مهدویت و آسیبهای آن
محدثه احمدی
چکیده
موضوع آسیبشناسی مهدويت يكي از نيازهاي اساسي جامعه ما و بسياري از جوامع اسلامي است و هرگونه كوتاهي در اين امر باعث میشود تا دكترين مهدويت بهعنوان تنها راه هدايت و نجات بشريت، توسط دشمنان اسلام به انحراف كشيده شده و خسارتهای جبرانناپذیری به جامعه اسلامي، خصوصاً بسياري از جوانان و ساير افراد جوياي هدايت و حقيقت وارد شود . آسیبشناسی مهدويت از ابعاد گوناگوني قابل طرح و بررسي است که در این مقاله به تعریف مهدویت، مهدویت در نگاه اهل تشیع و تسنن و مبحث اسیب شناسی مهدویت پرداخته شده است.
کلیدواژه: مهدویت، آسیب ها، ظهور
مقدمه
دراین مقاله موضوع مهدویت و آسیب شناسی مهدویت از طرق مختلف موردبحث قرار می گیرد که این طرق به سه بخش تقسیم میشود:
1. تعریف مهدویت
2. مهدویت از نگاه اهل تشیع و تسنن
3. آسیب شناسی مهدویت
امروز وجود مقدس حضرت حجت – ارواحنا فداه- در میان انسآنهای روی زمین منبع برکت منبع علم، منبع درخشندگی، زیبایی و همه خیرات است.
موضوع آسیبشناسی مهدويت يكي از نيازهاي اساسي جامعه ما و بسياري از جوامع اسلامي است و هرگونه كوتاهي در اين امر باعث میشود تا دكترين مهدويت بهعنوان تنها راه هدايت و نجات بشريت توسط دشمنان اسلام به انحراف كشيده شده و خسارتهای جبرانناپذیری به جامعه اسلامي، خصوصاً بسياري از جوانان و ساير افراد جوياي هدايت و حقيقت وارد شود . آسیبشناسی مهدويت از ابعاد گوناگوني قابل طرح و بررسي است که در این مقاله به بخشی از آنها اشاره میگردد. و با ذکر پیامدها ی آن، راهکارهایی نیز ارائه میگردد. گرچه درسالهاي اخير اقدامات ارزندهای در اين زمينه توسط نهادهاي فرهنگي انجامشده و آسیبشناسی مهدويت بهعنوان يكي از موضوعات مهم و اساسي مباحثي كه درزمینه مهدويت وجود دارد.
از خداوند متعال می خواهم که به ما توفیق دهد که او را بهتر بشناسیم و با دیدن پدیده های اطرافمان پی به وجود او ببریم و بدانیم او ما را می بیند و در ذهنمان حک شود عالم در محضر خداست. آسیبهای فرهنگ مهدویت، مواردي است که غفلت از آنها موجب سستی اعتقاد مردم و به ویژه جوانان نسبت به اصل وجود امام مهدي عجل الله تعالی فرجه الشریف و یا ابعاد مختلف شناخت آن بزرگوار است و گاهی نیز سبب گرایش به افراد یا مجموعه هاي منحرف میگردد. بنابراین آشنایی با این آسیبها، منتظرانِ آن امام بزرگ را از کجروي در اعتقاد و عمل حفظ خواهد کرد.
مبحث اول: تعریف مهدویت:
مهدویت تنها مسئله اعتقادی نیست، بلکه جنبه تربیتی هم داردهنگامی که مشخص میشود بر اساس متون روایی ، اعتقاد به وجود حضرت مهدی (روحی و ارواح العالمین له الفداء) ضروری است ، دانشی برای افراد تهیه شده و هر گاه این دانش با اقدامات عملی ، همراه شده و فرد را با توجه دادن به آسیبهای مختلف ، در جنبه خودسازی و دوری از گناه و ظلم یاری مینماید ، به نحوی فرد از حیث تربیتی برای یاوران امام مهدی (روحی و ارواح العلمین له الفداء) آمادگی پیدا مینماید .
مهدویت همان معنا ی مهدی بودن است ، و در اصطلاح اعتقاد به ظهور امام مهدی (روحی و ارواح العالمن له الفداء) نام دارد که مربوط به اعتقادات اصولی مذهب شیعه اثنی عشری است که پدید آمدن حکومت عدل جهانی هم نامیده میشود موضوع مهدویت به گونه ای است که خداوند در قرآن کریم ، در آیات متعددی وعده ی تشکیل حکومت جهانی اسلام و غلبه آن بر همه ادیان داده شده است. مهدویت از نگاه قرآن دارای چهار رکن میباشد که شامل موارد زیر میباشد :
1ـ حکومت واحد جهانی بر اساس توحید ، که به رهبری موعود قرآن تشکیل خواهد شد و اداره ی آن به دست مردم صالح و با ایمان واگذار خواهد شد .
2ـ برنامه های ی عالی اسلامی و نظام کامل حکومت الله در سراسر جهان
3ـ برقراری آرامش و امنیت در سراسر جهان و از بین رفتن بیم و هراس از بین مردم
4ـ ریشه کن شدن هر گونه شرک و بت پرستی ، به گونه ای که همه فقط خداون یکتا را پرستش می نمایند .[1]
مبحث دوم: مهدویت از نگاه اهل تشیع و تسنن:
الف ) ـ دیدگاه شیعه پیرامون مهدویت :
شیعه معتقد است که مهدی (روحی و ا روح العالمین له الفداء) فاطمی است ، یعنی از فرزندان آن بانوی بزرگوار است و پس از امام حسن عسگری (علیهالسلام) و امام دوازدهم و جانشین پیامبر( صلیالله علیه و اله و سلم ) است ، به اعتقاد شیعه ، زمین هیچگاه خالی از حجت نخواهد بود.[2] همین اعتقاد بانام و نشان به مهدی موعود (روحی و ا روح العالمین له الفداء) یکی از امتیازات شیعه نسبت به دیدگاه اهل تسنن است . از دیدگاه شیعه ، مهدی باوری به نحوی است که منجی بزرگ با خروج خود ، عدل و آسایش را در روزهای پایانی تاریخ زندگی انسان به ارمغان خواهد آورد ، و به ستم و تجاوز پایان خواهد داد ، و دولت کریمه عدل پرور و دادگستری را بنیان خواهد نهاد . از دیدگاه شیعه ، مهدویت یک مسئله کهن و ریشهدار است و سابقه آن به نخستین روزهای طلوع فجر اسلام و دوران شخص نبی اکرم (صلیالله علیه و اله و سلم) برمیگردد. شیعیان بر اساس روایات عقیده دارند : ( مهدی موعود (روحی و ا روح العالمین له الفداء) سری از اسرار حق و آخرین برگزیده الهی است که پس از تولد ازنظرها غایب و پر از مدتزمان طولانی ظهور مینماید و ظهورش بنا به اجازه خداوند است.
