نقش زنان خانهدار در اقتصاد خانواده
محبوبه تارخی
چکیده
مسئله نقش زنان خانهدار در اقتصاد خانواده از اساسیترین مسائلی است که با این وجود ضرورت تبیین آن، آنچنان مورد توجه اندیشمندان واقع نشده است؛ به گونهای که هیچ اثر مکتوبی در این زمینه ارائه نشده است. از این رو تحقیق حاضر با روش توصیفی- تحلیلی در پی کشف پاسخ این سؤال است که نقش زن در اقتصاد خانواده چیست. باید گفت زن به عنوان یکی از دو رکن اساسی خانواده و نیمی از جامعه در جایگاه مادری و همسری از طرق مختلفی نقش خود را در بهبود اقتصاد خانواده ایفا میکند. زنان خانهدار با خانهداری و تربیت فرزندان به طور مستقیم و غیر مستقیم باعث قوام اقتصاد و پرورش نیروی کاری میشوند. تدابیری مثل، طرح و برنامهریزی برای هر مدیریتی از جمله زنان خانهدار ضروری است. تحصیلات، علم و آگاهی نیز لازمه مدیریت است. تقسیم کار از طریق ایجاد اوقات فراغت برای انجام فعالیتهای اقتصادی و کاهش فشار روحی و جسمی بر زنان، در اقتصاد خانواده تأثیرگذار است. نوشتن و اولویتبندی هزینهها توسط زنان به عنوان مدیر داخلی خانه، از مصارف غیر ضروری جلوگیری میکند و سبب میشود درآمد مازاد به صورت پسانداز ذخیره شود و سرمایهگذاری حاصل از آن آرامش را برای خانواده به ارمغان آورد. زنان با کنترل و نظارت بر درآمد و مصرف نیز میتوانند در ارتقای کیفیت اقتصاد خانواده در جنبه مادی و معنوی مؤثر واقع شوند. علاوه بر این فعالیتهای اقتصادی زنان خانهدار در خارج و داخل خانه به طور مستقیم باعث افزایش درآمد خانواده میشود. نقش دیگر زن در اقتصاد خانواده اصلاح الگوی مصرف است و این امر، با قناعت در درآمد و پرهیز از اسراف، تجملگرایی، چشم و همچشمی و مدگرایی در بخش مصرف میسر میشود.
کلید واژگان تحقیق عبارتند از: اقتصاد، خانواده، مدیریت، زنان، اقتصاد خانواده.
مقدمه
انسان موجودی دو بُعدی است: ملکوتی و مادی. بقای حیات انسان در گروی تأمین نیازهایش است، از مهمترین نیازهای مادی انسان، نیاز اقتصادی است.
از لحاظ اجتماعی، خانواده اساسیترین عامل تولید، مصرف کالا و خدمات در جامعه است، و مسئولیت عمدهاش بقاء نسل میباشد. همچنین خانواده محل اصلی زندگی، مصرف، تربیت و سایر آموزشهای انسانی بوده و رفتار تمام افراد متأثر از فرهنگ خانوادههای آنهاست. توسعه و رفاه آنگاه مطلوب است که همراه با تربیت معنوی و اخلاق باشد. از این رو بر خانوادهها لازم است در کنار مسائل اقتصادی خانواده رشد معنوی و بهرهگیری از آموزههای دینی را مورد توجه قرار دهند.
خانواده، اولین و مهمترین واحد اجتماعی است. برای رسیدن به اقتصاد سالم در خانواده همکاری اعضای آن لازم و ضروری است و در این بین، زن به عنوان مادر، در خانواده نقش محوری و جایگاه ویژهای دارد و به دلیل وظایف سنگین و مستمر در ایفای نقشهای خانگی نیاز به حمایت و توجهات ویژه از سوی همسر و جامعه احساس میشود.
روایات قابل تأمل متعددی در اسلام درباره «تقدیر معیشت» وجود دارد که گویای اهمیت نگرش اسلام درباره اقتصاد خانواده میباشد. در اسلام راهبردهایی برای رسیدن به اهداف اقتصادی و پاسخ به نیازها وجود دارد که ما را به سمت انتخاب صحیح کالا و به دست آوردن پاسخ مثبت درباره نیازها هدایت کند. مدیریت اقتصاد خانواده از مهمترین وظایف مدیر داخلی خانواده است که با تدبیر او شکل میگیرد؛ اگر تدابیر اصولی و صحیحی اندیشیده شود، خانواده میتواند از کمترین درآمد بیشترین استفاده را داشته باشد.
فصل اول:
کلیات تحقیق
1-تعریف و تبیین موضوع
اقتصاد خانواده به معنای چگونگی ساماندهی و مدیریت منابع خانه است. زنان در جایگاه همسری و مادری نیمی از نیروی انسانی جامعه را تشکیل میدهند. از جمله مهمترین ابعاد زندگی فردی و اجتماعی و همچنین اخروی انسان که بیشک متأثر از نقشِ زنان است عرصه اقتصاد است. مسائل اقتصادی از مسائل مهم و حیاتی بشر است. اقتصاد با آخرت پیوندی ناگسستنی دارد.
اهمیت مدیریت منابع اقتصادی خانواده به اندازهای است که با مدیریت درست بنیان خانواده محکم شده، مشکلات خانوادگی کاهش مییابد. زنان با تأسی از سیره حضرت زهرا – سلام الله علیها – و با بهرهمندی از دقت و هوش و عقل بالای خود در تمامی عرصههای فرهنگی، سیاسی و اقتصادی و … نقش بسزایی دارند. حال این سؤال به ذهن میرسد که زن خانهدار چگونه و با چه تدبیری میتواند در اقتصاد خانواده مؤثر باشد؟
2- اهمیت و ضرورت تحقیق
در میان احتیاجات انسان برای بقا و حیات، احتیاجات اقتصادی اولیترین احتیاجات است. کمتر انسانی است که با وجود محدودیتها و افزایش قیمتها و هزینههای زندگی بتواند به همه خواستههای خود برسد. بسیاری از خانوادهها با نقص در مدیریت خانواده مواجه هستند و فرهنگ قناعت و صرفهجویی در آنها کمرنگ است و بسیاری از خانوادههای مُرفّه به خاطر سوء مدیریت و عدم استفاده صحیح و بجا از امکانات مالی افسرده، مضطرب و از هم گسیختهاند. از طرفی دیگر در مسأله اقتصاد مقاومتی که در شرایط تحریم به کار میرود و به فرموده مقام معظم رهبری مسأله مدیریت مصرف یکی از ارکان اقتصاد مقاومتی است.
خانواده به عنوان اولین پایگاه تربیت و پرورش منابع انسانی است. هر گاه منابع انسانی در
محیطی سالم و با انگیزه و احساسات و عاطفه و خیرخواهی و … پرورش یابند و با عزت نفس و مناعت زندگی را بگذرانند، نیروی قویتری در چرخش امور اقتصادی و اجتماعی خواهند داشت.
زنان با فراهم کردن و آماده کردن محیطی با نشاط و صمیمی برای تأمین نیازهای مادی و معنوی و توجه به بهداشت روحی، جسمی و روانی اعضای خانواده اثر مستقیم بر اقتصاد جامعه میگذراند، بلکه زن میتواند با توجه به مدیریت و سازماندهی صحیح در امور خانواده و با محاسبه مطلوبیت حاصل از اشتغال؛ علاوه بر بالا بردن سطح اجتماع در زمینههای مختلف به بودجه خانوار نیز کمک نماید. سپس ضروری مینماید به این مسأله پرداخته شود.
3- اهداف و فوائد تحقیق
طبق فرموده مقام معظم رهبری، مبنی بر فرهنگسازی و ایجاد گفتمان رایج و فراگیر برای اجرای سیاستهای کلی اقتصاد مقاومتی؛ مهمتریمن هدف، فرهنگسازی و بهبود اقتصاد جامعه از طریق نشان دادن نقش زنان در اقتصاد خانواده است.
دیگر اهداف این تحقیق عبارتاند از:
1- تبیین کیفیت تأثیر زنان در اقتصاد خانواده، 2- بر شمردن راهکارهای عملی مؤثر در اقتصاد خانواده، 3- شناخت جایگاه زن در خانواده و در جامعه، 4- آگاهی دادن به زنان مبنی بر اینکه تلاش کشورهای غربی در تهاجم فرهنگی زنان را هدف گرفته است.
4- پیشینه موضوع تحقیق
در منابع حدیثی و روایی به طور پراکنده، راجع به فعالیت اقتصادی و مسائل مربوط به آن مطالب زیاد آمده است ولی کتابی با این عنوان یافت نشد و فقط چند کتاب با عناوین مشابه کهپیرامون مباحث اقتصاد خانواده است وجود دارد که عبارتند از:
1- کتاب اقتصاد خانواده، اخلاق معیشتی در قرآن و سنت؛ نوشته سید محمد شفیعی مازندرانی منتشر شده توسط انتشارات مسجد جمکران. در این اثر بر موضوعاتی نظیر اهمیت معیشت و ضرورت رفع نیازمندیهای اقتصادی زندگی و اهمیت اخلاق در جامعه در همه ابعاد به ویژه در عرصههای اقتصادی پرداخته میشود. در این کتاب بحثهای اخلاقی ثروت بررسی شده و مبحث اقتصاد خانواده که کمتر با ثروت و ثروتاندوزی ارتباط دارد را مورد توجه قرار نداده در حالی که تحقیق حاضر هم بحثهای اخلاقی مؤثر در اقتصاد خصوصاً اقتصاد خانواده و هم بحثهای مدیریتی را در خود جای داده است.
2- کتاب اقتصاد خانواده، نویسنده: زهرا افشاری
کتاب اقتصاد خانواده در هشت فصل تدوین شده است. نویسنده پس از طرح کلیات آشنایی با اقتصاد خانواده، مطالبی را در زمینه اصول اساسی اقتصاد خانواده، برنامهریزی و اصول اساسی آن، تنظیم خانواده، برنامهریزی درآمد، مصرف و بودجه و راه-های مقابه با حوادث در خانواده آورده است. در این کتاب از مباحث اخلاقی و دینی سخنی به میان نیامده است و تنها اقتصاد خانواده بدون اشاره به نقش زن در این اقتصاد مباحثی مطرح شده است.
3- کتاب «مقدمهای بر اقتصاد خانواده، مروری بر پیشرفت نظری و مطالعات تجربی» نویسنده: نوربرت توروث، مترجم: وحید مهربان، ناشر گل آذین.
کتاب حاضر دربردارنده مقدمهای بر اقتصاد خانواده است و به منظور آشنایی مقدماتی با این حوزه تدوین شده است. در فصلهای مختلف کتاب آشنایی با اقتصاد خانواده و سیر تحولات نظری اقتصاد خانواده و نیز مهمترین مطالعات صورت گرفته به صورت خلاصه ارائه گردیده است.
کتاب معرفی شده نیز فقط مباحث اقتصاد خانواده را آن هم به صورت نظری آورده، و در پی
ارائه راهکارهای عملی و همچنین بیان نقش آموزههای دینی و اخلاقی مؤثر براقتصاد خانواده نیست.
4- کتاب مدیریت امور اقتصاد خانواده تألیف زهرا ملک مطیعی
این کتاب اصول و قواعد خانهداری و مدیریت خانه را به زبانی ساده و در هشت فصل به زنان آموزش داده است. آموزشهایی در زمینه آداب شستن ظرفها، آشپزی، خواص میوهها و خوراکیها، اصول و فنون پذیرایی از مهمان، پرستاری و امداد در خانه و … از مطالب این کتاب است.
این اثر همانطور که معرفی شد تأثیر خود را در اقتصاد خانواده فقط از طریق خانهداری میگذارد ولی با ملاحظه تحقیق حاضر نقش دستورات دینی و اخلاقی در کنار اصول مدیریتی و تأثیر آن در اقتصاد خانواده قابل توجه است.
5- کتاب مدیریت اقتصاد در خانواده، نویسنده: احمد صافی، ناشر انجمن اولیاء و مربیان
در کتاب حاضر علاوه بر مباحث مدیریت خانواده، گفتارهایی سودمند به اقتصاد خانواده، همچنین نقش مدیریت خانواده در میانهروی و صرفهجویی میپردازد و نمونههایی ملموس و عینی از خانوادههایی کامیاب دراین زمینه دراین زمینه یادآور میشود.
این کتاب به صورت اجمالی و کوتاه و با بیان تعداد اندکی از آموزههای دینی نقش خود را در اقتصاد خانواده ایفا میکند در صورتی که تعداد زیادی از آموزههای دینی ما در اقتصاد مؤثر هستند.
6- کتاب اقتصاد خانواده در فرهنگ رضوی، نویسندگان: دکتر علی شریعتی، لینا سادات حسینی، رقیه قهرمانی نیک، ناشر: پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات.
فصل اول این کتاب، بایستههای کلی نظام اقتصاد خانواده اسلامی را بیان میکند. فصول دیگر به بایستههای نظام اقتصادی خانواده در بخش درآمد، در بخش هزینه و شایستههای اخلاقی نظام
اقتصاد خانواده اختصاص دارد. با در نظر گرفتن فصول مختلف این کتاب مشخص میشود که مؤلف فقط در صدد بیان بایدها و شایستههای نظام اقتصاد خانواده است و نبایدها و آنچه که در نظام اقتصادی خانواده مذموم میباشد و نیز نقش مدیریت در اقتصاد مورد مورد توجه قرار نگرفته است.
در این زمینه پایاننامههایی نیز نگاشته شده است که مهمترین آنها عبارتند از:
1- نقش زنان خانهدار در اقتصاد کشور (زنان گنجهای پنهان)، معصومه ظهوری فرسنگی، دانشگاه حوزه علمیه خراسان، تاریخ انتشار: 1391هـ ش.
در این پایاننامه نقش زنان خانهدار میتواند قسمتی از صادرات غیر نفتی را شامل شود و نیز صرفهجویی و قناعت را جزء مواردی دانسته که زن که محور خانه است میتواند با این اصول تحول عظیمی را در جامعه ایجاد نماید. آنچه در این اثر واضح و مشخص میباشد، مسأله خانهداری و تأثیر زن خانهدار در اقتصاد کشور مطرح است در حالی که تحقیق حاضر نقش زن را در اقتصاد خانواده بررسی میکند.
2- اشتغال زنان از منظر قرآن و حدیث، مهین روزبهانی، دانشگاه آزاد اسلامی اراک، 1378هـ ش.
مباحث این پایاننامه در شش بخش تنظیم شده است که شامل جواز اشتغال زنان و وظایف خانوادگی، اشتغال زنان و محیط کار، فوائد اشتغال زنان و راههای رفع آن است، همانگونه که از عنوان این پایاننامه نمایان است بحث اشتغال زنان مورد بررسی قرار گرفته و ارتباط چندانی با تحقیق در پیشرو ندارد.
3- نقش زنان در عرصه اجتماع، محبوبه زارع کاریزی، دانشگاه مشهد، مدرسه علمیه فاطمه الزهراء. در این پژوهش به برخی از نقشهای زن در جامعه اشاره شده است، از جمله: در نقش مادری
به مسأله نقش مادر، نقش همسری به مدیریت او در خانه و وظایف او در مقابل همسرش توجه شده، نیز نظری به نقش سیاسی او و همچنین به حضور او در مناسبات اقتصادی و به بیان مناسبترین مشاغل و آثار اشتغال و مشارکت اجتماعی زنان پرداخته است. پژوهش نامبرده نیز به نقش زن و تأثیر او در اقتصاد خانواده توجه نداشته چرا که هدف این پژوهش نقش زن در عرصه اجتماع است نه در اقتصاد.
4- آثار و پیامدهای اشتغال زنان در تربیت فرزندان و اجتماع، زهرا حیدری رودخانه، درگز، مدرسه علمیه فاطمه الزهراء.
بخشهای مختلف این پژوهش و اهمیت اشتغال خصوصاً اشتغال زنان، موقیعت اجتماعی زن در ادوار مختلف تاریخ، اهمیت نقش آفرینی مستقیم و غیر مستقیم زنان درتاریخ و عوامل اشتغال زنان است.
تحقیق نامبرده مانند پژوهشهای دیگر به صورت خیلی جزئی به طوری که ارتباط مختصری با یکی از زیر فصلهایی تحقیق حاضر داشته باشد مرتبط بوده است. آنچه در تحقیق حاضر مد نظر است با تحقیقات دیگر متفاوت بوده و در بین همه این آثار معرفی شده (کتابها، مقالات، پایاننامهها) هیچ یک این موضوع را به این شکل که در تحقیق حاضر وجود دارد بررسی نکردهاند و در تعداد اندکی از آنها به صورت خیلی جزیی بحث اقتصاد خانواده وارد شده بدون اینکه نقش زنان را در آن بررسی کرده باشد. تحقیق حاضر سعی نموده نقش زنان خانهدار و همه عوامل مؤثر در اقتصاد خانواده را با الهام از آموزههای دینی و مباحث مدیریتی را گردآوری نماید و اثری کامل و جامع در این زمینه ارائه کند.
در این زمینه مقالاتی نیز نگاشته شده است که مهمترین آنها عبارتند از:
1- مصرفگرایی و مدیریت اقتصاد خانواده، مهدی موسوی، ارمغان، پاییز 88، شماره 8.
نویسنده این مقاله ضمن توضیحی خلاصه پیرامون اهمیت مدیریت مصرف، مطالبی درباره پسانداز، راهکارهایی برای بهرهوری در خانواده و چند نکته در تربیت اقتصادی فرزندان در این نوشتار گنجانده است. مقاله نامبرده بسیار کوتاه بوده و تنها به مباحث مدیریتی توجه داشته و از مباحث دینی و اخلاقی مؤثر در اقتصاد غافل بوده است.
2- مدیریت اقتصاد در خانواده، انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی – رحمه الله علیه -، پیوند، مهر 88، شماره 360.
در این مقاله چند توصیه در ارتباط با مدیریت اقتصادی خانواده و راهکارهای عملی مدیریت اقتصادی مؤثر در خانواده آمده است. این مقاله نیز همانند آثار دیگر فقط به بحث مدیریت اقتصادی پرداخته در حالی که پژوهش در پیشرو بسیار کاملتر از حیث مدیریت و اخلاق میباشد.
3- نقش و سهم زنان در اقتصاد، مترجم: سید حسین علوی لنگرودی، بانک و اقتصاد، مرداد و شهریور 86، شماره 84.
این نوشته نقش و سهم زنان را در اقتصاد از نظر اشتغال بررسی کرده و از جوانب دیگر تأثیر گذاری زنان غافل بوده است. آنچه در این مقاله به صورت ترجمه شده آمده است، درباره اشتغال زنان و آمارهایی از کشورهای مختلف از تأثیرات اشتغال زنان و مردان در اقتصاد و بازار کار است.
4- نقش زن در اقتصاد خانواده، زهرا رضایی آهوانویی، طهورا، تابستان 90، شماره 9.
در این مقاله نویسنده نسبت به آثار دیگر از نظر مدیریت اقتصادی کاملتر بوده ولی در مقایسه با تحقیق کنونی، بسیاری از مطالب ناقص است و جای راهکارهای عملی و آموزههای دینی و اخلاقی در آن خالی است.
5- سؤالهای تحقیق
سؤال اصلی
نقش زنان خانهدار در اقتصاد خانواده چیست؟
سؤالات فرعی
1. خانواده، اقتصاد، مدیریت و اقتصاد خانواده به چه معنا هستند؟
2. تدابیر مدیریتی مؤثر زنان خانهدار در اقتصاد خانواده چیست؟
3. فعالیتهای اقتصادی مؤثر زنان خانهدار در اقتصاد خانواده چیست؟
4. اصلاح الگوی مصرف خانواده چگونه توسط زنان خانهدار صورت میگیرد؟
6- فرضیه تحقیق
زن به عنوان یکی از دو رکن اساسی خانواده و نیمی از جامعه در جایگاه مادری و همسری نقش اساسی را در اقتصاد خانواده ایفا میکند.
7- پیش فرضهای تحقیق
1- در نظام اقتصادی اسلام آموزههای وارد شده که به کارگیری آنها راه رشد و توسعه را فراهم میکند.
2- یکی از عوامل مؤثر در توسعه اقتصادی نیروی انسانی یا سرمایه انسانی است.
3- مدیریت و برنامهریزی در اداره امور، رکن اساسی پیشرفت و کمال در همه عرصهها، به خصوص عرصه اقتصادی است.
8- روش تحقیق
روش تحقیق به اعتبار ماهیت توصیفی – تحلیلی است و به اعتبار زمان حالنگر و به اعتبار
روش جمعآوری اطلاعات اسنادی و مدارکی است که با رجوع به منابع کتابخانهای صورت گرفته است.
9- مفاهیم و متغیرها
زن، اقتصاد، مدیریت، خانواده.
زن: جنس مادینه در انسان، مقابل مرد، زوجه.[1] انسان ماده، به معنی جفت مرد که به عربی زوجه میگویند.[2]
اقتصاد: از قصد به معنی راه صاف و راست و اقتصاد در کار و خرج کردن، میانهروی کردن.[3] تعادل «دخل و خرج را نگه داشتن»، به اندازه خرج کردن.[4] اقتصاد در اصطلاح عبارت است از بررسی، ارزیابی و انتخاب روشهایی که بشر استفاده از منابع به منظور تولید کالاها و خدمات و توزیع آنها جهت مصرف به کار میگیرد.[5]
مدیریت: در لغت، استعداد اداره کردن کار یا مؤسسه[6]؛ و در اصطلاح تعاریف، متعددی برای آن آمده است از جمله:
هنر انجام امور به وسیله دیگران. فرآیندی که طی آن تصمیمگیری در سازمانها صورت میگیرد. انجام وظایف برنامهریزی، سازماندهی، رهبری، هماهنگی و کنترل.[7]
خانواده: در لغت خاندان، دودمان، اهل خانه، زن و فرزند[8]؛ و در اصطلاح، واحد اجتماعی نشئت گرفته از ازدواج یک مرد و زن که فرزندان پدید آمده از آنها، آن را تکمیل میکنند.[9]
10- ساختار تحقیق
این تحقیق شامل پنج فصل است. بعد از بیان کلیات در فصل اول، به مفهوم شناسی واژهها در فصل دوم پرداخته میشود زیرا که در ابتدای هر تحقیقی باید محقق نسبت به واژهها و مفاهیم مورد تحقیق خود آشنا باشد تا فهم درست و مناسبی از بحث بدست آورد.
فصل سوم به تدابیر مدیریتی مؤثر زنان خانهدار در اقتصاد خانواده اختصاص دارد. از آنجا که زنان به عنوان مدیر داخلی خانه شناخته میشوند پس باید تدابیر به کار گرفته توسط آنان برای مدیریت اقتصادی خانواده معرفی شود تا بیش از پیش نقش مدیریتی زنان بر همگان آشکار شود. فصل چهارم به فعالیتهای اقتصادی مؤثر زنان خانهدار میپردازد، چرا که زنان خانهدار در کنار تدابیر مدیریتیشان، با فعالیتهای اقتصادی درخارج از خانه و در خانه نقش خود را در اقتصاد خانواده پر رنگتر میکنند. در فصل آخر هم با اصلاح الگوی مصرف پس از بخش تولید مستقیم و غیر مستقیم به صورت مدیریت و فعالیت اقتصادی، تأثیر زنان را در اقتصاد خانواده نشان میدهند با توجه به اینکه در اقتصاد مصرف پس از تولید است.
11- محدودیتها، مشکلات و موانع تحقیق
مهمترین مشکلات در راستای انجام تحقیق عبارتند از:
1- کمبود منابع
2- در دسترس نبودن منابع دست اول
3- ظهور قوانین پی در پی از سوی مرکز
فصل دوم:
مبانی و مفاهیم تحقیق
مناسب است در ابتدای این فصل برای آشنایی خواننده و همچنین محقق تعدادی از مفاهیم اصلی و پر کاربرد تحقیق به صورت لغوی و اصطلاحی معرفی شود که به تربیت به تعریف آنها پرداخته میشود.
1- مفهوم اقتصاد
انسان با توجه به تمایلی که به ارضای نیازهای مادی و معنوی خود دارد، سعی میکند که با صرف حداقل تلاش و هزینه، حداکثر نتیجه را به دست آورد، این راه و روش، اصل اقتصاد نامیده شده، فرد تحت تأثیر هر مشرب خاصی که باشد، لازم است بر مبنای این اصل رفتار کند. بنابراین «اقتصاد» علمی است که رفتار و رابطه انسان را با اشیای مادی مورد نیاز او که به رایگان در طبیعت نمییابد، مطالعه میکند، اقتصاد، علم محض نیست؛ بلکه مجموعه اصول و قواعدی است که تحت تأثیر اراده بشر قرار میگیرد.
1-1- مفهوم لغوی اقتصاد
معنای اصلی واژه اقتصاد در کتب لغوی میانه روی[10] است که حد مشترک معانی اقتصاد در کتب لغوی است که اقتصاد را میانه راه رفتن،[11] میانه روی کردن،[12] میانه روی در هزینهها،[13] میانه روی در هر کاری[14] ذکر کردهاند.
حسن انوری برای واژه اقتصاد معنای صرفهجویی و دانش بررسی تولید ثروت و مصرف کالاها و خدمات، و سازمان دادن بر ثروت، صنعت و منابع ملی، و استفاده بهینه از اندیشهها را نیز بر
میشمرد.[15]
در فرهنگنامه فارسی واژگان و اعلام، اداره عاقلانه هزینه و درآمد، مجموعه مسائل مربوط به پیوند هزینه و درآمد برای معنای اقتصاد نوشته شده است. غلامحسین صدری افشار در این اثر خود علاوه بر معنای گفته شده، اقتصاد را دانش بررسی روشهای معیشتی افراد و جامعهها، رابطهها، رابطه های این روشها و قانونهای حاکم بر آنها، و کشف و پیشنهاد روشهای تازه برای تولید و توزیع درآمد میداند.[16]
محمود سعیدیپور نیز در فرهنگ جدید فارسی رازی معانی دیگری برای اقتصاد بیان میکند: اقتصاد: تراز مالی، سیاست اجتماعی، کوتاه کردن، قناعت کردن.[17]
همچنین، معنای تعادل دخل و خرج را نگه داشتن و به اندازه خرج کردن[18] در فرهنگ عمید برای این واژه ذکر شده است.
کلمه اقتصاد، لغتی عربی است. اقتصاد مصدر باب افتعال از ریشه «قصد» است. برای واژه «قصد» معانی متعدد بیان شده است. راستی و همواری راه، قصد،[19] استقامه الطریق – راه درست و راست -،[20] قصد نهایی، اجتناب و دلاوری.[21]
علی رازینی در پژوهشی پیرامون مفردات قرآن، میانه روی و اعتدال پیشه کردن[22] را در معنای قصد آورده است.
