« نقش محبت در تربیت دینی کودک »
زهره کمیجانی
چکیده
از آنجا که تربیت کودکان ازنظر دین مبین اسلام اهمیت فراوانی دارد، در این تحقیق ، درباره این که محبت در تربیت دینی کودک چه نقشی دارد مورد بررسی قرار گرفته است و هدف، ارائه یکی از بهترین روش های تربیتی در زمینه دینی می باشد.
به همین منظور روش ها و راه کارهایی را برای رسیدن به این امر بیان می گردد که شامل تشویق و تنبیه – که البته باید هر دو به موقع و صحیح باشد و بیشتر هم سعی شود از تشویق استفاده شود – و بازی با کودکان و محبت کردن به آنها توصیه می شود چرا که از محبت تلخ ها شیرین شود …
اما در محبت کردن باید اعتدال و مساوات رعایت شود و از افراط و تفریط خودداری ورزیده و سعی شود که فرزندان را به کارهای نیک و صحیح تشویق و انها را با مهر و محبت در آغوش گرفت و باعث دیندار شدن فرزندان شد.
ما این محبت کردن را می توانیم در مسائل اعتقادی مانند توحید ، معاد و غیره و همچنین درمناسک عبادی مانند نماز، روزه و توجه به قرآن و غیره و همچنین در اخلاقیات به کار ببریم.
منابعی که برای رسیدن به این مطالب از آنها استفاده شده : قرآن کریم، کتاب های تربیتی و روان شناسی ، کتاب های روایی مانند : بحارالانوار ، وسایل الشیعه و غیره می باشد و همچنین کتاب هایی که در زمینه تربیت دینی تالیف شده است مانند روش های آسیب زا در تربیت ، پرورش اخلاقی و مذهبی کودک و کتاب های دیگر مورد استفاده قرار گرفته است .
واژگانی که در این تحقیق به بررسی آنها پرداخته شده واژه تربیت دینی ، محبت و کودک ، که هر کدام از نظر لغوی و اصطلاحی مورد بررسی قرار گرفته است.
مقدمه
حمد و سپاس مخصوص خداوندگاری است که رب العالمین است و ربوبیت اوست که انسان را از « لاتعلمون شیئا» به « قاب قوسین » رسانده و می رساند و بارقه ای از این ربوبیت را خداوند در وجود پیامبر خویش نهاد و با خلقت او مردمان را پرورشی نو بخشید، اما هم اینک آن وجود نازنین در میان ما نیست اما یادگاران او «ثقلین» را در میان داریم و این ما هستیم که باید خود را به آنها عرضه کنیم تا به اوج قله سعادت دست یابیم .
مساله ای که امروز در جوامع مختلف در این رابطه مطرح است این است که بهترین روش تربیت برای فرزندان چیست؟ و کدام روش تربیتی مؤثرتر بوده و دارای ثمرات فراوان تری است و پس از اینکه دانستیم خداوند خالق آنها بوده و به همه مصالح و مفاسد تربیتی انسان ها واقف است، پس هر برنامه تربیتی را ارائه نموده باشد باید بهترین و جامع ترین برنامه باشد. لذا تربیت دینی می تواند بهترین الگوی تربیتی برای برای همه جوامع باشد ، اما سوالی که جای طرح دارد این است که روش محبت در تربیت دینی چه جایگاهی دارد و آیا به راستی در میان روش های مختلف موجود در تربیت دینی ، روش محبت می تواند بهترین باشد؟ چرا که روش محبت یکی از آسان ترین و در دسترس ترین روش هایی است که انسان بدون هزینه می تواند از آن بهره ببرد و خصوصا اینکه مادران در کانون خانواده ، نقش مهم و ویژه ای در تربیت فرزندان دارند می توانند از این روش که با خوی و خلقت آنان نیز سازگارتر است کمال بهره را ببرند؛ باشد که بتوانیم با استفاده از این شیوه و شیوه های دیگر حق نسل آینده را به خوبی ادا کنیم.
و ما توفیقی الا بالله علیه توکلت و الیه انیب
گفتار اول : مفهوم شناسی
روش در لغت : به معنی راه ، هنجار ، شیوه، ، سبک ، رسم و آیین است.[1]
روش در اصطلاح : راه منظم و سیستماتیک ، بررسی حقایق و مفاهیم است.[2]
روش : راه و طریق می باشد و بررسی فرایند عقلانی است که باید برای دستیابی به دانش دنبال کرد و یا فرآیند عملیاتی لازم برای اخذ نتیجه ای است.[3]
تربیت در لغت :به معنی بچه و زیردست یعنی رفتار بچه را اصلاح کرده ، او را به کمال رساند و پرورش داد.[4]
و همچنین به معنای پروردن و آموختن است.[5]
تربیت در اصطلاح به معنی پرورش و آموختن و آموزش کودک است و در تاریخ آموزش و پرورش همواره نوسازی تربیتی وقتی آغاز شده است که مردم اعمال تربیتی را از دیدگاه انتقادی جدید نگریسته اند و اصلاح یا نوسازی تربیتی همیشه به دنبال این بوده است که فعالیت تربیتی را عملا با اکتشافات تازه علم و رشد فنی و فرهنگی اجتماع سازگار کندو در نوسازی تربیتی محتوا و شکل کار تربیتی همیشه تغییر یافته است.[6]
هم چنین تربیت در اصطلاح عبارت است از: هرگونه فعالیتی که معلمان و والدین و یا هر شخصی به منظور اثر گذاری بر شناخت ،نگرش ، اخلاق و رفتار فردی دیگر بر اساس اهداف از پیش تعیین شده انجام می دهد.[7]
دین در لغت به معنای کیش ، ملت، ،طریقت ،و شریعت است.[8]
دین یعنی ، متدین ، دیندار و پایبند به دین[9].دین در اصطلاح گرایش شدید انسان ها به سوی خداوند و یا نیروهای برین و یا احساس ساده وابستگی به آنان به منظور تعیین علل وجود خویشتن در جهان و بازیابی معنایی برای هستی است در نتیجه دین اعتقادات نسبت به این واقعیت ها و اشکالی که به خود می گیرند، مناسک ، کیش ها و اعمال گوناگون مذهبی را مشخص می سازد و در روان شناسی ، دین مطالعه احساسات دینی به صورت فردی و یا جمعی شناخت محتوای ادیان و جلوه های گوناگون آن است.[10]
تربیت: مجموعه راه ها و روش هایی که شخص برای رشد و تکامل توانایی ها،نظرات و سایر اشکال و رفتارش که در جامعه وی ارزش مثبت دارند پیش می گیرد و یک عمل اجتماعی است که اشخاص تحت تاثیر و نفوذ محیط برگزیده و مضبوط قرار می دهد تا شایستگی اجتماعی کسب کنند و به حد نهایی رشد و تکامل فردی برسند.[11] تربیت دینی : تربیت از ریشه « ربو» به معنای فزونی و نمو است.
راغب می نویسد: «ربیت الولد» از واژه ربو است و برخی گفته اند اصل آن از مضافت رب ربب بوده است، بدین جهت در معنای رب می نویسد :رب در اصل به معنای تربیت است و آن ایجاد شئ به صورت تدریجی تا رسیدن به حد کمال. بر این اساس تربیت ، پرورش دادن و استعدادهای درونی بالقوه را به فعلیت رساندن است و کاربرد آن در اشیایی همانند فرزند و زراعت است که قابلیت رشد و نمو داشته باشد و تربیت دینی یعنی رشد و نموی که بر اساس دینداری باشد.[12] کودک : کوچک ، صغیر ، فرزند خرد سال.[13]
کودک در لغت به معنای صغیر ، فرزندی که به حد بلوغ نرسیده است.[14]
کودک در اصطلاح : دوره اول کودکی از روز تولد است تا سه سالگی (سال اول دوره پرورش اندام و تقویت غرایز ، دوره دوم از سه سالگی تا هفت سالگی است که شامل دوره هوشیاری اوست و ابتدا آلت تناسلی خود را می شناسد ، دوره سوم از هفت سالگی تا بلوغ است که در این دوران از کودکی خارج شده و مسائل جنسی برای او حل گشته است و نسبت به زندگی اجتماعی علاقمند می شود.بنا به گفته جزل ، دوران کودکی دوران مخصوصی است که قانون و طرز تفکر و روحیه ای مخصوص به خودش دارد و بزرگسالان با اینکه خودشان هم یک روز کودک بوده اند و این دوره را گذرانده اند نمی توانند در وجود کودک نفوذ کنند.[15]
کودکی : نخستین مرحله زندگی بعد از تولد است که در آن دوره، بچه کاملا به والدین وابستگی دارد این اصطلاح کعمولا به سال اول زندگی اطلاق می شود.[16]
محبت در لغت : نقیض و ضد کلمه بغض و دشمنی و به معنای دوست داشتن و مهر ورزیدن است.[17]
گفتار دوم : سابقه پژوهش
1. کتاب آموزش مفاهیم دینی همگام با روانشناسی رشد ، نویسنده : ناصر باهنر ، تعداد صفحه: 281.