فرقی که شیعه ، با دیگران و بقیه فرق اسلامی داریم ، این است که ما این شخص عظیم و عزیز را میشناسیم ، اسمش را میدانیم ، تاریخ ولادتش را میدانیم ، پدر و مادر عزیزش را میشناسیم و قضایایش را میدانیم ، ولی دیگران اینها را نمیدانند . آنها عقیده پیدا نکردند ، یا باخبر نشدند و نمیدانند ، ولی ما میدانیم ، تفاوت اینجا است . به همین دلیل است که توسلات شیعه ، زندهتر ، پرشورتر ، بامعناتر و با جهت تر است.[3]
ب) ـ دیدگاه اهل تسنن به مهدویت :
اهل تسنن در اصل مهدویت و اینکه امام مهدی (روحی و ا روح العالمین له الفداء) از نسل پیامبر (صلیالله علیه و اله و سلم) و از فرزندان زهرای اطهر (سلامالله علیها) است و زمین را پر از عدل مینماید با شیعه دیدگاه مشترکی دارند ، ولی به خاطر شبهاتی که دارند و میگویند مهدی (روحی و ا روح العالمین له الفداء) چگونه در پنجسالگی به مقام امامت میرسد و انسان چگونه میتواند اینهمه عمر کند با شیعه در شخص امام عصر (روحی و ا روح العالمین له الفداء) همعقیده نیستند. گرچه بسیاری از بزرگان اهل سنت مثل احمد بن حنبل ، ابن داوود ، ترمذی و غیره احادیثی در خصوص حضرت مهدی (روحی و ارواح العالمین له الفداء) در کتب خود آوردهاند ، بهعبارتدیگر، اغلب دانشمندان اهل سنت اعتقاددارند : ((حضرت هنوز متولد نشده و غایب نیست، بلکه بهزودی متولد خواهد شد، به آنچه پیامبر (صلیالله علیه و اله و سلم ) بشارت داده، عمل خواهد کرد))[4]
مبحث سوم: آسیبهای مهدویت:
مهمترین آسیبهای فرهنگ مهدویت عبارتند از:
1- برداشتهای غلط :
از آسیبهای مهم در فرهنگ مهدویت تفسیرها و برداشتهای نادرست از موضوعات این فرهنگ اسلامی به شرح زیر است.
الف)- برداشت غلط از مفهوم «انتظار» سبب شده است که بعضی گمان کنند که چون اصلاح جهان از فسادها به دست امام عصر(روحی و ا روح العالمین له الفداء) خواهد بود ما در برابر تباهیها و ناهنجاریها هیچ وظیفهای نداریم و بلکه ممکن است گفته شود که برای نزدیک شدن ظهور امام مهدی(روحی و ا روح العالمین له الفداء) باید برای ترویج بدیها و زشتیها در جامعه اقدام کنیم!! این اندیشه نادرست در مقابل دیدگاه قرآن و اهلبیت(علیهمالسلام) است که امربهمعروف و نهی از منکر را از وظایف حتمی هر مسلمان میداند.
بنیانگذار جمهوری اسلامی حضرت امام خمینی(رحمهالله علیه) در نقد این دیدگاه فرمودهاند:
«ما اگر دستمان میرسید و قدرت داشتیم باید برویم تمام ظلمها و جورها را از عالم برداریم تکلیف شرعی ماست. منتهی ما نمیتوانیم. اینکه هست این است که حضرت امام مهدی(روحی و ا روح العالمین له الفداء) عالم را پر میکند از عدالت؛ نه شما دستبردارید از این تکلیفتان، نه اینکه
شما دیگر تکلیف ندارید.»[5]
ایشان همچنین در ادامه بیانات خود فرمودهاند:
«آیا ما برخلاف آیات شریفه قرآن دست از نهی از منکر برداریم؟ دست از امربهمعروف برداریم و توسعه بدهیم گناهان را برای اینکه حضرت بیایند؟!» [6]
ب)- بعضی افراد از ظاهر برخی از روایات اینگونه برداشت کردهاند که هر قیامی قبل از قیام امام مهدی(روحی و ا روح العالمین له الفداء) محکوم و مردود است، بنابراین در برابر قیام و انقلاب شکوهمند اسلامی ایران که قیامی بر ضد طاغوت و استکبار و در جهت برقراری احکام الهی بوده است موضع نادرستی گرفتهاند.
در پاسخ باید گفت که اجرای بسیاری از احکام اسلامی مانند اقامه حدود و قصاص و نیز جهاد با دشمنان و مبارزه فراگیر با فساد جز با تشکیل حکومت اسلامی ممکن نیست، بنابراین تلاش برای برقراری نظام اسلامی کاری پسندیده و موردقبول است و نهی از قیام در بعضی از روایات به معنی شرکت در قیامهای باطل که انگیزه الهی ندارد و یا قیامهایی که بدون توجه به شرایط و زمینههای لازم انجام میگیرد و یا حرکتهایی که بهعنوان قیام مهدوی شروع میگردد، میباشد. نه اینکه هر انقلاب و حرکتی که در مسیر اصلاح جامعه است مردود شمرده شود. [7]
ج)- یکی دیگر از برداشتهای غلط در فرهنگ مهدویت نشان دادن چهره خشونتآمیز از امام مهدی(روحی و ا روح العالمین له الفداء) است.