فرهنگ بزرگ جامع نوین (ترجمه المنجد) اقتصاد را صرفهجویی و میانهروی بیان میکند.[23]
راغب در مفردات خود چنین مینویسد:
«الاقتصاد علی ضدبین احمدهما محمود علی الاطلاق و ذلک فیما له طرفان افراط و تفریط کالجود فانه بین الاسراف و البخل و کالشجاعه فانها بین القهور و الجبن و نحو ذلک الثانی یکنّی به عَمّا یتردد بین المحمود و المذموم و هو فیما یقع بین محمود و مذموم کالواقعبین العدل و الجور و القریب و للبعید؛ اقتصاد بر دو قسم است: یکی از آن دو به طور مطلق پسندیده است و آن در پیزی است که برای آن دو طرف استف افراط و تفریط – زیادهروی و کوتاهی کردن -، مثل جود و بخشش است که بین اسراف و بخل ورزیدن است و مثل شجاعت که بین بیباکی و ترس است و مانند آنها. دوم: کنایه آورده میشود از اقتصاد برای چیزی که بین پسندیده و مذموم بودن مردد است و آن زمانی است که بین خوب و بد واقع شود، مثل واقع شدن بین عدالت و ستم کردن و بین نزدیک و دور.»[24]
معروفترین معنای قصد در قرآن و روایات، میانه است؛ اقتصاد نیز به معنی اعتدال و میانهروی آمده است.
علامه طباطبائی در تفسیر آیه «منهم امه مقتصده» میگوید:
«اقتصاد به معنای گرفتن قصد، و قصد به معنای میانه است، پس اقتصاد به معنای میانه
روی در امور و پرهیز از افراط و تفریط در امور است.»[25]
دستهای از آنها معتدلند و زیادهروی و قصوری ندارند، این تفسیر در مجمع البیان در ذیل همین آیه وارد شده است.[26]
همچنین در تفسیر آیه «واقصد فی مشیک» در المیزان بیان شده است:
کلمه قصد در هر چیز به معنای حد اعتدال در آن است و معنای آیه این است که در راه رفتنت میانهروی را پیشگیر.[27]
چنان که در تفسیر مجمع البیان آمده است:
«و اقصد فی مشیک: أی اجعل فی مشیک قصداً مستویاً علی وجه السکون و الوقار، یعنی میانه رو باش و به آرامی و وقار راه برو.»[28]
ملافیض کاشانی و اسماعیل حقی بروسوی این آیه را، توسط فیه بین الدبیب و الاسراغ[29]؛ وسط قرار بگیر در آن بین کُند و تند رفتن. ای توسد بین الدبیب و الاسراع[30]، راه برو بین کُند و تند، تفسیر کردهاند.
در تفسیر خسروی نوشته علی رضا میرزا خسروانی در تفسیر این آیه آمده: واقصد توسط و
سبیل قصد، ای وسط معتدل[31]؛ قصد کن وسط و میانه بودن و راه میانه را، یعنی راه معتدل – راه میانه.
1-2- مفهوم اصطلاحی اقتصاد
در اصطلاح، برای اقتصاد تعریفهای مختلفی ارائه شده است، از جمله اینکه گفتهاند:
«اقتصاد عبارت است از بررس و ارزیابی و انتخاب روشهایی که بشر برای استفاده از منابع به منظور تولید کالاها و خدمات و توزیع آنها جهت مصرف به کار میگیرد.[32]
کتاب اقتصاد خانواده در فرهنگ رضوی، علم اقتصاد را، مطالعه روش انتخاب و استفاده انسان و جامعه از منابعی است که طبیـعت و نسلهای گذشته در اختیار وی قرار داده است، تعریف میکند.[33]
در تعریف دیگری در کتاب مؤلفههای مدیریت جهادی چنین آمده است:
«اقتصاد: دانشی که با در نظر گرفتن کمبود کالا و ابزار تولید و نیازهای نامحدود بشری به تخصیص بهینه کالاها و تولیدات میپردازد. مجموعهای از فعالیتهای بهم مرتبط، تولیدی و مصرفی دانسته شده که به تعیین چگونگی تخصیص منابع کمیاب کمک میرساند. علم تخصیص امکانات محدود به خواستههای نامحدود».[34]
آیت الله سبحانی نیز در این باره بیان میدارد:
«علم اقتصاد در اصطلاح توده مردم همان علم معاش است، علمی که به ما میآموزد
چگونه از منابع طبیعی، با کار کمتر، تولید بیشتر داشته باشیـم، تولیدی که نیـاز ما را در زندگی برطرف سازد.»[35]
گاهی این علم به شکل پیچیدهتری تعریف میشود، مخصوصاً از طرف کسانی که اقتصاد را زیربنای دیگر مسائل مربوط به اجتماع میدانند از جمله این تعاریف عبارت است از: پیوند و نیروی متضاد خواستههای نامحدود بشر در برابر منابع طبیعی محدود و تولید محدودتر.[36]
یونانیها اقتصاد را «ایکوس نوموس» میگویند که به مفهوم تدبیر منزل، اداره و تنظیم امور خانه است.
جان مارشال در تعریف اقتصاد میگوید:
«علمی است که چگونگی ایجاد توزیع و هزینه کردن ثروت را مورد بررسی قرار میدهد.»
لودویک بر این باور است که:
«علم اقتصاد علمی است که به بررسی رابطه انسان با نیازهای مادیاش که به رایگان در طبیعت وجود دارد میپردازد.»[37]
2- مفهوم خانواده
خانواده – که مهمترین و کهنترین نهاد اجتماعی است – عبارت است از: گروهی از افراد که با یکدیگر دارای پیوند نسبی یا سببیاند و به دلیل قرابت یا زوجیت، با یکدیگر همبستگی حقوقی
یافتهاند.[38]
2-1- مفهوم لغوی خانواد
با مراجعه و جستجو در منابع، تعداد معدودی از آنها، واژه خانواده را تعریف کردهاند:
گروهی خانواده را تیره،[39] فامیل،[40] خاندان،[41] زن و فرزند،[42] دودمان و تبار،[43] مجموعه خویشاوندان یک شخص،[44] خویشان نزدیک،[45] میدانند.
در فرهنگنامه فارسی واژگان و اعلام، غلامحسین صدری افشار، خانواده را 1- گروهی از افراد که با یکدیگر دارای پیوند سببی یا نسبی هستند. 2- مجموعه افراد دارای پیوند سببی یا نسبی که در زیر یک سقف زندگی میکنند و دارای سرشت مشترکی هستند معرفی میکند.[46]
حسن انوری خانواده را کوچکترین گروه اجتماعی در جامعه که شامل پدر و مادر و فرزندان است میداند. در تعریفی دیگر از خانواده میگوید: مجموعه چیزهایی که پیوند مشترک دارند، یا از یک اصل و ریشه هستند.[47]
ایشان خانواده را دارای انواعی میداند، خانواده هستهای و خانواده غیرهستهای، از آن جملهاند،
وی در کتاب خود به تعریف این واژهها پرداخته است.
2-2- مفهوم اصطلاحی خانواده
ازآنجا که نهاد خانواده در طول تاریخ در فرهنگهای مختلف در شکلهای گوناگونی تحقق یافته و نیز به جهت اینکه یک خانواده معین ممکن است در معرض حوادثی از قبیل فوت همسر یا اطلاق و انتقال به وضعیت تک سرپرستی و یا توقف رابطه جنسی قرار گیرد، ارائه تعریفی جامع و جهان شمول از واژه خانواده دشوار مینماید.
به همین دلیل، تعریفهای ارائه شده معمولاً با مشکل عدم جامعیت و یا عدم مانعیت روبه رو هستند.[48] از این گذشته، ارائه تعریف جامع بر این پیش فرض استوار است که خانواده را نهادی جهانی تلقی کنیم، در حالی که اتفاق نظری در این خصوص وجود ندارد و به باور عدهای از صاحب نظران، واژه خانواده با فرهنگها و جوامع اروپایی و آمریکایی و پیشینه تاریخی آنها ارتباط دارد؛ در نتیجه هرچند تعدادی از عالمان علوم اجتماعی، خانواده را نهاد اجتماعی قلمداد کردهاند، گروهی دیگر این واژه را برای اشاره به ویژگی متمایز حیات اجتماعی قلمداد کردهاند، گروهی دیگر این واژه را برای اشاره به ویژگی متمایز حیات اجتماعی در بعضی فرهنگها و دورههای تاریخی به کار بردهاند.[49]
با چشم پوشی از مشکل عدم جامعیت و عدم مانعیت تعاریف خانواده، به نقل برخی از مهمترین تعریفهای ارائه شده از سوی صاحب نظران علوم اجتماعی اشاره میکنیم:
«خانواده، واحدی اجتماعی است که بر اساس ازدواج پدید میآید.»
«خانواده از گروهی از اشخاص تشکیل میشود که روابطشان با یکدیگر بر پایه خویشاوندی
همخونی استوار است».[50]
خانواده به تعبیر ساده عبارت است از کوچکترین واحد اجتماعی که حاصل ازدواج یک زن و مرد است. تعریف دیگر، خانواده را شامل مجموعهای از افراد میداند که با هدف و منافع مشترک زیر یک سقف گرد هم میآیند.[51]
مک آیور در تعریف خانواده میگوید:
«خانواده، گروهی است دارای روابط جنسی چنان پایا و مشخص که به تولید مثل و پرورش فرزندان منتهی شود.»[52]
عدهای دیگر بر این باروند که:
«خانواده به گروهی از اشخاص گفته میشود که به واسطه رابطه زناشویی، خونی یا فرزندخواندگی با یکدیگر اتحاد یافتهاند و یک خانوار واحد را به وجود آوردهاند؛ در قالب نقشهای اجتماعی خاص زن و شوهر، پدر و مادر، برادر و خواهر با یکدیگر کنش و ارتباط متقابل دارند و فرهنگ مشترکی را ایجاد میکنند.»[53]
مورداک خانواده را این چنین تعریف میکند:
«خانواده، گروهی اجتماعی است با اقامتگاه مشترک، همکاری اقتصادی و تولید مثل».[54]
جامعهشناسان در تعریف خانواده هم داستان نیستند شماری از آنان بر تعاریف سنتیتر از خانواده تأکید دارند. این تعاریف بیشتر خانوادهی هستهای، ناهمجنسگرا و متمرکز بر رابطههای
خونی را شامل میشوند.
در برابر برخی دیگر میکوشند تعریف خانواده را چنان گسترش دهند که شامل هرگونه هم زیستی در یک چهار دیواری بشود. خانواده گذشته از واقعیتهای بیرونی، در اذهان دانشمندان و مردم تعریفی روشن دارد.[55]
ارکان اصلی خانواده در این تعریف چنیناند:
1- با رابطه بین دو ناهمجنس که با ازدواج قانونی شکل گرفته پدید میآید؛
2- زوجین با هدف دوام و پایانی آن را تشکیل میدهند.[56]
خانواده را از دیدگاههای مختلف میتوان تعریف کرد که پارهای از آنها سطحی و پارهای دیگر عمیق است. واضح است که هرچه دیدگاه ما از عمق بیشتری برخوردار باشد، بهتر میتوانیم به این نهاد مقدس، رونق بخشیم و ناپایداری را از محیط آن دور سازیم.[57]
خانواده واحد اجتماعی نشئت گرفته از ازدواج یک زن و مرد است که فرزندان پدید آمده از آنها، آن را تکمیل میکنند.[58]
خانواده طبیعیترین واحد تولید مثل و فراگیرترین واحد اجتماعی است، خانواده نیروی انسانی جامعه را فراهم میآورد. از نظر برخی انسانشناسان خانواده واحدی است که افراد در آن با هم رابطه عاطفی دارند؛ سرپناهی است که نگهدار آدمی است و هنگامی که افراد پراکندهاند، آنان را زیر بال و پر شبکه همبستگی و همیاری فرد میگیرد.[59]
خانواده در اسلام نهادی مقدس و حیاتی است، جایگاه مهر و محبت، پایگاه انس و مودت و کانون اصلی تکوین شخصیت انسان است. در فرهنگ اسلام خانواده وسیلهای برای اقناع و ارضای مشروع نیازهای جنسی، تولید و تربیت نسل، ایجاد صمیمیت و تفاهم، یکرنگی و همرنگی، تعاون و همکاری و آرامش روحی و روانی انسان است.
خانواده هسته اصلی و بنیادین اجتماعات بشری و ضامن سعادت فردی و اجتماعی بشر است و نقش ارزندهای در تکمیل فرهنگ اسلامی و توسعه تمدن بشری دارد.[60]
در پایان اسلام، خانواده را گروهی متشکل از افرادی دارای شخیت مدنی، حقوقی و معنوی معرفی میکند که هستهی اولیه آن را ازدواج زن و مرد تشکیل میدهد و نکاح، عقدی است که بر اساس آن، رابطه زوجیت بین زن و مرد برقرار شده و در پی آن طرفین دارای وظایف و حقوق جدیدی میشوند.[61]
3- مفهوم مدیریت
اصولاً در هر مجموعه سازمانی، ایجاد ارتباطات اصولی شغلی و انسانی افراد و اداره نمودن و هماهنگ سازی منابع انسانی، مادی و امکاناتی موجود در آن در جهت اهداف سازمانی و فردی نیازمند به اهرمی مؤثری میباشد که به عنوان مدیریت شناخته میشود.
3-1- مفهوم لغوی مدیریت
مدیریت مصدر جعلی است. در برخی فرهنگنامهها، مدیریت را، استعداد و توانایی اداره کردن معنی کردهاند. از جمله محمود سعیدیپور در معنای مدیریت مینویسد:
«مدیریت: استعداد اداره کردن کار یا مؤسسه.»[62]
نیز در فرهنگنامه فارسی واژگان و اعلام غلام حسین صدری افشار مدیریت را توانایی اداره کردن و مهارت ارایی میداند. همچنین ایشان در مفهوم مدیریت بیان میکند: 1- مدیریت عمل یا فن اداره کردن. 2- مجموعه کسانی که کاری را اداره می کنند.[63]
اکبر هاشمی رفستجانی این چنین میگوید:
«مدیریت در لغت به معنای مدیر بودن و مدیری است.»[64]
در معنای مدیر هم گفته شده: اداره کننده، گرداننده، کسی که کاری را اداره کند.[65]
3-2- مفهوم اصطلاحی مدیریت
در مورد مدیریت تعاریفی ارائه شده است که هیچ یک خالی از عیب نیست و بالاخره برخی از تعاریف جامع افراد و بعضی از آنها مانع اغیار و برخی مفید و رسا نیست. بعضی مدیریت را به تیلورسیم (مدیریت بر پایه نگرشی تک بعدی به انسان به عنوان موجودی اقتصادی) معنی کردهاند. این نوع تعریف از مدیریت به این معنی است که مدیریت عبارت از بکار بردن هوش و ذکاوت و دقت در برخورد با مسائل مختلف و بازگو کردن گرههای معقود در هر کار با استفاده از آن کیاست و ذکاوت است.[66]
برخی مدیریت را هنر دانستهاند و گفتهاند: هنر مدیریت عبارت است از هدایت، ایجاد هماهنگی
و نظارت بر تعداد زیادی از افراد، برای نیل به هدف یا مقصودی معین.[67]
مدیریت: هنر انجام امور به وسیله دیگران.[68]
بعضی هم مدیریت را ترکیبی از علم و هنر دانسته و گفتهاند: [مدیریت] علم و هنر متشکل و هماهنگ کردن، رهبری و مهار فعالیتهای دسته جمعی برای نیل به هدفهای مطلوب با حداکثر کارآیی.[69]
مدیریت، هنر و علم به کارگیری صحیح افراد و امکانات در جهت حصول اهداف سازمانی.[70]
مدیریت دانش و هنری است که به سبب آن کوششها و فعالیتهای اعضای یک گروه یا سازمان در راستای رسیدن به اهداف معین آن هماهنگ میشود.[71]
برخی دیگر آن را روش و تکنیک اداره امور دانسته و گفتهاند: مدیریت، عبارت است از کاربرد تکنیکهای مختلف برای اداره امور یک گروه انسانی و هماهنگ نمودن کلیه فعالیتهای یک سازمان برای نیل به هدف معین و مشخص، و راهنمایی و راهبری رهبران سازمان که مدیران و یا سرپرستان مینامند.[72]
معانی اصطلاحی دیگری نیز برای مدیریت ذکر شده که به آنها پرداخته میشود:
فرآیندی که طی آن تصمیمگیری در سازمان ها صورت میپذیرد.
انجام وظایف برنامهریزی، سازماندهی، رهبری، هماهنگی و کنترل.[73]
مدیریت، فراتر از اطلاق کلمه، کلمهای ساده بر فعالیتهای بشری است: پیچیدگی جهان، سرعت روزافزون انتقال اطلاعات، رقابتهای جهانی و تنوع مشکلات فراروی مدیران و از همه مهمتر تغییرات فرهنگی و سیاسی جهان، تنها برخی از دلایل ارتقای مفهوم مدیریتاند.
در حوزه علوم اجتماعی و علوم انسانی برای بسیاری از مفاهیم میتوان به تعداد انسانها تعریف ارائه نمود، زیرا هرکس بنابر دانش، شناخت و بینش خود از واژهها تعریفی ارائه میدهد و حتی این تعدد تعاریف در بین صاحبنظران این علوم نیز وجود دارد از اینرو اکثراً توافقی بر حدود و ثغور تعاریف داشته و ویژگیهای اساسی مفاهیم را بیان میکنند.[74]
که شاید همین عدم توافق بر یک تعریف واحد مبنای بسیاری از اختلاف نظرات و دیدگاهها در حوزه علوم انسانی باشد. لذا مادامی که اصول و مبانی مسلم این علوم نقض نشده و مفاهیم تغییر نیابند ارائه تعاریف متفاوت از سوی کارشناس و خبره آن حوزه پذیرفتنی است البته این خود میتواند دلیلی بر پیچیدگی موضوعات این دسته از علوم باشد.[75]
در یک جمع بندی کلی میتوان مدیریت را این چنین تعریف کرد:
«فرآیند به کارگیری مؤثر و کارآمد منابع مادی و انسانی در برنامهریزی، سازماندهی، بسیج امکانات و منابع، هدایت و کنترل است که برای دستیابی به اهداف سازمانی و براساس نظام ارزشی مورد قبول، صورت میگیرد.»[76]
4- مفهوم اقتصاد خانواده
اقتصاد خانواده را میتوان چگونگی ساماندهی و مدیریت منابع خانه تعریف کرد. اینکه
چه مصرف کنیم؟ چگونه مصرف کنیم؟ چگونه از درآمد؛ حداکثر استفاده انجام شود و … پرسشهایی که هر روز در خانواده مطرح است و مربوط به اقتصاد خانواده است.[77]
اقتصاد خانواده شاخهای از علم اقتصاد است. اقتصاد خانواده به معنی افزایش توانایی و مانور یک خانواده در مباحث اقتصادی است.[78] حجت الاسلام مهدوی در تعریف اقتصاد خانواده میگوید:
«اقتصاد خانواده، مدیریت بهینه درآمد به دست آوردن بالاترین مطلوبیت از جهت درآمد است.[79]»
همچنین در سایت مدیران، اقتصاد خانواده، علم تدبیر منزل ، اداره منابع مالی خانواده و برقراری تعادل دخل و خرج خانواده است. موضوع اقتصاد خانواده به تولید، درآمد، توزیع و مصرف درخانواده، همچنین اولویتهای آن اشاره دارد.[80] در جایی دیگر اقتصاد خانواده را هنر دانسته و گفته: هنر اقتصاد خانواده به معنی برقراری تعادل میان منابع محدود درآمدی و مخارج است و تأمین اقتصادی یکی از رموز بقای خانواده هاست.[81]
در سایت دانشجو اقتصاد خانواده را علم مدیریت معرفی میکند و میگوید: اقتصاد خانواده علم مدیریت و ساماندهی و تخصیص منابع و درآمد خانوار برای جوابگویی به نیازهای افراد خانواده است.[82]
به طور کلی و در تعریف نهایی میتوان اقتصاد خانواده را، تخصیص منابع محدود و قابل
دسترسی به مهمترین نیازها و خواستههای خانواده دانست، در این تعریف منظور از منابع همان مبادی و راههای درآمدی خانواده است که طبیعتاً محدود اما قابل حصول است و نیاز همان مسائل متعددی است که بقا و شالوده خانواده به ارضای آنها بستگی دارد به طوری کلی شامل نیازهای اولیه و ثانویه خانواده میباشد.[83]
فصل سوم:
تدابیر مدیریتی مؤثر زنان خانهدار در اقتصاد خانواده
تدبیر بهترین عامل موفقیت هر مدیر، ازجمله زنان که مدیر داخلی خانه هستند، است. حُسن تدبیر کلید موفقیت و رکن اساسی در پیشرفت و کمال هر اداره، سازمان و یا خانواده است.[84]
در مفهوم تدبیر آیندهنگری، برنامهریزی، علم و دانش، حسابگری و حسابرسی، قدرت سازماندهی، و به کارگیری نیروها و نوآوری و عناوین مشابه، نهفته است.[85]
هیچ مدیریتی نمیتواند بدون تدبیر راه به جایی ببرد و هرجا که نابسامانی و تباهی مشاهده میشود باید در جستجوی بیتدبیری در آنجا برآمد.[86]
1- خانهداری
اداره صحیح و منظم خانه، خود یک هنر و مرتبهای از شوهرداری و دارای فضیلت و ثواب بسیاری است.[87]
محیط خانه که کلاس درس زندگی و حقوق است، مرکز انس و مودّت و صمیمیت است؛ آسایشگاه رفع خستگی و تجدید نشاط است؛ مرکز رفع نیازهای انسان است؛ کلاس تعلیم و تربیت کودکان است؛ خود یک اداره است و مدیریت آن به عنوان خانهداری به عهده آنان گذاشته است اداره میکنند.[88]
زنان جامعه اسلامی با پیروی از فاطمه زهرا – سلام الله علیها – این کار را با جان و دل پذیرفتهاند و به این وسیله صفا و گرمی را به خانواده خود هدیه میدهند و بنیان خانواده را استحکام
میبخشند.[89]
ام سلمه یکی از هسمران با فضیلت حضرت رسول اکرم – صلی الله علیه و آله و سلم – ، از آن حضرت پرسید: کار کردن زن در خانه چه مقدار فضیلت دارد؟ حضرتش فرمود: هر زنی که به منظور اصلاح امور، چیزی را از جایی بردارد و در جای دیگر بگذارد، خدا نظر رحمت به او خواهد کرد و هرکس که مورد نظر خدا واقع شود به عذاب الهی گرفتار نخواهد شد.[90]
علیرغم اینکه در فرهنگ عمومی و در خانوادهها، امور مربوط به آشپزخانه و منزل از وظایف لایتغیر و الزامی و شرعی زن تلقی میشود، ولی در فقه اسلامی، زن در خانه هیچ مسئولیتی در مورد هیچ یک از کارهای منزل ندارد، و حتی اگر شأن او ایجاب نماید، خود نیز از انجام کارهای شخصی در منزل شوهر معاف بود، شوهر موظف است برای اینگونه موارد خدمتکار بیاورد، شوهر باید خود انجام دهد یا خدمتکار آورده، و در صورت تمایل زن به انجام امور منزل، مرد باید اجرت پرداخت نماید. زمانی اجرت امور منزل، از ذمه مرد بری است که زن با رضایت کامل بدون اجرت انجام دهد.[91]
همانطور که گفته شد، انجام کارهای خانه، مانند جارو کردن خانه، آشپزی و شستن لباس و شیردادن به بچه از نظر شرع مقدس اسلام، بر زن واجب نیست و نمیتوان او را به انجام چنینکارهایی در خانه مجبور ساخت. اگر زن در انجام کارهای خانه، قصد تبرع نداشته و به دستور شوهرش به امور خانه پرداخته باشد میتواند مزد آن را بگیرد.[92]
فعالیتها و کارها و خدماتی را که توسط زنان خانهدار در منزل انجام میگیرد، میتوان از
سوی مراکز و مؤسساتی که مشابه این خدمات را ارائه میکنند دریافت کرد و در ازای آن به آنها دستمزد پرداخت نمود. این واقعیت مؤید این مطلب است که مجانی شمردن فعالیتهای روزمره صورت گرفته توسط زنان دور از انصاف است.[93]
عدم دریافت مزد در قبال کارخانه از سوی زنان خانهدار دارای تولید درآمد است، ولی این درآمد پنهان است و پولی نیست که مستقیم به او بدهند، پولی است که به علت زحمات او در جیب خانواده میماند تا برای رفاه همه خرج شود، زیرا اگر زن خانه به هردلیلی کار خانهداری را انجام ندهد، آن خانواده ناگزیر میشود با پرداخت مبلغی از درآمد خانوار، فردی را برای انجام امور به استخدام درآورد و کار یک زن خانهدار از لحاظ مادی همین دستمزدی است که پرداخت نمیشود.[94]
زنان در سه نظام باز تولیدی یعنی باز تولید زیست شناختی، باز تولید نیروی کار و باز تولید اجتماعی به طور اساسی مشارکت دارند.[95]
زنان با نگهداری از فرزندان، تهیه غذا، تمیز کردن منزل، تیمارداری و ایجاد رفاه و آرامش و … در واقع به باز تولید نیروی کار میپردازند. در حقیقت این زنان هستند که با تلاشهای بیوقفه خود محیط زندگی را جهت ادامه حیات نیروی کار تنظیم مینمایند و وظیفه خانهداری و شوهرداری فی نفسه در باز تولید نیروی انسانی تعیین کننده است.
از سویی نظافت در خانه از قبیل جارو کردن، شستن و تمیز کردن که از کارهای خانهداری زنان محسوب میشود آثار فراوانی دارد که یکی از آن آثار، وسعت رزق است، چرا که در محیط کثیف زندگی کردن، سلامتی و شادابی را از بین میبرد و کسی که سالم و شاداب نباشد، قطعاً روحی بسیار
خسته و بیمار دارد و چنین فردی نه تنها میتواند در امرمعیشت خود تصمیم درستی بگیرد و به توفیق دست یابد، بلکه باید هزینه گزافی را برای سلامت خود و خانوادهاش بپردازد.[96]
و این امر باعث تنگدستی، دلمردگی، بیحوصله بودن و بیحاصل شدن است. یعنی بهرهای از سرمایهگذاری و زندگی اقتصادی خود نمیبرد. بلکه هزینه خود را بالا برده و درماندگی را به جان خریده است![97]
امام باقر – علیه السلام – میفرماید:
«کنس البیت ینفی الفقر؛ جاروب زدن و تمیز کردن خانه فقر را میزداید».
چرا که آلودگی را از بین برده، بیماری را از خانه دور میکند و شادابی میآفریند.
امام صادق – علیه السلام – نیز میفرمایند:
«غسل الاناء و کسح الفِناء مَجلبه الرزق؛[98] شستشوی ظروف و کثیف نگه نداشتن آنها و جارو کردن، روزی را وسعت میبخشد.»