این کتاب دارای پنج فصل است ، کتاب خوب و جامعی بوده و مراحل کودکی و رشد و تکامل را بسیار جالب و کامل بیان کرده است. از آیات قرآن و روایات و منابع زیادی استفاده نموده است. اما نقدی که به نظر اینجانب بر این کتاب وارد است این است که با توجه به نام گذاری کتاب که « آموزش مفاهیم دینی همگام با روان شناسی رشد» است ، کمتر به مباحث تعلیم و آموزش مفاهیم با توجه به مراحل رشد و تکامل کودکان پرداخته است. نقد دیگر این است که بیشتر مطالب خود را در قالب مثال بیان کرده و حتی در بعضی از بند ها فقط مثال زده و مطلبی را ارائه ننموده است و به همین
دلیل خواننده را به مطالب خاصی رهنمون نمی کنند.
2. کتاب پرورش مذهبی و اخلاقی کودکان ، نویسنده : دکتر علی قائمی ، این کتاب حدود 300 صفحه دارد که بیشتر به مباحث تربیتی و مذهبی کودک پرداخته است. کتاب جامع و گسترده ای است، عنوان ها و بند های متعددی دارد. اما نقدی که به نظر اینجانب بر کتب وارد می باشد این است که عنوان ها و گفتارهای کتاب بسیار زیاد اما حجم مطالب هر عنوان و گفتار بسیار کم و معمولا در حدود 5 الی 8 خط است لذا مطالب به صورت کامل بیان نشده است. در فصل آخر این کتاب به مساله دروغ گویی کودکان پرداخته است که اگر این فصل را در اینجا بیان نمی کرد بهتر بود چرا که با موضوعات و عنوان های قبلی و همچنین نام کتاب سازگاری مناسبی ندارد.
گفتار سوم : ضرورت و اهداف تحقیق
امروزه در جوامع غربی انحرافات اخلاقی در اوج خود قرار دارد، به گونه ای که به حد بحران های اجتماعی رسیده است که نمونه کوچکی از آنها خبرهایی است که گاه گاه خبر از کشتار دسته جمعی همکلاسی ها توسط دانش آموزان یا فسادهای اخلاقی دیگر از نوع فسادهای جنسی و … می دهد که ریشه همه این مشکلات و گرفتاری ها، نحوه تربیت اخلاقی در آن جوامع است که عمدتاً بر پایه تربیت دینی استوار نمی باشد و اگر هم باشد بر پایه آموزه های ادیان مسیحیت و … است که آنها هم برنامه های انحرافی را در دین خود وارد کرده و به خورد جوامع خویش داده اند. لذا مهمترین کار برای نجات جامعه این است که افراد آن تحت تربیت آموزه های دین قرار گیرند.به همین دلیل جا دارد که بهترین روش ها در مقوله تربیت مورد بررسی قرار گیرد و البته بهترین آنها همان روش تربیت دینی است پس باید بهترین راهکارها برای اجرای تربیت دینی ارائه نمود که از جمله مهمترین آنها همان روش محبت می باشد که از کارآمدترین روش ها نیز به شمار می آید.این تحقیق نیز با هدف ارائه بهترین روش در امر تربیت دینی ، که همان روش محبت باشد ارائه می شود.
فصل دوم
تربیت دینی
گفتار اول : اهداف تربیت دینی
گفتار دوم : عوامل مؤثر در تربیت دینی
گفتار سوم : روش ها و راه کارهای تربیت دینی
گفتار اول : اهداف تربیت دینی
تربیت در هر نظام و سیستمی که باشد بر اساس مشی و هدفی است ، و منظور ما از هدف ، نقطه ای است که مقدمه وصول به آن را داریم. وجود و تعییین هدف ، ضرورت هر نظام تربیتی است. سیستمی که در آن معلوم نباشد انسان به کجا می خواهد برسد، همانند یک کشتی است که در میان امواج دریاست و نمی داند که کجا می خواهد پهلو بگیرد.
غزالی هدف تربیت را شناخت خدا از راه تصوف و عرفان و جهاد نفس و ریاضت می داند و ابن مسکویه هدف را وصول به حق و سعادت و زیبایی معرفی می کندع ولی در اسلام هدف کلی تربیت را رساندن فرد به مقام عبودیت و یا پرورش عبدی صالح بیان می کنند.
در نظام های تربیتی تا جایی که ممکن است سعی بر این است که هدف های پست و کوچک را نادیده بگیرند و کنار بگذارند و به دنبال هدف هایی می روند که از ارزش مطلق برخوردار باشند.[18] اما پاره ای از واژه های قرآن ، به نحوی به کار رفته است که ناظر به هدف هاست ، یعنی نشانگر وضعیت هایی در رابطه با انسان هاست که باید آنها را متحقق نمود. از مهم ترین واژه هایی که نشان دهنده اهداف است واژه «رشد» است، همانگونه که در قرآن کریم می فرماید:«فلیستجیبوا لی و لیومنوا بی لعلهم یرشدون»[19] لذا جا دارد که رشد عاطفی ،اخلاقی و وجدانی کودک را مورد بررسی قرار دهید.[20]
1. تربیت دینی
از آنجا که پدر و مادر در سعادت و شقاوت فرزند دخالت دارند پس باید به فرزندان خود توجه زیادی داشته باشند و پدر و مادر مواظب ، در سعادت فرزند تاثیر فراوان دارند و پدر و مادر لاابالی و بی تفاوت
در تربیت ، در بیچارگی فرزندان تاثیر زیادی دارند. یکی از وظایف والدین در زندگی، پرورش روحانی و ایمانی کودکان است.
امام علی (ع) می فرماید: بخشش و تفضل هیچ پدری به فرزندش بهتر از عطیه ادب و تربیت پسندیده نیست.[21]
از این رو لازم است پدران و مادران و نیز معلمان که همان نقش والدین را نسبت به شاگردان خود دارند،
به مسئولیت شرعی خویش آگاه باشند و در پرورش ایمان و اخلاق فرزندان ،کمال جدیت و کوشش را اعمال نمایند.
2. رشد عواطف
تربیت و پرورش دینی در رشد و تکامل کودک مؤثر است و از جمله باعث رشد عواطف و روان کودکان می شود. منظور از رشد عاطفه ، احیا و شکوفایی استعدادها ، رشد طبیعی ، تدریجی و هماهنگ آن شناخت و شکوفایی قابلیت های فطری ، رشد و پرورش رغبت های مثبت ، جهت دهی آنها به سوی کمال و انطباق آن با اصول و ضوابط انسانی، تعدیل حس رقابت و تملک و سرور و لذت است اما پرورش عواطف از هدف های مهم تربیت است.
از نظر روان شناسان کودکانی که همواره از پرتو محبت خانواده برخوردارند سالم تر و باهوش تر از کودکان پرورشگاهی هستند و یکی از عوامل مهم عقب افتادگی کودکان دوری از محیط خانواده است. زیرا محیط خانواده بر رشد عقل و عواطف کودکان تاثیر دارد.