برخلاف تصوّر بعضی افراد که میاندیشند امام مهدی(روحی و ا روح العالمین له الفداء) با شمشیر عدالت، دریایی از خون به راه میاندازد و بسیاری را از دم تیغ عبور میدهد؛ امام عصر(علیهالسلام) مظهر رأفت و رحمت پروردگار است و مانند پیامبر بزرگوار اسلام(صلیالله علیه و اله و سلم) ابتدا همگان را بابیان روشن و دلایل آشکار به اسلام و قرآن میخواند و اکثر مردم دعوت آن حضرت را پاسخ میدهند و به او میپیوندند. بنابراین امام(علیهالسلام) تنها با مخالفان سرسخت که آگاهانه از پذیرفتن حق سرباز میزنند و جز زبان شمشیر نمیفهمند با سلاح برخورد میکند.
2- عجله داشتن در تحقق امر ظهور :
یكی دیگر از آسیبهای مهدویت عجله داشتن در تحقق امر ظهور است. که در روایات نیز درباره نکوهش شتابزدگی روایاتی آمده است، مرحوم صدوق در كمالالدین نقل كرده كه امام جواد(علیهالسلام) فرمود: «یهلك فیهاالمستعجلون؛ در دوران غیبت، شتاب زدگان در امر ظهور هلاك میشوند.» امام صادق(ع) فرمود: «انما هلك الناس من استعجالهم لهذا الامر. ان الله لایعجل لعجلة العباد ان لهذا الامر غایة ینتهی الیها فلو قد بَلَغوها لم یستقدموا ساعة و لم یستأخروا؛ شتاب مردم برای این كار، آنها را هلاك ساخت. خداوند به جهت شتاب مردم، شتاب نمیكند. برای این امر مدتی است كه باید پایان پذیرد. اگر پایانش فرارسد، آن را ساعتی پیش و پس نیفكنند».
ناسپاسي و اعتراض و عدم رضايت به مصلحت الهي، رويكرد به منحرفان و مدعيان دروغين مهدويت، يأس و نااميدي در اثر عدم تحقق ظهور، شك و ترديد، دست به اقدام ناشايست زدن و استهزا و تمسخر آيات و روايات و معتقدان به غيبت و ظهور اشاره کرد.این آسیب از عدم درك جايگاه مصلحت و حكمت الهي، عدم تسليم نسبت به اراده خدا، بیطاقتی و بیظرفیتی و عدم صبر در سختيها، اذيتها و طعنههاي دشمنان، تنها خود را معيار ديدن ناشی میشود.
برای مبارزه با این آسیب باید همواره تسليم اراده و حكمت الهي باشیم. در دو مقوله عواقب تعجيل و آثار صبر، روايات بسياري آمده است. در بسیاری از روایات آمده است: عاقبت عجله ، پشيماني است: «لا تعاجلوا الامر قبل بلوغه فتندموا؛ پيش از رسيدن اين امر، شتاب مكنيد كه پشيمان ميشويد.» درباره فضيلت صبر و شتابزده نبودن نیز آمده است که: «…اما ان الصّابر في غيبته علي الاذي و التكذيب بمنزلة المجاهد بالسيف بين يدي رسولالله؛ آنها كه در زمان غيبت او برآزار و طعنه و تكذيب دشمنان صبر كنند، مانند كساني هستند كه در حضور رسول خدا شمشير زدهاند». عجله داشتن يكي از آفتها و آسيبهايي است كه فرا روي منتظر قرار دارد، اما برخي در نقطه مقابل دچار آسيب شدهاند و آن دور شمردن وقت ظهور است كه پيامد آن، بيتفاوتي و قساوت قلب است. در روايتي فرمودهاند: پيش از رسيدن اين امر شتاب نكنيد كه پشيمان ميشويد و آن را دور نشماريد كه دلتان قساوت ميگيرد. در روايات ديگر تكليف مشخصشده است: «اهل عجله هلاكند. اهل نجات، کسا نیاند كه تسليم اراده خدايند، و امر ظهور را نزديك میشمارند تعجیل، یكی از آفتها و آسیبهایی است كه فرا روی منتظر قرار دارد، اما برخی در نقطه مقابل دچار آسیب شدهاند و آن دور شمردن وقت ظهور است كه پیامد آن، بیتفاوتی و قساوت قلب است. در روایتی فرمودهاند: پیش از رسیدن این امر شتاب نكنید كه پشیمان میشوید و آن را دور نشمارید كه دلتان قساوت میگیرد. در روایات دیگر تكلیف مشخصشده است: «اهل عجله هلاكند. اهل نجات، کسا نیاند كه تسلیم اراده خدایند، و امر ظهور را نزدیك میشمارند».
از پیامدهای عجله نمودن میتوان به ناسپاسی و اعتراض و عدم رضایت به مصلحت الهی، رویكرد به منحرفان و مدعیان دروغین مهدویت، یأس و ناامیدی در اثر عدم تحقق ظهور، شك و تردید، دست به اقدام ناشایست زدن و استهزا و تمسخر آیات و روایات و معتقدان به غیبت و ظهور اشاره کرد. این آسیب از عدم درك جایگاه مصلحت و حكمت الهی، عدم تسلیم نسبت به اراده خدا، بیطاقتی و بیظرفیتی و عدم صبر در سختیها، اذیتها و طعنههای دشمنان، تنها خود را معیار دیدن ناشی میشود.