2- تربیت فرزندان
تربیت در لغت به معنای پرورانیدن یا پرورش آمده است و در اصطلاح عبارت است از: فراهم کردن زمینهها و عوامل برای به فعلیت رساندن و شکوفا کردن استعدادهای انسان در جهت مطلوب.[99]
تربیت دارای ابعاد مختلفی است؛ از جمله تربیت عقلی، تربیت عاطفی و اخلاقی و جنسی. از مهمترین اهداف تربیتی اسلام در موضوع رابطه انسان با خود، پرورش و تقویت عقل و اندیشه است. عقل به عنوان حجتی درونی، کانونی برای پرورش مستدل فطریات آدمی و زمینهای مناسب
برای تحقق گرایشهای مختلف فراهم میرساند.[100]
از دیگر هدفهای اساسی در تربیت کودکان، پرورش عاطفی آنهاست. منظور بحث استعداد و گرایش فطری و درونی است که پشتوانه «نوع دوستی» در انسان است. براساس این استعداد فطری، انسان قادر است گرایش درونی براساس مهر و محبت به همنوع خود پیدا کند و از این راه، با او پیوند قلبی و انس و الفت بیابد.[101]
میل جنسی غریزهای است که دست آفرینش آن را در وجود آدمی نهاده تا ضامن بقای نسل باشد. این میل در کودکی حالت نهفته دارد و به تدریج سر از وجود انسان بر میدارد و در دوره نوجوانی به اوج میرسد. کودکان عاری از انگیزه جنسی نیستند و در این زمینه به تربیت و مراقبت جدی نیاز دارند.[102]
بشر، همواره در طول تاریخ به دنبال برخورداری هرچه بیشتر از بهرههای دنیوی، ثروت و نعمتهای الهی بوده است. ثروت و امکانات، برای تأمین رفاه و ارامش روحی و سکون خاطر است. به دست آوردن رزق حلال، در زندگی فردی و اجتماعی هر انسانی تأثیر بسزایی دارد و میتوان آن را به عنوان یک ارزش اخلاقی تلقی کرد.
رعایت نکردن اصول شرعی در کسب مال و تأمین معاش، آفتها و صدمات روحی و مادی بسیاری دارد که نه تنها دامنگیر زندگی حال افراد میشود بلکه حتی زندگی آینده فرزندان را هم تحت تأثیر قرار میدهد.[103]
«درآمد حرام، بر فرزندان اثر نامطلوب میگذارد و هدایت آنها را دچار مشکل میکند».[104]
پرداخت، هزینه خوراک زن و فرزندان (نفقه)، مسکن، درمان و بهداشت، نیازهای رفاهی و روحی و مانند اینها، همه بر عهده پدر خانواده است. و مرد برای آنکه بتواند این هزینهها را بپردازد بایستی دارای کار و درآمد باشد و از این رو، کار برای مرد در اسلام، واجب شرعی است.
با وجود این، هر زن با توجه به نقشهای ویژه همسری و مادری میتواند در کسب روزی حلال در خانواده سهم بسزایی داشته باشد، چه در خانوادههایی که به علل مختلف مانند جدایی، طلاق، فوت همسر و … زنان نقش نانآور خانه را به عهده دارند و چه در خانوادههایی عادی که زنان با مدیریت اقتصادی، مراقبت و کنترل درآمد میتوانند تأثیر زیادی در این زمینه داشته باشند.
یکی از عواملی که مردان را به سوی کسب درآمدهای نامشروع سوق میدهد، فشار ناشی از تأمین هزینههای بالا و غیرمتعارف خانواده است. این هزینهها، میتوانند علل مختلفی چون ناکار آمد بودن برنامه اقتصادی خانواده، چشم و همچشمی، اسراف، مصرف گرایی، زیاده خواهی و پرتوقعی فرزندان و … باشد که در همه این موارد میتوان گفت زن نقش اساسی و کلیدی در مهار مشکلات اقتصادی خانواده دارد.[105]
یکی از عوامل مؤثر در توسعه اقتصادی نیروی انسانی یا سرمایههای انسانی است. خانواده به عنوان اولین پایگاه تربیت و پرورش منابع انسانی است و مادران نقش اساسی را در زمینه تربیت و پرورش فرزندان ایفا میکنند، اثرگذاری قابل توجه آنان آشکار است و این نقش، ویژه زنان است.
هرگاه منابع انسانی در محیطی سالم و با انگیزه و احساسات و عاطفه و خیرخواهی و … پرورش
یابد و با عزت نفس و مناعت زندگی را بگذارند، نیروی قویتری در چرخش امور اقتصادی و اجتماعی خواهد داشت زنان با فراهم کردن و آماده ساختن محیطی با نشاط و صمیمی برای تأمین نیازهای مادی و معنوی و توجه به بهداشت روحی، جسمی و روانی اعضای خانواده اثر مستقیم بر اقتصاد میگذارند.[106]
سیره عملی حضرت زهرا – سلام الله علیها – کار خانه را تا جایی که برای افراد خانواده و حتی فرزندان شیرخوار، مطلوبیت و رضایت خاطر ایجاد میکرد، برنامهریزی میفرمود. بلال میگوید:
«روزی حضرت زهرا – سلام الله علیها – را دیدم که مشغول آرد کردن گندم بود در این هنگام فرزندش حسین گریه و بیتابی میکرد. خدمتشان عرض کردم: برای کمک به شما آسیاب کنم یا بچه را آرام نمایم؟ حضرت فرمود: من به آرام کردن فرزند اولی هستم، شما آسیاب را بچرخانید».[107]
نقش فرزندان که از سویی مصرفکنندگان عمده در خانوادهها میباشند و از سویی دیگر جایگاه مهمی در اقتصاد آینده خانواده خواهند داشت، لزوم توجه به آموزش صحیح و هدایت آنان را پررنگتر میکند.
با رهبری صحیح در اقتصاد خانواده ویژگیهایی مانند: جمعگرایی، صداقت، دلسوزی، صرفهجویی، مسئولیتپذیری، قناعت و … در فرزندان رشد و پرورش مییابد.[108]
فرزندان باید با روحیه قناعت و پسانداز کردن آشنا شوند. این شیوه تربیتی باید از دوران کودکی شروع شود تا در خانواده نهادینه شود. باید این آگاهی به فرزندان داده شود که پس انداز برای
مقابله با مخارج ناگهانی و غیرعادی است. فرزندان باید بیاموزند که تفاوتهای مادی، ملاک ارزشگذاری انسانها نیست و اگر شخصی بخواهد بدون توجه به امکانات، میزان درآمد، قناعت و رضایت به آنچه خداوند به او داده است به زندگی دیگران چشم بدوزد، بیتردید آسایش و بهداشت روانی خود و خانوادهاش را به مخاطره خواهد انداخت، چرا که انسان در کسب مادیات حریص است و هرچه در این زمینه بیشتر پیش رود، بیشتر غرق خواهد شد و هرگز به آرامش نخواهد رسید.[109]
تربیت اقتصادی فرزندان به دو روش مستقیم و غیرمستقیم صورت میگیرد که بخش روش غیرمستقیم مهمتر از مستقیم بوده است.
2-1-تربیت اقتصادی فرزندان به طور مستقیم
والدین یا مربیان به گونهای مستقیم عمل میکنند. مثلاً درباره مسائل اقتصادی با فرزندان گفتگو میکنند یا در هنگام خرید، تذکرهای لازم و آموزشهای ضروری را به آنها میدهند یا در خانه در مورد مصرف آب، برق، مواد غذایی، نگهداری وسایل و … امر و نهی میکنند.
بهتر است فرزندان با بودجه خانواده آشنا باشند و از مقدار حقوق یا دستمزد والدین خود آگاهی یابند و بیاموزند که از وسایل زندگی به طور عاقلانهای استفاده کنند و نسبت به وسایل مشترک و عمومی خانواده دلسوزی لازم را از خود نشان دهند.[110]
باید به فرزندان آموخته شود که پول، دسترنج پدر است و او با کار و زحمت بسیار آن را به دست میآورد. بنابراین، نباید با خرید کالاها و وسایل غیرضروری حاصـل تلاشهای او از بین برده شود.
کودکان نسبت به چگونگی استفاده از وسایل و امکانات فردی و اجتماعی مسئولانه تربیت شوند در حقیقت، به آنان آموخته شود در نگهداری از لوازم و اشیای زندگی بیتوجه نباشند و در سالم نگه داشتن وسایل خود بکوشند.[111]
بچهها بیاموزند که از وسایل زندگی به طور عاقلانهای استفاده شود و نسبت به وسایل مشترک و عمومی خانواده دلسوزی لازم را از خود نشان بدهند.
ملاحظه کاری را باید در بچهها تقویت نمود. ملاحظه کاری جنبه خاص دلسوزی است. دلسوزی بیشتر در افکار و تصورات انسانها تجلی مییابد اما ملاحظه کاری در عادات ظاهر میشود. بچهها باید قادر باشند و یاد بگیرند بدون اینکه لوازم و وسایل خانه را کثیف کنند یا بشکنند، از آنها استفاده نمایند.[112]
همچنین از این طریق میبایست حس مسئولیتپذیری در بچهها را بالا برده و تقویت نمود. حس مسئولیتپذیری یعنی اینکه هرگاه چیزی در اثر قصور یا اشتباهی خراب یا از بین رفت، انسان بی آنکه مجازات شود، احساس خجالت و شرمساری نماید. بنابراین نباید بچهها را برای خراب کردن یا از بین بردن سهوی وسایل خانواده و خود، مجازات یا تهدید نمود. بچهها باید از بیاحتیاطیشان، خودشان قلباً احساس تأسف کنند. این مهم نیز با صحبت کردن و توضیح دادن به بچهها میسر خواهد شد.[113]
همچنین کودکان را نباید به جایزههای گرانبها عادت داد و لوکسگرایی و تجملپرستی را در آنها پدید آورد. این کار هم از نظر اقتصاد خانواده صلاح نیست وهم در تربیت روحی و اخلاقی
کودک اثر نابجا دارد.[114]
وقتی کودک اسباب بازی خود را خراب میکند، نباید به سرعت برای او اسباب بازی دیگری خریداری شود، بلکه باید به او فهماند که به اقتصاد خانواده آسیب رسانده است.
بچهها باید احتیاجات عمومی و مشترک خانواده، مانند فرش، رادیو، تلویزیون، کتاب و … را تشخیص داده و یاد بگیرند از بعضی نیازهای خود جهت رفع نیازهای دیگر اعضای خانواده صرف نظر نمایند.
نباید به بچهها اجازه داد که اگر وضع مالی خانواده رضایتبخش است او به خود ببالد و به اصطلاح لاف ثروتشان را بزند در چنین خانوادههایی که از رفاه نسبی بیشتر و بهتری برخوردارند، بهتر است پولها صرف نیازهای عمومی خانواده شود.[115]
اگر خانوادهای به دلایل مختلف نیازهای خود را به زحمت برآورده میکند، بچهها باید بدانند که انسانها در تلاش و کوشش بیشتر برای معاش حلال و بهبود زندگی، بیشتر احساس غرور کنند تا در پول اضافی و ثروتی که بدون دردسر به دست آمده است در چنین خانوادههایی باید بردباری، تلاش در راه آیندهای بهتر، گذشت و مساعدت را تبلیغ و پرورش داد.
والدین هرگز نباید در مقابل بچهها از وضع زندگی خود بنالند و یا شکایت کنند. برعکس آنها باید خود را خوشبخت نشان بدهند و برای بهبود معیشت خانواده تلاش و روزهای بهتری را برای خود و خانواده آرزو نمایند.[116]
از دیگر مسائل مهم در تربیت اقتصادی فرزندان، پول توجیبی است. پول توجیبی، نوعی آموزش
دهی به فرزند در استفاده از پول است تا به توانایی انتخاب و پذیرش مسئولیت دست یابد. پول توجیبی باید برای مخارجی مثل خرج رفت و آمد و لوازم مدرسه در نظر گرفته شود. در حالی که فرزند بزرگ میشود، پول توجیبی نیز باید بیشتر شود، به گونهای که پاسخگوی نیازها و مخارج وی باشد.[117]
البته نباید از پول توجیبی به عنوان راهی برای به اطاعت درآوردن فرزندان استفاده شود. نکته قابل توجه این است که مبلغی که به فرزند داده میشود، باید بر اساس درآمد و موجودی خانواده و نیازهای منطقی وی باشد.
اگر فرزند پول بیشتری خارج از توانایی اقتصادی ما بخواهد، به جای اینکه فرزند را قانع کنیم که به پول بیشتری نیاز ندارد، باید وی را از شرایط اقتصادی خانواده و محدودیتها و شرایط موجود آگاه کنیم.[118]
از میان اعضای خانواده، مادر نقش بیشتری در تربیت کودک دارد. او نخستین کسی است که رابطهای مستقیم با کودک دارد، نیازهایش را تأمین میکند و به خواستههای او پاسخ میگوید. از این رو، کودک از عواطف، احساسات، نگرشها و اندیشههای مادر بیشتر متأثر میشود و بر این اساس وظیفه مادر در برابر تربیت کودک سنگینتر است.[119]
مادر رکن اصلی تربیت و عامل مهم شکلگیری شخصیت رفتاری فرزندان است. شیوههای رفتاری فرزندان، انعکاسی از نوع تربیت مادران آنهاست.[120] زن به عنوان همسر، مادر، مدیر
برنامهریز خانواده و کسی که نقش اصلی در تنظیم خرید و چگونگی مصرف را به عهده دارد و همچنین به عنوان مربی فرهنگساز نسل آینده و سرانجام به عنوان پیوند دهنده کودکان به خانه و جامعه میتواند نقش بسیار مهمی در اقتصاد پویای خانواده داشته باشد. مادر به لحاظ داشتن بیشترین حضور در بین فرزندان و ارتباط با آنها بهتر از هر فرد دیگری میتواند در کیفیت ادب و تربیت و نحوه شکلگیری فرهنگ، رفتار اجتماعی و احساسات فرزندان و تشکیل ساختار خانواده مؤثر باشد.[121]
زن در نقش مادری، طفل را نه ماه در رحم و دو سال در آغوشش حمایت میکند. نقطه آغازین سعادت و یا شقاوت انسانها محیطی است که مادر رکن اساسی آن محسوب میشود؛ از این جهت کودک مانند مومی است که در میان دستان قدرتمند مادر قابلیت تبدیل به هر شکل را دارد.[122]
پس از تولد نوزاد، مادر نخستین فرد خانواده است که با او تماس مستقیم دارد. در واقع، زندگی کودک با ارتباط زیستی میان او و مادر آغاز میشود. این ارتباط نه فقط در رفع نیازهای کودک مؤثر است بلکه بر حالات روانی و عاطفی وی نیز تأثیر میگذارد.[123]
در پرورش اخلاقی و عاطفی فرزندان اگرچه والدین هر دو در این زمینه نقش مشترک دارند ولی بیتردید نقش و تأثیر مادر بر تربیت فرزندان کارسازتر و کارآمدتر است.[124]
برای تربیت اخلاقی کودکان، کار از خود مربی آغاز میشود. بیتردید آموزش عملی و الگوگیری و تأثیرپذیری فرزندان در کودکی از مادر بیشتر است.[125]
در پرورش عاطفی فرزندان، خانواده نخستین کانونی است که باید در آنجا عاطفه انسانی را در کودکان پروراند. مهر و عطوفتی که از سوی مادر و بستگان نزدیک دیگر از قبیل پدر و خواهر و برادر نثار کودک میشود از هیچ کس دیگر نمیتواند دریافت کند. هیچ دایه و پرستاری قادر نیست نقش طبیعی مادر را در زندگی طفل بازی کند و جای خالی او را پر کند.[126]
والدین در تربیت جنسی فرزندان نقش مشترکی دارند، ولی گاه نقش مادر برجستهتر است.[127]
2-2- تربیت اقتصادی فرزندان به طور غیر مستقیم
در روش غیرمستقیم عملکرد والدین، خصوصاً مادر اثر گذار است و در روش مستقیم، از طریق کلام و سخن گفتن با فرزندان اثر خود را میگذارد.[128]
مادرانی که پیش از شرکت در هر مراسمی ساعتها وقت و انرژی خود را صرف میکنند تا از شرکت کنندگان در آن مجلس برتر باشند و زیباتر به نظر برسند، ناخودآگاه فرزندان خود را به فخرفروشی تشویق میکند.
ماردرانی که در حضور فرزندان خود به افرادی که وضع مالی خوبی دارند، حسادت میکنند، آنها را از کمبودهای مالی و مادی خود آگاه میکنند این مسئله به صورت خودکم بینی در کودک ریشه میدواند و موجب بسیاری از لغزشها در آینده خواهد شد.
مادران آگاه و با تدبیر، به فرزندانشان میآموزند با تلاش و بردباری در زندگی، احساس غرور بیشتری کنند.[129]
هرگاه بچهها از محل عایدی خانواده خود اطلاعی نداشته باشند و عادت کنند صرفاً نیازمندیهای خود را مرتفع سازند و به نیازمندیهای سایر اعضای خانواده بیاعتنا باشند، صرفاً مصرف کنندگان حریصی خواهند بود که بعدها میتوانند هم برای خود و هم برای جامعه زیانهای جبرانناپذیری به بار بیاورند.
از طرف دیگر، اگر پدر و مادرها فقط در این اندیشه باشند که فرزندشان خوب بخورد، خوب بپوشد و در یک کلام همه چیز داشته باشد، در عین حال خود را از ضروریترین چیزها محروم سازند، ناآگاهانه توقعات فرزندان را بالا بردهاند. آنان از نیازهای والدینشان بی اطلاع مانده و تنها راه ارضای امیال خود را خواهند شناخت.[130]
3- طرح و برنامه ریزی
برنامهریزی اساسیترین وظیفه در میان وظایف مدیریتی است. برنامهریزی جایگاهی را که سازمان در آینده باید در آن قرار گیرد، تعیین میکند و سپس مجموعههایی از اعمال کارساز را که برای رسیدن به این وضعیت در آینده ضروری است، انتخاب و اجرا میکند، همه افراد، سازمانها و گروهها باید برای فعالیتهای خود برنامهریزی کنند تا بتوانند به خواستههای خود جامه عمل بپوشاند.[131]
اسلام بر برنامهریزی و نقش برجسته آن در رشد اقتصادی تأکید ورزیده است. از نظرگاه اسلام، مدیریت توانمند اگر با برنامهریزی و طراحی صحیح همراه گردد، میتواند فقر را از جامعه و یا
حتی خانواده ریشه کن کند.[132]
یک مدیر خانه، اگر در زندگی برنامه درستی داشته باشد، با درآمد اندکی میتواند بهترین زندگی را اداره نماید. یک خانم خانهدار اگر با تدبیر باشد، زندگی را گلستان میکند.[133]
اگر یک خانواده برای وضع زندگی خود طرح داشته باشد مثلاً در جنبه اقتصادی میزان درآمد و میزان مخارج توسط مدیر خانواده محاسبه شود و برای بهتر زندگی کردن طراحی نماید و بر اساس آن قدم به قدم در راه پیشرفت گام بردارد بسیار موفقتر است از خانوادهای که بدون محاسبه عمل میکند و هیچگونه طرحی در زندگی خود ندارند.
پس اگر مدیر یک خانواده میزان احتیاجات ماهانه خانواده را بسنجد و میزان احتیاجات سالانه را نیز مورد محاسبه قرار دهد و بعد موارد احتیاج را به اقسام خوراکی، پوشاکی، وسایل منزل و غیره تقسیم کند و برای تهیه آنها طرح داشته باشد که چه نوع از این وسایل را میشود سالانه و یک جا خریداری کرد و چه اندازه از آن را میتوان ماهانه و یک جا خریداری نمود و بالاخره چه حد میتوان وام دریافت کرد و نیز امکان باز پرداخت آن چگونه میباشد و بر اساس این اطلاعات برنامهریزی نماید، قطعاً هم از جنبههای اقتصادی نفع برده و هم از اتلاف وقت خود جلوگیری نموده است و هم از امکانات جنبی برای اساس طرح استفاده کرده است.
این مهم، در مورد یک کدبانوی منزل که مدیریت داخلی منزل را در رابطه با تهیه غذا، نظافت و شستشو، ایجاد محیط امن و آرام برای افراد خانواده به عهده اوست هم صدق میکند، اگر یک کدبانوی منزل بر اساس محاسبه نیاز بدن انسان و میزان غذای مورد نیاز در منزل برای افراد خانواده
خود طرح غذایی داشته باشد، موفقتر است از کسی که بدون برنامه و بدون بررسی به تهیه غذا میپردازد. مثلاً در یک هفته چندین بار غذای یک جور که ویتامین و کالری حاصله از آن برای بدن غیرلازم و یا از حد کافی بیشتر است و در نتیجه هدر میرود تهیه کرده و در ضمن بیمصرف بودن غذآ، به علت یکنواخت بودن آن میل به صرف آن غذا کمتر وجود دارد.[134]
درایت و زیرکی زن، دقت و ظرافت او در برنامهریزی و مدیریت درست او، اعتدال مطلوب اسلامی را در خانه و زندگی حاکم میسازد، اقتصاد خانواده را سامان میدهد و خانواده را به صلاح و سعادت رهنمون میسازد.[135]
زن به عنوان محور و برنامهریز اصلی خانواده، در رشد فرهنگی و اقتصادی آن و به طبع اقتصاد و فرهنگ جامعه و نیز آموزش نسل بعد جامعه تأثیر به سزایی دارد. کاهش هزینههای خانواده از طریق مصرف بهینه و کاهش ضایعات، کمک به افزایش درآمد و تنظیم مخارج با درآمد خانواده و به طور کلی رفع نیازمندیهای خانواده با امکانات موجود، حل مسائل تحصیلی و آموزشی فرزندان، و … نشان از قدرت مدیریت و برنامهریزی بانوان دارد.[136]
زنان با عنوان مدیر خانه، قبل از اقدام به هرکار باید جوانب و زوایای مختلف آن را مورد بررسی قرار داده و پیامدهای احتمالی را پیشبینی کنند. زنانی که قبل از اقدامهای عملی، با برنامهریزی
زوایای مختلف مسأله را بررسی کرده و امکانات و مقدمات لازم را پیشبینی میکنند تصمیمهای استوارتری میگیرند و میزان موفقیت و اثربخشی خود را افزایش میدهند.[137]
مدیر اقتصادی و داخلی خانه، حساب دخل و خرج را بر طبق درآمد میکند. برای تهیه امور غیر ضروری دست به قرض و نسیه نمیزند. بر طبق برنامه طوری خرج میکند که آبروی خانه محفوظ بماند. هرگز تن به ولخرجی و هوس نمیدهد.[138]
زنان مدیر، به جای بلندپروازیها و هوسهای خام بر طبق برنامهریزی خود عمل میکنند و در مخارج روزانه صرفهجویی میکنند، حتی اگر شوهر ولخرج است و بیش از توانایی خویش خرج میکند جلویش را میگیرند.[139]
هرگاه در برنامهریزیهای معیشتی زنان اهداف درست تبیین شود. افقی از آینده روشن گردد، زمان مناسب انجام هرکار شناخته شده و با واقعبینی، محدوده منابع و موانع بررسی و در نتیجه برنامه از هر جهت منطقی و عقلانی بوده باشد، ثمرهاش سامان یابی امور معیشتی و اقتصادی خانواده است.[140]
4- یادداشت و صورت برداری از درآمدها و هزینهها
بهترین روش برای افزایش صحیح و دقیق بودجه خانواده آن است که خانواده نسبت به درآمد و مخارج و هزینههای جاری و گذشته خود، آگاهی داشته باشد. لذا چنان چه صورتبرداری دقیقی از مخارج خود نداشته باشد، افزایش بودجه و نیز مدیریت آن امری مشکل و یا حتی حال خواهد بود.[141]
یادداشت هزینهها امری است مهم که به نوعی انسان را در جریان مقدار هزینههای زندگی قرار میدهد تا بر اساس آن به درآمدها توجه داشته باشد یا در جهت بالا بردن درآمد کوشش نماید؛ چرا که تغییرات و رشد درآمد، از یک جهت منوط به تلاش و تحرک خود شخص است. از جهت دیگر درآمد، متأثر از شرایط خارجی مانند اشتغال، قیمتها و دستمزدهاست که خارج از اختیار انسان است. اما تغییرات مخارج و هزینهها در غالب موارد، تحت کنترل و اختیار شخص است.[142]
برخی از درآمدها همیشگی نیست (مانند پاداش، هدایا، …). این درآمدها نباید به صورت جاری مصرف شود، بلکه باید پس انداز یا سرمایهگذاری شود.[143]
زنان که معمولاً مدیریت اقتصادی خانواده را بر عهده دارند میتوانند هزینه را نوشته و ثبت کنند هزینهها به چند دسته تقسیم میشوند: 1- فوریت هزینه؛ مانند، خوراک، پوشاک، هزینه خرید خانه، مسائل فرهنگی و تربیتی و … 2- ضرورت هزینه؛ مانند خوراک پوشاک حمل و نقل و درمان و … 3- هزینههای غیر ضروری. زنان میتوانند هزینههای روزانه، هفتگی، ماهانه و سالانه را جمعآوری کرده و بنویسند.
زنان با این کار علاوه بر مشخص کردن میزان هزینههای انجام شده، امکان تحلیل بخردانه هزینهها نیز برایشان فراهم میشود. شناخت این که مهمترین رقم هزینه مربوط به خرید کدام کالا بوده و این که این هزینهها تا چه اندازه ضروری و حیاتی است، کمک بسیاری برای پیشبینی و برنامهریزی واقعی زنان برای هزینههای خانواده در آینده خواهد کرد.[144]
زنها باید در پایان هر دوره مثلاً هر یک ماه، هزینههای انجام شده را مرور و مورد بررسی و ارزیابی قرار دهند. در صورتی که دخل و خرج یکسان باشد، نشان میدهد که برنامهریزی
انجام شده درست بوده است.[145]
اما در صورتی که دخل و خرج یکسان نباشد و به تعبیر دیگر هزینه و خرج بیش از دخل و درآمد باشد، باید علل افزایش هزینهها بررسی شود که علل آن گرانی و تورم، مهمانیهای پرخرج، مصارف غیر ضروری، … بوده است یا عوامل و علل دیگر نقش داشته است.