درنتیجه از طریق پرورش و تربیتی بر مبنای اسلام می توان در رشد عاطفه و مهر و محبت در وجود کودکان مؤثر بود.[22]
3. رشد اخلاقی - وجدانی
وجدان و فطرت انسان اهمیت والایی دارد، وجدان عبارت از آگاهی شخص از شخصیت و درون خود.
وجدان یک درک باطنی است و در بسیاری از موارد هم کودکان بدون آموزش در می یابند که جهان گرداننده ای دارد که همان وجدان توحیدی است ولی برای اینکه در مسیر صحیح و درست خود باقی بماند نیاز به پرورش و تربیت دینی دارد.
گفتار دوم : عوامل مؤثر در تربیت دینی
همانا انسان ساخته و پرداخته عامل وراثت و محیط و خانواده و اندیشه و تفکر شخصی و تصمیمات ناشی از آن است منظور از وراثت ، ویژگی ها و صفات و شرایطی است که از والدین و اجداد گذشته به انسان منتقل می شود همانند شکل ، حجم، رنگ پوست، زشتی ، زیبایی، فرم استخوان ، هوش و برخی از بیماری ها و خلق و خویی که در افراد به صورت ملکه در آمده اند.
منظور از محیط ، مجموعه شرایط و عواملی است که افراد را در خود شناور کرده و آنها را تحت تاثیر قرار می دهد مثل عامل غذا ، دوا ، فرهنگ و اخلاق.
خانواده هم خود به عنوان یکی از عوامل مؤثر در تربیت دینی کودک است و سرچشمه تربیت دینی کودکان اصلاح خانواده است و رکن اساسی را در شکل گیری شخصیت کودکان ایفا می کند.
اما باید متوجه این نکته نیز بود که سازندگان جامعه ما در مرحله نخست انسان ها هستند یعنی والدین و مربیان ،برادر و خواهر ، خویشاوندان و هم سالان ، رهبران جامعه و افراد دیگر اجتماع است.[23]
1. خانواده
از عوامل مؤثر در تربیت کودکان است که شامل پدر ومادر و دیگر افراد ارشد خانه است و نهاد خانواده سنگین ترین مسئولیت را در شکل گیری چارچوب شخصیت کودکان به عهده دارد. به همین دلیل است که اسلام و مکتب اهل بیت به مسئله انتخاب همسر و شریک زندگی اهمیت داده آن را رکن اساسی در شکل گیری شخصیت کودکان می داند و علاوه بر این مطلب باید توجه داشت که کودک در خانواده بر اساس آنچه که دیده و شنیده ، چه درست و چه غلط عمل می کند، پس نقش خانواده در تربیت کودک اهمیت فوق العاده ای دارد.
پیامبر (ص) فرمودند: رفتار اهل خانه در کودک اثر می گذارد و زمینه تربیت مناسب یا نامناسب را فراهم می کند.[24]
چرا که کودک تحت تاثیر خانواده خویش است و از آنها تاثیر می پذیرد، خانواده است که گاهی می سازد و گاهی ویران می کند.
2. معلم
در تربیت اسلامی معلم از ارزش و احترام والایی برخوردار است. به علت حس تقلید در کودکان ، معلمان باید افرادی شایسته و برگزیده باشند به خصوص در آنچه که مربوط به اخلاق و سازندگی اخلاقی می شود.مدرسه خانه دوم کودک است و اولیای مدرسه نقش پدر و مادر درباره کودک ایفا می کنند و معلمان در مسیر کار انبیای الهی هستند و از این بایت باید واجد صفات و ویژگی هایی از آنان باشند. چرا که کودک از معلم و مدرسه بسیاری از چیزها را می آموزد.
مدرسه می تواند با کودک همدم و هم صدا باشد و از این طریق در کودک نفوذ کند و معلمان سعی نمایند روحیه مودکان را پاک نگه دارند تا کودک در ورطه آلودگی نیفتد.[25]
پس معلم در سازندگی یا ویرانی اخلاقی کودکان نقش بسیار اساسی و مهمی دارد و کودکان کم و بیش از معلمان هنوز تاثیر می گیرند.
3. وراثت
از عوامل مؤثر در تربیت دینی وراثت می باشد. منظور از وراثت ویژگی ها و اختصاصاتی است که از گذشتگان و اجداد به انسان منتقل می شود. عامل انتقال وراثت ژن ها هستند که این ن ها حامل یک یا چند صفت از والدین و اجداد است که در اثر ترکیب ژن ها کودکی با خصائص نو و متفاوت از دیگران به وجود می آید.
پیامبر (ص) می فرماید : در انتخاب همسر دقت کنید زیرا فرزندان ویژگی های پدران و مادران را به ارث می برند.[26]
4. عوامل اجتماعی
علاوه بر اهمیت خانواده ، معلم و وراثت که بیان شد از عوامل مؤثر در تربیت دینی عامل اجتماعی و جامعه می باشد . آدمی ناگریز است که در جمع زندگی کند و با افراد مختلف معاشرت و رفت و آمد داشته باشد و این ارتباط و رفت و آمد ضروری حیات ماست و در سایه آن موجبات رشد و تکامل فردی، رفع نیازهای اساسی خود و دیگران ، سازندگی جامعه پدید می آید. و این محیط اجتماعی و جامعه تا اعماق جان افراد نفوذ می کند حتی ممکن است عقاید مذهبی و عقاید افراد را تحت تاثیر قرار دهد. پس محیط اجتماع از عواملی است که نفوذ آن در کودکان و فرزندان بسیار زیاد است.[27]
گفتار سوم : روش ها و راهکارهای تربیت دینی
1. تشویق و تنبیه
از جمله روش های محبت برای تربیت و اصلاح کودک ، تشویق و پاداش است ، چرا که تشویق و پاداش باعث نشاط و شادی کودک می شود و اگر این نشاط و شادی از راه تشویق کردن باشد ، کودک با اشتیاق تمام تلاش می کند، کارهایی را انجام دهدکه مورد تشویق قرار بگیرد.
پیامبر اکرم (ص) می فرمایند : «الولد سید سبع سنین و عبد سبع سنین و وزیر سبع سنین» کودک در هفت سال اول سرور و در هفت سال دوم بنده و در هفت سال سوم زندگی ، وزیر و مشاور است.[28]
میل به تشویق و پاداش از منشا روانی سرچشمه می گیرد چرا که همه در انتظار تایید دیگران هستند ولی باید در نوع تشویق و تنبیه کودکان توجه کرد.تشویق و پاداش به خصوص از طرف کسانی که مورد احترام کودک هستند، به کودک رضایت خاطر می دهد و در او انرژی بیشتری به وجود می آورد. البته اگر کودک را وادار کنیم که همواره خودش به خود پاداش درونی بدهد و کمتر از دیگران انتظار تشویق و پاداش داشته باشد ، چنین حالتی برای سلامت روان کودک هم لازم و ضروری است و برای او بهتر است.[29]
اما روش تربیتی دیگر تنبیه کردن کودکان است ، تنبیه عبارت از ارائه یک محرک آزارنده یا تقویت کننده منفی به دنبال یک رفتار نامطلوب برای کاهش دادن احتمال آن رفتار.
این تنبیه مشکلات فراوانی دارد گرچه در کاهش رفتار نامطلوب به طور موقت موثر است.اما این تنبیه باعث نابودی رفتار تنبیه شده نمی شود بلکه تنها اثر آن این است که رفتار نامطلوب را موقتا کنار زند.
2. بازی با کودکان
بازی کردن یکی از هدف های مهم زندگی هر کودکی است و کودک باید این کار را از روی خشنودی انجام دهد چرا که در حین بازی در حال یادگیری نیز می باشد.اندیشه های درونی خود را از راه بازی بهتر می شناسد و بر اضطراب و عصبانیت هایش غلبه می نماید و اغلب کودکان بعد از اینکه بازی کردند آرام تر می شوند ، پس بازی می تواند در تربیت بهتر دینی کودکان تاثیر گذار باشد.