یکی از مهمترین راهکارها برای پیشگیری از این آسیب این است که برای مبارزه با این آسیب باید همواره تسلیم اراده و حكمت الهی باشیم. در دو مقوله عواقب تعجیل و آثار صبر، روایات بسیاری آمده است. در بسیاری از روایات آمده است: عاقبت عجله ، پشیمانی است: «لا تعاجلوا الامر قبل بلوغه فتندموا؛ پیش از رسیدن این امر، شتاب مكنید كه پشیمان میشوید.» درباره فضیلت صبر و شتابزده نبودن نیز آمده است که: « ما ان الصّابر فی غیبته علی الاذی و التكذیب بمنزلة المجاهد بالسیف بین یدی رسولالله؛ آنها كه در زمان غیبت او برآزار و طعنه و تكذیب دشمنان صبر كنند، مانند كسانی هستند كه در حضور رسول خدا شمشیر زدهاند».
3- تعیین وقت ظهور :
یكی دیگر از آسیبها، تعیین وقت ظهور است. چراکه حكمت الهی بر این است كه وقت ظهور امام زمان(روحی و ا روح العالمین له الفداء) بر بندگان مخفی بماند. لذا احدی نمیتواند زمانی برای ظهور تعیین كند. مفضل بن عمر گوید: از مولایم امام صادق(علیهالسلام) پرسیدم: هل للمأمور المنتظر المهدیّ(روحی و ا روح العالمین له الفداء) من وقت موقّت یعلمه الناس؟ فقال: حاشلله أن یوقّت ظهوره بوقت یعلمه شیعتنا… فقال: یا مفضل، لا اوقّت له وقتا ولا یوقّتُ له وقت، انّ من وقّت لمهدیّنا وقتاً فقد شارك الله تعالی فی علمه وادّعی انّه ظهر علی سِرّه ..؛ فرمودند: اینچنین نیست كه خداوند برای آنوقتی تعیین كرده باشد كه شیعیان ما آن را بدانند. ای مفضل، برای آنوقتی تعیین نمیكنم. وقتی هم نمیشود برای آن معین كرد. آنكه برای ظهور ما وقتی تعیین كند، خود را در علم خداوند شریك دانسته و مدعی شده كه از اسرار خداوند آگاه گشته است.
فضیل از امام باقر(علیهالسلام) پرسید: آیا برای این امر وقتی معیّن است؟ آن حضرت سه مرتبه فرمود: آنان كه وقتی برای آن تعیین میكنند، دروغ میگویند. ابی بصیر گوید: از امام صادق(علیهالسلام) درباره امام زمان(روحی و ا روح العالمین له الفداء) پرسیدم. فرمود:آنان كه وقتی برای آن تعیین میكنند، دروغ میگویند. ما اهلبیت، زمانی برای آن تعیین نمیكنیم. آنگاه فرمود: خداوند چنین اراده كرده است كه با هر وقتیکه تعیین كنند، حتماً مخالفت نماید و ظهور را در آنوقت قرار ندهد.
در روایت دیگر فرمودهاند: آنكه برای آنوقتی تعیین كند دروغ گفته است… ما درگذشته وقتی تعیین نكردهایم و در آینده نیز هرگز وقتی برای آن تعیین نخواهیم كرد. در برخی روایات، علت عدم تعیین وقت، چنین بیانشده است: امام جواد(علیهالسلام) فرمودند: اگر برای این امر وقتی تعیین شود دلها را قساوت میگیرد و توده مردم از اسلام برمیگردند. بگویید: چه زود است! چقدر نزدیك است! تا دل مردم آرام گیرد و فرج نزدیك شود.
پیامدهایی چون ایجاد یأس و ناامیدی به سبب عدم تحقق ظهور در وقت تعیینشده، ایجاد بدبینی نسبت به اصل ظهور، ایجاد بدبینی به شخصیت امام در اثر عدم تحقق ظهور، قساوت قلبها و برگشتن مردم سست ایمان از دین را در پی دارد.
این آسیب در پی تعجیل و شتاب كردن در امر فرج، عوامفریبی در اثر هوی و هوس، توهم و خیالپردازی و عدم تطبیق صحیح آثاری كه براثر قدرتهای روحی و ریاضتها به دست میآورند. یعنی چیزهایی را در آینده پیشبینی میكنند، امّا در تطبیق آنها اشتباه نموده و خیال میكنند ظهور است. لذا وقتی تعیین میكنند، ایجاد میشود.
محمد بن مسلم گوید: امام صادق(علیهالسلام) فرمود: ای محمد، هر كس از جانب ما به تو خبر دهد كه ما وقتی برای ظهور تعیین كردهایم، بیمهابا و ترس او را تكذیب كن. زیرا ما برای هیچکس [حتی خواص] وقتی تعیین نمیكنیم. نكته قابلتوجه این است كه در روایت آمده است: بیمهابا او را تكذیب كن. از این تفسیر بهخوبی برمیآید كه نباید شخصیت زده شد. ابهت و بزرگی افراد نباید مانع تكذیب شود. هر كس با هر مقام و جایگاهی كه دارد اگر برای ظهور وقتی معین كرد، بایستی تكذیب شود. همچنین روشنگری و تبیین علما و اندیشمندان دینی نیز راهکار مبارزه با آسیب توقیت است.
راهکار این است كه انسان ظهور را نزدیك بداند، هرلحظه منتظر ظهور باشد و بااینحال، تسلیم اراده و امر الهی باشد و هیچ امری، پرده صبر او را ندرد.
4- مدّعیان دروغین:
یکی دیگر از آسیبهای معارف مهدویت، ظهور مدّعیان دروغین در این جریان مقدّس است. در طول سالیان غیبت امام مهدی (روحی و ا روح العالمیم له الفباء) افرادی بهدروغ ادعا کردهاند که با آن حضرت، ارتباط خاص دارند یا از سوی آن بزرگوار، به مقام نیابت خاص رسیدهاند.