بعد از روشن شدن علل، زنان می توانند از این تجربه در برنامهریزیهای بعدی استفاده کنند تا بین دخل و خرج هماهنگی لازم ایجاد شود و امر معیشت و هزینههای آن از یک روال طبیعی و منطقی برخوردار شود.[146]
با نوشتن مخارج، زنان در مییابند در چه مواردی غیر ضروری هزینه شده است پس در آینده از آن جلوگیری خواهد کرد. اگر مخارج خانواده با درآمد موازنه ندارد، زنان میتوانند هزینهها را تغییر دهند. هزینهها باید به صورتی تغییر یابد که حداقل فشار بر خانواده و حداقل احساس محرومیت از مصرف کالاها و خدمات فراهم شود.[147]
علاوه بر همه موارد ذکر شده با مدیریت بخردانه از این فهرستها و جمعبندی هزینههای انجام شده میتوان آنها را به عنوان اسنادی برای قانع کردن افراد مخالف در خانواده، به کار گرفت و با این کار مانع از زیاده روی افراد شد.[148]
5- دسته بندی هزینهها و اولویتبندی آنها
هر خانوادهای برای جلوگیری از هدر رفتن درآمد و هزینه شدن آن در مسیر ناصحیح، ملزم به
دستهبندی هزینهها و اولویتبندی آنهاست.[149]
محدودیت درآمد و امکانات موجود از یک سو، و مخارج و هزینههای سنگین و نیازهای گوناگون زندگی از سوی دیگر موجب میشود که قدرت پاسخگویی به همه آنها مقدور نباشد.[150]
خانواده متشکل از افرادی است که هریک از آنها به تناسب موقعیت سنی و اجتماعیاش خواستهها و نیازهای منحصر به فردی دارد. این در حالی است که بخشی از نیازهای اقتصادی خانواده، جنبه عمومی داشته و همه افراد خانواده در آن سهیم هستند.[151] از همین رو تدبیر معیشت اقتضا میکند که هزینههای زندگی اولویت گذاری و طبقهبندی شود که براساس آن، کانون تلاشها و اعمال هزینهها در راستای تأمین نیازهای ضروری و محوری تمرکز یابد و اهداف فرعی و کم اهمیت در ردیف های بعد قرار گیرد.[152]
پیامبر خدا – صلی الله علیه و آله و سلم – فرمود:
«آیا آگاهیتان دهم که از پنج دینار، کدام نیکوتر و برتر است؟ گفتند: آری. فرمود: برترین پنج دینار، آن است که برای مادر خویش هزینه کنی؛ از چهار دینار باقی مانده، آن که برای پدرت هزینه سازی، و از سه دینار آن که برای خود و خانوادهات مصرف نمایی؛ و از دو دینار آن که به مصرف خویشاوندانت برسانی؛ و فروترین و کم پاداشترین دینار، آن است که برای خدا انفاق
کنی.»[153]
زن به عنوان مدیر خانه میتواند نیازها و هزینهها را به اشکال متفاوتی دستهبندی کند. 1-
فوریت هزینه: الف- کوتاه مدت: هزینههایی که به طور روزمره تکرار میشوند. مانند: هزینههای خوراک، رفت و آمد و اجاره خانه. ب- میان مدت: مانند هزینههای پوشاک، تفریحات، مسائل فرهنگی، و آموزشی. ج- بلند مدت: مانند هزینههای خرید خانه، اتومبیل، و وسایل منزل. 2- ضرورت هزینه: الف- هزینههای ضروری: خوراک، پوشاک، حمل و نقل و … ب- هزینههای غیرضروری: هزینههای تجملی. ج- هزینههای ضروری پیشبینی نشده، درمانی، مسافرتهای ضروری و … .[154]
هزینههای ضروری، واقعاً ضروریاند، ولی میشود متعادلشان کرد. برای مثال در رفت و آمد به جای تاکسی از اتوبوس استفاده کرد. یا اگر هزینههایی به عنوان هزینههای غیر ضروری وجود دارد، لزومی ندارد که آن را به کل از برنامه اقتصادی خود حذف کرد، بلکه میتوان آن را در اولویت دوم، پس از ضروریات قرار داد.
مثلاً به جای پرداخت مبلغ باشگاه ورزشی از ورزش صبحگاهی در حیاط منزل استفاده شود.[155] در مدیریت اقتصادی خانواده بایستی به هزینههای ضروری پرداخت و چنان چه بخشی از درآمد باقیمانده، صرف نیازهای غیر ضروری شود. این مدیریتی عاقلانه است که با جداسازی نیازهای واقعی از غیرواقعی در چارچوب امکانات خانواده، نیازهای اصلی را برطرف میسازد.[156]
زن خانهدار میتواند با تدبیر لازم، با درآمد اندک شوهر نیازهای خانوادهاش را برآورده سازد. برای این کار باید از هزینههای غیر ضروری زندگی بکاهد و با کمترین پول، بهترین امکانات را برای خانوادهاش فراهم سازد.
مدیریت بسیار ماهرانه زن با کم کردن هزینههای زندگی میتواند خلاءهای زندگی را کاهش
دهد.[157] مثلاً در مواقع کمبود با حذف بعضی امکانات، جایگزین مناسبی را انتخاب نماید بدون آنکه تغییری در مطلوبیت ایجاد شود. مثلاً اگر برنج گران یا کم میشود، سیب زمینی یا نان را جایگزین نماید، با ضمن برقراری تعادل بین درآمد و هزینهها منبع تغذیهای افراد خانواده تأمین گردد.[158]
در اولویتبندی نیازها زنان باید به چند نکته توجه کنند: حفظ اولویت بین نیازهای فردی؛ حفظ اولویت بین نیازهای عمومی؛ حفظ اولویت میان هر دو دسته از این نیازها.
به این ترتیب که زنان از بین نیازهای هر یک از افراد و ازمیان نیازهای کلی خانواده، مهمترین را آنها گزینش کرده و در اولویت قرار دهند و در مرحله بعد نیز هر کدام از این دو که ضروری تر باشند، زودتر به آنها ترتیب اثر داده شود.[159] از آنجا که مصرف برای تأمین نیاز میباشد و نیاز هم هرروز تنوع و تعدد بیشتری مییابد و از طرف دیگر منابع درآمدی خانواده محدود میباشد، باید نیازها را طبقه بندی و تعیین اولویت کرد تا بین درآمد و هزینهها ایجاد تعادل شود.
در مدیریت زنان در صورت عدم اولویت و طبقه بندی هزینهها با فرض ثابت ماندن و محدود بودن درآمد، در برخی مواقع منجر به گرفتن وام و قرض خواهد شد که این امر، خود فشارهای جانبی دیگری را به خانواده وارد خواهد نمود.[160]
6- علم و آگاهی
امروزه بیش از هر زمان دیگر، آشکار شده که علم نقش اول را در رشد اقتصادی ایفا میکند
در این حقیقت هرگز نمیتوان تردید کرد، حال آنکه اسلام پیش از چهارده قرن قبل آن را اعلام کرده بود؛ خیرالدنیا و الآخره مع العلم و شر الدنیا و شر الآخرة مع الجهل؛ خیردنیا و آخرت، با علم تأمین میشود؛ و شر دنیا و آخرت با جهل است.[161]
در نظام خانواده نقش زن کلیدی و دست کم یکی از ارکان دوگانه تأسیس این نظام است. تحصیلات زنان در مدیریت خانواده، دسترسی به دانش لازم برای زندگی درسـت را تسـهیل میکند.[162]
علم شرط لازم برای موفقیت و برنامهریزی در هر امری است دانش بازوی هر مدیری است. از اینرو قرآن در پاسخ کسانی که به پادشاه شدن طالوت اعتراض مینمودند و به خاطر نداشتن تمکن مالی وی را لایق این مقام نمیدانستند میفرماید:
«در حقیقت، خدا او را بر شما رجحان داده و او را در دانش و نیروی بدنی بر شما برتری بخشیده.»
حضرت یوسف – علیه السلام - نیز در هنگام پذیرش مسئولیت در حکومت مصر برای اعتماد سازی و دریافت امور خزانه به امانتداری و دانش خویش اشاره میکند.[163]
و میفرماید:
«مرا به خزانهداری در این سرزمین بگمار که من نگهبانی را دانایم».[164]
برای برنامهریزی، بدون پشتوانه نظری لازم و تحصیلات آکادمیک امکانپذیر نیست و اینجاست که زن تحصیل کرده به عنوان یکی از ارکان خانواده میتواند در پیشنهاد و تدوین برنامه زندگی نقش کلیدی و اساسی داشته باشد. ذهن علمی و محیط فرهنگی مناسب، هم اهمیت و ضرورت برنامهریزی به افراد تحصیل کرده را میآموزد و هم آنها را با راههای رسیدن به این مقصود آشنا میکند و از این رو، زنان تحصیل کرده با دستانی پر میتوانند برای آینده زندگی و ابعاد و مسائل آن بیندیشند.[165]
زن تحصیل کرده خود را تحت فشار و دارای نقش دوم احساس نمیکند او شانس بیشتری برای وارد شدن به اجتماع دارد و زندگی خصوصی بهتری دارد. زن یا مادر تحصیل کرده، در انجام کارهای خانه کارآمدتر است و فرزندان سالم و تغذیه بهتری دارد. او بر سطح آموزش و تحصیلات فرزندان نفوذ بیشتری دارد.[166]
او میتواند مراقب پیشرفت تحصیلی آنان باشد. در صورت نیاز به آنها کمک و راهنمایی کند که با این حال دیگر نیازی به گرفتن معلم خصوصی و یا کتب کمک درسی و … نخواهد بود. سواد زن زمینهساز راهیابی او به عرصه مفیدتری از فعالیت اقتصادی و کسب در آمد بیشتر برای اداره معاش خانواده خویش و بهبود زندگی و رفاه خانوادگی آنان میگردد.[167]
زنانی که تا حدی از آموزش اولیه برخوردارند، مدیرانی کوشا و توانمند برای اداره منابع خانهداری بوده، و در زمینه فعالیتهای مربوط به تندرستی، بهداشت، تغذیه و تعلیم و تربیت و … موجبات ارتقا و بهزیستی خانواده را فراهم میکند.[168]
یک مادر باسواد، خانواده سالمتری را میتواند هدایت کند. او نه تنها نسبت به تغذیه فرزندان، علم و آگاهی پیدا میکند، بلکه، با یاری از وقایع و اتفاقات غیرمنتظره مربوط به بهداشت
و سلامت نیز اگاه میشود.
همچنین شاخص باسوادی زنان، موجبات کاهش مرگ و میر اطفال و مادران را فراهم میآورد. به دنبال با سواد شدن زنان، بسیاری از خرافات، نیز در ارتباط با بیماریها و .. از میان میرود.[169]
در صورت آشنایی زنان با بیماریهای مختلف، لااقل در سطح اطلاعات ضروری در مورد بیماریهایی که غالباً انسان در معرض ابتلا به آنهاست، به آنها کمک میکند که هم به روشهای پیشگیری از آنها توجه کند و هم با تشخیص به موقع از خطرات عوارض آنها بکاهد و هم با به کارگیری این اطلاعات در جامعه، به دیگران نیز در این دو زمینه کمک نماید.[170]
روشهای پیشگیری بسیار آسان، کم هزینه و یا حتی بدون هزینه و اطمینان بخش است،[171] اگر زنان با روشهای پیشگیری آشنا باشند به راحتی میتوانند با پیشگیری از ابتلا به بیماریها، کمک به اقتصاد خانواده نمایند.
با آگاهی زنان درباره تغذیه صحیح که آن هم با دریافت غذا به مقدار کافی و متناسب با نیاز بدن و سالم و بدور ماندن از آلودگیهای مختلف به دست میآید؛ موجبات برخورداری از تندرستی و سلامت خود و اعضای خانواده فراهم میشود.[172]
زنان آگاه میدانند که تغذیه مناسب به معنای استفاده از غذاهای پرهزینه و پرزرق و برق نیست، حتی با صرف هزینه کم هم میتوان از غذاهای سالم بهرهمند شد. در حالی که بسیارند کسانی که با صرف هزینه زیاد غذای نامناسب دریافت میکنند.[173]
کسب اطلاعات از طریق تحصیل، رسانههای عمومی، اطلاعرسانی سازمانهای خدماتی و آموزشهای اجتماعی و از همه مهمتر دقت و درایت و خلاقیت یک زن در نگرش به موضوعات مختلف میتواند مهارت کافی زن را برای هدایت خانواده در مسائل اجتماعی و اقتصادی مهیا کند.[174]
نیز زنان با کسب آگاهیهای لازم در مورد نحوه مصرف قادر خواهند بود که هزینههای خانواده و جامعه را کنترل نمایند و باعث ارتقاء سطح مدیریت بهرهوری ملی شوند که این امر از طریق بهینهسازی مصرف در خانواده حاصل میشود.[175]
7- تقسیم کار
تقسیم کار یکی از قوانین طبیعی است که منظور از آن بدست آوردن نتیجه بهتر و زیادتر است هرچه عملیات سازمان توسعه یابد، اهمیت تخصص و تقسیم کار بیشتر میشود.
تقسیم کار یکی از عوامل مؤثر در بحث مدیریت اقتصادی است.
شاید اداره خانه، ساده و بدون پیچیدگی به نظر آید، اما به کار بستن ظرافتهای خاص و برنامهریزی و اجرای صحیح توسط مدیر با کفایت سکون و آرامش را در کانون خانواده برقرار میسازد. زن با تقسیم کار بین افراد خانواده میتواند بازدهی خانواده را بالا برد و از سنگینی و فشار کار بر یک نفر بکاهد. با تقسیم کار نیازی به کمک گرفتن از کارگر و مستخدم نخواهد بود و بخشی از بودجه خانواده برای این مسأله صرف نخواهد شد.[176]
در بهترین و شایستهترین خانواده-ها، تقسیم کار به خوبی دیده میشود. امام صادق – علیه السلام - میفرمود:
«امیرالمؤمنین در کار خانه با حضرت زهرا – سلام الله علیها – همکاری میکرد. هیزم جمع میکرد، آب میکشید، جارو میکرد و حضرت زهرا – سلام الله علیها – گندم آسیاب میکرد و نان میپخت.»[177]
عدم تعادل در تقسیم کار منجر به ضعف جسمی، روحی و روانی یکی از دو رکن خانه یعنی زن و مرد یا دیگر اعضای خانواده میشود.
حضرت زهرا – سلام الله علیها – با آن همه مقام و منزلت، کار خانه را خود انجام می داد و حتی کار خانه را با خادم خود تقسیم کرده بود یک روز ایشان کارهای منزل را انجام می داد و روز دیگر فضه.[178]
تقسیم کار به این معنا نیست که فعالیت زن منحصر در امور خانه است بلکه زن میتواند با توجه به مدیریت و سازماندهی صحیح در امور خانه و با محاسبة مطلوبیت حاصل از اشتغال همچون خستگی از کار در منزل و بیرون از منزل، مخارج و … علاوه بر بالا بردن سطح فعالیتهای اجتماع در زمینههای مختلف به بودجه خانوار نیز کمک نماید.[179]
کارهای منزل بنابر توان مسئولیت و نقشی که هر یک از افراد خانواده دارند باید تقسیم شود همچنین تقیسم کار باید براساس تواناییهای فردی و برتریهای نسبی باشد. یعنی به هر کسی کاری را که میتواند بهتر انجام دهد واگذار کرد تا بازدهی نیز مطلوب گردد. چرا که کارخانه نیز جزء اساسی سیستم اقتصادی و اجتماعی است.[180]
در خانهای که تقسیم کار در آن دیده نمیشود و همه مسئولیتها و کارهای درون خانه به عهده زن خانه است اولاً در فرزندان آن خانواده حس مسئولیتپذیری به وجود نمیآید و از طرفی هم زن به دلیل مشغولیت دائمی به کارهای منزل، اوقات فراغت و استراحتی برایش حاصل نمیشود.
از این رو در این خانوادهها زن به دلیل کارهای فراوان خانه خسته میشود و نیز فرصتی برای انجام کارهای تولیدی در خانه محیا نخواهد شد و یا به خاطر فشار جسمی و همچنین فشار روانی ناشی از انجام به موقع و به نحو احسن کارها، در آخر منجر به ضعف و بیماری خانم میشود که در این صورت بخشی از درآمد خانواده باید صرف درمان گردد.
ولی اگر زن به عنون مدیر داخلی خانواده با استفاده از تقسیم کار بین اعضاء، آنها را مسئولیتپذیر کند و در انجام امور خانه شریک گرداند اولاً از فشار عصبی و روحی کارها بر یک فرد میکاهد و در نتیجه از سلامت روحی و بدنی بهتری برخوردار خواهد شد و ثانیاً با حاصل شدن اوقات فراغت بیشتر، ناشی از تقسیم کار میتواند دست به تولیدات و مشاغل خانگی بزند که این مسأله منجر به افزایش درآمد خانواده خواهد شد.
تقسیم کار در خصوص زنان شاغل خارج از منزل اهمیت بیشتری دارد زیرا آنها اوقات کمتری را در خانه میگذرانند که اگر بعد از پایان ساعات کاری و ورود به خانه، همه کارهای خانه به عهدهشان باشد، نمیتوانند پاسخگو باشند و مجبور میشوند مقداری از درآمد را صرف تهیه غذاهای آماده کنند و یا برای نظافت و … از کارگر و مستخدم کمک بگیرند و یا نگهداری بچهها را به مهد کودکها بسپارند که همه این موارد منجر به خرج مقدار زیادی از درآمد میشود.
8- نظارت و کنترل
نظارت و کنترل، بخش مهمی در امور و تضمینی است برای استفاده بهینه از فرصتها و
افزایش کارآمدی امکانات که مدیر سازمان یا خانواده را در انجام صحیح مسئولیتش کمک میکند.
شایسته است انسان نظارت و ارزیابی را از اعمال خودش شروع کند، تا در این حسابرسی نقصهای خود را یافته، و به اصلاح آنها موفق شود. در این راستا، نظارت مناسب در یک مجموعه نیز، به بهبود کل آن مجموعه میانجامد.
بسیاری از تئوریهای پویای اقتصادی به علت ضعف اجرایی در عمل دچار تزلزل میشود و بدون نظارت و بازرسی دقیق هیچ سیاست اقتصادی نمیتواند در اجرا و عمل موفق باشد.[181]
موضوع نظارت و کنترل اقتصادی خانواده در دو بخش درآمد و مصرف از جمله وظایف مدیریتی زنان است که در ادامه به نحوه این مدیریت اشاره میشود.
8-1- نظارت و کنترل بر فرایند درآمدزایی
آنچه به راستی اقتصاد خانواده را منحصر به فرد میکند، وجود ارتباطات درونی بین نقشهای شغلی و خانوادگی است، یعنی رابطهای که به طور معمول و در غیر از مباحث اقتصادی خانواده یافت نمیشود. موضوع اصلی این است که برای تأمین هزینهها، به اقتصادی حلال، سودآور و موفقیتآمیز نیاز است.[182]
ایجاد شناخت و انگیزه برای رفتن به سمت حلال، شرط لازم برای سالم سازی اقتصاد خانوده
است، اما شرط کافی نیست. اجرای صحیح هر قانون نیازمند مرجع نظارتی است که در صورت تخطی از خطوط مشخص شده به هر طریق ممکن از آن جلوگیری به عمل آورده و به روند صحیح بازگرداند. بنابراین نظارت و سرپرستی، یکی از لوازمی است که برای تداوم حرکت در مسیر صحیح، ضروری است.[183]
بدون تردید در این راستا، هم وظیفه ایجاد باورها و ارزشهای صحیح و هم ارزیابی و نظارت مستمر بر آنها بر عهده خانواده به عنوان مرز تربیتی شکل گیری و کنترل شخصیت افراد خواهد بود.[184]
خانواده رکن اصلی جامعه و قلب تپنده خانواده زنان هستند. طبیعی است که با توجه به نقش انسانها در توسعه و رکن اصلی آن – که بحث تعلیم و تربیت و جایگاه خانواده است – نقش زنان پررنگ تر و مشخصتر میشود.
یک زن مسئول، تنها خود را محدود به مسائل زنانه نمیکند و با احساس مسئولیت و دلسوزی تمام، برای اجرای هر چه بهتر مسائل مختلف زندگی پا به پای مردان گام بر میدارند؛ تا همچنان به کنترل و نظارت دلسوزانهشان ادامه دهند.[185]
زن و مرد از وقتی زندگی مشترک را شروع میکنند در مقابل هم وظایفی دارند. مهمترین وظایفی که زوجها در مقابل هم دارند، این است که همدیگر را از لغزشها آگاه کنند. اگر پولی که مرد به خانه میآورد حرام باشد، بر همسر و فرزندان اثر گذار است و زن وظیفه دارد با محبت و عطوفت، همسرش را امر به معروف و نهی از منکر کند و احساس رضایت خود را از درآمد حلال ولو کم، نسبت به درآمد حرام بیشتر اعلام دارد و در صورت داشتن منبع درآمد دیگر، از مصرف درآمد حرام حتی المقدور امتناع کند.[186]
8-2- نظارت و کنترل بر مصرف و هزینه کردن
تولید و درآمد مقدماتی برای مصرف محسوب میشوند اسلام با دستورات سازنده خود سعی دارد برای مصرف، انگیزههای مثبتی در افراد ایجاد کند. مصرف برای ادامه حیات، تأمین نفقه افراد تحت تکفل، نجات جان انسانها، مصرف در راه دفاع از جامعه اسلامی و تأمین راههای رشد و پیشبرد اهداف اسلام، از مصارف واجب هستند.
به طور کلی، استفاده از نعمتهای الهی با رعایت شرایط و ضوابط آن، مانند حلال بودن، عدم اسراف و تبذیر و رعایت حقوق دیگران از نظر شرع، پسندیده، و مطلوب است.[187]
در اسلام، مصرف مال جز در موارد ممنوع، آزاد است. از نظر فقه اسلامی، مصرف مال علیه دین، علیه انسانیت، در راه ارتشاور با او نیز مصرف اشیای حرام مانند نجاسات، اشیای مضر مانند سم و هروئین، اسراف (مصرف بیش از حد شایسته) تبذیر (مصرف بدون جهت) استعمال در راه تفاخر و تقلید از کفار (تشابه به آنان) ممنوع است؛ همچنین مصرف بیش از حد متعارف در صورت نیاز دیگران و ایجاد تنگنا در زندگی در صورت داشتن، نکوهش شده است.[188]
زنان در گذشته و حال نقش قابل توجهی در تولید و افزایش درآمد و بهبود اقتصاد خانواده داشته و دارند، اما از مهمترین سیاستگذاریهای در محیط خانه و خانواده، سیاستگذاری در نحوه توزیع و مصرف درآمد خانواده است. امروزه زنان به ویژه در شهرها در مورد توزیع و نحوه هزینه درآمد خانواده نقش عمدهتری دارند، زیرا در موارد زیادی مردان، این مسـئولیت را به زنان واگذار کرده اند.[189] زن شایسته، همواره دخل و خرج زندگی مشترک را مورد ارزیابی و اندازهگیری قرار
میدهد و چگونگی تأمین نیازهای خود و اعضای خانواده را با آن میسنجد و بر همان پایه خرج میکند.[190]
امام علی – علیه السلام – افسار گسیختگی و عدم حسابگری در هزینههای زندگی را موجب تنگدستی میداند:
«ترک التقدیر فی المعیشه یورث الفقر؛[191] تدبیر زن شایسته را میتوان در شیوه زندگیاش شناخت.»
چنین زنی، اعتدال و میانه روی را الگوی عملی خود قرار میدهد و از آن تجاوز نمیکند؛ ساده زیست و کم خرج است؛ از حد متعارف و معمول خارج نمیشود؛ از امکاناتی که خدایش داده درست استفاده میکند.[192]
خانه پایه اصلی انسان سازی است. مادر نقش اصلی در آن دارد و باید با نظارت مستقیم در پرتو احکام اسلام و اصول اخلاقی آن، برای تربیت نسل جدید و آمادگی آنها در پذیرش سختیهای زندگی تلاش نماید.[193]
زن خانهدار میتواند، با برنامهریزی، هزینههای پوشاک، هزینههای علمی و هزینههای گردش و تفریح را کنترل و مدیریت کند. حتی زنان میتوانند هزینههای رفت و آمد خانواده را کنترل کرده و کاهش دهند، مانند مادرانی که تردد بچهها به مدرسه را بر عهده میگیرند و مواردی از این قبیل که بدین وسیله، بدون فعالیت خارج از منزل مانع از هزینههای زیادی خانوار میشوند.[194]
راهکارهای دیگری نیز وجود دارد که از طریق آنها میتوان بدون حذف نیازها، آنها را به گونهای دیگر و با هزینهای کمتر تهیه کرد: مثل سفرهای خانوادگی، به جای اقامت در هتل، با دوستان خود سفر کرده و با هم خانهای کرایه کرد. به جای رفتن به رستوران، غذا در داخل خانه تهیه شود.[195]
با یادداشت مخارج به صورت روزانه میتوان هزینههای مصرفی را به راحتی کنترل کرد. زمانی که تمرین درست خرج کردن شروع شد، هر شب باید چند دقیقه را به ثبت مخارج روزانه، از ریز تا درشت، اختصاص داد، با این کار، هم حساب خرج به دست میآید، هم پس از مدتی متوجه خواهد شد که برخی مخارج دائماً در زندگی تکرار میشود و هیچ ضرورتی هم ندارد.[196]
با نظارت و کنترل بر درآمد از طریق ارشاد و امر به معروف و نهی از منکر توسط بانوان از داخل شدن مال حرام به اقتصاد خانواده جلوگیری میشود و همچنین با نظارت و کنترل در بخش مصرف منجر به استفاده درست و بهینه از درآمد و ممانعت از هزینههای بی جا میگردد.
9- پسانداز و سرمایهگذاری
از ضروریات اقتصادی هر خانواده آن است که توجه بیش از حد به هزینههای روزمره، مانع دوراندیشی نشده و سهمی از درآمد به پسانداز برای آینده اقتصادی خانواده تعلق یابد، زیرا چه بسا در آینده شرایطی برای انسان رخ دهد که نبود پس انداز کافی او را با بحران اقتصادی مواجه کند.[197]
امام صادق – علیه السلام – همواره توصیه میکرد که: «هر شخصی باید برای آینده خود پسانداز داشته باشد تا اگر خدای ناکرده مشکلی برایش پیش آمد یا نیازی به پول پیدا کرد محتاج دیگران نباشد».
آن حضرت میفرمود: از نزدیکترین یاران پیامبر که شما آنها را به فضل و زهد و تقوا میشناسید سلمان و ابوذر هستند. شیوه سلمان چنین بود که هرگاه سهمیه سالانهاش را از بیت المال دریافت میکرد. مخارج یک سالش را ذخیره مینمود تا زمانی که در سال آینده نوبت به سهمیهاش برسد به او اعتراض کردند که تو با این همه زهد و تقوا در فکر ذخیره آیندهات هستی! شاید امروز و فردا مرگ تو برسد!
سلمان در جواب میفرمود: شما چرا به مردن فکر میکنید و به باقی ماندن فکر نمیکنید، اگر انسان به مقدار کافی وسیله زندگی نداشته باشد، در اطاعت حق کندی و کوتاهی کند و نشاط و نیروی خود را در اه حق از دست میدهد؛ ولی همین قدر که به اندازه نیازش وسیله و مال دنیا فراهم شد با اطمینان و آرامش بیشتری به اطاعت حق میپردازد.[198]
پس انداز وجوهی است که از درآمد حال سازمان به منظور مصرف در آینده کنار گذاشته میشود. سرمایهگذاری نیز وارد کردن این وجوه در چرخه تولید و کسب درآمد است.
منشأ اصلی پسانداز و سرمایهگذاری با تدبیر صحیح در امور معیشت و تخصیص درآمدی افراد ارتباط مستقیم دارد؛ چرا که با مصرفگرایی و اتلاف منابع و یا راکد گذاشتن آنها هیچ سرمایهای تولید نخواهد شد.[199]
در خانواده، علاوه بر پساندازی که به صورت نقدی و به صورت خرید ساختمان توسط مردان انجام میشود. زنان هم به نوبة خود با صرفهجویی در مخارج جاری به پس انداز مبادرت میکنند برخلاف تصور زنان پسانداز خود را برای مصارف شخصی یا صرفاً برای خرید طلا و جواهر مصرف
نمیکنند.
