالسلامرا از روز وصول نامه امام هشتم تا روز ارتحال آن بي بي دو عالم به نظم درآورده است. نسخه تايپ شده آن در 23 صفحه رقعي در روز اربعين 1376 ه. به كتاب خانه آستانه مقدسه حضرت معصومه عليهاالسلام اهدا شده است.
15. حضرت معصومه عليهاالسلام را بهتر بشناسيم، علي اكبر مهدي پور، مجله مكتب اسلام، سال 30، شماره 2، قم. 1410 ه . ق، شامل تاريخ تولد، وفات و شخصيت برجسته و فضيلت زيارت آن حضرت.
16. حضرت معصومه عليهاالسلام و شهر قم، محمد حكيمي، 1365، مشهد مقدس، 135صفحه، پالتويي. شامل شرح زندگاني حضرت معصومه عليهاالسلام، حوزه علميه قم، ارزيابي قم و مسجد جمكران.
17. حيات الست، مهدي منصوري، (م: 1406، 1380، قم، 32 صفحه، جيبي. چاپ هاي بعدي به عنوان «زندگاني حضرت معصومه عليهاالسلام» در 60 صفحه جيبي با تقريظي از آيت الله مرعشي منتشر شده است.
18. حيات حضرت معصومه عليهاالسلام قم، سيد حيدر مهدي، 1983 م.، حيدرآباد، 100 صفحه، جيبي، به زبان اردو. شامل ولادت، وفات، شخصيت، فضيلت زيارت و كرامت هاي حضرت معصومه عليهاالسلام، مساجد، مقابر، مدارس، امام زاده ها و مسجدجمكران.
19. در حريم حضرت معصومه عليهاالسلام، علي اكبر مهدي پور، تولد، وفات، شخصيت بي نظير، فضيلت زيارت و زيارت نامه آن حضرت، چاپ 1415 ه . ق، قم.
20. ديدني هاي قم، حسين آوردي، 1372، قم، 49 صفحه، پالتويي، شامل تاريخچه قم، حضرت معصومه عليهاالسلام، امام زادگان، مسجد جمكران، مساجد،مدارس، مقابر، اماكن عمومي و نيازمندي ها.
21. راهنماي سياحتي و زيارتي شهر قم، اداره ارشاد قم، 1371، قم، 24 صفحه رنگي پالتويي شامل بحث فشرده اي پيرامون حضرت معصومه عليهاالسلام، امام زاده ها، مدارس، مساجد، مقابر و نيازمندي ها.
22. زندگاني حضرت معصومه عليهاالسلام، محمد شيرين كلام، قم.
23. زندگاني حضرت معصومه عليهاالسلام و تاريخ قم، سيد مهدي صحفي ـ معاصر ـ 1390، قم،132 صفحه، رقعي. شامل فضايل حضرت معصومه عليهاالسلام، قم، امامزادگان، كرامات، اشعار، مساجد و مدارس.
24. زندگي نامه حضرت معصومه عليهاالسلام، محمد محمدي اشتهاردي، 1350، قم، 218صفحه، جيبي.
25. زيارة كريمة اهل البيت، ميرزا محسن آل عصفور، قم، 27 صفحه، وزيري. شامل زندگاني، فضيلت زيارت و زيارت نامه مفصلي كه خود مؤلف انشا كرده است.
26. فاطمة بنت الامام موسي الكاظم عليه السلام، محمد هادي اميني، 1405 هـ . ق، قم، 160صفحه، وزيري. شامل شرح حال، كرامات، فضيلت زيارت و متن وصيت نامه حضرت امام كاظم عليه السلام است.
27. فاطمة بنت الامام موسي بن جعفر عليه السلام، سيد محمد باقر ابطحي، 1409 هـ . ق، قم، وزيري. (اين كتاب از مستدركات جلد 17 عوالم است كه به قلم هيئت محققين مدرسه الامام المهدي قم زير نظر حاج آقاي ابطحي تهيه شده است).
28. كريمه اهل بيت عليهم السلام، علي اكبر مهدي پور، اول ذي قعده 1415 ه . ق، 536صفحه، رقعي. شامل احاديثي در فضيلت قم و حضرت فاطمه معصومه عليهاالسلام و كرامات و مديحه، خلاصه تحقيقات مهمي درباره تاريخ حرم و حضرت فاطمه معصومه عليهاالسلام نموده است.
29. كوثر، از طرف آستانه مقدسه فاطمه معصومه عليهاالسلام شامل كرامات و عكس ازحرم و بيت النور و تاريخ زندگاني حضرت فاطمه معصومه عليهاالسلام.
30. گنجينه آثار قم، عباس فيض، 1349، قم. دو مجلد، 1514 صفحه، وزيري. در جلد اول از تاريخچه حرم و روضه مطهره حضرت معصومه عليهاالسلام و در جلد دوم از ديگر مشاهد و مقابر موجود در قم و بحث كرده است.