3. محبت
اساس تربیت در سال های اولیه تولد بر روی محبت است کودک باید به وسیله محبت چنان با والدین خود خو بگیرد که آنچه مورد نظر والدین است انجام دهد. در سال های بعدی حیات کودک می توان دوست داشتن یا نداشتن کودک را بر اساس همین محبت به او دانست و این دوست داشتن و نداشتن را به خدا نسبت داد و گفت : خداوند این عمل را دوست ندارد یا دوست دارد اما باید توجه داشت که سخت گیری و خشم هم در طریق تربیت لازم است. ولی نباید بیشتر از اعتدال و محبت باشد چرا که مذهبی ترین افراد در خانواده های با محبت و مهربان پرورش یافته اند.[30]
و پیامبر اکرم (ص) فرمودند: فرزندانتان را زیاد ببوسید زیرا به واسطه هر بوسه ای درجه شما در بهشت بالا می رود.[31]
آنچه که از این فصل نتیجه گرفته می شود این است که تربیت دینی فرزندان و کودکان دارای هدف هایی است که از جمله آنها رشد، قرب ،عبادت ، تزکیه و موارد دیگری است.
اما عواملی برای رسیدن به این اهداف تاثیر گذارند که مهم ترین آن خانواده است چرا که کودک اکثر اوقات خود را با خانواده سپری می کند.
فصل سوم
محبت
گفتار اول : اصول محبت
گفتار دوم : روشهای محبت
گفتار سوم : آثار محبت
گفتار اول : اصول محبت
از جمله اصول محبت کردن به کودک و مهرورزی به آن تشویق کودکان می باشد که این تشویق کردن باید به جا و صحیح باشد. باید توجه داشت که کودکان بیش از آنکه به غذا و لباس احتیاج داشته باشند به محبت کردن نیازمند هستند، و محبت غذای روح است ، و اگر این غذا به اندازه لازم به روح نرسد، پژمرده و افسرده خواهند شد. پس بر پدر ومادر واجب است جان فرزند را لبریز از مهر و محبت تا روح کنند تا روح لطیف او در پرتو حیات بخش محبت ، بالنده گشته، استعداد هایش شکوفا شود و به سر منزل رشد و کمال برسد.[32]
1. اصل عدالت یا مساوات در تقسیم محبت
تربیت فرزند و محبت کردن به کودک کاری سخت و دشوار است و یکی از موارد حساس و دشوار آن در جایی است که خانواده ها بیش از یک یا دو فرزند داشته باشند.در اینجاست که پدر و مادر باید توجه کامل و دقیق به وظیفه خطیر خود داشته باشند، چرا که استعدادهای کودکان متفاوت است و اگر پدر و مادر رعایت عدالت و مساوات را ننمایند و یک کودک را بر دیگری ترجیح دهند، یکی را ببوسد و دیگری را نبوسند ممکن است دشواریها و مشکلاتی را ایجاد کند، و گاهی هم سرچشمه کینهتوزیها و بدبینی ها پیدا می شود.
پیامبر اکرم (ص) می فرمایند : میان کودکان خود به عدالت و مساوات رفتار کنید و چیزهای خود را برای همه به طور مساوی بخواهید همچنان که خودتان نیز دوست دارید که به عدالت نسبت به شما رفتار شود.
2. اصل عدم افراط و تفریط در محبت
اگر در محبت کردن به کودک افراط و زیاده روی شود باعث می شود که کودک لوس و غیرمستقل و از خود راضی شود زیرا می بیند پدر و مادر بی قید و شرط به تمام خواسته هایش عمل می کنند و تسلیم محض او هستند. این گونه کودکان ناتوان و زود رنج می شوند و در تمام عمر انتظار دارند همه مردم همچون والدینشان دست به سینه و تسلیم آنان باشند که این هم در هیچ محیط و زمانی برایش فراهم نخواهد شد. چنین کودکانی در کمترین ناکامی ها آزرده خاطر و ناراحت شده و احساس ناتوانی و حقارت می کنند.
امام محمد باقر (ع) فرمودند : بدترین پدران کسانی هستند که در نیکی و مهربانی به اطفالشان از اندازه مقرر تجاوز ننمایند و به زیاده روی و افراط رفتار ننمایند.
3. اصل تشویق
تشویق کردن مورد پسند همه افراد جامعه است، به خصوص کودکان که برای انجام هر کاری به تایید از سوی دیگران نیاز دارند؛ چرا که کودک هر عمل نیکی را که انجام داد،انتظار پاداش دارد و والدین باید این انتظار را برآورده کنند. اما مساله حساس آن است که تشویق نباید به صورت رشوه در آید. کودک باید عمل خوب را به عنوان وظیفه شخصی و اجتماعی انجام دهد بدون اینکه توقعی برای ستایش آن داشته باشد ولی والدین به این عنوان که او فردی وظیفه شناس است باید کودک را تشویق کنند.[33]
گفتار دوم : روش های محبت
1. بوسیدن کودک
ابراز محبت شیوه های گوناگونی دارد، بهترین آنها در آغوش گرفتن، بوسیدن و تشویق کردن است.
روایات زیادی از ائمه(علیهم السلام) در مورد بوسیدن کودکان وارد شده است : پیامبر اکرم می فرمایند: فرزندان خود ار ببوسید زیرا به هر بوسه ای رتبه ای است در بهشت و فاصله دو رتبه از یکدیگر پانصد سال است.[34]
2. اظهار محبت
محبت کردن نیروی لازم برای ادامه حیات طفل است و روح کودک از طریق محبت آسایش و آرامش پیدا می کند. عمل خوب مذهبی کودک را بستایید چرا که این امر خود سبب تداوم رفتار مثبت در کودک خواهد شد.کودک از نوازش ها ، بوسه ها ، در آغوش گرفتن ها ، حتی از آهنگ محبت آمیز سخنان پدر و مادر احساس محبت می کند. کودک حتی دوست دارد گه گاه با پدر و مادرش بازی کند و این را محبت می شمارد و خشونت و بد رفتاری را بی مهری می داند.[35]
گفتار سوم : آثار محبت
روش پیامبر اکرم (ص) و امامان معصوم (ع) نشان می دهد که آنان به هنگام امر به معروف و راهنمایی پیروان خویش ، کلام خود را با معجون سحرآمیز لطف و محبت می آمیختند و به همین دلیل سر سخت ترین افراد در مقابل آنان تسلیم می شدند و به راه حق گام می نهادند و دین دار می شدند.
درنتیجه می توان از راه محبت باعث دیندار شدن افراد و جوانان شد
1. دینداری
دینداری کودک به معنای واقعی کلمه منجر به سعادتمند شدن کودکان.
دیندار شدن فرزند به این معناست که علاوه بر رغبت داشتن و پایبندی کودکان به انجام مناسک عبادی از لحاظ اعتقادی شخصی معتقد به اصول دین باشد و در همه حال به وظیفه دینی و اهی خویش (تکالیف) عمل نمایند. شاید بتوان گفت که مهر ورزی و محبت هیچ اثری جز همین دینداری کودک به دنبال نداشته باشد باز هم بالاترین تاثیر و نقش را در زندگی و سعادت کودک دارد.[36]
فصل چهارم
روش محبت در تربیت دینی کودک
گفتار اول : نقش محبت در تقویت اعتقادات
گفتار دوم : نقش محبت در پایبندی به مناسک
گفتار سوم : نقش محبت در اخلاقیات
گفتار اول : نقش محبت در تقویت اعتقادات
هر کودکی طبعاً خداپرست است مگر این که خارجی فطرتش را آلوده کرده ، از صراط مستقیم منحرفش سازد.
پدر و مادر وظیفه دارند محیطی مناسب برای تربیت فرزند به وجود آورند تا عقایدی که در فطرت او نهاده شده است ظهور و بروز نموده پرورش و تکامل یابند. والدین باید فرزندانشان را با مسئله امامت آشنا کنند. و ضرورت وجود پیامبران را برای کودکان بیان کنند.
1. توحید
تعلیم و تربیت اسلامی و دینی همواره می کوشدایمان به خداوند را به عنوان یک هدف نهایی و اصلی در جان انسانها زندگی کنند. در قرآن کلمه (الله ) در آیات مختلف تکرار شده است و به این ترتیب می خواهند انسانها را با مبدا آفرینش پیوند دهد ، دعوت انبیا و اولیای الهی بر اساس توحید به سوی توحید بوده است.