زنان در کشورهای مختلف از پسانداز کردن، اهداف گوناگونی دارند. این مصارف ممکن است ساختن خانه، خرید وسایل منزل، لولهکشی آب، آموزش فرزندان، ایجاد شرایط بهتر در خانه، رفاه و تأمین اجتماعی برای روزهای پیری و بیماری باشد.[200]
اسلام دیدگاه خود را از دو بعد در خصوص ثروت به روشنی بیان کرده است. اول: اندوختن ثروت؛ دوم: بهرهبرداری از ثروت (سرمایه گذاری)، اسلام ثروت اندوزی را حرام میداند. زیرا موجب حبس اموالی میشود که باید در جاهای درست هزینه گردد.[201]
یکی از عوامل اصلی رشد و توسعه اقتصادی، سرمایهگذاری است. ماهیت مال و سرمایه، ماهیت «قوامی» (پشتوانه ای) برای فرد و جامعه است.
اصل قوامیت، ضرورت سرمایه گذاری را روشن می کند، اگر چه ممکن است سرمایه در دست مردم باشد؛ زیرا سرمایه هنگامی که به نحوی در خدمت جامعه بود و برای سامانیابی جامعه هزینه شد، قوامیت آن باقی میماند، ولی اگر به صورت ذخیره و پساندازهای راکد درآمد، خاصیت قوامیّت خود را از دست میدهد.[202]
یکی از روشهای نگهداری پسانداز و رشد آن، سرمایهگذاری آن است. زنان با بررسی و شناسایی مجاری مختلف اعم از صنعت، کشاورزی، بورس، …. میتوانند پسانداز خود را سرمایهگذاری کنند و علاوه بر اینکه از سود حاصل از آن بهره ببرند، در توسعه اقتصادی جامعه نیز سهیم باشند.
پسانداز میتواند از طریق پیوستن به صندوقهای پسانداز خانگی، پسانداز در بانکها، بیمهها
و … باشد که این پسانداز از نوع مستقیم و صرفهجویی در مخارج و هزینههای خانه و خانواده از نوع پسانداز غیرمستقیم است.[203]
فایده پسانداز این است که میتواند گوشهای از تشویش و نگرانی انسان را از آینده تسکین داده و آسایش روانی را به ارمغان آورد.[204] نبی اکرم – صلی الله علیه و آله و سلم - در این زمینه میفرمایند:
«ان النفس اذا احرزَت قوتها استقرّت؛ هنگامی که انسان روزیاش تأمین باشد، آرامش مییابد.».[205]
فصل چهارم:
فعالیتهای اقتصادی مؤثر زنان خانهدار در اقتصاد خانواده
در سیره پیشوایان معصوم – علیهم السلام – فعالیت اقتصادی افراد ارزش بالایی دارد. ارزش فعالیت اقتصادی در دین چنان است که بنابر متون دینی، برترین انسانها به آن میپرداختند. آیات و احادیث از آدم تا خاتم را اینگونه معرفی میکند که برای تأمین زندگی، فعالیت اقتصادی داشتند.
فعالیت اقتصادی زنان خانهدار به دو شکل، فعالیت اقتصادی در منزل و فعالیت اقتصادی در خارج از منزل میتواند در اقتصاد خانواده مؤثر باشد
1- فعالیت اقتصادی زنان خانهدار در منزل
به هر نوع فعالیت اقتصادی در محل سکونت شخصی، که با استفاده از امکانات و وسایل منزل و شخصی راه اندازی شود کسب و کار خانگی میگویند. کسب و کار و تولیدات خانگی در ایران سابقه دیرینه دارد و بخش چشمگیری از تولید ملی را تشکیل میدهد. کسب و کار خانگی از نظر ایجاد شغل و نوآوری در عرضه محصول یا خدمات، موجب تنوع و دگرگونی زیادی در اجتماع و اقتصاد هر کشور میشود.[206]
خانوادههای شهری به دلیل ویژگی شهرنشینی و محدودیتهایشان نمیتوانند همانند خانوادههای روستایی، گوشت یا لبنیات، حبوبات و غلات را تولید و بسـیاری از نیازهای خود را تأمین کنـند.[207]
زنان روستایی ایران از قدیم الایام سهم عمدهای در تولید محصولات صنعتی داشتهاند. اینان صنعت خود را با هنر توأم نمودهاند. زنان صنعتگر روستایی از نظر اقتصادی کمک زیادی به معاش خانواده میکنند.[208]
کار زنان روستایی گستره وسیعی از صنایع روستایی از قبیل قالی بافی، گلیم بافی، جاجیم بافی، صنایع دامی، صنایع غذایی و غیره را در بر میگیرد.[209]
از دیگر شاخههای با اهمیت صنایع روستایی که زنان مسئولیت عمده آن را بر عهده دارند، صنایع غذایی و دامی است. اکثر زنان روستایی با نگهداری دام، طیور، زنبور عسل و …، انواع فرآوردههای غذایی این حیوانات را به خانه یا بازار عرضه میکنند و از این طریق به اقتصاد خانوار کمک شایانی مینمایند.
مشارکت در صنایع غذایی فقط منحصر به محصولات دامی نیست، بلکه زنان در حال حاضر در بسیاری موارد، تهیه کنندگان خشکبار نیز میباشند، خشکبار تهیه شده توسط زنان روستایی بخش بزرگی از بازار داخلی و صادرات خشکبار را تشکیل میدهد که این خود ارزش افزوده اقتصادی قابل توجهی دارد.[210]
در جوامع شهری هم میتوان با آموزش رشتههای هنری، فنی، صنایع کوچک و مونتاژ وسایل را برای افراد خانواده و زنان فراهم آورد تا در فرصت های مناسب به آن بپردازند. پس اگر بخواهیم در جامعه به بهرهوری برسیم، باید هر ایرانی که توانایی کار و تولید دارد، دراین جهت گام بردارد و محیط خانه را با رعایت اصول و حق دیگران، به کارگاهی کوچک برای تولید بدل سازد.[211]
زنان در محیط خانه با فعالیتهایی همچون قالی بافی، خیاطی، هنرهای دستی، پرورش گل و گیاه و … میتوانند به اقتصاد خانواده کمک کنند.[212]
نیز زنان میتوانند با آموزش دیدن و فراگیری هنرهای دستی و با خرید مواد اولیه بسیاری از نیازهای خود را تولید کنند. چنان که در گذشته اهل خانه کارهایی از قبیل فرش بافی، گلیم بافی، دوختن لباس و پوشاک، تهیه بسیاری از مواد خوراکی را به عهده میگرفتند و از این طریق بخشی از هزینههای خانوار کاسته میشد.
انجام اینگونه فعالیتهای ممکن در خانه، علاوه بر کمک بر اقتصاد خانواده، موجب تأمین نیازهای روانی انسان از جنبههای هنری و زیباییشناسی میشود.[213]
در شهرها زنان میتوانند با یک دستگاه رایانه و یک خط تلفن، یک کسب و کار اینترنتی راه بیندازند و کارها و خدمات مختلفی را به مردم عرضه کنند و از این راه برای خود درآمد کسب نمایند.[214]
از جمله فعالیتهایی که زنان در جهت اشتغال خویش و کسب و کار قادرند در خانه انجام دهند میتوان به بازاریابی اینترنتی که امروز گستردگی زیادی یافته اشاره داشت. ساخت صنایع دستی در منزل و تهیه عکس از آنها جهت تبلیغ در اینترنت و در نتیجه فروش آنها، راهی جهت کسب درآمد خواهد بود.
از سوی دیگر ارایه خدمات آموزشی در رابطه با این هنرها، در قالب لوحهای فشرده آموزشی و فروش آنها از طریق اینترنت و یا به کارگیری آموزش الکترونیک به صورت آنلاین میتواند از دیگر روشهای کسب درآمد باشد.[215]
این موارد برای آشپزی و سفرهآرایی که مورد علاقه بسیاری از زنان ایرانی است نیز میتواند مورد استفاده قرار گیرد. هنر خیاطی نیز از هنرهایی است که بسیاری از زنان همواره علاقهمند به
آموختن آن بوده و هستند استفاده از شیوههای فوق در این راستا نیز مفید است. تولید و فروش لوحهای فشرده آموزش خیاطی از این جمله است.[216]
ارائه خدمات رایانهای نظیر تایپ و یا ورود داده به رایانه در منزل از دیگر مواردی است که میتواند سبب درآمدزایی و اشتغال زنان باشد. زنان میتوانند با دریافت و تحویل سفارش به صورت اینترنتی از این راه کسب درآمد نمایند.
اما کار در منزل فقط محدود به این موارد نمیباشد. یک خانم پزشک، پرستار، ماما و یا مشاور میتواند زمانی که در منزل حضور دارد اقدام به ارایه مشاوره از طریق اینترنت و در راستای تخصص خود به زنان نماید.[217]
کار خانگی، باعث تعادل و توازن کار و زندگی زنان شده به نحوی که آن-ها قادرند حین انجام فعالیت اقتصادی، مسئولیتهای خانوادگی خود را نیز انجام دهند. این امر نه تنها به لحاظ اقتصادی برای زنان ارزشمند است بلکه سبب توسعه اجتماعی و فرهنگی آنها نیز خواهد شد.
زنان خانهدار با عرضه نیروی کار رایگان خود برای تأمین برخی از کالاها و خدمات مورد نیاز خانواده، مخارج مصرفی خانواده را کاهش میدهند. در نتیجه، خانواده میتواند درآمد ثابت خود را صرف خرید کالاها و خدمات بیشتری نماید و سطح رفاه خود را بالا برد.
اگر قرار باشد مجموعه فعالیتهای را که به نام کار خانگی صورت میگیرد، از بازار خریداری شود، هزینه بالایی بر خانواده تحمیل میشود.[218]
2- فعالیت اقتصادی زنان خانهدار در خارج منزل
فعالیت اقتصادی در طول تاریخ قرین زندگی زنان بوده است.[219] در طول تاریخ، زنان فعالیت اقتصادی بسیاری را در منازل داشتند که جزء تولید ناخالص ملی به حساب میآمد و به بهرهوری بالای اقتصادی کمک میکرد. اما به مرور، زنان به خصوص در مناطق شهری، این فعالیتها را کمتر کرده و به فعالیت اقتصادی در خارج از منزل علاقهمند شدند.[220]
تاریخ نامهای زنانی را برای ما ذکر میکند که عطر میفروختند؛ همچون زینت عطاره. تاریخنویسان ذکر میکنند که امیرالمؤمنان علی – علیه السلام – نیز زن را به کار ریسندگی تشویق میکرد و آن را از حلالترین کسبها میدانست و از ام حسن نخعی نقل شد که میگفت:
«امیرالمؤمنین – علیه السلام – به من برخورد و گفت: چه کار میکنی، ای ام حسن؟ گفتم: نخ میریسم. امام فرمود: نخ ریسی از حلالترین کسبها است.»
به نظر میآید که این زنان در خارج منزل به کار اشتغال داشتند و این کارها برای سرگرمی نبوده و بلکه منبع درآمد آنان محسوب میشده است. بطوری که امام علی – علیه السلام – از آنها به عنوان کسبهای پاک و حلال تعبیر میکند.
خلاصه آنچه از این روایت فهمیده میشود آن است که اسلام به زنان اجازه داده است تا برای هزینههای زندگی در شرایط معینی کار کند و در شرایط عادی نیز اگر اجازه همسر را به دست آورد میتواند به هرکار مناسب و یا کاری که شرع آن را معین کرده بپردازد.[221]
جامعه امروز اقتضا میکند که زنان هم دوش مردان در پیشروی اجتماع و کسب علوم و
فعالیتهای اجتماعی تلاش نموده و به تحصیل و کار بیرون از منزل رو آورند این گرایش گاه به واسطه آن است که مشکلات اقتصادی منزل تنها با حقوق و درآمد مرد تأمین نمیگردد و زن به کمک همسر شناخته و او را با کار در بیرون از منزل یاری میدهد.[222]
بار تکفل در ایران دو برابر اروپاست. در اروپا به طور متوسط از هر خانواده چهار نفر، دو نفر و در انگلستان از هر سه نفر، دو نفر کار میکنند، حال آنکه در ایران از هر خانواده 4 نفری یک نفر شاغل است.[223]
پس با اشتغال زن از بار تکفل بر مرد کاسته میشود و درآمد خانواده افزایش مییابد از شایعترین دلیل اشتغال زنان نه تنها در ایران، بلکه در کل جامعهها، عامل اقتصادی است. کمک به بهبود وضع مالی، خصوصاً در طبقات کم درآمد متوسط که ناشی از بالا بودن هزینههای زندگی، تنوع نیازها و خواستههای خانواده میباشد، زنان را به شغل خارج از خانه وامیدارد.
شرایط سخت اقتصادی در خانوادهها زن را خواسته یا ناخواسته آماده هرگونه همکاری با همسر در جهت پر کردن خلأهای مادی میکند، به طوری که هرشغلی را ولو سخت و یا با دستمزد کم میپذیرد، این وضعیت در مورد زنان سرپرست خانواده، اعم از زنان بیوه و یا زنانی که شوهر از کار افتاده دارند و هم چنین مبتلایان به پدیده تلخ طلاق که ممکن است چندین فرزند را تحت تکفل خویش داشته باشند، شدت بیشتری مییابد.[224]
زنان با اشتغال در خارج از منزل و دریافت حقوق و دستمزد باعث جبران کمبود درآمد خانواده و بالابردن قدرت خرید و ایمنی برای خود و خانواده شان میشوند.
در روزگار کنونی، زن همپایه مرد و یکی از عوامل مولد به حساب میآید نباید تنها یک عامل بیکاره و مصرف کننده به شمار آید زیرا جهان امروز یک جهان صنعتی و ماشینی است که در محیط آن زن و مرد هر دو به عنوان ابزار کار بایستی عامل تحرک و تولید باشند و با کنار گذاشتن نیمی از این ابزار محرک، چرخ زندگی از جنبش فرو خواهد ماند.
در نیم قرن اخیر با شرکت زنان در کارگاهها و ادارات دولتی و مناصب فکر و تربیتی از قبیل مدارس – دانشگاهها – مؤسسات مسئله حقوق کار و کارگری زن به میان آمده و کار زن در امور اقتصادی امروز بسیار حساب شده و حساس است یعنی هم در خانه و هم در جامعه تأثیر بسزایی دارد.
فصل پنجم:
اصلاح الگوی مصرف خانواده توسط زنان خانهدار
قسمت عمده مصرف، در خانوادههاست و ما در زندگی روزمره شاهد مصرف بیرویه مواد غذایی، بهداشت، پوشاک و انرژی هستیم. فرهنگ نادرست مصرف در سطح جامعه به دلیل تبلیغات نادرست باعث شده است تا بخش عمدهای از سرمایههای کشور به هدر رود، این نکته که این هزینهها تا چه اندازه ضروری و حیاتی بوده و آثار آنها بر تعادل مالی خانواده به چه میزان بوده کمک بسیاری برای مدیریت هزینههای خانواده خواهد بود. چون زنان در اقتصاد خانواده بسیار مؤثرتر از مردان عمل میکنند، پس نقش بیشتری در خانواده در اصلاح الگوی مصرف دارند. زنان این امر مهم را در راستای امور مختلفی میتوانند انجام دهند که در ادامه تبیین خواهند شد.
1-پرهیز از اسراف
اسراف، بر هم زننده تعادل و موازنه و دخل و خرج و نیز نابود کننده توانایی مالی زندگی و فرساینده ثروت و امکانات حیات است. اسراف است که شخص مسرف را دچار فقر و عدم کفاف درآمد میسازد و او را در جهت تأمین مخارج زندگی با اشکال مواجه مینماید. پس لازم است که به این رذیله و جوانب مختلف آنها پرداخته شود.[225]
1-1- مفهوم اسراف
اسراف در لغت به چند معنا آمده است:
تجاوز از حد میانهروی[226]، خوردن چیزی که حلال نیست[227]، در غیر طاعت خرج کردن[228]، خطا و
اشتباه[229] و ضد میانهروی، بیاعتدالی[230].
از مجموع معانی لغوی که برای واژه اسراف به کار رفته است روشن میگردد که برگشت به یک معنا دارند و آن تجاز از حد میانه و اعتدال است که ممکن است در هر چیزی به اعتبار کمیت و کیفیت تصور شود، چنان که راغب اصفهانی گفته است:
«اسراف تجاوز از حد است در هر فعلی که آدم انجام میدهد هرچند، بیشتر درباره خرج
کردن و مصرف به کار میرود و گاه به اعتبار اندازه و کمیت گفته میشود اسراف شد، و گاه به اعتبار چگونگی و کیفیت».[231]
1-2- حد اسراف
از تعاریف اهل لغت و تفسیر از واژه اسراف چنین بر میآید که حد معتبر در اسراف که رعایت آن میانهروی و تجاوز از آن موجب قرار گرفتن انسان در شمار مسرفین است با سه ملاک تعیین میگردد:
1-2-1- حدود و قوانین شرعی
این بدان خاطر است که حرامها خود حدود الهیاند، و ارتکاب آنها اگر بدون صرف مال باشد، اسراف به معنی گناه و تجاوز از دستورات دینی است، و در صورتی که همراه با مخارج مالی باشد، این عمل گذشته از اینکه خود معصیت است، خرج مال در راه آن نیز به عنوان تبذیر و اسراف
اقتصادی، گناه دیگری خواهد بود.[232]
1-2-2- حکم عقل و معیارهای عقلی
این در مواردی است که عقل به قبح صرف مال در آنها حکم میکند، به گونهای که تجاوز از آن به نوعی سفاهت و جهالت برگشت میکند، مانند انفاق به کسی که استحقاق آن را ندارد.[233]
1-2-3- عرف جامعه
در مواردی هم، عرف اجتماعی، عامل تعیین کننده «حد» در باب اسراف است. به عنوان مثال، مصرف مال در راه مصالح شخص و زن و فرزند و یا انفاق آن برای مصالح دیگران، هر کدام به حدی است که عرف جامعه آن را براساس اوضاع اقتصادی هر زمان، و برپایه وضعیت مالی و موقعیت اقتصادی و اجتماعی هر شخص تعیین و تحدید میکند.[234]
1-3- انواع اسراف
در این قسمت، انواع اسراف و زمینههای مختلف اسراف که زنان در آن مؤثر هستند، معرفی شده است و راهکارهای پیشگیری مناسب با هر زمینه ارائه گردیده است.
1-3-1- اسراف در تغذیه
از مهمترین عوامل حفظ بقا برای هر موجود زنده و از آن جمله انسان، عامل تغذیه و کیفیت آن است.[235] تغذیه یک مسلمان از ویژگیهای ممتازی برخوردار است. ائمه معصومین و اولیاء دین – علیهم السلام - به تمامی منافع و ضررهای جسمانی و روانی خوردنیها و آشامیدنیها توجه داشتهاند و
بنا به نیاز زمان و سؤالهای مطرح شده از سوی افراد، در بعضی از موارد به یادآوری عوارض معنوی و جسمانی موادغذایی پرداختهاند.[236]
پزشک نصرانی، از امام صادق – علیه السلام – سؤال کرد: آیا در کتاب آسمانی خود در باب طب چیزی دارید؟ حضرت آیه «کُلُوا وَ اشْرَبُوا وَ لا تُسْرِفُوا إِنَّهُ لا يُحِبُّ الْمُسْرِفينَ»[237] را تلاوت نمود. پزشک پرسید: از پیامبر حجازی خود چه دارید؟
امام صادق – علیه السلام – فرموده است:
«الحمی من الأکل کلّ دواء و الاسراف فی الأکل رأس کل داء»؛ «کم خوری سرآمد هر درمان و اسراف در خوردن، ریشه هر دردی است». پزشک گفت: بنابراین کتاب شما و سنت پیامبرتان چیزی برای طلب جالینوس باقی نگذاشته است.[238]
بیتردید، سرچشمه بسیاری از بیماریها، زیادهروی در خوردن و آشامیدن است، چرا که غذاهای اضافی که به صورت جذب نشده در بدن باقی میماند، هم بار سنگینی است برای قلب و سایر دستگاههای بدن، و هم محل آمادهای برای انواع عفونتها و بیماریها، به علاوه، افراط در آن، صفا و نورانیت را از دل میگیرد و لذت مناجات را سلب نموده و کُندذهنی را سبب میشود.[239]
اکنون که بحران غذا و دیو فقر و گرسنگی در بسیاری از کشورها بویژه در کشورهای آفریقا فاجعه میآفریند و بسیاری از انسانها از حداقل غذای لازم برخوردار نیستند و میلیونها انسان جان
خود را بر اثر گرسنگی از دست میدهند، انداختن سفرههای پرزرق و برق، درست کردن چندین غذا برای چند نفر و دور ریختن مواد غذایی سالم، از مصادیق روشن اسراف به حساب میآید.[240]
از آنجا که بخشی از هزینههای خانواده به تهیه مواد غذایی و خوراک اختصاص مییابد، زنان با کمخوری و پرهیز از پرخوری و بیان منافع آن به دیگر اعضای خانواده، میتوانند هم سلامتی را در خانواده به ارمغان آورند و هم اینکه مقداری از هزینههای خانوار را کاهش دهند و به اقتصاد خانواده کمک کنند. (البته در نظر گرفتن شرایط سنی و فعالیتهای متناسب با هریک از اعضای خانواده، امری ضروری است).
در ضمن بعضی از مادران بیشتر از تعداد خانواده برای شام یا ناهار غذا آماده میکنند و بعد باقی مانده غذا را دور میریزند؛ در صورتی که با طبخ غذا به مقدار لازم و یا نگهداری غذای باقی مانده و استفاده مجدد از آن، از اسراف جلوگیری میشود.[241]
1-3-1-1- اسراف در نان
از جمله مواد غذایی مورد مصرف خانوادهها، نان است. نان غذای اولیه و عمومی است و از قدیم و ندیم همیشه در سر سفرهها بوده است. نان از احترام مخصوصی برخوردار است. از اینرو باید در مورد جلوگیری از اسراف در آن دقت و مراقبت جدی و مسئولانه شود روایات بسیاری در شأن احترام به نان و مراقبت در حفظ آن از پیامبر اکرم – صلی الله علیه و آله و سلم – و امامان – علیهم السلام – به ما رسیده که بسیار آموزنده و هشدار دهنده است.[242]
پیامبر اکرم – صلی الله علیه و آله و سلم – فرمود:
«من وجد لقمه، فمسخ منها أو غسل منها، ثم أکلها لم تستقر فی جوفه ألا اعتقه الله من النار»؛ کسی که لقمه یا مقدار نانی را در راه پیدا کند، آن را تمییز نماید، پس آن را بخورد، هنگامی که آن غذا در معده او قرار گرفت، خداوند (به خاطر این کار که پرهیز از اسراف است) حتماً او را از آتش دوزخ آزاد میسازد.[243]
با این همه تأکیدی که از سوی پیشوایان بزرگ اسلام در احترام به نان و دور نگهداشتن آن از اسراف شده، اینک ببینیم تنها در کشور ما چگونه با نان برخورد میشود. در یکی از آمارها آمده است:
«هر ساله سه میلیون تن نان معادل 360 میلیون دلار به دور ریخته میشود».[244]
مردم ما پرمصرفترین مردم جهان در مصرف گندم و نان هستند و با سرانه 160 کیلوگرم بالاترین مصرف سرانه نان را در جهان دارا هستند. لازم به توضیح است که میزان تولید نان در ایران 25 میلیارد عدد است. در ایران دورریز نان بسیار زیاد بوده و حتـی به خوراک دام نیـز اختـصاص مییابد.[245]
یکی از پررنگترین عوامل دورریز نان، فرهنگ استفاده نادرست از این برکت الهی در سفرههای ایرانی است.[246] زنان خانواده میتوانند با بررسی میزان نان مورد نیاز خود سعی در تهیه نان تازه بکنند، چرا که مصرف نان غیرتازه احتمال دورریز را بیشتر میکند.
چنانچه امکان تهیه نان تازه برای هروعده مصرف فراهم نباشد با به کارگیری شیوه نگهداری نان، احتمال دورریز در وعدههای بعدی را به حداقل رساند. زنان میتوانند نانهای خریداری شده را
به قطعات کوچک تقسیم کنند و آنها را در کیسههای نایلونی کوچک متناسب -با هر وعده غذایی– قرار داده، سپس در فریزر و جایخی قرار دهند.
قابلیت نگهداری نان در اثر انجماد و فریزر کردن افزایش مییابد با خارج کردن نان منجمد حدود 20 دقیقه قبل از مصرف میتوان از نان تازه استفاده کرد.[247]
قرار دادن نان در یخچال، بدون یخ زدن، باعث میشود نان زودتر بیات شود.
لایههای میانی نانهای حجیم از پخت مناسب برخوردار است و ارزش تغذیهای بالایی دارد، بهتر است به جای دور ریختن آنها را مصرف کنیم.[248]
فراتر از تمامی این موارد متأسفانه در بسیاری از خانوادهها جدا کردن دورنان و مصرف وسط آن به صورت عادت درآمده، که این عمل بسیار ناپسند به طور گسترده در جامعه ما خودنمایی میکند. درمان این مشکل جز در اصلاح رفتار و آموزش از طریق مادران امکانپذیر نیست.[249]
1-3-1-2- اسراف در میوه
در مصرف میوه و نگهداری آن نیز باید مراقبت صحیح نمود، که زشتی اسراف آن، کمتر از زشتی سایر اسرافها نیست. یاسر خادم میگوید:
«روزی غلامان حضرت امام رضا – علیه السلام – میوه میخوردند، ولی هنوز آن را به طور کامل نخورده بودند، به گوشهای میانداختند».
امام رضا – علیه السلام – این اسراف کاری آنها را دید و خشمگینانه به آنها فرمود:
«سبحان الله؛ اگر شما به این میوهها نیاز ندارید، انسانهایی هستند که نیاز دارند، چرا
دور میریزند، آنها را نگهدارید و به نیازمندان بدهید.»[250]
بسیاری از اسرافها در زمینه میوه به عدم نگهداری صحیح میوه و یا خرید و تهیه بیش از اندازه مربوط است. زنان در موقع رفتن به خرید، با داشتن فهرست اجناس مورد نیاز از خرید بیمورد ممانعت به عمل میآورند.
همچنین با آگاهی از نحوه نگهداری صحیح مواد غذایی و میوهها، از فساد آنها جلوگیری کرده و مدت زمان نگهداری آنها را طولانی میکنند.[251]
علاوه بر این زنان میتوانند با جدا کردن قسمتهای ضربه خورده و فاسد شده میوههایی که در خانه دارند و استفاده از قسمتهای سالم آنها، اقدام به تهیه انواع مربا و ترشی کنند. با این کار هم از اسراف جلوگیری میشود و هم از طریق تولید خانگی از محصولات سالمتر بهره برده و از پرداخت هزینه برای تهیه این نیازمندیها از مغازهها پیشگیری خواهد شد.