امام زمان (عمل الله تعالی فرجه الشریف) در آخرین نامه خود به نایب چهارم، تصریح فرمودهاند:
تو تا شش روز دیگر از دنیاخواهی رفت. کارهایت را سامان ده و درباره جانشینی [پس] از خود، به هیچکس وصیت نکن که غیبت کامل [= غیبت کبرا] فرارسیده است … و در آینده بعضی از شیعیان من ادّعای مشاهده [و ارتباط با من] میکنند. آگاه باشید که هر کس قبل از خروج سفیانی و صیحه (آسمانی) ادّعای مشاهده کند، دروغگو است. [8]
با این بیان روشن، هر شیعه آگاهی وظیفه دارد، مدّعیان ارتباط و نیابت خاص را تکذیب کند و راه نفوذ و سودجویی این فرصتطلبان و دنیا خواهان را ببندد.
بعضی از این دروغگویان پا را فراتر نهاده و پس از ادّعای نیابت، مدّعی مهدویت شدهاند و در پی این ادّعای باطل، مکتب و فرقهای انحرافی را بیان نهادهاند و زمینه انحراف اعتقادی عدّه بسیاری را فراهم کردهاند.[9] بامطالعه تاریخچه این گروهها روشن میشود که بسیاری از آنها با پشتیبانی و حمایت استعمار به وجود آمده و به حیات خود ادامه دادهاند.
روشن است که شکلگیری فرقهها و گروههای منحرف و پیوستن و اعتماد کردن افراد به مدّعیان مهدویت با نیابت، در جهل و نادانی آنها ریشهدارد. شوق فراوان به دیدار امام (علیهالسلام) بدون معرفت و آگاهی کافی به آن حضرت و غفلت از وجود شیّادان در این عرصه، زمینهساز ارتباط با مدّعیان دروغین میشود.
بنابراین شیعیان منتظر باید با آگاهی کافی از معارف ناب مهدویت خود را از دام نیرنگبازان حفظ کنند و با پیروی از علمای متعهّد شیعه، در مسیر روشن مکتب، گام بردارند.
مهمترین راهکاری پیشگیری و درمان این آسیب، تقوا و تهذيب نفس، علم و بصيرت ديني و سياسي علما، انديشمندان، دولتمردان و مردم، روشنگري علما و انديشمندان، تكذيب منحرفان، برخورد دولتمردان جامعه اسلامي و عدم تسامح و اغماض در برخورد با انحرافات و بدعتها میباشد.
5- طرح مباحث غیرضروری:
یکی دیگر از انحرافات در مقوله مهدویت، پرداختن به مباحثی است که هیچ ثمرهای ندارد. در روایت آمده است: (( فاغلقوا ابواب السؤال عما لایعنیکم[10]؛ ازآنچه ثمرهای برایتان ندارد، بیهوده نپرسید)). مسکن، ازدواج ، همسر، تعداد همسران، تعداد فرزندان و … از مباحثی هستد که اذهان افراد را به خود مشغول ساخته و از مباحث مهم بازداشته است. معرفت امام، وظیفه ما نسبت به امام، تبیین و ترسیم استراتژی آینده و ارائه آن برای زمینهسازی و فراهم آوردن شرایط ظهور و … مسائلی است که پرداختن به آن اهمیت فراوانی دارد.
پیامدهای طرح مباحث غیرضروری عبارت است از:
1. بازماندن از مباحث مهم، کاربردی و ضروری.
2. بسترسازی برای ورود خرافات و سخنان بیدلیل و غیر مستند که درنتیجه، سوداگران برای مطرح کردن خویش یا فریفتن مردم از بازار گرم این مباحث بهره میجویند. و درنهایت موارد زیر را به همراه دارد:
1. عدمتشخیص وظیفه دینی.
2. هوای نفس که در عوامفریبی بروز مییابد.
3. توهم و خیالپردازی که زمینه داستانسراییهایی چون جزیره خضرا و… است.
4. عدم بررسی سندی و دلالی روایات (چنانکه تأمل و بررسی، بهخوبی جزیره خضرا را نفی میکند و با نفی آن، بطلان وجود هزاران فرزند برای حضرت یا تطبیق خضرا بر مثلث برمودا، کاملاً روشن میگردد).[11]
5. عدم تبیین و روشنگری اندیشمندان و عالمان دینی.
6- تطبیق علائم ظهور بر مصادیق خاص :
در روایات فراوان نشانههایی براي ظهور امام مهدي عجل الله تعالی فرجه الشریف بیانشده است اما کیفیت دقیق و خصوصیات آنها روشن نیست و این بستري براي تحلیلها و تفسیرهاي شخصی و احتمالی گردیده است و هر از چند گاهی بعضی در پی تطبیق علائم ظهور بر پدیدههای موجود برمیآیند و بدینوسیله خبر از نزدیکی ظهور و احتمال قریبالوقوع بودن آن میدهند.
این جریان نیز از آسیبهای فرهنگ مهدویت است که گاهی به یأس و ناامیدي از ظهورمی انجامد. براي مثال وقتی شخصیت سفیانی به فردي خاص که در فلان منطقه است تفسیر شود و درباره دجال، تحلیلهاي بیدلیل مطرح گردد و به دنبال آن بشارت ظهور درزمانی بسیار نزدیک، به همگان داده شود و پس از طی شدن سالیانی، امام علیهالسلام ظهور نکند، عدهای به انحراف و اشتباه گرفتار میشوند و در اعتقادات صحیح خود دچار تزلزل و تردید میگردند.آسیبی که قابلذکر است، تطبیق ناصواب است. به این توضیح که عدهای با خواندن یا شنیدن چند روایت در علائم ظهور، آنها را بر افراد یا حوادثی تطبیق میدهند. البته خودِ تطبیق روایات بر حوادث، آفت و آسیب نیست، بلکه آفت، مطالب و ادعاهایی است که افرادی بهصرف خواندن یک یا دو روایت و بدون بررسی آیات و روایات و مطالب تاریخی و قدرت تشخیص صحیح و سقیمِ روایات مطرح میکنند، یعنی بدون داشتن تخصص به اظهارنظرمی پردازند.