وظیفه و هدف تعلیم و تربیت اسلامی هم آموزش و توجه به این مسئله بسیار مهم است و فریاد همه انبیا الهی این بوده است که خدا بپرستید و از طاغوت دوری گزینند.[37]
کودکان در سنین پایین تر علاوه بر آنچه که گفته شد باید با خداوند و نعمت هایش که از مهربانی و انعام او حکایت می کند ، بیشتر آشنا شود. چرا که این نوع آشنایی یکی از ریشه های اساسی روح مذهبی کودک در آینده است و قلب او را برای گرویدن صحیح انسان به خدا و آیین او آماده می سازد.
2. نبوت
یکی از شیوه هایی که می توان در قالب آن از پنجره محبت نگاهی همه جانبه به موضوع نبوت و پیامبران داشت ، بهانه هایی است که از طریق اعتیاد دینی و مذهبی به دست می آیند. که مهمترین آن عید تولد پیامبر اسلام (ص) و عید مبعث می باشد که زمینه ای جذاب و مفید برای طرح و بررسی شخصیت پیامبر اسلام (ص) به وجود می آورند که از همین راه بهانه ای جهت بررسی عناوینی چون نیاز انسان به وجود پیامبران ، و راههای شناسایی پیامبران که شامل معجزه روحی و نیز ویژگی عصمت در پیامبران به دست می آید.
لذا برای بهترسازی ذهنی در کودک جهت پذیرش مفاهیمی تحت عنوان نبوت می توان نمونه هایی را از سیره ی پیامبر اکرم (ص)، پیامبر رحمت که رئوف و رحیم است را برای کودک مطرح کرد که نمونه ی آن محبتی است که پیامبر (ص) به کودکان ابراز و اظهار می نمودند.
در ذهن کودک شخصیتی دوست داشتنی و با محبت از پیامبر اکرم (ص) تصویر کنیم. درباره پیامبری این شخصیت محبوب و این که چرا خداوند او را پیامبر کرد و درنهایت این که چه نیازی به وجود پیامبران وجود دارد. نیز می توان با وجود چنین زمینه ای با کودک به گفتگو نشست که البته باید با زبان کودکانه مفاهیمی این چنین عمیق را به کودک فهماند.
برای فهم بیشتر از تمثیل های متعددی که مبتنی بر تجربیات کودکان است استفاده می کنیم مانند اینکه یک پزشک میکروبها و مواد برای بدن را می شناسد و از مواد تقویت کننده برای بدن استفاده می کند، او می داند که کدام یک از مواد غذایی را باید بخورد و از کدام یک دوری کند و با غذاهای مفید و مقوی سلامتی بدن خویش را حفظ می کند.
پیامبران نیز از ضررهای اعمال بد ، آگاهند و از آنها دوری می کنند و از سرانجام کارهای نیک و شایسته نیز مطلع می باشند و تنها آنها را انجام می دهند و خداوند نیز نیکوکاران را دوست دارد.
درنتیجه معلم و مربی کودکان با بیان داستان ها و تمثیل ها می تواند کودکان را به ضرورت وجود پیامبران آگاه کند و با زبانی لطیف و مهربان کودکان را با پیامبران و مهر آنان به کودکان آشنا کنند.[38]
3. معاد
بحث از معاد را پس از بحث نبوت به کودکان ارائه کرد تا در نخستین گامهای ورود به این مسائل و مباحث روحیه لطیف کودکان با مسائل مربوط به مرگ و دوری و جدایی از نزدیکان و دوستان و رفتن
به جهان آخرت متاثر نگردد بلکه نخست باید زمینه های ذهنی لازم را فراهم ساخت و به تدریج از این معارف سخن به میان آورد.
در مجموع تعلیم خداشناسی و معادشناسی باید یک تعلیم همراه با انس و مهر ومحبت باشد و کاملا دلنشنین و به طور مداوم انجام گیرد. و در این بحثها نباید یک سلسله فرمولهایی را ردیف کرد که بدون انس و مهر القا گردد.[39]
این دنیا جهان کاشت و محل تلاش و خدمت و عبادت است و آخرت هنگام برداشت و بهره مندی است برای آموزش این معنا می توان موقعیتی را فراهم کرد تا کودکان از نزدیک کشتزاری را ببینند و با کشاورزی در زمینه کارش گفتگو کنند یا بذرهای مختلفی که برخی خوب و برخی فاسد هستند بکارند و پس از آن که محصولات مختلفی به دست آمد و بذرهای فاسد نیز بی نتیجه ماند و احساس شادی و غم را تجربه کردند، آموزگار نتیجه بگیرد که اعمال هر یک از ما در این دنیا نیز گوناگون و مختلف است ، هر چه عمل نیکوتر باشد مانند بذر مناسب تری است که در این زمینه کاشته می شود و در نتیجه محصول بهتری در آخرت خواهد داشت که همانا بهره مندی بیشتر از نعمت های بهشتی است اما کسی که کار بدی در این دنیا انجام می دهد مانند بذر مناسبی است که هیچ چیز از آن نمی روید.[40]
به هر حال باید کم کم معنای مرگ را که انتقال از این جهان به جهان دیگری است و بهشت و دوزخ و حساب و قیامت را برای کودک تشریح کرد تا ذهنش برای معاد آماده گردد، اما جواب ها باید در صورت امکان کوتاه ، و نیز مطابق فهم کودک باشد و از گفتن مطالب نامأنوس خودداری گردد.
با این روش پدر و مادر می توانند برای عقاید فرزندان خود شالوده ای بریزند ، اما این برنامه باید تعقیب شود و در دوره های بعد نیز ادامه یابد.[41]
گفتار دوم : نقش محبت در پایبندی به مناسک دینی
باید توجه داشت که نباید انجام تکالیف دینی را تا سن تکلیف به تاخیر انداخت ، باید انسان از کودکی به انجام عبادات و تکالیف دینی عادت کند تا در سن تکلیف به آنها رغبت داشته باشد. کودکی که در یک خانواده دیندار زندگی می کند، غالبا از سه سالگی ، پاره ای از مناسک دینی را از پدر و مادر تقلید می کند.
امام صادق (ع) می فرمایند : وقتی بچه هفت ساله شد به او بگویید دست و صورتش بشوید و نماز بخواند ولی هنگامی که نه ساله شد وضوی کامل و صحیح را به او یاد بدهید و دستور اکید بدهید که نماز بخواند و در صورت ضرورت با کتک می توانید او را به نماز خواندن وادار کنید.[42]
تذکر این نکته لازم است که اگر چه اسلام در برخی موارد ضروری زدن کودک را تجویز کرده ، ولی در صورتی جایز است که اولاً : تشویق او به نماز خواندن از راه های دیگر ممکن نباشد. ثانیاً خیلی مختصر و در حد یک هشدار باشد نه به صورت خشونت ، مبادا موجب عقده گردد. و ثالثاً نباید به گونه ای باشد که شرعاً موجب پرداختن دیه گردد مانند اینکه بدنش سرخ یا سیاه گردد.
والدین باید در پایان نمازهایشان دست دعا به طرف آسمان دراز کنند و آداب دعا کردن که در ادامه بحث بیان می شود و همچنین فضیلت های دعا کردن را به فرزندانشان تعلیم دهند و سعی کنند که فرزندان را با قرآن خواندن و امور عبادی آشنا کنند. پدر و مادر باید حدود واجبات و محرمات را از کودکی به فرزندانشان یاد آور شوند و از انجام کارهای حرام و خلاف شرع جلوگیری کنند و آنان را به انجام واجبات و کارهای نیک عادت دهند.[43]
1. دعا
در نزد کودکان موضوعات متعددی مطرح می شود که جهت تحقق این خواسته ها به دعا و عبادت می پردازند. اگر چه آنها برای دیگران نیز دعا می کنند اما بیشتر آنها از خود محوری مبرا نیستند.