1-3-2- اسراف آب
آب موهبتی است الهی، که کمتر نعمتی با آن برابری و همسانی میکند. آب مایه حیات است و زندگی بدون آن ممکن نیست.[252] وقتی کسی از آب از حضرت امام صادق – علیه السلام – سؤال کرد طعم آب چیست؟ آن حضرت فرمود: طعم آب، طعم زندگی است، طعم الماء، طعم الحیاه.[253]
در روایات دیگر از اسراف و زیاده روی در مصرف آن، به شدت نهی شده است. اسحاق بن عمار از قول امام صادق – علیه السلام – گوید:
«کمترین درجه اسراف، دور ریختن آب اضافی است».
مقصود از دور ریختن زیادی آب – آن مقدار آبی است که بعد از نوشیدن در ظرف میماند که ممکن است در جای دیگر مصرف شود، مانند اینکه پای درختی ریخته شود یا حیـوانی از آن بنوشد.[254] سرانه مصرف روزانه آب در ایران 300 و در جهان 150 لیتر؛ یعنی 2برابر میانگین جهان است. این در حالی است که میزان بارندگی در دنیا 860 میلیمتر در سال و متوسط بارندگی در ایران، 261 میلیمتر در سال است به عبارت دیگر در ایران کمتر از یک سوم جهان است.[255]
1-3-2-1- اسراف در وضو و غسل
حرمت اسراف آب، به نوشیدن اختصاص ندارد، بلکه در عباراتی از قبیل وضو و غسل نیز باید از اسراف در آب اجتناب کرد. در روایتی از پیامبر خدا – صلی الله علیه و آله و سلم – چنین نقل شده است: آب وضو یک مدّ و آب غسل یک ساع است.
در آینده گروههایی از امت من خواهند آمد که این مقدار از آب را برای وضو و غسل اندک میشمارند. آنان برخلاف سنت من عمل میکنند و هرکس بر سنت من پایدار بماند در «خظیره قدس» با من خواهد بود.[256]
بنابراین اگر در مصرف آب برای وضو، آن هم در کنار نهر جاری و یا دور ریختن باقی مانده آب در ظرف، اسراف است. پس به طریق اولی باز گذاشتن شیـر آب و هدر دادن آن اسـراف محسوب میشود.[257]
با ملاحظه این مسأله که در زنان، مواردی چون تعدد غسل واجب و ابتلا کثیری به وسواس شستشو، نسبت به افراد دیگر بیشتر است از اینرو نقش زنان در مصرف آب قابل توجه است.
همچنین به دلیل ارتباطات زیاد زنان با بهداشت و نظافت محیط زندگی، صرفه جویی آنها در مصرف آب تعیین کننده است. به کارگیری راههای مصرف کمتر آب در هنگام نظافت و استحمام، کمک زیادی به حفظ ذخایر آب تصفیه شده میکند.[258]
برای نمونه به چند مورد از نکاتی که زنان میتوانند برای جلوگیری از اسراف آب تأثیرگذار باشند اشاره میشود: هنگام شستن دستها و وضوگرفتن شیر آب را به طور مداوم باز گذاشته نشود.
پلهها و گذرگاهها و حیاط با جارو پاکیزه نگهداری شود. و در صورت نیاز با یک دستمال تَر یا هر وسیله مناسب دیگر مانند «تی» آنها تمیز شود و از گرفتن شلنگ آب جداً خودداری شود.[259]
هنگام شستن میوه و سبزی شیر آب و راه خروجی ظرفشویی را بسته و آن را تا نیمه پر از آب نموده و سپس سبزی و میوه را در آن خیسانده و ضدعفونی نموده و در پایان سبزیها را با روش مخصوص آبکشی شود.[260]
آبهای استفاده شده ولی تمیز، مانند آبی که برای شستن میوه و سبزی به کار رفته، دور ریخته نشود و در صورت امکان در باغچه ریخته و یا در سرویسهای بهداشتی به جای استفاده از سیفون ریخته شود.[261]
چند بطری آب آشامیدنی در یخچال گذاشته شود تا ناچار نشده شیر آب را برای خنک شدن
باز گذاشته و مقدار قابل توجهی آب هدر داده شود.
از جریان آب به منظور آب شدن یخ گوشت یا دیگر مواد غذایی منجمد استفاده نشود.[262]
از آنجا که صرفه جویی امری است که تا حد زیادی به باور و عقیده افراد وابسته است، با آموزش و تربیت صحیح، بهتر و بیشتر میتوان به این مهم دست یافت و افراد را به این حقیقت واقف ساخت که صرفه جویی، در زندگی شخصی و جمعی اثری مثبت و سازنده دارد.[263]
و خانواده اولین و مهمترین جایگاه شخصیت، اندیشه و اعتقادات فرد است، خانواده ابتداییترین آموزشگاه نهاد اجتماعی است که انسان در آن چگونه زیستن را در دامان پدر و مادر میآموزد و زنان به سبب داشتن بیشترین نقش و اثر در امور تربیتی، در امر صرفه جویی و عدم اسراف هم، این قشر از خانواده میتواند نقش بسیار مهمی را ایفا کند.[264]
2- پرهیز از تجمل گرایی
میل و رغبت کردن، تجملات و توجه به ظواهر زندگی را تجمل گرایی میگویند. که گاهی به جای آن کلمه تجمل پرستی به کار برده میشود که برای مقصود گویاتر است، و درجه وابستگی و بندگی تجمل پرستان را نسبت به وسایل لوکس، زینتی و تشریفاتی را بیشتر میرساند.[265]
گرایش به جمال و زیبایی یکی از ابعاد اصلی روان آدمی است و انسان به مقتضای فطرت الهی خویشتن آن را میپسندد اسلام نیز به عنوان آیین منطبق و هماهنگ با فطرت، این حس اصیل را محترم شمرده و به شکل مناسب خواستار اشباع آن شده است.[266]
از خصوصیات زنان، لطافت روحی و عاطفی و جمال دوستی و جمال طلبی آنهاست،[267] امام صادق - علیه السلام - میفرمایند:
«اکثر الخیر فی النساء»؛ زنان سهم بیشتری از خوبی دارند.[268]
و امیرالمؤمنین میفرمایند:
«ان النساء، همهن زینه الحیاه الدنیا» همانا همت زنان در زینت و آرایش زندگی دنیاست.[269]
زنان، همواره به دنبال زیبایی و زیباسازی خود و زندگی خویش می باشند و در همه رفتارها و انتخابهای خویش امور و اشیایی را مورد توجه قرار میدهند که بهرهای از زیبایی و لطافت و ظرافت در آن باشد.[270]
بیشترین تجملات و تشریفات، از ناحیه بانوان، بر جامعه تحویل میشود، نوع زن علاقه شدید به نمایش و خودآرایی دارد و اگر قانون و مرزی در کار نباشد، میخواهد تا آنجا که ممکن است، زیورها و زرق و برق زندگی خود را به دیگران نشان دهد.[271]
نکته مهم در این جا این است که خواهش فطری تجمل و خودآرایی انسان باید تحت مراقبت کامل قرار گیرد و به دور از هرگونه افراط و تفریط ارضا شود.[272]
یکی از عوامل بدحجابی، به عنوان یک ناهنجاری اجتماعی که بخشی از زنان را فراگرفته، میل
به تجمل پرستی است، زیرا زنی که خود را در مقابل نامحرمان میپوشاند، مشکل میتواند مدل لباسی را که بر تن دارد مقابل انظار عمومی به نمایش درآورد اگر این مظاهر خودنمایی بیرون از منزل در مقابل چشم نامحرمان با چادر و مقنعه ای یک شکل و یک رنگ مستور گردد، چه کسی خواهد دانست که او در خرید لباس و تجملات و زینت آلات چه غوغائی کرده است؛ جز همسر و محارم چه کسی از آرایش و حجم زیورآلاتی که بر خود آویخته تا وسیله تفاخر و گردن فرازی او شود، آگاه خواهد شد.[273]
از دیگر نمونههای بارز میل به تجمل در زنان، علاقه به داشتن زیور آلات بیش از اندازه به ویژه طلاست.[274] مقام معظم رهبری در این باره میفرماید:
«امروز سرگرم شدن به زر و زیور برای زن، انقلابی مسلمان ایرانی عجیب است امروز سر و سینه و دست را از زیورآلات پر کردن و زیور و آرایش و مدل لباس را بت خود قرار دادن برای زن انقلابی اسلامی ننگ است.»
شأن زن مسلمان بالاتر از این است که در دورانی که بسیاری از مردم جامعه ما محتاج کمکاند، کسانی بروند و پول بدهند، طلا بخرند، زینت آلات بخرند، وسایل زندگی رنگارنگ بخرند.[275]
پس حجاب از این نظر مخصوص زنان گردیده که: از طرفی خداوند برای مصلحت خلقت زن را زیباتر از مرد و ظریف تر از مرد آفریده و از طرفی دیگر طبعاً میل به خودنمایی و خودآرایی در زن بیشتر از مرد است یا اساساً اختصاص به زن دارد و لذا دستور پوشش هم اختصاص به زن یافته است و اسلام این خودآرایی زن را جهت می دهد که باید مخصوص شوهر او باشد.[276]
تهیه خلاف شأن خانه یا لوازم زندگی، تهیه جهیزیه تشریفاتی و برگزاری مراسمهای عقد و عروسی و نیز ختم و عزا به صورت تجملی، برنامههای تشریفاتی جشن تولد فرزند یا بازگشت از سفرهای زیارتی و تعیین مِهرهای گزاف و سنگین از دیگر مصادیق تجمل گرایی است.[277]
همان طور که ذکر شد تجمل گرایی زنان در زمینههای مختلف صورت میگیرد، در پوشاک، خوردنیها و نوشیدنیها، وسایل زندگی و تزئینات خانه، و حتی مصارف تشریفاتی در برگزاری انواع ولیمههای مستحب و حتی ولیمههای غیرضروری است البته این انواع تجمل و تشریفات به مقتضای زمان و احوال و اوضاع است و هرروز مصداقهای جدیدی پیدا میکند.[278]
یکی دیگر از موارد تجمل گرایی، شوق به تکلفات زندگی و تهیه اشیاء لوکس و مصرف کردن مال در راه باطل است و متأسفانه دشمنان ما هم وسیله وارد کردن اشیاء تجملاتی که از همه عمر یک مرتبه هم مورد احتیاج نبوده و اگر هم باشد به نوع ارزانتر هم میتوان سر کرد، ما را محتاج به خودشان نمودند.
تغییر دادن نوع و مدل ماشین تازه وارد یا تغییر رنگ ساختمان یا نقشه آن بدون آنکه در مدل و رنگ نقشه قبلی عیب و اشکالی بوده، همه در شمار تجمل گرایی است، یا استعمال ظروف طلا و نقره و اشیاء نفیسه و امثال آنها.[279]
نظام سرمایهداری با در نظر گرفتن روحیه تجمل طلبی زنان، برای مصرف کالاهای خود، آنان را هدف قرار داده و با شعار مصرف بیشتر برای آسایش و لذت بیشتر، به استفاده از انواع وسایل
تشریفاتی، مصرف مواد غذایی آماده و نیمه آماده، دیگر کالاهای تولیدی خود تشویقشان میکند. این نظام، زن مصرف کننده خوب را زن شاد و موفق و خوشبخت معرفی مینماید.[280]
مصرف گرایی، مصرف نامتعارف و یا مصرف بدون اعتدال، خسارتهای سنگینی بر پیکره اجتماع وارد میسازد.[281] امروزه جامعه ما با شتاب به سوی تجمل گرایی و مصرف گرایی که هزینههای خانوار را افزایش داده است پیش میرود براساس آمارها 79 درصد هزینههای زاید و سربار خانوار، ناشی از تجمل گرایی است.[282]
عادت ناپسند تجمل گرایی بر اقشار کم درآمد دو فشار وارد میکند. اول، فشار اقتصادی، چرا که با زیاد شدن تقاضاها برای کالاهای لوکس و گرایش تولید کنندگان به تولید آن و محدود بودن منابع تولید و سرمایه، تولید کالاهای اساسی کاهش و قیمت آنها افزایش مییابد.
دوم: فشار روانی، در این وضعیت اقشار کم درآمد برای بالاتر نشان دادن شأن و رتبه اجتماعی خود، سعی در تهیه وسایل گران قیمت دارند. آنگاه برای رسیدن به این مصرف، سالها خود را در دام «زندگی قسطی» اسیر میکنند.[283]
هرگاه ما از روی رفاه طلبی و تجمل گرایی به دنیا بنگریم، زندگی سالم خود را تهدید میکنیم، چرا که از مرز قناعت و اعتدال خارج شده و دچار بلای خانمان سوز مصرف گرایی میشویم، در نتیجه، با بالارفتن هزینههای مصرف، موضوع دخل و خرج، ناهماهنگ میگردد و به دنبال آن انسان گرفتار وام و ربا و برگشت سفته و چک، و اقسام کمر شکن میشود، و در بسیاری از موارد سر از
زندان در میآورد.[284]
3- پرهیز از مدگرایی
واژه «مُد» واژهای فرانسوی است که به معنای طرز، اسلوب، علت، شیوه، روش، رسم، در باب روز آمده است.[285] در جامعهشناسی اقتصاد، مدگرایی و ولع مصرف کننده و استفاده از کالایی خاص برای بدست آوردن مطلوبیت تعریف میشود.[286]
مُد پدیدهای نیست که مختص جامعه و فرهنگ خاص باشد هر جامعهای بنا به مقتضیات زمانی و مکانی، در عرصههای گوناگون اعم از پوشاک، آرایش، طراحی ساختمان، تزئینات داخلی و مبلمانمنزل، مدهای مختلفی را به نمایش میگذارد. مُد فقط شامل پوشاک نمیشود. مدلهای جدید موی سر، الگوی جدید، بدن سازی، لوازم آرایش و جراحیهای زیبایی همگی جزئی از این پدیدهاند.[287] مدپرستی، تحمیل یا تلقین سلیقه است که نظام سرمایهداری میکوشد با آن، تمام جامعه، به ویژه زنان را زیر سلطه فرهنگی خود درآورد.[288]
کشور ایران که در معرض تغییرات حاصل از مدرنیته بوده و هست، در دهههای اخیر، دستخوش دگرگونیهای ارزشی و رفتاری شده است، گسترش رسانههای گروهی و تبلیغات برنامهریزی شده وسیع، این تغییرات را تسریع نمودهاند.
دراین دههها، زنان که هم حضور بیشتری در عرصه های شغلی و تحصیلی یافتهاند و هم در اثر تغییر سبک زندگی، غالباً مسئولیت خرید و تهیه اقلام مصرفی خانوادهها را به عهده
گرفتهاند، بیشتر مخاطب مدها و تبلیغات مصرفی شده و نحوه حضور و الگوهای اررشی و فکری و نگرشی و رفتاری آنها، تأثیرات فردی و اجتماعی مهمتری به جای گذارده است.[289]
«مدرنیته» که شکل عینیت یافته فرهنگ مدرن است و همراه و همزاد با گذر از گذشته به حال، نوآوری، تجدد و سلیقه و مد است. از این رو مدرنیته همواره خود را در ستیز و چالش با کهنگی، رکود، قدمت و سنت و پیروی از هنجارهای پایدار قرار میدهد و کشش و تمایل آن به سوی تجدد و نوآوری در فرهنگ و ارزش اجتماعی است.[290]
گستره مُد به اندازه گستره زندگی انسان است و تمامی جنبههای آن را در بر میگیرد، با این حال سبک و شیوه آرایش و پوشاک، شاخصترین کالای مُد شونده محسوب میشوند.[291] مؤسسات مُد همچنین تبلیغ میکنند که همه زنان میخواهند زیبا باشند و علاقه مشترکی به لوازم آرایش و مُد دارند، به علاوه مُد و لوازم آرایش با زیبایی از یک خانوادهاند، آنها میگویند آرایش در هر زمانهای به شکل خاصی نزد همه طبقات مرسوم بوده و به عنوان سند، این واقعیت را عنوان میکنند که حتی زنان جامعه ابتدایی نیز، بدن خود را رنگ و زینت میکردند.[292]
معمولاً هم زنان به جهت میل به نوگرایی و جلوه نمایی و کسب منزلت بیشتر در تیررس آنها قرار دارند میل به خودآرایی در میان همه انسانها وجود دارد، ولی در میان زنان و دختران بیشتر است. یکی از دلایل گرایش زنان و دختران به مُد و مُدگرایی نیز ارضای این میل است.[293]
پوشش و بهرهگیری از لباس نیز به نیاز طبیعی خودآرایی و زیبادوستی انسان پاسخ میدهد.[294] سوداگران کشف کردهاند که زیبایی فرمول بسیار انعطافپذیری است برای ثروتمند شدن. تنها کافی است کسی چیز تازهای کشف کند که کمک کار زیبایی وی باشد و بعد خیل عظیم زنان را قانع کنند که به این چیز تازه نیازمندند و آن را میخواهند.[295]
معمولاً زنان گرایش بیشتری به مصرف دارند. مُدهایی که برای زنان ارائه میشود متنوعتر و جذابترند. پدیده مُد هم نوعی ترویج مصرفگرایی است زیرا در دوره زمانی جلوه میکند و بسیاری از افراد را به سمت خود میکشاند.
افرادی که تابع مُد روز هستند که معمولاً زنان به خاطر روحیه تنوع طلبی این گونهاند. قطعاً نمیتوانند کالاهایی که کمی قدیمی شدهاند مصرف کنند و برای مصرف آنان احساس عقب ماندگی از جامعه میکنند، لذا به هر مشقتی هست خواستار تغییر و نوشدن هستند.
امروزه در هرکدام از بخشهای مد، سوداگران از طریق لوازم آرایش، سالنهای آرایش، سالنهای لاغری، سالنهای زیبایی، جواهرات، چه بدلی و چه واقعی، و مانند آن میلیاردها دلار به جیب میزنند.[296]
در جوامع مدرن، نگاه به بدن و جسم انسان دگرگون میشود. بدن به ابزاری تبدیل میگردد که فرد توسط آن هویت خویش را مطرح و نمایان میسازد. به ویژه به بدن زنان انضباطهای بیشتری تحمیل میشود. بدن زن نیز تبدیل به ابزاری برای تبلیغ مصرف بیشتر میشود.
زنان موجوداتی مصرفی نمایانده می شوند که برای کسب هویت ارزشمند، باید بدنی متناسب با استانداردهای نوین و روحیهای متناسب با تبعیت از مُدها و مصرف هرچه بیشتر کالاها داشته باشند. دراین فرهنگ، بدن، نحوه لباس پوشیدن و خودآرایی و حتی نحوه سخن گفتن و ژستها همگی نشان دهنده هویت افراد میشود.[297]
وقتی شخصی به مُدگرایی تمایل پیدا کند، ناخودآگاه به سمت مصرف گرایی کشیده میشود. همین مصرف گرایی سبب به خطر افتادن اقتصاد در سطح فردی، خانوادگی و جامعه میگردد.[298]
زن ایرانی مسلمان، چنانچه عناصر ارزشمند فرهنگ ملی و دینی خود را بشناسد، قدرت مقاومت و مبارزهاش با مصرف زدگی، مادیگرایی و خودشیفتگی برآمده از مدرنیته غربی بیشتر میشود.[299]
4- پرهیز از تقلید و چشم و همچشمی
تقلید یکی از عوامل بسیار مهم در تربیت انسان است، انسان همیشه میخواهد زندگیاش را با کسانی که در نظر او شرافت و موفقیت دارند هماهنگ سازد و یا حتی به بالاتر از او برسد. اگر این احساس با هدایت عقل و انتخاب الگوهای مناسب وصحیح همراه باشد، انسان را در جهت رشد، کمال و فضایل اخلاقی به پیش میبرد.
اما چنانچه این خوی انسانی با تعصب و جهل و خواستههای نفسانی همراه بود، نتایج خطرناک و زیانباری در زندگی انسان دارد و بزرگترین مانع در راه هدایت انسان بدل خواهد شد.[300]
تقلید در میان همه انسانها وجود دارد، اما در زنان بیشتر به چشم میخورد و در بین زنان بیشتر نمود دارد،[301] بسیاری از خریدهایی که از طریق بانوان انجام میگیرد، نیاز واقعی نیست، بلکه یک عادت و یا تقلید از دیگران است.[302]
تقلید چهرههای مختلفی دارد برای مثال افرادی هستند که الگوی مصرف خود را به ویژه در چیزهایی که در معرض دید مردم است، قرار میدهند.[303]
مانند پوشش، وسیله نقلیه، غذاهای نامتناسب با درآمد، برگزاری مراسم ازدواج، دعوتهای فامیلی و دوستانه براساس عادات و رسوم طبقه مرفه و ناسازگار با درآمد و … .[304]
الگوی محیطی زمان، مکان و تبلیغات فرد را به صورت ناخودآگاه مجاب میکند به اینکه به وسایل و اقلام مختلف نیازمند است، در حالی که این نیاز، فقط یک نیاز کاذب است. الگوی غلط مصرف در زنان، چشم و همچشمی در نتیجه حساسیتهای بیمورد تربیت نشده است.[305]
در واقع حساسیت بیشتر زنان به جای امور مهم بر مسائل برنامهریزی نشده معطوف است. در واقع برخی از زنان با مصرف بیحد میخواهند به نیازهای کاذب خود پاسخ دهند.[306]
یکی از عوامل ولخرجی و عدم رعایت اقتصاد، تقلید مردم از یکدیگر در لباس و مسکن و تغییر سریع و پی در پی لوازم زندگی و تطبیق آنها با مُد روز و شباهت و تقلید از دیگران است.[307]
بسیاری از زنان فقط به خاطر اینکه از اطرافیان خود کم نیاورند از هیچ تلاشی در نو کردن وسایل زندگی دریغ نمیکنند و گاهی زندگی را هم برای خود و فرزندانشان تلخ میکنند.[308]
چنین مخارج بیرویهای میتواند به زندگی اقساطی منجر شود و در برخی از موارد اقتصاد خانواده را فلج کند. این امر تا حدی پیش میرود که حاضر میشوند از درآمدهای ضروری و حیاتی خود بکاهند و پسانداز حاصل از آن را صرف چنین مصارفی بسازند.[309]
5- قناعت
در حیطه مسائل اقتصادی همواره محدودیتهایی وجود دارد که مانع از برآورده شدن تمامی خواستههای فردی یا عمومی در خانواده میشود. یک خانواده هر چند هم که از میزان درآمد بالایی برخوردار باشد، همیشه با نیازهایی مواجه است که اتفاقاً درآمد بالا در ایجاد آنها نقش انکارناپذیری دارد.[310]
هرچند درآمد خانواده رو به رشد و فزونی میگذارد به همان میزان، سطح تقاضای افراد نیز بالاتر رفته و افزایش مییابد همانگونه که حضرت امیر – علیه السلام – به زیبایی فرمودهاند:
«دو گرسنه هرگز سیر نمیشوند، طالب علم و طالب دنیا برای توقف این روند افزایشی، تنها یک راه حل وجود دارد و آن هم قناعت است که بدون آن این گرسنگی سیری نمیپذیرد.»[311]
قناعت یعنی راضی بودن به آن چه هست. زنی میتواند قانع باشد که با آن چه موجود است راضی باشد و هنگامی انسان از چیزی راضی میشود که آن را «کافی» بداند – مقایسه نزولی، میتواند
احساس کافی بودن را در زن ایجاد کند، چون داشتههای زندگی را برایش نمایان میسازد. مقایسه نزولی موجب میشود که انسان تصور کند بیشترین روزیها را دارد.
بلکه زن با مقایسه نزولی، این احساس را در خود به وجود میآورد که با همین مقدار هم میتوان زندگی کرد؛ چون دیگرانی را دیده که در وضع سختتری زندگی میکنند و به این شکل قناعت شکل میگیرد. قناعت یعنی بسنده کردن به آن چه هست و راه رسیدن به آن، مقایسه نزولی است.[312]
امام صادق – علیه السلام – به حمران فرمود:
«ای حمران به پایینتر از خود بنگر به کسی که از نظر دارایی و توانگری برتر از توست نگاه نکن، زیرا این کار تو را به آنچه روزیت شده قانعتر میکند و از سوی پروردگارت سزامند افزایش روزی میگردی، و هیچ ثروتی بهتر از قناعت به اندازهای که حاجت را برطرف کند نیست.»[313]
قناعت حالتی است برای نفس که باعث اکتفا کردن انسان است به قدر حاجت و ضرورت و زحمت نکشیدن در تحصیل فضول از مال.[314]
زن نمونه به آنچه دارد خشنود است؛ برای رسیدن به آنچه ندارد، حرص و طمع نمیورزد، به زندگی دیگران چشم نمیدوزد و گرفتار چشم و همچشمی نمیشود؛ در مخارج زندگی حد و اندازه و حساب و کتاب دارد.[315]
قناعت از صفات ممتاز اخلاقی است و وجود زنان قانع و حقشناس در خانواده سبب استحکام
بنیاد خانواده میشود.[316]
امام علی – علیه السلام – قناعت را همان حیات طیبهای دانسته که قرآن کریم به مؤمنان صالح وعده داده است.[317]
و همچنین میفرمایند:
«القناعة مال لاینفد[318]؛ قناعت ثروتی است که از بین نمیرود.»
حضرت رسول خطاب به زنان فرمودند:
«آگاه باشید هر زنی که با شوهرش سازگار نباشد و بیش از توانایی و قدرتش کاری را بر او تحمیل نماید هیچ کار نیکی از او پذیرفته نمیشود. و در حالی خدا او را دیدار میکند که بر او
خشمگین است».[319]
یکی از عواملی که مردان را به سوی کسب درآمدهای نامشروع سوق میدهد، فشار ناشی از تأمین هزینههای بالا و غیرمتعارف خانواده است. این هزینهها، میتوانند علل مختلفی چون ناکار آمد بودن برنامه اقتصادی خانواده، چشم و همچشمی، اسراف، مصرف گرایی، زیاده خواهی و پرتوقعی فرزندان و عدم قناعت باشد که در همه این موارد میتوان گفت زن نقش اساسی و کلیدی در مهار مشکلات اقتصادی خانواده دارد.[320]
در اداره اقتصادی خانواده داشتن قناعت در زنان ایجاب میکند که از چشم و همچشمی و رقابتهای کمرشکن یا حسادتهای خانمان برانداز پرهیز کنند و اجازه ندهند صفای زندگی از میان
برود. قناعت یکی از شیوههای خردمندانه در مصرف و خرج است.
زن میتواند با مواظبت و هوشیاری، حسابگری هزینههای خانواده را کنترل کرده و در برابر کمبودها و درآمد کم همسر خود سازگاری و قناعت کند.[321]
زنان با بهرهمندی از این فضیلت و مدیریت کردن در اقتصاد خانواده آثاری از جمله: عزت، غنا و بینیازی، عفاف، کاهش طمع، سلامت دین، زندگی راحت و … را در خانواده به ارمغان میآورند.[322]
نتیجهگیری
از تحقیق در زمینة نقش زنان خانهدار در اقتصاد خانواده نتایج زیر حاصل گردید:
1- طبق تحقیق انجام شده بهترین تعاریف برای واژههای خانواده، اقتصاد، مدیریت و اقتصاد خانواده اینچنین است:
خانواده: واحد اجتماعی نشأت گرفته از ازدواج یک زن و مرد است که فرزندان پدید آمده از آن را تکمیل میکنند؛ اقتصاد: مجموعهای از فعالیتهای بهم مرتبط، تولیدی و مصرفی که به تعیین چگونگی تخصیص منابع کمیاب کمک میرساند؛ مدیریت: فرآیند به کارگیری مؤثر و کارآمد منابع مادی و انسانی در برنامهریزی، سازماندهی، بسیج امکانات و منابع هدایتی و کنترل است که برای دستیابی به اهداف سازمانی و بر اساس نظام آموزشی مورد قبول، صورت میگیرد؛ اقتصاد خانواده: اقتصاد خانواده را میتوان چگونگی ساماندهی و مدیریت منابع خانه تعریف کرد و به معنی افزایش توانایی و مانور یک خانواده در مباحث اقتصادی است.