ذکر این نکته لازم است که در روایات، تشخیص مؤلفهها و علائم سپاه حق و باطل به عهده علمای راستین گذاشتهشده است؛ همانها که در عصر غیبت کبرا بهعنوان (( نواب عام)) عهدهدار امور گشتهاند.
از پیامدهای تطبیق علائم ظهور بر مصادیق خاص میتوان به موارد زیر اشاره کرد:
1. پیامد تطبیق، توقیت و تعجیل است.
2. نومیدی و یأس در اثر عدم اتفاق ظهور.
3. به دلیل عدم تحقق تطبیقهای مطرحشده، باعث بیاعتقادی افراد نسبت به اصل ظهور میگردد و افراد در اصل ظهور و روایات به شک و تردید میافتند.
موارد فوق زمینه پیدایش موارد زیر میگردد:
1. توهم زدگی.
2. هوی و هوس و مشکل مطرح سازی خود (بیماری روانی هیستری).
3. دخالت افراد غیرمتخصص در مطالب کاملاً فنی و تخصصی.
4. عدم روشنگری کافی توسط علما:
5) عدم تبیین علائم حتمی و غیر حتمی، عدم طرح مسئله بداء و مسائل مرتبط با علائم ظهور.
6) نداشتن عکسالعمل مناسب در مقابل مدّعیان.
راهکارهای درمان موضوع فوق عبارت است از:
1. تبیین و روشنگری.
2. تکذیب و مبارزه با انحرافات.
3. کار کارشناسی در مورد علائم و ویژگیها توسط علما.
7. افراطوتفریط در تبیین مفهوم غیبت
7- ادعای ملاقات با امام:
از آسیبهایی که در عصر غیبت برای منتظران اتفاق میافتد، دو نکته در فرهنگ ملاقات و دیدار حضرت بقیةالله(روحی و ا روح العالمین له الفداء) حائز اهمیت است که به شرح زیر ذکر میگردد:
الف) دیدار با امام عصر(روحی و ا روح العالمین له الفداء) در غیبت کبری ممکن و مطلوب است اما وظیفه نیست. چه بسیار ابوجهلها و ابوسفیانهایی بودند که پیغمبر(صلیالله علیه و اله و سلم) را دیدهاند اما برخلاف پیغمبر عمل کرده و برضد ایشان حرکت میکردند اما شخصی مانند اویس قرنی هیچوقت در دنیا پیغمبر راندید اما نزدیکترین فردها به پیغمبر(صلیالله علیه و اله و سلم) بود. فکر میکنید راز این دو گروه چیست؟ غیر اطاعت از وجود نازنین پیغمبر(صلیالله علیه و اله و سلم) بود؟ در این زمان هم هرکه امام عصر را ببیند دلیل نمیشود بهترینها باشد البته خب نصیب هرکسی هم نمیشود ولی اهل سنت و اهل کتاب هم بودهاند که حضرت مهدی(روحی و ا روح العالمین له الفداء) را دیده باشند، آنچه حضرت از ما میخواهند اطاعت از فرامین حضرت یعنی انجام دستورات اسلام است. تشرفاتی که بزرگان خدمت حضرت داشتند این مطلب را تائید میکند که حضرت فرموده باشند: عملتان اینگونه باشد تا ما به دیدار شما بیاییم…
ب) در روایتی که از حضرت واردشده که در حقیقت توصیهای به آخرین نائبشان یعنی علی ابن محمد ثمری(ع) بوده که حضرت فرمودند جانشینی برای خود انتخاب نکن که غیبت کبری آغاز خواهد شد این جمله بعدازآن آمده است که (ازاینپس) هرکس ادعای دیدار و مشاهده مرا کند دروغ گفته است، این مطلب فهمیده میشود که ادعای ارتباط بدین شکل که نیابت یا وکالتی از حضرت داشته باشد تکذیب شود نه صِرف ادعای دیدار وگرنه بسیاری از علمای دین حضرت را دیدهاند و این دیدار را به خواص خود نیز گفتهاند. درنتیجه اگر کسی بیاید و بگوید: من مداوم با حضرت ارتباط دارم و هر زمان بخواهم با حضرت مرتبط میشوم و با ایشان دیدار میکنم، دروغ گفته است. مدعیانی هستند که بیدلیل یا به سادهترین اتفاق، ادعای ملاقات میکنند، یا کسانی که تمام وظیفه خویش را رسیدن به دیدار حضرت میپندارند و از باقی وظایف غافل شده و افراد را تنها به این عمل، بهعنوان برترین وظیفه، فرامیخوانند.
از پیامدهای ادعای ملاقات با امام میتوان به موارد زیر اشاره نمود:
1. یأس و ناامیدی در اثر عدم توفیق دیدار.
2. توهم گرایی و خیالپردازی.[12]
3. رویکرد به شیّادان و مدّعیان مهدویت، نیابت و مدّعیان ملاقات.
4. دور ماندن از انجام وظایف اصلی، به دلیل اهتمام بیشازاندازه و غیر متعادل به دیدار.
5. بدبینی به امام(علیهالسلام) به علت عدم دیدار.[13]
موضوعات فوق باعث به وجود آمدن موارد زیر میگردد:
1. نبود بصیرت و آگاهی نسبت به دین و نشناختن وظایف اصلی و فرعی.
2. توهم و خیالپردازی پیروی از هوای نفس.
مهمترین راه درمان این آسیب، توجه و رویکرد به منابع اصیل، معارف ناب دین در پرتو مراجعه به علمای راستین است که در این صورت، برای ما روشن میشود که بسیاری امور مطلوب و خوب هستند، امّا خدای متعال آنها را بهعنوان وظیفه بر دوش ما ننهاده (مانند ملاقات حضرت ولیعصر(روحی و ا روح العالمین له الفداء) یا اینکه در میان تکالیف و وظایف دینی رتبهبندی وجود دارد و در مقام عمل، لازم است به درجه اهمیت و ضرورت آنها توجه شود. بهراستی در میان وظایفی مانند تقوا، خودسازی، تکالیف اجتماعی، انتظار و … ملاقات چه جایگاهی دارد؟!