می توان برای کودک روشن ساخت که محبت به دیگران از طریق دعا به نفع خود انسان است و به اصطلاح از همان دست که بدهی با همان دست پس میگیری و در مجموع به نفع خود انسان تمام می شود چرا که کسی که برای دیگران دعا می کند این در واقع نوعی محبت کردن به دیگری است.
در روایات آمده است که وقتی شخص برای دیگری دعا کند فرشتگان همان را ( و بلکه بهتر از آن را ) از خداوند برای او طلب می کنند و چون دست ملائکه به گناه آلوده نشده و فرشتگان معصوم اند دعای آنان مستجاب می شود اما اگر انسان با همان دست که گناه کرده دعا کند، استجابت آن دعا معلوم نیست.
دعاهای کوتاه و دسته جمعی مانند سرود و مناجات صبحگاهی می تواند در روح کودکان تاثیر گذارد، دعاهایی که یکی از کودکان بخواند و دیگران با دقت گوش کرده آمین بگویند نیز مؤثر است، می توان از خود کودکان خواست تا با توجه به موضوع درس دعاهایی را تهیه کنند. بهتر است دعاهایی که به کودکان تعلیم داده می شود از دعاهای ساده ی قرآنی و عاشورا و ائمه باشد و ما باید کودکان را به تدریج با آداب و رسوم مستحب مذهبی به هنگام دعا آشنا کرد تا آنها عادت کنند برخی از این آداب ساده را رعایت کنند.
2. قرآن
قرآن آخرین کتاب آسمانی است که تمام قوانین هدایت و سعادت انسان را در بر می گیرد.
امام رضا (ع) می فرماید : قرآن ریسمان محکم خداست وسیله اطمینان بخش و راه مستقیم اوست ، راهی است که به بهشت منتهی می شود و سبب نجات و رهایی از آتش دوزخ است و قرآن با گذشت زمان کهنه و فرسوده نمی شود و بحث و گفتگو از آن سبب کاستی آن نمی گردد زیرا که به زمان معینی اختصاص ندارد.[44]
آموزش این کتاب آسمانی از حقوق مسلم فرزندان و کودکان است. که پدران باید از عهده آن برآیند و آنان را با قرآن آشنا سازند بدین معنی که یا خود به شخصه قرآن را به آن بیاموزند یا برای آن معلم بگیرند. رسول اکرم (ص) فرمودند : حق فرزند بر پدر آن است که به او قرآن بیاموزد.[45]
همچنین باید اثرات آموزش قرآن را به فرزندان خود بیان کنیم تا آنان بیشتر علاقمند به تعلیم این کتاب عظیم شوند. که اثرات ان عبارت است : 1- لباسهای بهشتی.
امام صادق (ع) فرمود : هر کس به فرزند خود قرآن یابد در روز قیامت پدر و مادرش را فرا می خوانند و دو لباس بهشتی به آنان بپوشانند که از نور آن چهره بهشتیان روشن و پرفروغ گردد.[46]
داستان های قرآنی که درباره پیامبران و امت های گذشته آمده است برای معرفی قرآن استفاده شود اما این داستان ها به گونه ای گزارش شود که با روحیات کودکانه آنها و محدوده درکشان مطابقت کند. مثل داستان یوسف ، ابراهیم ، موسی ، نوح و از عذابهای الهی که روحیات لطیف و نگرش های آنان را نسبت به خدا خدشه دار نسازند. ذکر این داستان ها به خصوص با علاقه ای که کودکان به شنیدن داستانها دارند ، می توان انس و علاقه بیشتری به قرآن در آنها ایجاد کند.[47]
3. آموزش نماز و روزه
یکی از وظایف اصلی پدر و مادر این است که به نماز فرزندان فوق العاده اهمیت قائل شوند و فرزندان خودرا از دوران کودکی با اهمیت آن آشنا سازند و به او تعلیم دهند که نماز یاد خداست و زندگی بی یاد خدا تاریک است،نماز تکیه گاه انسان است ، انسان بدون تکیه گاه هراسان و مضطرب است، نماز ابراز بندگی و سپاس گذاری به درگاه خداوند مهربان است.
قرآن مجید در آیات فراوانی به این امر مهم و سرنوشت ساز تاکید فراوانی نموده است ، از جمله از زبان لقمان حکیم خطاب به فرزندش نقل می کند که فرمود : پسرم ! نماز را به پا دار و امر به معروف و نهی از منکر کن و در برابر مشکلاتی که به تو می رسد با استقامت و شکیبا باش که این از کارهای مهم و اساسی است.[48]
دوران کودکی بهترین و مناسب ترین زمان اثر گذاری در عقل و اندیشه و روح و روان انسان است. به دلیل این آمادگی و پذیرش فراوان است که دشمن در این سنین روی کودکان سرمایه گذاری می کند. تا با برنامه ریزی دقیق قالب های فکری و ویژگی های رفتاری آنها را دگرگون سازد.
در نتیجه آموزش و آموختن نماز به کودکان از وظایف اولیه پدران و مادران است. از پیامبر (ص) روایت شده است : به کودکان در سن هفت سالگی نماز یاد بدهید و در ده سالگی او را برای نماز تنبیه کنید ( البته در صورت سستی کردن در اقامه نماز).[49]
هم چنین نسبت به روزه نیز سفارش های فراوانی از پیشوایان دینی ما شده است از جمله سفارش شده است که در ماه رمضان اگر کودک طاقت روزه گرفتن داشته باشد او را به روزه گرفتن تشویق کنید و اگر وسط روز گرسنگی به او فشار آورد افطارش دهید، چرا که روزه در ماه رمضان سپر از آتش است، و باید فرزندان خود را از آتش سوزان جهنم حفظ کنیم. این فرضیه روزه را باید طوری والدین به فرزندان خود معرفی کنند که رنج آور و محروم کننده و باری
سنگین محسوب نشود. بلکه همچون وظیفه ای مفید و سازنده معرفی شود. برای این منظور می توان با بیان آثار روزه و رحمت و سلامتی جسم و سایر آثار روحی و اجتماعی آن را معرفی کرد.
یکی از مهم ترین مسائلی که باید توجه کودکان را به آن جلب کرد این است که خداوند روزه داران را بسیار دوست دارد و برای آنان ثواب و اجر بسیاری در آخرت منظور می کند و حتی خواب و نفس روزه دار را هم عبادت می داند.[50]و درنتیجه آنها از نعمت های زیبای بهشتی نیز برخوردار خواهند شد.
گفتار سوم : نقش محبت در اخلاقیات
اخلاق عامل مهمی برای رشد و تعالی فرزندان است و حتی ملاک رشد را باید در این امر جستجو کرد. اگر فرزند در امور درسی موفق نباشد چندان ناپسند نیست ولی اگر اخلاق و انسانیت نداشته باشد جای دلواپسی و نگرانی بسیار خواهد بود. بدون داشتن علم فیزیک و شیمی می توان ادامه حیات داد ولی بدون اخلاق چنین کاری ممکن نیست.
1. احترام به دیگران
از آنجا که احترام به کودکان و دیگران یک نمونه از صحبت کردن می باشد پس محبت و اخلاق خوب، خود سبب احترام و شخصیت دادن به دیگران می شود از جمله کسانی که باید به آنها احترام گذاشت و شخصیت داد کودکان می باشند و در اسلام هم به احترام گذاشتن به کودکان تاکید شده است. پیامبر اکرم می فرمایند : اذا سمیتوا الولد فاکرموا له و اوسعوا له فی المجلس ولا تقبحوا وجهه زمانی که فرزند را نامگذاری کردید پس او را اکرام کنید و در مجلس به او دست دهید و او را بد مشمارید و شرمگین نکنید.[51]
احترام به شخصیت کودک مستلزم ان است که از رفتاری که موجب ایجاد عقده و حقارت در کودک می شود خودداری شود. توجه اسلام را به کوشش در راه احتراز از ایجاد مقدمات عقده حقارت می توان از توجهی که اسلام در موقع نامگذاری کودک نموده به دست آورد چون کودکانی که دارای نامهای زننده باشند دارای عقده حقارت می شوند.[52]
علاوه بر احترام به کودکان احترام به دیگران هم اهمیت والایی دارد چرا که هر کس دوست دارد که دیگران به شخصیت او احترام بگذارند و احترام به شخصیت و بزرگداشت مقام افراد از پایه های مهم زندگی اجتماعی و از وظایف همه طبقات مردم است.