2- با توجه به آنچه در معنای تدبیر نهفته است و با آن میتوان اقتصاد خانواده را مدیریت کرد؛ طرح و برنامه ریزی، تقسیم کار، علم و آگاهی، یادداشت و اولویتبندی هزینهها و نظارت و کنترل بر درآمد و مصرف، از جمله اصول مدیریتی زنان به عنوان مدیر داخلی خانه است که موجب بهبود اقتصاد خانواده میگردد. همچنین خانهداری و تربیت فرزندان از دیگر مسئولیتهای زنان خانهدار است که به صورت غیر مستقیم بر اقتصاد خانواده اثر گذار است.
3- فعالیتهای اقتصادی زنان خانهدار به دو شکل در منزل و خارج از منزل صورت میگیرد. فعالیتهای اقتصادی در منزل مانند: خیاطی، قالیبافی، صنایع دستی، تهیه خشکبار، عسل، فرآوردههای دامی، فعالیتهای اینترنتی و … و فعالیتهای اقتصادی خارج از منزل مانند:
استخدام در شرکتها، ادارات و… .
4- قناعت به عنوان حیات طیبه و مالی که نابود نمیشود موجب رضایت و کفایت به آنچه در زندگی موجود است میشود. اصلاح الگوی مصرف از طریق پرهیز از تجمل، چشم و همچشمی، مد و اسراف به وسیله زنان فرهنگ سازی میشود. وجود اسراف در مصرف موجب ازدیار هزینهها و هدر رفت سرمایه و درآمد میشود که با برخورد صحیح و استفاده بهینه از منابع از سوی زنان میتوان صرفهجویی را در خانواده بنیان نهاد. با گسترش پدیده تجملگرایی، چشم و همچشمی و مد به خصوص در بین زنان فرهنگ مصرفگرایی گسترش مییابد و هزینههای زائد و سربار خانوار افزایش پیدا میکند.
فهرست منابع
* قرآن
* امام علی ابن ابی طالب، نهج البلاغه، مترجم: زمانی، مصطفی، چاپ دوازدهم، تهران: مؤسسه انتشارات نبوی، 1377هـ ش.
منابع فارسی
1- اسحاقی، حسین، مبانی و راهبردهای جهاد اقتصادی، چاپ اول، قم: نشر هاجر، 1390هـ ش.
2- ـــــــــــــــ، مؤلفههای مدیریت جهادی، چاپ اول، قم: مرکز نشر هاجر، 1393هـ ش.
3- ـــــــــــــــ، نقشه راه در جهاد اقتصادی، چاپ چهارم، بیجا، نشر خادم الرضا، 1390هـ ش.
4- اسماعیلی، مهناز، فلسفه مهریه از منظر فقه و حقوق، چاپ اول، تهران، انتشارات جهاد دانشگاهی، 1389هـ ش.
5- اصفهانی، محمد مهدی، آیین تندرستی، چاپ ششم، تهران: نشر تندیس، 1385هـ ش.
6- امینی، ابراهیم، آئین همسرداری، چاپ هجدهم، تهران: انتشارات اسلامی، 1381هـ ش.
7- انصاری، عذرا، جلوههای رفتاری حضرت زهرا، چاپ ششم، قم: دفتر تبلیغات اسلامی، 1375هـ ش.
8- انوری، حسن، فرهنگ بزرگ سخن، ج1، چاپ پنجم، بیجا، انتشارات سخن، 1386هـ ش.
9- بستان نجفی، حسین، بختیاری، محمد عزیز، شرف الدین، حسین، اسلام و جامعه شناسی خانواده، چاپ پنجم، قم: پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، 1389هـ ش.
10- ـــــــــــــــــــــــــ، جامعه شناسی خانواده با نگاهی به منابع اسلامی، چاپ سوم، قم: پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، 1393هـ ش.
11- بهرامی، قدرت الله، مؤمن، محمد رضا، نظام سیاسی اجتماعی اسلام، ج1، چاپ سوم، قم: سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، ستاد نمایندگی ولی فقیه، 1380هـ ش.
12- جوادی آملی، عبدالله، مفاتیح الحیاه، چاپ صد و شانزدهم، قم: مرکز نشر اسراء، 1392هـ ش.
13- حائری، محسن، اندیشههای اقتصادی در نهج البلاغه، عبدالعلی آل بویه لنگرودی، چاپ اول، تهران، نشر بنیاد نهج البلاغه، 1378هـ ش.
14- حائریان اردکانی، محمود، چاپ اول، تهران، مدیریت خانه، انتشارات دانشگاه الزهراء، 1381هـ ش.
15- حبیبی تبار، جواد، گام به گام با اخلاق مدیریت و شیوههای پیشرفت آن، چاپ اول، قم: نشر خرم، 1380هـ ش.
16- خدایی، زبیده، خدایا چه بخورم، چاپ اول، قم: ناشر مؤلف، 1387هـ ش.
17- درّی نجف ابادی، قربانعلی، درسهایی از اقتصاد اسلامی، چاپ اول، قم: واصف لاهیجی، 1390هـ ش.
18- رازینی، علی، پژوهشی پیرامون مفردات قرآن، بی چا، تهران، دفتر پژوهش و نشر سهروردی، 1386، ص223.
19- رحیمی، عباس، زندگی موفق، رازهای خوب زیستن، چاپ هشتم، قم: نشر جمال، 1386هـ ش.
20- سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران، خانواده خوب، چاپ اول، تهران: مؤسسه نشر شهر، 1390هـ ش.
21- سبحانی، جعفر، سیمای اقتصاد اسلامی، چاپ سوم، قم: مؤسسه امام صادق – علیه السلام -، 1391هـ ش.
22- سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، نماینده ولی فقیه، پژوهشکده تحقیقات اسلامی، اخلاق اقتصادی، ج1، چاپ اول، تهران، اداره آموزشهای عقیدتی – سیاسی نماینده ولی فقیه در سپاه، 1376هـ ش.
23- سعیدیپور، محمود، فرهنگ جدید فارسی رازی، چاپ دوم، کتابفروشی فخر رازی، 1364هـ ش.
24- شریفی، علی، حسینی، لینا سادات، قهرمانی نیک، رقیه، اقتصاد خانواده در فرهنگ رضوی، چاپ اول، تهران: انتشارات پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات، 1393هـ ش.
25- شیخی، محمد تقی، جامعه شناسی زنان و خانواده، چاپ اول، تهران، شرکت سهامی انتشار، 1380هـ ش.
26- صدری افشار، غلامحسین، حکمی، نسرین، حکمی، نسترن، فرهنگنامه فارسی، واژگان و اعلام، ج2، چاپ دوم، تهران، فرهنگ معاصر، 1389هـ ش.
27- علاسوند، فریبا، زن در اسلام، ج2، چاپ دوم، قم، دفتر مطالعات و تحقیقات زنان، 1391392هـ ش.
28- عمید، حسن، فرهنگ فارسی عمید، چاپ چهلم، تهران، مؤسسه انتشارات امیر کبیر، 1358هـ ش.
29- عیسیزاده، عیسی، خانواده قرآنی (ویژگیهای و وظایف اعضای آن)، چاپ سوم، مؤسسه بوستان کتاب، 1391هـ ش.
30- غلام جمشیدی، محمد صادق، اسراف در قرآن و حدیث، چاپ اول، تهران، شرکت چاپ و نشر بین الملل، 1388هـ ش.
31- فراهانی فرد، سعید، سیاستهای اقتصادی در اسلام، چاپ دوم، تهران، سازمان انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، 1385هـ ش.
32- قدیری ابیانه، محمد حسین، سبک اقتصادی و فرهنگی زندگی، چاپ اول، تهران، نشر بنیاد بعثت، 1393هـ ش.
33- قربانی، جمال، تدبیر معیشت از دیدگاه آیات و روایات، چاپ اول، قم: زمزم هدایت، 1385هـ ش.
34- قوامی، صمصام الدین، مدیریت از منظر کتاب و سنت، چاپ سوم، بیجا، ناشر: دبیرخانه مجلس خبرگان رهبری، 1386هـ ش.
35- گروه پژوهشی علوم قرآن و حدیث، (رضا وطن دوست و …)، فرهنگ روابط اجتماعی، ج1، چاپ سوم، مشهد، واحد نشر دانشگاه علوم اسلامی رضوی، 1388هـ ش.
36- گروه تحقیق و تألیف هنر اندیشه، چشم اندازی بر اصلاح الگوی مصرف، چاپ اول، بیجا، انتشارات منشور روحی، 1388هـ ش.
37- ماکارنکو، آنتوان، گفتارهایی درباره تربیت فرزندان، ابوتراب باقرزاده، چاپ نهم، بیجا، چاپ پخش، 1369هـ ش.
38- محمدی اشتهاردی، محمود، حجاب بیانگر شخصیت زن، چاپ اول، بیجا، نشر معاونت مبارزه با مفاسد اجتماعی ناجا، 1375هـ ش.
39- محمدی ری شهری، محمد، الگوی مصرف از نگاه قرآن و حدیث، چاپ دوم، قم، مؤسسه علمی فرهنگی دارالحدیث، 1388هـ ش.
40- محمدی ری شهری، محمد، حسینی، ابوالقاسم، توسعه اقتصادی بر پایه قرآن و حدیث، ج1، چاپ سوم، قم، مؤسسه علمی دارالحدیث، 1390هـ ش.
41- محمدی نیا، اسدالله، بهشت جوانان، چاپ بیست و هشتم، قم، نشر سبط اکبر، 1388هـ ش.
42- محمدی، مریم، تجمل گرایی زنان از دیدگاه اسلام، اندیشههای راهبردی زن و خانواده، چاپ اول، تهران، پیام عدالت، بیتا.
43- مرکز تحقیقات اسلامی نمایندگی ولی فیقه در سپاه، اخلاق اقتصادی، چاپ اول، تهران: اداره آموزشهای عقیدتی سیاسی نمایندگی ولی فقیه در سپاه، 1376هـ ش.
44- مظاهری، حسین، سیر و سلوک، چاپ اول، اصفهان، مؤسسه فرهنگی مطالعاتی الزهراء، 1390هـ ش.
45- ملک مطیعی، زهرا، مدیریت امور اقتصاد خانواده، چاپ اول، مشهد، انتشارات بوی شهر بهشت، 1390هـ ش.
46- مؤسسه فرهنگی انتظار نور، گفتمان مهدویت، بیچا، قم: بوستان کتاب، 1386هـ ش.
47- موسوی، مهدی، پژوهشی در اسراف، ج1، چاپ پنجم، قم، بوستان کتاب، 1388هـ ش.
48- میرزا خسروانی، علی رضا، تفسیر خسروی، (محمد باقر بهبودی)، ج6، چاپ اول، تهران: انتشارات اسلامیه، 1390هـ ق.
49- نبوی قمی، ابوالفضل، درس سخنوری، ج2، بیچا، قم: ناشر مؤلف، 1390هـ ق.
50- نراقی، احمد، معراج السعاده، چاپ اول، قم: انتشارات زینی، 1386هـ ش.
51- نگارش، حمید، راههای تقویت باورهای دینی پاسداران و خانوادهها، ج1، چاپ اول، قم: زمزم هدایت، 1386هـ ش.
52- نوری همدانی، حسین، جایگاه بانوان صدر اسلام، چاپ نهم، بیجا، انتشارات مهدی موعود، 1391هـ ش.
53- هاشمی رفسنجانی، اکبر، فرهنگ قرآن، ج28، بیچا، قم: بوستان کتاب، 1389هـ ش.
54- هاشمی، مهدی، رضایی، حمیده، گنجینه اصلاح الگوی مصرف، چاپ چهارم، قم: نشر سبط النبی، 1389هـ ش.
55- وطن دوست، رضا، فرهنگ روابط اجتماعی در آموزههای اسلامی، ج1، چاپ سوم، مشهد، واحد نشر دانشگاه علوم اسلامی رضوی، 1388هـ ش.
56- وطنی، منصوره، حقوق و وظایف زن و شوهر در قرآن و کلام اهل بیت – علیهم السلام -، چاپ اول، قم: انتشارات زائر، 1388هـ ش.
57- یوسفیان، نعمت الله، احکام اقتصادی خانواده، چاپ اول، قم، نشر زمزم هدایت، 1391هـ ش.
58- ـــــــــــــــــــ، تربیت دینی فرزندان، چاپ اول، قم: زمزم هدایت، 1386هـ ش.
منابع عربی
1- ابن بابویه صدوق، محمد بن علی، علل الشرائع، (مترجم علی اکبر میرزایی)، چاپ دوم، تهران: ناشر ادباء، 1390هـ ش.
2- ابن منظور الافریقی المصری، محمد بن مکرم، لسان العرب، چاپ چهارم، بیروت، دارصادر، 2005هـ ق.
3- افرام البستانی، فؤاد، ترجمه المنجد الطلاب، (محمد بندرریگی)، چاپ دوم، تهران، نشر اندیشه اسلامی، 1386هـ ش.
4- بندریگی، محمد، فرهنگ المعجم الوسیط، چاپ سوم، قم، انتشارات اسلامی، 1389هـ ش.
5- چپرا، محمد عمرا، اسلام و چالش اقتصادی، (مترجمین، حسین میرمعزی، علی اصغرهادوی نیا، احمدعلی یوسفی)، چاپ دوم، تهران، سازمان انتشارات پژوهشگاه فرهنگ و اندیشه اسلامی، 1385هـ ش.
6- حرالعاملی، محمد بن حسن، وسائل الشیعه، ج17، چاپ اول، قم، ذوی القربی، 1387هـ ش.
7- حقی بروسوی، اسماعیل، تفسیر روح البیان، ج7، چاپ اول، بیروت، نشر دارالفکر، بیتا.
8- راغب اصفهانی، حسین بن محمد، مفردات فی غریب القرآن، (محمد خلیل میقانی)، چاپ اول، بیجا، مؤسسه فرهنگی آرایه، 1387هـ ش.
9- شیخ صدوق، محمد بن علی، من لایحضره الفقیه، مترجم: محمد جواد غفاری، ج1، چاپ دوم، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1387هـ ش.
10- طباطبائی، محمد حسین، المیزان فی تفسیر القرآن، (محمد باقر موسوی همدانی)، ج16و22، چاپ پنجم، قم: انتشارات جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، 1374هـ ش.
11- طبرسی، فضل بن حسن، ترجمه مجمع البیان، (رضا ستوده)، ج19، چاپ اول، تهران: انتشارات فراهانی، 1360هـ ش.
12- فیض کاشانی، حسن، التفسیر الصافی، (حسین اعلمی)، ج4، چاپ دوم، تهران: انتشارات الصدر، 1195هـ ق.
13- قمی، عباس، سفینه البحار، ج1، چاپ پنجم، بیچا، دارالاسوه للطبعه و النشر، 1428هـ ق.
14- قمی، محمد بن علی بن حسین بن بابویه، خصال، ج54، قم: جامعه مدرسین قم، 1403هـ ق.
15- کلینی، محمد بن یعقوب بن اسحاق، الکافی، ج5، دارالکتب الاسلامیه، مصحح علی اکبر غفاری، چاپ سوم، تهران، 1367هـ ش.
16- مجلسی، محمد باقر، بحارالانوار الجامعه لدُرر اخبار الائمه الاطهار، ج76، چاپ اول، بیروت – لبنان، نشر الامیره، 1429هـ ق.
17- مسعود، جبران، الرائد، (رضا انزابی نژاد)، ج2، چاپ چهارم، مشهد، انتشارات آستان قدس رضوی، 1383هـ ش.
18- معلوف، لوئیس، ترجمه المنجد، (احمد سیاح)، ج2، چاپ چهارم، تهران: انتشارات اسلام، 1382هـ ش.
مقالات
1- ادیب، یوسف، تاجور، آذر، پور طهماسبی، سیاوش، نقش زن ایرانی در اصلاح الگوی مصرف، مجله مهندسی فرهنگی، شماره 35-36، 1388هـ ش.
2- انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی – رحمه الله علیه -، مدیریت اقتصادی خانواده، پیوند، شماره 360، 1388هـ ش.
3- انصاری، نصرالله، مبانی قرآنی اصلاح الگوی مصرف، کوثر معارف، شماره 15، 1394هـ ش.
4- حسینی، محمود، مرید سادات، پگاه، فهام، الهام، کسب و کار خانگی زنان ایران، مجله کار و جامعه، 1386، شماره 91-93، بیتا.
5- رضایی آهوانویی، زهرا، نقش زن در اقتصاد خانواده، طهورا، شماره 9، 1394هـ ش.
6- رفعت جاه، مریم، هویت انسانی زن در چالش و آرایش مو، مطالعات راهبردی زنان، شماره 28، 1386هـ ش.
7- شجاعی، محمد صادق، جوانان و مدگرایی، مجله مکاتبه و اندیشه، شماره 28، 1395هـ ش.
8- صفاری، مصطفی، «مدیریت اقتصادی در خانواده»، پیوند، شماره 345و347، 1387هـ ش.
9- صلیبی، ژانست، زن، سواد و توسعه، مجله فرهنگ، شماره 22-23، 1376هـ ش.
10- طاهر زاده، مظاهر، نقش مدیریتی زنان در خانواده، طهورا، شماره 2،
11- علوی، فاطمه، زن و تجمل پرستی، پاسدار اسلام، شماره 165، 1374هـ ش.
12- کارپرور، ریحانه، زنان و اصلاح الگوی مصرف، طهورا، شماره 11، 1394هـ ش.
13- کرباسیان، قاسم، رسانه و مدگرایی، مجله مطالعات اجتماعی و رسانه، شماره 1، 1395هـ ش.
14- لهسایی زاده، عبدالعلی، نقش زنان در اقتصاد روستایی ایران، مجله علوم اجتماعی و انسانی دانشگاه شیراز، شماره 21-22، 1374-1375هـ ش.
15- ماهروزاده، طاهره، نقش مدیریتی زنان در خانواده، طهورا، شماره2، 1387هـ ش.
16- مرکز امور مشارکت زنان، صرفه جویی = مصرف صحیح، پیوند، شماره 237 و 238 و 239، 1378هـ ش.
17- ملک زاده، فهیمه، آموزش زنان و تأثیر آن بر خانواده، مجله الهیات، شماره 13، 1389هـ ش.
18- منصور نژاد، محمد، نقش زنان تحصیل کرده در تشکیل و تحکیم خانواده، مباحث بانوان شیعه،
19- موسوی، مهدی، مصرف گرایی و مدیریت اقتصادی خانواده، ارمغان، شماره 8، 1388هـ ش.
20- ناجی، محمد علی، توزیع ناعادلانه آموزشی و اشتغال برای زنان، مجله پیام زن، شماره 110، 1380هـ ش.
21- نجفی، محمد علی، زنان، اقتصاد و مشارکت در مدیریت و برنامه ریزی، مجله حقوق زنان، شماره25، 1383هـ ش.
22- ندری ابیانه، فرشته، خانه داری، اشتغال و زنان ایرانی، مباحث بانوان شیعه، شماره 9، 1385هـ ش.
23- نساجی، زهرا، زن، اشتغال و خانواده، مکتب اسلام، شماره 6، 1384هـ ش.
24- نوری، علی رضا، معیارهای اسلامی پوشش زنان و الگوی مصرف آن، پژوهشنامه حقوق اسلامی، شماره 9و8، 1381هـ ش.
[1]. محمود، سعیدیپور، فرهنگ جدید فارسی رازی، چاپ دوم، کتابفروشی فخر رازی، 1364، ص428
[2]. حسن، عمید، فرهنگ فارسی عمید، چاپ چهلم، تهران، مؤسسه انتشارات امیر کبیر، 1358، ص739
[3]. محمد، بندریگی، فرهنگ المعجم الوسیط، چاپ سوم، قم، انتشارات اسلامی، 1389، ص1583
[4]. حسن، عمید، همان کتاب، ص215
[5]. سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، نماینده ولی فقیه، پژوهشکده تحقیقات اسلامی، اخلاق اقتصادی، اداره آموزشهای عقیدتی – سیاسی نماینده ولی فقیه در سپاه، ص12
[6]. محمود، سعیدیپور، همان کتاب، ص842
[7]. حسین، اسحاقی، مؤلفههای مدیریت جهادی، چاپ اول، مرکز نشر هاجر، 1393، ص29
[8]. حسن، عمید، همان کتاب، ص584
[9]. عیسی، عیسیزاده، خانواده قرآنی (ویژگیها و وظایف اعضای آن)، چاپ سوم، مؤسسه بوستان کتاب، 1391، ص27
[10]. حسن عمید، همان کتاب، ص215
[11]. همان
[12]. همان
[13]. حسن انوری، فرهنگ بزرگ سخن، ج1، چاپ پنجم، بیجا، انتشارات سخن، 1386، ص504
[14]. همان
[15]. همان
[16]. غلامحسین صدری افشار، نسرین حکمی، نسترن حکمی، همان کتاب، ص296
[17]. محمود سعیدی پور، فرهنگ جدید فارسی رازی، چاپ دوم، بی جا، کتابفروشی فخر رازی، 1364، ص30
[18]. حسن عمید، همان کتاب، ص215
[19]. جبران مسعود، الرائد، (رضا انزابی نژاد)، ج2، چاپ چهارم، مشهد، انتشارات آستان قدس رضوی، 1383، ص1371
[20]. راغب اصفهانی، محمد بن علی، مفردات فی غریب القرآن، (محمد خلیل میقانی)، چاپ اول، بیجا، مؤسسه فرهنگی آرایه، 1387، ص557
[21]. لوئیس، معلوف، ترجمه المنجد، (احمد سیاح)، ج2، چاپ چهارم، تهران: انتشارات اسلام، 1382، ص1602
[22]. علی، رازینی، پژوهشی پیرامون مفردات قرآن، بیچا، تهران، دفتر پژوهش و نشر سهروردی، 1386، ص223
[23]. لوئیس، معلوف، همان کتاب، ص1602
[24]. راغب اصفهانی، محمد بن علی، همان کتاب، ص557
[25]. محمدحسین، طباطبائی، المیزان فی تفسیر القرآن، (محمد باقر موسوی همدانی)، ج16، چاپ پنجم، قم: انتشارات جامعه مدرسین حوزه علمیه قم، 1374، ص39
[26]. فضل بن حسن، طبرسی، ترجمه مجمع البیان، (رضا ستوده)، ج19، چاپ اول، تهران: انتشارات فراهانی، 1360، ص341
[27]. محمد حسین، طباطبایی، همان کتاب، ص219
[28]. فضل بن حسن، طبرسی، همان کتاب، ص1845
[29]. حسن، فیض کاشانی، التفسیر الصافی، (حسین اعلمی)، ج4، چاپ دوم، تهران: انتشارات الصدر، 1195ق، ص146
[30]. اسماعیل، حقی بروسوی، تفسیر روح البیان، ج7، چاپ اول، بیروت، نشر دارالفکر، بیتا، ص85
[31]. علی رضا، میرزا خسروانی، تفسیر خسروی، (محمد باقر بهبودی)، ج6، چاپ اول، تهران: انتشارات اسلامیه، 1390، ص477
[32]. مرکز تحقیقات اسلامی نمایندگی ولی فیقه در سپاه، اخلاق اقتصادی، چاپ اول، تهران: اداره آموزشهای عقیدتی سیاسی نمایندگی ولی فقیه در سپاه، 1376، ص12
[33]. علی، شریفی، لینا سادات حسینی، رقیه قهرمانی نیک، اقتصاد خانواده در فرهنگ رضوی، چاپ اول، پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات، 1393، ص16
[34]. حسین، اسحاقی، مؤلفههای مدیریت جهادی، همان کتاب، ص25
[35]. جعفر سبحانی، سیمای اقتصاد اسلامی، چاپ سوم، قم: مؤسسه امام صادق – علیه السلام -، 1391، ص71
[36]. همان، ص7
[37]. محسن، حائری، اندیشههای اقتصادی در نهج البلاغه، (عبدالعلی آل بویه لنگرودی)، چاپ اول، تهران، نشر بنیاد نهج البلاغه، 1378.ketab.iec-md.org
[38]. نعمت الله، یوسفیان، احکام اقتصادی خانواه، چاپ اول، قم: زمزم هدایت، 1391، ص10
[39]. غلامحسین، صدری افشار، نسرین حکمی، نسترن حکمی، فرهنگنامه فارسی، واژگان و اعلام، چاپ دوم، تهران، فرهنگ معاصر، 1389، ج2، ص1125؛ حسن، انوری، فرهنگ بزرگ سخن، چاپ پنجم، بیجا، انتشارات سخن، 1386، ج4، ص2665
[40]. حسن، عمید، فرهنگ فارسی عمید، چاپ چهلم، تهران، انتشارات امیرکبیر، 1388، ص584؛ حسن، انوری، فرهنگ بزرگ سخن، ج4، ص2665
[41]. محمود، سعیدی پور، فرهنگ رازی، چاپ دوم، بیجا، کتابفروشی فخررازی، 1364، ص261؛ حسن، عمید، فرهنگ فارسی عمید، ص584
[42]. حسن، عمید، فرهنگ فارسی عمید، همان کتاب، ص584؛ محمود سعیدی پور، فرهنگ رازی، همان کتاب، ص261
[43]. همان
[44]. غلامحسین، صدری افشار، نسرین حکمی، نسترن حکمی، همان کتاب، ص1125
[45]. محمود، سعیدی پور، همان کتاب، ص261
[46]. غلامحسین، صدری افشار، همان کتاب، ص1125
[47]. حسن، انوری، فرهنگ بزرگ سخن، همان کتاب، ص2665
[48]. حسین، بستان نجفی، محمد عزیز بختیاری، سیدحسین شرف الدین، اسلام و جامعه شناسی خانواده، چاپ پنجم، قم: پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، 1389، ص46
[49]. همان، ص47
[50]. حسین، بستان نجفی، جامعهشناسی خانواده با نگاهی به منابع اسلامی، چاپ سوم، قم: پژوهشگاه حوزه و دانشگاه، 1393، ص53
[51]. سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران، خانواده خوب، چاپ اول، تهران: مؤسسه نشر شهر، 1390، ص19
[52]. حسین، بستان نجفی، محمد عزیز بختیاری، سیدحسین شرف الدین، اسلام و جامعه شناسی خانواده، ص47
[53]. حمید، نگارش، راههای تقویت باورهای دینی پاسداران و خانوادهها، ج1، چاپ اول، قم: زمزم هدایت، 1386، ص17
[54]. حسین، بستان نجفی، همان کتاب، ص47
[55]. فریبا، علاسوند، زن در اسلام، ج2، چاپ دوم، قم: دفتر مطالعات و تحقیقات زنان، 1392، ص43
[56]. همان، ص42
[57]. سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران، خانواده خوب، چاپ اول، تهران: مؤسسه نشر شهر، 1390، ص13-14
[58]. عیسی، عیسی زاده، خانواده قرانی، چاپ سوم، قم: بوستان کتاب، 1391، ص27
[59]. فریبا علاسوند، همان کتاب، ص91
[60]. حمید نگارش، همان کتاب، ص17
[61]. سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران، همان منبع، ص19
[62]. محمود، سعیدی پور، فرهنگ جدید فارسی رازی، چاپ دوم، کتابفروشی فخر رازی، 1364 ص824
[63]. غلامحسین، صدری افشار، نسرین حکمی، نسترن حکمی، همان کتاب، ج3، ص2508
[64]. اکبر، هاشمی رفسنجانی، فرهنگ قرآن، ج28، بیچا، قم: بوستان کتاب، 1389، ص93
[65]. حسن، عمید، همان کتاب، ص1102
[66]. جواد، حبیبی تبار، گام به گام با اخلاق مدیریت و شیوههای پیشرفت آن، چاپ اول، قم: نشر خرم، 1380، ص15
[67]. اکبر، هاشمی رفسنجانی، همان کتاب، ص93
[68]. حسین، اسحاقی، مؤلفههای مدیریت جهادی، همان کتاب، ص29
[69]. جواد، حبیبی تبار، همان کتاب، ص16
[70]. مؤسسه فرهنگی انتظار نور، گفتمان مهدویت، بیچا، قم: بوستان کتاب، 1386، ص172-173
[71]. جواد، حبیبی تبار، همان کتاب، ص15
[72]. اکبر، هاشمی رفسنجانی، همان کتاب، ص93
[73]. حسین، اسحاقی، مؤلفه های مدیریت جهادی، چاپ اول، قم: نشر هاجر، 1393، ص29
[74]. مؤسسه فرهنگی انتظار نور، همان کتاب، ص170
[75].همان، ص171
[76]. حسین، اسحاقی، مؤلفههای مدیریت جهادی، همان کتاب، ص29
[77]. زهرا، ملک مطیعی، مدیریت امور اقتصاد خانواده، چاپ اول، مشهد: انتشارات بوی شهر بهشت، 1390، ص19
[78]. سایت اقتصاد 1
[79]. سایت حوزه نیوز
[80]. سایت مدیران، جام نیوز
[81]. همشهری آنلاین
[82]. دانشجو
[83]. محمد علی، کیانیفر، رابطه اقتصاد و خانواده، ماهنامه پایتخت، شماره4، 1394، ص7
[84]. جمال، قربانی، همان کتاب، ص29
[85]. قربانعلی، درّی نجف ابادی، درسهایی از اقتصاد اسلامی، قم: واصف لاهیجی، 1390، ص130
[86]. حسین اسحاقی، مؤلفه های مدیریت جهادی، همان کتاب، ص103
[87]. عبدالله جوادی آملی، مفاتیح الحیاه، ص264
[88]. حسین نوری همدانی، جایگاه بانوان در اسلام، چاپ نهم، بی جا، انتشارات مهدی موعود – عجل الله تعالی فرجه الشریف -، 1391، ص425
[89]. نعمت الله یوسفیان، احکام اقتصادی خانواده، همان کتاب، ص64
[90]. محمدباقر مجلسی، بحارالانوار الجامعه لدُرر اخبار الائمه الاطهار ، همان کتاب، ج103، ص247
[91]. منصور وطنی، حقوق و وظایف زن و شوهر در قرآن و کلام اهل بیت – علیهم السلام -، قم، انتشارات زائر، 1388، ص36
[92]. نعمت الله یوسفیان، احکام اقتصادی خانواده، همان کتاب، ص63
[93]. نسرین جزنی، «ارزش کار خانگی زنان»، مجله کار و جامعه، 1382، شماره 52، ص24
[94]. زهرا نساجی، «زن، اشتغال و خانواده»، مکتب اسلام، شماره 6، 1384، ص60
[95]. عبدالعلی، لهساییزاده، نقش زن در اقتصاد روستایی ایران، ص46
[96]. محمد جعفر، تجلی، تولید ثروت بایدها و نبایدها، چاپ اول، قم: انتشارات جلوه کمال، 1390، ص300
[97]. همان
[98]. محمد بن علی بن حسین بن بابویه، قمی، خصال، ج54، قم: جامعه مدرسین قم، 1403، ص73
[99]. نعمت الله، یوسفیان، تربیت دینی فرزندان، چاپ اول، قم: زمزم هدایت، 1386، ص12
[100]. همان، ص65
[101]. همان، ص79
[102]. همان، ص81
[103]. علی، شریفی، لینا سادات حسینی، رقیه قهرمانی نیک، اقتصاد خانواده در فرهنگ رضوی، چاپ اول، تهران: پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات، 1393، ص102-103
[104]. محمد بن یعقوب بن اسحاق، کلینی، الکافی، ج5، چاپ سوم، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1367، ص124
[105]. علی، شریفی، همان کتاب، ص104
[106]. حسین، اسحاقی، مبانی و راهبردهای جهاد اقتصادی، همان کتاب، ص167
[107]. محمود، حائریان اردکانی، مدیریت خانه، چاپ اول، تهران، انتشارات دانشگاه الزهراء، 1381، ص89
[108]. زهرا، رضایی آهوانویی، نقش زن در اقتصاد خانواده، طهورا، شماره 9، 1390، ص154
[109]. مهدی، موسوی ، پژوهشی در اسراف، ج1، چاپ پنجم، قم، بوستان کتاب، 1388، ص95
[110]. علی، شریفی، همان کتاب، ص115
[111]. مهدی، موسوی، مصرف گرایی و مدیریت اقتصادی خانواده، ص209
[112]. آنتوان، ماکارنکو، گفتارهایی درباره تربیت فرزندان، ترجمه: ابوتراب باقرزاده، ص60
[113]. همان، ص59
[114]. نعمت الله، یوسفیان، تربیت دینی فرزندان، چاپ اول، قم: زمزم هدایت، 1386، ص131
[115]. آنتوان، ماکازیکو، گفتارهایی درباره تربیت فرزندان، ص61
[116]. همان، ص64
[117]. مهدی، موسوی، مصرف گرایی و مدیریت اقتصادی خانواده، مجله ارمغان، شماره 8، 1388، ص211
[118]. همان
[119]. نعمت الله، یوسفیان، تربیت دینی فرزندان، ص109
[120]. یوسف، ادیب، آذر، تاجور، سیاوش، پور طهماسبی، همان، ص82.