8- ارضای نیازهای مادی و دنیوی:
برخی، ائمه و امام زمان را صرفاً برای دنیا و منافع آن و رسیدن به جاه و منصب میخواهند. حتی اگر برای ظهورش دعا میکنند، صرفاً برای خویش و مطامع دنیوی است[14] و اگر امام، بنا به دلایلی، به آنها توجه نکند، با امام به دشمنی برمیخیزند که طلحه و زبیرها در طول تاریخ بسیار بوده و خواهند بود. اما آنچه بهعنوان آسیب در اینجا مطرح میگردد و بیشتر حالت عمومی دارد، نگاهی است که بسیاری نسبت به امام دارند. توسّل به امام و خواستن حوایج دنیوی و واسطه ساختن امام به درگاه پروردگار عظیم، امری است صحیح و مورد تأکید روایات، اما امام را صرفاً برای این امور خواستن، نشانه عدم درک درست از جایگاه امام در نظام هستی است و متأسفانه باید گفت نشانه این است که هنوز عطش واقعی نسبت به ظهور پیدا نشده است و آمادگی بشر هنوز تحققنیافته است.
از پیامدها ارضای نیازهای مادی و دنیوی میتوان موارد زیر را نام برد:
1. دشمنی و ستیز با امام.
2. کماعتقادی یا بیاعتقادی به امام در اثر عدم تحقق خواستههای پایانناپذیر و گاه بی مصلحت.
آسیب فوق باعث به وجود آمدن موارد زیر میشود:
1. عدم درک جایگاه امام و امامت.
2. خودمحوری و خودخواهی.
راهکار درمان و پیشگیری از آسیب فوق شامل: معرفت در اثر تدبر در دین و تربیت و تمرین نفسبر مقدّم
ساختن خواسته امام بر خواسته خویش میگردد.
9- تحریفها:
یکی دیگر از آسیبها و تخریبها، تحریفهایی است که توسط مستشرقان در مقوله مهدویت پدید آمده است. آنان مغرضانه یا بدون مراجعه به منابع اصیل، مطالبی را به نام دین و مهدویت ارائه میدهند و در پی آن، افرادی نیز با مطالب و مقالههای آنان برخورد علمی کرده و آن را یک کار علمی و تحقیقی و بدون هیچ عیب و نقص میپندارند و در کتابها و مقالات خویش از آن بهره میگیرند.[15]
پیامدهای تحریفها عبارتند از:
1. دوری گزیدن جوامع غیر اسلامی از مطالب اصیل اسلامی بهطورکلی و مهدویت بهطور خاص که موردبحث است.
2. ایجاد شک و تردید یا تنفّر در میان معتقدان کماطلاع.
توجه به تحریفها ناشی از موارد زیر است:
1. بیاطلاعی از منابع اصیل.
2. مراجعه به منابع دست چندم بهجای منابع اصیل و دستاول.
3. مراجعه به منابع و آرای مخالفان شیعه، مثلاً در بررسی دیدگاه مهدویت شیعی بهجای مراجعه به منابع اصیل شیعی، آن را در میان دیدگاههای اهل سنت جستوجو میکنند. (قاعده این است که برای شناخت اندیشه و آرای مذهبی، به کارشناسان و متخصصان خود آنها رجوع شود).
4. جدایی از علما و کارشناسان مذهب یا آن مقوله، بیاعتنایی یا بیاطلاعی یا عدم طرح توضیحات کارشناسان مربوط.
5. برخورد مغرضانه و جانبدارانه بهجای بیطرفی با مقولات علمی.
6. سیاستبازی و شیطنتهای استکبار.
راهکار و درمان تحریفها عبارتند از:
1. تبیین، روشنگری، حل شبهات و… توسط علما و اندیشمندان مانند ارائه دائرةالمعارفها با
2. توضیحات کافی و دلایل معتبر و اصیل و… .
2. هوشیاری در مقابل غرضورزیها و سیاست زدگیها.
3. مبهوت نشدن در مقابل غرب، مستشرقان و… .
نتیجهگیری:
موضوع آسیبشناسی مهدويت يكي از نيازهاي اساسي جامعه ما و بسياري از جوامع اسلامي است و هرگونه كوتاهي در اين امر باعث میشود تا دكترين مهدويت بهعنوان تنها راه هدايت و نجات بشريت توسط دشمنان اسلام به انحراف كشيده شده و خسارتهای جبرانناپذیری به جامعه اسلامي خصوصاً بسياري از جوانان و ساير افراد جوياي هدايت و حقيقت وارد شود . بحمدالله در سالهای اخير اقدامات ارزندهای در اين زمينه توسط نهادهاي فرهنگي انجامشده و آسیبشناسی مهدويت بهعنوان يكي از موضوعات مهم و اساسي مباحثي كه درزمینهٔ مهدويت وجود دارد ، مطرح گرديده است. برخي گمان ميكنند كه تنها اعتقاد به اهلبیت و محبت امام زمان(روحی و ا روح العالمین له الفداء) كافي است. اين دسته از افراد ميپندارند كه در قبال گناهشان عذابي نیست. اين توهم كه در قرآن و روايات مردود شمردهشده است، رویهمرفته برای پیشگیری از آسیبهای مهدویت، تبيين، روشنگري، حل شبهات و… توسط علما و انديشمندان مانند ارائه دائرةالمعارفها با توضيحات كافي و دلايل معتبر و اصيل ، هوشياري در مقابل غرضورزیها و سياست زدگيها و مبهوت نشدن در مقابل غرب، علم و بصيرت در دين، در مقابل کجاندیشیها و برداشتهای غلط، تقوا در مقابل هوي و هوس، علم و بصيرت در حوزه سياست و اجتماع براي تشخيص دوستان و دشمنان و روشن شدن عملكرد سیاستبازان، تبيين و روشنگري انديشمندان و علما در حوزه مسائل ديني و سياسي و اجتماعي، پيروي از علماي راستين كه مصداق نايبان عام امام زمانند، روشنگري توسط انديشمندان در موضوعات مرتبط با مهدويت و ذكر مسائل مهم و كاربردي و تبيين وظايف، تكذيب و مبارزه با انحرافات، کار كارشناسي در مورد علائم و ویژگیها توسط علما، دوري از خیالپردازی و توهمات، رويكرد به معارف ناب ديني و علماي ربانی. معرفت در اثر تدبر در دين، تربيت و تمرين نفسبر مقدّم ساختن خواسته امام بر خواسته خويش، و سایر مسائل مرتبط میتوان نام برد. و در پایان ضمن توجه به آسیبها، کسی که انتظار قیام مصلح جهانی دارد اگر خود را مکلف بداند که ادعای انتظار را صادقانه مطرح نموده و با خودسازی فردی و اجتماعی و تسلیم نشدن در برابر آلودگیهای جامعه و فسادهای محیط ، همچنین پایداری در برابر رهبرهای فاسد و مبارزه با فساد گام برداشته و تسلیم ظلم و فساد نشود ، به نحوی زمینهساز ظهور را مهیا کرده است .