احترام به مردم در همه حال از برنامه های قطعی رسول اکرم (ص) بود و بدون مبالغه می توان گفت این خوی پسندیده از بزرگترین عوامل پیشرفت و موفقیت آن حضرت بوده است. هرکس بر پیامبر وارد می شد حضرت به او احترام می نمود چه بسا عبای خود را به جای فرش زیر پای او می گسترانید و بالشی که تکیه گاه خود بود به او می داد.روزی رسول خدا در مسجد نشسته بود مردی وارد شد و به طرف پیامبر آمد حضرت از جا حرکت کرد و به احترام او قدری عقب رفت آن مرد عرض کرد یا رسول الله جا که وسیع بود چرا گامی به عقب رفتید ؟ فرمود : از حقوق مسلمان برای وارد شدگان حریم گرفتن و قدمی عقب رفتن است.
پدر و مادری که نسبت به فرزندان خود محبت نشان دهند و به آنان توجه کنند و احترام بگذارند این سبب می شود که کودکان هم نسبت به والدین و بزرگترها با احترام برخورد کنند و مهم ترین احترام افراد نسبت به یکدیگر احترام فرزندان به والدین می باشد. و این احترام و توجه کودکان به والدین زمانی بیشتر می شود که والدین هم به شخصیت کودکان احترام بگذارند چرا که محبت کردن و احترام گذاشتن متقابل می باشد نه یک طرفه .[53]
2. پرهیز از دروغ گویی
طبق بیاناتی که در سابق مطرح شد، کودکان وجداناً و فطرتاً دروغگو نیستند بلکه تربیت نادریست
والدین و مربیان باعث دروغگویی کودکان می شود. پس باید به تربیت کودکان اهمیت داد و توجه کرد که کودکان پاک و سالم ما رفتار نادرست و ناپسند از جمله دروغگویی را یاد نگیرند.
اما والدین و مربیان با ارائه محبت و توجه به کودکان می توانند مانع از ایجاد دروغ گویی در آنها شوند. وقتی کودکان حرفی می زنند به حرف کودکان توجه کنند و سعی کنند حرف آنان را تایید کنند اگرچه دور از واقعیت باشد در منظر فرزندان خود نگویند که تو دروغ می گویی که این خود سبب تحریک فرزندان و کودکان به دروغ گفتن می شود و همچنین کودکان نسبت به والدین خود بی اعتماد می شوند.[54]
اگر کودک بگوید که از برادر یا خواهر خود بیزار است و بدش می آید پدر یا مادر او را با مشت محکمی می زنند که چرا حقیقت و احساس قلبی خود را گفته است و اگر به دروغ بگوید او را دوست دارم پدر یا مادر او را در آغوش گرفته بوسه باران می کنند. کودک از این امر نتیجه می گیرد مادر دروغ گویی را دوست دارد یعنی چون در اثر دروغ کودک به او محبت شده و محبت مادر به علت دروغ گفتن کودک بوده است به همین دلیل او دروغگو بار می آید ، اما والدین باید برای تربیت اطفال راستگو از روی محبت وعلاقه بعضی از سخنانشان را که خلاف انتظار و تلخ است بشنوند تا آنکه کودکان عادت نکنند که برای گفتن برای گفتن حقایق قلبی خود مبادرت به دروغ گویی نمایند. عکس العمل عاقلانه در مورد دروغ باید انعکاسی باشد. از پی بردن به معنای آن به جای آنکه مفاد آن را رد و انکار و یا دروغگو را محکوم کنند.
نتیجه اینکه باید سعی کنیم که این محبت کردن در اعتقادات و مناسک عبادی فرزندان مؤثر باشد. آنچه که در این فصل نتیجه گیری می شود این است که در صورتی که ما به کودکانمان توجه و محبت داشته باشیم و عقاید دینی آنها را مانند خداشناسی ، نبوت و حتی معاد را با داستان های شیرین و محبت آمیز بیان کنیم و هدف هر کدام از مبانی اصول دین را برای انها تبیین کنیم . این خود باعث می شود که فرزندان ما علاقمند به این مباحث و موضوعات شوند.
نتیجه گیری کلی
آنچه که از این تحقیق می توان نتیجه گرفت این است که مساله تربیت در اسلام اهمیت زیادی دارد و ائمه (ع) بنا بر روایات فراوان ما را به تربیت صحیح و مذهبی کودکانمان تشویق می کنند و باید بدانیم که بدون تربیت صحیح فرزندان ما خوشبخت و سعادتمند نخواهند شد . در نتیجه سعی کنیم برای تربیت اسلامی آنها تلاش کنیم چرا که آنها مانند شکوفه هایی هستند که اگر به طور صحیح و درست آبیاری شوند مفید و سودمند خواهند بود.
اما این تربیت صحیح و درست در صورتی ممکن است که روش صحیحی برای آن به کار گرفته شود و طبق تحقیقات نتیجه ای که به دست می آید این است که بهترین روش همان صحبت کردن و اظهار آن به کودکان می باشد.
فهرست منابع
1. قرآن کریم ، اسراء ، قم ، بی تا
2. آلن بیرو ، فرهنگ علوم اجتماعی ، باقر ساروخانی ، کیهان ، تهران ، 1366
3. ارگانی بهبهانی ، شیخ محمود ، فرهنگ تربیت در اسلام ، پیام مهدی ، قم ، 1379
4. امینی ، ابراهیم ، تربیت ، بوستان کتاب ، قم ، 1368
5. امینی ، ابراهیم ، آیین تربیت ، اسلامی ، تهران ، 1368
6. باقری ،خسرو ، نگاهی دوباره به تربیت اسلامی ، مدرسه ، تهران ، 1374
7. باهنر ، ناصر ، آموزش مفاهیم دینی هم گام با روان شناسی رشد ، بین الملل ، تهران ، 1380
8. بیابانگرد ، اسماعیل ، راهنمای والدین و مربیان در تربیت آموزش و پرورش ، دفتر نشر فرهنگ اسلامی ، تهران ، بی تا
9. تمیمی آمدی ،عبدالوهاب ابن محمد ، غررالحکم ، دفتر تبلیغات اسلامی ، قم ، 1366
10. جوهری ، اسماعیل ابن حماد ،الصحاح ، احمد عبد الغفور عطار ، دارالعلم الحلایین ، بیروت ، 1407
11. حرانی ،حسن ابن شعبه ، تحف العقول ، جامعه مدرسین ، قم ، 1404 ه ق
12. حر عاملی ، وسایل الشیعه ، موسسه آل البیت (ع) ، قم ، 1409 ه ق
13. حسین زاده ، سیدعلی ، تربیت فرزند ، زیتون ، قم ، 1382
14. حسن ابن فضل طبرسی ، رضی الدین ،مکارم الاخلاق ، شریف رضی ، قم ، 1412 ه ق
15. حیدری ، معصومه ، آداب رفتار با دختران ،محتشم ، کاشان ، 1379
16. دهخدا ، علی اکبر ، فرهنگ واژه ها ، تهران ، 1364
17. رضی الدین ، حسن ابن فضل طبرسی ، مکارم الاخلاق ، شریف رضی ، قم ، 1412 ه ق
18. شکیباپور ، عنایت الله ، دایره المعارف روان شناسی ، فروغی ، تهران ، 1363