[121]. همان، ص73
[122]. طاهره، ماهروزاده، نقش مدیریتی زنان در خانواده، طهورا، شماره 2، 1387، ص119
[123]. نعمت الله، یوسفیان، تربیت دینی فرزندان، چاپ اول، قم: زمزم هدایت، 1386، ص67
[124]. همان، ص74
[125]. همان، ص75
[126]. همان، ص79
[127]. همان، ص81
[128]. علی، شریفی، اقتصاد خانواده در فرهنگ رضوی، چاپ اول، پژوهشگاه فرهنگ، هنر و ارتباطات، 1393، ص114
[129]. مهدی، موسوی، «مصرف گرایی و مدیریت اقتصادی خانواده»، ارمغان، شماره 8، 1388، ص205
[130]. آنتوان، ماکارنکو، گفتارهایی درباره تربیت فرزندان، مترجم: ابوتراب باقرزاده، چاپ نهم، بیجا، چاپخش، 1369، ص62
[131]. صمصام الدین قوامی، مدیریت از منظر کتاب و سنت، چاپ سوم، بیجا، ناشر: دبیرخانه مجلس خبرگان رهبری، 1386، ص343
[132]. محمد، محمدی ری شهری، توسعه اقتصادی بر پایه قرآن و حدیث، ج1، ص16
[133]. عباس، رحیمی، زندگی موفق، رازهای خوب زیستن، چاپ هشتم، قم: نشر جمال، 1386، ص39
[134]. جواد، حبیبی تبار، گام به گام با اخلاق مدیریت و شیوههای پیشرفت آن، چاپ اول، قم: نشر خرم، 1380، ص104-105
[135]. نعمت الله، یوسفیان، همان کتاب، ص88
[136]. محمدعلی، نجفی، زنان، «اقتصاد و مشارکت در مدیریت و برنامهریزی»، مجله حقوق زنان، شماره25، 1383، ص36
[137]. حسین اسحاقی، مؤلفههای مدیریت جهادی، همان کتاب، ص104
[138]. ابراهیم، امینی، آئین همسرداری، چاپ هجدهم، تهران: انتشارات اسلامی، 1381، ص44-45
[139]. همان، ص47
[140]. جمال قربانی، همان کتاب، ص151
[141]. زهرا ملک مطیعی، همان کتاب، ص37
[142]. جمال، قربیان، تدبیر معیشت از دیدگاه آیات و روایات، ص62
[143]. سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران، همان کتاب، ص153
[144]. مدیریت اقتصادی خانواده، پیوند، انتشارات مؤسسه آموزشی و پژوهشی امام خمینی، شماره 360، 1388، ص31
[145]. جمال، قربانی، همان کتاب، ص63
[146]. همان، ص64
[147]. زهرا رضایی آهوانویی، «نقش زن در اقتصاد خانواده»، طهورا، شماره 9، 1390، ص160
[148]. جمال، قربانی، همان کتاب، ص63
[149]. علی، شریفی، لینا سادات حسینی، رقیه قهرمانی نیک، همان کتاب، ص121
[150]. جمال، قربانی، همان کتاب، ص60
[151]. علی، شریفی، همان کتاب، ص121
[152]. جمال، قربانی، همان کتاب، ص60
[153]. محمد، محمدی ری شهری، الگوی مصرف از نگاه قرآن و حدیث، چاپ دوم، قم: مؤسسه علمی – فرهنگی دارالحدیث، 1388، ص116
[154]. سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران، همان کتاب، ص153
[155]. زهرا ملک مطیعی، همان کتاب، ص51
[156]. سازمان فرهنگی شهرداری تهران، خانواده خوب، ص15
[157]. زهرا، ملک مطیعی، همان کتاب، ص27
[158]. همان، ص22
[159]. علی، شریفی، همان کتاب، ص122
[160]. جمال، قربانی، همان منبع، ص61
[161]. محمد، مهدی ری شهری، همان منبع، ص16
[162]. محمد، منصور نژاد، «نقش زنان تحصیلکرده در تشکیل و تحکیم خانواده»، مباحث بانوان شیعه، 1384، ص109
[163]. رضا، وطن دوست، فرهنگ روابط اجتماعی در آموزه های اسلامی، ج1، چاپ سوم، مشهد، واحد نشر دانشگاه علوم اسلامی رضوی، 1388، ص200
[164]. همان
[165] . محمد، منصور نژاد، همان کتاب، ص117
[166]. فهیمه ملک زاده، «آموزش زنان و تأثیر آن بر خانواده»، مجله الهیات، شماره 13، 1389، ص48
[167]. ژانسنت، صلیبی، «زن، سواد و توسعه»، مجله فرهنگ، شماره 22-23، 1376، ص314
[168]. محمد علی، ناجی، «توزیع ناعادلانه آموزشی و اشتغال برای زنان»، مجله پیام زن، شماره 110، 1380، ص28
[169]. محمد تقی، شیخی، جامعه شناسی زنان و خانواده، چاپ اول، تهران، شرکت سهامی انتشار، 1380، ص188
[170]. محمدمهدی، اصفهانی، آئین تندرستی، چاپ ششم، نشر تندیس، ص217
[171]. همان، ص43
[172]. همان، ص265
[173]. همان. ص267
[174]. یوسف ادیب، آذر تاجور، سیاوش پورطهماسبی، همان کتاب، ص75
[175]. همان
[176]. زهرا، ملک مطیعی، همان کتاب، ص22
[177]. محمدباقر، مجلسی، بحارالانوار الجامعه لدُرر اخبار الائمه الاطهار، همان کتاب، ج43، ص153
[178].زهرا ،ملک مطیعی، همان کتاب، ص15
[179]. حسین، اسحاقی، مبانی و راهبردهای جهاد اقتصادی، همان کتاب، ص169
[180]. زهرا، ملک مطیعی، همان کتاب، ص25
[181]. محسن، حائری، اندیشه های اقتصادی در نهج البلاغه، ترجمه عبدالعلی آل بویه لنگرودی
[182]. علی، شریفی، همان کتاب، ص112
[183]. همان، ص116
[184]. همان، ص117
[185]. یوسف، ادیب، آذر، تاجور، سیاوش پورطهماسبی، همان کتاب، ص75
[186]. علی، شریفی، همان کتاب، ص106 و 107
[187]. قدرت الله، بهرامی، نظام سیاسی اجتماعی اسلام، ج1، ص110
[188]. همان، ص111
[189]. طاهره، طاهرزاده، «نقش مدیریتی زنان در خانواده»، طهورا، شماره 2، ص87
[190]. نعمت الله، یوسفیان، احکام اقتصادی خانواده، همان کتاب، ص89
[191]. محمد باقر، مجلسی، بحارالانوار الجامعه لدُرر اخبار الائمه الاطهار، همان کتاب، ص972
[192]. نعمت الله، یوسفیان، همان کتاب، ص90
[193]. زهرا ملک مطیعی، همان کتاب، ص15
[194]. همان، ص27
[195]. همان، ص34
[196]. همان، ص51
[197]. علی، شریفی، همان کتاب، ص122
[198]. حسین، اسحاقی، مبانی و راهبردهای جهاد اقتصادی، همان کتاب، ص169
[199]. جمال، قربانی، همان کتاب، ص150
[200]. زهرا ملک مطیعی، همان کتاب، ص32
[201]. سید محسن، حائری، اندیشه های اقتصادی در نهج البلاغه، ترجمه عبدالعلی آل بویه لنگرودی
[202]. جمال، قربانی، همان کتاب، ص41
[203]. زهرا، ملک مطیعی، همان کتاب، ص33
[204]. علی، شریفی، همان کتاب، ص123
[205]. محمد بن یعقوب بن اسحاق کلینی، همان کتاب، ج5، ص89
[206]. محمود، حسینی، پگاه مرید سادات، الهام فهام، کسب و کار خانگی زنان ایران، مجله کار و جامعه، 1386، شماره 91-93، ص20
[207]. مهدی، موسوی، مصرف گرایی و مدیریت اقتصادی خانواده، ارمغان، شماره 8، 1388، ص181
[208]. عبدالعلی، لهسایی زاده، نقش زنان در اقتصاد روستایی ایران، مجله علوم اجتماعی و انسانی دانشگاه شیراز، شماره 21-22، 1374-1375، ص55
[209]. همان، ص56
[210]. همان، ص57
[211]. مهدی، موسوی، مصرف گرایی و مدیریت اقتصادی خانواده، ارمغان، شماره 8 و 88، ص213
[212]. حسین، اسحاقی، نقشه راه در جهاد اقتصادی، چاپ چهارم، بیجا، نشر خادم الرضا، 1390، ص81
[213]. مصطفی، صفاری، «مدیریت اقتصادی در خانواده»، پیوند، شماره 345و347، 1387، ص31
[214]. محمود، حسینی، پگاه، مرید سادات، الهام، فهام، «کسب و کار خانگی زنان ایران»، همان، ص21
[215]. همان، ص22
[216]. محمود، حسینی، پگاه مرید السادات، الهام فهام، کسب و کار خانگی زنان ایران، مجله کار وجامعه، 1386، شماره 91-93، ص22
[217]. همان، ص23
[218]. فرشته، ندری ابیانه، خانه داری، اشتغال و زنان ایرانی، مباحث بانوان شیعه، 1385، شماره 9، ص120
[219]. حسین، اسحاقی، نقشه راه در جهاد اقتصادی، چاپ چهارم، بیجا: نشر خادم الرضا، 1390، ص81
[220]. زهرا، ملک مطیعی، مدیریت امور اقتصاد خانواده، چاپ اول، مشهد: انتشارات بوی شهر بهشت، 1390، ص26
[221]. محسن، حائری، اندیشه های اقتصادی در نهج البلاغه، ترجمه عبدالعلی آل بویه لنگرودی
[222]. مهناز، اسماعیلی، فلسفه مهریه از منظر فقه و حقوق، چاپ اول، تهران، انتشارات جهادت دانشگاهی، 1389، ص115
[223]. محمدحسن، قدیری ابیانه، سبک اقتصادی و فرهنگی زندگی، چاپ اول، تهران، نشر بنیاد بعثت، 1393، ص231
[224]. زهرا، نساجی، زن، اشتغال و خانواده، مکتب اسلام، شماره 6، 1384، ص441
[225]. مهدی، موسوی کاشمری، پژوهشی در اسراف، چاپ پنجم، قم، بوستان کتاب، 1388، ص64
[226]. محمد بن مکرم، ابن منظور الافریقی المصری، لسان العرب، چاپ چهارم، بیروت، دارصادر، 2005، ص173
[227]. لوئیس معلوف، لغت نامه فرهنگ بزرگ جامع نوین (ترجمه المنجد، احمد سیاح)، چاپ چهارم، تهران، انتشارات اسلام، 1382، ص1046
[228]. همان
[229]. فؤاد، افرام البستانی، ترجمه المنجد الطلاب، (محمد بندرریگی)، چاپ دوم، تهران، نشر اندیشه اسلامی، 1386، ص242
[230]. محمد بن علی، راغب اصفهانی، مفردات فی غریب القرآن (محمد خلیلی متیانی)، چاپ اول، بی جا، مؤسسه فرهنگی آرایه، 1387، ص131
[231]. همان، ص136
[232]. محمد، صادق، غلام جمشیدی، اسراف در قرآن و حدیث، چاپ اول، تهران، شرکت چاپ و نشر بین الملل، 1388، ص17
[233]. همان
[234]. همان، ص18
[235]. محمد، صادق، غلام جمشیدی، اسراف در قرآن و حدیث، همان کتاب، ص118
[236]. زبیده، خدایی، خدایا چه بخورم، چاپ اول، قم: نشر مؤلف، 1387، ص54
[237]. سوره اعراف(7)، آیه31
[238]. محمد حسین، طباطبایی، همان کتاب، ص176
[239]. گروه پژوهشی علوم قرآن و حدیث، (رضا وطن دوست و …)، فرهنگ روابط اجتماعی در آموزههای اسلامی، ج1، چاپ سوم، مشهد، دانشگاه علوم اسلامی رضوی، 1388، ص166
[240]. محمدصادق، غلام جمشیدی، اسراف در قرآن و حدیث، همان کتاب، ص122
[241]. یوسف، ادیب، نقش زن ایرانی در اصلاح الگوی مصرف و ارائه راهکار، مجله مهندسی فرهنگی، 1388، شماره 35-36، ص79
[242]. محمدصادق، غلام جمشیدی، اسراف در قرآن و حدیث، همان کتاب، ص129
[243]. عباس قمی، سفینه البحار، ج1، چاپ سوم، مشهد: آستان قدس رضوی، 1388، ص375
[244]. محمدصادق، غلام جمشیدی، اسراف در قرآن و حدیث، همان کتاب، ص131
[245]. محمدحسن، قدیری ابیانه، سبک اقتصادی و فرهنگی زندگی، ص256
[246]. یوسف، ادیب، همان کتاب، ص80
[247]. همان
[248]. مرکز امور مشارکت زنان، «صرفه جویی = مصرف صحیح، پیوند»، تابستان 1378، شماره 237 و 238 و 239، ص97
[249]. یوسف، ادیب، همان کتاب، ص80
[250]. محمدصادق، غلام جمشیدی، اسراف در قرآن و حدیث، ص 132-133
[251]. یوسف ادیب، همان کتاب، ص81
[252]. محمدصادق، غلام جمشیدی، اسراف در قرآن و حدیث، ص78.
[253]. محمد مهدی، اصفهانی، آیین تندرستی، ص161
[254]. محمدصادق، غلام جمشیدی، همان کتاب، ص79
[255]. محمدحسن قدیری ابیانه، سبک اقتصادی و فرهنگی زندگی، ص257
[256]. شیخ صدوق، من لایحضره الفقیه، ج1، مجمد جواد غفاری، چاپ دوم، تهران، دارالکتب الاسلامیه، 1387، ص392
[257]. محمدصادق، غلام جمشیدی، اسراف در قرآن و حدیث، ص85
[258]. ریحانه، کارپرور، زنان و اصلاح الگوی مصرف، طهورا، 1390، شماره 11، ص145
[259]. مرکز امور مشارکت زنان، «صرفه جویی = مصرف صحیح»، پیوند، 1378، شماره 237 و 239، ص98
[260]. مهدی، هاشمی، حمیده، رضایی، گنجینه اصلاح الگوی مصرف، چاپ چهارم، قم: نشر سبط النبی، 1389، ص119
[261]. مرکز امور مشارکت زنان، همان مجله، ص98
[262]. مهدی، هاشمی، حمیده رضایی، همان کتاب، ص119
[263]. راشد، جعفرپور کلوری، خانواده، بهره وری و صرفه جویی، پیوند، 1384، شماره 36، ص42
[264]. همان
[265]. سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، نمایندگی ولی فقیه ، پژوهشکده تبلیغات اسلامی، اخلاق اقتصادی، ص125
[266]. محمدصادق غلام جمشیدی، اسراف در قرآن و حدیث، ص134
[267]. فاطمه، علوی، زن و تجمل پرستی، پاسدار اسلام، شماره 165، 1374، ص13
[268]. حرعاملی، وسایل الشیعه، ج14، ص11
[269]. مصطفی، زمانی، نهج البلاغه، ص355، خطبه 159
[270]. طاهره، ماهروزاده، «نقش مدیریتی زنان در خانواده»، طهورا، شماره2، 1387، ص108
[271]. محمد، محمدی اشتهاردی، حجاب بیانگر شخصیت زن، بی جا، نشر معاونت مبارزه با مفاسد اجتماعی ناجا، 1375، ص82
[272]. سپاه پاسداران انقلاب اسلامی، نمایندگی ولی فقیه، پژوهشکده تحقیقات اسلامی، اخلاق اقتصادی، ج1، ص128
[273]. فاطمه، علوی، «زن و تجمل پرستی»، پاسدار اسلام، شماره 165، 1374، ص23
[274]. ریحانه، کارپرور، همان کتاب، ص141
[275]. اسدالله، محمدی نیا، بهشت جوانان، چاپ بیست و هشتم، قم، نشر سبط اکبر، 1388، ص161
[276]. حسین، نوری همدانی، جایگاه بانوان صدر اسلام، چاپ نهم، بیجا، انتشارات مهدی موعود، 1391، ص357
[277]. حسین، مظاهری، سیر و سلوک، چاپ اول، اصفهان، مؤسسه فرهنگی مطالعاتی الزهراء، 1390، ص227
[278]. مریم، محمدی، تجمل گرایی زنان از دیدگاه اسلام، کتاب اندیشههای راهبردی زن و خانواده، چاپ اول، تهران، پیام عدالت، ص293.
[279]. ابوالفضل، نبوی قمی، درس سخنوری، ج2، تهران، بیتا، 1390ق، ص142
[280]. ریحانه کارپرور، همان کتاب، ص137
[281]. همان، ص138
[282]. زهرا، ملک مطیعی، همان کتاب، ص34
[283]. ریحانه، کارپرور، همان کتاب، ص139
[284].مهدی، موسوی کاشمری، پژوهشی در اسراف، همان، ص59
[285]. مریم، رفعت جاه، «هویت انسانی زن در چالش و آرایش مد مو»، مطالعات راهبردی زنان، 1386، شماره 28، ص138
[286]. ریحانه، کارپرور، همان کتاب، ص142
[287]. مریم، رفعت جاه، همان کتاب، ص140
[288]. همان، ص149
[289]. همان، ص137
[290]. محمد صادق شجاعی، «جوانان و مدگرایی»، مجله مکاتبه و اندیشه، شماره 28، 1386، ص58
[291]. قاسم کرباسیان، «رسانه و مدگرایی»، مجله مطالعات اجتماعی و رسانه، شماره 1، 1391، ص75
[292]. مریم رفعت جاه، همان کتاب، ص60
[293]. قاسم کرباسیان، همان کتاب، ص79
[294]. علیرضا نوری، «معیارهای اسلامی پوشش زنان و الگوی مصرف آن»، پژوهشنامه حقوق اسلامی، شماره 9و8، 1381، ص143
[295]. مریم رفعت جاه، همان کتاب، ص165
[296]. همان
[297]. همان، ص173
[298]. قاسم کرباسیان، همان کتاب، ص75
[299]. مریم رفعت جاه، همان کتاب، ص177
[300]. مریم محمدی، تجمل گرایی زنان از دیدگاه اسلام، بررسی عوامل، آثار و راهکارها، ص291
[301]. همان
[302]. یوسف ادیب، آذرتاجور، سیاوش پورطهماسبی، همان کتاب، ص81
[303]. مریم محمدی، همان کتاب، ص292
[304].جمال، قربانی، تدبیر معیشت از دیدگاه آیات و روایات، ص121
[305]. یوسف ادیب، آذر تاجور، سیاوش پورطهماسبی، همان کتاب، ص81
[306]. همان، ص82
[307]. ابوالفضل نبوی قمی، درس سخنوری، ج2، تهران، بیتا، 1290، ص140
[308]. یوسف ادیب، همان کتاب، ص78
[309]. جمال قربانی، همان کتاب، ص121
[310]. علی شریفی، همان کتاب، ص166
[311]. همان
[312]. سازمان فرهنگی هنری شهرداری تهران، همان منبع، ص70
[313]. ابن بابویه صدوق، علل الشرایع، (مترجم علی اکبر میرزایی)، چاپ دوم، تهران: ناشر ادباء، 1390، ص1119
[314]. احمد، نراقی، معراج السعاده، چاپ اول، قم: انتشارات زینی، 1386، ص330
[315]. نعمت الله، یوسفیان، احکام اقتصادی خانواده، همان کتاب، ص92
[316]. طاهره، ماهرو زاده، نقش مدیریتی زنان در خانواده، طهورا، شماره2، 1387، ص116
[317]. سید رضی، نهج البلاغه، (مترجم مصطفی زمانی)، چاپ دوازدهم، تهران: مؤسسه انتشارات نبوی، 1377، ص940.
[318]. همان، ص868
[319]. محمدباقر، مجلسی، بحارالانوار الجامعه لدُرر اخبار الائمه الاطهار، ج76، بیچا، بیروت، لبنان، دارالحیاء التراث العربی، ص372
[320]. علی، شریفی، همان کتاب، ص104
[321]. علی، شریفی، اقتصاد خانواده در فرهنگ رضوی، ص108
[322]. علی، شریفی، لینا سادات حسینی، رقیه قهرمانی نیک، همان کتاب، ص167
فرم در حال بارگذاری ...
آخرین نظرات