منابع:
* قرآن کریم
1- شیعه در اسلام، سید محمدحسین طباطبایی
2- قیام و انقلاب جهانی امام مهدی (روحی و ا روح العالمین له الفداء)، شهید مطهری
3- اندیشه مهدویت و آسیبها، محمد صابر جعفری
5- فصلنامه انتظار موعود، شمارههای 1، 2، 8، 9، 10، 11، 12، 15
6- معارف مهدوی، مرکز مطالعات و پژوهشهای فرهنگی.
7- نعماني، الغيبة، باب 15
8- طبرسي، الاحتجاج، ج 2
9- سيد رضا صدر، راه مهدي
10- امام خميني، ولایتفقیه، انتشارات ناس، چاپ اول
11- مجله تخصصي كلام اسلامي، شماره 43، مقاله انتظار فرج 2
12- الكافي، ج 1، باب كراهية التوقيت
13- صدوق، من لا يحضره الفقيه، ج 2
14- حر عاملي، وسائل الشيعة، ج 1، ب 20
15- وسائل الشيعة، ج 27 ، باب 10
16- فرهنگ الفبایی مهدویت، مجتبی تونه ای
17- هزار و یک نکته پیرامون امام زمان (عج) ،محمد رحمتی شهرضا
[1] - ظهور حضرت مهدی (روحی و ارواح العالمین له الفداء) از دیدگاه اسلام ، مذاهب و ملل جهان .هاشمی شهیدی صفحه 197.
[2] - اصول کافی ـ جلد اول ـ کتاب الحجه.
[3] - فصلنامه علمی ـ تخصصی ویژهی امام مهدی (روحی و ارواح العالمین له الفداء) با عنوان انتظار ـ سال اول ، شماره 2، زمستان 1380
4– تاریخ الغیبه الصغری ـ سید محمد صدر ـ صفحه 426
[5] - صحیفه نور، ج ۲۰، ص ۱۹۶٫
[6] - صحیفه نور، ج ۲۰، ص ۱۹۶٫
[7] - براى اطلاع بیشتر درباره این موضوع به کتاب «دادگستر جهان» نوشته «ابراهیم امینى»، ص ۲۵۴ تا ۳۰۰ مراجعه شود
[8] - کمال الدین و تمام النعمة، ج 2، باب 45، ح 45، ص 294. توضیح اینکه مقصود از «مشاهده» همان نیابت است، نه صِرف دیدار؛ چنانکه علامه مجلسی (رحمه الله علیه) فرموده است.
[9] - یکی از این فرقههای منحرف، فرقه بابیّت است که رهبر آن «علیمحمد شیرازی»، ابتدا ادعای نیابت امام مهدی (علیه السلام) را مطرح کرد و پسازآن مدعی شد که همان مهدی موعود است و درنهایت ادعای پیامبری هم کرد. این فرقه منحرف، زمینه شکلگیری فرقه ضالهی بهائیت شد.
[10] - طوسی، الغیبة، فصل 4، ص 290.
[11] - برای توضیح بیشتر مراجعه کنید: جعفر مرتضی عاملی، جزیره خضراء، افسانه یا واقعیت، مترجم: ابوالفضل طریقه دار؛ فصلنامه انتظار، ش 1 و 2 و 3 و 4، مجتبی کلباسی، بررسی افسانه جزیره خضراء.
[12] - مدتی قبل، در نشریه خورشید مکه، (ش 17 و 21) آیه و عبارتی منسوب به امام زمان4 چاپشده بود و به خط ایشان، (با تصریح اینکه دقیقاً از روی خط امام، تصویر گرفتهاند) اما متوهّمان غافل از این بودند که آیه نوشتهشده کاملاً اشتباه است.(یعنی نعوذبالله امام آیه را اشتباه نوشته است).
[13] - همایشی دانشجویی دریکی از شهرها برقرارشده بود. پس از پایان همایش، دانشجویی میگفت: مدتی جمکران میآمدم برای اینکه آقا را ببینم، چون موفق نشدم قهر کردم.
[14] - رجوع شود به تحف العقول، ص 513؛ روایت مفضل بن عمر از امام صادق(علیهالسلام) بدین مضمون که: مردم درباره ما سه گروهاند: دو گروه به دنبال جاه و مقامند و برای اینکه مردمان را بدرند، محبت ما اهلبیت: را اظهار میدارند و گروه سوم که (اینگونه نیستند) از ما اهلبیت میباشند و ما از آنهاییم.
[15] - دایرةالمعارف بریتانیکا، واژة مهدی و اسلام و زرتشت؛ دایرةالمعارف دین و اخلاق، واژة مهدی؛ موسوعة المورد، منیر بعلبکی.
فرم در حال بارگذاری ...
آخرین نظرات