19. شعاری نژاد ، علی اکبر ، فرهنگ علوم رفتاری ، امیرکبیر ، سپهر ،تهران ، 1375
20. شعیری ، تاج الدین ، جامع الاخبار ، رضی ، قم ، 1363
21. شیخ الاسلام ، سیدجعفر ، پرورش کودک از نظر اسلام ، صدر ، تهران ، بی تا
22. طبسی ، محمدجواد ، حقوق فرزندان در مکتب اهل بیت (ع) ،دفتر تبلیغات اسلامی ، قم ، 1374
23. عزتی ، ابوالفضل ، آموزش و پرورش اسلامی ، بعثت ، تهران ،1357
24. فایخی ، علی – آشتیانی ، محسن ، مبانی تربیت و اخلاق اسلامی ،روحانی ، قم ، بی تا
25. فرهادیان ، رضا ، آنچه والدین و مربیان باید بدانند ، رئوف ، قم ، 1371
26. قائمی ، علی ، زمینه تربیت ، امیری ، تهران ، 1378
27. سازندگی و تربیت دختران ، آرین ، تهران ، 1376
28. پرورش اخلاقی و مذهبی کودک ، هاد ، تهران ، 1358
29.قائمی مقدم ، محمدرضا ، روش های آسیب زا در تربیت از منظر تربیت اسلامی ، زیتون ، قم ، 1382
30. قریب ، محمد ، واژه نامه نوین ، بنیاد ، تهران ، 1360
31. کریمی نیا ، محمدعلی ، الگوهای تربیت اجتماعی ، پیام مهدی ، قم ، 1377
32. تربیت اجتماعی ، پارسایان ، قم ، 1377
33. کهریزی شمس ، عباس ، آغوش مهر ، مشهور ، قم ، بی تا
34. کلینی ، اصول کافی ، دارالکتب الاسلامیه ، تهران ، 1365
35.مجلسی، محمدتقی ،بحارالانوار ، موسسه الوفاء بیروت ،لبنان ،1404 ه ق
36. مطهری ، مرتضی ، جهان بینی توحیدی ، صدرا ، تهران ،1378
37. مظاهری ، علی اکبر ، هشدارهای تربیتی ، هجرت ، قم ، 1377
38. مظاهری ، حسین ، کتاب تربیت فرزند در اسلام ،ام ابیها ، قم ، 1378
39. معین ، محمد ، فرهنگ فارسی ، امیرکبیر ، تهران ، 1379
40. محدث نوری ، مستدرک الوسائل ، آل البیت ، قم ، 1408
41. هاشمی رفسنجانی ، علی اکبر ، فرهنگ علوم قرآن ، بوستان کتاب ، قم ، 1385
طریحی ، فخرالدین ، مجمع البحرین ، مرتضوی ، تهران ، 1375 ، خوانساری ، جمال الدین محمد ، شرح غرر الحکم و درر الکلم
کترالعمال ، ج 16 ، ص 417
قاموس الرجال ، ج 7 ، ص 307
. دهخدا ، علی اکبر، فرهنگ واژه ها، تهران ، 1364، ج 26،ص162[1]
. شعاری نژاد، علی اکبر، فرهنگ علوم رفتاری ، امیر کبیر ، سپهر، تهران، 1375، ص241[2]
. آلن بیرو، فرهنگ علوم اجتماعی ، باقر سارو خانی ، کیهان، 1366،ص 223[3]
. جوهری، اسماعیل ابن حماد، الصحاحع احمد عبد الغفور عطار، دارالعلم الحلایین ،بیروت ،1407،ج 1 ، ص130[4]
. دهخدا، علی اکبر ، فرهنگ واژه ها ، همان، ج13 ،ص551[5]
. شعاری نژاد،علی اکبر، فرهنگ علوم رفتاری ،همان، ص 133 [6]
. حسین زاده، سیدعلی، تربیت فرزند، زیتون، قم ، 1382 ، ج1 ،ص 18[7]
. دهخدا، علی اکبر ،فرهنگ واژه ها ،همان، ج24، ص575[8]
. همان[9]
. آلن بیرو ،فرهنگ علوم اجتماعی ، همان ، ص321[10]
. شعاری نژاد ، علی اکبر، فرهنگ علوم رفتاری ، همان، ص130[11]
. هاشمی رفسنجانی ،علی اکبر، فرهنگ علوم قرآن، بوستان کتاب ، قم ، 1385 ،جلد 7 ، ص448[12]
. قریب،محمد، واژه نامه نوین ، بنیاد، 1360 ،ص 929[13]
. معین، محمد، فرهنگ فارسی، امیر کبیر ، تهران،1379 ،ج 3 ، ص3117[14]
. شکیباپور،عنایت الله، دایره المعارف روان شناسی، فروغی، تهران ،1363،ص332[15]
. شعاری نژاد ، علی اکبر ، فرهنگ علوم رفتاری ، همان ، ص 198[16]
. دهخدا ، علی اکبر ، همان ، ص504 ،و تاج العروس ، ص 214[17]
. قائمی، علی، زمینه تربیت ، امیری ، تهران، 1378، ص 144[18]
. قرآن کریم، سوره بقره، آیه 186[19]
. باقری، خسرو ، نگاهی دوباره به تبیت اسلامی ، مدرسه، تهران ،1374، ص353[20]
[21] . محدث نوری ، مستدرک الوسائل ، آل البیت، قم ، 1408 ،ص 625
. فایخی ،علی- آشتیانی ، محسن، مبانی تربیت و اخلاق اسلامی ، روحانی ، قم ، بی تا، ص108[22]
. قائمی ، علی ،زمینه تربیت ، همان ،ص 116[23]
. شیخ الاسلام ، سیدجعفر ، پرورش کودک از نظر اسلام،صدر ، تهران ،بیتا ، ص 47[24]
. همان ، ص 44[25]
. شیخ حر عاملی ، وسائل الشیعه ، موسسه آل البیت (ع) ، قم ، 1409 ه ق ،ج 14 ص85[26]
. قائمی ، علی ، زمینه تربیت ، همان ، ص 122[27]
. مکارم الاخلاق ، ص115 ،به نقل از کودک از نظر وراثت و تربیت ،تالیف محمد تقی فلسفی ، ج 8 ، ص 3[28]
. قائمی مقدم ، محمدرضا ، همان ، ص 80[29]
. قائمی ، علی ، همان ، ص95[30]
. حیدری، معصومه ، آداب رفتار با دختران ، محتشم ،کاشان ، 1379 ، ص 73[31]
. فرهادیان ،رضا ، آنچه والدین و مربیان باید بدانند، رئوف ، قم ، 1371 ،ص 59[32]
. قائمی ، علی ، پرورش مذهبی و اخلاقی کودک ، همان ، ص96[33]
. شیخ حر عاملی ، همان ، ج 15 ، ص 203[34]
. امینی ،ابراهیم ، آیین تربیت ، انتشارات اسلامی ، تهران ، 1368 ،ص 123[35]
. طبسی ،محمدجواد، همان ، ص126[36]
. فایخی ،علی – آشتیانی ، محسن ، همان ، ص 101 [37]
. باهنر ،ناصر ، همان ، ص 187[38]
. باهنر ، ناصر ، همان ، ص 300[39]
. همان ، ص 182[40]
. امینی ، ابراهیم ، همان ، ص 250[41]
. شیخ حر عاملی ، همان ، ج 4 ، ص 20 [42]
. امینی ، ابراهیم ، همان ، ص 254[43]
. علامه مجلسی ، همان ، ج 92 ، ص 14[44]
. کتر العمال ، ج 16 ، ص 417[45]
. شیخ حر عاملی ، همان ، ج 15 ، ص 194[46]
. باهنر ، ناصر ، همان ، ص 245[47]
. قرآن کریم ، سوره لقمان ، آیه 17، ص 612[48]
. کنز العمال ، ج 16 ، ص 44[49]
. ثقه الاسلام کلینی ، فروغ کافی ، دارالکتب الاسلامیه ، تهران ، 1365 ، ج14 ، ص64[50]
. تاج الدین شعیری ، جامع الاخبار ، رضی ، قم ، 1363 ،ص 142[51]
. علامه مجلسی ، بحار الانوار ، همان ، ج6 ، ص 24[52]
. همان ، ص 192[53]
. قائمی مقدم ، محمدرضا ، روش هایی آسیب زا در تربیت از منظر تربت اسلامی ، زیتون ، ص 119[54]
فرم در حال بارگذاری ...
آخرین نظرات