31. گنجينه دانشمندان، محمد رازي، تهران، 1352، جلد اول، 368 صفحه، وزيري. جلد اول اين كتاب به شرح حال حضرت معصومه عليهاالسلام، تاريخ قم و رجال قم اختصاص دارد و بقيه مجلدات آن شرح حال علماي بلاد است كه عمدتا ازقم فارغ التحصيل شده اند.
32. لمعات عشق، حيدر آقا تهراني، متخلص به «معجزه»، 1369، قم، 131 صفحه،خشتي. در اين كتاب ده ها مديحه و قصيده درباره عظمت حضرت معصومه عليهاالسلامآمده است.
33. معصومه قم، سيدتقي طباطبايي قمي، قم، 1365، 48 صفحه، جيبي. شامل احاديثي در فضيلت و عظمت حضرت معصومه عليهاالسلام.
34. منتخبي از كتاب درياي سخن، محمدرضا سقازاده، قم، 1387. از كتاب«درياي سخن» بخش مربوط به حضرت معصومه عليهاالسلام انتخاب شده به پيوست «حيات الست» با عنوان: زندگاني حضرت معصومه عليهاالسلام در 60 صفحه جيبي انتشار يافته است.
35. وديعه آل محمد فاطمه معصومه عليهاالسلام، محمد صادق انصاري، قم، 1414هـ . ق، 32 صفحه، وزيري. شامل زندگاني، معجزات و مناقب حضرت معصومه عليهاالسلامو تاريخچه حرم مطهر و امام زاده هاي قم.
36. وسيلة المعصومية مير ابوطالب، مشهور به سيد بيوك واعظ تبريزي، 1371،تبريز، 106 صفحه، جيبي. شامل شرح حال حضرت معصومه عليهاالسلام، اشاره به شرح حال حضرت زينب، سكينه و سيده نفسيه.
فهرست منابع
قرآن کریم
نهج البلاغه
مفاتیح الجنان
آدلر، آلفرد، روانشناسی فردی، ترجمه حسن زمانی، تهران: تصویر، 1370.
اشتهاردی، محمد، حضرت معصومه(ع): چشمه جوشان کوثر، قم: علاقه، 1375.
بشیریه، حسین، نظریههای فرهنگ در قرن بیستم، تهران: آیندهپویان، 1379.
البوطی، محمد سعید رمضان، ضوابط المصلحۀ فی الشریعۀ الاسلامیۀ، بیروت: الرسالۀ، 1406 ق.
راهنمای زائر، انتشارات زائر: آستانه مقدس قم، 1385.
دهخدا، علیاکبر، لغتنامه، تهران: دانشگاه تهران، 1366.
حر عاملی، محمد بن حسن، وسایل الشیعۀ، قم: مؤسسه اهل البیت، 1409 ق.
خوانساری، حیدربن محمد، زبدة التصانیف، تحقیق، تصحیح و تنظیم فهارس جعفر حسینی، صادق حسینی، تهران: مؤسسه تنظیم و نشر آثار امام خمینی، 1380.
سپهر، محمدتقی، لسان الملک، ناسخ التواریخ، تهران، اساطیر، ۱۳۸۰.
صحفی، مهدی، زندگاني حضرت معصومه(ع) و تاريخ قم، قم، 1390.
صدوق، محمدبنعلیبنحسینبنموسیبن بابویه قمی، ثواب الاعمال و عقاب الاعمال، قم: رضی، 1368.
کلینی، محمد بن یعقوب بن اسحاق، الکافی، تهران: انتشارات اسلامیه، 1362.
لاندین، رابرت ویلیام، نظریهها و نظامهای روانشناسی، ترجمه یحیی سید محمدی، تهران: ویرایش، 1383.
قمی، ابن قولویه، کامل الزیارات، ترجمه ذهنى تهرانى، تهران: پيام حق، 1377.
قمی، عباس، منتهی الامال، قم: انتشارات هجرت، چاپ پنجم، 1412 .
مجلسی، محمد باقر، بحار الانوار الجامعۀ لدرر اخبار الائمۀ الاطهار، بیروت: دار احیاء التراث العربی، 1403 ق.
محلاتی، ذبیح الله، ریاحین الشریعة، تهران: دار الکتب الاسلامیة، 1369.
مصطفوی، حسن، التحقیق فی کلمات القرآن، تهران: بنگاه ترجمه و نشر کتاب، 1360.
مطهری، مرتضی، مجموعه آثار، تهران: صدرا، 1387.
منصور، محمود، احساس کهتری، تهران: دانشگاه تهران، 1375.
مکارم شیرازی، ناصر، و دیگران، تفسیر نمونه، تهران: دار الکتب الاسلامیۀ، 1380.
مهدیپور، علی اکبر، کریمه اهل بیت(ع)، قم، نشر حاذق، چاپ 1، 1374.
ـــــــ، در حریم حضرت معصومه(ع)، انتشارات رسالت، چاپ دوم، 1417.
فصیحی، امان الله، و دیگران، شاخصهای سبک زندگی اسلامی، قم: مؤسسه امام خمینی، 1394.
فضل الله، سید محمد حسین، تفسیر من وحی القرآن، بیروت: دار الملاک للطباعة و النشر، 1419.
كاتوزيان تهراني، محمد علي بن حسن، انوار المشعشعين، تهران، چاپ سنگي، 1327.
طباطبایی، محمد حسین، اصول فلسفه و روش رئالیسم، قم: دفتر انتشارات اسلامی، 1366.
ـــــــــــــــــــ، المیزان فی تفسیر القرآن، بیروت: مؤسسه اعلمی، 1391.
منابع اینترنتی
سایت سازمان تبلیغات اسلامی، گذری بر زندگانی حضرت معصومه(ع).
سایت شیعه نیوز، گذری بر زندگانی حضرت معصومه(ع).
سایت آوینی، زندگینامه و جایگاه حضرت معصومه(ع).
سایت ویکی پدیا، فاطمه معصومه(ع).
وبسایت ختم قرآن، حضرت فاطمه معصومه(ع).
کتابخانه دیجیتالی تبیان.
سایت آوینی، بازگشت به ویژهنامه حضرت معصومه(ع)، زهرا خراسانی.
سایت آیت الله خامنهای، سخنرانی ایشان در 5/5/1384.
[1] . برای مطالعه بیشتر میتوان به کتاب احساس کهتری از محمود منصور مراجعه کرد.
[2] . سید موسی شبیری زنجانی در کتاب خود تحت عنوان جرعهای از دریا، این تاریخ را جعلی میداند.
[3] . مراجعه کنید به راهنمای زائر، انتشارات زائر(آستانه مقدس قم).
[4] . به نقل از وب سایت ختم قرآن مجید. کتاب از زندگانی حضرت معصومه (س) و تاریخ قم، ص ۴۳.
[5] . “قم عش آل محمد و مأوی شیعتهم و لکن سیهلک جماعة من شبابهم بمعصیة آبائهم والاستخفاف والسخریة بکبرائهم و مع ذلک یدفع الله عنهم شرالاًعادی و کل سوء” .
[6] . کتابخانه دیجیتالی تبیان.
[7] . برگرفته از سایت نگاهی گذرا بر زندگانی حضرت فاطمه معصومه(ع).
[8] . آلفرد آدلر، تورستین وبلن، گئورگ زیمل، پییر بوردیو و آنتونی گیدنز به ترتیب نمایندگان شاخصهای مزبور در سبک زندگی هستند.
[9] . برای مطالعه بیشتر در این زمینه میتوان به کتاب فلسفه و روش رئالیسم علامه طباطبایی و مجموعه آثار شهید مطهری مراجعه کرد.
[10] . بر گرفته از ثواب الأعمال و عقاب الاعمال شیخ صدوق.
[11] . همچنین در کتاب زبدة التصانیف، ج 6، ص 159، به نقل از كریمه اهل بیت، ص 3.
[12] . این نکته به آیه 72 سوره احزاب اشاره دارد.
[13] . این نکته به آیه 59 سوره نساء اشاره دارد.
[14] . در کتاب «انوار المشعشعین» به غیر از دو لقب «معصومه» و «کریمه اهل بیت» ده لقب دیگر، در زیارتنامهای، برای حضرت معصومه(ع) نقل شده است. مراجعه کنید به کتاب کریمه اهل بیت، به نقل از انوار المشعشعین، ج 1، ص 211.
[15] . منظور سازگاری و همنوایی با شرایطی است که سایر مردم در آن شریکند و در شرع هم منعی بر آن نیامده است.
[16] . برگرفته از سایت نگاهی گذرا بر زندگانی حضرت فاطمه معصومه(ع).
[17] . ابن صباغ ملکی، متوفای قرن نهم ق، فقیهی مالکی مذهب بود، که نسبت به اهل بیت (ع) ارادتی داشته است.
[18] . زیارتنامه مأثوره به زیارتنامهای اطلاق میشود که از زبان خود معصوم صادر شده باشد.
[19] . به نقل از سایت آوینی، بازگشت به ویژهنامه حضرت فاطمه معصومه(ع).
[20] . به نقل از سایت آوینی، حضرت فاطمه معصومه(ع).
[21] . مفاتیح الجنان، فرازی از زیارتنامه حضرت فاطمه معصومه(ع).
فرم در حال بارگذاری ...
آخرین نظرات